eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
برایت چه بخواهم ز "خدا"؟ بهتر از اینكه خودش پنجره ی باز اتاقت باشد عشق محتاج نگاهت باشد،خلق لبریز دعایت باشد...و دلت تا به ابد وصل خدایی باشد که"همین نزدیکیست" 🍂
[ حدیث دل ]
دلم که برایت تنگ می شود بارانی بلندم را می پوشم راه میفتم درون خیابان تنهایی بدون چتر زیر آسمان پایی
و گاهی شعر بهانه‌ای می‌شود، برای توجیه تمام بی‌خوابی‌هایم. تا "تو" را در قافیه‌هایم ببینم، بِشُمارم، و آرام در خیالت بخوابم... 🌙 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فکرِ مُلک دل ما کن که خراب است ، خراب.. 🍂
[ حدیث دل ]
یک زندگی کم است ! برای آن‌که تمام شکل‌های دوستت دارم را با در میان بگذارم ... می‌خواهم هر صبح که پنجره را باز می‌کنی آن درخت روبه‌رو من باشم فصل تازه من باشم آفتاب من باشم استکان چای من باشم و هر پرنده‌ای که نان از انگشتان تو می‌گیرد ... یک زندگی کم است برای شاعری که می‌خواهد در تمام جمله‌ها دوستت داشته باشد 🍂
چون سیب رسیده ای رها شده در رویا با رود می روم کاش شاخه ای که از آب می گیرم دست تو باشد. 🍂
‏أريد قلبا اكبر لأحبك كما يليق بك برای دوست‌داشتنت به قلب بزرگتری احتیاج دارم تا تو را آن‌گونه که شایسته‌ی توست، دوست بدارم ♥️ 🍂
{و یهدیك الله شخصاً کأنه الشطر الآخر من روحك و کأن الله خلقك أنت فے روح أخرے }...🥺✨ خداوند فردی را به تو عطا مے کند گویی که نیمه ی دیگر توست و گویی که خداوند تورا در روحے دیگر خلق کرده است .. :)🧡🦋 🍂
[ حدیث دل ]
آخـرین‌ها را یڪی یڪی شـمارش می‌ڪنم آخـرین پاییـزِ قـرن! آخـرین دانہ‌هاے سـرخ انـار! آخـرین برڪَِ زر
جیک جیکِ مستانِ من بودی ! راستش از همان روزهای اول هم فکرِ پاییز بودم هم زمستان اما حیف .. که نمی‌شد بودنت را آغوشت را رج به رجِ داشتنت را انبار کرد ... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای چشم خمارین که کشد سرمه خوابت وی جام بلورین که خورد باده نابت خواهم همه شب خلق به نالیدن شبگیر از خواب برآرم که نبینند به خوابت 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشگل‌ترین شهادت را می‌خواهم اگر جایی بمانی که کسی تو را نشناسد خودت باشی و مولا هم بالایِ سرت بیاید و سرت را بر دامن بگیرد این خوشگل‌ترین شهادت است..:) 🕊🍃 🍂
و هر روز صبح به تو مى‌گويم من از آنِ توأم ...🧡☕️ 🍂
[ حدیث دل ]
و تشرق شمس؛ و احبك، كل يوم أضعاف حب الأمس. خورشید طلوع می‌کند؛ و من هر روز بیشتر از دیروز دوستت م
‌ آفتــــاب... بہ "مزارع قهوه"ے چشم هاے ڪه میرسد صبح مے شود چشم وا ڪن ڪه دلم لڪ زده است براے نوشیدنِ فنجان فنجان عشق... 🍂
[ حدیث دل ]
ها، از صبح اول وقتش، بخواهى نخواهى همه چيز عاشقانه شروع ميشود... از آواز پرندگان بگير تا صداى جاروى رفتگر دوست داشتنى روى برگها همه و همه بودن را صدا ميزنند! هنوز دلت به نيامدن است جانم...؟ 🍂