eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.2هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
556 ویدیو
784 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
bandani 98-03-22.mp3
11.08M
🔖منبر کامل 🔖 💠تخریب قبور ائمه بقیع 💠 ✍۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🕌 حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
4_5967364566777069855.mp3
1.74M
🔖منبر کوتاه 🔖 💠تخریب اماکن تاریخی اسلام 💠 ✍۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام
4_5767318643830425244.mp3
12.02M
🔖منبر کامل 🔖 💠تخریب قبور ائمه بقیع علیهم توسط وهابیت 💠 ✍۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🕌 بیت آیت الله بروجردی (ره)
4_5866430447319254296.mp3
11.27M
🔖منبر کامل صوتی 🔖 💠رد افکار وهابیت 💠 ✍۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🕌 بیت آیت الله بروجردی (ره)
99-03-11-Sokhanrani-Hojatoleslam-Rafiee.mp3
27.43M
🔖منبر کامل 🔖 💠پایه های فکری وهابیت 💠 ✍۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام
روضه بقیع.mp3
2.94M
▪️روضه و مرثیه▪️ 💠۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 💠 ▪️روضه تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع
روضه بقیع .mp3
1.71M
▪️روضه و مرثیه▪️ 💠۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 💠 ▪️روضه تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع
روضه.mp3
9.37M
نه‌ضریحی، نه‌رواقی و نه‌سقاخانه‌ای 🎙 نه ضریحی، نه رواقی و نه سقاخانه‌ای چشم‌ها چیزی نمی‌بینند جز ویرانه‌ای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کفتری اینجا نخواهد خورد آب‌ودانه‌ای سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه‌ای روضه ممنوع است، حتی بی‌صدا و زیر لب پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه‌ای کافران مامور اجرای امور دین شدند قبله باز افتاده در دست بت بیگانه‌ای روز و شب گرم طواف قبله‌های خاکی‌اند با دوچشم کاسه‌ی خون دسته‌ی پروانه‌ای عاقبت یک‌روز خواهدساخت روی این‌قبور گنبدی از شعرهایش شاعر فرزانه‌ای عاقبت یک‌روز این غم‌خانه احیا می‌شود صاحب ایوان‌طلاها و حرم‌ها می‌شود .
D1736927T15400496(Web).mp3
12.51M
🔹سخنرانی حجت الاسلام سید حسین حسینی قمی با موضوع افکار وهابیت (ویژه سالروز تخریب مزار ائمه (ع) در بقیع) 🎙
. You: ابن بابویه از حضرت امام رضا(علیه‌السلام) روایت کرده است که پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود که بهترین برادر من علی است و بهترین عموهای من حمزه است و عباس که با پدرم از یک اصل است. حضرت در نماز بر حمزه هفتاد تکبیر گفت. از امام صادق(علیه‌السلام)روایت شده که حضرت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند که از ماست رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)که سید پیشینیان و آیندگان است و خاتم پیغمبران است و وصیّ او بهترین وصی از اوصیای پیغمبران است و دوفرزندزادۀ او حسن و حسین(علیهماسلام) بهترین فرزندان از فرزندزاده‌های پیغمبرانند و بهترین شهید از شهیدان، است که عموی اوست و جعفر که با ملائکه پرواز می‌کند و قائم آل محمد(صلوات‌الله علیهم اجمعین). حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)فرمود:پروردگار من برگزید مرا با سه نفر از اهل بیت من که من بهترین و پرهیزکارترین ایشانم و فخر نمی‌کنم، برگزید مرا و علی و جعفر دو پسر ابوطالب را و حمزه پسر عبدالمطلب را.در آیۀ:«مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا. از ميان مؤمنان مردانى‏‌اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند، برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در [همين] انتظارند و [هرگز عقيدۀ خود را] تبديل نكردند»(احزاب23)که مراد از «مَنْ قَضَى نَحْبَهُ» حمزه و جعفر و« مَنْ يَنْتَظِرُ»علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) است. از آن حضرت روایت شده که بر ساق عرش نوشته است:حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا و سیدالشهداء است.حضرت حمزة عبدالمطلب در غزوۀ احد به شهادت رسید و حضرت جعفربن ابی طالب(علیه السلام) در جنگ موته شهید شد.ص197 .
. خود را از گناه حفظ کنیم، چه نتایجی دارد 💠داستان در ایام جوانی، دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سر انجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: خدا می تواند تو را خیلی امتحان كند، بیا یك بار تو خدا را امتحان كن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر كن، سپس به خداوند عرضه داشتم:« خدایا من این گناه را برای تو ترك می كنم، تو هم مرا برای خودت تربیت كن». آن گاه به لطف خدا یوسف وار، از آلوده شدن دامن به گناه جلوگیری كرده و به سرعت از دام خطر گریختم. این ماجرای پسر جوان زیبا به نام رجبعلی خیاط است. این كار باعث روشن شدن دیده برزخی او می شود و آنچه را دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود، به طوری كه چون از خانه خود بیرون می آید، بعضی افراد را به صورت واقعی خود می بیند و برخی اسرار برای او كشف می شود. یكی از ارادتمندان ایشان می گوید: شبی خوابی مهیج و شهوانی دیدم كه در روز هم ذهنم را به خود مشغول كرده بود، صبح خدمت شیخ رجبعلی خیاط«ره» رسیدم، تا مرا دید سرش را پایین انداخت و این شعر را زمزمه كرد: 🌺شعر گرت هواست كه از دوست نگسلی پیوند نگاه دار سررشته تا نگه دارد دلا معاش چنان كن كه گر بلغزد پای فرشته است به دو دست دعا نگهدارد. 💠داستان جوانی زیبا به نام محمد در پارچه فروشی کار می کرد یکی از مشتریان وی زنی بود که شیفته جمالش شده بود، روزی چند طاقه پارچه خرید و به بزاز گفت من نمی‌توانم پارچه‌ها را بیاورم، به شاگردت بگو آنها را برایم بیاورد. ابن‌سیرین پارچه‌ها را به خانه زن آورد و زن به او گفت پارچه‌ها را داخل بیاور. همین که داخل آمد، زن در را بست و خود را با بی‌حیایی در مقابل ابن سیرین قرار داد و گفت که اگر با من نباشی فریاد می‌زنم که تو می‌خواستی با من عمل منافی عفت انجام دهی. ابن‌سیرین مانده بود که چه کند، توکل به خدا کرد و از خداوند یاری خواست و به ظاهر گفت که می‌روم تا آماده شوم. به دستشویی می‌رود، در آنجا از کثافات برمی‌دارد- چون در قدیم چاهی نبود و آن‌ها را برای کود حیوانی برمی‌داشتند- و به سر و صورت و لباس خود می‌مالد. وقتی بیرون می‌آید، زن می‌بیند آن جمال زیبا به کثافات انسانی متعفن شده‌است، در را باز و او را بیرون می‌کند. ➖ محمد بن سیرین با این روش رندانه برای ساعتی خود را الوده به مدفوع کرد تا دامانش به معصیت آلوده نشود و خدواند در مقابل این تقوا پیشگی این جوان زیبا در همین دنیا مقاماتی به او داده بود از جمله آنها علم تعبیر خواب بود. 💠داستان شیخ بهائی در کشکول خود داستان عبرت آمیزی ذکر نموده ؛شخصی که در ناز و نعمت فراوان بود مرگ فرا رسید در حال احتضار او را به کلمه شهادتین تلقین کردند ولی او در عوض این شعر را می خواند: يا رُبَّ قائلةٍ يوماً وَ قَد تَعِبَت أَينَ الطَريقُ إلى حَمامِ مَنجاب کجاست آن زنی که خسته شده بود و آدرس حمام منجاب را می پرسید. سبب خواندن شعر او این بود : روزی زن عفیفه ی خوش صورتی از منزل خود خارج شد تا به حمام معروف منجاب برود هر چه گشت حمام را پیدا نکرد و از راه رفتن خسته شد ، مردی را در راه دید از او پرسید:که حمام منجاب کجاست؟ ان مرد اشاره به منزل خود کرد و گفت حمام اینجاست و آن زن به خیال اینکه او راست می گوید وارد آن خانه شد آن مرد فورا بدنبال او وارد شد و درب را بست و خواست با آن زن زنا کند . آن زن بیچاره دانست که راه فرار ندارد و گرفتار حیله آن مرد شده است باید تدبیری اندیشد و خود را از چنگ او خلاص کند ، به او اظهار علاقه کرد و گفت من هم دوست دارم این کار را با شما انجام دهم ولی تن من کثیف و بد بو است که می خواستم حمام بروم ، خوبست که یک مقدار عطرو بوی خوش برای من بگیری که من خودم را خوشبو کنم و قدری هم غذا و میوه تهیه کن که با هم بخوریم ، و زود بیا که من منتظر و مشتاق تو هستم . آن مرد چون کثرت علاقه آن زن را به خود دید مطمئن شد ، او را در خانه گذاشت و برای تهیه غذا و خوردنی و عطر به بیرون رفت چون آن مرد از خانه خارج گشت آن زن بیچاره فورا از آنجا بیرون آمد و گریخت و خلاص شد . چون آن مرد برگشت زن را ندید و به جز حسرت چیزی عایدش نشد ، و حالا که در حال احتضار و جان دادن است آن زن به فکر او افتاده و قصه آن روز را در شعر عوض کلمه شهادت می خواند. 👈[ای عزیز تامل کن ببین اراده یک گناه از این مرد چگونه او را منع کرد از اقرار به شهادتین با آنکه از او چیزی صادر نشده جز آنکه آن زن را داخل خانه نمود و قصد زنا کرد بدون آنکه زنا از او صادر شود. خدایا ما را یک لحظه به خودمان وا مگذار] ــــــــــــــــــــــــــــ .
. ‍ دستور به عزاداری برای حضرت حمزه علیه السلام توسط رسول الله صلی الله علیه و آله 〰〰〰🔰〰〰〰〰〰 🔻 ابن مسعود، از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله  در کتاب شرح مسند ابی حنیفه می گوید: 🔸 ما نديديم که پيغمبر اکرم صلی الله علیه و آله براي کسی گريه کند، آن چنانکه براي گريه می‌کرد. وقتي نبی مکرم با جنازه حضرت حمزه علیه السلام مواجه شد، او را طرف قبله قرار داد و رو به روي جنازه، با سوز و آناله کرد، نبي گرامي صلی الله علیه و اله از شدت گريه و مصيبت افتاد و غش کرد و مي‌فرمود: ای عموي رسول خدا صلی الله علیه و آله و شير رسول خدا صلی الله علیه و آله ، يا حمزه. ای انجام دهنده کارهای خیر ، ای برطرف کننده غم ها ،ای کسی که از رسول خدا دفاع می کردی... 📗📔 نام کتاب : شرح مسند أبي حنيفة نویسنده : علي القاري  جلد : 1  صفحه : 526 📗📔نام کتاب : المستدرك على الصحيحين نویسنده : الحاكم، أبو عبد الله  جلد : 3 صفحه : 219 ✍ ومر رسول الله صلى الله عليه وسلم بدار من دور الأنصار من بنى عبد الأشهل وبنى ظفر فسمع البكاء والنوائح على قتلاهم فذرفت عينا رسول الله صلى الله عليه وسلم فبكى ثم قال لكن حمزه لا بواكي له فلما رجع سعد بن معاذ وأسيد بن حضير إلى دار بنى عبد الأشهل أمرا نساءهم أن يتحزمن ثم يذهبن فيبكين على عم رسول الله صلى الله عليه وسلم 🔸 رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم از كنار خانه‌هايي از أنصار (بنى عبد الأشهل وبنى ظفر) عبور مي‌كردند كه صداي بكاء و نوحه بر كشته‌گان خودشان را شنيدند. چشمان رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم پر از اشك شد و فرمود: عمويم حمزه گريه كن ندارد. و چون سعد بن معاذ و أسيد بن حضير به خانه‌هاي بنى عبد الأشهل بازگشتند زنانشان را أمر كردند تا غم و اندوه‌ خود را در سينه‌ها حبس كنند و ابتدا برای عموی رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم عزاداری كنند.  📗📔المستدرک علی الصحیحین - کتاب الجنائز - البکاء علی المیت - ح 1339 با تصریح بر صحت حدیث 🔺 از آن به بعد كسانی كه سخن پيامبر را شنيده بودند قبل از گريه بر هر شهيدي اوّل براي حضرت حمزه علیه‌‌السلام عزاداری می‌كردند: ✍ فلم تبك امرأه من الأنصار علي ميّت بعد قول رسول اللّه صلّي الله عليه و آله وسلّم لكنّ حمزه لابواكي له إلي اليوم إلّا بدأت البكاء علي حمزة  🔸 هيچ زني از انصار بعد از شنيدن فرمايش رسول خدا كه عمويم حمزه گريه‏كن ندارد، بر مرده‏اي گريه نمي‌‏كرد، مگر اين‌كه اوّل برای حمزه عزاداری می‌كرد. 📗📔نام کتاب : الاستيعاب في معرفة الأصحاب نویسنده : ابن عبد البر جلد : 1  صفحه : 374 📗📔نام کتاب: الطبقات الکبری لابن سعد - طبقات البدریین..- الطبقة الاولی.. - حمزة - ح 2655 ----------------------- ⁉️❕اگر گریه و عزاداری برای اموات شرک است پس چرا حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای عمویش عزاداری کردند؟ وچرا دستور به عزاداری دادند؟؟!! ➖➖➖➖➖➖➖➖ .
‍ . |⇦•آمدم باز درِ میکده ات .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه و _ حاج ●━━━━━━─────── أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ .. (سوره الأنبياء/ ۸۳) يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (سوره يوسف/ ۸۸) آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام تشنۀ دیدار، سبویی برسان این طرف آن طرفم جانِ رقیه مکشان بنده ات را به سر سفره زهرا بنشان خواهشاً اشک دو چشمانِ مرا جاری کن کار از کار گذشته تو فقط کاری کن سینه ام وادی طور است پُر از نورِ جلی ست تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست دامن رحمت تو هم ابدی هم ازلیست بندۀ سینه زنت دست به دامان علیست به سرم سایۀ ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی تنگ اذان نجف است من بهم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو ز من میگذری در شب اول قبرم ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زدۀ تو شدم آبم نکنی جلویِ چشم علمدار خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنها کس و کاری ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنۀ پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید .. شاعر: تا اومد بدن حمزۀ سیدالشهدا رو دید عبا رو درآورد رو بدنِ حمزه انداخت .. اینجای روضه، روضه خوان متحیره بره کربلا یا مدینه .. آخه این صحنه یه جای دیگه ام تکرار شد .. تا دید فاطمه رو زمین افتاده .. خونه پر از اراذل و اوباشِ .. عبا رو ، رو فاطمه انداخت .. شام رحلت محدث بزرگ حضرت عبدالعظیمِ .. ان شالله به جایی برسیم آقا و مولامون بهمون بگه «أنتَ وَلِيُّنا حَقّاً ..» امام هادی فرمود در مقام حضرت عبدالعظیم که تو دوستِ حقیقی ما هستی .. ان شالله ما هم به اونجا برسیم .. نگاه کرد دید خواهرش داره میاد .. بدن، بدنِ یه علمدارِ رشیدِ هنوز دست و پاهای مُثله شده بیرون مونده .. فرمود خار و خاشاک بیارید بدن رو بپوشانید آخه خواهرش طاقت نداره نمی تونه تحمل کنه .. صلی الله علیک یا اباعبدالله .. اذون گفتن اما، هنوز زیرِ پایی .. سه ساعت تمومه که تویِ قتلگاهی هنوز توی گودال، شلوغه عزیزم خودت بهم بگو اینا دروغ عزیزم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
1. آمدم باز.mp3
15.09M
( علیه السلام ) البته فقط قسمت مناجات در دستگاه ماهور می باشد ..
1. از احد آید ندا.mp3
7.09M
( علیه السلام ) 🎤 از اُحد ، آید ندا واویلتا ، واحَمْزَتاه شهر پیغمر شده ماتمسرا ، واحَمْزَتاه هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کُشته شد خون شد از غم قلب ختم‌الانبیا ، واحَمْزَتاه قطعه قطعه پاره پاره اِرباً اِربا ، چاک چاک پیکرش افتاده روی خاکها ، واحَمْزَتاه دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم نیزه زد بر پهلوی او بی هوا ، واحَمْزَتاه تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش بر رویش انداخت پیغمبر عبا ، واحَمْزَتاه خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت شد اُحد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش در کنار قبر او میزد صدا ، واحَمْزَتاه تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند پیش چشم شوهرم در کوچه ها ، واحَمْزَتاه تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند تو نبودی سوختم در شعله ها ، واحَمْزَتاه کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب بین دشمن از دو دست مرتضی ، واحَمْزَتاه در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا روی تل میزد صدا واجعفرا ، واحَمْزَتاه نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر ناله میزد واعلیا وااَخا ، واحَمْزَتاه کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو یا که زینب را برَد در خیمه ها ، واحَمْزَتاه
461119234_-2065499341.mp3
47.07M
🔊 کامل 📋 درنگی در معنای حجّت (با تکیه بر حجیّت سلام الله علیها بر امامان علیهم السلام)؛ جلسه اول 📆 سه شنبه مورخ ۶ دی ماه ۱۴۰۱ 🔸 بیت الزهرا سلام الله علیها
054lj.mp3
19.17M
🎧صوت کامل برنامه 📺 🎞 📅 📋با موضوع «» موضوع بحث: 📄 چه کسانی کنار شمشیر می زنند. 2