هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
گوشه ای از متن سخنرانی که برای ارائه در محضر یکی از بزرگان آماده کردهام:
ایران در طول تاریخ فرمانروای تجارت زمینی بوده است و تلاش غربیها از ابتدای دوران مدرن بر آن بوده است که با ناامن سازی مسیر زمینی، اقبال تاجران را به تجارت دریایی با فرماندهی انگلیسیها تقویت کند و مسیر زمینی را محدود سازند. وقوع جنگهای منطقهای، تفرقه میان مسلمانان در منطقه و دوبههمزنیهای مکرر غربیها در جنوب غربی آسیا را میتوان از یک منظر به این مسئله مرتبط دانست.
حال که به برکت تلاشهای شهیدسلیمانی و شهدای مدافع حرم، ایران اسلامی توانسته است پس از چندقرن، امنیت را به مسیر جاده ابریشم بازگرداند، احیای این جاده بهنحویکه اولاً مسلمانان آسیای میانه را از بنبست خارج کند و ثانیاً چین را به اروپا متصل کند از لوازم فوری تبدیل ایران به یک ابرقدرت اقتصادی است. اقبال چین به این ماجرا در کنار آمادگی سایر کشورهای مسیر این جاده در شرایط فعلی زمینه را برای این حرکت تحولآفرین فراهم کرده است. امید است با تصمیم بزرگ دولت بر این تحول تاریخی، ایران دوباره بتواند موقعیت تمدنی اقتصادی خود را بازیابی کند.
شاید از همین چند جمله روشن شود که چرا اختلاف و جنگ میان ایران و افغانستان و عراق و پاکستان در سدههای اخیر برای دشمنان ما بسیار پر اهمیت است.
ماجراهایی چون ماجرای امروز حرم امام رضا و شهادت طلاب، هرگز اتفاقی نیستند...
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
فیلم قطار یخششکن را دیدم
تقریبا هیچ چیزی که مخاطب را جذب کند نداشت به جز خشونت.
نه ایده و سناریوی جدیدی داشت و نه دیالوگ خاصی.
حتی آنطور که گفته میشود نقد سرمایهداری هم نبود. نهایتا یک نقد کلیشهای از جامعه طبقاتی که البته طبق معمول طبقات بالا هم از خود مردم هستند و از همه چیز بیخبر.
فقط خدای قطار و یک منجی در کف جامعه میدانند چه خبر است!
از فیلم بگذریم!
آن چیزی که به "بهانه" فیلم میخواهم بگویم ماجرای #حقیقت_و_مجاز است.
یک روز در عالم ملکوت بودیم که...!
اصلا بگذارید من نگویم
این چند خط را از استاد عزیزم دکتر سپهری بخوانید:
کمی به نوک انگشتان پا خیره شده و کم کم از سمت پا به سمت دست ها بالا میآید. "آدم" اولین بار است که خود را اینگونه می بیند. احساس می کند در شیشه ای گرفتار آمده و از پشت قاب شیشه ای خودش را - ببخشید بدنش را- می بیند. در پایین بدن، کف پایش، زبری و نرمی خاک را لمس می کند.
دستش را به بدنش می کشد و سپس آن را بالا می برد به سمت نگاهش. نرمی چشمان را حس می کند. حس غریبی است و کمی هم گیج کننده. تا قبل از این فقط می دید اما الان احساس میکند از درونِ قاب چشمانش نظاره گر است؛کمی تنگ است. قبلا بی جهت می دید یعنی همه اطراف را با یک نگاه می دید
اما الان جهت دار می بیند؛ یعنی سرش را باید بچرخاند تا ببیند. خدایا چرا اشیاء اینقدر دور شده اند و اینقدر بی حس و حال. قبلاً به هر چه توجه میکردم در آغوشم بود یا در آغوشش بودم. چرا باید دستانم را دراز کنم تا صورت "حواء" را لمس کنم.
قبلا نفس در نفسم بود؛ الان گرچه کنارم است اما اینقدر دور است. قبلا برایم "تو" بود اما الان "او"شده است. پیش از این میوه ها را هم می فهمیدم و میوه ها هم مرا. به صرف دیدنشان، هم لمسشان می کردم هم بویشان را می شنیدم، هم طعمشان را می چشیدم و حتی زمزمه ای را که با من داشتند، می فهمیدم
رنگِ پُررنگِ چمن ها، موسیقی هم می نواخت. اما الان همه برایم "شیء" شده اند بی روح و منجمد؛ برایم "آن" شده اند. قبلاً همه را "تو" می دیدم. همه أنیس من بودند و من مأنوس با همه. اصلاً همه خودم بودند اما الان همه "او" شده اند؛ حتی "حواء".
همه یک نَفَس بودیم، هم نفـْسْ و هم نَفَس. الان همه "دیگری" شده اند. همه غریبه اند. سینه ام تنگ است، بغض گلویم را می فشارد. این غربت غربی چقدر سخت است. اینجا هیچکس آشنا و اهلی نیست. درست مانند کودکی که در ازدحام، مادرش را گم می کند.
می خواهم به وسعت همه هستی گریه کنم. ای کاش در آن قربت شرقی که قول گرفتی تا لحظه ای چشم از چشمانت برندارم بر عهدم می ماندم. مرا چه به خلود و مُلک لایبلی؟ خلود و مُلک، خودت بودی یعنی خودِ خودم. چه لذتی داشت آن اشراق شرقی.
چرا همه چیز زمخت و تاریک شده؟ آن همه لطافت و نرمی کجا رفت؟ آن موجودات بلورین و نازنین که به یک نگاه آمرانه ات، آن چنان حیا کردند که در من حلّ شدند کجا رفتند؟ خضوع و سجده شان به من نه فقط آنها را، که خودِ من را هم کُشت و مستغرقِ در عزِّ تو، محو شدم،
و وقتی به صحو آمدم خود را هم آغوش بهشتیان دیدم. همه مهربانی ها "چهره به چهره" و "تودرتو" بود. حتی خشم و غضب هم چشم در چشم بود. الان همه چیز دارد بی رنگ میشود، نگرانم که از حقیقت، صورتکی بیش نماند. دل نگران حضورم که دارد از کفم می رود. همه چیز شده تصویر.
اشخاص گم شدهاند در ورای تصویر. صورت ها بی روح اند. این صورت ها از آن همه حیات با طراوت بهره اندکی دارند. تار مو و پیچش گیسوی حضور کجا و دلالت بی روح مفاهیم کجا؟ این حیات فقط اسمش حیات است حیات دمِ دستی و پست: حیات دنیا
(دکتر سپهری)
قطار یخ شکن! یا اصلا چرا راه دور برویم همین فضای مجازی خودمان چیزی نیست جز یک مرحله مجازتر و دورتر نسبت به حقیقت، همانطور که این دنیا نسبت به عالم حقیقت، مجازی بیش نیست!
عکس پروفایل و تماسهای تصویری کجا و آغوش یار کجا! و آغوش مادی یار کجا و یکی شدن با جان او کجا؟!
الهی عظم البلاء...
شاید بگویید این دعا که جایش اینجا نبود!
اما ناخودآگاه یاد دیدار عید غدیر سال ۸۴ با حضرت آقا افتادم... آنجا که فرمودند در عصر مهدوی حتی نیازهای انسانها لطیفتر میشوند! و چقدر نیاز دارم که اهل دلی شرح دهد این اشارهی لطیف آقا را... عقل من که به جایی قد نمیدهد!
💠 @h_abasifar
این گفتگوی بنده با این جوان مخترع در مورد #واردات_خودرو را بخوانید
💠 @h_abasifar
سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین...
#تایپوگرافی
#شکسته_نستعلیق
💠 @h_abadifar
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.01.17_2.mp3
5.84M
🔅 جرعه ای از نور/ برنامه لطف لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان ۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه چهارم: مال و امدادگری۱
• آیا امداد رسانی مال، خیر است؟!
- دو دسته آیه!
• دو سطح زندگی انسان:
۱- زندگی افقی؛ نامش در قرآن ،معیشت است. خوراک و پوشاک و...
⬅️ مال در زندگی افقی، مدد رسان و از نعمت هاست. نبودنش فقر است که از آتش نمرود سخت؛ تر است!
۲- زندگی عمودی؛ نامش در قرآن حیات است. معنا بخشی به زندگی، پرداختن به استعدادهای فطری و...
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از محسن قنبریان
lotf latif_1401.01.18_2.mp3
6.2M
🔅جرعه ای از نور/ برنامه لطف لطیف رادیو اقتصاد/ رمضان ۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
▫️ لطیفه پنجم: مال و امدادگری۲
• خیراتی که مال در آنها امدادرسان نیست!
- سطح عمودی زندگی(حیات)، توجهات به فطریات، علوم نافع، اکتسابات اخلاقی، معنابخشی به زندگی و...
- در اینها مال چقدر مددرسان است؟!
• زندگی عمودی دو ویژگی دارد:
۱. دخل مالی ندارند!
۲. الزاما با خرج مال هم حاصل نمیشوند!
⬅️ پس در زندگی عمودی مال مددرسان اصلی نیست!
- سلیمان(ع) دارای حیات معنوی، مددرسانی هدایای بلقیس را زیر سؤال برد!
#اقتصاد
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هزینه ۱۰ دقیقه تماس با پزشک در آمریکا:۲۹۰ دلار
نظر یه غرب پرست: عوضش تو آمریکا زندگی می کنن.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی میگویم حتی با میکروفون هم مخالفم به من میخندند! این دانش خودش یک مساله است، روششناسی کشف این دانش مساله مهمتریست. یا باید بگویند که این روششناسی ابطالگرایی پوزیتیویستیست که خب پس دوباره تاریخ علم را بنویسید و نام امثال پوپر را بعنوان سارق علمی بنویسید! اگر هم آن نیست پس انحصارطلبیتان را کنار بگذارید و اجازه بدهید دانش پاک و طبیعی که نابود کننده نظام اجتماعی و فرهنگی جوامع و محیط زیست نیست گسترش پیدا کند.
💠 @h_abasifar