#مثال_روشن_در_عشق_سوختن
اگر ردیف و اگر روح شعر من زهرا ست
بخوان به شور که شیرینی سخن زهرا ست
بهار شعر مرا واژه واژه در غزلم
گل محمدی و یاس و نسترن زهرا ست
به هر کرانه ی دشت بلا که می نگرم
به هر شقایق خونین جگر چمن زهرا ست
پرنده ای که بلند آشیانه است و دمی
به دام و دانه ی دنیا نداده تن زهرا ست
همان کسی که برای رضای حق به گدا
شب عروسی خود داده پیرهن زهراست
در آن سکوت وقیحانه بعد پیغمبر
به خطبه های رسولانه بت شکن زهرا ست
نوشته بر در و دیوار خانه ی حیدر
-مثال روشن در عشق سوختن- زهرا ست
بهشت گوشه ای از خانه ی گلین علی ست
برای خانه ی مولا اگر که زن زهرا ست
#حسن_زرنقی
#فاطمیه
@h_zarnaghi
#شعر_انتظار
#غزل
#یلدا
🔹خزان جدایی🔹
مرا شکوفه بخوان و مرا بهار بخوان
بهار سوخته از رنج روزگار بخوان
بیا و در شب یلدای دوریات ای عشق!
دل مرا که چنین خون شده، انار بخوان
کجا ببینمت، آخر نشانی تو کجاست؟
بیا و منتظران را سر قرار بخوان
مرا که بر سر راهت نشستهام عمری
به راهِ آمدنت لااقل غبار بخوان
به دور از تو گرفتار در حصار شبم
مرا به آن سوی این سیم خاردار بخوان
از این خزان جدایی دلم به تنگ آمد
بخوان، مرا به شکوفایی بهار بخوان
📝 #حسن_زرنقی
✅ @ShereHeyat
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D8%BA%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87
روزنامه آذربایجان / بخش فرهنگ و هنر / ۲۹ آذرماه ۱۴۰۲
شعر از : حسن زرنقی
با من بسوز ...
#غزل
#زمستان
پاییزمان گذشت و زمستانمان رسید
باران به شیشه یخ زد و بورانمان رسید
تاراج رفت اگر به خزان تاج و تخت ما
شولای برف بر تن عریانمان رسید
باریده است آینه در کوچه باغ ما
آری زمان آینه بندانمان رسید
ای کوچه ها که تنگ دلی ها کشیده اید
آغوش وا کنید که مهمانمان رسید
این ابرهای درهم درد آشنای ما
آخر به داد حال پریشانمان رسید
بر لب هنوز خنده ی خشکیده ای که هست!
بر دل اگر چه داغ فراوانمان رسید
ای شاخه ی بریده ی از باغ آرزو
با من بسوز لحظه ی پایانمان رسید
گل می کنیم باز زمانی که ای بهار
بر شاخه ی بلند تو دستانمان رسید
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
بگیر زیر پَر خود، عزیز دار چو جانت
چهار دستهگلی را که پیش توست امانت
که بودهای که علی گفت جای فاطمه باشی؟!
که بودهای تو؟! که پیدا نبوده است کرانت
چه صادقانه شریک غم علی شده بودی
چه عاشقانه شدی مادر امام زمانت
رسیدهای به مقامی که راه عرش خدا را
به خشت خشتی از این خانه دادهاند نشانت
چه خانهای که به هر لحظه در معیت زینب
به روی شانهی جانت خوش است بار گرانت
حسین را به ابوالفضلِ خود سپردی و رفتند
فدای حس غریب تو و دلِ نگرانت
چهار فصل بهارت چقدر سبز گذشت و...
چقدر سرخ رسیده چهار فصل خزانت
✍ #حسن_زرنقی
#ام_البنین_س
#حضرت_عباس
@h_zarnaghi
همراهان گرامی
لطفا در صورت امکان به اشتراک گذاری مطالب کانال با ذکر منبع(لینک کانال) که در انتهای هر مطلب نوشته میشود همراه باشد
👇👇
@h_zarnaghi
از همراهی شما و نظرات ارزشمندتان صمیمانه سپاسگزارم 🌺🌺
برای #حاج_قاسم و #سید_رضی
پر می کشند سوی تو یاران یکی یکی
از اشک و آه قافله داران یکی یکی
تا قامت صنوبری ات شد دوتا دوتا
پاییز میشوند بهاران یکی یکی
این لاله ها که رنگ خدایی گرفته اند
گل کرده اند در شب باران یکی یکی
تشریح می کنند به صدها زبان زخم
اندوه داغ های فراوان یکی یکی
در امتداد خون تو حالا گذشته اند
یاران با وفای تو از جان یکی یکی
در هر طرف حماسه تشییع شان ببین
بر شانه های محکم ایران یکی یکی
از خود گذشته اند و به دریا رسیده اند
این سرخ رودهای خروشان یکی یکی
رفتند تا به وقت خودش سر بر آورند
چون کوه از میانه ی طوفان یکی یکی
یا نه... کنار پنجره در صبح روشنی
زیبا شوند در دل گلدان یکی یکی
آری هنوز منتظر روز رجعتیم
روزی که می رسند شهیدان یکی یکی
#حسن_زرنقی
#مردان_میدان
@h_zarnaghi
هدایت شده از رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همان کوهی همان بشکوه نستوهی که ما
شانه هایت را فقط در روضه لرزان دیده ایم
#حاج_قاسم
#زرنقی
❤️#یاد
@h_zarnaghi
#حاج_قاسم
#شهید_القدس
پرنده بودی و در سر هوای پر زدنت
ولی به گرد تو دامی تنیده بود تنت
گسست دام تنت پر زدی و زیبا بود...
میان آتش و خون لحظه ی رها شدنت
چراچنین شده ای؟! از چه غرق درخونی؟!
مگر چه بوده گناهت؟! دفاع از وطنت
مدافع حرمی تا همیشه چونکه خدا...
نوشته نام حرم را به روی پیرهنت
در این بهارِ پس از تو کسی نخواهد دید
به لطف سرخی خون تو زردی چمنت
جوانه می زنی از خاک و سبز می مانی
لباس سبز تو اکنون که می شود کفنت
#حسن_زرنقی
@h_zarnaghi
هدایت شده از علی
https://www.azarbaydgan.ir/topic/detail/%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D9%8A%E2%80%8C%DA%A9%D8%B4%D9%86%D8%AF-%D8%B3%D9%88%D9%8A-%D8%AA%D9%88
روزنامه آذربایجان / صفحه هنر و ادب / مورخه ۹ دی ۱۴۰۲
شعر از :حسن زرنقي