#سیسمونی عدالت
ماجرای خرید سیسمونی ترکیه ای خانواده قالیباف آنقدر که برای من ناراحت کننده بود، خوشحال کننده هم بود.
شاید بپرسید این رفتار زشت و این تبعیض آشکار چه خوشحالی دارد؟
بیائید از چند زاویه به این موضوع نگاه کنیم
١. اول از زاویه منبع خبر. منبع این خبر فردی است که منتسب است به جریان عدالت خواهی و این یکی از بزرگترین و مهم ترین دلائلی است که نشان میدهد مردمی که به این خبر واکنش منفی داشتند این رفتار را خلاف عدالت میدانند. یعنی این تبعیض را قبیح میپندارند. اینکه در شرایطی که عموم مردم نمیتوانند چنین هزینههایی انجام دهند خانواده یکی از مسئولین کشور چنین اقدامی انجام میدهد
٢. نکته دوم مربوط است به اینکه اگر همین اتفاق توسط یکی از وزرای هزار میلیاردی دولت قبل می افتاد مردم واکنش خاصی نشان نمیدادند. این هم یعنی مردم توقع دارند کسی که از اسلام و انقلاب دم میزند اولا خودش به آرمانهای انقلاب پایبند باشد. ثانیا مردم آرمانهای انقلاب را ارزش میپندارند.
٣. جریان انقلابی باز هم نشان داد برخلاف جریان غیرانقلابی اصلا قبیله گرا نیست و آرمان گراست. اهداف و آرمانها را فدای اشخاص نمی کند. امیدوارم آقای قالیباف هم با واکنش درست به این مساله نشان دهد که از این ظرفیت جریان انقلابی میتواند برای اصلاح خود استفاد کند.
۴. بسیاری از افراد از جمله منبع خبر به قبیح بودن خرید کالای خارجی در مورد سیسمونی که قطعا مشابه با کیفیت داخلی وجود دارد اشاره کردهاند. این هم واقعا برای من خوشحال کننده بود. هر چند در عمل بسیاری از ما رفتارمان طور دیگری است اما در ذهنمان همان رفتار را قبیح میشماریم.
۵. اینکه اینگونه موارد در بین مسئولین جریان انقلابی واقعا به ندرت اتفاق می افتد به نسبت جریان غیر انقلابی هم برای من خوشحال کننده است. هرچند یک موردش هم زیاد است.
اما چند نکته مهم و ناراحت کننده هم وجود دارد که قدری مرا عصبی میکند.
نکته اول اینکه برخی از کسانی که به این مساله اعتراض میکنند حقیقتا همان کسانی هستند که هکتار هکتار زمین در ترکیه میخرند. اینها اعتراضشون برام اهمیت نداره چون خودشون از عوامل فشار اقتصادی بر مردم ایران هستند.
نکته دوم در مورد کسانی هست که میگن الناس علی دین ملوکهم. عجیبه که دقت ندارند وقتی این روایت رو اینجا استفاده میکنند در حقیقت دارند به خودشون توهین میکنند. میگویند من هم کار قبیح را انجام میدهم چون فلان مسئول انجام داد. این روایت به این معنا نیست که باید در کارهای اشتباه از مسئولین الگوبرداری کنی. بلکه برای آنجا پیامبر فرمودند: کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیه. یعنی ما اولا همهمان مسئولیم. ثانیا چرا الگویمان امام و آقا نباشند؟ چرا برویم سراغ دیگران؟
نکته سوم اینکه خدا خدا کنیم که اگر ظرفیت نداریم مسئولیت نپذیریم. اینطور که من میبینم برخی از اعتراض کنندگان میگویند چرا آب نیست ما شنا کنیم؟ سرتاسر زندگی شان را بگردید یک کالای ایرانی پیدا نمیکنید! حتی در کلماتی که استفاده میکند سعی میکند فارسی را کنار بگذارد. بعد برای من ادای وطن پرستها را در می آورد که چرا از اقتصاد ایران حمایت نکرده رئیس مجلس.
پایان سخن اینکه من عمل خانواده رئیس مجلس را ذاتا قبیح میدانم. نه چون رئیس مجلس است. برای خودم هم قبیح میدانم. برای شما هم. اما برای مسئول صدبرابر قبیح است.
💠 @h_abasifar
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.01.30_2.mp3
6.62M
🔅 جرعه ای از نور/ برنامه #لطف_لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان ۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه هفدهم: انسان اقتصادیِ قرآن ۵
❗️ نداشتن سکولاریسم اندیشه ای و دانشی!
• آیه۷۸قصص و نفی سکولاریسم دانشی:
- قارون در استنکاف از "احسن کما احسن الله الیک"، ثروتش را نتیجه دانش خود دید(انما اوُتیتُه علی علم عندی)
- این نگاه استقلالی به این علل مادی و علوم ظاهری و چشم پوشی از قواعد غیبی و وحیانی و طی طریق در چارچوبه احکام الهی برای تنمیه مال، همان سکولاریسم دانشی است!
• این خود بنیادی و سکولاریسم به بغی و سلطه قارونی انجامید!
• به گزارش آکسفام:
- تنها در ۲۰۱۸ روزی ۲/۵ میلیارد دلار بر دارایی میلیاردرها افزوده شده در حالیکه نیمی از جمعیت زمین با دستمزد روزانه ۵/۵ دلار فقیرند!
- اگر ثروتمندان ۰/۵٪ مالیات بیشتر دهند جلوی مرگ ۳/۳ میلیون نفر گرفته میشود!
اما بغی قارونی نمی گذارد!
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.01.31_2.m4a
4.94M
🔅 جرعه ای از نور/ برنامه #لطف_لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان ۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه هجدهم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۱
• اقتصاد تبرعی/ اقتصاد مبادله ای
- دین و پیامبران در ایندو فقط ارشاد و اعلام حلال و حرام نکردند، تاسیس نهاد هم کرده اند.
• اقتصاد تبرعی بخشی از تولید و توزیع ثروت است که مالک از آن انتفاع نمی برد و مجانی در مقاصد اجتماعی قرار می دهد.
- شاهکارهای انبیاء در این بخش پیداست.
زکات، صدقه، وقف، تحبیس و...
- برخی عبادی و برخی غیر عبادی/ برخی وجوبی و برخی مستحبی اند
• نیمِ خمس برای امام در مصارف عمومی و نیم آن برای بخشی از نیازمندان جامعه
- حجم بالقوه خمس در سال ۸۷ برابر۵۰٪ تولید ناخالص داخلی است
• نذر در ادیان گذشته هم بوده و چرخش مالی بزرگی در اقتصاد تبرعی دارد.
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از کافه بهلول (طنز سیاسی)
یارانه تمام رسانه و روزنامههایی که دم از اقتصاد آزاد میزنن رو قطع کنید تا ببنید چقدر روزنامهنگار "کمونیست مخفی" داشتیم و خبر نداشتیم🗞
@bohlool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به میدانِ نبردی میرود این بار آخر هم
نمیبندد سپر از پشت در پیکار آخر هم
به زینب میزند رو تا بگوید #یاحق و او هم
بگوید #یاعلی در آخر گفتار آخر هم
موذن میزند بانگی چو بانگ جنگ خیبر را
گذر کن باز از این در، از این مسمار آخر هم
به رسم ناجوانمردان و تیغ از پشت آوردن
میان پردهی شب آمده کفتار آخر هم
کشیده تیغ ابرو بوتراب از کنج محرابش
چه گردی کرده برپا در همین اذکار آخر هم
میان خون که باشد عاشقش، آغوش بگشاید!
به مسجد آمد و دیدش در آن دیدار آخر هم
حسین آب آورَد تا خشکی لبهاش کم گردد
حسن باید ببندد بر سرش دستار آخر هم
یتیمان کاسه در دستند و شیر تازه آوردند
نمک اما نمکگیر است در افطار آخر هم
همینها روزی اما بر حسیناش آب بستند و...
به نوزادش ندادند آب در گهواره آخر هم
به آهنگی که در کربوبلا از اکبرش آمد
جدا کردند از همنامِحیدر تار آخر هم
و عبّاسَش بنا کردهست محرابی کنار شط
چه خونی ز ابروانش میچکد سردار آخر هم
سری در پیش پای دخترش میگفت با لبهام
جدا باید کنم از پای نازت خارِ آخر هم...
به میدان پا نهاده اولین دلدار و چون حیدر
به میدان عدالت میرسد دلدار آخر هم
💠 @h_abasifar
نمیشود سر سفره معاویه نشست و پشت سر علی علیهالسلام نماز خواند...
💠 @h_abasifar
چگونه در ۱۴۰۰-۱۳۹۶ نسبت به ۹۶-۱۳۹۲، افزایش سالانه ۵۳ واحد-درصدی قیمت دلار و ۶۳ واحد-درصدی قیمت مواد اولیه تورم زا نیست، اما رشد ۳.۴ واحد-درصدی نقدینگی این قدر تورم زا است، با این که نسبت نقدینگی به تولید ۱۸ واحد-درصد کاهش یافت؟ اغراق روی تاثیر نقدینگی برای توجیه شوک قیمت ارز است.
💠 @h_abasifar
شاید بد نباشد بدانید دعوای این روزهای #نقدینگی سر چیست؟
سر این معادله است که پولیون در اقتصاد آن را چون آیه قرآن میدانند اگر بالاتر ندانند!
بیائید ساده به این فرمول نگاه کنیم: MV=PY
P سطح عمومی قیمتهاست
Y میزان کالاها و خدمات در اقتصادست
V سرعت گردش پولست
M عرضه پولست
نقدهایی که به این نظریه شده آنقدر زیاد است که نیازی به بیان آن نیست. از فروض این نظریه گرفته تا نقدهایی که فیسکالها (مالیون) به این نظریه کرده اند.
اما من میخواهم از دیدگاهی دیگر این نظریه را بررسی کنم
سوال:
تورم در این فرمول متاثر از رابطه سه متغیر است. آیا در جامعه هم همین است؟
یعنی آیا تورم در جامعه متاثر از فرهنگ، سیاست، فساد، نرخ ارز، قیمت انرژی، روابط بین الملل و ده ها عامل دیگر نیست؟ یعنی رفتار مردم دهه شصت که نان شبشان را با هم قسمت میکردند با مردم یک جامعه که به خون هم تشنه هستند روی تورم تاثیر یکسان دارد؟
فساد اقتصادی و احتکار چه؟
همانطور که میبینید قبل از اینکه این فرمول نوشته شود یک جامعه و یک انسان اقتصادیِ خاصی فرض گرفته شده است. یک انسان و یک جامعه با یک ایدئولوژی مشخص. انسانِ منفعت طلب و جامعه بازاری. جامعه ای که در آن همه چیز کالاست و همه جا بازار. انسانی که هیچ انگیزه غیرمادی ندارد
کدام یک از این عوامل فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... در این فرمول دیده می شود؟ اگر سرمایه داران انحصار ایجاد کنند در بازار و قیمت را بالا ببرند، این فرمول در موردش سکوت میکند. اگر مردم اهل انصاف باشند یا نباشند این معادله در مورد آن نظری ندارد. چون اساسا انسان این معادله گرگ است
همان که هابز میگفت: انسان گرگ انسان است. همان که اسمیت و میل و بنتام میگفتند: انسانِ لذت جویِ منفعت طلب که فقط به دنبال حداکثر کردن مطلوبیت مادی خود است.
شاید بگوئید خب الان همین است.
جواب این است که نخیر!
اگر چنین انسانی در دنیای امروز تربیت شده است نتیجه این نگاه است نه برعکس!
کسانی که سعی میکنند ایدئولوژی هایشان را پشت فرمولهای ریاضی پنهان کنند مهم نیست که مسلمانند یا غیرمسلمان. مهم نیست فریاد میزنند که نئولیبرال هستند یا نیستند. مهم نیست ریش دارند یا ندارند. مهم این است که «علم»ی که از آن دم میزنند سرتا پا ایدئولوژی است. سرتا پا جاهلیت مدرن است!
الان ممکن است بگویند خب همین عوامل دیگر را هم میرویم و آمار میگیریم و مدلسازی میکنیم و می آوریم در فرمول :))) اولا که بروید و بیاورید! فعلا که نرفتید!
ثانیا باز هم تازه میشود یک گزاره اثباتی. آنجا که قرار است بر اساس نظریه عدالت لیبرالی نسخه بپیچید دوباره پای ایدئولوژی وسط می آید
خلاصه ماجرا را دکتر علی سعیدی گفتهاند و حق مطلب را ادا کرده اند:
من بهجای اینکه بهدنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، میخواهم سؤال بنیادینتری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزارههای بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟
مثلا اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل میتواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزارهای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا نظریه مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمتها مرتبط میکند، گزارهای اثباتی وفارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟
یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرفکننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن میگویند؟
آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاسهای اقتصاد میخوانیم و درس میدهیم هر کدام به نحوی بهدنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از اینها از نوع #حکم و #فتوا هستند و امری را #حلال و عمل بر خلاف آن را #حرام میکنند؟
مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی #واجب است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده میشود؟
و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند میکند؟
به بیان صریح و ساده، تمام آنچه بهعنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج میشود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان!
سخن پایانی نصیحتی است برادرانه به مهندسین عزیزی که بدون پیش زمینه وارد رشته اقتصاد می شوند: استقلال فکری خودتان را حفظ کنید. همین
پن: در مورد کاربرد ریاضیات در اقتصاد از پرفسور درخشان:
http://dr-derakhshan.ir/teachings/اقتصاد-ریاضی-و-اقتصاد-سنجی/post/41/کاربرد-ریاضیات-در-اقتصاد
💠 @h_abasifar
نظری به نظریه مقداری پول.pdf
350.2K
این روزها بحثهای مفصلی در مورد تورم و نقدینگی و نرخ ارز و گرانی و ... میشنوید. شاید بد نباشد بدانید ریشه این بحثها به کجا برمیگردد...
💠 @h_abasifar
پیام وارده از یکی از مخاطبین (دارنده مدال المپیاد ریاضی و از دانشآموختگان ریاضی و اقتصاد دانشگاه شریف)
فاجعه ای به نام ریاضی وار کردن علوم...
با سلام درباره پست اخیری که گذاشتید. کسی که کمی ریاضی و مدلسازی بلد باشد بخوبی می داند یک مدل ریاضی بر اساس رابطه ی بین چند متغیر هست. اضافه بر این که نسبت متغیرهای مدل را خودمان تعریف می کنیم( در واقع مدل را براساس نظریه ای اقتصادی ای که داریم تعریف می کنیم) متغیرهای مدل را هم خود ما تعریف می کنیم. هر مدلی هرچقدر پیچیده، متغیر های محدودی دارد و انتخاب آن دست ریاضیدان یا اقتصاددانی هست که با ابزار ریاضی میخواهد مسالهای را در اقتصاد تعریف یا تبیین کند. فکر میکنند با ریاضی وار کردن اقتصاد، آن را علمی کردهاند در حالیکه تمام و کمال انتخابهای ایدئولوژیک خودشان را پشت مدلها و رابطه متغیرها پنهان کردهاند.
آدمهایی که نمیدانند علم چیست و ریاضی کجای علم است آن را مطلق میبینند. درحالیکه ریاضی به تمامی، ساخته ذهن بشر است و مدل سازی ، چیزی جز انتخاب و تعریف نیست.
ریاضی وار کردن یعنی تمام عوامل انسانی، اجتماعی و فرهنگی و... را در چند متغیر ساده و محدود، محصور کردن و روابط اجباری و بر اساس ایدیولوژی، خواست و تجربهی یک مکتب اقتصادی را نهایتا بین آن متغیرها کشیدن و سر انجام مدل آن را ترسیم کردن و نرخ تعادل و غیره را بیرون کشیدن.
کار ادم تهی مغز یا فریب کار، کار کردن با مدلها و نرم افزارهای از پیش ساخته شده بر اساس همین مدل هاست. بگونهای که این مدل ها را مثل وحی مطلق جلو دانشجو و مسئول فلان بخش بگذارند و شروع به تحلیل کنند...
انگار که وحی الهی را تبیین می کنند.
اما حقیقت ماجرا عکس است و این انسانها، ایدیولوژی و روششناسی آنهاست که مدل و نرم افزار را میسازد.
کسی که فقط یک فوق دیپلم ریاضی داشته باشد معنای این کلاه گشاد ریاضی در اقتصاد و دیگر علوم اجتماعی را می فهمد.
افسوس از حوزویان و آدم هایِ سالها از بحث و درس دور مانده، که نمی توان با آنها از یک مفهوم ساده صحبت کرد. صد افسوس که گاهی شاگرد نیلی در این زمینه با شاگرد دانشگاه امام صادقی فرق چندانی ندارد.
همه غرقند در ریاضی کاش فقط یک درسگفتار مدلسازی ریاضی میشد برای بعضی ها گذاشت...
💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای آن جریانی که این ماجرا را مدیریت میکند فرقی ندارد که این اتفاق جلو مجلس بیفتد یا در وزارت کار. این که شعار رئیسی دروغگو بگویند یا وزیر بیکفایت یا سیسمونی رو رها کن.
آن جریان به دنبال تکثر چنین تجمعاتی در کف خیابان و انعکاس جدی آن در فضای مجازی است. همان اتفاقی که در سال ۸۸ افتاد و ایران را سالها دچار توقف کرد.
همان جریان را اینجا باید رهگیری کرد. جریانی که حیاتش به این است که معلمان، کارمندان دادگستری یا کارمندان فلان وزارتخانه در کف خیابان حاضر شوند. همان کارمندانی که در شرایطی بسیار سخت تر و عجیبتر، هرگز در دولت قبل خود را آفتابی نکردند. همانها باید آدرس داده شوند برای حرکتهای جمعی.
تجربه تاریخی ما نشان میدهد که این جریان، همواره ریشههای امنیتی جدی دارد. لذا از نهادهای امنیتی نظام که به آنها اعتماد جدی داریم خواستار برخورد با این جریان هستیم.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
می پرسند هدف از جنگ شناختی اقتصادی دشمن چیست؟
هدف نهایی از جنگ شناختی قطعا ناامیدکردن مردم از کارآمدی و آینده سازی نظام است.
فلذا هدف از جنگ شناختی اقتصادی چیزی نخواهد بود جز ناامیدکردن مردم از اصلاح اقتصادی و آینده روشن اقتصادی ایران اسلامی.
شاید بگویید خب این که خیلی کلی است. بله. کلی است اما نباید فراموش شود. همیشه باید عنصر امید در ذهن تمام رزمندگان انقلاب اسلامی در همه زمینهها یک عنصر کلیدی باشد. امید در ادبیات دینی ما متصل است به مفهوم انتظار. اساسا انتظار یعنی امید همراه با تلاش.
اما شاید سوال شود خب هدف جنگ شناختی اقتصادی ما چه چیز باید باشد؟
طبیعتا دو سطح دارد
١. سطح پدافندی: جلوگیری از ناامیدی نسبت به نظام و انقلاب و در مقابل دادن امید به مردم
٢. سطح آفندی: ناامیدی مردمِ دنیا از نظامهای الحادی و اتحاد همهی انسانهای آزاده حول کلمۀ الله...
اما در مورد سطح پدافندی این جمله کلیدی را به خاطر بسپرید: هر جا پیشرفت کردهایم حاصل تفکر و عمل انقلابی بوده است و هر جا عقب ماندهایم حاصل دوری از اندیشه و آرمانهای انقلاب بوده. حالا مصادیقش را یک به یک پیدا کنید. از هر دو طرف هم پیدا کنید. یعنی هر جا عقب ماندگی داریم بگردید ببینید به کدام یک از آرمانهای انقلاب پشت کردیم و هر جا به آرمانها پشت کردیم ببینید اثر آن در کدام قسمت از حرکت نظام دیده می شود. و البته فراموش نکنید که در حوزه اقتصاد، در نیم قرن گذشته فرمان اقتصادی کشور در دست لیبرالها بوده است. هر جا عقبماندگی داریم نتیجه سیاستهای آنهاست نه برعکس! نمونههای بارزش هم آبان ٩٨ و رکود تورمی دوران روحانی و هاشمی است.
در سطح آفندی: جریان های بسیاری در مقابل جریان لیبرال بین المللی و نظام کاپیتالیستی بلند شده اند اما هیچ کدام توان مقابله با نظام لیبرال سرمایه داری را نخواهند داشت. زیرا نظام لیبرال سرمایه داری همه چیز را در خود هضم میکند. اگر شمابخواهید در چارچوب این نظام شیطانی اصلاحی انجام دهید، این نظام شما را در خود هضم میکند و از ظرفیت شما در جهت بزرگ کردن و قویتر شدن خودش استفاده میکند. تنها یک راه هست که میتوان در مقابل این نظام ایستاد. آن هم همان راهی است که امام به ما آموخت. اینکه چارچوب را بشکنیم. نه اینکه در چارچوب به دنبال تغییر بگردیم. این یعنی باید انقلاب در عرصه اقتصاد هم وارد شود. انقلاب اسلامی در سال ۵٧ شروع شد و اکنون و در گام دوم انقلاب باید وارد عرصه اقتصاد شود. این به آن معناست که وقتی ما از تحول در گام دوم صحبت میکنیم از اتفاقی در عِداد انقلاب ۵٧ بلکه بزرگتر از آن صحبت میکنیم نه یک سری تغییرات جزئی.
فلذا به راحتی از مواردی همچون حذف بانکداری ربوی (نه اسلامیزاسیون بانکهای ربوی) و حذف دلار و حذف بخش خصوصی و جایگزینی بخش مردمی و بسیاری از ایدههای کلان اقتصادی سخن میگوئیم که برای ذهنهای «درچارچوب» قابل درک نیست اما «اذهان مستقل» که مفهوم انقلاب را میفهمند همراه میشوند.
#جنگ_شناختی_اقتصادی
💠 @h_abasifar
هدایت شده از حسین زمانی میقان
ماجرای بانکداری خصوصی
خلق پول با اضافه کردن صفر!
#حسین_زمانی_میقان
@hzamanim
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این درسته...
فقط کپی پیست کنید...
فقط...
باور کنید مشکلات حل میشه.
اینجا کپی پیست واجبه.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
ماجرای قیمت واقعی حتی از تصویر بالا هم مسخره تر است. در اقتصاد هر کسی به یک چیزی میگوید قیمت واقعی. هیچ تعریفی ندارد. مشخص نیست در کدام بازار است. مشخص نیست برای چه زمان و چه شرایطی است. مشخص نیست که در ذهن چه کسی است؟ هیچ چیزش مشخص نیست اما اسمش واقعی است :))))
#قیمت_موهومی
هر جا شنیدید کسی گفت: قیمت واقعی! بدانید منظورش این است که باید یک چیزی گران شود!
💠 @h_abasifar
باور نکنید این مطالب به صورت اتفاقی در فضای مجازی منتشر میشود. اینها خودِ جنگ شناختی اقتصادی است! حتی اگر خود این افراد ندانند در نقش سربازهای دشمن عمل میکنند.
ترس از ورود به «تولید» و فعالیت اقتصادی باید یکی از موانع اصلی ذهنی باشد در یک جامعه تا آن جامعه به لحاظ اقتصادی عقب بماند...
💠 @h_abasifar
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.02.1_2.mp3
6.16M
🔅 جرعه ای از نور/ برنامه #لطف_لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان ۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه نوزدهم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۲
• اقتصاد تبرعی مقابل اقتصاد مبادله ای است که در قبال کالا و خدمتی انجام نمی شود
• عنوان عام باقیات الصالحات برای همه خیرات
• یکی از آنها وقف است؛ وقف حبس عین مال و آزاد کردن منفعت آن است
- قبل از اسلام هم بوده و در سنت زرتشتی هم نمونه داشته
- اولین واقف اسلام خود پیامبر(ص) است
❓ کارکرد مهم اقتصاد تبرعی چیست؟!
⬅️ برعهده گرفتن معاش خادمان جامعه در بخش خدمات عمومی(بهداشت، آموزش و امنیت و...)
- دانشگاه های موقوفه ای؛ هاروارد، آکسفورد، نظامیه و...
- بیمارستانهای وقفی در بغداد و خوزستان و موصل و بصره و نیشابور و...
- برج ها و قلعه های وقفی در حوزه امنیت
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.02.02_2.mp3
5.75M
🔅 جرعه ای از نور/ برنامه #لطف_لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه بیستم: اقتصاد تبرعی و مجانی ۳
❓ اگر خدمات عمومی ضروری(آموزش، بهداشت، امنیت و...) با اقتصاد مجانی تامین نشود، چه میشود؟!
❗️کالا شدن این خدمات و انتقال به بخش اقتصاد مبادله ای!
• "اکّالُونَ للسُحت" شامل برخی از این موارد میشود!
- دوستی که در قبال رفع نیاز برادر دینی اش از او هدیه بگیرد!
- پول در مقابل آموزش ضروری!
- خوردن اموالی از اقتصاد تبرعی!
• از نشانه های سیاستهای اقتصادی نئولیبرال یکی همین کالایی کردن و بازاری کردن خدمات عمومی و حقوق همگانی است!
- کاهش حضور دین و آخرت گرایی در جوامع، کوچک شدن اقتصاد مجانی و کالایی شدن حوزه خدمات عمومی را در پی دارد!
- نکته "تاکُلون التُراث"!
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
این مصاحبه استاد بزرگوار آیتالله میرباقری در مورد مساله "عدالت" را ببینید و بشنوید و بخوانید:
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46239
از متن مصاحبه:
ما نمیتوانیم با ابزارِ نظام سرمایهداری، عدالتخواهی محقق کنیم. نمیشود با ابزارهای مارکسیستی، عدالتِ اسلام را محقق کرد... با نظام اقتصادی نئولیبرال که نمیشود عدالت اقتصادی محقق کرد.
💠 @h_abasifar
دیوانهای را مست دیدند و تیغ در دست! نشسته بود و لاستیکهای خودروئی را پاره مینمود!
گفتندش که چون مکن!
گفت گیرم که من چون مَکنم! #راهکار_جایگزین شما چیست که بکنم؟!
یکی سنگ برداشت و دیوانه را به نشانه گذاشت! دیوانه سنگ دید و به خود ترسید و به دور دست فرارید!
کتاب حکمات آس من شیخ سیاس
باب المغالطات العادیۀ
فصل المغالطات الاقتصادیۀ
حکایت الرّاهکار الجایگزین شما چیَۀ
💠 @h_abasifar