eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
540 ویدیو
767 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔔 ندای شیطان بعد از ولادت حضرت محمد (ص)؛ از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده است که چون آن حضرت متولّد شد بتها که بر کعبه گذاشته بودند همه بر رو در افتادند و چون شام شد این ندا از آسمان رسید که (جآء الْحقُّ و زَهق الْباطِلُ اِنّ الْباطِل کان زهُوقا) و جمیع دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخی و درختی خندیدند و آنچه در آسمانها و زمینها بود تسبیح خدا گفتند و شیطان گریخت و می‌گفت: بهترین امّتها و بهترین خلائق و گرامی ترین بندگان و بزرگترین عالمیان محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم است. 📚 منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۳۱ .
. ♦️ معجزات ولادت حضرت محمد (ص)؛ از حضرت صادق علیه‌السلام روایت شده است که: «ابلیس به هفت آسمان بالا می‌رفت و گوش می‌داد و اخبار سماویه را می‌شنید پس چون حضرت عیسی علی نبینا وآله و علیه السلام متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و تا چهار آسمان بالا می‌رفت و چون حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله و سلّم متولد شد او را از همه آسمانها منع کردند و شیاطین را به تیرهای شهاب از ابواب سماوات راندند. صبح آن روز که آن حضرت متولّد شد هر بتی که در هر جای عالم بود بر رو افتاده بود و ایوان کسری یعنی پادشاه عجم بلرزید و چهارده کنگره آن افتاد و دریاچه ساوه که سالها آن را می‌پرستیدند فرو رفت و خشک شد و وادی سماوه که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود آب در آن جاری شد و آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترین علمای مجوس در آن شب در خواب دید که شتر صعبی چند اسبان عربی را می‌کشند و از دجله گذشتند و داخل بلاد ایشان شدند و طاق کسری از میانش شکست و دو حصّه شد و آب دجله شکافته شد و در قصر او جاری گردید و نوری در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید و پرواز کرد تا به مشرق رسید و تخت هر پادشاهی در آن صبح سرنگون شده بود و جمیع پادشاهان در آن روز لال بودند و سخن نمی‌توانستند گفت و علم کاهنان برطرف شد و سِحْر ساحران باطل شد و هر کاهنی که بود میان او و همزادی که داشت که خبرها به او می‌گفت جدائی افتاد و قریش در میان عرب بزرگ شدند و ایشان را (آل اللّه) گفتند؛ زیرا که ایشان در خانه خدا بودند.» و آمنه علیهاالسّلام مادر آن حضرت گفت: «واللّه که چون پسرم بر زمین رسید دستها را بر زمین گذاشت و سر به سوی آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس، از او نوری ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور، قصرهای شام را دیدم و در میان آن روشنی صدائی شنیدم که قائلی می‌گفت که زائیدی بهترین مردم را، پس او را (محمّد) نام کن.» 📚منبع منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص ۲۸ .
. 🔸 اوصاف پیامبر اکرم (ص) از زبان مرد یهودی؛ هنگامی که پیامبر اکرم(ص) دیده به جهان گشود، مرد یهودی نزد جماعت قریش آمد و گفت: آیا امشب در میان شما کودکی به دنیا آمده است؟پاسخ دادند: نه مرد یهودی گفت: بنابراین آن کودک در سرزمین فلسطین به دنیا آمده که نامش احمد است، که یکی از نشانه های او این است که خالی در بدن دارد که رنگش مانند رنگ ابریشم خاکستری است که هلاکت و نابودی اهل کتاب و یهودی بدست او صورت می گیرد. جماعت قریش متفرق شدند و به جستجو پرداختند تا بدانند آیا آن کودک در سرزمین مکه به دنیا آمده است یا نه. در این سؤال و جواب ها در یافتند که فرزندی در خانه عبدالله پسر عبدالمطلب به دنیا آمده است. آنها به جستجوی آن مرد یهودی پرداختند او را پیدا کرده و به او خبر دادند که در میان ما پسری به دنیا آمده است. مرد یهودی گفت: آیا او قبل از خبر دادن من به دنیا آمده است یا بعد از آن؟ گفتند: قبل از خبر دادن تو به دنیا آمده است. مرد یهودی گفت: مرا نزد او ببرید تا او را ببینم، مردم قریش همراه او حرکت کردند و نزد مادر آن کودک آمدند و به او گفتند: کودک خود را بیرون بیاور تا او را ببینیم. آمنه مادر بزرگوار آن کودک گفت: «سوگند به خدا پسرم برخلاف روش تولد پسران دیگر به دنیا آمد، سپس از او نوری بدرخشید به طوری که من در روشنی آن نور کاخهای بُصری (که در اطراف شام بود) را دیدم و شنیدم که هاتفی از جانب آسمان می گفت: ای آمنه تو سرور و آقای امت را بدنیا آوردی، پس بگو که او را به خدای یکتا پناه می دهم از شر هر شخص حسودی و نام او را محمد (ص) بگذار.» مرد یهودی کودک را گرفت و نگاهی به او کرد و سپس او را گردانید و به خالی که بین شانه هایش بود با دقت نگاه کرد، ناگاه بیهوش شد و به زمین افتاد. مردم قریش کودک را گرفتند و به مادرش دادند و به او گفتند: خدای متعال وجود این کودک را برای تو مبارک کند. وقتی که مردم قریش از خانه آمنه بیرون آمدند، مرد یهودی به هوش آمد، به او گفتند: چه شده است شما را که روی زمین افتاده ای؟ گفت: مقام نبوت از بنی اسرائیل تا روز قیامت، بیرون رفت، سوگند به خدا این کودک همان پیامبری است که قوم بنی اسرائیل را به هلاکت می رساند. مردم قریش از این بشارت خوشحال شدند، مرد یهودی به آنها گفت: شادمان شوید، سوگند به خدا این مولود، آنچنان شکوه و عظمت به شما می بخشد که زبانزد مردم مشرق و مغرب خواهد بود 📚منبع سیمای پر فروغ محمد(ص)، شیخ عباس قمی، ص ۳۸ و ۳۹ و ۴۱ .
. ♦️ مقام شیفتگان پیامبر اکرم (ص)؛ در مدینه یکی از مسلمانان به نام ثوبان، پیامبر(ص) را بسیار دوست می داشت به گونه ای که شیفته و شیدای جمال و کمال پیامبر(ص) بود.او هر وقت پیامبر(ص) را نمی دید، پریشان می شد. روزی با پریشانی و رنگ پریدگی و اندوه به حضور پیامبر(ص) آمد. پیامبر(ص) از قیافه ی او دریافت که پریشان است و علت آن را پرسید.او عرض کرد: هر وقت که از شما دور می شوم و شما را نمی بینم، پریشان می گردم امروز به این فکر افتادم که اگر فردای قیامت، من اهل بهشت باشم مسلما در جایگاه شما نخواهم بود و در نتیجه شما را نخواهم دید و اگر اهل بهشت نباشم هرگز شما را نخواهم دید. از این رو سخت پریشان شدم بنابراین چرا افسرده نباشم؟! در این هنگام آیه ۶۹ و ۷۰ سوره نساء نازل شد: «و کسی که خدا و رسول خدا(ص) را پیروی کند، در قیامت همنشین کسانی خواهد بود که خداوند نعمتش را بر آنها کامل کرده است. یعنی از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان و آنها رفیق های خوبی هستند. این فضیلتی است از جانب خدا و خدا به کفایت داناست.» به این ترتیب ثوبان و سایر مسلمانان دریافتند که اگر بخواهند در روز قیامت همنشین پیامبر(ص) باشند، با پیروی از آن حضرت و ایمان و عمل صالح می توانند به این موهبت عظمای الهی دست یابند. 📚منبع مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج ۳، ص ۷۲ داستان دوستان، محمدی اشتهاردی، ج ۱، ص ۲۰ حدیث اهل بیت(ع)، یدالله بهتاش، ص ۳۵ .
. 🟩 حالت ملکوتی امام صادق (ع)؛ روايت شده است: روزی امام صادق عليه‏ السلام آيات قرآن را در نماز به گونه ‏ای تلاوت می کرد که گویی روحش در جهان ملکوت سير می کند و از کالبدش خارج شده است. آن آيات را به طور مکرر می خواند، تا به حال عادی بازگشت. حاضران پرسيدند: اين چه حالی بود که به شما عارض شد؟ فرمود: «آيات قرآن را پيوسته تکرار کردم تا به حالتی رسيدم که گويی آيات قرآن را به طور مستقيم از خداوند نازل کننده آيات شنيدم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸۴ ،ص ۲۴۸ ........ 🟩 پرهیز امام صادق (ع) از تشریفات؛ امام صادق عليه ‏السلام داخل حمام شدند. حمامی به جهت رعايت ادب و احترام به شخصيت آن بزرگوار خواست که حمام را برای آن حضرت قرق کند. به امام عرض کرد: آيا اجازه می ‏فرماييد حمام را خلوت کنم؟ که امام عليه‏ السلام فرمود: «نيازی به اين کار نيست، زيرا مؤمن از اين تکلفات و زياده‏ روي‏ها به دور است.» 📚منبع الکافی، شیخ کلینی، ج۶، ص۵۰۳ .................... 🔶 امام صادق(ع) و قباله خانه مرد جبل عاملی در فردوس برین؛ قطب راوندی و ابن شهرآشوب از هشام بن الحكم روايت كرده اند كه مردی از ملوک جبل از دوستان حضرت صادق (ع) بود و هر سال به حج می رفت و قبل از سفر حج وارد مدينه می شد و به ملاقات امام صادق (ع) می رفت. حضرت او را منزل می داد و او از كثرت محبت و ارادتی كه به امام صادق (ع) داشت، ماندن خود را در خانه آن حضرت طول می داد. يک نوبت كه به مدينه آمده بود و مهمان امام صادق (ع) بود، وقتی می خواست از خدمت امام مرخص شود، ده هزار درهم به آن حضرت داد و گفت تا برای او خانه ای در مدينه بخرد كه هر گاه به مدينه می آيد، مزاحم آن حضرت نشود. امام عليه السلام آن مبلغ را از مرد جبل عاملی گرفت و او به جانب حج رفت. چون از حج مراجعت كرد و خدمت حضرت شرفياب شد، عرض كرد: برای من خانه خريديد؟ حضرت فرمود: «بلی» سپس كاغذي به او داد و گفت: «اين قباله آن خانه است.» مرد چون قباله را خواند، ديد نوشته شده است: «بسم الله الرحمن الرحيم اين قباله خانه ای است كه جعفر بن محمد خريده از برای فلان بن فلان جبلی و آن خانه واقع است در فردوس برين محدود به حدود اربعه: حد اول به خانه رسول خدا صلی الله عليه و آله، حد دوم به خانه اميرالمؤمنين عليه السلام، حد سوم به خانه حسن بن علی عليه السلام، حد چهارم به خانه حسين بن علی عليه السلام. اميدوارم كه حق تعالی از تو قبول فرموده باشد و عوض در بهشت به تو عطا فرمايد. پس آن مرد قباله را بگرفت و با خود داشت تا گاهی كه عمرش منقضی شد و علت موت او را دريافت. پس جميع اهل و عيال خود را جمع كرد و ايشان را قسم داد و وصيت كرد كه: چون مردم، اين نوشته را در قبر من بگذاريد. ايشان نيز چنين كردند. روز ديگر كه سر قبرش رفتند، همان نوشته را يافتند كه در روی قبر بود و بر آن نوشته شده بود كه به خدا سوگند جعفر بن محمد (ع) بدانچه برای من گفته و نوشته بود، وفا كرد. 📚منبع منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۲۴۶ حدیث اهل بیت(ع)، یدالله بهتاش، ص ۲۱۸ .
. 🔹 ضمانت بهشت برای همسايه ابوبصير توسط امام صادق (ع)؛ ابن شهرآشوب از ابوبصير روايت كرده كه گفت: من همسايه ای داشتم كه از اعوان سلطان جور بود و مالی به دست آورده و كنيزان مغنيّه گرفته بود و پيوسته انجمنی از جماعت اهل لهو و لعب و عيش و طرب می آراست و شراب می خورد و مغنيّات برای او می خواندند و من به جهت مجاورت با او، پيوسته در اذيت و صدمه بودم از شنيدن منكرات. لاجرم چند دفعه به سوی او شكايت كردم، گوش نداد. بالاخره در اين باب اسرار و مبالغه بی حد كردم، جواب گفت مرا كه: ای مرد! من مردی هستم مبتلا و اسير شيطان و هوای نفس و تو مردی هستی معافی. پس اگر حال مرا عرضه داری خدمت صاحبت (يعنی حضرت صادق عليه السلام)، اميد می رود كه خدا مرا از بنده نفس و هوی نجات دهد. كلام آن مرد در من اثر كرد، پس صبر كردم تا گاهی كه از كوفه به مدينه رفتم. چون خدمت امام شرفياب شدم. حال همسايه را برای آن جناب نقل كردم. فرمود: «گاهی كه به كوفه برگشتی آن مرد به ديدن تو می آيد، پس به او بگو كه جعفر بن محمد می گويد منكرات الهی را ترک كن تا من ضامن تو شوم و برای تو از خدا بهشت را ضمانت كنم.» پس چون به كوفه مراجعت كردم و مردمان به ديدن من آمدند، آن مرد نيز به ديدن من آمد. چون خواست برود، من او را نگاه داشتم تا آنكه منزلم از واردين خالی شد. پس گفتم او را ای مرد! همانا من حال تو را به جانب امام صادق (ع) عرضه كردم، فرمود كه او را سلام برسان و بگو ترک كند آن حال خود را و من ضامن می شوم بهشت را براي او. آن مرد از شنيدن اين كلمات گريست و گفت: تو را به خدا سوگند جعفر بن محمد (ع) چنين گفت؟ من قسم ياد كردم كه چنين فرمود، گفت: همين بس است مرا. اين بگفت و برفت. پس چند روز كه گذشت نزد من فرستاد و مرا نزد خود طلبيد. چون در خانه او رفتم، ديدم برهنه در پشت در است و می گويد: ای ابوبصير! آنچه در منزل خود از اموال داشتم، بيرون كردم و الان برهنه و عريانم چنانكه مشاهده می كنی. چون حال آن مرد را ديدم، نزد برادران دينی خود رفتم و از برای او لباس جمع كردم و او را با آن پوشانيدم. چند روزی نگذشت كه باز به سوی من فرستاد كه: من مريض شده ام، به نزد من بيا. پس من پيوسته نزد او می رفتم و می آمدم و معالجه می كردم او را تا گاهی كه مرگش در رسيد. من بر بالين او نشسته بودم و او مشغول جان كندن بود كه ناگاه بيهوشی او را عارض شد. چون به هوش آمد، گفت: ای ابوبصير! حضرت جعفر بن محمد (ع) به عهد خود وفا كرد برای من به آنچه فرموده بود. اين بگفت و دنيا را وداع نمود. پس از مردن او چون به سفر حج رفتم، همين كه به مدينه رسيدم، خواستم خدمت امام خود برسم. در خانه استيذان نمودم و داخل شدم. چون داخل خانه شدم، يک پايم در دالان بود و يک پايم در صحن خانه كه حضرت (ص) از داخل اطاق مرا صدا زد: «ای ابوبصير! ما وفا كرديم برای رفيقت آنچه را كه ضامن شده بوديم.» 📚منبع منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۲۴۷ حدیث اهل بیت(ع)، یدالله بهتاش، ص ۲۱۹ ایام .
. 🟢 اعتراف ابو حنیفه نسبت به فضل و دانش امام صادق (ع)؛ ابوحنیفه مى گوید: من فقیه تر از جعفر بن محمّد ندیدم. هنگامى که منصور او را خواست، کسى را نیز به دنبال من فرستاد و گفت: اى اباحنیفه! همانا مردم فریفته جعفر بن محمّد شده اند، پس مسائلى دشوار را آماده کن تا او را امتحان کنى. ابوحنیفه مى گوید: من چهل مسئله را آماده کردم. منصور در «حیره» بود من بر او وارد شده و مشاهده نمودم که جعفر بن محمّد در طرف راست او نشسته است. او را که دیدم هیبتش مرا گرفت، به حدّى که هرگز از منصور چنین هیبتى در دل نداشتم. بر او سلام کردم. او با دست اشاره کرد که بنشینم و من نشستم. آنگاه منصور رو به امام صادق(علیه السلام) کرد و گفت: اى اباعبدالله! این ابوحنیفه است. حضرت فرمود: «آرى» سپس رو به من کرده و گفت: اى اباحنیفه! سؤال هایت را از اباعبدالله (جعفر صادق) بپرس. من شروع به سؤال نمودم و او نیز جواب مى داد و مى فرمود: «شما چنین مى گویید، و اهل مدینه چنین مى گویند، و ما چنین مى گوییم. چه بسا ما آن ها را متابعت مى کنیم و چه بسا مخالفت مى نماییم.» ابوحنیفه مى گوید: من تا چهل مسئله را از آن حضرت سؤال کردم (و ایشان به همین نحو پاسخ داد) و آیا براى ما روایت نکرده اند که داناترین مردم کسى است که به نظرات مختلف مردم داناتر باشد(۱).(۲) 📚منبع (۱) جامع مسانید، ابى حنیفه، ج ۱، ص ۲۲۲؛ تذکرة الحفّاظ، ذهبی، ج ۱، ص ۱۵۷ (۲) اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم ، ۱۳۸۵ ه.ش، ص ۹۲ .
. 💐 رسول خدا (ص) امام صادق (ع) را صادق نامید؛ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: امام پس از شما کیست؟ فرمود: «محمد باقر که علم را می شکافد.» پرسیدند: امام بعد از او چه کسی خواهد بود؟ پاسخ داد: «جعفر که نام او نزد اهل آسمان ها، صادق است.» حاضران با شگفتی پرسیدند: شما همه راستگو و صادق هستید؛ چرا او را به این نام ویژه می خوانید؟ امام سجاد علیه السلام به سخنی از رسول اعظم صلی الله علیه و آله اشاره کرد و فرمود: «پدرم از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرد که وقتی فرزندم، جعفر بن محمد بن علی بن حسین به دنیا آمد، او را صادق بنامید؛ زیرا فرزند پنجم از نسل او، جعفر نام خواهد داشت. او از روی دروغ و افترا به خدا، ادعای امامت خواهد کرد. او نزد خدا جعفر کذّاب و افترا زننده به خداست.»(۱) وعده الهی تولد جعفر صادق علیه السلام در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ ه. ق تحقق یافت و فرزندی پاک از خاندان پیامبر پا به عرصه وجود نهاد.(۲) 📚منبع (۱) الخرایج و الجرایح، قطب راوندی، تصحیح شیخ اسد الله ربانی، قم، انتشارات مصطفوی، ج۱، ص ۲۶۸ (۲) جلاء العیون، علامه مجلسی، قم، انتشارات سرور، ۱۳۷۵، ص ۸۷۰ ............. ♦️ رفتار امام صادق (ع) با زیردست؛ روزی امام صادق (ع) یکی از غلامانش را دنبال کاری فرستاد، او دیر کرد، امام (ع) به سراغ او رفت، دید در جایی دراز کشیده و خوابیده است، بالای سرش نشست و بادش می‌زد، تا بیدار شد، آنگاه با کمال ملایمت به غلام فرمود: «فلانی، به خدا تو چنین حقی نداری که هم شب بخوابی و هم روز، بلکه شب از آن خودت است و روزت از برای ما است.» 📚منبع داستانهای اصول کافی، شیخ کلینی، ص۲۱۶ .
. ▫️ طلبکاری یهودی از پیامبر اکرم (ص)؛ شخصی می آيد در كوچه جلوی پيغمبر را می گيرد، مدعی می شود كه من از تو طلبكارم، طلب مرا الان بايد بدهی. پيغمبر می گويد: «اولا تو از من طلبكار نيستی و بيخود داری ادعا می كنی و ثانيا الان پول همراهم نيست، اجازه بده بروم.» می گويد يک قدم نمی گذارم آن طرف بروی. (پيغمبر هم می خواهد برود برای نماز شركت كند) همين جا بايد پول من را بدهی و دين مرا بپردازی. هر چه پيغمبر با او نرمش نشان می دهد او بيشتر خشونت می ورزد تا آنجا كه با پيغمبر گلاويز می شود و ردای پيغمبر را لوله می كند، دور گردن ايشان می پيچد و می كشد كه اثر قرمزيش در گردن پيغمبر ظاهر می شود. مسلمين می آيند كه چرا پيغمبر دير كرد، می بينند يك يهودی چنين ادعايی دارد. می خواهند خشونت كنند، پيغمبر می گويد: «كاری نداشته باشيد من خودم می دانم با رفيقم چه بكنم.» آنقدر نرمش نشان می دهد كه يهودی همان جا می گويد: اشهد ان لا اله الا االله و اشهد انك رسول االله و می گويد تو با چنين قدرتی كه داری اينهمه تحمل [نشان می دهی؟!] اين تحمل، تحمل يك فرد عادی نيست، پيغمبرانه است. 📚 منبع سیری در سیره نبوی، مرتضی مطهری، ص ۲۱۴ .
. ✔️ حفظ حرمت مؤمن در کلام امام صادق (ع)؛ در يكى از سال ها امام صادق عليه السلام به همراه بعضى از اصحاب و دوستان خود، براى انجام مناسك حجّ خانه خدا، به سوى مكّه معظّمه حركت كردند در مسير راه، جهت استراحت در محلّى فرود آمدند، آن گاه حضرت به بعضى از افراد حاضر فرمود: «چرا شما ما را سبک و بى ارزش مى كنيد؟» يكى از افراد – كه از اهالى خراسان بود و در آن مجلس حضور داشت – از جا برخاست و گفت : ياابن رسول اللّه ! به خداوند پناه مى بريم از اين كه خواسته باشيم به شما بى اعتنایی و توهينى كرده و يا دستورات شما را عمل نكرده باشيم. حضرت صادق عليه السلام فرمود: «چرا، تو خودت يكى از آن اشخاص ‍ هستى.» آن شخص گفت: پناه به خدا، من هيچ جسارت و توهينى نكرده ام . حضرت فرمود: «واى بر حالت ، در بين راه كه مى آمدى در نزديكى جُحفه، تو با آن شخصى كه مى گفت مرا سوار كنيد و با خود ببريد، چه كردى؟» و سپس حضرت افزود: «سوگند به خدا، تو براى خود كسر شأن دانستى و حتّى سر خود را بالا نكردى و او را سبک شمردى و با حالت بى اعتنایى از كنار او رد شدى» و سپس حضرت در ادامه فرمايش خود افزود: «هركس به يک فرد مؤمن بى اعتنایى و بى حرمتى كند، در حقيقت نسبت به ما بى اعتنایى كرده است و حرمت و حقّ خدا را ضايع كرده است.» 📚منبع کافی، شیخ کلینی، ج۸، ص۸۸ وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج۱۲، ص۲۷۲ .
. 🔹 کمک پنهانی امام صادق (ع) به فقرا؛ ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام جعفر صادق (ع) است حکایت کند: روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: «این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده و به او نگو توسط چه کسی ارسال شده است.» خثعمی گوید: هنگامی که نزد آن شخص تهی دست رسیدم و کیسه پول را تحویل او دادم پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من فرستاده شده است و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تأمین و سپری می کنیم ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد و هرگز به یاد ما فقرا نیست. 📚منبع امالی، شیخ طوسی، ج ۲، ص ۲۹۰ ایام .
. ◾️ امام صادق (ع) و صبر بر مصیبت؛ قتیبه گفته است: خدمت حضرت صادق علیه‌السلام رسیدم تا از فرزند بیمارش عیادت کنم. امام را دَرِ منزل دیدم که به شدّت محزون است. احوال فرزندش را پرسیدم. فرمود: «والله! در همان حال بیمارى است.» بعد از ساعتی، داخل منزل شد و طولی نکشید که برگشت. چهره‌اش افروخته و حزنش برطرف شده بود. تصوّر کردیم فرزندش بهبود یافته است. از احوال کودک جویا شدیم. فرمود: «از دنیا رفت.» عرض کردم: در زمانى که فرزندت زنده بود، محزون بودى، ولى اکنون که از دنیا رفته، حزن شما برطرف شده است! چه گونه است؟ فرمود: «سیره ما اهل بیت، چنین است که قبل از وقوع مصیبت، محزون هستیم، ولى بعد از وقوع آن مصیبت، به امر خدا راضى و تسلیم مى ‏شویم.» 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۷، ص ۴۹ ....... ✔️ انفاق و احسان امام صادق (ع)؛ مرد تهیدستی از امام صادق علیه‌السلام کمک خواست. حضرت، به غلام خود فرمود: «چه قدر پول نزد تو موجود است؟» عرض کرد: چهار صد درهم فرمود: «این پول را به این مرد بده.» غلام، مجموع چهارصد درهم را به مرد فقیر داد. او پول را گرفت و تشکّر کرد و رفت. امام به غلام خود فرمود: «او را برگردان.» غلام عرض کرد: شما عطاى خود را کردى، دیگر براى چه برگردد؟ فرمود: رسول خدا صلی‌الله‌علیه ‌و آله فرمود: «بهترین صدقه، آن است که فقیر بى نیاز شود و ما او را بی‌نیاز نکردیم.» آن گاه، انگشتر خود را به مرد فقیر داد و فرمود: «ارزش این انگشتر، ده هزار درهم است. هرگاه محتاج شدى، آن را بفروش و در زندگى صرف کن.» 📚منبع بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۷، ص ۶۱ .
. 📣 آراستگی ظاهری امام صادق (ع)؛ حضرت ظاهری آراسته داشت. قامتش نه کوتاه بود و نه بلند؛ چهره‏ ای داشت که بسان ماه می‏ درخشید. پوست او لطیف بود و موهایی مجعد و مشکین و پیشانی بلندی داشت. او لباس‏هایی را که مورد رضای جدش بود می ‏پوشید که پیامبر فرموده بود: «بدون اسراف و تکبر بخورید و بیاشامید و بپوشید». نقل شده است روزی سفیان ثوری، حضرت را دید که قبایی آراسته و زیبا پوشیده است. سفیان ثوری می‏ گوید: با تعجب به حضرت می‏ نگریستم. پس حضرت فرمود: «ای ثوری! چه شده که چنین با تعجب نگاه می‏کنی؟ آیا از آنچه می‏بینی تعجب می‏کنی؟» گفتم: ای فرزند رسول خدا! این لباس، لباس شما و پدرانت نیست. پس حضرت فرمود: «ای ثوری! آن زمان، زمان فقر و نداری امت بود و آنان به اقتضای زمانشان لباس می ‏پوشیدند ولی این زمان، زمان نعمت است و نعمت به سوی امت روی آورده است. سپس حضرت قبای رویین را کنار زد و قبای پشمی خشنی را که زیر لباس‏هایش پوشیده بود نشان داد و فرمود: ما این لباس خشن را برای خدا پوشیده‏ ایم و لباس رویین و آراسته را برای شما. پس هر آنچه برای خدا باشد، پوشیده می‏ داریم و آنچه برای شما باشد آشکارش می‏ کنیم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۰، ص ۳۳۶ .
. 🟢 امام صادق (ع) و زهد و ترس از خدا؛ عبدالحلیم جندی از عالمان معاصر اهل سنت از مالک بن انس روایت می ‏کند: یک سال با او حج به جا آوردم. وقتی سوار بر مرکب، برای احرام مهیا شد، هرچند خواست لبیک بگوید، صدا در گلویش قطع شد و نزدیک بود از مرکب به زیر افتد. عرض کردم: ای پسر رسول خدا صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله (در احرام) ناگزیر نخست باید لبیک بگویی. فرمود: «چگونه لبیک بگویم، می‏ترسم خدای عزوجل بفرماید»: «لا لَبَّیْکَ وَ لا سَعْدَیْکَ…». پیوسته در طاعت خدا بود و عزت را در عبادت و طاعت خدای می‏ جست. همواره این دعا را بر لب داشت که: «اَللَّهُمَّ اَعِزَّنِی بِطاعَتِکَ» «خدایا! مرا به طاعت خود عزیز گردان.» همچنین به دیگران می ‏فرمود: «هیچ زاد و توشه ‏ای برتر از تقوا نیست و چیزی نیکوکارتر از سکوت و کم‏ حرفی نیست». 📚منبع تهذیب الکمال، جمال الدین یوسف مِزّی، ج ۵، ص ۹۰ .
. 📣 نظر علمای اهل سنت در مورد امام صادق (ع)؛ 👈امام مذهب مالكیه مى گوید: چشم من افضل از جعفر بن محمد در زهد و فضل و ورع و عبادت ندیده است(۱) 👈همچنین مى گوید: چشمى ندیده و گوشى نشنیده و به قلب بشرى خطور نكرده است افضل از جعفر صادق از جهت فضل و علم و عبادت و ورع (۲) 👈ابن طلحه شافعى در وصف آن حضرت مى گوید: او از بزرگان و سادات اهل بیت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است، داراى علوم فراوان، عبادت زیاد، زهد آشكار و تلاوت بسیار است. او كسى است كه معانى قرآن كریم را تتبّع مى كند و جواهر دریاى كتاب خداوند را استخراج و عجائب آن را استنتاج مى نماید و اوقاتش را بر انواع عبادات قسمت مى كند. دیدن او بیننده را متذكر آخرت مى نماید و شنیدن كلامش موجب زهد در دنیا مى شود. اقتدا به هدایتش پیروانش را اهل بهشت مى كند، نور سیماى او شهادت مى دهد كه از سلاله نبوّت است و طهارت افعال او آشكار مى كند كه از ذریه رسالت است. جماعتى از اعیان و اعلامِ ائمه، از او استفاده علم و نقل حدیث نمودند. مناقب و صفات او بیش از آن است كه به شماره آید و در انواع آن فضایل و مناقب فهم هر انسانِ بصیرِ بیدار حیران و سرگردان است، علومى كه فهم ها از احاطه به آنها قاصر است به او اضافه پیدا مى كند و از او روایت مى شود و این از كثرت علومى است كه از تقواى او بر قلب او افاضه شده است(۳) 👈حسن بن زیاد گفت: شنیدم كه ابوحنیفه (امام مذهب حنفیه) در پاسخ به این سؤال كه فقیه ترین كسى كه دیده اى كیست؟ گفت: جعفر بن محمد. منصور فرستاد نزد من و گفت: یا اباحنیفه، مردم مفتون جعفر بن محمد شده اند، مسائل مشكلى مهیا كن . پس چهل مسئله آماده كردم و وارد شدم بر منصور و جعفر در طرف راست منصور نشسته بود. هیبت او آن چنان مرا گرفت كه هیبت منصور مرا نگرفت. به من اشاره كرد پس نشستم. منصور رو به او كرد و گفت: یا ابا عبدالله این ابوحنیفه است، فرمود: او را مى شناسم بعد منصور رو به من كرد و گفت: یا ابا حنیفه مسائل خود را از ابى عبدالله بپرس، شروع كردم به پرسیدن مسائل هر مسئله اى كه پرسیدم جواب داد و مى فرمود: شما چنان مى گویید و اهل مدینه چنان مى گویند و ما این چنین. تا چهل مسئله تمام شد و هیچ یك را فروگذار نكرد. پس ابوحنیفه گفت: آیا این طور نیست كه اعلم مردم كسى است كه علم به اختلاف مردم داشته باشد؟!(۴) 👈ابن قتیبه مى گوید: كتاب جفر جلدى است كه امام جعفر بن محمد الصادق نوشته است و در آن كتاب تمام آنچه به علم او تا روز قیامت حاجت است، موجود است(۵) 👈شبنلجى شافعى مى گوید: مناقب آن حضرت فوق آن است كه اهل حساب آنها را شماره كنند و در انواع آن مناقب فهمِ نویسنده حیران است(۶) 📚منبع (۱) مناقب آل أبى طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۷۵ (۲) مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۴۸ (۳) مطالب السئول، طلحه شافعی، ص ۸۱ (۴) مناقب آل أبى طالب، ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۲۵۵؛ تهذيب الكمال، مِزّی، ج ۵، ص ۷۹ (۵) حياة الحيوان، دمیری، ج ۱، ص ۲۷۹؛ تأويل مختلف الحديث، ابن قتیبه دینوری، ص ۶۸ (۶) نورالأبصار، شبلنجی شافعی، ص ۱۶۰ .
. ☑️ ویژگی های اخلاقی امام صادق (ع)؛ در منابع روایی در زمینه ویژگی‌های اخلاقی امام صادق(ع) گزارش‌هایی از زهد، انفاق، علم فراوان، عبادت بسیار و تلاوت قرآن آمده است. محمد بن طلحه امام صادق(ع) را از بزرگترین افراد اهل بیت، دارای علم فراوان، بسیار اهل عبادت و زهد و تلاوت قرآن توصیف کرده است(۱) مالک بن انس از ائمه فقهی اهل سنت گفته است: در مدتی که پیش امام صادق(ع) می‌رفته، همیشه او را در یکی از سه حالت نمازخواندن، روزه‌داری و ذکرگفتن دیده است(۲) به گزارش بحار الانوار امام در پاسخ به درخواست فقیری، چهارصد درهم به او داد و چون سپاس‌گزاری او را دید، انگشترش را هم که ده هزار درهم می‌ارزید، به وی بخشید(۳) روایت‌هایی نیز از انفاق‌های پنهانی امام صادق(ع) در دست است. به نوشته کتاب کافی، او شب‌ها مقداری نان و گوشت و پول در کیسه می‌ریخت و به صورت ناشناس به در خانه تهیدستان شهر می‌برد و میان آنها تقسیم می‌کرد(۴) ابوجعفر خثعمی نقل کرده است که امام صادق(ع) کیسه پولی را به او داد و از او خواست آن را به فردی از بنی‌هاشم بدهد و نگوید که چه کسی آن را فرستاده است. به گفته خثعمی هنگامی که آن فرد پول را گرفت، برای فرستنده آن دعا کرد و گفت: او همیشه برایش پول می‌فرستد؛ اما امام صادق(ع) با وجود ثروتش چیزی به او نمی‌دهد(۵) 📚منبع (۱) کشف الغمه، اربلی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص ۶۹۱ (۲) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۷، ص۱۶ (۳) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۷، ص۶۱ (۴) کافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۸ (۵) مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج‏۴، ص۲۷۳ .
. 💐 فضایل ام فروه مادر امام صادق (ع)؛ امام صادق(ع) درباره مادرش فرموده است: «مادرم مؤمن، متقی و نیکوکار بود و خدا نیکوکاران را دوست دارد.»(۱) مسعودی وی را از پرهیزکارترین زنان زمان خویش می‌دانسته است(۲) مامقانی او را بانویی با تقوی و نیکوکار بیان نموده‌است.(۳) فضائل این بانو تا آن‌جا بوده که برخی امام صادق(ع) را ابن المکرمه(پسر بانوی کریم) می‌خواندند(۴) 📚منبع (۱)کافی، شیخ کلینی، ج۱، ص ۴۷۲ (۲) تاریخ مسعودی، ص ۱۵۲ (۳) تنقیح المقال، مامقانی، ج۳، ص ۷۳ (۴) رجال، الکشی، ص۲۱۲؛ الأنوار البهیة، شیخ عباس قمی، ص ۲۲۹ ایام
4_5949498671056814903.mp3
7.33M
۱۱)جلسه یازدهم : صوت درباره اصحاب امام حسین(علیه السلام) در کربلا 👥نام صحابی :👇 6️⃣1️⃣«انس بن حارث» 7️⃣1️⃣«انیس بن معقل» 8️⃣1️⃣«بریر بن خضیر»
4_6014950120062190994.mp3
7M
۱۲)جلسه دوازدهم : صوت درباره «أُرَیْنِب» 9️⃣1️⃣«أُرَیْنِب بنت اسحاق»
. 💠 سیرت طهارت 🔹 وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) به عنوان اینكه امام ماست و و قدوه ماست معرفی شده است که فرمود: ﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾؛ یعنی در تمام امور به وجود مبارك آن حضرت تأسی كنید یعنی او امام شماست در عقاید در اخلاق در اعمال، به او تأسی كنید به او اقتدا كنید. 🔹 درباره سنت و سیرت آن حضرت آمده است كه وقتی حضرت از خواب بر می ‌خاست، هیچ كاری را انجام نمی ‌داد مگر اینكه اول وضو بگیرد بعد آن كار را انجام بدهد. همه ما این سنت را به عنوان اصل قرار بدهیم كه . 🔹 وجود مبارك آن حضرت با كلّ نظام آفرینش معامله قرآن می ‌كرد؛ همان ‌طور كه قرآن را نمی ‌شود بی ‌وضو دست زد، سراسر جهان خلقت را كه همه فعل خداست آیه خداست آثار خداست صنع خداست بی ‌وضو دست نمی زد. خب چنین موجودی دیگر هرگز حرف بد نمی ‌زند، خیال باطل نمی‌ كند، آبروی همه را حفظ می‌ كند غیبت كسی را نمی ‌كند، هرگز دروغ نمی ‌گوید هرگز طمع نمی ‌كند، چون می‌ گوید همان ‌طور كه قرآن خداست، آسمان و زمین هم خداست و همان ‌طور كه كلام خدا محترم است و نباید بی ‌وضو به آن دست زد، آب را كه آدم می ‌خورد فعل خداست هوا را كه استنشاق می ‌كند فعل خداست، خب چرا این فعل را من بی ‌وضو دست بزنم؟! آن وقت این می ‌شود . 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1381/03/06 .