جانم علی(ع)
خورشید گلی در گذر باغ علی بود
یک گوشه ای از جلوه ی اشراق علی بود
در عرش فقط حرف علی بود به معراج
از بس که خدا عاشق و مشتاق علی بود
یک شب به چهل آینه در پیش خلایق
سوگندِ همه شاهد مصداق علی بود
سلمانِ عجم، که شده منای رسولش
از معجزه ی رحمت خلاق علی بود
با قدرت شمشیر فقط فتح نکرده ست
تسخیر دلِ خلق، به اخلاق علی بود
ما را که به دل نور علی ریشه دوانده است
هر لقمه که خوردیم ز ارزاق علی بود
تا دست به انگور ضریحش برسانند...
پیوسته ترین خواهش عشاق علی بود
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ابوتراب #شعر_مدح_حضرت_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا زهرا(س)
خطبه ی فاطمه را گوش کسی نشنیده ست
چند روزی ست که این شهر عوض گردیده ست
به کجا می رود اسلام سقیفه که چنین
از دل شهر نبی لات و هبل جوشیده است
نور این خانه ی خورشید الا شب زدگان
پشت هر پنجره ی شهر شما تابیده ست
یادتان نیست نبی را که `فِداها” می گفت
دست صدیقه ی خود را چقدر بوسیده است؟
پای محراب عبادت، پدرش فخر بشر
از شب قدریِ زهرا به خودش بالیده ست
روزی هر چه فقیر است و یتیم است و اسیر
هر چه از باغ فدک سهم علی گردیده ست
این صدای نفس فاطمه باشد مردم
آنکه در عرش، خدا فاطمه اش نامیده است
بال جبریل در این خانه به معراج رسید
بال فطرس درِ این خانه ز نو روییده است
بگذارید که سلمان بدهد شرحش را
چرخ دستاس در این خانه چه سان چرخیده است
از غدیر آمده گان دست علی می بندید؟
آنکه حق لفظ یدالله به او بخشیده ست
جعفر و حمزه کجایید که حیدر تنهاست
جنگ احزاب شده پای همه لغزیده ست
چارچوب درِ این خانه ی هیزم باران
لاجرم سوختن انسیه ای را دیده ست...
که تمامی احادیث نوشتند به خون
کشته ی جرم علی دوستی اش گردیده ست
خبر این بود که ارباب مقاتل گفتند
صورت حضرت انسیه به خون غلتیده ست
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_روضه #شعر_هتک_حرمت_به_خانه_وحی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سائل غمزده
از ازل مهر تو در سینه درخشید علی
گوش ما مدح کسی غیر تو نشنید علی
از هر انگشت تو دریای کرم می ریزد
کوه از برق نگاه تو بهم می ریزد
در رکوع تو گدا اوج عطا را حس کرد
دست در دست علی دست خدا را حس کرد
هر چه در حق تو گفتند و نوشتند نشد
هیچ کس مثل علی عبد خداوند نشد
سائل غمزده فهمید کجا رو بزند
نجف امد که فقط پیش تو زانو بزند
با اشارات شما چرخ جهان چرخیده
صد و ده بار زمین دور سرت گردیده
صید مهر تو شدیم و به دلت افتادیم
شهروند ابد شهر علی ابادیم
ضربان دل شیعه به علی وابسته ست
علوی بودن ما تا به ابد پیوسته است
تا ابد عطر حریمت نرود از یادم
صد و ده بوسه به انگور ضریحت دادم
به اذانی که پدر داده به گوشم سوگند
نشوم لحظه ای از مهر عزیزت دل کند
ردّی از دشمن تو وقت خطر پیدا نیست
کار حیدر به خدا کار فلانی ها نیست
دست معمار ازل نام علی را که نوشت
نقطه ضعفی به بلندای وجودش نسرشت
پدر خاکی و ما خاک نشینان تواییم
میهمانان سر سفره ایمان تو اییم
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_مدح_امیرالمومنین #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ابوتراب #شعر_مدح_حضرت_علی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شعر _امام حسین(ع)
توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم
تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم
توبه کردیم که تا سایه هیأت باقی ست
لحظه ای حسرت فردوس خدا را نخوریم
ما حیات دلمان بسته به اشک است و حسین
نان هر سفره به جز سفره زهرا نخوریم
گرچه فردا همه از حشمت تو حیرانند
ما قیامت ز مقامات شما جا نخوریم
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_فراق_کربلا #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_سیداشهدا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
رزق عالم را به سر انگشت خود تقسیم کن
نور جنت را به برق خنده ات تنظیم کن
آسمان را با قنوت اشک هایت جان بده
چشم بی باران ما را با غمت ترمیم کن
ای که دنیا مستمند گوشه ی چشمان توست
با نگاه روشنت آینده را تسلیم کن
تا نلرزد خانه ی دل از هجوم درد ها
باب میلت زندگانی مرا ترسیم کن
دل چرا تاریک باشد، نور قبل از نورها؟
با ولایت هر سیاهی را به من تحریم کن
قصد دارم جان دهم در وقت گریه بر شما
مادرانه جان من را وقف این تصمیم کن
تا دوباره جان بگیرد چشم های مرتضی
خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#فاطمیه
#حسن_کردی
@hadithashk
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست
اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست
بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر
قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر
با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت
جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت
کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن
برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من
شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات
دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات
با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم
مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم
سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار
اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار
شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه
اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه
قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد
میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد
با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی
نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی
ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده
ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده
در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد
بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#حسن_کردی
@hadithashk
دلم تنگ نگات میشه عزیزم
به یاد چشم سرخت،اشک می ریزم
دعا کن، یاس در خاک آرمیده
همینجا از کنارت بر نخیزم
گلاب اشک سر خاکت میارم
پس از تو ابرم و دائم می بارم
جوون زیر خاکم ای که بی تو
به زنده موندنم شوقی ندارم
با سیلی چشماتو از من گرفتند
حسودا انتقام از زن گرفتند
جلو چشمام غلافای چهل مرد
زدند و قتلتو گردن گرفتند
کجایی خونمونو غم گرفته
درِ خونه برات ماتم گرفته
حسین و زینب و آروم کردم
حسن جانت ولی باز دم گرفته
عزادارم ولی تنها و بی یار
منم و این سه چارتا طفل غمخوار
تو رفتی و نگفتی من می مونم
پس از تو با غم مسمار و دیوار
صدات مونده توی خونه هنوزم
پس از این من به جای تو می سوزم
تو رفتی و حالا غرق خجالت
نگامو به در و دیوار می دوزم
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#حسن_کردی
@hadithashk
به چشم علی چون نگین بوده است
همین بس که او بهترین بوده است
ادب پای درسش به جایی رسید
ادب درس ام البنین بوده است
نه تنها که مرد آفرین گشته است
که او نورِ نور آفرین بوده است
کدامین زنی بعد زهرا چنین
برای علی همنشین بوده است
پس از فاطمه قلب ام البنین
به دنیای حیدر امین بوده است
در آفاق خلقت کجا دیده اند
که نامادری اینچنین بوده است
اگر گفت من خادم زینبم
یقین در کلامش یقین بوده است
در اوصاف ام البنین یک کلام...
که عباس او بی قرین بوده است
همیشه به همراه ایثار و عشق
ابالفضل نامش عجین بوده است
ولی بعد از عباس و بعد از حسین
دلش لحظه لحظه حزین بوده است
علمدار گریه پس از کربلاست
پس از کربلا بانیِ روضه هاست
#شعر_شهادت_حضرت_ام_البنین_س
#حسن_کردی
@hadithashk
یا رضیع الحسین
تو انتخاب خدایی برای فرداها
ضمانت تو امید حسینیِ ماها
اگر چه کودکی اما بزرگ دنیایی
ندیده اند شبیه تو چشم دنیاها
چه معجزیست به چشمان فاطمی ات که
مسیح چشم تو جان میدهد به عیسی ها
من از قبیله دردم،غلام زاده ی تان
تو از قبیله عشقی ز نسل آقاها
چه آهوانه مرا تا جنون کشاندی و
نوشته ایم یکی از تمام لیلا ها
هنوز زمزمه مادرم به گوشم هست
که می سرود شما را به جای لالا ها
قسم به لحظهء بالا نشینی ات تا عرش
مرا ببر به حریمت در اوج بالا ها
ببر به سمت جنونم به عشق محرم کن
تمام سال مرا هفتم محرًم کن
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_ولادت_ابن_الحسین #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_علی_اصغر
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
تو ای جان جهانم که کبود و نیمه جان هستی
به زیر پیرهن چون پوستی بر استخوان هستی
چه زخم سرخی از آهن به روی گردنت مانده
شبیه فاطمه تصویرِ محوی از تنت مانده
شکوه سجده هایت دشمنت را از نفس انداخت
خراش تازیانه ها تنت را از نفس انداخت
لبان روزه دارت را به سیلی باز می کردند
گلویت را به سنگینی آهن ناز می کردند
نمی پرسد کسی جز تازیانه حال پهلویت
لگد ها پشت هم آید به استقبال پهلویت
تنت را تخته های پاره روی دوش آوردند
تمام شهر از داغت گریبان چاک می کردند
هزاران شاخه گل با احترام اشک تسلیمت
کفن پشت کفن از هر کران گردیده تقدیمت
اگر چه زخم آهن بر تنت را شرح گفتن نیست
خدا را شکر اما ردِ پایی روی این تن نیست
اگر چه کشته ی غربت نشین شهر بغدادی
ولی پیش نگاه خواهرت از زین نیافتادی
کسی با چکمه بر صحن دلت آیا قدم بگذاشت؟
کسی انگشتر و انگشت از روی تنت برداشت؟
#شعر_شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
#حسن_کردی
@hadithashk
غیرت شیعه هنوز از جنم عباس است
تکیه گاه دل دنیا علم عباس است
در جهانی که سیاهی شده رنگِ هر روز
روشنیِ دل ما، اشک غم عباس است
در شب فتنه و نیرنگ و تباهی تا صبح
روی پاییم اگر از کرم عباس است
دیده ام در قسم مردم پُر رنگ و ریا
قسم خالص شان یک قسم عباس است
ما مسلمان خداوند ِ حسینیم اگر
همه اش از کرم دم به دم عباس است
هر که از اهل حقیقت به حقیقت دیدیم
اولین اوج دلش در حرم عباس است
بنویسید که نوکر به شب اول قبر
آرزومند غبار قدم عباس است
#شعر_مدح_مناجات_حضرت_ابالفضل_العباس_ع
#حسن_کردی
@hadithashk
منم آن خاک آستان علی
نوکر کل خاندان علی
ذره ای ام در آسمان علی
مستحقم به لقمه نان علی
تا علی اکبر است امّیدم
ذره ای در پناه خورشیدم
پرده از روی ماه تا وا شد
روی ماه نبی تماشا شد
مرتضایی دوباره پیدا شد
شاه مظلوم عشق، بابا شد
آسمان در تدارک عید است
ماه امشب کنار خورشید است
به علی رفته دست و بازویش
به پیمبر کشیده ابرویش
شب یلداست طرز گیسویش
عطر زهرا وزیده از رویش
او چو پروانه و پدر شمع است
هر چه حُسن است در علی جمع است
می چکد از لبش شراب بهشت
محو چشمش ابو تراب بهشت
خنده هایش شمیم ناب بهشت
عکس او آبروی قاب بهشت
جان تازه دمیده شد به حسین
گل لبخند دیده شد به حسین
مثل حیدر صلابتش زیباست
به ابالفضل قامتش زیباست
حسن است و ملاحتش زیباست
طلعت ماه صورتش زیباست
آمده تا مسیر گم نشود
تا قیامت غدیر گم نشود
او علی اکبر است و جان حسین
بر سر مأذنه اذان حسین
آسمانی به کهکشان حسین
حیدر جانِ خاندان حسین
به اذانش اذان بها گیرد
درد از محضرش دوا گیرد
سکناتش پیمبری باشد
وجناتش چه محشری باشد
حسنی هست و حیدری باشد
یا ابالفضل دیگری باشد
تا ابد نام مطلقش جاری ست
"اَوَلَسنا علی الحقش" جاری ست
علیِ اکبر ست ای دنیا
مثل باران سخاوتش دریا
در کرم مثل مجتبی آقا
خُلق و خویش فقط خودِ طاها
هم علی اکبر ست در قامت
هم ابالفضلی است در سیرت
ذوالفقاری ست وقت جنگیدن
کی شود خسته از علی گفتن
می سراید مدیح او دشمن
او امامش حسین بود و حسن
می زند سر ز دشمن خونخوار
چون جوانی حیدر کرار
می درخشد به جنگ چون حیدر
میزند بر یهود کوفه شرر
برگ ریزان کند ز دشمن سر
بر لب لشکر است این مَفر
سرعت ضربه هاش بس غوغاست
پرچم مرتضی علی بالاست
#شعر_ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#حسن_کردی
@hadithashk