May 11
خود را چه حقیر ، عبد شیطان کردی
اجحاف به شخصیت انسان کردی
خاکیست که روی صورتت پاشیدی
پنداشته ای که هتک قرآن کردی...!؟؟
ترس از جنجال و زوزه ی سگ...هیهات
از جولان دو روزه ی سگ...هیهات
پنداشته اید ای حقیران...دریا
گردید نجس ز پوزه ی سگ؟؟!!!...هیهات
#علی_آمره
#قرآن_کریم
@hadithashk
کمی مراعاتش کن مویش شکستنی است
شبیه مادرمان پهلویش شکستنی است
دگر تو نیزه نزن بس که از سنان خورده
مگر ندیده ای که نیزه از دهان خورده
هزار تیر به قد کمانش افتادند
همین که دیر رسیدم به جانش افتادند
نفس نفس زدنت را تو از گلو ننداز
برات آب میارم به شمر رو ننداز
جواب گریه ی من خنده های قاتل شد
تو رفتی و حرم تو پر از اراذل شد
تو رفتی و همه ی حس مادری ام رفت
میان ولوله ی خیمه روسری ام رفت
بگو چه کار کنم من مجال دیگر نیست
قسم به جان تو گودال جای مادر نیست
بگو چه کار کنم تا که دست بر دارند
هنوز نقشه ی دیگر به زیر سر دارند
تن شهید من و نیزه و چهل تا نعل
بگو چه کار کنم ای غریب من با نعل
طناب را چه کنم من رباب را چه کنم
بگو که یک تنه بزم شراب را چه کنم
ز گاهواره نپرس از لباس پاره نپرس
ز گوش دخترکان و ز گوشواره نپرس
میان کرب و بلا قتل صبر هم دیدم
کنار خیمه ی تو نبش قبر هم دیدم
#یاسین_قاسمی
#گودال
#محرم_۱۴۰۲
@hadithashk
چه بلایی سرت ای خون خدا آمده است
مادرم پیش تو با هول و ولا آمده است
چشمَم از فرط عطش دود فقط می بیند
عطرِ سیب تن تو راهنما آمده است
من که نه، چاره ی غمهای ربابت را کن
گفتمش تا ته گودال نیا، آمده است
سینه ات عرش خدا نیست مگر ای مظلوم
وسط عرش خدا شمر چرا آمده است
پنج تن گرم عزاداری تو در گودال
ساربان هم وسط بزم عزا آمده است
رفتی و بعد تو یک شهر دم دروازه
در پی دیدن و آزردن ما آمده است
دست بردارِ عزیزان دلت نیست حسین
شمر با قافله تا شام بلا آمده است
بیشتر از دل زینب، سر تو سوخته است
چه بلایی به سر زلف رها آمده است
همه از وضعیت لعل لبت دل خون اند
چوب هم آخر کاری به صدا آمده است
#گروه_شعر_یا_مظلوم
#گودال
#محرم_۱۴۰۲
@hadithashk
شکایت میکنیم از هجر از دوری طولانی..
ولی رد میشویم از تو ازین غربت به آسانی
نه پای کار تو هستیم نه سرباز تو هستیم
فقط مشغول خود هستیم در زنجیر حیرانی
اگر هم گریه ای کردیم حاجت داشتیم از تو
برای غصه هایت نیست این چشمان بارانی
تو ای یوسف نیا کنعان! بمان در مصرِ این غیبت!
تورا هرگز نمیخواهند آدمهای کنعانی
خمیر نان ما بوی تعفن از ربا دارد
که مومن در نمیاید ازین نانهای شیطانی
من از آن روز میترسم که فکر جیب خود باشم
همانموقع به زیر خنجری باشی تو قربانی
من از آنروز میترسم که بین خانه ام باشم
میان شهر باشد با سر تو نیزه گردانی
به حق جد عطشانت دعا کن ما گدایان را
تو آقای فقیرانی تو امید گدایانی..
#مناجات_امام_زمان
#آجرک_الله
#محرم_۱۴۰۲
@hadithashk
از سر شب اضطرابم شد زیاد
بی کسی ات داده صبرم را به باد
یا أخ المظلوم، اشکم ممتد است
سایه ی بالاسرم، حالم بد است
حرف از روز وداع و غم زدی
خیمه ی اصحاب را بر هم زدی
خطبه ات آتش زده بر جان من
حرف رفتن می زنی جانان من؟!
هم قرارم بوده ای، پنجاه سال
هم کنارم بوده ای، پنجاه سال
خندق از چه دور خیمه کنده ای؟!
چه شده آخر؟! مرا ترسانده ای
پشت خیمه ها چه کردی جست و جو؟!
خارها را جمع کردی از چه رو؟!
مشت، بر این خاک می کوبم حسین
حق بده اینقدر آشوبم حسین
من همانم که زمان عقد خود
شرط کردم با تو باشم هرچه شد
این شب آخر به بالینم بمان
ریخته بر هم دلم، قرآن بخوان
خسته ام، رو سوی خالق می کنم
خار در پایت رود دق می کنم
دلهره از غربتت دارم حسین
در نمازم اشک می بارم حسین
در مناجاتم صدایت می کنم
تو نگویی هم دعایت می کنم
یا نرو یا آبرویم را بخر
می روی فردا مرا با خود ببر
لحظه ای کوتاه که خوابیده ای
خواب سگ های درنده دیده ای !
خواب دیدی قاتلت بد کینه داشت
چکمه اش را بر روی جسمت گذاشت
خواب دیدی طبق نقل مصطفی
مبتلا بر پیسی است آن بی حیا
تشنه تا مقتل تنت را می برند
این قبیله پیکرت را می درند
در بر جسمت توقف می کنند
تا سه ساعت هی تعارف می کنند
می شوی ای سرپناهم، بی پناه
سنگ باران می شوی در قتلگاه
روی تل باید ببیند خواهرت
خنجرِ کندی به زیر حنجرت
پیکرت را تا که غارت می کنند
روی سرنیزه بلندت می کنند
اجر و مزدت را سواران می دهند
بر تنت ده اسب جولان می دهند
از نوک نی تا سرت پایین رود
در میان کیسه ای خورجین رود
تا بهشت این نغمه ی چاووش رفت
واحسینا خواهرت از هوش رفت
#وداع
#گودال
#محرم_۱۴۰۲
#محمد_جواد_شیرازی
@hadithashk
سکوت بودم و بانگِ بُکای من برگشت
در این حسینیه حال و هوای من برگشت
گرفته بود گلویم..،میان روضه ی تو
چقدر داد زدم تا صدای من برگشت
عروج آهِ مرا بال جبرئیل نداشت
دمی که ناله به غار حرای من برگشت
کمال معرفتِ روح،کوششِ گریه است
همین که "سعی" نمودم،"صفای" من برگشت
غذای رخوت دنیا سر دلم که نشست
لبی به اشک زدم اشتهای من برگشت
لبم توان تکلم نداشت..،لال شدم
همین که نام تو بردم،قوای من برگشت
همین که فاطمه می رفت..،شور آخر بود...
دم حسین گرفتم..،برای من برگشت
حصیر کهنه ی خود را به روضهخانه که داد...
چِقَدر فرش به این روستای من برگشت
خدابخیر کند..،کاروان به راه افتاد...
ز ترس لرزه به این دست و پای من برگشت
میان آن همه سر..،دختری به زینب گفت:
ببین،ببین..،پدر دلربای من برگشت!
خبر رسید به زینب رباب غش کرده...
دوباره حرمله..،آه ای خدای من..،برگشت
#بردیا_محمدی
#محرم۱۴۰۱
#حرکت_کاروان
@hadithashk
مُصِيبَةً مَا أَعْظَمَها وَأَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِي الْإِسْلامِ وَفِي جَمِيعِ السَّمَاوَاتِ وَالْأرْضِ😭😭😭
ونادتِ العقيلةُ : وا محمّداهْ ، وا أبتاهْ ،
وا عليّاهْ ، وا جعفراهْ ، وا حمزتاهْ ،
هذا حسينٌ بالعراءْ، صريعٌ بكربلاء.
واویلا
آن نیزه ای که در دهنش رفت، دید و بعد
با چشم های بسته فقط می شنید و بعد
با ضربه ی سنان همه گفتند کشته شد
اما هنوز سینه ی او می تپید و بعد
مویه کُنان و مویکَنان سمت قتلگاه
از خیمه گاه خواهر او می دوید و بعد
گفت: »ابن سعد جای حسینم مرا بکش
از زنده ماندنش نشدم نا امید« و بعد
لشگر برای قاتل او راه باز کرد
چکمه به پا رسید سواری پلید و بعد
تا روی سینه ی پسر فاطمه نشست
قد علی و احمد و زهرا خمید و بعد
با ضربه ی دوازدهم کنده شد سرش
در قتلگاه باد سیاهی وزید و بعد
پیغمبران و جن و ملک ضجه میزدند
در لحظه ی اذان سر او را برید و بعد
لشکر به سمت خیمه ی زن ها روانه شد
سهم مخدرات حرم تازیانه شد
#گروه_شعر_یا_مظلوم
#گودال_قتلگاه
#گودال
#محرم۱۴۰۲
@hadithashk
در گوشهء گودال، اشارت عمه را کشت
هم قتل صبر و هم شرارت عمه را کشت
هرچند خیلی کعب نیزه خورده زینب
در خیمه حرف قتل و غارت عمه را کشت
چشم عمو عباس ما را دور دیدند
تاراج دختر با جسارت عمه را کشت
تا عصر عاشورا به عالم فخر می کرد
چون رفت حسینش این خسارت عمه را کشت
دنبال سر بود و سنان دستش می انداخت
والله احساس حقارت عمه را کشت
شد نوحه ای جانسوز "اِلَیَّ یا اُخَیَّ"
جدّم شبی با این عبارت عمه را کشت
گرچه لبش خشکیده بود و آب می خواست
بوسه به حلقی پُر حرارت عمه را کشت
پیش تنی که بی لباس کهنه مانده
بی معجر آمد، این مرارت عمه را کشت
باید به ناقه می نشست اما بی اکبر
این دست بسته در اسارت عمه را کشت
#گودال_قتلگاه
#گودال_قتلگاه
#محرم۱۴۰۲
#مناجات_امام_زمان_عج
#رضا_دین_پرور
@hadithashk
اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِرٍ، اَلسَّلامُ عَلَى ساکِنِ التُّرْبَةِ الزَّاکِیَةِ،
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقُ بِالظُّلْمِ دَمُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ،
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى
اَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعینٍ،
اَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الخَضیبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الخَدِّ التَّریبِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ،
اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسامِ الْعارِیَةِ فِی الْفَلَواتِ