eitaa logo
حدیث اشک
5.9هزار دنبال‌کننده
34 عکس
69 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
رمضان توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم  حسن کردی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ما کویریم، ببارید که باران خوب است ذره ای نم بنشیند به بیابان خوب است بشود این دل بی ارزش ما وقت سحر با قدم های تو چون قالی کرمان، خوب است   اینکه در محضر تو شاه و گدا یکسانند با نگاه تو همین رتبه ی یکسان خوب است بعد یک عمر گدایی ز همه فهمیدم بدهد دست کریمان به گدا نان، خوب است   از کریمان طلب کم، به خدا کاهلی است طلبیدن ز خدا همچو سلیمان خوب است راه اگر راه سلوک است بدانید فقط شاه باشد علی و بنده چو سلمان، خوب است   گریه در روضه به جای خودش، اما گاهی تک و تنها سحری گریه ی پنهان خوب است آب می نوشم و می گریم و مادر گوید گریه کردن به لب کشته ی عطشان خوب است    ایمان کریمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
خبر آمد که بهار دل ما آمد باز مژده‌ی‌کم شدن فاصله ها آمد باز از لب عرش خداوند ندا آمد باز بندگان ماه خدا، ماه خدا آمد باز من که پابند هوس ها و گناهم چه کنم؟ ندهد یار اگر باز پناهم چه کنم؟ خبر آمد که کریم آمد و در وا‌شده است سفره پرداز قدیم آمد و در وا‌شده است اسم رحمان و رحیم آمد و در وا‌شده است درد عصیان مرا خویش مداوا شده است آی مردم به خدا ربِّ رحیمی داریم توبه آرید، خداوند کریمی داریم ای که بخشنده‌ی هر جرم و گناهی، العفو به پشیمان شدگان نیز پناهی، العفو من پشیمان شده ام؛ نیم نگاهی، العفو یا الهیّ و الهیّ و الهی العفو سائلی را به سر سفره ی خود راه بده من گدای توأم ای حضرت الله- بده!- یارب این سوخته دل را که محک لازم نیست بچه ای را که کتک خورده، فلک لازم نیست گرد خوان تو فقیرم من و شک لازم نیست تا سر سفره حسین است نمک لازم نیست به لبم خورد کمی آب، مرا بخشیدند ای فدای لب ارباب، مرا بخشیدند    امیر عظیمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
جنسِ تَرَکها روی لبها فرق دارد لبـهای ما با لَعْـلِ آقا فرق دارد ما پای سفره آبْ می نوشیم آری پس روضه ها با روزه یِ ما فرق دارد لب تشنه ایم اما نَه در بینِ بیابان حتماً عطش در حُرمِ صحرا فرق دارد آتش اگر افتاده بر جان و تن ما لب تشنه جنگیدن خدایا فرق دارد لب تشنه و زخمی به میدان رفت ارباب وقتِ عطش سینه زدن ها فرق دارد هربار می افتاد می گفتند ... حمله آیا غمَـش با داغ زهرا فرق دارد ای روزه دارِ روضه خوانْ اشک من و تو روزی که برمیگـردد آقا فرق دارد  حسین ایمانی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
در مقام بندگی اقرارها تکرار نیست اصلا از این توبه‌ها مقصود ما انکار نیست من خود از اعمال خود این روزها آگه ترم این گدایت آنقَدَر هم پست و بدکردار نیست حرف‌هایم را فقط با مالک خود می‌زنم غیر این معبود کس، بر کرده‌ام ستار نیست من به آغوشِ پر از مِهرت پناه آورده‌ام گفته‌ای ( لاتَقْنُطوا ) جز من کسی غفار نیست من خودم با پای خود در پیشگاهت آمدم غیر خجلت در نگاه بنده فَراّر نیست جهل و نادانی مرا اینگونه دور از خانه کرد ورنه با نام حسین این راه که دشوار نیست بین سوز و اشک و آهم، روضه می‌خواهد دلم روضه‌ای جانسوز تر، از کودک تبدار نیست منکه از دیروز، چشمانم کمی کم سو شده مادرم، زینب، ببین بین در و دیوار نیست؟  رضا باقریان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یادش بخیر بالا نرفت سوز صدایی که داشتم کاری نکرد ذکر و دعایی که داشتم حال و هوای پاکیَم از دست رفته است یادش بخیر حال و هوایی که داشتم دیروز اشک چشم من هر لحظه می‌چکید امروز نیست اشک و بکایی که داشتم از بسکه با هوای و هوس خو گرفته‌ام دیگر دراز نیست دست دعایی که داشتم یادش بخیر زمزمه‌های خدایی‌ام حالا کجاست سوز و نوایی که داشتم دیگر جسور و رو سیه و خیره سر شدم بر لب نمانده ذکر خدایی که داشتم شرمنده‌ام که با شهدا قهر کرده‌ام با یادشان چه شور و صفایی که داشتم یادش بخیر جمعه که می‌شد غروب‌ها همراه گریه زمزمه‌هایی که داشتم با معصیت ز سینه‌ی من پر کشیده است حال و هوای کرببلایی که داشتم رضا باقریان لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹 جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹