هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
🌏 #دفاع_مقدس
برای #آستین_خالی شهید #حاج_حسین_خرازی
دستت کجاست؟! از چه، خالی ست آستینت؟!
بس پاسخ شگفتی ست لبخند دلنشینت
آن شب به خاک افتاد اما از آسمانها...
ماه و ستاره چیدی با دست اینچنینت
بین تو و اباالفضل رازی مگوست انگار
سر بند "یاحسین" است وقتی که برجبینت
دست تو بر لب مرز جا مانده تا که دشمن
دیگر طمع نورزد بر خاک سر زمینت
از مذهبت چه پرسم؟! از دین تو چه گویم
عشق است مذهب تو دلدادگی ست دینت
با هر نسیم تردید دنیای ما به هم ریخت
اما تو ایستادی با کوهی از یقینت
معلوم بود از اول پر می کشی از این خاک
مین بود و تیر و ترکش وقتی که همنشینت
آه ای مسافر من، در این سفر در این راه
دستت پر است، هر چند خالی ست آستینت
#حسن_زرنقی
پ ن: شهیدی که ناخواسته دوستش دارم
✅ @h_zarnaghi
گفت و گو پیرامون شعر دفاع مقدس و شعر خوانی در رادیو تبریر
از امروز (شنبه)به مدت چهار روز از ساعت ۱۳
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
🔸🔸دفاع مقدس
♦️ #وقتی_مهتاب_گم_شد
متاثر از کتاب #وقتی_مهتاب_گم_شد خاطرات #شهید_علی_خوش لفظ و به یاد تمام شهدایی که در این کتاب از آنها نام برده شده است و به یاد #شهید_علی_چیت_سازان که می گفت برای عبور از سیم خار دار اول باید از سیم خاردار نفست عبور کنی...
🔸🔸🔸
به زیر نور ماه آن شب شمردم زخم هایت را
تو و مهتاب و مین اما ندیدم دست و پایت را
تنت را در میان خاک و خون ها یافتم اما
نمی یابم در این صحرا سر از تن جدایت را
مرا از آن سوی معبر به خود میخواندی اما من...
میان تیر و ترکش باز گم کردم صدایت را
شهادت آرزویت بود و با شب گریه های خود
به گوش آسمان ها می رساندی این دعایت را
چه آسان از میان سیم های خاردار نفس
گذر دادی رساندی تا خدا روح رهایت را
شهید من! رفیق لحظه های تلخ و شیرینم ...
چه میشد با خودت میبردی آن شب مبتلایت را
✍ #حسن_زرنقی
#شهید #شهادت #دفاع_مقدس
#شهید_علی_خوش_لفظ
#شهید_علی_چیت_سازان
#وقتی_مهتاب_گم_شد
#مهتاب_مین_من
✅ @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 من مهدی باکری نیستم!
@h_zarnaghi
هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
♦️ #مهدویت
🔸🔸
در زمان ظهورت
هنوز در دل این جاده مانده خط عبورت
هنوز می وزد از هر کرانه عطر حضورت
هنوز پرده نشینی و گوشه گوشه ی عالم
پر است از تو و از نغمه های شور و شعورت
تو آفتابی و دردا که در زمانه ی تردید
شبیه شب پره ها چشم بسته ایم به نورت
و یا که از سر عادت غروب جمعه ی خود را
به یک سلام عجولانه کرده ایم مرورت
امیر قافله ما را ببخش اگر که نبودیم
در این زمانه ی تنهایی تو سنگ صبورت
اگر چه چشم به راه توایم باز دعا کن
که اهل کوفه نباشیم در زمان ظهورت
✍ #حسن_زرنقی
#شعر_انتظار
✅ @h_zarnaghi
🔸#دفاع_مقدس
🔸🔸 شهید
از بس که زخم های تنت را شمرده ایم
ما نیز با تو زخم پی زخم خورده ایم
هر شب دل شکسته ی ما می بری هنوز
از لحظه ای که دل به نگاهت سپرده ایم
آن خنده های صاف و صمیمی و ساده را
آخر که گفته است که از یاد برده ایم؟!
ای خوش به حال تو که شهیدی و زنده ای
ای وای ما که دیر زمانی ست مرده ایم
ما را ببین که بی نفس گرم آفتاب
در تنگنای سرد زمانها فسرده ایم
با صد هزار جلوه شکفته گل از گلش
وقتی به باغ یخ زده نام تو برده ایم
کی میشود که از دل ما عقده وا کنی؟!
مایی که بغض کهنه ی در خود فشرده ایم
✍ #حسن_زرنقی
#شهید
✅ @h_zarnaghi
🌻به عشق حضرت رسول و ام المومنین خدیجه(س)
تو را در عشق بی معناست غرق خویشتن بودن
تویی و مصطفی معنای یک جان در دو تن بودن
به دنبال دلت صحرا به صحرا رفتی و آخر
رسیدی بر سر کوی نبی از بی وطن بودن
تجارت بعد از این سودی ندارد بگذر از خیرش
تو را کافی ست تنها با محمد هم سخن بودن
که بودی تو؟! همانا شیر زن بودی به شهری که ...
به چشم مردمانش شرمساری بود زن بودن
تمام آرزویت بود و آخر سر محقق شد
به جان و مال خود مانند حیدر بت شکن بودن
نه هرکس میتواند چون تو ام المومنین باشد
دلی میخواهد آتشناک، شمع انجمن بودن
در آیین بهاران هر کسی را این سعادت نیست
به باغ مصطفی گلهای عصمت را چمن بودن
تو که با جان و مالت یاور دیرین دین هستی
به چشم عاشقان تنها تو ام المومنین هستی
#
به اسلام از همان اول زبانزد بوده ایمانت
همین ایمان سبب شد فاطمه پرورد دامانت
در آن صحرای سوزان تا که فهمیدی محمد را
به لبخندش شکفتی و بهاران شد زمستانت
و با هر "اشهد انُّ..."رهایی، غرق پروازی
که پیش از این زمین و آسمانها بوده زندانت
و حالا خانم ِ آن خانه ای هستی که بعد از این
به هر شام و سحر خیل ملائک هست مهمانت
چنان دار و ندارت را به راه دوست بخشیدی
که تا امروز هم تاریخ اسلام است حیرانت
فقط از درهم و دینار نگذشتی در این سودا
به پای عشق خود حتی گذشتی از سر جانت
تو دارایی خود را خرج دینداری ما کردی
و حالا مادر مایی و ما بچه مسلمانت
چه توفیقی ست ما را ! همسر پیغمبر مایی
نه تنها همسر پیغمبر ما، مادر مایی
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #حضرت_خدیجه علیهاالسلام | #ام_المومنین
✅ @h_zarnaghi
#پاییز
پاییز آمده ست که بارانی ام کند
دلتنگ روزهای گل افشانی ام کند
پاییز آمده ست که با لحن برگ ها
در چشم باغ محو غزلخوانی ام کند
یکبار دیگر آمده در راه مدرسه
با شور و شوق طفل دبستانی ام کند
یا در کنار پنجره شاعر کند مرا
با چند بیت قصد پریشانی ام کند
با شاخه های خشک مرا نیز بشکند
آماده ی اجاق زمستانی ام کند
شاید به مرگ، زنده کند جان مرده ام
شاید که جان تازه ای ارزانی ام کند
کو آن نسیم روح نواز بهاری ام ؟!
صبحی گذر به بی سر و سامانی ام کند
کاش ای بهار گمشده وقتی که می رسی
تقدیر پیش پای تو قربانی ام کند
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ #دفاع_مقدس
♦️ #آقا_مهدی
🔸🔸
#دفاع_مقدس
چه می دیدی؟!
بگو با من که در آن روز و در آنجا چه می دیدی ؟!
شهید من! میان تیر و ترکش ها چه می دیدی ؟!
همان جایی که می گفتی بیا احمد بیا احمد
روایت کن که در آن صحنه ی زیبا چه می دیدی ؟!
نسیم رحمت آنجایی که پس زد پرده دنیا
بگو آن لحظه ها در عالم بالا چه می دیدی ؟!
در آن گودال و آن صحرا، میان آتش و خون ها
به غیر از صحنه های سرخ عاشورا چه می دیدی ؟!
چه می دیدی که رفتن را به ماندن ها نمی دادی
پس از آن روزها در طالع فردا چه می دیدی؟!
بگو، دیروز از آن بالا بلندی های معبرها
از این آشفته حال و روزهای ما چه می دیدی؟!
#
شهید من! شهید من! که هم آغوش امواجی...
مگر در بی کرانی های آن دریا، چه می دیدی؟!
✍ #حسن_زرنقی
#شهید_من
#شهید_مهدی_باکری
#آقا_مهدی
#عملیات_بدر
#چه_میدیدی
#جاده_الاماره
#دجله
✅ @h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
#پاییز پاییز آمده ست که بارانی ام کند دلتنگ روزهای گل افشانی ام کند پاییز آمده ست که با لحن برگ ها
کاش ای بهار گمشده وقتی که می رسی
تقدیر پیش پای تو قربانی ام کند
@h_zarnaghi
🔸🔸🔸
وحدت
این کعبه همان قبله ی ایمان من و توست
این مشعل افروخته قران من و توست
"جمعیت آزاده ما نگسلد از هم"
تا نام خدا رشته ی پیمان من و توست
روشن به اذان است و نماز است چراغش
این خانه ی آباد که ایران من و توست
کی سست شود پایه ی دیوار و دری که
آذین شده با عکس شهیدان من و توست
آری وطن من، وطن تو، وطن ماست
این خاک که آمیخته با جان من و توست
برخاسته از خاطر آشفته ی دونان
بادی که پی زلف پریشان من و توست
آن چشم که بسته ست به شادی من و تو
گریان شده با هر لب خندان من و توست
از جان نهراسیم که سودای شهادت
آغاز من و توست نه پایان من و توست
یک روز به هر قله بر افراشته گردد
این پرچم سرخی که به دستان من و توست
✍ #حسن_زرنقی
#وحدت
#ایران_قوی
#جهان_اسلام
✅ @h_zarnaghi
♦️♦️
تو هیبت آفتابی و شب پره ها
از عکس تو نیز در هراس اند هنوز
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قهرمان_ملی
✍ #حسن_زرنقی
✅ @h_zarnaghi
♦️🔸♦️🔸♦️
#قهرمان_ملی
از شانه های چون دماوند تو می ترسند؟!
یا اینکه نه ...از طرح لبخند تو می ترسند؟!
تو اهل روضه بوده ای و این یزیدی ها
از چشم های آبرومند تو می ترسند
از "کلنا عباسک یا زینب" ات، آری
از معنی زیبای سربند تو می ترسند
این کافران و مشرکان بر روی لب هایت
از نام نامی خداوند تو می ترسند
ما را تو فرزند خودت خواندی و بدخواهان
از این همه آماده فرزند تو می ترسند
پرسیده اند از این و آن و در شب حمله
از خشم طوفانی اروند تو می ترسند
آنها از این خاک عزیزی که حرم خواندی
آنها از ایران برومند تو می ترسند
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
✍ #حسن_زرنقی
✅ @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سردار مهربان ما🔸
کوهی و... سیل و طوفان تو را می شناسند
دشتی و... باد و باران تو را می شناسند
چشمه ای و به صحرای لب تشنگی ها
آهوان پریشان تو را می شناسند
آی آغوش امن پر از مهربانی
کودکان هراسان تو را می شناسند
نه مدیران آسوده ی پشت میزی
بلکه مردان میدان تو را می شناسند
در دل کوه هاشان صدای تو باقی ست
روستاهای کرمان تو را می شناسند
خط به خط ِ حلب ،سامرا، غزه، مثل...
فکه و حاج عمران تو را می شناسند
کاش من نیز بشناسمت قبل مرگم
ای که خیل شهیدان تو را می شناسند
#حاج_قاسم
#قهرمان_ملی
✍ #حسن_زرنقی
✅ @h_zarnagh
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
🔸سردار مهربان ما🔸 کوهی و... سیل و طوفان تو را می شناسند دشتی و... باد و باران تو را می شناسند چش
هر بار در حصاری از آغوش امن تو
آن کودک یتیم که خندید عید شد
#زرنقی
@h_zarnaghi
[فلسطین]
♦️🔸♦️
هر طرف آیات والزیتون و والتین ریخته
در کنار این قفس پرهای خونین ریخته
دور این گلزار را دیوار می سازند و باز
عطر و بویش آنسوی این سست پرچین ریخته
سوخت جان باغ از بس در شبیخون خزان
بر سر هر غنچه آتش های سنگین ریخته
شرم بادا بر مسلمانی که با بی غیرتی
آبها در آسیاب دشمن دین ریخته
نیست اسرائیل بعد چند سال و تا ابد
در پی نامش هزاران ننگ و نفرین ریخته
موج خواهد زد شکوه خصم را خواهد شکست
این همه خون ها که دشمن در فلسطین ریخته
شعر من را که دعایی بود بر آزادی اش
از لب حتی ملائک ذکر آمین ریخته
#حسن_زرنقی
#فلسطین_غزه
#قدس
@h_zarnaghi
🔸♦️🔸
#اسب_باخته
خوب ثابت کرد بر سازشگران طوفان ما
لشکر شیطان فقط از کاه کوهی ساخته
ما که می گفتیم از اول آدم عاقل مگر؟!
شرط بندی می کند بر روی اسب باخته
#حسن_زرنقی
#طوفان_الاقصی
✅ @h_zarnaghi
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
[فلسطین] ♦️🔸♦️ هر طرف آیات والزیتون و والتین ریخته در کنار این قفس پرهای خونین ریخته دور این گلزا
موج خواهد زد شکوه خصم را خواهد شکست
این همه خون ها که دشمن در فلسطین ریخته
#زرنقی
@h_zarnaghi
هدایت شده از علی مقدم
ما در چه شماریم، که خورشید جهانتاب
گردن به تماشای تو از صبح کشیده است
#صائب_تبریزی
هدایت شده از شعر هیأت
#مقاومت_اسلامی
#فلسطین
#غزل
🔹چرا سکوت کنم؟🔹
مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است
چرا سکوت کنم سینهام پر از سخن است
برای من اگر انسانم و مسلمانم
جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است
هنوز هم که هنوز است خوننوشتۀ «قدس»
برای پیکر اسلام نقش پیرهن است
به آتشی که برافروختهست باد خزان
چه غنچهها که زبانبسته گرم سوختن است
ببین مقابلۀ تانکها و انسان را
کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟
جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم
به روی شانۀ شهری شهید بیکفن است
مگر پرندۀ ما از قفس چه می خواهد؟
تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است
📝 #حسن_زرنقی
🌐 shereheyat.ir/node/4661
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از محسن قنبریان
مگر نه اینکه همان #طفل_غزه طفل من است
چرا سکوت کنم سینه ام پر از سخن است
برای من اگر انسانم و مسلمانم
جوانِ جان به کف غزه نیز هم وطن است
(حسن زرنقی)
#غزه_در_خون
#کودک_کُشی
#انسانیت_کی_بدرد_میخورد؟!
☑️ @m_ghanbarian
🔸قال کلا ان معی ربی سیهدین🔸
#طوفان_الاقصی_غزه
در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست
اما چه باک از این و آن وقتی خدا با ماست
روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم
چشم انتظار ما پس از این صبح فرداهاست
ما با سر و سامان این دنیا نمی سازیم
سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست
تاریخ می داند که ظالم سوز شد آخر
هر شعله ی آهی که از جان های ما برخاست
طوفان به پا کرده ست اینک آه مظلومان
یک شمه از هر آه ما طوفان الاقصی ست
هر چند دنیایی دلش با غزه است اما
کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست
این کربلای زخمی هم روزگار ما
هر لحظه اش در خاک و خون ها ظهر عاشوراست
اما در این شب ها دلم قرص است با ماهی
ماهی که از هر گوشه ی این آسمان پیداست
می آید و می گیرد از افتادگان دستی
مردی که بر پیشانی اش سر بند یازهراست
#حسن_زرنقی
✅ @h_zarnaghi
🔸🔸 #غزه
تا کی سکوت و صبر باید آی انسان ها؟!
پس کی مسلمانی به کار آید مسلمان ها ؟!
فوج کبوتر را به خاک و خون نمی بینید ؟
آخر چرا اینگونه در خوابید وجدان ها ؟!
در هر طرف فواره ی خون است و خاکستر
می آید اخباری که از جمع پریشان ها
پرپر شدند و سوختند و سوختند آخر
گلبرگ های تازه در این سرب باران ها
آن غیرت و همت که می گفتیم در ما کو؟!
کو حاج قاسم ها؟ کجا رفتند چمران ها ؟!
حتما که جولان می دهند این گرگ های هار
وقتی که از شیران خود خالی ست میدان ها
دنیا جلودارش نخواهد بود روزی که
برخیزد از آه فلسطین باز طوفان ها
#حسن_زرنقی
۲۶ مهر
✅ @h_zarnaghi