eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
540 ویدیو
767 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 9⃣کاروان اسراء در هشتم صفر، شام را به قصد مدینه ترک کردند! علامه مجلسی(متوفی سال ۱۱۱۱ق) می نویسد : هند دختر عبدالله بن عامر، همسر یزید بن معاویه نقل می کند که؛ 📋《فَلَمَّا كَانَ الْيَوْمُ الثَّامِنُ دَعَاهُنَّ يَزِيدُ وَ عَرَضَ عَلَيْهِنَّ الُمَقَامَ‏ فَأَبَيْنَ وَ أَرَادُوا الرُّجُوعَ إِلَى الْمَدِينَةِ》 ♦️وقتي روز هشتم (از اقامت کاروان در شام) فرا رسيد يزيد آنها را فرا خواند و از آنها خواست که در آنجا بمانند و اهل بيت(ع) قبول نکردند، و خواستند که به مدينه برگردند.(۱۴) پس یزید به نعمان بن بشیر، داد که با برخوردی شایسته‌، اسراء را به مدینه باز گرداند. 📋《وَ وَجَّهَ مَعَهُ رَجُلاً فِی ثَلَاثِینَ فَارِسَاً یَسِیرُ اَمَامَهُم》 ♦️و همراه نعمان سی نفر سوار کار بودند که پیشاپیش کاروان اسرای کربلا حرکت می کردند.(۱۵) از هشتم صفر تا بيستم آن، کاروان فرصت دارد که در بیستم این ماه خود را به کربلا برساند. یعنی حدود دوازده، سيزده روز که فرصت بوده است که کاروانيان خود را به کربلا برسانند. با توجه به اين که مسير رفت پانزده روز طول کشيده و با در نظر گرفتن اين که کربلا مسير نزديک‌تري به شام دارد، به راحتي مي‌توان باور کرد که کاروان در روز بيستم صفر به کربلا رسيده باشند. فقط نکته دیگری هست و آن هم درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين(ع)، که در كتاب‏هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى درباره آن مشاهده مى‏ شود. البته مشهورترين قول كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته است، آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد. علامه مجلسى به اين شهرت اشاره كرده است.(۱۶) شيخ صدوق(متوفی سال ۳۸۱ق) با نقل روايتى، الحاق سر به بدن در كربلا را از قول فاطمه دختر امام على(ع) و خواهر امام حسين(ع) نقل كرده است، اما درباره كيفيت و چگونگى الحاق ديدگاه‏ هاى مختلفى ابراز شده است.(۱۷) برخى همانند سيد بن طاووس آن را امرى الهى مى‏ داند كه خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است، ولى از چون و چرا درباره آن نهى كرده است.(۱۸) برخى ديگر چنين گفته‏ اند : امام سجاد (ع) در بازگشت در روز اربعين(۱۹) يا روزى غير از آن، سر را در كربلا در كنار بدن دفن كرد.(۲۰) اما اينكه آيا دقيقاً سر به بدن ملحق شد و يا در كنار ضريح و در نزديكى بدن دفن شد، عبارت روشنى در دست نيست و در اينجا نيز سيد بن طاووس چون و چرا را نهى كرده است.(۲۱) عده‏ اى نیز گفته‏ اند : پس از آنكه سر را در زمان يزيد سه روز به دروازه دمشق آويزان كردند، پايين آورده و آن را در گنجينه‏ اى از گنجينه‏ هاى حكومتى گذاشتند و تا زمان سليمان بن عبدالملك در آنجا بود. سپس وى آن را بيرون آورده و پس از تكفين، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن كرد. پس از آن جانشين وى عمر بن عبدالعزيز (حكومت۹۹ تا ۱۰۱ قمری) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد كه با آن چه كرد اما با توجه به تقيد او به ظواهر شريعت، به احتمال فراوان آن را به كربلا فرستاده است.(۲۲) در پايان متذكّر مى‏ شويم كه برخى از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوى، شبلنجى و سبط ابن حويزى نيز اجمالًا پذيرفته‏ اند كه سر در كربلا دفن شده است.(۲۳) پس روز بيستم صفر، کاروان به کربلا رسيده و سر مقدس نیز به بدن مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) ملحق شده است. 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۲)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ص۱۰۷ ۳)المصباح المتهجد شیخ طوسی، ص۳۲۰ ۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۶۷ ۵)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱، ص۴۲۴ ۶)الکامل فی التاریخ ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴ ۷)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۴ ۸)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۶۰ ۹)المصباح کفهمی، ص۵۱۰ ۱۰)تاريخ الإسلام ذهبی، ج۵، ص۱۰۷ ۱۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۲۰ ۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۳ ۱۳)سير أعلام النبلاء ذهبی، ج۳، ص۳۰۴ ۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ ۱۵)اخبار الطوال دینوری، ص۲۶۱ ۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵ ۱۷)بحارالانوار مجلسی ،ج۴۵، ص۱۴۰ به نقل از امالى شیخ صدوق، ص۲۳۱ ۱۸)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۵۸۸ ۱۹)کتاب تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيدالشهداء طباطبایی، ج۳، ص۳۰۴ ۲۰)اللهوف ابن طاووس، ص۲۳۲ ۲۱)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۸۸۵ ۲۲)مع الركب الحسينى(ع) طبسی، ج۶، ص۳۲۴ به نقل از مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۲، ص۷۵ ۲۳)مع الركب الحسينى طبسی، ج۲، ص۳۲۵ .
. |⇦•لا یومک... و توسل به راوی دشت‌کربلا امام سجادعلیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام مسعود عالی ●━━━━━━─────── یکی از کارهایی که امام سجاد داشت این بود که کربلا رو زنده نگه داره.پیام اباعبدالله علیه السلام رو زنده نگه داره و به گوش تاریخ برسونه.عمه جانش زینب کبری هم این رسالت رو به دوش داشت .منتها حضرت زینب سلام الله یک سال و نیم بعد از واقعه عاشورا بیشتر زنده نبود... اما وجود مقدس امام سجاد که۳۴-۳۵سال بعد از واقعه کربلا زنده بود،او باید پیام عاشورا و کربلا رو حفظ می کرد.نه با مجلس روضه گرفتن آن امکان پذیر نبود.با اشک،با گریه هر چیزی که تناسبی با واقعه کربلا داشت می دید؛ گریه می کرد و اشکش جاری بود.اگر احیانا سر سفره براش آب می آوردند،گریه میکرد.میخواست وضو بگیره؛نگاهش به آب می افتاد،گریه می کرد.از یه مسیری رد میشد میدید قصابی داره گوسفندی رو ذبح می کنه؛میرفت جلو،می گفت آقا! این گوسفند رو آب دادید میخواید سرش رو ببریدمیگفت :پسر پیغمبر! مامسلمانیم.میدانیم که باید آب بدهیم.امام سجاد می فرمودند:اما خودم دیدم که پدرم،برادرم و هفده نفر از خوبان رو بین دو نهر آب دجله و فرات سر بریدند بدون اینکه آب بدن..... حضرت ام البنین لباس بچگی حضرت عباس رو تن بچه حضرت ،فضل بن عباس کرده بود و دستش رو گرفت آورد پیش امام سجاد.امام سجاد وقتی لباس عموش رو تن این بچه دید؛اینقدر گریه کرد به یاد اباالفضل...به این شکل پیام عاشورا رو نگه میداشت. امام سجاد در این سفر اسارت چه ها کشید. امام باقر علیه السلام ،وسط غسل دادن امام سجاد دست از غسل کشید و شروع کرد بلند بلند گریه کردن. به امام باقر گفتن آقا چی شد؟حضرت فرمود: هنوز جای غل و زنجیرایی که به بدن پدرم بود و گوشت اضافه درست کرده بود و اثر باقی گذاشته بر بدنش، هنوز هست من گریه ام برای اینه... دو تا از معصومین بودند که وسط غسل معصوم دیگر دست از غسل کشیدند و بلند بلند گریه کردن...یکی امام باقر علیه السلام و دومیش هم امیرالمومنین علیه السلام بود که شبانه داشت حضرت زهرا رو غسل میداد.اسماء آهسته آهسته آب می ریخت وامیرالمومنین از زیر پیراهن غسل میداد بچه ها هم چون بهشون سفارش شده بود آرام گریه کنید؛آرام گریه می کردنداما یک مرتبه امیرالمومنین دست از غسل کشیدند وشروع کردند بلند بلند گریه کردن.اسماء گفت:آقا حق دارید.زهرا رو از دست دادید.ولی مگه خودتون نفرمودید آهسته. امیرالمومنین فرمودند:الان دستم رسید به بازوی ورم کرده اش الان دستم رسید به پهلوی شکسته اش... یا امام باقر یا امیرالمومنین! شما عزیزتون رو وقتی داشتید غسل می دادید یک بخشی از بدنش مجروح بود.اما"لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ.." ــــــــــــــــــ علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. و توسل به راوی دشت‌کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام مسعود عالی ●━━━━━━─────── بدنی که له شد، بدنی که سر نداشت،بدنی که بعضی از اعضاش زیر سم اسبان جدا شد.... بنی اسد وقتی شام یازدهم یا روز دوازدهم یا سیزدهم بنابر نقل های مختلفی که هست؛آمدند این پیکرها رو دفن بکنند؛یک مرتبه مواجه شدند با بدن های پاره پاره ای که هیچ نمیشه شناسایی کرد. سر هم در بدن نبود که بتونن شناسایی کنند.متحیّر بودند.امام سجاد علیه السلام به عنایت الهی تشریف آوردند؛با اندوه فرمودند که این بدن ها رو من میشناسم. بعد حضرت بالین یک بدنی رفتند که از همه له شده تر بود از همه زخم بیشتر بر بدنش بود.فرمود:این بدن پدر بزرگوارم ابا عبدالله علیه السلام است.یک حصیری بیارید این بدن انقدر چاک‌ چاک بود تو اون حصیر پیچیدن .امام سجاد علیه السلام خودش وارد قبر شد؛پیکر رو گرفت. فرمود: دیگه نمیخواد کمک بدید.کسانی هستند به من کمک بِدن جملاتی گفت امام سجاد.اول اون گلوی بی سر را بوسید. بعد فرمود:""طُوبَى لأرضٍ تضمَّنت جَسدك الطَاهِر"خوش به حال اون زمینی که بدن طاهر تو را پدر جان در بر بگیره."فإنَّ الدُّنيَا بَعدك مُظلِمة، و الآخِرة بنُورِكَ مُشرِقة.."دیگه بعد از تو دنیا ظلمانی هست و آخرت با نور تو نورانی شد. امام سجاد علیه السلام این رو گفت و از قبر بیرون آمدند و روی قبررو با خاک پوشاند و با انگشت روی قبر نوشتند:"هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً"بعد پیکر علی اکبر رو پایین پای امام حسین دفن کرد و پیکر شهدا رو پایین پای علی اکبر دفن کرد .. بنی اسد گفتند آقا تمام شد دیگه؟فرمودند نه‌ هنوز یه پیکری علقمه هست.رفتند علقمه دیدند یه پیکری هست سر در بدن نداره، بدن پر از تیر، دست در بدن نداره،پاها رو هم خرد کردند.امام سجاد خودش رو انداخت روی این پیکرفرمود:"عَلی الدُنیا بَعدِکَ العَفا یا قَمر بَنی هاشم" خاک بر سر اون دنیایی که تو توش نیستی و او را با اندوه دفن کردند. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
01 روضه امام سجاد علیه السلام.mp3
8.23M
|⇦•لا یومک... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس حجت الاسلام مسعود عالی
. با علیه_السلام در نقل‌ها آمده است: ... وقتی‌که تمام اصحاب سیدالشهداء علیه‌السلام به شهادت رسیدند،آن حضرت به خیمه تک‌تک آنها می‌رفت و احدی از یاران خود را نمی‌دید و پیوسته ذکر "لا حول ولا قُوَّه الا باللّه" را تکرار می‌نمود. بعد به خیمه إمام سجاد علیه‌السلام رفتند و دیدند روی بستری افتاده و زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها از او پرستاری می‌کند. رسمه وقتی برای عبادت بیمار میروی ، با خودت گل ببری.... امام حسین هم با گُلزخم هایش بعبادت رفت ... 🔻وقتی نگاه امام سجاد علیه‌السّلام به پدر بزرگوار خود افتاد و احوال امام را دید، خواست به احترام از جا برخیزد امّا از شدّت بیماری نتوانست،لذا به عمّه بزرگوار خود فرمود: عمه‌جان! مرا به خود تکیه بده که پسر پیامبر "صلی الله علیه وآله " آمده است. عقیله بنی‌هاشم نشسته و امام سجاد علیه‌السلام را به خود تکیه دادند. در این هنگام امام سجاد علیه‌السّلام پرسیدند: أینَ عَمّیَ العَبّاس؟ ▪️عمو جانم عباس کجاست؟ تا اسم عباس علیه‌السلام آمد، گریه راه گلوی زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها را بست و به برادر نگاه می‌کرد که چه جواب می‌دهد؛ امام حسین علیه السّلام فرمود: یا بُنَيَّ، إنّ عمَّكَ قد قُتِلَ علَی شاطئِ الفرات! ▪️پسرم، عمویَت نیز کنار نهر فرات به شهادت رسید! فَبَکی عليُّ بن الحسین علیه‌السّلام بُکاءً شدیداً حتّی غُشِی عَلیه. ▪️تا امام سجاد علیه‌السّلام خبر شهادت عمویش را شنید آنقدر گریست تا از هوش رفت. 🔻وقتی که إمام سجاد علیه‌السلام به هوش آمد از تک‌تک بنی هاشم سوال می‌کرد و سیدالشهداء علیه‌السلام بعد از اسم هر کدام می‌فرمود: قَدْ قُتِل ( او نیز کشته شده) تا اینکه در نهایت امام حسین علیه‌السلام فرمودند: یا بُنَيَّ،اِعلَم أنّه لَیسَ في الخیامِ رَجُلٌ حيٌّ إلّا أنا و أنتَ و أمّا هؤلاء الذین تسألُ عَنهم فکّلهُم صَرعیٰ علی وَجهِ الثَّریٰ! ▪️ای‌پسرم! همین قدر بدان در خیمه‌ها مرد زنده‌ای (مَحرمی دیگر برای زن‌ها) به جز من و تو نیست و همه آنهایی که پرسیدی، همگی بر روی خاک و خون غلطیده‌اند! 📚 الدمعة الساکبة ج۴ ص۳۵۱ 📚 بحر المصائب ج۵ ص۵۶ .
Kashani-14020505-ManteghQuraan2-03-Hkashani_Com.mp3
33.32M
📋 درنگی در منطق قرآن کریم؛ فصل دوم - قسمت سوم 📆 پنجشنبه پنجم مردادماه ۱۴۰۲
امام سجاد علیه السلام.mp3
2.71M
توضیح درباره بیت جانسوز خلیعی و زبان حالی که از زبان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در مصیبت علیه السلام سروده است. 💢سقیفه ریشه‌ی همه‌ی مصائب اهل‌بیت علیهم السلام ✳️ مرحوم "ابو الحسن خلیعی" شاعر شیعی قرن ششم و هفتم هجری در بیان زبان‌حال حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها در ایام غصب خلافت چنین می‌سراید: وَأرَى إمَامَ العَصْرِ بَعْدَ أبِيهِ فِي صَفَدِ الحَدِيدِ مُغَلَّلاً وَمُعَلَّلاً [1] 🔸 [حال که خلافت را از مسیر اصلی آن منحرف کردید] می‌بینم که در آینده‌ای نه چندان دور فرزندم علی بن الحسین که امام عصر خود بعد از پدرش است، چگونه با آن حالت بیماری، در میان غل و زنجیر اسیر شده است! 📜 1- ديوان الخليعي، صفحه ٣٨ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای را چگونه می بینیم؟ 🔹خوانش مسموم حرکت علیه السلام صرفا برای شفاعت، اهل بیت علیهم السلام را منفعل و سازشکار نشان می دهد...
هیئت اُخت الرضا علیهما السلام - ١٧مرداد.m4a
17.79M
سخنرانی شب 17 مرداد 1402،هیئت اُخت الرضا علیهما السلام، بیت الکریمه استاد بندانی نیشابوری
وقایع تاریخی کاروان اسرا، تکریت.mp3
3.43M
وقایع تاریخی حرکت کاروان اسرا از کوفه بسمت شام، منزل تکریت و بعداز آن... استاد بندانی نیشابوری
سخنرانی، 18،مرداد 1402،اُخت الرضا علیهما السلام .m4a
16.96M
18 مرداد 1402،هیئت اُخت الرضا علیهما السلام استاد بندانی نیشابوری
وقایع تاریخی کاروان اسرا، شهر لبنا.mp3
4.84M
🎙️ وقایع تاریخی حرکت کاروان اُسرا به سوی شام منزل لبنا. استاد بندانی نیشابوری
. مرحوم حاج سید محسن صمدانی ، خطیب عاشورایی نقل میکرد : محرم از خانه خارج شدم به قصد رفتن به مراسمات و روضه خوانی، در راه کودکانی اصرار کردند در موکب کوچکشان برایشان درحد چند بیت روضه بخوانم. اول صرف نظر کردم و پس از اصرارشان رفتم و چند بیت روی منبرِ آجری شان خواندم. تمام که شد برای پذیرایی چای برایم آوردند که در خانه یا جای دیگری چنین چایی هرگز نمیخوردم، برای اینکه کودکان دلخور نشوند، یواشکی چای را گوشه‌ای ریختم و تشکر کردم و رفتم به مراسمات سنگینی که داشتم برسم. شب که آمدم خانه از خستگی به خواب رفتم. در خواب مادر سادات را دیدم. فرمود: فلانی، تنها روضه ای که از تو قبول شد همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی، و اینکه آن چای را که ریختی در کناری، من آن چای را با دستِ خودم برایت ریخته بودم... در این حال از خواب بیدار شدم و فهمیدم روضه‌هایی که ما تحویلشان نمی‌گیریم، اهل بیت حواسشان هست! .
. 🔴 جهاد علیه السلام ⬅️ جهاد تبیین یعنی: مثل امام سجاد علیه السلام در مقابل سه شگرد دشمن: 1_ تضعیف 2_ تخریب 3_ تحریف؛ باید سه عملیات را مجاهدانه انجام بدهیم: 🔸در مقابل تضـعیف؛ تقویـت مبـانی اعـتقـادی 🔸در مقابل تخریب؛ تشریح و توضیح دستاوردها 🔸در مقابـل تحــریف؛ افـشاگری و روشنـگری. ............................. . 🔰 دو پرده از پیامبر کربلا ۱. اگر امام حسین علیه السلام، در جمع جوانمردان آزاده، در کنار قمر بنی‌هاشم و با دستی باز ــ که شاید بر قبضۀ شمشیر هم بود ــ به حُر فرمود: «أ فبالموت تُخوّفنی؟» یا «مرحبا بالقتل فی سبیل الله» امام سجاد علیه السلام هم در جمع زنان و دختران اسیر، در کنار زینب کبری و البته با دستی بسته، خطاب به ابن‌زیاد فرمود: «أ بالقتل تُهدّدنی؟ أ ما علمت أن القتل لنا عادة و کرامتنا الشهادة؟» و این‌گونه بود که منطق و در تاریخ جاری شد. ۲. اگر قمربنی‌هاشم، در آن لحظات آخر، به سیدالشهداء سلام الله علیه عرض کرد: «قد ضاق صدری و سئمتُ من الحیاة و اُرید أن اَطلب ثاری من هؤلاء المنافقین»، امام سجاد علیه السلام هم با وجود مریضی و ضعف شدید، به زینب کبری سلام الله علیها فرمود: عمه جان! به من شمشیری بده تا از فرزند رسول خدا دفاع کنم؛ چراکه: «لا خیر فی الحیاة بعده». و این‌گونه بود که منطق و سامان یافت. .