.
#جهاد_تبیین
#دیدار_یار
✍🏻میدان جهاد ما از نگاه ولی
💠یادداشت تحلیلی شاعر اهلبیت(ع)
آقای #محمد_رسولی
پیرو بیانات مقاممعظمرهبری
در دیدار ۱۴۰۲/۱۰/۱۳ با #مداحان
بسم الله الرحمن الرحیم
💎این دیدار قدمتی چهل ساله دارد و به معنای اهمیت فضای مداحی و ستایشگری اهل بیت علیهمالسلام در نگاه رهبر انقلاب و در چهارچوب حاکمیت اسلامی است
🌷یعنی این دیدار را نمیتوان صرفاً به دلیل علاقه شخصی حضرت آقا به مداحی و شعر تلقی کرد؛ بلکه ایشان به عنوان رهبر جامعه اسلامی این کار را با هدف و در چهارچوب اهداف جمهوری اسلامی انجام میدهند
🔖اگر این اهمیتی که رهبری به این جلسه میدهند را خود جامعه مداحان هم داشته باشند، بسیار عالی میشود و یک تحول و حرکت بزرگی صورت میگیرد
🎗در خصوص فرمایشات امسال حضرت آقا در این دیدار؛
ایشان برای چندمین بار مسئله جهاد تبیین _که جزو مهمترین کلید واژههای استفاده شده توسط ایشان در سه چهار سال اخیر است_ را مطرح فرمودند
👆🏻این معنای مهمی دارد. ایشان صراحتاً فرمودند که بار اصلی مسئله جهاد تبیین بر دوش شماست؛ ایشان جهاد تبیین را فقط یک تلاش صرف نمیدانند
♻️ بلکه تلاشی در جهت مقابله با اهداف دشمن تعریف میکنند. امسال هم ایشان تاکید کردند که جهاد تبیین توسط جامعه ستایشگران اهلبیت عليهمالسلام باید دقیق و برانگیزاننده باشد
🌀یعنی منِ شاعر، واعظ یا مداح باید هیأت را به مثابه یک میدان نبرد نگاه کنم. اگر این باور در ما بنشیند و ایمان به این کار بیاوریم و در جهتش حرکت و تلاش کنیم،
⬅️آنوقت آن چیزی که رهبر انقلاب رویش تاکید دارند، محقَق و قدرت نرم جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان تقویت و فضا دگرگون میشود
💢به هر حال امروز ما در میدان سخت موفق هستیم و دستمان پر است، اما در میدان نبرد نرم واقعاً ضعف بسیار داریم. امیدوارم با شناخت تکلیفمان و عمل به آن ،شهادت که مزد جهاد خالصانه و شبانه روزی است، نصیبمان شود
🚩به هر حال میدان جهاد ما را هم ولِّیِ ما، اینطور تعیین کردهاند؛ میدان جهاد در هیئت. امیدوارم با عمل به امر حضرت آقا ما در زمره ی شهدای زنده جامعه مداحان به حساب آییم
🍃امسال این دیدار، دیدار سرحالی بود و نسبت به یکی دو سال گذشته، حال جلسه خوش و اجراها بهتر بود و حضرت آقا هم کارها را پسندیدند
📝بنده هم یک مثنویِ حدوداً 70 بیتی را که هم در مدح حضرت زهرا سلاماللهعلیها و هم در خصوص مسائل روز مثل غزه، جهان اسلام و سالگرد حاج قاسم و در انتها مسئله ظهور بود را توفیق شد به لطف الهی و مدد حضرت زهرا سلاماللهعلیها در جلسه بخوانم و اجرا کنم
🌺کار البته سخت بود و حضرت آقا هم به من لطف داشتند.
#الی_الحبیب
.
.
#امام_هادی_علیهالسلام
#جامعه_کبیره
#بررسی_شعرهایی_بامضامین_جامعه
🔹زیارت شاعرانه🔹
✍🏻یادداشت تحلیلی آقای #علی_پورزمان شاعر آیینی، در خصوص نگاه شاعران به زیارت «جامعه کبیره»:
🔰با مرور شعرهایی که با موضوع امام هادی(علیهالسلام) سروده شده است در مییابیم که برخی اشعار نگاه قابل قبولی به زیارت «جامعۀ کبیره» داشتهاند.
زیارتی که از این امام معصوم نقل شده و برای استفادۀ مضمونی و مفهومی در شعر، بسیار قابل اعتنا است. نحوۀ استفادۀ شاعران از زیارت جامعه را میتوان به سه عنوان تقسیم کرد:
🔖 استفاده از واژۀ «جامعه»:
واژۀ «جامعه» در شعرهای آیینی علاوه بر آنکه در معنای اسمی زیارت جامعۀ کبیره بیشتر به کار میرود؛ این قابلیت را به وجود میآورد که شاعر بتواند از آن، نوعی کارکرد کنایی یا ایهامی داشته باشد.
شاعران در شعر امام هادی(علیهالسلام) تا آنجا که توانستهاند سعی کردهاند که در استفادۀ شاعرانه از این واژه بکوشند:
بخوان زیارت پرمحتوای جامعه را
بخوان که خوب بفهمم بهای جامعه را
بخوان که روح بگیرد ولیشناسیمان
بخوان و شرح بده آیهآیه جامعه را
🎗یوسف رحیمی
اهلبیت نور هستید، آسمان وحی، ها!
جامعه ما را به شرح این فضائل میبرد
🎗فاطمه نانیزاد
برای جامعه، از یک فراز جامعه بیشک؛
دیانت میشود پیدا، سیاست میشود معنا
🎗مهدی رحیمی
🔖 استفاده از فرازهای زیارت:
برخی از شاعران با نگاهی به موسیقی و چینش واژگان، سعی در استفادۀ هنرمندانه از فرازهای زیارت داشتهاند که علاوه بر مضمونپردازی و شاعرانگی کلام،
حلاوت استفاده از واژگان عربی بر فخامت کلام افزوده است:
گفتی:«فَتَحَ اللهُ بِکُم» پنجره وا شد
گفتی:«و بِکُم یَختِم» (۱) و دل کرد هوایت
🔅قاسم صرافان
نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم
«ذکرکم فی الذاکرین» (۲) را در میان راه گفتم...
آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت
از گناهان خودم «بینی و بین الله» (۳) گفتم
🔅رضا خورشیدیفرد
«یا ساده الولاة و یا قادة الهداة» (۴)
عشقت اگر نبود ولایت نداشتیم
🔅بشری صالحیان
🔖 استفاده از مفاهیم و مضامین زیارت:
مفاهیم و مضامین غنی و پر نور «جامعۀ کبیره» این قابلیت را فراهم میسازد که شاعران بتوانند
از لحاظ تنوع زبان، تصویرسازی و مضمونآفرینی از این زیارت استفاده کنند.
برخی از شاعران با نگاهی به استفاده از این روش، به سرودن شعرهایی در ستایش امام هادی(علیهالسلام) پرداختهاند:
نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم
مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران (۵)
⚜️سیدحمیدرضا برقعی
«ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم» (۶)
نامت حقیقتِ تو و همنام با خداست
⚜️عارفه دهقانی
ای نگاهت شفای بیماران، ای امام صداقت و باران
تو دعا کردی و گنهکاران، با خدا پاک بیحساب شدند (۷)
⚜️میثم داودی
📌«برای مناقب ائمه، از زیارتها، به خصوص زیارت جامعۀ کبیره استفاده کنید. بنابراین شما دیگر هیچ احتیاجی ندارید که مبالغاتی را در ذهن خودتان خلق کنید. آنچه که باید در باب ائمه (علیهمالسّلام) گفته شود، در زیارت جامعه هست. شما میتوانید یک فقره از فقرات زیارت جامعه را - حالا شاید صدها فقره است - انتخاب کنید و با توجه به قریحۀ شعری و تخیل و فرآوری ذهنی خودتان، یک غزل زیبا و ناب از آب در بیاورید. ظرفیت این معارف اینقدر بالاست.»
(بیانات رهبر انقلاب در دیدار با شاعران آیینی، ۱۳۹۰/۳/۲۵)
📚منابع:
۱. «بِکُم فَتحَ الله وَ بِکُم یَختِم؛ خدا به شما افتتاح عالم کرد و به شما نیز ختم آفرینش فرمود.»
۲. «ذِکرکُم فی الذّاکرین؛ ذکر شما در حلقۀ ذاکران عالم است.»
۳. «یا وَلیَ الله اِنُّ بَینی و بَینَ الله عَزَّوَجلَّ ذُنوباً لا یَاتی عَلیها اِلا رِضاکم؛ ای ولی خدا همانا بین من و خدای عزوجل گناهانی است که جز رضا و شفاعت شما آن گناهان را محو نخواهد ساخت.»
۴. «السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ الدُّعاةِ وَ الْقادَةِ الْهُداةِ وَ السّادَةِ الْوَلاةِ؛ سلام بر امامان فرا خواننده (به حق) و رهبران راهنما و سروران فرمانروا!»
۵. «السَّلامُ عَلی ائمة الهُدی؛ سلام بر شما امامان طریق هدایت.» | «بِکُم یُنزّلُ الغَیث؛ خدا به واسطۀ شما باران نازل میکند.»
۶. «لا اَبلُغُ مِنَ المَدحِ کُنهَکُم و مِنَ الوَصفِ قَدرَکُم؛ به کنه مدح و توصیف قدر و منزلت شما نتوانم رسید.»
۷. «یُشَرَّفُ فی عافیَتِکُم؛ به واسطۀ شما به عافیت رسیدند.» | «شأنُکُم حَقّ و الصِدق؛ شأن شما حق و صدق است.» | «لمَا استَوهَبتُم ذُنوبِی و کُنتُم شُفَعایی؛ شما از خدا بر من بخشش و آمرزش طلبید و شفیع من باشید.»
#الی_الحبیب
.
#امام_هادی_علیه_السلام
#فیش_منبر
#3رجب
◾️ [جلسهی چهارم]
#ایام_شهادت_حضرت_امام_علی_النقی_الهادی_علیه_السلام
۸ بهمن ۱۴۰۱شمسی
👈🏼 فیش منبرهای #رجب1444
👈🏼 #شهادت_امام_هادی علیهالسلام، ۳رجب ۱۴۴۴ق
📚 مطالب مطرح شده:
۱۱. مدح امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
۱۲. نگاهی بهزیارت جامعهکبیره
* وجه تسمیه و نامگذاری
* دو زیارتجامعهکبیره شهرت دارد
۱۳. امامشناسی در زیارت جامعهکبیره
* معنای السلام عليكم یا أهل بیت النبوة
* معنای خزان العلم
* معنی منتهی الحلم
#مطالبنابدرمنبر
.
✅ اگر محبت و احسان در حق یک حیوان نیازمند و خوشحال کردن حیوان، اینگونه نزد خدا محترم است، پس احسان به اشرف مخلوقات و رفع حوائج او ، چگونه پاداشی خواهد داشت... الله اعلم
💠داستان
یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر شفتی رشتی است.
حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.
روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، واو را برخودم ترجیح دادم.
.
📚فیش سخنرانی شب لیله الرغائب
📜عنوان: فضیلت لیله الرغائب
(شب جمعه اول ماه رجب)
🌺بدان كه اولين شب جمعه ماه رجب را «ليلة الرغاب» (يعنى شب دلدادگان) مي گويند و براى آن عملى با فضيلت بسيار
🍃از حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله وارد شده كه آن را سيّد در كتاب «اقبال» و علاّمه حلى در «اجازه بنى زهره» نقل كرده اند، بعضى از فضيلت آن اينكه به سبب انجام آن گناهان بسيار آمرزيده مى شود،
و نيز نمازى در آن وارد شده كه هركه آن را به جاي آورد
💠 هنگام شب اوّل قبرش حق تعالى ثواب آن را به نيكوترين صورت و با روى گشاده و درخشان و زبانى گويا به سوي او مي فرستد، پس به او مي گويد:
🔻اى حبيب من تو را بشارت باد كه از هر شدّت و سختى نجات يافتى، بنده مي گويد: تو كيستى؟ به خدا سوگند من چهره اى زيباتر از چهره تو نديدم، و سخنى شيرين تر از سخن تو نشنيدم، و بويى بهتر از بوي تو نبوييدم! ! پاسخ مي دهد: من ثواب آن نمازم كه در فلان شب، از فلان ماه، از فلان سال به جاى آوردي، امشب نزد تو آمدم تا حقّت را ادا كنم، و مونس تنهايى تو باشم، و هراس را از تو برگيرم و هنگامي كه در صور (شيپور قيامت) دميده شود، در عرصه قيامت سايه اى بر سرت خواهم افكند، پس خوشحال باش كه خير هرگز از تو جدا نخواهد شد.
📢كيفيت اين نماز چنين است:
👌 اولين پنجشنبه ماه رجب را روزه مي دارى، چون شب جمعه داخل شود،
🔖 ما بين نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز بجاى مى آورى، هر دو ركعت با يك سلام، به اين ترتيب كه در هر ركعت يك مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «سوره قدر» و دوازده مرتبه «سوره توحيد» مي خوانى و هنگامى كه از نماز فارغ شدى هفتاد مرتبه مى گويى:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ عَلَى آلِهِ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] .
خدايا! بر محمّد پيامبر درس ناخوانده و خاندانش درود فرست
⭕️سپس به سجده مي روى و هفتاد مرتبه مي گويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
⭕️آنگاه سر از سجده بر مي دارى و هفتاد مرتبه مى گويى:
رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُ
پروردگارا! مرا بيامرز و بر من مهرورز و از آنچه از من مي دانى بگذر، تو خداى برتر و بزرگ ترى
⭕️دوباره به سجده مى روى و هفتاد مرتبه مى گويى:
سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوحِ
پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و روح
سپس حاجت خود را مي طلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.
(حاجت اصلی ما شیعیان فرج امام زمان علیه السلام باشد ان شاءالله )
♨️منبع :مفاتیح الجنان
#لیله_الرغائب
#شب_آرزوها
#ماه_رجب
.
حقیقت لیلة الرغائب.pdf
491K
📚فیش سخنرانی شب لیله الرغائب
📜عنوان: حقیقت لیلة الرغائب
✍آیت الله #مکارم_شیرازی
📌فضیلت و اعمال «ليله الرغائب»
◇معنای واژه لیلة الرغائب
■از نخستین شب جمعه ماه رجب غفلت نکنید
◇«لیله الرغائب» شب پاداش های فراوان
■اعمال «لیلة الرغائب» در کلام پیامبر مهربانی ها
◇وعدههای شیرین پیامبر(صلی الله علیه و آله) در یک شب روحانی
■لیله الرغائب ؛ شب قبولی حاجات و بخشش گناهان
◇فلسفۀ پاداش هاى عظیم در لیله الرغایب
■پاداشهاى عظیم در لیله الرغایب؛ استحقاق با تفضل؟
◇اعمال لیله الرغایب و طرح یک نکته
■لزوم دعا برای تعجیل در فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
#لیله_الرغائب
#شب_آرزوها
#ماه_رجب
بندگی خدا.pdf
373.1K
📚فیش سخنرانی شب لیله الرغائب
📜عنوان: بندگی خدا
📌چگونه عبد خدا باشیم ؟؟
●حدیث لیلة الرغایب
●عبادت راز آفرينش
●معني عبد در لغت
●خداوند شايستگي براي عبادت
●از عبادت او تكبر نورزيد
●عبادت مأموريت انسان
●منظور از دين چيست؟
●عبادت و يقين
●بندگان حقيقي خدا
●عبادت مخصوص اوست
●نفي تكبر در عبادت
#لیله_الرغائب
#شب_آرزوها
#ماه_رجب
فضیلت و اعمال لیله الرغائب.pdf
439.2K
📚فیش سخنرانی شب لیله الرغائب
📜عنوان: فضیلت و اعمال لیله الرغائب
📌آیت الله جوادی ملکی تبریزی
#لیله_الرغائب
#شب_آرزوها
#ماه_رجب
.
4_326816121820807307.mp3
5.99M
#احکام_هیأت
1⃣ نظر مراجع عظام تقلید در مورد تعیین وجه در مداحی
2⃣حکم شنیدن صدای مداحی خواهران‼️
3⃣تماس دست با اسماء مبارک ائمه ، بدون وضو
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی
.
#امام_جواد
☑️ بازگشت امام جواد(ع) از بغداد به مدینه
به بغداد رفته بودم. در آن زمان امام محمدتقی(ع) نیز در بغداد بود و نزد خلیفه در نهایت جلال و شکوه و آسایش زندگی میکرد. پس از دیدن آن همه نعمت و رفاه با خود گفتم: دیگر امام جواد به مدینه باز نخواهد گشت. چه کسی این مقام و جلال و نعمتهای این چنینی را رها کند؟! تا این خیال در خاطرم گذشت، دیدم امام سربه زیر افکند و پس از چند لحظه سر بلند کرد و در حالی که رنگ چهره اش زرد شده بود، فرمود:
«نان جو با نمک نیم کوب در حرم رسول خدا(ص)، از آنچه در اینجا میبینی، نزد من بهتر است.» (۱)
در برخی روایات آمده است مأمون اصرار داشت امام جواد(ع) در بغداد بماند، ولی آن حضرت سکونت در مدینه را ترجیح میداد.
ازاین رو، به بهانه شرکت در مراسم حج، با همسرش امفضل از بغداد به سوی مکه رهسپار شد و سپس به مدینه بازگشت و حدود ۵ یا ۱۵ سال در مدینه سکونت کرد.
در این زمان که امام جواد(ع) از سلطه حکومت مأمون دور بود، به تربیت شاگرد و گسترش حوزه علمیه پدرانش و پاسداری از فرهنگ و خط فکری تشیع و نگهداری از شیعیان پرداخت و ماندن در حرم رسول خدا(ص) را به زرق وبرق و زندگی مرفه بغداد ترجیح داد.(۲)
📚منبع
(۱) زندگانی امام محمد تقی(ع)، عمادزاده؛ منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ص ۱۷
(۲)نگاهی به زندگانی امام جواد(ع)، محمد محمدی اشتهاردی، ص ۶۰،۶۱
#امام_جواد_علیه_السلام
#فضائل_امام_محمد_تقی
#مداحی_عالمانه
.
.
#امام_جواد
❇️ شیعه خالص؟! بگو من از دوستان شمایم
مردی به محضر امام جواد ـ عليهالسلام ـ شرفياب شد در حاليكه خيلی شاد و سرحال بود، امام علت شادمانی را از او پرسيد.
عرض كرد ای پسر رسول خدا! از پدرت شنيدم كه میفرمود: «شايسته ترين روزی كه انسان بايد شادمان باشد روزی است كه او را صدقات و نيكی به نفع برادران دينی از جانب پروردگار نصيب شده باشد.»
امروز ده نفر از برادران دينیام بر من وارد شدند، همه بی بضاعت و گرفتار، آنها را پذيرايی كردم و به هر يک مقداری كمک نمودم. از اين جهت خوشحال هستم.
امام ـ عليهالسلام ـ فرمودند: «به جان خودم سوگند كه تو را اين شادمانی شايسته است به شرط اينكه آن عمل را نابود نكرده باشی و يا بعد از اين نابود نكنی.»
عرض كرد: چگونه از بين ببرم با اينكه از شيعيان خالص شما میباشم.
فرمود: «هم اكنون نابود كردی.» پرسيد با چه خبر؟ فرمود: «اين آيه را بخوان؛ وَلا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْاِذی.»
«صدقه های خود را با منت نهادن و آزار كردن باطل نكنيد.»
عرض كرد: من به آنهايی كه كمک كردم نه منت گذاردم و نه آزاری رساندم. فرمود: «منظور هر نوع اذيتی است، در نظر تو آزردن آنهايی كه كمک كردهای مهمتر است يا آزردن فرشتگانی كه مأمور تو هستند و يا آزردن ما؟!»
جواب داد: آزردن شما و فرشتگان.
امام فرمود: «براستی مرا آزردی و صدقه خود را باطل كردی!»
پرسيد: با چه كاری؟ فرمود: «با همين سخنت كه گفتی چگونه باطل كنم در حاليكه از شيعيان خالص شمايم.
آيا می دانی شيعه خالص ما كيست؟»
با تعجب گفت: نه! فرمود: «سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، تو خود را با چنين اشخاصی برابر دانستی، آيا با اين سخن فرشتگان و ما را نيز نيازردی؟»
عرض كرد: اَستَغْفِرُ الله وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ ، ای پسر رسول خدا! پس چه بگويم؟
فرمود: «بگو من از دوستان شمايم و دشمن دشمنانتان و دوست دوستانتان هستم.»
عرض كرد: همين را میگويم و همينطور نيز هستم و از آنچه گفتم كه به واسطه نپسنديدن خدا مورد پسند شما و فرشتگان نيز نبود توبه كردم.
امام جواد ـ عليهالسلام ـ فرمود: «اكنون ثوابهای از بين رفته صدقهات بازگشت نمود.»
📚منبع
کلمه طیبه، نوری طبرسی، ص۲۶۴
#امام_جواد_علیه_السلام
#فضائل_امام_محمد_تقی
#مداحی_عالمانه
.
.
#امام_جواد
📣 برای رفع مشکلات مادی به امام جواد(ع) توسل کنید
یکی از توصیه های آیت الله سید عبدالکریم کشمیری، توسل به حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) بود.
بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور مادی، مانند خرید خانه و ماشین و رزق و ازدواج، از وی راهنمایی میخواستند.
آن بزرگوار میفرمود:
«سوره یس بخوانید و ثواب آن را به امام جواد(علیهالسلام) تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد. گاه امر میکرد صلوات برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرّب میدانست»
📚منبع
روح و ریحان، صداقت، ص ۹۳
#امام_جواد_علیه_السلام
#فضائل_امام_محمد_تقی
#مداحی_عالمانه
.................
امامِ جود و کرم
[ دهم رجب ولادت امام جواد(ع)]
💠 داستان
ابنحديد كوفى در اين باره مىگويد: «همراه عدهاى از شيعيان براى زيارت و انجام مناسك حج به مكه رفتيم. هنگام برگشت، راهزنان به ما حمله كردند و تمام داراييهايمان را به غارت بردند. به زحمت خود را به مدينه رساندم و به منزل امام نهم رفتم؛ ولى از سفر و حوادث آن چيزى نگفتم» امام جوادعلیهالسلام فرمود: «اى ابنحديد! راهزنان در منطقه عَرْج به شما حمله كردند و تمام هستىتان را به يغما بردند. شما سيزده نفر بوديد» آنگاه آن حضرت، ما را يك به يك با نام خود و پدرانمان نام برد. گفتم: «سرورم به خدا قسم! همينطور شد كه شما اشاره كرديد»
سپس امام به خادمش دستور داد براى ما لباسها و مبالغ زيادى دينار بياورد و چنين تأكيد فرمود: «اينها را ميان خود و يارانت تقسيم كن كه به مقدار آن چيزى است كه از شما به غارت رفته است» ابنحديد بعد از نقل اين همه لطف و احسان امامعلیهالسلام مىگويد: «من آن مبالغ اهدايى را ميان دوستان و همسفرانم تقسيم كردم و همانگونه كه امام فرموده بود دقيقاً به اندازه داراييهايمان بود كه قبل از حمله راهزنان داشتيم»
............
✔️مکتب ابن رضا
آن گرامى، نامه پدرش، امام رضا(ع)را نصبالعين خود قرار داد و بخششهايش را چندين برابر كرد. در آن نامه خطاب به امام جواد(ع) كه حدود ۶ سال داشت - چنين آمده بود:
«بَلَغَنِي أَنَّ الْمَوَالِيَ إِذَا رَكِبْتَ أَخْرَجُوكَ مِنَ الْبَابِ الصَّغِيرِ فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْ بُخْلٍ مِنْهُمْ لِئَلَّا يَنَالَ مِنْكَ أَحَدٌ خَيْراً وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّي عَلَيْكَ لَا يَكُنْ مَدْخَلُكَ وَ مَخْرَجُكَ إِلَّا مِنَ الْبَابِ الْكَبِيرِ فَإِذَا رَكِبْتَ فَلْيَكُنْ مَعَكَ ذَهَبٌ وَ فِضَّةٌ ثُمَّ لَا يَسْأَلُكَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَيْتَهُ وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عُمُومَتِكَ أَنْ تَبَرَّهُ فَلَا تُعْطِهِ أَقَلَّ مِنْ خَمْسِينَ دِينَاراً وَ الْكَثِيرُ إِلَيْكَ وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عَمَّاتِكَ فَلَا تُعْطِهَا أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ دِينَاراً وَ الْكَثِيرُ إِلَيْكَ إِنِّي إِنَّمَا أُرِيدُ بِذَلِكَ أَنْ يَرْفَعَكَ اللَّهُ فَأَنْفِقْ وَ لَا تَخْشَ مِنْ ذِي الْعَرْشِ إِقْتَاراً» پسرم! به من خبر رسيده است كه خدمتكاران، تو را از در مخصوص خارج مىكنند. اين به علت بخل و تنگنظرى آنان است كه از وجود تو به مردم خيرى نرسد. تو را قسم مىدهم به حقى كه برايت دارم! سعى كن از در عمومى، رفت و آمد كنى و هرگاه بيرون مىآيى، مقدارى پول نقد، طلا و نقره، همراه داشته باش و هر يك از نيازمندان كه از تو درخواستى داشته باشد، به او چيزى ببخش!
اگر يكى از عموهايت از تو كمك بخواهد به او كمتر از ۵۰ دينار نده و اگر بيشتر بدهى، خود دانى و اگر عمههايت از تو يارى بخواهند، كمتر از ۲۵ دينار عطا نكن و اگر بيشتر دادى اختيار با توست. مىخواهم خداوند به وسيله جود و احسان تو، مقامت را والاتر بگرداند، احسان كن و بيم و هراس نداشته باش كه پروردگار صاحب عرش، تو را فقير و تنگدست بگرداند»(۱)
.
#میلاد_امیرالمومنین
✅ شکافته شدن کعبه و ولادت حضرت علی(ع)
روزی عباس بن عبدالمطلب با یزید بن قعنب و با گروهی از بنیهاشم و جماعتی از قبیله بنیالعزی در برابر خانه کعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد، در حالی که به علی علیهالسلام، نه ماه آبستن بود و او را درد زائیدن گرفته بود. پس در برابر خانه کعبه ایستاد و نظر به جانب آسمان افکند و گفت:
«پروردگارا! من ایمان آوردهام به تو و به هر پیامبر و رسولی که فرستادهای و به هر کتابی که نازل گردانیدهای و تصدیق کردهام به گفتههای جدم حضرت ابراهیم علیهالسلام که خانه کعبه را بنا کرده است، پس درخواست میکنم از تو به حق این خانه و به حق آن کسی که این خانه را بنا کرده است و به حق این فرزندی که در شکم من است و با من سخن میگوید و به سخن گفتن خود مونس من گردیده است و یقین دارم که او یکی از آیات جلال و عظمت تو است که آسان کنی بر من ولادت او را.»
عباس و یزید بن قعنب گفتند که چون فاطمه از این دعا فارغ شد، دیدیم که دیوار عقب خانه شکافته شد. فاطمه از آن رخنه داخل شد و از دیدههای ما پنهان گردید، پس شکاف دیوار به اذن خدا به هم پیوست و ما چون خواستیم در خانه را بگشاییم چندان که سعی کردیم، در گشوده نشد. دانستیم که این امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون کعبه ماند.
اهل مکه در کوچهها و بازارها این قضیه را نقل میکردند و زنها این حکایت را یاد میکردند و تعجب مینمودند. تا روز چهارم رسید، پس همان موضع از دیوار کعبه که شکافته شده بود دیگر باره شکافته شد، فاطمه بنت اسد بیرون آمد و فرزند خود علی بن ابیطالب علیهالسلام را در دست خویش داشت و میگفت:
«ای گروه مردم! به درستی که حق تعالی برگزید مرا از میان خلق خود و فضیلت داد مرا بر زنان برگزیده که پیش از من بودهاند. زیرا که حق تعالی برگزید آسیه دختر مزاحم را و او عبادت کرد حق تعالی را پنهان در موضعی که عبادت خدا در آن جا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت یعنی خانه فرعون. و مریم دختر عمران را حق تعالی برگزید و ولادت حضرت عیسی علیهالسلام را بر او آسان گردانید و در بیابان درخت خشک را جنباند و رطب تازه از برای او از آن درخت فرو ریخت.»
«و حق تعالی مرا بر هر دو فضیلت داد و همچنین بر جمیع زنان عالمیان که پیش از من گذشتهاند. زیرا که من فرزندی آوردهام در میان خانه برگزیده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از میوهها و طعامهای بهشتی تناول کردم و چون خواستم که بیرون آیم در هنگامی که فرزند برگزیده من بر روی دست من بود، هاتفی از غیب مرا ندا کرد که: ای فاطمه! این فرزند بزرگوار را “علی” نام کن.»
به درستی که منم خداوند علی أعلی و او را آفریدهام از قدرت و عزت و جلال خود و بهره کامل از عدالت خویش به او بخشیدم و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نمودهام و او را به آداب خجسته خود تأدیب نمودهام و امور خود را به او تفویض کردهام و او را به علوم پنهان خود مطلع کردهام و در خانه محترم من متولد شده است و او اول کسی است که اذان خواهد گفت بر روی خانه من و بتها را خواهد شکست و آنها را از بالای کعبه به زیر خواهد انداخت.»
«و مرا به عظمت و مجد و بزرگواری و یگانگی یاد خواهد کرد و اوست امام و پیشوا بعد از حبیب من و برگزیده از جمیع خلق من محمد صلی الله علیه و آله که رسول من است و او وصی او خواهد بود. خوشا حال کسی که او را دوست دارد و یاری کند او را و وای بر حال کسی که فرمان او نبرد و یاری او نکند و انکار حق او نماید.»
📚منبع
منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۳۴۸
#امام_علی
#میلاد_امام_علی #امیرالمؤمنین
#ولادت_امام_علی
#مداحی_عالمانه
.
.
📣 چگونگی ولادت امیرالمؤمنین(ع)
سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل نموده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین که نه ماهه باردار بود و درد زایمان او را گرفته بود، ظاهر شد.
«فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی.»(۱) پس فاطمه گفت:
«پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شدهاند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»
یزید بن قعنب میگوید: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم و دیوار دوباره به حال اول برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه ِ عَزّوجَلّ.(۲) پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل.
چند روز این مادر و کودک در درون خانه خدا میمانند.
وقتی از خانه بیرون آمد، گفت:
«اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّه َ فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها].»(۳)
«به راستی من بر زنهای پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیة دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمیداشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه ای از از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه های بهشتی و روزیهای آن استفاده بردم.»
📚منبع
(۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۳۵، ص ۸
خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص ۳۹
الغدیر، علاّمه امینی، ج ۶، ص ۲۲
(۲)بحارالانوار؛ علامه مجلسی، ج ۳۵، ص ۸
(۳) همان
#علی_بن_ابیطالب
#ولادت_امام_علی #امیرالمؤمنین
#مداحی_عالمانه
.
.
🟢 نامگذاری #امیرالمؤمنین (ع)
فاطمه بنت اسد میگوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی… یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ.»(۱)
پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: «ای فاطمه [او را] به نام علی نامگذاری کن!» پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که میگوید:
«به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگیهای علم خود آگاه ساختم و او کسی است که بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»
آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه نهاد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی علیهالسلام را داد. همه خانواده که در پیشاپیش آنها محمد مصطفی صلی الله علیه و آله قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش او خواند.
آن گاه ابوطالب شتران زیادی را به عنوان ولیمه این نوزاد قربانی نمود و تمام مردم را نیز دعوت نمود؛ به این صورت که اوّل هفت بار خانه خدا را طواف نمایند، آن گاه داخل خانه ابوطالب روند و بر علی علیهالسلام سلام نمایند.(۲)
📚منبع
(۱) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۳۵، ص ۹
(۲) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۳۵، ص ۱۸
اعلام الهدایه، جمعی از محققان، ج ۲، ص ۵۰
#علی_بن_ابیطالب
#ولادت_امام_علی
#مداحی_عالمانه
.
فیشمناجاتلیلةالرغائب.pdf
124.5K
#فیش_مناجات
#مناجات_با_خدا و #امام_زمان(عج)
ویژه #لیلةالرغائب و #روضه_امام_حسین(ع)
[ویژه مداحان و روضه خوانهای عزیز]
✍مـؤلــف : #علــی_حاجیــان_فر
💯 (( خاطره ای از شهید نواب صفوی،
و برداشتی که شبیه برخی خواص زمانۀ ماست))
همسر شهید نواب صفوی می گویند:
بعد از افطار مختصر؛ به آقا گفتم دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم. حتی نان خشک. فقط لبخندی زد. این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم.
وقت سحر هم آقا برخاست آبی نوشید و گفتم دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم. باز آقا لبخندی زد.
بعد از نماز صبح گفتم. بعد از نماز ظهر هم گفتم. تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریمااااا.
اذان مغرب را گفتند. آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمودند: امشب سفره افطار نداریم؟ گفتم پس از دیشب تا حالا چه عرض میکنم؛ نداریم، نیست...
آقا لبخند تلخی زد و فرمود یعنی آب هم در لولههای آشپزخانه نیست؟ خندیدم و گفتم : صد البته که هست. رفتم و با عصبانیت سفرهای انداختم و بشقاب و قاشق آوردم.
پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا.
هنوز لیوان پر نکرده بود. صدای در آمد.
طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در،آمد و گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود تعارف کن بیایند داخل.
همه آمدند. سلام و تحیت و نشستند.
آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند.منهم گفتم بله آب در لولهها به اندازه کافی هست. رفتم و آوردم.
آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند.
در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا با طعنه گفتم: برو در را باز کن این دفعه حتما از مشهدند. الحمدلله آب در لوله ها هست،فراوان...
مرحوم نواب چیزی نگفت.
یوسف رفت در را باز کند. وقتی برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمد.
گفتم اینا چیه؟
گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهرا امشب افطاری داشته و به علتی مهمانی آنان بهم خورده. گفت بگویم هر چی فکر کردند این همه غذای پخته را چه کنند؛ خانمش گفته چه کسی بهتر از اولاد زهرای مرضیه سلام الله علیها. گفته بدهند خدمت آقا سید که ظاهرا مهمان هم زیاد دارد.
آقا یک نگاه به من کرد. خندید و رفت.
و من شرمنده و شرمسار؛ غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. کارشان که تمام شد، رفتند.
آقا به من فرمود، دو نکته:
اول این که یک شب سحر و افطار بنا به حکمتی تاخیر شد، چقدر سر و صدا کردی؟ دوم وقتی هم نعمت رسید چقدر سکوت کردی؛ از آن سر و صدا خبری نیست؟
بعد فرمود:
مشکل خیلیها همینه.
نه سکوت شون از سر انصافه،
نه سر و صداشون از سَرِ انصافه.
وقتِ نداشتن، جیغ می زنند.
وقتِ داشتن، بخل و غفلت می ورزند.
#نواب_صفوی
#الگوی_مبارزه
.