eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
540 ویدیو
767 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📣 استغفار حقیقی در کلام امیرالمؤمنین(ع)؛ معنای لغوی “استغفرالله” درخواست آمرزش از پرودگار آمرزنده و مهربان است. اما شرایط توبه واقعی در کلام امام علی علیه السلام به این شرح است: شخصی در محضر ایشان عرضه داشت: استغفرالله؛ گویا حضرت از نحوه سخن او یا سابقه کارهایش باخبر بود که این استغفار جنبه ظاهری دارد نه واقعی، از این رو فرمود:«استغفار یک کلمه است، ولی شش معنا و مرحله دارد که عبارتند از: ۱. پشیمانی از گذشته ۲. تصمیم بر ترک آن برای همیشه ۳. حقوقی را که از مردم ضایع کرده‌ای به آنها باز گردانی، به گونه‌ای که هنگام ملاقات پرودگار، حق کسی بر تو نباشد. ۴. اینکه هر واجبی که از تو فوت شده (مانند: نماز، روزه، حج و…) حق آن را به جا آوری (قضا یا کفاره اش را بپردازی). ۵. گوشت‌هایی که به وسیله حرام بر اندامت روییده با اندوه برگناه آب کنی، تا چیزی از آن باقی نمانده و گوشت تازه به جای آن بروید! ۶. به همان اندازه که لذت و شیرینی گناه را چشیده‌ای، درد و رنج طاعت را نیز بچشی و پس از پیمودن این شش مرحله بگو: استغفرالله» 📚منبع نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص۱۲۸۱، حکمت ۴۰۹ .... ✅ خدا گناهان بنده مؤمن را پس از توبه می‌آمرزد؛ محمّد بن مسلم از حضرت باقر (ع ) روايت كرده كه حضرت فرمود: «اى محمّد بن مسلم گناهان بنده مؤمن كه از آن توبه كرده آمرزيده شده است و بايد براى آينده، پس از توبه و آمرزش كار نيک و خوب و پسنديده‌اى انجام دهد به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آنها كه ايمان دارند.» من گفتم اگر پس از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كرد و باز توبه نمود آنوقت چه بايد كرد آيا قبول است يا نه؟ حضرت فرمود: «اى محمد بن مسلم تو گمان می‌كنى كه بنده مؤمن از گناه خود پشیمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند خدا توبه اش را نمى‌پذيرد؟!» گفتم كسى كه چند بار اينكار را كرده است، يعنى گناه مى كند و بعد از خدا طلب آمرزش مى خواهد آيا بخشيده مى شود؟! حضرت فرمود: «اگر مؤمن با آمرزش خواهى و توبه بازگردد خدا هم به آمرزش او بر مى‌گردد و به راستى كه خداوند زياد آمرزنده و مهربانست، توبه را می‌پذيرد و از بد كردارى‌ها می‌گذرد. مبادا تو مؤمنين را از رحمت خدا نوميد سازى.» 📚منبع اصول كافى، شیخ کلینی، باب توبه، حديث ۶ .
. حتی نمک غذایت را از خدا بخواه؛ محمّد بن علی بن الحسين بن بابويه في ثواب الأعمال قال: حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل قال: حدّثني محمّد بن جعفر قال: حدّثني محمّد ابن جعفر قال: حدّثني محمّد بن موسى بن عمران النخعيّ قال: حدّثني الحسين بن يزيد عن عليّ بن أبي حمزة عن أبي بصير عن أبي عبد اللَّه عليه السلام قال: سمعته يقول: أوحى اللَّه إلى داود: «يا داود! إنّ عبدي المؤمن إذا أذنب ذنبا ثمّ تاب من ذلك الذنب و استحيى منّي عند ذكره غفرت له و أنسيته الحفظة و أبدلته حسنة و لا أبالي و أنا أرحم الراحمين.» سزاوار است بنده مؤمن در تمام حوايج( چه بزرگ و چه كوچك) به پروردگارش مراجعه كند و از درخواست چيزهاى كوچك، خجالت نكشد، چون چنين حالتى نشانه غايت توكل بر اوست. در حديث قدسى آمده است: «يا موسى، سلنى كلّما تحتاج اليه حتّى علفَ شاتِكَ و مِلحَ عَجينِك» «اى موسى! هر چه بدان نياز دارى از من بخواه، حتى علف گوسفند و نمك غذايت را.» ✅ از حضرت صادق(عليه السّلام) روايت شده است كه فرمودند: «بر شما باد به دعا كردن كه چيزى مانند آن شما را به خدا نزديك نمی‌‏سازد، مبادا در امور كوچك دعا را ترك كنيد و بگوييد چيزى نيست، چون همان كس كه كارهاى كوچك در دست اوست، كارهاى بزرگ را نيز در دست دارد.» 📚منبع عدة الداعی، ابن فهد حلی .
. مراحل و شیوه های بخشودگی ✅بیان فضیلت ماه رجب امام صادق(ع) می‏فرماید‏: روز قیامت از درون عرش پروردگار، منادی ندا می‏دهد: کجایند رجبیّون؟ پس گروهی از مردم بپا می‏خیزند که صورتهایشان برای اجتماع کنندگان (اهل قیامت) نورافشانی می‏کند و تاجهای فرشتگان بر سر آنهاست، در حالی که مزین به درّ و یاقوتند، با هر یک از آ نها هزار فرشته از راست و هزار فرشته از چپ همراه هستند که می‏گویند: گوارا باد کرامت و عنایت ویژة پروردگار بر تو ای بندة خدا! پس ندایی از جانب خداوند می‏رسد (که می‏فرماید): ای بندگان و کنیزان من! به عزت و جلالم قسم که قطعاً جایگاهتان را گرامی داشته و عطایای شما را وافر قرار خواهم داد و قصرهایی از بهشت به شما خواهم بخشید که نهرها از زیر آن جاری و همیشه در آنجا خواهید بود و (چه زیبا و) خوب است پاداش عمل کنندگان. شما بدون اجبار و تکلیف برای من روزه گرفتید، در ماهی که احترام آن را بزرگ شمردم و حق آن را لازم کردم. ای فرشتگانم! بندگان و کنیزهایم را داخل بهشت کنید. سپس امام صادق فرمودند: این برای کسی است که در ماه رجب روزه‏ای گرفته باشد، ولو یک روز؛ در اول یا وسط یا آخرش.»(۱) ➖ماه رجب در نزد عارفان و اهل سیر و سلوک از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ➖پیامبر(ص) فرمود: «رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ الِاسْتِغفَارَ- فَإِنَّهُ غَفُورٌ‌ رَحِیمٌ» رجب، ماه استغفار امت من است. در این ماه بسیار استغفار کنید که خداوند غفور و رحیم است. (۲) ➖ازحضرت رسول اكرم (ص) روايت شده كه: هر كس در ماه رجب صد مرتبه بگويد: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» و آن را به صدقه ختم فرمايد حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و كسى كه چهار صد مرتبه بگويد بنويسد براى او اجر صد شهيد عطا فرمايد.(۳) . 💠حکایت شخصی در حضور امام علی علیه السلام «استغفرالله» کرد. از آنجا که بسیار دیده شده افرادی، این جمله را به طور سطحی و بی آنکه از صمیم قلب ، قصد طلب بخشش داشته باشند و برای رسیدن به بخشودگی قدم های لازم را بردارد صرفا با زبان آوردن کلمه استعفار خیال میکند استغفار کرده است لذا امام علی علیه السلام به او فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند آیا می دانی معنی «استغفار» چیست؟!» استغفار، مقام بلند مرتبگان است. و آن را شش شرط است، نخست پشيمانى برگذشته. دوم، عزم بر ترك بازگشت به طور هميشه. سوم، اين كه حقوق مردم را ادا كنى تا با خداى عارى از هر گناهى ديدار نمايى. چهارم، هر واجبى را كه بر عهده تو بوده و انجامش نداده اى، به جاى آورى. پنجم، آنكه گوشتى را كه در گناه بر پيكرت روييده، در غمها و اندوهان آب كنى تا پوستت به استخوانت بچسبد و ميان پوست و استخوان گوشت تازه برويد. ششم، جسم خود را رنج طاعت بچشانى، همچنان، كه بر او حلاوت معصيت چشانده بودى. در اين هنگام بگوى: استغفر الله.(۴) ✔️نماز ➖قرآن کریم در نشانه های پرهیزکاران می خوانیم: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَوهَ ..  «(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب ایمان داشته، و نماز به پا می دارند و از آنچه ما به آنان روزی کرده ایم انفاق می کنند. »(۵) ➖وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ ... در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار; چرا که حسنات، سیّئات (و آثار آنها) را از بین مى  برند; این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند.(۶) ✔️احسان و نیکوکاری خداوند،در ترسیم حالت محتضر می فرماید: «وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی أَحَدَکمُ الْمَوْتُ ... و از آنچه روزی شما کرده ایم انفاق کنید پیش از آنکه یکی از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: پروردگارا! چرا تا مدتی بیشتر اجل مرا به تاخیر نینداختی تا صدقه دهم و از صالحان و نیکوکاران باشم؟ ولی هر کس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخیر نمی افکند؛ و خدا به آنچه می کنید آگاه است. (۷) ➖امام صادق(ع) در این باره می فرماید:« ثَلاثٌ مَنْ اَتَی اللهَ بِواحِدَهْ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَهْ اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمیعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ» ؛ هر کس یکی از این کارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند: انفاق در تنگدستی، گشاده رویی با همگان و رفتار منصفانه. (۸) ➖پیامبر(ص) می فرماید: «اَلصَّدَقَهْ عَلی وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَینِ وَصِلَهْ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَهْ وَتَزیدُ فِی العُمرِ وَ تَقی مَصارِعَ السُّوءِ»  صدقه بجا، نیکوکاری، نیکی به پدر و مادر و صله رحم، بدبختی را به خوشبختی تبدیل و عمر را زیاد و از پیشامدهای بد جلوگیری می کند.(۹) 👇
. ✅ اهمیت ایام البیض «کمیت»، در موسم حج و ایام تشریق در «منا» خدمت امام صادق(ع) می‌رسد و از حضور امام(ع) اجازه می‌طلبد تا شعری را که سروده است بخواند. امام (ع) می‌فرماید: »این ایام، ایام بزرگی است.« (یعنی شعر خواندن در این موقعیت عبادی و حساس، مناسب نیست) کمیت می‌گوید: «انّها فیکم!»- شعر، درباره شماست (یعنی مکتبی و موضع دار و مبین حق است) امام (ع) می‌فرماید: »بخوان» چنین برخورد و اجازه گرفتنی را هم در «ایام البیض» با امام باقر(ع) داشته و سروده خویش را درباره شهدای کربلا خوانده است و حاضرین با شعر او گریسته‌اند. 📚منبع وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۰، ص ۴۶۷ الغدیر، علامه امینی، ج ۲، ص ۱۹۲ ........ 🟢 پاداش نشستن در مسجد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: «يا اباذَرٍّ: إن الله تعالي يُعطيکَ ما دُمتَ جالِساً في المَسجِدِ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ دَرَجَهً في الجَنَّه وَ تُصَلّي عليک الملائکهُ وَ تُکتَبُ لَکَ بِکُلِّ نَفسٍ تَنَفَّستَ فيه عَشرُ حسَناتٍ وَ تُمحَي عنکَ عَشرُ سَيئاتٍ؛» «ای اباذر! تا زمانی که در مسجد نشسته‌ای خدای تعالی به تعداد هر نفسی که می‌کشی، يک درجه در بهشت به تو می‌دهد و فرشتگان بر تو درود می‌فرستند و برای هر نفسی که در مسجد می‌کشی، ده حسنه برايت نوشته می‌شود و ده گناه از تو پاک می‌شود.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۷۴، ص ۸۶ ............ برتر از اعتکاف! میمون بن مهران چنین نقل مى‌کند: کُنْتُ جالِساً عِنْدَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ(علیهما السلام) فَأَتاهُ رَجُلٌ، فَقالَ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّ فُلاناً لَهُ عَلَىَّ مالٌ وَ یُریدُ اَنْ یَحْبِسَنى، فَقالَ: «وَاللهِ ما عِنْدى مالٌ فَأَقْضِىَ عَنْکَ.» قالَ: فَکَلِّمْهُ، قالَ: فَلَبِسَ(علیه السلام)نَعْلَهُ، فَقُلْتُ لَهُ: یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله)اَنَسیتَ اعْتِکافَکَ؟ فَقالَ لی: لَمْ اَنْسَ، وَ لکِنّى سَمِعْتُ اَبى(علیه السلام)یُحَدِّثُ عَنْ جَدّى رَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) اِنَّهُ قالَ: «مَنْ سَعى فى حاجَةِ اَخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَاَنَّما عَبَدَاللهَ عَزَّ وَ جَلَّ تِسْعَةَ آلافِ سَنَة، صائماً نَهارَهُ، قائماً لَیْلَهُ.» در خدمت امام حسن مجتبى(علیه‌السلام) نشسته بودم که مردى به حضور حضرت رسید و عرض کرد: اى فرزند رسول خدا! فلان کس طلبى از من دارد که مى‌خواهد بخاطر آن مرا زندانى کند، کمکم کن. حضرت فرمود: «به خدا قسم پولى که بتوانم با آن بدهى تو را بپردازم در اختیار ندارم.» عرض کرد: پس با او صحبت کنید، (تا مهلت دهد و مرا زندانى نکند) حضرت کفش‌هاى خود را پوشید که همراه او برود. عرض کردم: اى فرزند رسول خدا! آیا فراموش کرده‌اى که در حال اعتکاف هستى؟ فرمود: «فراموش نکرده‌ام، لکن از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا نقل کرد که آن حضرت فرمودند: هر کس در راه برآورده شدن حاجت برادر دینى‌اش تلاش کند گویا نُه هزار سال خداوند را عبادت کرده است، در حالى که روزها روزه بوده و شبها به نماز ایستاده است.» 📚منبع وسائل‌الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۴۰۹ .
. چرا عده ای اهل نیستند، و در ناز و نعـمت بسـر میبرند؟ مگر یڪی از مهـمترین دلایل گرفتاری و جهنمی شدن، نیست؟ پس چرا عده ای اهل نماز نیستند و در ناز و نعمت بسر میبرند؟ روزی (ع) راهی طور سینا بود برای مناجات و راز و نیاز با خدای متعال. شخـصی بر سر راه وی قرار گرفت و اینگونه خطاب نمود: به خدایت بگو این وعده ی عذابی ڪه داده ای پـس ڪو؟ ڪی عذاب خواهی ڪرد؟ موسی (ع‌) پس از مناجات و راز ، با شرم بسیار پیام بنده را منتقل نمود، ندا آمد ڪه ای موسی به بنده ام بگو همین ڪه توفیق مناجات کردن را از تو گرفته ایم، خود بزرگترین عذاب است. عده ای بسان تفڪر همین بنده ی ناسپاس گمان می ڪنند زندگی محدود به همین دنیـاست، اگر شخصی اهل نمــاز نیست و ثروتمند است، بنگرید چه چیز داده و چه چیز گرفته است؟ در مورد ثروت این قبیل افراد می فرماید: فَلا تُعْجِبْڪَ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الْحَیاهِٔ الدُّنْیَا وَ تَزْهِق أَنفُسُهُمْ وَ هَمْ ڪَافِرُونَ و اموال و فرزندان آنان تو را به شگفت نیندازد جز این نیست ڪه خدا می خواهد ایشان را در دنیا به وسیله ی آن عذاب ڪند و جانشان در حال ڪفر بیرون رود. .
. در روایات از به پدر مشفق نام میبره.... امشب بگیم : یا أبانا أستغفرلنا ذنوبنا إنا کنا خاطئین! .
نمک نشناسی.mp3
1.06M
🎵 : مهمانان ناباب همسایه مرحوم مجلسی (ره) رئیس راهزن‌ها گفت: ما اگر نمک کسی را بخوریم نمکدان نمیشکنیم! مرحوم مجلسی گفتند: دروغ میگویی...
شهرالله.pdf
5.02M
کتاب شَهرُ اللَّه』 ✓ متن برای اجرای مداحان اهلبیت علیهم السلام در ماه مبارك رمضان◈ ✓ شامل و اجرا شده توسط مداحان مشهور کشور ◈
. 📣 سیره‌ی مناجاتى رسول خدا(ص) از امام حسین(ع) روایت شده‌است که فرمودند: «اِنّ رَسُول الله(ص) كَانَ يَرفع يَديه اِذا اَبتَهل و دَعا كَمَا يَستطعم المسكين.» «هر گاه رسول خدا(ص)‌ دعا می‌نمود دستهایش را به سوی آسمان بلند می‌نمود و تضرع و زاری می‌کرد و همچون فقیری که به دنبال یافتن غذاست از خداوند حوائج خود را می‌طلبید.» امام صادق(ع) فرمودند: «آن شبی که رسول اکرم(ص) در خانه ام‌سلمه بود، نیمه‌های شب ام‌سلمه دید رسول خدا(ص) در گوشه‌ای تاریک ایستاده و دست به آسمان بلند کرده و در حال مناجات و دعا اشک می‌ریزد و می‌گوید: اللهم ولا تكلني الى نفسي طرفة عين ابداً. خدایا! مرا هیچ گاه به اندازه‌ی یک چشم بر هم زدن به خودم وامگذار. شنیدن این جمله‌ها با آن حالت، لرزه بر اندام امّ‌سلمه انداخت. رفت در گوشه‌ای نشست و شروع کرد به گریستن. گریه امّ‌سلمه به قدری شدید شد که رسول خدا(ص) از او پرسید چرا گریه می‌کنی؟» امّ سلمه عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا! چرا گریه نکنم؛ شما با آن مقام و منزلت که در نزد خداوند داری این چنین از خداوند ترسانی پس وای به حال مثل من. رسول خدا(ص) فرمود: «ای ام‌سلمه! چطور می‌توانم نگران نباشم و خاطر جمع باشم. یونس پیغمبر یک لحظه به خود واگذاشته شد آمد به سرش آنچه آمد.» 📚منبع مناجات‌خوانی، مجید عیوضی، ص۳۱ نغمه‌های مناجاتی، ص ۷۵ به نقل از تفسیر نورالثقلین، ج ۳ ص ۴۵۰ .
. 🔔 پاداش گریه از ترس خدا از امیرالمؤمنين علی(ع) روايت است: «هنگامی‌که خداوند با موسی تکلم کرد، حضرت موسی(ع) عرض کرد: بارالها پاداش کسی‌که چشمهایش از ترس تو اشک الود شود چیست؟» فرمود: «ای موسی! صورتش را از حرارت آتش محفوظ می‌کنم و روز قیامت که روز وحشت بزرگ است به او امان می‌دهم.» قال الصادق : «كُلّ عين باكيهِ يَوْمَ القِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَ أَعْيُنِ: عَينٌ غَضَتْ عَنْ مَحارم الله وَ عَيْنٌ سَهَرتْ في طَاعَةِ اللهِ وَ عَيْنٌ بَكَتْ في جَوْفِ اللَّيلِ مِنْ خَشيَة الله.» امام صادق(ع) فرمودند: «همه چشم‌ها در روز قیامت می‌گرید مگر سه چشم. چشمی که از محرمات خدا پوشیده باشد و چشمی که در اطاعت خداوند شب زنده‌دار باشد و چشمی که در دل شب از ترس خدای تعالی گریه نماید.» 📚منبع کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۸۰ .
. خدایا ما که فریادرسی جز تو نداریم ... 🔶 موسی(ع) و قارون علامه مجلسی از علی بن ابراهیم قمی روایت می‌کند: چون قارون به انکار موسی و تکذیب نبوّتش برخاست و از پرداخت زکات مال امتناع ورزید و به موسی تهمت زد، موسی(ع) به حضرت حق شکایت کرد. حق تعالی فرمود: «آسمان‌ها و زمین را فرمان دادم تو را اطاعت کنند، هر فرمانی می‌خواهی به آنان بده.» موسی(ع) به سوی خانه قارون روان شد، در حالی که درهای قصر او بسته بود، موسی(ع) اشاره‌ای به درها کرد، پس همه‌ی آنها باز شدند. چون قارون دانست که موسی با عذاب آمده عرضه داشت: ای موسی! از تو می‌خواهم به حق خویشاوندی و قرابتی که میان من و توست به من رحم کنی، موسی نپذیرفت. پس به زمین خطاب کرد: قارون را بگیر، پس قصر با آنچه در آن بود به زمین فرو رفت. قارون در آن حال گریست و باز به موسی(ع) به حق خویشاوندی و قرابت سوگند داد ولی موسی(ع) پاسخ گفت: «ای فرزند لاوی! با من سخن مگوی.» قارون هر چه استغاثه کرد موسی که از رفتارهای ناپسند او دلش سوخته بود به استغاثه او جواب نداد، موسی(ع) پس از هلاکت قارون به محل مناجات خود رفت. حق تعالی به او فرمود: «ای موسی! قارون و قومش به تو استغاثه نمودند ولی تو به فریاد آنان نرسیدی، به عزت و جلالم سوگند اگر به من رو آورده بود به فریادش می‌رسیدم ولی چون تو را خواند و به تو متوسل شد او را به تو واگذاشتم.» در روایتی دیگر آمده خداوند متعال خطاب نمود: «ای موسی! چند بار قارون به تو التماس برای نجات کرد، موسی(ع) عرض کرد پروردگارا هفتاد بار؛ خطاب شد؛ به حق جبروت خودم، اگر یکبار از من تقاضای عفو می‌کرد او را می‌بخشیدم.» 📚منبع مناجات خوانی، مجید عیوضی، ص ۲۱۵ تاریخ انبیا و قصص قرآن از آدم تا خاتم، رسولی محلاتی، ج ۱، ص ۵۶۵ .
. 🛑 شروط دعا و از حضرت صادق(ع) روايت شده‌است كه فرمود: «مردى از بنى‌اسرائيل سه سال تمام دعا كرد كه خداوند متعال پسر بچه‌‏اى به او بدهد، وقتى مشاهده كرد كه دعايش مستجاب نمى‌‏شود گفت: پروردگارا! آيا من از تو دور هستم و صداى مرا نمى‌‏شنوى يا مى‏‌شنوى ولى جوابم را نمى‏‌دهى؟ در خواب ديد فردى به او مى‌‏گويد: «تو سه سال است كه خداوند متعال را با زبانى آلوده و قلبى چركين و نيّتى دروغين مى ‌خوانى، بايد آلودگى را از زبانت بزدايى، قلبت تقواى الهى را پيشه خود سازد و نيتت درست شود. آن مرد يك سال چنين كرد آنگاه برايش پسر بچه‏‌اى به دنيا آمد.» اين حديث، چهار شرط را در بردارد: اوّل: بد زبانى را بر كندن. دوّم: قساوت قلب نداشتن. سوّم: نيت پاك داشتن كه در اينجا عبارت است از حسن ظن. چهارم: توبه و بازگشت از گناه. 📚 منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی .............. 📗 ارزش گریه کردن در حال دعا و مناجات ✅ امام صادق (ع) فرمود: «اذا اقشعرََ جلدك و دمعت عيناك و وجل قلبك فدونك دونك فقد قصد قصدك.» «آنگاه كه پوست بدنت لرزيد و چشمانت پر از اشك گرديد و قلبت هراس برداشت، آن حال را خوب نگه‌دار كه مقصودت حاصل شده است.» ✅ خداوند سبحان به عيسى-ع- فرمود: «اى عيسى! اشك چشمان و خشيت و هراس قلبت را در درگاه من به‏ هديه بياور، بر سر قبور مردگان بايست و آنان را با صداى بلند بخوان تا شايد پند و موعظه‏‌ات را از آنان دريافت دارى و با خود بگو كه: من نيز به آنان ملحق خواهم شد. به خاطر من از چشمانت اشك بريز و قلبت را براى من خاشع گردان. اى عيسى! در روزگار سختى، از من كمك بخواه كه من گرفتاران را نجات مى‏‌دهم و پريشان‌ها را اجابت مى‏‌كنم، چون من ارحم الراحمين هستم.» ✅ در روايت آمده‌است كه: «بين بهشت و جهنم گردنه‏‌اى است كه غير از گريه‏‌كنندگان از ترس خداوند متعال، از آن رد نمى‌‏شوند.» از رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- روايت شده‌است كه فرمود: پروردگار من به من خبر داد و گفت كه: «به عزت و جلالم سوگند! هرگز آنچه را كه گريه‏‌كنندگان نزد من دريافت مى‌‏دارند، عابدان دريافت نخواهند كرد، من در مقامات بالا برايشان قصرى بنا مى‏‌كنم كه ديگران با آنان شريك نخواهند بود.» ✅رسول حق- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- فرمود: «هر گاه خداوند بنده‌‏اى را دوست داشته‌باشد، در قلب او نوحه و اندوه جاى می‌‏دهد، چون او قلب محزون را دوست دارد، كسى كه از ترس خداوند متعال گريه كرده‌باشد، داخل آتش جهنم نخواهد شد مگر آنكه شير به پستان مادر برگردد، گرد و خاك خوردن در راه خدا با دود آتش جهنم در بينى مؤمن، هرگز جمع نخواهد شد. هرگاه خدا بنده‌اى را دشمن بدارد، در قلبش سرودى از خنده قرار مى‌‏دهد كه قلبش را مى‌‏ميراند، خداوند هم افراط‌كنندگان در شادى و فرح را دوست ندارد.» ✅در وحى خود به موسى- عليه‌السّلام- فرمود: «اى موسى! هنگام دعا بايد خائف، سوخته‌دل و بيمناك باشى. صورتت را به خاك بمال و با بهترين اعضايت برايم سجده كن، در برابر من كه ايستاده‌‏اى، دست‌هاى گدائى را به قنوت بلند نما و هنگام مناجاتت با حالتى هراسناك و قلبى بيمناك مناجات كن.» «در مدت عمرت، بايد تورات مرا زنده نمايى، به نادانان خوبی‌هاى مرا بياموزان و نعمت‌هاى مرا به يادشان بياور و به آنان بگو: مبادا در اين گمراهى كه بسر مى‏‌بريد، بيشتر بمانيد كه مؤاخذه من دردناك و شديد است. اى موسى! در دنيا آرزويت طولانى نباشد كه موجب سختى قلبت مى‌گردد و سخت‌دلان هم از من بدورند. قلبت را با هراس از من، بميران، لباست پاره‏ و قلبت نو باشد. ميان اهل زمين پنهان باش و در بين اهل آسمان آشنا. خانه ‏نشين باش و چراغ شب‌ها، در برابر من همچون صابرين، فرمانبردارى كن، از زيادى گناهان به سوى من فرياد برآور همچون كسى كه از ترس دشمن، فرار كرده، فرياد مى‌‏زند و بر اين كارها از من كمك بخواه كه من بهترين كمك دهنده هستم.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی .
. أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَنْ يَنْقَضِيَ عَنِّي شَهْرُ رَمَضَانَ أَوْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ. پناه میآورم به عظمت ذات كريمت، از اينكه ماه رمضان از من سپرى شود، يا سپيده اين شب طلوع كند، و از سوى من نزد تو گناهى يا نتيجه كارى مانده باشد، كه مرا بر آن عذاب نمايى .
🟢 بشارت به گناه‌کاران از امام صادق- عليه‌السّلام- از پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- نقل شده‌است كه فرمودند: خداوند متعال بر حضرت داود وحى فرستاد كه: «اى داوود! به گنهكاران بشارت بده و صديقين را انذار نما.» گفت: چگونه گنهكاران را بشارت و صديقين را بيم دهم؟ فرمود: «به گنهكاران بشارت بده كه من توبه را مى‏‌پذيرم و از گناه در مى‌‏گذرم و صديقين را بيم بده كه مبادا به خاطر اعمالشان مغرور شوند كه هرگز بنده‌اى به حسناتش مغرور نشد مگر آنكه هلاك و نابود گرديد.» از امام باقر(عليه‌السّلام) نقل‌است كه از پيامبر اكرم(صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) نقل فرموده‌است که خداوند متعال مى‌فرمايد: «من مصالح بندگانم را بهتر مى‏‌دانم، چون يك وقت بنده‏‌اى از بندگان مؤمن من، نهايت تلاش و كوشش را در انجام عبادت مى‏‌نمايد، از خواب طويل و رخت‌خواب لذيذش برمى‌خيزد و خود را در عبادتم به زحمت مى‏‌اندازد، اما من يكى دو شب خواب را بر او مسلط مى‏‌كنم، اين به خاطر نظر و توجه من به اوست تا او را (در دين و اخلاص) باقى نگه دارم در نتيجه مى‏‌خوابد (و موفق به نماز شب نمى‌گردد) و آنگاه كه بيدار مى‌‏شود، بر نفس خود غضبناك است و از او خرده مى‏‌گيرد و اگر من او را در انجام عبادتم آزاد مى‌گذاشتم، او را عُجب فرا مى‏‌گرفت و در نتيجه كارى مى‏‌كرد كه هلاكتش در آن بود، چون به خود مغرور و از خود راضى گشته تا جايى كه گمان مى‏‌برد بر تمام بندگان من فائق آمده و در عبادتم كوتاهى نكرده‌است و خلاصه از من دور مى‌‏شد و حال آنكه به گمان خويش به من نزديك شده است.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی .
. یا مبدل السیئات بالحسنات ✳️ خدا ارحم الراحمین است محمد بن على بن حسين بن بابويه در كتاب ثواب‌الاعمال از محمد بن موسى بن متوكل از محمد بن جعفر از محمد بن موسى بن عمران نخعى از حسين بن يزيد از على بن أبوحمزه از ابوبصير از ابو عبداللَّه عليه‌السلام روايت‌كرده كه حضرت فرمود: «خداوند به داود عليه‌السلام وحى كرد: «اى داود! اگر بنده‏‌اى گناهى را مرتكب شد و بعد هم توبه كرد و خجالت كشيد از اين كه آن گناه را ذكر كند من او را مى‌بخشم و به حافظان عمل دستور مى‌دهم كه از ياد آن شخص ببرند و آن را مبدل به حسنه مى‌‏كنم. چون من ارحم الراحمين هستم.» 📚منبع الجواهر السنية فی الأحاديث القدسيه(كليات حديث قدسى)، شیخ حر عاملی، ص ۱۸۶ .
. ✔️ خدا گناهان بنده مؤمن را پس از توبه می‌آمرزد محمّد بن مسلم از حضرت باقر(ع) روايت‌كرده كه حضرت فرمود: «اى محمّد بن مسلم گناهان بنده مؤمن كه از آن توبه كرده آمرزيده شده‌است و بايد براى آينده، پس از توبه و آمرزش كار نيک و خوب و پسنديده‌اى انجام دهد به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آنها كه ايمان دارند.» من گفتم اگر پس از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كرد و باز توبه نمود آن‌وقت چه بايد كرد آيا قبول است يا نه؟ حضرت فرمود: «اى محمد بن مسلم تو گمان می‌كنى كه بنده مؤمن از گناه خود پشیمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند خدا توبه اش را نمى‌پذيرد؟!» گفتم كسى كه چند بار اين‌كار را كرده‌است، يعنى گناه مى‌كند و بعد از خدا طلب آمرزش مى‌خواهد آيا بخشيده مى‌شود؟! حضرت فرمود: «اگر مؤمن با آمرزش خواهى و توبه بازگردد خدا هم به آمرزش او بر مى‌گردد و به راستى كه خداوند زياد آمرزنده و مهربانست، توبه را می‌پذيرد و از بد كردارى‌ها می‌گذرد. مبادا تو مؤمنين را از رحمت خدا نوميد سازى.» 📚منبع اصول كافى، شیخ کلینی، باب توبه، حديث ۶ ................ ◾️ وصیت‌های جوان به مادر پیرش نجيب الدين(۱) نقل فرموده‌است: يك شب در قبرستان بودم، ديدم چهار نفر مى‌آيند و يك جنازه روى دوش دارند. من جلو رفتم و به آوردن جنازه در آن وقت شب اعتراض كردم و گفتم به نظر مى‌رسد كه شما انسانى را كشته‌ايد و نيمه شب قصد دفن آن جنازه را داريد تا كسى از اسرارتان سر در نياورد. گفتند: آى، گمان بد نكن زيرا مادرش با ماست. ديدم پيرزنى جلو آمد، گفتم اى مادر، چرا نيمه شب جوانت را به قبرستان آورده‌اى؟ گفت: چون جوان من معصيت كار بود و خودش چند وصيت كرده‌است. اول: چون من از دنيا رفتم طنابى به گردنم بیانداز و مرا در خانه بكش و بگو: «خدايا اين همان بنده گريز پا و گناهكارى است كه به دست سلطان اجل گرفتار شده، او را بسته نزد تو آورده‌ام به او رحم كن.» دوم: جنازه‌ام را شبانه دفن كن تا كسى بدن مرا نبيند و از جنايات من ياد نكند تا عذاب شوم. سوم: اين كه بدنم را خودت دفن كن و در لحد بگذار كه خداوند موهاى سفيد تو را ببيند و به من عنايتى فرمايد و مرا بيامرزد، درست‌است كه من توبه كرده‌ام و از كرده‌هايم پشيمانم ولى تو اين وصيت‌هاى مرا انجام بده. وقتى كه جوانم از دنيا رفت، ريسمانى به گردنش بستم و او را كشيدم. ناگهان صدايى بلند شد و گفت: «الا ان اولياء الله هم الفائزون، با بنده گنه‌كار ما اين طور رفتار نكن ما خود مى‌دانيم با او چه كنيم.» خوش‌حال شدم كه توبه‌اش پذيرفته شده و او را به طرف قبرستان آوردم. من از پيرزن خواهش كردم كه دفن پسرش را به من واگذار كند. او هم اجازه داد بدن را در قبر گذاشتيم همين كه خواستم لحد را بچينم، آيه‌اى را شنيدم كه: «الا ان اولياء الله هم الفائزون.» از اين جريان نتيجه گرفتم كه توبه جوان گناه‌كار مورد قبول واقع شده‌است و خداوند دوست ندارد بنده گناه‌كارش كه توبه كرده، مورد اهانت قرار گيرد. 📚منبع قصص التوابين، علی میرخلف زاده، ص ۱۱۰ در آغوش خدا (توبه)، استاد ابراهيم خرمى مشگانى .
. ☑️ خوش‌گمانی و حسن‌ظن به خداوند در روايت آمده‌است: هرگز بنده مؤمنى به خداوند عزيز و جليل حسن ظن نشان نمى‌‏دهد مگر آنكه خداوند متعال با او بر اساس همان ظن و گمان نيكش رفتار مى‌نمايد، چون خداوند، كريم است و شرم دارد از اينكه با گمان و اميد بنده‌اش مخالفت كند، بنابراين گمان‌تان را به خداوند نيك گردانيد و به‌سوى او ميل و رغبت نشان دهيد كه خودش مى‌فرمايد: «الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ‏(سوره فتح، آيه ۶)؛(منافقين و مشركين) بر خدا گمان بد دارند و (بدين سبب) بدى برگردشان حلقه زد و خداوند نيز بر آنان خشم گرفت.» در روايت آمده‌است كه خداوند متعال حساب خلق را كه رسيد، يك نفر باقى مى‏‌ماند كه سيئاتش بر حسناتش فزونى دارد، ملائكه او را مى‌‏گيرند تا به سوى آتش ببرند در حالى كه او پشت سر خود را نگاه مى‌‏كند، در اين هنگام خداوند متعال فرمان مى‌‏دهد او را برگردانند آنگاه به او مى‌گويد: «چرا پشت سر خود را نگاه كردى؟» البته ذات اقدس الهى خود علت آن را مى‌داند. آن فرد مى‌گويد: خدايا! گمان نيكوى من به تو اين نبود (كه مرا به آتش بسوزانى)، در اين‌جا خداوند سبحان مى‌‏فرمايد: «ملائكه من، به عزت و جلالم سوگند! اين بنده حتى يك روز هم به من حسن ظن نداشت، اما او را به بهشت ببريد، چون ادعا كرد كه به من حسن ظنّ دارد.» 📚منبع عدةالداعی، ابن فهد حلی ............ . ♦️ بشر حافی و امام کاظم علیه‌السلام روزی امام از کوچه‌های بغداد می‌گذشت. از یک خانه‌ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می‌زدند و می‌رقصیدند و صدای پای‌کوبی می‌آمد. اتفاقا یک خادمه‌ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغال‌هایی همراهش بود و گویا می‌خواست بیرون بریزد، امام به او فرمود: « صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟» سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی‌فهمی؟ این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است. فرمود: «بله، آزاد است، اگر بنده می‌بود که این سر و صداها از خانه‌اش بلند نبود.» حال، چه جمله‌های دیگری رد و بدل شده‌است دیگر ننوشته‌اند، همین قدر نوشته‌اند که اندکی طول کشید و مکثی شد. آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه‌ای طول کشید. آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟ گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟ گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد. چه سؤال کرد؟ از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است. بعد هم گفت: بله، آزاد است. اگر بنده می‌بود که این سر و صداها بیرون نمی‌آمد. گفت: آن مرد چه نشانه‌هایی داشت؟ علائم و نشانه‌ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر(ع) است. گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفش‌هایش را بپوشد، برای این‌که ممکن است آقا را پیدا نکند. پای برهنه بیرون دوید. (همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: «من این را گفتم.» فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می‌خواهم بنده خدا باشم و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. 📚منبع منهاج الکرامه، علامه حلی، ص۵۹ .
. 📣 استغفار از گناهان 🟡 امام رضا(علیه‌السلام): «اَلمُؤمِنُ اِذا أحسَنَ اِستَبْشَرَ و اذا أَساءَ اِستَغفَر.» «مؤمن کسی‌است که وقتی کار خوبی می‌کند شاد و خوشحال می‌شود و زمانی که گناهی مرتکب گردد استغفار و (از خداوند) طلب آمرزش می‌نماید.»(۱) 🟡 فضل بن عثمان مرادى گويد: شنيدم امام صادق عليه‌السّلام مى‌فرمود كه: رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله فرموده است: «چهار خصلت است كه در هركس باشد موجب هلاكت اوست پس آنها هلاک نسازند جز كسى كه مستحق هلاكت باشد. هرگاه بنده‌اى قصد كار خير كند که آن را انجام دهد، اگر آن را هم نكند، خدا برايش بر اثر حسن نيت حسنه‌اى نويسد و اگر آن را به جا آورد، خدا برايش ده حسنه مى‌نويسد.» «و هرگاه قصد كار بد كند اگر آن را نكند چيزى براى او نوشته نشود و اگر آن كار بد انجام دهد هفت ساعت به او مهلت مى‌دهند و فرشته كاتب حسنات، به فرشتۀ سيئات كه بر دست چپ است مى‌گويد: شتاب مكن، بسا باشد كه دنبال آن، كار خيرى كند كه آن را محو سازد.» زيرا خداى عز و جل فرمايد: «إِنَّ الحَسَناتِ يُذهِبنَ السَّيِّئَاتِ؛ به‌راستى حسنات سيئات را از بين ببرند.»(سوره هود، آیه ۱۱۴) «يا آنكه استغفار كند و آمرزش بخواهد و اگر او در دنبال آن گناه بگويد: اَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمَ اَلْغَيْبِ وَ اَلشَّهَادَةِ اَلْعَزِيزَ اَلْحَكِيمَ اَلْغَفُورَ اَلرَّحِيمَ ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِكْرَامِ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ؛ از آن خدا آمرزش خواهم كه نيست معبود شايسته‌اى جز او كه داناى پنهان و آشكار است، عزيز و حكيم و آمرزنده و مهربان و صاحب جلال و اكرام است و به سوى او بازخواهيم گشت.» بر او چيزى ننوشته و اگر هفت ساعت بگذرد و حسنه‌اى دنبالش نياورد و استغفار هم نكند، كاتب حسنات به كاتب سيئات گويد گناه را بر اين بدبخت محروم بنويس.»(۲) 🟡 عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ اَلْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اَلْقُنُوتِ فِي اَلْوَتْرِ هَلْ فِيهِ شَيْءٌ مُوَقَّتٌ يُتَّبَعُ وَ يُقَالُ فَقَالَ لاَ أَثْنِ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلِّ عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ اَلْعَظِيمِ ثُمَّ قَالَ كُلُّ ذَنْبٍ عَظِيمٌ. حلبى گويد از امام صادق عليه‌السّلام پرسيدند: آيا در قنوت نماز وتر دعايى معيّن هست كه خوانده شود؟ فرمود: «نه، خداى عزّوجلّ‌ را ستايش كن، بر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله درود فرست و از گناه بزرگ خود طلب آمرزش نما.» سپس فرمود: «و هرگناهى بزرگ است.»(۳) 🟡 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ: شَكَا اَلْأَبْرَشُ اَلْكَلْبِيُّ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ لاَ يُولَدُ لَهُ فَقَالَ لَهُ عَلِّمْنِي شَيْئاً قَالَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ أَوْ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ مِائَةَ مَرَّةٍ فَإِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ «اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفّاراً» إِلَى قَوْلِهِ: “وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِين.”َ راوى گويد: اَبرَش كلبى نزد امام باقر عليه‌السّلام گلايه نمود كه صاحب فرزند نمى‌شود و گفت: چيزى به من بياموز. فرمود: «در هر روز و هر شب صد مرتبه استغفار كن؛ زيرا خداوند مى‌فرمايد از پروردگار خود آمرزش خواهيد كه او بسيار آمرزنده است… و شما را با اموال و فرزندان يارى نمايد.»(۴) 🟡امام رضا(علیه‌السلام): «تَعَطّروا بِالاِستغفارِ وَلا تَفضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنوبِ.» «با استغفار کردن، خود را معطّر و خوشبو کنید تا رایحه (متعفن) گناه، شما را مفتضح ننماید!»(۵) 🟡 امام جعفرصادق(علیه‌السلام): «لِکُلِّ داءٍ دَواءٌ وَ دَواءُ الذَّنبِ اَلاِستِغفارُ.» «هر دردی دوا و درمانی دارد. داروی گناه، طلب آمرزش و استغفار کردن است.»(۶) 📚منبع (۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ٧١، ص ٢٥٩ (۲) اصول کافی، شیخ کلینی، (ترجمه آیت اللهی)، ج ۴، ص ۲۶۳ (۳) ترجمه فروع کافی، شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۱۳ (۴) ترجمه فروع کافی، شیخ کلینی، ج،۷، ص۳۷ (۵) جامع احادیث‌الشیعه، طباطبایی بروجردی، ج ١۴، ص ٣٣٧ (۶) ثواب‌الاعمال، شیخ صدوق، ص ٣۶۵ .............. .
. 🟢 مهربانی خداوند امام سجاد علیه‌السلام یکی از گفتگوهای پروردگار را با پیامبرش موسی(ع) برای اصحابش نقل کرده، می‌فرماید: خدای تعالی به موسی بن عمران(ع) وحی کرد: «ای موسی! مرا به مخلوقم و آنان را نسبت به من مهربان کن!» حضرت موسی(ع) عرض کرد: «پروردگارا چگونه مهربان کنم؟» خطاب رسید: «نعمت‌های ظاهری و باطنی مرا برای ایشان بازگو کن تا مرا دوست بدارند و هیچ گریزپایی را از در خانه من و هیچ گمراهی را از آستانه من بازمگردان که این عمل برای تو از عبادت یک سال که روزها روزه بداری و شبهایش را نماز بگزاری بالاتر است.» موسی(ع) عرض کرد: «پروردگارا! این بنده گریزپا کیست؟» خطاب رسید: «آن بنده‌ای است که از فرمان من سرکشی کند.» عرض کرد: «پس آن‌که از آستانه تو راه را گم کرده و آن گمراه کیست؟» فرمود:«کسی‌که امام زمانش را نشناسد و پس از شناخت او نیز به حضور او نرسد و به احکام دینش آشنا نگردد، در حالی‌که احکام دین و آنچه را که بدان وسیله خدا را عبادت کند و آنچه را که باعث خشنودی پروردگار است برسد به او شناسانده است.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۱، ص ۷۱ ............. ♻️ محب خداوند امام صادق عليه‌السّلام فرمود: «هر گاه محبت خداوند در دل يك بنده‌اى روشن گردد او را از هر مشغول‏ كننده‏‌اى باز مى‏‌دارد و فقط متوجه خداوند مى‏‌گرداند، دوست خدا دلش از همه چيز پاك مى‌‏باشد و فقط به خداوند توجه دارد. «محب خداوند از همگان راست‏گوتر مى‌باشد، و بهتر از همه به عهد خود وفا مى‏‌كند، و اعمال او از همه پاك‌تر است و باطنش از همه روشن‌تر و عبادتش از همه بيشتر مى‌‏باشد، هنگام مناجات فرشتگان به او افتخار مى‏‌كنند و با ديدن او بر خود مى‌بالند.» خداوند متعال توسط او شهرها را آباد مى‏‌كند و بخاطر كرامت او بندگانش را گرامى مى‌‏دارد، هر گاه از پروردگار بخواهند بخاطر او خواسته‌هاى آنها را اجابت مى‏‌كند و به رحمت خود بلاها را از آنان دور مى‏‌گرداند، اگر مردم مى‌دانستند كه محب خدا چه مقامى دارد به خاك قدم او به خداوند متوسل مى‏‌شدند.» 📚منبع ايمان و كفر، علامه مجلسى، ترجمه عزيز الله عطاردى،‏ ج‏۱، ص۵۶۵ .......... 🌕 نزول بلا 🔹 امام موسی كاظم عليه‌السلام می‌فرمایند: «نيست بلایی كه بر مؤمن وارد شود مگر آن‌كه به وسیله دعا سريع برطرف می‌گردد و چنانچه دعا نكند طولانی خواهد شد. پس هنگامی‌که مصيتی و بلایی وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع كنيد.» «ما مِنْ بَلاء يَنْزِلُ عَلي عَبْد مُؤْمِن فَيُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ كانَ كَشْفُ ذلِكَ الْبَلاءِ وَشيكاً، وَ ما مِنْ بَلاء يَنْزِلُ عَلي عَبْد مُؤْمِن فَيُمْسِكُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ كانَ ذلِكَ‌ الْبَلاءُ طَويلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَي اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.»(۱) 🔹 حضرت شعیب(ع) می‌فرمود: «گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل می‌کند.» یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده! خداوند به حضرت ‌شعیب(ع) وحی کرده و فرمود به او بگو: «اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی.» آن فرد از حضرت شعیب(ع) درخواست نشانه می‌کند. خداوند می‌گوید به او بگو که: «عباداتش را فقط به عنوان تکلیف انجام می‌دهد و هیچ لذتی از آنها نمی‌برد.» 👈امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند كمترين كاری كه درباره گناه‌کار انجـام مـی‌دهد اين‌است كـه او را از لـذّت مـناجـات محـروم می‌سـازد.»(۲) 📚منبع (۱) الكافی، شیخ کلینی، جلد ۲، صفحه ۴۷۱؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۴۴ (۲) معراج‌السعاده، ملا احمد نراقی، صفحه۶۷۳ .
. حضرت ابراهیم و پیر مرد کافر حضرت ابراهیم(ع) تا مهمان برسر سفره اش نمی نشست، غذا نمی خورد. یک روز پیرمردی را پیدا کرد و به او گفت:امروز بیا تا به خانه ی من برویم و با هم غذا بخوریم. پیرمرد دعوت ابراهیم را قبول کرد و به خانه ی آن حضرت آمد. ابراهیم(ع) فرمود سفره گستردند و چون اول باید میزبان دست به طعام دراز کند، حضرت خلیل، بسم الله الرحمن الرحیم گفت و دست به طعام دراز کرد؛ اما آن پیرمرد بدون اینکه نام خدا را ببرد،به خوردن طعام مشغول شد. ابراهیم فهمید که پیرمرد کافر است و روی خود را ترش کرد؛ یعنی اگر از اول می دانستم کافر هستی،دعوتت نمی کردم. پیرمرد هم غذا نخورده، بر شترش سوار شد و به راه افتاد و به سوی مقصد خود روانه شد. دراین هنگام خطاب رسید: ای ابراهیم! بهترین نعمت ها را که جان است، به این پیر گبر دادم و صد سال است او را که کافراست، روزی می دهم. اما تو یک لقمه ی نان را از او دریغ داشتی؟ برو و او را بیاور و از او عذر بخواه تا با تو غذا بخورد.ای ابراهیم! نباید انسان طوری رفتار کند که مهمان غذا نخورده از سر سفره اش برخیزد و برود. ابراهیم(ع) به دنبال پیر گبر رفت و از او عذرخواهی کرد و گفت:بیا برویم. من گرسنه ام و تا تو نیایی، غذا نمی خورم. می خواهی بسم الله بگو، می خواهی نگو. پیرمرد پرسید: تو اول مرا راندی.حالا چه باعث شد که آمدی و مرا بدین حال به منزل دعوت می کنی؟ ابراهیم(ع) گفت:خدای تعالی مرا عتاب کرد و درباره تو فرمود: من صد سال است او را روزی داده ام و باز هم می دهم؛ ولی تو یک ساعت تحمل او را نداشتی و او را رنجاندی؟ برو و او را راضی کن و به منزل بیاور و از او توقع بسم الله گفتن نداشته باش. پیرمرد اشکش جاری شد و گفت:عجب! آیا خدا اینگونه با من معامله می کند. بعد هم گفت: ای ابراهیم! دینت را برمن عرضه کن. پیرمرد در آن روز توبه کرد و خداپرست و موحد شد. منبع : محجه البیضاء، ج 7، ص 267 ................ ریزش باران به سبب توبه مرد گناهکار در زمان حضرت موسى عليه السلام در بنى اسرائيل به جهت نيامدن باران قحطى شد مردم خدمت حضرت موسى رسيدند و گفتند: براى ما نماز استسقاء (نماز باران) بخوان. حضرت موسى عليه السلام برخواست كه با قوم خود براى دعاى باران بروند و بيشتر از هفتاد هزار نفر بودند هرچه دعا كردند باران نيامد. حضرت موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا چرا باران نمى آيد، مگر قدر و منزلت من نزد تو از بین رفته؟ خطاب رسيد: نه، ليكن ميان شما يک نفر است كه چهل سال مرا معصيت مى كند. به او بگو از جمعيت خارج شود تا باران رحمتم را نازل كنم. موسى عليه السلام عرض كرد: الهى صداى من ضعيف است، چگونه به هفتاد هزار جمعيت برسد؟ خطاب شد: اى موسى تو بگو من صداى تو را به مردم مى رسانم حضرت موسى به صداى بلند صدا زد: اى كسى كه چهل سال است معصيت خدا را مى كنى از ميان ما برخيز و بيرون رو كه خداوند به جهت شومى و بدى تو باران رحمتش را از ما قطع كرده. آن مرد عاصى برخواست نگاهى به اطراف كرد، ديد كسى بيرون نرفت. فهميد خودش بايد بيرون برود با خود گفت چه كنم اگر برخيزم و از ميان مردم بروم كه مردم مرا مى بينند و مى شناسند و رسوا مى شوم و اگر نروم كه خدا باران نمى دهد همانجا نشست و از روى حقيقت توبه كرد و از كرده خود پشيمان شد. يكدفعه ابرها آمده و به هم متصل شد و چنان بارانى آمد كه تمام سيراب شدند. موسى عرض كرد: الهى كسى كه از ميان ما بيرون نرفت چگونه شد كه باران آمد؟ خطاب شد: سقيتكم بالذى منعتكم به به شما باران دادم، به سبب آن كسى كه شما را منع كردم و گفتم از ميان شما بيرون برود. موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا! اين بنده را به من بنما. خطاب شد: اى موسى آن وقتى كه مرا معصيت مى كرد رسوايش نكردم، حال كه توبه كرده او را رسوا كنم؟ حاشا، من نمامين و سخن چينان را دشمن مى دارم، خود نمامى كنم؟
. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد خدایا اگر ما را عذاب کنی، از عدل توست. و اگر ما را ببخشی و رحمت کنی، از فضل توست .... ✅ امید به فضل خدا قال الله تبارک و تعالی: «عبدی أطِعنی حتی أَجعلَکَ مِثلی ، أنا حَیّ لا اَموت اَجعلک حیّا لا تَموت، أنا غنیّ لا أَفتقِر أَجعلک غنیّا لا تَفتَقِر، أنا مَهما أَشاءُ یَکون أَجعلکَ مَهما تَشاء یکون.» «بنده‌ام، از من اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان‌طورى که من زنده هستم و نمى‌میرم تو هم همیشه زنده باشى. همان‌طورى که من غنى هستم فقیر نمى‌شوم تو هم همیشه غنى باشى. همان‌طورى که من هر چه را اراده کنم مى‌شود تو را هم همین طور سازم.»(۱) و روى الشيخ العارف رجب الحافظ البرسيّ قال: إنّ اللَّه تعالى قال لداود: «يا داود و عزّتي و جلالي لو أنّ أهل سماواتي و أرضي أملوني فأعطيت كلّ مؤمّل أمله و بقدر دنياكم سبعين ضعفا لم يكن ذاك إلّا كما يغمس أحدكم بإبرة في البحر و يرفعها، فكيف ينقص شي‏ء أنا قيّمه؟» شيخ عارف رجب حافظ برسى گفته خداوند به داود عليه‌السلام فرمود: «اى داود! قسم به عزت و جلالم، اگر همه اهل آسمان و زمين به من اميدوار باشند و از من بخواهند، من خواسته‌‏هاى هر كدام از آنها را برآورده مى‌كنم. اگر چه آن خواسته‏‌ها به اندازه هفتاد برابر دنياى شما باشد و انجام اين كار براى من مانند اين‌است كه اگر هر كدام از شما سوزنى را به دريا فرو ببريد و آن را بيرون بياوريد. آيا آن كار چيزى را از آب كم مى‌‏كند؟!»(۲) «مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ شِبرا” تَقَرَّبـتُ إلَیهِ ذِرَاعا” وَ مَن تَقَرَّبَ إلَیَّ ذِرَاعا” تَقَرَّبتُ إِلَبهِ بَاعا” وَ من أَتَانِی مَشیا” أَتَیتُهُ هَروَلَهً.» «هر کسی یک وجب به من نزدیک شود، من یک ذراع (از آرنج تا نوک انگشتان برابر با سه وجب) به او نزدیک می‌شوم و هر کس یک ذراع به من نزدیک شود، من یک باع (به اندازه گشودن دو دست) به او نزدیک می‌شوم و هر کس آهسته (و معمول) به سوی من آید، من با هروله (حالتی بین دویدن و راه رفتن) به سوی او می‌آیم.»(۳) 📚منبع (۱) این حدیث قدسی با همین عبارت در کتاب «الجواهر السنیة الحر العاملی»، که کلیات حدیث قدسى است در ص۳۶۱ وارد شده است. البته این حدیث با عبارت‌های دیگری نیز در سایر کتاب‌های حدیثی مانند بحارالانوار، وسائل‌الشیعه هم وارد شده‌است. (۲) الجواهر السنية فی الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، شیخ حر عاملی، ص ۱۹۵ (۳) مستدرک الوسائل، حسین بن محمد نوری مازندرانی، ج۵، ص ۲۹۸ .......... 🟤 خلوت‌کردن با خدا و قال: حدّثنا أبي قال: حدّثنا سعد بن عبد اللَّه قال: حدّثنا محمّد بن الحسين ابن أبي الخطّاب عن محمّد بن سنان عن المفضّل بن عمر عن الصادق عليه السلام قال: شيخ صدوق از پدرش از سعد بن عبد اللَّه از محمد بن حسين بن ابو الخطاب از محمد بن سنان از مفضل بن عمر از حضرت صادق عليه‌السلام نقل‌كرده كه حضرت فرمود: هنگامى‌كه حضرت موسى با خداوند مناجات مى‌كرد، خداوند فرمود: «اى فرزند عمران! دروغ مى‌‏گويد كسى كه خيال مى‏‌كند مرا دوست دارد وقتى كه شب شد مى‏‌خوابد.» «زيرا نبايد هر دوست دارى خلوت كردن با حبيب را هم دوست بدارد؟! اى فرزند عمران! من از وضع دوستدارانم آگاهم كه وقتى شب تاريك مى‌‏شود، چشمان آنها در قلبشان جا مى‌‏گيرد و عذاب من در جلو چشمانشان مجسم مى‌‏شود. مرا مانند اين كه مى‌‏بيند مورد خطاب قرار مى‌دهند و با من مثل اين كه مرا در آنجا حاضر مى‏‌بيند حرف مى‌‏زنند.» «اى فرزند عمران! قلبت را براى من خاشع كن و با اعضاى بدنت به من خضوع نما و از چشمانت اشك بريز و مرا در تاريكی‌هاى شب بخوان. زيرا در آن صورت تو مرا به خود نزديك مى‏‌يابى كه دعاهايت را اجابت مى‌‏كنم.» 📚منبع الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، شیخ حر عاملی، ص ۱۱۶ .
. ❇️ در برابر خدا خاشع باش «ای عيسى بر بلا شكيبا باش و به قضا راضى باش و چنان باش كه من (خوش دارم و) شادم كه چنان باشى، زيرا شادى من در اين‌است كه فرمانم برند و نافرمانيم نكنند. اى عيسى! ياد كردن مرا با زبانت زنده‌دار و دوستى مرا در دلت نگهدار.» «اى عيسى! در ساعات غفلت بيدار باش و دقائق حكمت را درباره من محكم گردان (و از روى خلوص آن‌ها را براى مردم بيان كن). اى عيسى! مشتاق و ترسان باش و (شهوات سركش) دلت را با خشيت و ترس بميران.» «اى عيسى! شبت را واپاى تا شاديم را بجوئى و روزت را (با گرفتن روزه) به تشنگى به شام آر براى روز نيازت به من (يعنى روز رستاخيز). اى عيسى! تلاش خود را در پيش‌دستى گرفتن كار نيك به كار بر تا هر كجا رفتى خيرمند شناخته شوى.» «اى عيسى! در ميان بندگانم روى خيرخواهى من حكم كن و به عدالت من در آنها قيام كن كه من درمان درد سينه‌ها را از بيمارى شيطان به تو نازل كردم. اى عيسى! همنشين فريفتگان (بدنيا) مشو.» «اى عيسى! به حقيقت گويم كه هيچ خلقى به من ايمان نياورده جز آنكه در برابر من خاشع گردد و خاشع و فروتن نگردد جز آنكه اميد پاداش مرا دارد، پس تو گواه باش كه چنين كسى از عقاب و شكنجه من در امان است تا وقتى كه سنت مرا تغيير و تبديل ندهد. (يا تا وقتى كه دگرگون نشود و سنت مرا تغيير ندهد).» «اى عيسى (اى) فرزند بكر بتول! بر خويشتن گريه كن مانند كسى كه با خاندانش (براى هميشه) وداع كند و دنيا را دشمن دارد و آن را براى دنياطلبان واگذاشته و همه شوقش بدان چيزى‌است‏ كه در نزد خداى او است. اى عيسى! با اين حال نرم سخن باش و سلام را آشكارا ادا كن.» «بيدار باش آن‌گاه كه ديده نيكان به خواب‌است. براى ترس از معاد و زلزله‌‏هاى سخت و هراس‌هاى روز قيامت آنجا كه سود نبخشد خاندانى و نه فرزند و مالى. اى عيسى وقتى بيهوده گذرانندگان (عمر) می‌خندند تو سرمه غم بر ديده بكش.» 📚منبع الروضة من الكافی، شیخ کلینی، ترجمه رسولى محلاتى، ج‏ ۱، ص ۱۹۳ ....... 🛑 داستان توبه زنی که به فساد شهره بود (شعوانه) مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب شریف اخلاقی معراج السعاده در رابطه با توبه واقعی، داستانی را نقل می‌کند: منقول است در بصره زنی بود (شعوانه) نام که مجلسی از فسق و فجور منقعد نمی‌شد در بصره که از وی خالی باشد. روزی با جمعی از کنیزان خود در کوچه‌های بصره می‌گذشت به در خانه‌ای رسیدند که از آن افغان و خروش بلند بود گفت: سبحان الله! دراین خانه عجبیب مصیبت و غوغایی است! کنیزی را به اندرون فرستاد از برای استعلام از حقیقت حال، آن کنیز رفت و برنگشت. کنیزی دیگر را فرستاد آن نیز رفت و نیامد. دیگری را فرستاد و به او تأکید کرد که زود معاودت کند. کنیز رفت و برگشت و گفت: این غوغای مردگان نیست ماتم زندگان است. این ماتم بدکاران و عاصیان و نامه سیاهان است که این را بشنید گفت: آه بروم و ببینم که در این خانه چه خبر است. شعوانه چون به اندرون رفت دید واعظی در آن‌جا نشسته و جمعی در دور او فراهم آمده ایشان را موعظه می‌کند و از عذاب خدا ترساند. ایشان و همگی به گریه و زاری مشغولند و در حینی رسید که واعظ تفسیر این آیه می‌کرد که :«اذا راتهم من مکان بعید سمعوا لها تغیظا و زفیزا واذا القوا منها مکانا ضیفا مقرنین دعوا هنالک ثبورا؛ زمانی‌که آتش دوزخ، تکذیب‌کنندگان قیامت را از مکانی دور ببیند خروش و فریاد را از دور به گوش خود می‌شنود، چون آن تبه‌کاران را زنجیر بسته به محل تنگی از جهنم دراندازند، در آن حال فریاد واویلا از دل برکشند. شعوانه چون این را شنید بسیار در وی اثر کرد و گفت: ای واعظ! من یکی از رو سیاهان درگاهم آیا اگر توبه کنم حق تعالی مرا می‌بخشد؟! گفت: «البته اگر توبه کنی _خدای تعالی _ تو را می‌آمرزد؛ اگرچه گناه تو مثل شعوانه باشد.» گفت: ای عالم! شعوانه منم و توبه کنم که من بعد نکنم. آن واعظ گفت: «خدای تعالی ارحم‌الرحمین است و البته اگر توبه کنی آمرزیده شوی.» پس شعوانه توبه کرد و بندگان و کنیزان خود را آزاد کرد و به صومعه رفت و مشغول عبادت پرودگار شد و دائم در ریاضت مشغول بود به نحوی که بدنش گداخته شد و بی‌نهایت ضعف و نقاهت رسید. روزی در بدن خود نگریست، خود را بسیار ضعیف و نحیف دید گفت: آه‌آه در دنیا به این نحو گداخته شدم و نمی‌دانم در آخرت حالم چه خواهد بود؟! ندایی به گوش او رسید که دل خوش‌دار و ملازم درگاه ما باش تا روز قیامت ببینی حال تو چون خواهد بود. 📚منبع ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج۴، ص۳۶۴ نفحات‌الانس، عبداارحمن جامی .
. ◻️ درس تهجد و شب زنده‌داری شیخ جعفر نجفی معروف به کاشف الغطاء از شاگردان بحرالعلوم(ره) در یکی از شب‌ها که به همراه فرزند جوانش برای عبادت و تهجد به صحن مطهر اميرالمؤمنین(ع) مشرف می‌شدند کنار در صحن مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده‌است. آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود این شخص در این وقت شب برای چه این‌جا نشسته است؟ گفت: برای تکدی از مردم. فرمود: چه مقدار ممکن است از رهگذران عاید او گردد؟ گفت: احتمالاً یک تومان (به پول آن زمان) مرحوم كاشف الغطاء فرمود: فرزندم! درست فکر کن و ببین این آدم برای این مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا (آن هم محتمل) در این وقت شب از خواب و اسایش خود دست برداشته و آمده این‌جا دست تذلل به سوی مردم دراز کرده! آیا تو به اندازه این شخص به وعده‌های خدا درباره شب خیزان و متهجدان اعتماد نداری که فرموده است: «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ.» (سوره سجده، آیه ۱۷) «هیچ‌کس نمی‌داند چه پاداش‌های مهمی که مایه روشنی چشم‌هاست برای آنها نهفته‌است؟!» گفته‌اند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدر زنده‌دل خود، چنان تکان خورد و تنبه یافت که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد. 📚منبع شب مردان خدا، سید محمد ضیاءآبادی، ص ۴۴ مناجات خوانی، مجید عیوضی، ص ۵۳ .
. 🌕 چهره فرشته مرگ برای کافران و مجرمان حضرت ابراهیم(ع) از فرشته مرگ(عزرائیل) خواست تا خود را با چهره‌ای که با آن جان کافران و مجرمان را می‌گیرد به او نشان دهد. عزرائیل گفت: «روی برگردان!» وقتی ابراهیم(ع) برگشت، او را دید در حالی که مردی سیاه چهره بود، که موهایش مانند سیخ ایستاده، بسیار بد بو، بد لباس و از دهان و سینه‌اش بوی بد آتش زبانه می‌کشید. ابراهیم(ع) از ترس و هراس غش کرد و بر زمین افتاد! عزرائیل به شکل اولش که سراغ مومنان می‌آید درآمد و ابراهیم را به هوش آورد. ابراهیم(ع) فرمودند: «اگر کافران و بدکاران، غیر از این چهره هیچ عذاب دیگری نداشته باشند آنها را بس است.» 📚منبع اَلمُحجةالبیضاء، فیض کاشانی، جلد ۸، ص۲۵۹ .
. یونس ، نوح و همه انبیا باید جلوه ی خالق خود باشند ... شکستن کوزه‌ها بعد از طوفان و بالا آمدن آب و غرق شدن خلائق، جبرئیل نزد حضرت نوح(ع) آمد و گفت: «چندی پیش شغل تو نجاری بوده‌است حالا کوزه بساز.» آن حضرت کوزه‌های زیادی ساخت. جبرئیل گفت خدا می‌فرماید: «کوزه‌ها را بشکن.» او هم چند عدد از کوزه‌ها را بر زمین زد و شکست. بعضی‌ها را آهسته و بعضی‌ها را با اکراه شکست. جبرئیل دید او دیگر نمی‌شکند. گفت: «چرا نمی‌شکنی؟» فرمود: «دلم راضی نمی‌شود، من زحمت کشیده‌ام این‌ها را ساخته‌ام.» جبرئیل گفت: «ای نوح، مگر این کوزه‌ها هیچ کدام جان دارند؟! پدر و مادر دارند؟ آب و گل آن که از خداست، همین قدر تو زحمت کشیده‌ای و ساخته‌ای، چطور به شکستن آنها راضی نمی‌شوی؟ پس چگونه راضی شدی خلقی را که خالق آن‌ها خدا بود و جان و پدر و مادر داشتند نفرین کردی و همه را به هلاکت رساندی؟» از این‌جا آن پیامبر خدا گریه بسیار کرد و لقبش نوح شد. 📚منبع داستان‌هایی از لطف خدا، مهدی صاحب هنر ، ج ۲، ص ۳۶ .