eitaa logo
هنگام درنگ
83 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
101 فایل
این نیز بگذرد ...
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سید احمد رضوی | صراط
🔴 ما به این تفکرِ موجود در جبهه انقلاب باختیم نه اصلاح طلبان..‌. 🔻 مقام معظم رهبری میفرمایند: «اگر خداي ناكرده روزي شوراي نگهبان تضعيف بشود ـ چه تضعيف حيثيتي، و چه تضعيف هويتي و دروني ـ مطمئناً ضربه‌اي جبران ناپذير به انقلاب خواهد خورد.» 🔹 حالا مقایسه کنید اختلاف نگاه و نظر امام جامعه را با این جماعتِ سر به سجودِ آیه خوان...
فکر می‌کردیم غیرخودشان را فقط غیرانقلابی می‌دانند؛ بی‌عقل می‌دانند: "فقط نادان می‌تواند به نادان رای دهد"
متن کامل👇
🔻آغاز دوباره‌ی دوره‌ی افول ایران 🖊مهدی جمشیدی ۱. ما در دهه‌ی نود و به واسطه‌ی دولت حسن روحانی، یک «برهه‌ی انحطاطی» را پشت سر گذاشتیم و می‌رفت که با گشایش‌های رئیسی، وارد مقطع تاریخی جدیدی بشویم. به‌واقع، یک دوره‌ی جدید در حال شکل‌گیری بود و قدرت ایران، احیا و بازسازی شده بود و گره‌ها نیز در مسیر گشودن. با شهادت رئیسی و اینک، قدرت‌یابی پزشکیان، باید به صراحت گفت که دوباره به آن «گذشته‌ی سیاه» بازگشته‌ایم و دولت روحانی، بازتولید شده است. پزشکیان، هیچ فکر و نظر و ایده‌ای در دست ندارد، جز همان‌ها که روحانی در طول هشت سال، همه‌ی آنها را تجربه کرد. ما به گذشته بازگشتیم. باید باور کنیم که دوره‌ی انحطاط تاریخی، آغاز شده است. پزشکیان، ایران را در «تعلیق» و «سرگردانی»، غوطه‌ور خواهد کرد و نارضایتی‌های اجتماعی، اوج خواهد گرفت. چه‌بسا حادثه‌های سال‌های ۹۶ و ۹۸، دوباره تکرار شوند و بحران از پی بحران، گریبان ایران را بگیرد. روزهای بسیار تلخ و گزنده‌ای در پیش است. ظرفیت‌ها و فتوحاتی که در این مدت کوتاه سه ساله به دست آمده‌اند، از دست خواهند رفت و بر حجم تضادها و کشمکش‌ها و گسست‌ها، افزوده خواهد شد. باید به حال ایران و قدرت تمدنی‌اش خون گریست که کسی همچون پزشکیان، بر کرسی ریاست جمهوری‌اش بنشیند. اندوخته‌های دولت پویای رئیسی، همچون پیکر او، خواهند سوخت و دردها و رنج‌ها، دوباره متولد خواهند شد. ریاست شخصیت کارنابلد و متلاطم و فاقداندیشه‌ای همچون پزشکیان، در ذات خودش، به معنی افتادن در ورطه‌ی «بحران ملی» است. ۲. در دوره‌ی انتخابات، حقایق آشکار شدند و به‌روشنی، دو نوع نگاه در کنار یکدیگر قرار گرفتند و رقابت کردند. انتظار می‌رفت که جامعه‌ی ایران، به حدی از «بلوغ فکری» و «رشد سیاسی» دست یافته باشد که انحطاط و تعالی را از یکدیگر بازشناسد و طعم تلخ آزموده را دوباره و چندباره، نچشد؛ ولی بیش از هفده میلیون نفر، ‌این‌چنین انتخاب کردند. خامی و ندانم‌‌کاری خویش را عیان کردند و نشان دادند که از نظر توان فهم و تحلیل سیاسی، در مرحله‌ی پیشاانتخاب قرار دارند. هیچ توجیهی وجود ندارد که یک نسخه‌ی شکست‌خورده و بسیار پرهزینه، دوباره به ایران تحمیل بشود و مسیر غلط، تکرار گردد، جز این‌که جامعه، حتی «حافظه‌ی تاریخی کوتاه‌مدت» نیز ندارد و عبرت نمی‌اندوزد. جامعه‌ی نابالغ و کودک‌صفت که گرفتار تلاطم‌ها و تذبذب‌هاست و یک مسیر را تا پایان طی نمی‌کند و از آنچه که بر او گذشته، درس نمی‌گیرد، رشد و پیشرفت نخواهد کرد و همچنان، سرگرم تکرار خطاهای تاریخی خویش است. این هفده میلیون نفر، ایرانی را که «نزدیک قله» بود بر «لبه‌ی پرتگاه» نشاندند و هزینه‌ی گزاف نادانی سیاسی خویش را بر بخش دیگر جامعه، تحمیل کردند. فقط نادان می‌تواند به نادان دیگر، رأی بدهد. تأمل کنید: یک‌ جمع هفده میلیونی، از کسی‌که به صراحت می‌گوید «نمی‌دانم»، توقع «تدبیر در سطح ملی» را دارند! روشن است که مردم‌سالاری، به سقوط و سفاهت کشیده شده که به این «بازی جاهلانه» تقلیل یافته است. این نوع مردم‌سالاری، عرصه‌ی قدرت‌گیری قماربازان سیاسی است و شایسته‌ی کودک‌صفتان بی‌بهره از تعقل. ۳. تأسف‌بارتر این‌که، این هفده میلیون نفر، اغلب همان کسانی هستند که هیچ‌گاه، مسئولیت انتخاب‌های غلط خویش را نمی‌پذیرند و به‌جای خویش، ساختار را متهم می‌شمارند. ساختار و بخشی از جامعه، هزینه‌ی انتخاب‌های سیاسی اینان را می‌پردازد و از چاله‌ای به چاله‌ای دیگر می‌افتد، اما اینان در مواجهه با ناکارآمدی‌ها و بحران‌ها، به سراغ «نقد ساختار» می‌روند و نه «ملامت خویش». به این ترتیب، در عین اینکه «انتخاب» می‌کنند، اما «مسئولیت» نمی‌پذیرند و با فرافکنی، به انتقاد و نفی رو می‌آورند. ما در این «چرخه‌ی باطل» گرفتار شدیم که کسانی، انتخاب‌های نادرست خود را بر کرسی قدرت می‌نشانند، اما از ساختار، توقع پاسخگویی دارند. این خصوصیت جامعه‌ی نابالغ است که می‌گریزد و با خودش و انتخاب‌هایش روبرو نمی‌شود. جامعه‌‌ای که در ناآگاهی و ندانم‌کاری، غوطه‌ور است، ثبات و قرار ندارد و به تداوم تاریخی‌اش نمی‌اندیشد و در طرف درست تاریخ، نمی‌ایستد. بعید نمی‌دانم که با این حجم از خطاکاری و ندانم‌کاری، ورق تقدیر تاریخی برگردد و به‌جای ایران، فی‌المثل، یمن در مرکز چرخش تمدنی بنشیند و ایران به حاشیه برود. ما فرصت‌های تاریخی بسیاری را سوزاندیم و قدردان نعمت عظیم انقلاب، نبودیم. این «کفران نعمت»، عقوبت‌هایی داشته و پس از این هم خواهد داشت. نخستین نقطه‌ی اصابت این عقوبت‌های جمعی، زندگی روزمره‌ی ما خواهد بود. این انتخاب غلط، جان معیشت ما را خواهد گرفت. روزهای بسیار سخت و دشواری در پیش است و صدالبته، لیاقت ما بیش از این نیست. استحقاق ما، پزشکیان است نه رئیسی که خدا، او را از ما گرفت. دلم برای «میراث رئیسی» می‌سوزد که به دست پزشکیان خواهد سوخت. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
سوء استفاده ممنوع! مطلع شدم که یادداشت حقیر در گلایه از عملکرد شورای محترم نگهبان در انتخابات اخیر سبب سوء استفاده برخی افراد و گروه‌های معلوم‌الحال برای حمله، هم به شخص بنده و هم به اصل شورای نگهبان شده است. در خصوص حمله به شخص خودم سکوت می‌کنم، اما در خصوص حمله به اصل شورای نگهبان، خطاب به آنهایی که این نقد بنده را فرصتی برای ماهی گرفتن از آب گل آلود و حمله به اساس شورای نگهبان می‌دانند عرض می‌کنم که حقیر آنقدر جسارت دارم که اگر قصد حمله به اصل و اساس شورای نگهبان داشتم خودم با صراحت بیان کنم. شخصا یک تار موی اعضای شورای نگهبان را با سر تا پای این افراد معلوم‌الحال عوض نمی‌کنم و آنچه بیان کردم صرفا گلایه‌ای است در راستای اصلاح برخی فرایندهای جاری در این شورای مهم مطابق با سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب. امید آنکه شورای محترم نگهبان نیز ضمن شنیدن صدای دلسوزان، خود را از نقد مبرّا نداند و نسبت به اصلاح برخی فرایندهای اشتباه خود و تسریع در عملیاتی شدن «سیاستهای کلی انتخابات» به ویژه بند ذیل (که در تاریخ ۱۳۹۵/۷/۲۴ توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده است) اقدام عاجل، اطمینان‌بخش و قانع کننده نماید تا انشاالله بیش از این، به خاطر تاخیر در عملیاتی کردن این فرمایش ولیّ جامعه، متضرر نشویم: بند ۵ـ۱۰: تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان. بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb
هنگام درنگ
سوء استفاده ممنوع! مطلع شدم که یادداشت حقیر در گلایه از عملکرد شورای محترم نگهبان در انتخابات اخیر
راستش شک داشتم به او رای بدهم یا نه علت شک هم بودن اسم ایشان در فهرست جریان نوخوارجی بود که غیر خودشان را انقلابی نمی‌دانند اما چون برخی دیگر هم حمایت کرده بودند با تردید رای دادم دومی هم آقای سکوتی سومی هم سفید از اولی پشیمانم دومی هم رای نیاورد به سومی خشنود😊
▪️مداومت بر زیارت عاشورا در محرم و صفر مرحوم استاد فاطمی نیا (ره) : در ایــام‌ محــرم‌ و‌ صفــر‌ بــه‌ خوانــدن‌ زیــارت‌ عاشــورا‌ مداومــت‌ داشــته‌ باشــید‌ و‌ آن‌ را‌ بــا‌ نشــاط‌ بخوانیــد،‌ نــه‌ با‌‌ کســالت‌ و‌‌ خســتگی‌‌ . آن‌ صد‌ لعن‌ و‌ صد‌ ســلام‌ هم‌ که‌ در‌ زیارت‌ عاشــورا‌ هست،‌ اگر‌ حال‌ و‌ نشاط‌ روحی‌ داشــتی‌ به‌ همان ترتیب‌ بخوان!‌ ولی‌ اگر‌ چنان‌چه‌ نشــاط‌ روحی‌ لازم‌ را‌ نداشتی،‌ به‌ یک‌ سلام‌ و‌ یک‌ لعن‌ اکتفا‌ کن،‌ در این‌باره‌ یک‌ حدیث‌ نورانی‌ وارد‌ شده‌ است‌ که‌ در‌ آن‌ آمده:‌ اگر‌ وقت‌ و‌ نشاط‌ روحی‌ لازم را نداشتین و یا نمی‌توانســتین صد‌ مرتبه‌ ســلام‌ و‌ لعن‌ را‌ بگویید،‌ به‌جای‌ آن تعبیر "مائه مرّه" را بعد از سلام ها و لعن ها بگویید. 📚کتاب "صبح قیامت" / ص ۴۱ (گزیده ای از گفتارهای عاشورایی مرحوم استاد فاطمی نیا) @fateminia
دامان نوحزب‌الهی‌گری و چنگ نوچنارها در یادداشتی با عنوان «من کنار خودجوش‌ها می‌ایستم» انگیزه‌ی اصلی‌ام را در حمایت از آقای جلیلی در ‌‏دور دوم بیان کردم. نقطۀ پیوند من با او به جز مختصات شخصی و انقلابی‌اش، جاذبه‌ی نیروی مبارک ‌‏حزب‌الهی خودجوش اطراف ایشان بود. اما ماجرای «خودجوش‌ها» با «پاجوش‌ها» متفاوت است. من به ‌‏دلایل متعددی از داستان رمانتیک «غلبه پاجوش‌ها و بر چنارها» حذر دارم و معتقدم امروزه واجب‌ترین ‌‏کار تمایز خودجوش‌ها از پاجوش‌هاست؛ همانگونه که سالهاست به بهانه‌ی «مسئله زن» بر اهمیت گندزدایی ‌‏از دین و انقلاب اسلامی و پرتو افکندن بر الهیات تحجر می‌نویسم.‏ پاجوش‌ها خود هیچ تفاوتی با چنارها ندارند و نزاع آن‌ها نزاع فقر علیه غنا، پاپتی‌ها علیه پدرسالارها و... ‌‏نیست و از دوستانی که سرمست یک رخداد نورانی و شگفت در سپهر سیاسی ایران هستند فاصله می‌گیرم. ‌‏آری! مسیر تاریخ و ماجرای انقلاب همواره به سوی توسعه تشخیص و اراده آحاد مردم پیش می‌رود اما ‏فراموش نکنید همواره ‏تفرعن‌ستیزی در معرض خطر سامری‌ها هم هست. چه بسا که پاجوش‌ها خود ‏چنارهای تازه‌به‌دوران‌رسیده ‏باشند و در سودای ایشان چیزی جز چنار شدن/بودن نیست. و الا اگر در این ‏بین چیزی جز نزاع ‏سیاست‌زده این دو چنار در کار بود باید واقعاً میان آن‌ها تفاوت‌های ماهوی مهمی دیده ‏می‌شد. آن‌ها خود نیز ‏می‌خواهند پدرسالار باشند و الا الیهات، خوی و شیوه‌های عملی آن‌ها هیچ تفاوتی با ‏اصولگرایان سنتی ندارد. ‏گفتند دروغ می‌گویند و خود دروغ گفتند، گفتند نظرسازی می‌کنند و خود نظرسازی ‏کردند، گفتند قدرت‌طلبند ‏و خود برای رسیدن به قدرت به هر رطب و یابسی چنگ زدند، با تحمیق و فریب ‏مخالف بودند اما ‏خواستند بالا تا پایین را تحمیق کنند و فریب بدهند و با ادعای شفافیت و عدالت، تا جایی ‏که می‌شد قانون را زیرپا بگذارند گذاشتند.‏ من کنار خودجوش‌ها می‌ایستم که انقلابی‌اند. خودجوش آن زنی بود که خانواده خود را رها کرد و برای ‌‏تبلیغ به روستاهای مرزی رفت و خودجوش طلبه‌ای بود که ساعت‌ها زیر آفتاب با مردم گفتگو می‌کرد. من ‌‏کنار انقلابی‌ها و حزب‌الهی‌ها می‌ایستم و نه در کنار متحجرین شورشی که برای مقدس‌سازی از خود از ‏همه‌ی سرمایه‌های ‏نظام مقدس گذشتند، حیا و ادب را کنار گذاشتند و از هیچ تهمتی نهراسیدند. کجای این ‏حرکت معنوی است؟ قالیباف را سال‌ها به لجن ‏کشیدند، آقای جاودان را به اهل سقیفه چسباندند و دست ‏در دست افشاگرهای خوارجی‌مسلک و پروژه‌بگیر ‏گذاشتند. حجم بالای رأی‌سلبی‌شان را به خاطر التقاط ‏متحجرانه‌شان نادیده گرفتند و در ناکامی‌شان از ‏جلب نظر مردم به تحقیر مردم پرداختند. من دست یکایک ‏میلیون‌ها خودجوشی را که به تشخیص خود ‏نسبت فرد اصلح تلاش کردند می‌بوسم اما نمی‌پذیرم و نمی‌گذارم ‏پاجوش‌ها خودشان را تشکل 14میلیونی ‏روایت کنند و بر خود جامۀ تقدس اسلام و انقلاب بکشند و ‏اصالت‌ها را به انحصار خود درآورند.‏ این جریان که ترکیبی زننده از چپ‌گرایی، خوارجی‌مسلکی و تحجر است، از هاله‌ی تقدسی انقلابی حول ‏جلیلی سو‌ء‌استفاده می‌کنند تا هم با اسطوره‌سازی از او امتیاز خود را ‏بالا ببرند و هم از نیروی ناب و پاک ‏حزب‌الهی‌های خودجوش بهره بکشند. اگر بتوانند از جلیلی احمدی‌نژاد ‏دیگر بسازند چنین می‌کنند و اگر ‏بتوانند از رهبری عبور کنند پرهیزی ندارند. این همان انحراف ‏عدالت‌خواهی سال‌های پیش است که ‏نوچنارها تلاش کردند آن را از یک جریان محدود به یک فرهنگ ‏غالب تبدیل کنند. فرهنگی که در آن ‏ناب‌گرایی ظاهربین و متحجرانه همراه با قدرت‌طلبی شورشی و بی‌قید و ‏بی‌اخلاق هیچ چیز جز قبیله‌شان را ‏در امان نمی‌گذارد. عفونت خود را نمی‌بینند و مو را از ماست بقیه بیرون می‌کشند! این همان نهاد قدرت ‏تحجری است که می‌گفتم پشت ‏جلیلی کمین کرده‌ و از او پل ساخته است. حال ما با یک هسته‌ی سخت ‏مواجهیم که توانسته اخلاق کریه عدالتخواهی ‏خوارجی را با داستان‌سازی رمانتیکِ جنگ فقر و غنا ‏زبان‌دار کند و با تمامیت‌خواهی اسلام و انقلاب را به ‏نام خود سند بزند و همه را جز خود به زیر بکشد. ‏همانگونه که امروز نجات جلیلی ضروری است، حفظ ‏حریم نیروی پاک و معنوی حزب‌الهی نیز مسئولیت‌آور ‏خواهد بود.‏ حزب‌الهی‌ها نیک می‌دانند هرگز با مرکب باطل به مقصد سعادت نخواهند رسید.‏ @Mahdi_Takallou
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم‌ی که به عنوان یک هیئت در تهران منتشر شده و بی‌حجاب‌ها در آن حضور دارند
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه/ جلسۀ دوم 🔸 تحجر، یکی از دلایل عاقبت به خیر نشدن 🔸 غرور به حقانیت، عامل تحجر است استاد در هیئت میثاق با شهدا یکی از دلایل عاقبت‌بخیر نشدن آدم‌ها، تحجر است. یکی از ریشه‌های تحجر این است که آدم به خاطر اینکه برحق است احساس تکبر، عُجب یا غرور بکند. مرحوم آیت الله شاه‌آبادی - استاد عرفان امام خمینی(ره)- مشکل جامعۀ مؤمنین را در غرور به حقانیت می‌دانستند. تعبیر غرور به حقانیت مربوط به زمانی است که مؤمنین غریب، ضعیف و مظلوم بودند و زیاد جای غرور نبوده است، ولی امروزه که آن غربت و ضعف برطرف شده، خیلی بیشتر باید نگران غرور به حقانیت بود. از نظر زمانی ما بیشتر در معرض غرور نسبت به حقانیت هستیم. غرور نسبت به حقانیت، تصلّب و تحجّر ایجاد می‌کند. و دیگه نمی‌توان اطراف و اسرار پیچیدۀ همان حق را درک کرد؛ مخصوصاً وقتی که علم با دین آمیخته بشود. اهل علم به نوعی در معرض تکبر و تحجر هستند، اهل دین هم به نوعی دیگر در معرض تکبر هستند. عُجب یکی از وجوهِ تکبر است. عُجب آفت عبادت است و انسان طرفدار حق، عُجب پیدا می‌کند. 👈🏻 ادامۀ متن: @panahian_text 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷ @Panahian_ir
تاریخ تکرار می‌شود؟ در جنگ صفین، جنگ با معاویه بود؛ اما گروهی از انقلابی‌ها، تشخیص اشتباه دادند و جنگ برده را به شکست کشاندند و علی را عزل و معاویه را به حکومت رساندند در جنگ نهروان، همان گروه از انقلابی‌ها از رهبری هم عبور کردند که او انقلابی نیست و در نهایت علی(ع) آنها را برای همیشه از صفحه تاریخ اسلام پاک کرد