✨ انقلاب علیه تبعیض، تبعیض علیه انقلاب ✨ (بخش اول)
📝 امروزه اگر از افراد جامعه درمورد مهمترین و اساسیترین چالش زندگیشان سوال پرسیده شود، قطعاً مسأله «#نابرابری» و «#فقر» در زمرهی این مشکلات دیده میشود. همچنین این دو عنصر نقش بسزایی در قضاوت مردم از نظام حاکم ایفا میکنند. به نظر میرسد قضاوت کنونی عمده ما درباره این دو متغیر در تاریخ ۴۲ ساله #انقلاب_اسلامی بیش از هر چیز ناشی از بحرانهای چند سال اخیر است. هر چند قضاوت درباره روند این دو متغیر امری بس دشوار است، اما نگاهی به آمارهای موید فقر و نابرابری، شاید نگاهی واقع بینانهتری را به ما بدهد.
💢 «#نابرابری» متغیری است که عوامل زیادی در آن دخیل هستند، برخی عوامل که ناشی از سیاستها و رفتارهای نظام حاکم است و برخی عوامل دیگر که مستقل از رفتار و سیاستهاست (اصطلاحاً برونزاست). آنچه که در شاخصهای فقر و نابرابری خود را منعکس میکند، ترکیبی از این دو است که تفکیک آن کاری است بس دشوار. شواهد تاریخی و تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که عوامل بسیاری بر سطح #نابرابری_اقتصادی مؤثر هستند. عواملی همچون #رشد_اقتصادی (شامل رشد تولید ناخالص داخلی، پیشرفت تکنولوژیکی و ساختار اقتصاد)، عوامل اقتصادی (شامل #تورم، #بیکاری، میزان مخارج دولت، بدهی خارجی و ذخایر خارجی و تغییرات نرخ ارز)؛ عوامل جمعیتی (شامل فرآیندهای توسعه جمعیتی، ازجمله ساختار سنی جمعیت (سهم جمعیت فعال)، رشد و تراکم جمعیت)؛ عوامل سیاسی (شامل #خصوصیسازی و سهم بخش خصوصی و دولتی، باز بودن یک کشور، بهویژه باز بودن تجارت و آزادی جنبش کارگری)؛ عوامل تاریخی، فرهنگی و طبیعی (شامل توزیع مالکیت زمین، نگرش مردم به نابرابری، میزان #اقتصاد_سایه، دسترسی به منابع طبیعی و...). آنچه بیان شد نشان میدهد که دامنهی عوامل مؤثر بر نابرابری بسیار گسترده است. از اینرو نتیجهگیری از مشاهدات عملی و انتساب نابرابری به یک عامل خاص بسیار دشوار خواهد بود و نیاز به یک پایهی نظری قدرتمند دارد.
📑 در ايران فقر و نابرابري در دوره هاي مختلف، وضعيت متنوعي را تجربه كرده است. پيش از انقلاب، به رغم بهبود #درآمدهاي كشور، رشد فقر و نابرابري به شدت افزایش یافت. براي مثال #ضريب_جيني كه معرف نابرابري درآمدي است در سه سال پيش از انقلاب يعني در سال ۱۳۵۴ در بيشترين مقدار خود يعني ۰/۵۰۲ بود. در همين سال نسبت سهم درآمدي #دهك_ثروتمند به #دهك_فقير جامعه ۳۳/۸ برابر و در سالهاي گذشته خود همواره روند صعودي را طي كرده بود.
💠 پس از انقلاب، اصل سوم #قانون_اساسي جمهوري اسلامي ايران، بر پيريزي #اقتصاد صحيح و عادلانه براساس ضوابط اسلامي جهت ايجاد #رفاه و رفع فقر و برطرف كردن هر نوع محدوديت در زمينههاي تغذيه، مسكن، كار، بهداشت و تعميم بيمه تأكيد كرد. در اصل ۴۳ قانون اساسي، بر ريشهكني فقر و محروميت و برآوردن نيازهاي انسان در جريان رشد اقتصادي با حفظ آزادگي تأكيده شده و براي تأمين اهداف فوق ضوابط و وظايف روشن و مشخصي براي دولت وضع شده است. در اصل ۲۹ قانون اساسي برخورداري از #تأمين_اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، ازكارافتادگي، بي سرپرستي، در راهماندگي، حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتي و درماني و مراقبت هاي پزشكي به صورت بيمه و غيره، حق همگاني تلقي و دولت مكلف شده طبق قوانين از محل درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايت هاي مالي فوق را براي يكايك افراد كشور تأمين كند. در اصل سيام قانون اساسي تأمين وسايل #آموزش_و_پرورش رايگان براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه و تأمين وسايل تحصيلات عالي تا سر حد #خودكفايي كشور به طور رايگان پيشبيني شده است. به موجب اصل سي و يكم، داشتن مسكن متناسب با نياز، حق هر فرد و خانواده ايراني دانسته و دولت موظف شده با رعايت اولويت براي آنها كه نيازمندترند به خصوص روستانشينان و كارگران زمينه اجراي اين اصل را فراهم كند.
هدایت شده از محسن قنبریان
🗓 نامسئلهگیِ تعطیلی، کجمسئلهگیِ شنبه!
مصوبهٔ تعطیلیِ شنبه از یک خاستگاه اقتصادی، و مخالفت با آن از خاستگاهی فرهنگی؛ مثل بسیاری از مسائل دیگر چهزود طیف موافق-مخالف اجتماعی را به صف کرد و بر صورت غیردقیقِ معیشت-شریعت صورتبندی شد؛ هریک هم مجوّز شرعی از مرجعی گرفتند!
چنین بحثهایی در جامعه و حتی بین مراجع هیچ اشکالی ندارد، البته اگر موضوعِ مورد مناقشه، واقعاً #مسئله باشد! ولی وقتی با نامسئله مواجه باشیم پرداختنِ جانبین به آن، بزرگترکردنِ نامسئلههاست.
❓«مسئله» چیست؟! چگونه یافته و صورتبندی میشود؟!
❗️«مشکل عینی»ای در جامعه وقتی منظومهٔ فکری و ارزشی یافته و صورتبندیِ خاص شود، «مسئله» متولد میشود.
اگر مشکل، عینی یا بومیِ ما نبود، صورتبندیها «نامسئله» میسازد.
اگر در نظام اندیشهایِ ناخودی صورتبندی شود، «کجمسئله» ساخته میشود!
«حلّ مسئله»، تابع کشف و صورتبندیِ درست است.
نامسئله، حلّی ندارد و کجمسئله، حلّی غلط در پی دارد!
❓باید از موافقان پرسید کدام مشکلِ واقعی، با چه درجهای از اولویّت در نظام اقتصادی، به تعطیلی (شنبه یا پنجشنبه) مربوط است؛ که ذیل تقدّمِ معیشت صورتبندی شده است؟!
مخالفان با تقدّمِ شریعت (تشبّه به یهود و...) کدام مشکلِ واقعی را نمیبینند؟!
❓کاهش یا افزایش ساعت کار هفتگی(۴۴ساعت)، مشکل اصلی است یا بهرهوریِ پایین و غیرمفیدبودنِ ساعات اشتغال؟!
❓ اگر این آمارهای کارِ مفید درست باشد:
- سرانه، ۸۰۰ساعت در سال!
- روزانه، متوسط ۲ساعت مفید (در ادارات ۲۲دقیقه)!
⬅️ تعطیلی (شنبه یا پنجشنبه) چه اثری در آن دارد؟! وقتی سهم اول عوامل متعلق به: تبعیض در محیط کار، ضعف مدیریت و نظارت، انباشت نیروی کار، نامتناسببودن با دستمزد و... است!؟!
❗️ مشکل اصلیِ #رشد_اقتصادی، کمرونقیِ اقتصاد بازرگانی -آنهم عمدتاً وارداتپایه، و فقط برای بخشی از تجّار- است یا کمرونقیِ تولیدِ داخلی؟!
کمرونقی و عدمِ جهش تولید، به تعطیلکردن (شنبه یا پنجشنبه) مربوط است یا به نبودِ «نظام متوازن تأمین سرمایه» و «دستمزد عادلانه»؟!
❓«مردمپایهکردنِ پیشرفت» با «گسترش مالکیت/انتفاع برای عموم»، عنصر اصلیِ رشد اقتصادی و همزمان عدالت اجتماعی است؛ چرا از این مسئلههای درجهٔ یک هیچ مصوبهای یا نظارتی بر قانونهای معطلماندهٔ قبل شنیده نمیشود؟!
از حوزه و منادیانِ شریعت هم بهاندازهٔ تعطیلیِ شنبه نوشته و استدلال (فلسفی و اخباری و...) تولید نمیشود!
البته که روایات مواجههٔ اهلبیت(ع) با بنيامیه در کاربریِ ایام هفته، مواجههای سیاسی_فرهنگی است؛ اما سنگینترین و اصلیترین مواجههٔ آنها نیست!
قیام علیه امویها نه بهخاطرِ شنبه و دوشنبه، بلکه برای «اتخذوا مال الله دُوَلا» [بیتالمال عمومی را میان خود دستبهدستکردن] بود!
ظاهراً سرمایهداریِ زالوصفت اگر به جمعه و شنبه و مانند آن دست نزند، از تیغ قلم و بیان روحانیت در امان میماند! ۱
⚠️ اگر مجلس شورای اسلامی روی مسئلههای واقعیِ ایران بایستد، بسیاری از موضوعات را فیک، پوششی، سرکاری و نیشغولی خواهد دید؛ خود و جامعه و مراجع را به زحمت نمیاندازد که برای نامسئلهها، حلّ بتراشند یا برای کجمسئلهها، خطونشان بکشند.
........................
۱. البته نمیتوان برخی پرداختهای این چنین را ندید گرفت
https://eitaa.com/sedayehowzeh/40932
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۳/۰۲/۲۹
#تعطیلی_شنبه
☑️ @m_ghanbarian