.
#فاطمیه
#بکائون
📣 بسیار گریه کنندگان عالم
ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که (بکّائُون) یعنی بسیار گریه کنندگان پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف و فاطمه بنت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلّم و علی بْن الحُسین صلواتُ اللّه علیْهم اجْمعین.
اما آدم پس در مفارقت بهشت آن قدر گریست که به روی و خدّ او اثر گریه مانند دو نهر مانده بود.
و اما یعقوب پس بر مفارقت یوسف آن قدر گریست که نابینا شد تا آنکه گفتند به او: به خدا سوگند که پیوسته یاد میکنی یوسف را تا آنکه خود را مریض و بدنت را از غصّه گداخته کنی یا هلاک شوی.
اما یوسف پس آن قدر در مفارقت یعقوب گریست تا آنکه اهل زندانی که یوسف در آنجا محبوس بود از گریه او متأذی شدند و گفتند به او که یا در شب گریه کن و روز ساکت باش تا ما آرام بگیریم یا در روز گریه کن و در شب ساکت باش، پس با ایشان صلح کرد که در یکی از آن دو وقت گریه کند و در دیگری ساکت باشد.
و اما فاطمه علیهاالسّلام پس آنقدر گریست بر وفات رسول خدا صلی اللّه علیه وآله و سلّم که اهل مدینه از گریه او متأذی شدند و گفتند به او که ما را آزار کردی از بسیاری گریه خود، پس آن حضرت میرفت به مقبره شهدای احد و آنچه میخواست میگریست و به سوی مدینه برمی گشت.
واما علی بن الحسین علیهم السلام پس بر مصیبت پدر خود بیست سال گریست و به روایتی چهل سال و هرگز طعام نزد او نگذاشتند که گریه نکند و هرگز آبی نیاشامید که نگرید تا آنکه یکی از آزاد کردههای آن حضرت گفت: فدای تو شوم یابن رسول اللّه! میترسم که خود را از گریه هلاک کنی.
حضرت فرمود: «شکایت میکنم مصیبت و اندوه خود را به سوی خدا و میدانم از خدا آنچه شما نمیدانید؛ همانا من هرگز به یاد نمیآورم شهادت فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه در گلوی من میگیرد.»
شیخ طوسی به سند معتبر از ابن عباس روایت کرده است که چون هنگام وفات حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله و سلّم شد آن قدر گریست که آب دیدهاش بر محاسن مبارکش جاری شد گفتند: یا رسول اللّه! سبب گریه شما چیست؟
فرمود: «گریه میکنم برای فرزندان خود و آنچه نسبت به ایشان خواهند کرد بدانِ امّت من بعد از من، گویا میبینم فاطمه دختر خود را بر او ستم کرده باشند بعد از من و او ندا کند که یا ابتاه، و احدی از امت من او را اعانت نکند.»
چون فاطمه علیهاالسّلام این سخن را شنید گریست، حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم فرمود: « گریه مکن ای دختر من.»
فاطمه علیهاالسّلام گفت: «گریه نمیکنم برای آنچه بعد از تو به من خواهند کرد ولیکن میگریم از مفارقت تو یا رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله و سلّم.»
حضرت فرمود: «بشارت باد ترا ای دختر من که زود به من ملحق خواهی شد و تو اول کسی خواهی بود که از اهل بیت من به من ملحق میشود.»
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ٣٣٣
#حضرت_زهرا
#مصائب_حضرت_فاطمه
#مداحی_عالمانه
.
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
. #فاطمیه #بکائون 📣 بسیار گریه کنندگان عالم ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که (بکّائُون)
.
#بکائون
✅داغ شهادت حضرت رسول اکرم(س) چنان سنگین بود که حضرت(س) شبانه روز در فراق پدر گرامیشان می گریستند.
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که؛
📋《اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ : آدَمُ(ع) وَ يَعْقُوبُ(ع) وَ يُوسُفُ(ع) وَ فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) وَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ(ع)》
♦️گريه كنندگان پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و حضرت فاطمه(س) وامام سجاد(ع)!(۱)
روزی بزرگان مدینه گرد آمدند و به حضور امیر المؤمنین(ع) رسیدند و گفتند :
📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! إِنَّ فَاطِمَةَ ع تَبْكِي اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ فَلَا أَحَدٌ مِنَّا يَتَهَنَّأُ بِالنَّوْمِ فِي اللَّيْلِ عَلَى فُرُشِنَا وَ لَا بِالنَّهَارِ لَنَا قَرَارٌ عَلَى أَشْغَالِنَا وَ طَلَبِ مَعَايِشِنَا وَ إِنَّا نُخْبِرُكَ أَنْ تَسْأَلَهَا إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ لَيْلًا أَوْ نَهَاراً》
♦️ای اباالحسن(ع)! فاطمه(س) شب و روز گریه میکند، از این رو خواب شبانه در رختخواب، بر هیچ کدام ما گوارا نیست و به هنگام کار و طلبِ معیشتِ روزانه آرامش نداریم.
از فاطمه بخواه یا شب گریه کند یا روز!
امیر المؤمنین(ع) فرمود :
مطلوب شما را انجام خواهم داد.
پس امیرالمؤمنین(ع) به سوی خانه آمد و به حضور فاطمه (ع) رسید؛ در حالی که آن حضرت(س) از گریه آرام نمیگرفت و تسلیت دیگران او را سودی نمیرساند؛ امّا چون امیرالمؤمنین(ع) را دید، اندکی آرام گرفت.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود :
ای دختر پیامبر خدا(ص)! بزرگان مدینه از من درخواست کردهاند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز!
فاطمه زهراء(س) فرمود :
📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! مَا أَقَلَّ مَكْثِي بَيْنَهُمْ وَ مَا أَقْرَبَ مَغِيبِي مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا أَسْكُتُ لَيْلًا وَ لَا نَهَاراً أَوْ أَلْحَقَ بِأَبِي رَسُولِ اللَّهِ(ص)》
♦️ای اباالحسن! چه اندک است مدّت اقامت من بین این مردم و چه نزدیک است نهان شدن من از میان ایشان!
به خدا سوگند! هرگز ساکت ننشینم تا این که به پدرم رسول خدا(ص) ملحق شوم.
📋《ثُمَّ إِنَّهُ بَنَى لَهَا بَیْتاً فِی الْبَقِیعِ نَازِحاً عَنِ الْمَدِینَهِ یُسَمَّى بَیْتَ الْأَحْزَانِ، وَ کَانَتْ إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ (ع) أَمَامَهَا، وَ خَرَجَتْ إِلَى الْبَقِیعِ بَاکِیَه فَلَا تَزَالُ بَیْنَ الْقُبُورِ بَاکِیَهً وَ سَاقَهَا بَیْنَ یَدَیْهِ》
♦️سپس امیرالمؤمنین(ع)، دور از مدینه، در بقیع برای فاطمه خانهای ساخت که «بیت الأحزان» یعنی خانهی غمها نامیده شد.
فاطمه (ع) صبحگاهان، حسن و حسین(ع) را پیش انداخته به سوی بقیع میشتافت و در بین قبرها گریه میکرد. وقتی شامگاهان میرسید امیرالمؤمنین(ع) به سراغش میآمد و او را به منزل باز می گرداند.(۲)
#فاطمیه
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۱۲، ص۳۱۱
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۴
.