کرامت را مراتبیست!
اول آنکه از آنچه خداوند به او ارزانی داشته، برای خویش خرج کند اما به دیگران ندهد.
این فرد نسبت به آنکه نه خود خورد نه کس دهد، شریفتر باشد اگر چه بخل و خساست صفتی است که چنین فردی را شاید.
دوم آنکه "دیگری" را در "#مازاد آنچه"، "خداوند به او عطا کرده" شریک سازد و آن مشتمل بر پنج گروه است:
یکم کسی که فقط به اهل و عیال خویش میبخشد.
دویّم آنکه "دیگری" برای او آن کسی است که دوستش دارد به جهت نیازی که به او دارد.
سیّم آنکه میبخشد به کسی که میشناسد و نیاز و دشمنی هم با او ندارد.
چهارم آنکه میبخشد به کسی که نمیشناسد.
پنجم بخشش به دشمن است.
اما مرتبه سوم از کرامت آن است که "دیگری" را در "#بخشی از آنچه"، "خداوند به او عطا کرده" است شریک سازد.
این "بخش" ما قبل نیازهای اساسی است.
اما مرتبه چهارم از کرامت آن است که "دیگری" را در "#همهی آنچه"، "خداوند به او عطا کرده" است شریک سازد.
این "همه" ما قبل نیازهای اساسی است.
اما کریم هیچکدام از این مراتب نیست و صاحب همهی این مراتب نیز هست.
کریم آن است که نه تنها دیگری را (هر که میخواهد باشد) در بخشی و یا همهی آن چه خداوند به او عطا کرده شریک میسازد بلکه خود را شریک ایشان میداند.
و نه تنها آنچه اکنون دارد را میبخشد بلکه کسب و کار میکند که ببخشد.
و نه تنها کسب میکند که ببخشد که تکلیف میداند این فعل را نه فضیلت.
و نه تنها اینها را میبخشد که حتی آنچه نیاز حیاتی خویش است را نیز میبخشد...حتی جان و مال و آبروی خویش را...
و اینجاست که به مقام ابرار میرسد...
لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون...
تا آنجا که فرمود:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا...
ابر با چهر عرق آلود میبارد به خاک
شرمِ ارباب کرم باشد ز سائل بیشتر...
ابوتراب جلی
#دلاوار
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
بهیکی هشتوشیش میآید!!
بهیکی خطریش میآید!!
قَدْر افراد میشود روشن
پای #دنیا که پیش میآید!!
#دلاوار
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
✅ یک لحظه فکر کردم اینجا آمریکاست!!!
امشب با دخترم دوتایی رفتیم بیرون شام بخوریم
به پیشنهاد دخترجان رفتیم پیتزا گرفتیم!
یک سوم پیتزایمان اضافه آمد!
گفتیم برویم و یک نفر کنار خیابان پیدا کنیم و بدهیم نوش جان کند!
یک جعبه کوچک گرفتیم و تکههای پیتزا را درون آن گذاشتیم و خواستیم برویم!
دخترم کارت هدیهاش را آورده بود و قرار بود مهمان او باشم.
کارت را کشیدیم خالی بود!
اشتباه آورده بود!
کارت خودم را دادم!
آن هم خالی بود!
اما اینجا ایران است!
فروشنده اصرار داشت که بروید!
اما من با یکی از دوستان تماس گرفته بودم و منتظر بودم برایم واریز کند!
در این فاصله فروشنده دائم اصرار داشت که بروید!
خلاصه واریز شد و حساب کردیم و آمدیم بیرون!
چند خیابان و میدان شهر (پایین شهر) را گشتیم که کسی را پیدا کنیم تا غذا را به او بدهیم اما اینجا ایران است...
من میدانم امشب بعضیها احتمالا سر گرسنه روی زمین گذاشتهاند اما حتما سقفی بالای سرشان هست.
نمیدانم چرا اول فکر کردم اینجا آمریکاست و اگر یک دور در شهر بزنیم حتما کنار خیابان کلی گرسنه و بیخانمان پیدا میکنیم!
اما اشتباه میکردم!
این جا ایران است! 🇮🇷
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد انرژی/همت قلی زاده
یک پیشنهاد بدم:
الگوی شفاف مصرف و منطقی در سه پله ارائه بشه و هر کسی بیشتر از الگو مصرف کرد گازش رو قطع کنند!
پس دیدید راهکار فقط این نیست که بخاطر ۱% پرمصرف، بیاییم ۸۴ میلیون نفر رو جریمه کنیم. اون ۱% پرمصرف با افزایش قیمت گاز، مصرف شان کاهش نخواهد یافت چون خیلی پولدارند.
هدایت شده از اقتصاد انرژی/همت قلی زاده
«هر مقدار از افزایش قیمت سوخت بهدست بیاید، کل پول را به مردم برمیگردانیم یعنی چیزی به بودجه وارد نمیشود.»
این جمله، حقیقتا بسیار خطرناک است. از یک سو، ادعا می کنند انرژی ارزان موجب کسری و آنهم موجب تورم است، از سویی، این جمله رو می گویند!
پشت پردهٔ این دروغ مشخص شده است.
✅ مسالهی خودرو
راهکار ما: راستههای تولید خودرو با آزادسازی تولید، حذف انحصار و پلاک کردن خودروهای استاندارد
راهکار اونا: گران کن! رها کن!
✅ مساله انرژی
راهکار ما: مدیریت و سهمیهبندی مصرف و بهینهسازی شبکه توزیع
راهکار اونا: گران کن، رها کن!
✅ مساله مسکن
راهکار ما: تخصیص زمین رایگان و ایده زیستشهر
راهکار اونا: نساز، گران کن، رها کن!
✅ مساله قاچاق
راهکار ما: نظارت بر تولیدکنندگان معدود داخلی، مبارزه هوشمندانه با قاچاق، بالابردن هزینه قاچاق، نظارت مردمی، ساماندهی مرزنشینان برای انجام تجارت به جای قاچاق.
راهکار اونا: گران کن، رها کن!
✅ مساله ارز
راهکار ما: حذف بازارهای سفتهبازی ارز، شکستن آقایی دلار و جایگزینی ارز کشورهای دیگر به جای دلار، مدیریت ارز با اقتدار
راهکار اونا: گران کن، رها کن!
✅ مساله تولید
راهکار ما: عمل به اصل ۴۳ قانون اساسی و در اختیار قرار دادن ابزار تولید برای همه مردم. توسعه کوچک مقیاسها و تعاونیهای تولید. عمل به سیاستهای کلی اصل ۴۴ بخصوص بند ب
راهکار اونا: واردات، گران کن، رها کن!
✅ مساله بانک
راهکار ما: حذف بانکداری خصوصی و تجمیع بانکهای دولتی در یک بانک ملی و حذف ربا و تداول ثروت. تامین مالی پروژههای بزرگ تولیدی از طریق تعاونی
راهکار اونا: خلق پول خصوصی، رها کن!
✅ مساله بنزین
راهکار ما: قیمتگذاری بر اساس حفظ منافع ملی و قدرت خرید مردم
راهکار اونا: گران کن، رها کن!
✅ و هر مساله دیگر اقتصادی
راهکار ما: فکر کن! مبانی اسلامی را ببین! منافع ملی را در نظر بگیر!
راهکار اونا: گران کن، رها کن، لسه فر، منافع سرمایهداران را حفظ کن!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴غارت زلزلهزدگان!
حقیقتا انسان موجود عجیبی است، با اینکه مرگ لحظهای هزاران تن از هموطنان خود را بالعین و العیان میبیند؛ اما باز هم دست از دزدی و غارتگری برنمیدارد!
🔹این تصاویری از غارت مغازهها و فروشگاهها در شهر زلزلهزدهی هاتای ترکیه است!
#ترکیه
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
این است جامعه بازار!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
672.5K
✅ مسیسم؛ خلاصهای از ساختار پنجگانه نظام سرمایهداری!
Mass media رسانه انبوه
Mass consumption مصرف انبوه
Mass production تولید انبوه
Mass distribution توزیع انبوه
Mass finance تامین مالی انبوه
👌 شناخت سیستم مقدم بر شناخت پدیدههای ذیل یک سیستم است.
پن: دولتها، سازمانها و نهادهای بینالمللی دو نقش عمده در شکلگیری و محافظت از این سیستم برعهده دارند:
۱. ایجاد انحصار بوسیله وضع قوانینی مثل کپیرایت
۲. محافظت از کلیت این ساختار بعلت منافع مشترک با صاحبان ثروتهای کلان!
یعنی پیوند ابرقدرتها و ابرثروتها
#تمدن_غرب #کاپیتالیسم #مسیسم
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
اگرچه غیر تو را رحمتی چنان دارم
منم همانکه به تو غیرتی چنان دارم...
خمار چشم تو را دیدهام که شب تا صبح
میان خوف و رجا حیرتی چنان دارم...
نصیب کس نشوی تا دلی چنین داری
نصیب من شدهای، همتی چنان دارم...
به دامنی ننشیند غباری از قدمم
به سوی دامن تو عزتی چنان دارم...
به قدر صبح قیامت نگاه میکنمت
ز لطف دیدهی تو مهلتی چنان دارم...
به چشمهای خودم رشک میبرم از بس
منم همانکه به تو غیرتی چنان دارم...
#دلاوار
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
واژۀ economy در قرن پانزدهم از فرانسوی وارد انگلیسی شده است و به معنای «تدبیر منابع مادی» است که پیش از آن از واژۀ oikonomia به معنای تدبیر منزل گرفته شده است (فرهنگ لغت آکسفورد).
متفکران فرانسوی با افزودن واژۀ political به ابتدای آن، علم «اقتصاد سیاسی» را پایهگذاری کردند که درواقع به دنبال «تدبیر منابع مادی ثروت در سطح یک شهر یا دولتملت (کشور به معنای مدرن)» است.
بعدها اقتصاددانان لیبرال برای فرار از انتقادهای مارکسیستها و سوسیالیستها، تلاش کردند اقتصاد سیاسی را به دو شاخۀ اقتصادسیاسی محض و اقتصادسیاسی اجتماعی تقسیم کنند و با تشبیه اقتصادسیاسی محض به علوم طبیعی، چیزی به نام #علم_اقتصاد را ابداع کردند که با تکیه بر ریاضیات و آمار، مبانی ارزشی و هنجاری خود را پنهان کنند.
اگرچه امروزه با تطوراتی که در مباحث علمشناسی رخ داده است، امکان و ضرورت چیزی به نام «علم محض» که عاری از هر گونه ارزش و قضاوت باشد از بین رفته است و هیچ عالم و فیلسوفی در دنیا از آن دفاع نمیکند، اما همچنان در کتابهای درسی اقتصاد و بهویژه در پژوهشهای اقتصادی به زبان فارسی، چنین تلقی #علم_زدهای از دانش اقتصادسیاسی وجود دارد!
متاسفانه این تلقی علمزده، در میان سیاستمداران هم رسوخ کرده است و عدهای اقتصادنخوانده یا مهندسان اقتصادخوانده تصور میکنند آنچه به عنوان #علم_اقتصاد در دانشگاهها تدریس میشود، مانند علوم طبیعی، قواعدی جهانشمول و فارغ از ایدئولوژی و تاریخ و جامعه ارائه میدهند و اگر این قواعد و نظریات را در هر کشوری به کار ببندیم، آن کشور به بهترین نحو اداره خواهد شد!
در مقابل هر چه استدلال بیاورید که این نظریات اقتصادی مشحون از تعلقات و باورها و ارزشهاست، جز بیاعتنایی و تمسخر چیزی عایدتان نمیشود، اما همین که از دایرۀ زبان فارسی و کتب درسی اقتصاد خارج میشوید، متوجه میشوید که این تلقی چقدر مضحک و منسوخ است!
برای مطالعه بیشتر در این زمینه، شما را به مطالعه مقالۀ زیر از دونالد مکلاسکی ارجاع میدهم:
http://ensani.ir/fa/article/262859/خطابه-علم-اقتصاد
🆔 @DrSaeedi