💥روایت استاد دینانی از سه فیلسوف اسلامی معاصر:
🔻 مرحوم [آیت الله سید ابوالحسن] #رفیعی_قزوینی بسیار محافظهکار بود و میخواست در چارچوب سنت [تاریخ فلاسفه] بماند.
من در مورد آقای [علامه سید محمدحسین] طباطبایی بارها گفتهام که او یک آزاداندیش به تمام معنای کلمه بود.
او ضمن احترامی که به سنت داشت، برایش اصلا مهم نبود که چیزی را که در گذشته بوده، حفظ کند.
البته تا آنجا که معقول بود، حفظ میکرد اما اگر خودش سخن تازهای داشت، میگفت.
🔸علامه [ #طباطبایی ] بالاخره اکتشافاتی نیز دارد؛ درست است که رژیم #ملاصدرا را نتوانسته است که دگرگون کند و نظام تازهای بیاورد اما حرفهای تازه زیاد دارد و از گفتن آنها هم ابا نکرده است.
این خیلی مهم است.
از همه این ها گذشته، آقای طباطبایی گوش شنوا داشت. ما هرچه میگفتیم گوش فرا میداد و برای حرفهای تازه گوش شنیدن داشت.
اما با سید ابوالحسن رفیعیقزوینی ما هیچ حرفی خلاف حرف ملاصدرا نمیتوانستیم بزنیم. اگر از غرب میگفتیم که ایشان به تندی برخورد میکرد. ما که شاگردش بودیم، نمیتوانستیم حرفی خلاف عقیدهاش بزنیم ولی آقای طباطبایی هرچه میخواهد، دل تنگت بگو؛ در او بود!
🔹آقای [سید جلالالدین] #آشتیانی هم حافظ سنت بود. او هم چیز تازه ندارد.
آشتیانی در احاطه به متون فلسفی خیلی قوی بود و شاید در اسفار کمنظیر بود.
آثار را دیده و خوانده بود و خوب میفهمید؛ در این شکی نیست ولی اصلاً اهل ابداع و ابتکار نبود و میل هم نداشت. روشاش درست مثل روش آقای رفیعیقزوینی بود تا روش آقای طباطبایی و به همین علت او [#علامه_طباطبایی] را نمیپسندید
💥ولی من با صراحت تمام آقای طباطبایی را بیشتر میپسندم.
📚 آفاق معرفت در سپهر معنویت؛ گفتگوی حامد زارع با غلامحسین ابراهیمی #دینانی، انتشارات ققنوس، سال ۱۳۹۶، چاپ اول، ص ۱۱۰- ۱۰۸
#نوآوری_ها
#تراجم_علما
#خاطرات_علما
کشکول ناب حوزوی
🆔 @h_falahati
💥فلسفه اسلامی اصالت دارد
🎤 استاد منوچهر #صدوقی_سها :
🔹اولین کسی که حصار مستشرقین را شکانده است در اینکه فلسفه اسلامی عین فلسفه یونانی است، مرحوم #شیخ_عبدالکریم_زنجانی است که در کتاب شریف «دروس الفلسفة» که 110 سال پیش در عراق چاپ شده است، انصافا به اثبات میرساند که فلسفه اسلامی در قبال فلسفه یونانی مستقل است. چون مرحوم زنجانی با فضلای مصر مربوط بوده است در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره، کنفرانسی برگزار میکند با حضور مرحوم شیخ عبدالمصطفی عبدالرزاق که شیخ فلاسفه عصر خود در مصر بوده است.
🔸مرحوم زنجانی در حضور طه حسین و مصطفی عبدالرزاق، با موضوع تطور فلسفه اسلامی در ایران و نجف سخنرانی میکند. طه حسین بلند میشود و دست شیخ زنجانی را میبوسد و میگوید اولین و آخرین دستی است که میبوسم. چون از بیانات شیخ به اندازه زیادی شگفت زده شده بود در نفی این توهم مستشرقان که فلسفه اسلامی اصالتی ندارد.
🔹بعدها عبدالمصطفی رزاق کتاب «تمهيد لتاريخ الفلسفة الإسلامية» را مینویسد و بعدا هم چند نفر از شاگردان شیخ، کتابهای بسیار قابل توجهی نوشتهاند. مرحوم دکتر ابراهیم مدکور در کتاب «في الفلسفة الإسلامیة» و برخي ديگر از بزرگان، پنبه اين افسانه را که فلسفه اسلامی همان فلسفه یونانی است که فقط از راست نوشته میشود، زدهاند و بطلان این معنا را ثابت کردند. اما خوشبختانه مرحوم عبدالجواد #فلاطوری هم در این باره قیام کردند و کتابی نوشتند که خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شد.
منبع
#تراجم_علما
#فلسفه_اسلامی
#فلسفه_فلسفه_اسلامی
کشکول ناب حوزوی
🆔 @h_falahati
💥گر لحمک لحمی ز حدیث نبوی هی کی، صل على نام علی بی ادبی هی
✍آیت الله سید کاظم #ارفع:
برخی از اهل سنت صلوات را برای غیر از پیامبر (صلی الله علیه واله) جایز ندانسته و آن را جسارت به مقام نبوت به حساب میآورند. براساس همین نگاه، هنگامی که شهید معروف علامه قاضی نورالله شوشتری قدس سره صاحب کتاب ارزنده «احقاق الحق» در موقع ذکر نام امام اميرالمؤمنين على (علیه السلام) الكلمه «عليه الصلاة و السلام» را بر زبان آورد، بر ضد او بسیج شدند و به اصطلاح جهت دفاع از پیامبر (صلی الله علیه واله) بپا خاستند و فتوای مباح بودن خون وی را صادر کردند. و در این باره طوماری تنظیم کردند و نزد علماء معروف وقت برده و از هر یک از آنها امضاء میگرفتند. یکی از علماء بزرگ اهل سنت از امضاء این طومار خودداری کرد و چون آنان میخواستند این طومار را برای شاه وقت هندوستان «اکبر شاه تیموری» ارسال بدارند، این اندیشمند بزرگ اهل سنت که از امضاء آن طومار خودداری ورزید به جای امضاء روی طومار این بیت را نوشت:
گر لحمک لحمی ز حدیث نبوی هی
کی، صل على نام علی بی ادبی هی
هنگامی که شاه طومار را ملاحظه کرد و چشمش به این بیت افتاد از اعدام علامه ششتری چشم پوشید.
📚درنگستان : هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست ، ص ۵۲۲ به نقل از احقاق الحق ج ۱ ص ۱۵۸ و ص ۱۶۰
#تراجم_علما
کشکول ناب حوزوی
🆔 @h_falahati
💥انصاف اخلاقی در بحث!
مرحوم خوانساری در کتاب «روضات الجنات» ج 6 ، ص 81 در ضمن شرح و ترجمۀ احوال ملاّ محمّد محسن #فیض كاشانی گويد:
و مِن جملة مَن كان ينكِر عليه أيضًا كثيرًا ، من علمآءِ زمانه هو الفاضلُ المحدِّثُ المقدَّس المولي محمّد طاهر القمّيّ ، و صاحبُ كتاب «حجّة الإسلام» و غيرِه . و إن قيل أنّه رجَع في أواخرِ عمرِه من اعتقادِ السّوٓءِ في حقِّه ، فخرَج من قمٍّ المباركة الي بلدة كاشان للاعترافِ عنده بالخلاف و الاعتذارِ لدَيه بحُسن الإنصاف ماشيًا علي قدمَيه تمامَ ما وقَع منالبلدَين مِن المسافة إلي أن وصَل إلي بابِ داره و انافه ، فنادَي: يا محسنُ قد أتاك المُسيٓءُ! فخرَج إليه مولانا المحسنُ و جعَلا يَتصافحان و يَتعانقان و يَستحلُّ كلٌّ منهما مِن صاحِبه . ثمّ رجَع من فَوره إلي بلدِه ، و قال: لم اُرِدْ من هذه الحرِكةِ إلاّ هضمَ النّفس و تدارُكَ الذّنب و طلبَ رضوانِ الله العزيزِ الوَهّاب.
#تراجم_علما
#سیره_علما
#اخلاق
کشکول ناب حوزوی
🖋 برخی تعابیر بکارگرفته شده توسط علماء در کتبشان که به تعریض و کنایه به قائل قولی گفته شده است، بعید نیست غیبت باشد یا دلالت بر تنقیص افراد داشته باشد! در صورت صحت انتساب و این تعابیر دون شأن مقام علم و عالم است.
مانند برخی متفلسفین!
برخی متفقهین!
برخی از مبتدئین!
برخی مدعیان!
برخی از محدثین!
برخی از منتسبین به علم!
وقتی نقل قول و نقدی زده می شود باید صرفا قول با امانت نقل گشته و با فهم خود در نهایت دقت نقد گردد.
استاد آیت الله سبحانی بارها در درس در نقد کلام بزرگان از تعبیر(یلاحظ علیه) استفاده می کردند و می کنند.
مرحوم آیت الله مصباح ره از تعبیری استفاده می کردند که عجیب بود! (می فرمودند ما در اینجا نفهمیدگی داریم!)
این دقتها تفاوت بین اخلاق نمایی و تجسم اخلاق است.
رحمةاللهعلیهما و کثّرالله امثالهما
🆔 @h_falahati
🔺روایت کامل ماجرای مخالفت مرحوم آیت الله #سید_ابوالحسن_اصفهانی با تدريس عمومی فلسفه و علوم روز در نجف اشرف از زبان آیت الله #شبیری_زنجانی
📚جرعه از دریا، ج2، ص ۵۶۰ و ۵۶۱
#تراجم_علما
💎کشکول ناب حوزوی 🔻
#ضرورت_فلسفه
#نقد_روحانیت
🆔 @h_falahati