دختر رمان نویس✍️💕
#هــــوالـــ💙 #قسمت_49 یونس قصد فرار از مدرسه را کرد. حسابی ترسیده بود، دیگر مطمئن شده بود قضیه به
#هــــوالـــ💙
#قسمت_50
آقا مرتضی رو به یونس گفت : به خودت چه اجازه ای دادی دست رو دختر من بلند کنی؟! نمیدونم خواهر داری یا نه، ولی فک کن کسی خواهرت رو بزنه، چه حالی میشی؟! اصلا میفهمی غیرت یعنی چی؟
آقا رحیم با صدای بلند گفت: کدومتون دختر من رو هل دادید؟
هردو سرشان پایین بود، یونس برای این که خوشحال باشد این یکی کار از او نبوده سریع رشید را نشان داد.
آقا رحیم اخم هایش عمیق تر شد، گفت: با این هیکلت با دختر ۹ ساله در میوفتی؟! آخه.... لا الاه الله اله.... ببین من نمیبخشمت ، دخترم از کمر درد اصلا نمی تونست بشینه.
آقا رحیم به سمت در رفت و گفت: بیرون منتظر میمونم. و بیرون رفت.
رشید گفت: آقای مدیر به خدا تقصیر من نیست! این یونس تهدیدم کرد که اگه باهاش همکاری نکنم آبروی خانوادگیمو می بره. آقا ، من خودم دوتا خواهر دارم، کسی از گل نازم تر بهشون بگه من نمی تونم جلو خودمو بگیرم . آقا من....
محمد گفت: تو اگه غیرت داشتی روی ناموس مردم هم غیرتی میشدی!
_وسوسه شدم! ترسیده بودم، پای آبروی خانواده ام وسط بود.
آقای مدیر کمی با مهربونی گفت: رشید جان! اولا که خدا بهت عقل داده که در برابر وسوسه های شیطان بتونی راه درست رو انتخاب کنی! دوما تو که میدونستی یونس قراره کار اشتباه کنه، حداقل توی کتککاری جدی نمی گرفتی، و اصلا نمی زدی اون بچه رو.
رشید بغض کرده بود ، حرف های آقای مدیر را قبول داشت. ناگهان به گریه افتاد: من واقعا شرمنده ام. وسط دعوا جوگیر شده بودم، نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم ، همین که از وسط دعوا فرار کردم عذاب وجدان شروع شد. اگه بدونید دیشب چی کشیدم ، تا میخوابیدم کابوس دعوا رو می دیدم. خواب اون دختر رو میدیدم که هلش دادم. هروقت از خواب می پریدم نفسم بریده بریده می شد.
یاسر بی اختیار دستانش مشت شد و لرزید.
_من واقعا نمی خواستم اینطوری بشه!
آقای مدیر گفت: ببین رشید! چون بار اولت بوده دعوا میکنی از مدرسه اخراج نمیشی، ولی تنبیه رو داری. اما اگه آقا رحیم نبخشه و بره شکایت کنه ، دیگه دست ما نیست. رشید کمی به اطراف نگاه کرد، اشک هایش را پاک کرد و گفت: اجازه آقا، میشه برم بیرون.
_باشه برو!
رشید سریع بیرون رفت.
ادامه دارد...!
✍ف.ع
💙
🌱💙
💙🌱💙
🌱💙🌱💙
💙🌱💙🌱💙
🌱💙🌱💙🌱💙
💙🌱💙🌱💙🌱💙
♡---------------------♡
💕 @grilstory810 ✍
♡---------------------♡