سیّدِ اهل کرم
هر کجا که ذکر خیرت هست و از تو یادی است
می نشینم با ادب! این عادتِ اجدادی است
خسته از کنج قفس پر میکشم تا شهرری
سخت ویران و خرابم؛ حاجتم آبادی است
این حرم جایِ کبوتر دارد عمری یاکریم
چون کرَم داری و کارَت دادنِ آزادی است
حضرتِ عبدالعظیم و سیّدِ اهل کرم
عاشقت هستم! وَ این احساس مادرزادی است
خیره بر صحنت شدم آتش گرفتم! چون بقیع-
بی حرم مانده ست و این غربت چه غیرِعادی است
مرقدت شد کربلای ثانی و جانِ حسین(ع)
سر به راهم کن! ببخش آقا اگر ایرادی است
مُهر تأییدی گرفتی از امام ِ عصر خود
این جوابِ هر سلامی که به دستش دادی است
رفتی و در وصف شأن تو همین کافیست که...
داغدارِ ماتمت مولا امام ِ هادی(ع) است!
مرضیه عاطفی
#ری #شعر_آیینی #شعر_وفات_حضرت_سیدالکریم #شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی #مرضیه_عاطفی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
کریم هستی و حاجات دل روا کردی
طبیب هستی و درد مرا دوا کردی
میان چشم شما معجزه فراوان است
مس وجود مرا سر به سر طلا کردی
تویی که واسطه ی فیض چار معصومی
رسیدی و دل مارا پراز خدا کردی
روایت از کرم بی شمار تو کم نیست
چه روزها که تفقّد به این گدا کردی
چه خوب شد که شما قبله گاه تهرانی
به ری رسیدی و یک کربلا بنا کردی
سلام سیّدنا شاه واجب التعظیم
درود حق به تو ای صاحب مقام عظیم
امام زاده ی عشقی مقام تو والاست
به روی گنبد دوّار؛ پرچمت بالاست
حسن ترینی و حُسن حسین را داری
درون سینه ی تو شوق حیدرو زهراست
مدینه با قدمت غرف نور رحمت شد
چقدر با تو زمین مثل جنّت الاعلاست
دوباره زائر دلخسته آمده آقا
حضور قطره در این موج عاشقی زیباست
هر آنکه پیش شما ماند کربلایی شد
مسیر صحن تو از صحن سیدالشهداست
هزار شکر مسلمان نسل سلمانیم
میان صحن شما یاحسین میخوانیم
شکوه روح خدا در مدار تن آمد
نسیم عشق به پابوسی چمن آمد
برای دیدن سرسبزی هوای شما
عقیق سرخ سفر کرد و از یمن آمد
خوشی حرام ، که تو جدّ بی حرم داری
دوباره کنج حرم حرفی از حسن آمد
به سمت مرقدتان زائری که می بینی
برای ناب شدن با خدا شدن آمد
همینکه چشم ترم با ضریحتان خو کرد
کلام حضرت هادی ع به یاد من آمد :
کسی که تا حرم قدسی شما رفته به شهرری که نه انگار کربلا رفته” کبوترانه رسیدم به آستان حرم همیشه روی سرم سایه ی امان حرم شکسته دل که بیایی همیشه جا داری میان صحن ه پر از خیر آستان حرم خدا کند که به حقّ دعای خیر رضا ع به دست ما برسد برکت عیان حرم دوباره از حرم شهرری به مشهد رفت کسی که رفت به دنبال کاروان حرم ثواب طوف حریم تو هدیه ای از ماست به آستان رفیعمدافعان حرم” همیشه و همه جا نوکر ابالفضلیم فدایی حرم خواهر ابالفضلیم اسماعیل شبرنگ #اسماعیل_شبرنگ #ری #شعر_آیینی #شعر_وفات_حضرت_سیدالکریم #شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا سیدالکریم حسنی(ع)
از امام مجتبی داری تو نیمی بیشتر
پس اگر عبدالعظیم،عبدالکریمی بیشتر
ای سفیر حضرت هادی برای جامعه
برده ای از «جامعه» سهم عظیمی بیشتر
در نماز این حرم فهمیده ام از راه ها
هم صراطی هم صراط المستقیمی بیشتر
بی حرم جدّ تو بود و بارگاهت اینچنین
بوی غربت می دهد از هر حریمی بیشتر
بعد معصومه میان واجب التعظیم ها
اُسوه ی احسن برای زندگیمی بیشتر
روضه ای برپاست از سوی ملائک بی گمان
در حریمت آمده هرجا نسیمی بیشتر
کربلایی هرشب جمعه به عشق مجتبی
در بقیعش جمعه شب ها را مقیمی بیشتر
روضه ی ارباب را با جان خود حس کرده ای
برده ای از گندم ری چون شمیمی بیشتر
مهدی رحیمی زمستان
#ری #شعر_آیینی #شعر_وفات_حضرت_سیدالکریم #شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی #مهدی_رحیمی_زمستان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
گدایی سرکویت به مارسید
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم
کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم
تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری
تو شاهی و من خسته گدای درباری
میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم
وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم
کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران
تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران
دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد
حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد
بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو...
به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!!
کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا...
گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟!
مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست
دلم هوای خطاب
وَلیُّنادارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی #حسین_رحمانی #ری #شعر_آیینی #شعر_وفات_حضرت_سیدالکریم #شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سیدالکریم
عمریست سایه ات به سرم سیدالکریم
آقای جود و لطف و کرم سیدالکریم
داری ضریح و صحن و حرم سیدالکریم
در دست توست بال و پرم سیدالکریم
من جلد این حریمم و جایی نمی روم
در صحنتان مُقیمم و جایی نمی روم
آقاسلام، ای حرمت قبله گاه من
دلتنگ کربلایم و اینجا پناه من
بر گنبد و ضریح قشنگت نگاه من
شکر خدا که می گذرد سال و ماه من...
...در زیر سایه ی کرمت، ایهاالکریم
قربان جد بی حرمت، ایهاالکریم
اینجا شلوغ؛ خاک بقیع بی برو بیاست
اینجا چقدر زائر و آنجا چه بیصداست
اینجا رواق و ماذنه و گنبدِ طلاست
آنجا خراب و ساکت و ویران، پر از بلاست
وقتی میان صحن شما سینه میزنم
انگار بین کرببلا سینه میزنم
شبهای جمعه مرقدتان باصفاتر است
دل پر زده به کرببلا و کبوتر است
زهرا رسیده گوشه ی گودال و مضطر است
دعوا برای غارت و دزدیدن سر است
من گریه می کنم چقَدَر نیزه خورده است
عمامه ی به روی سرش را که برده است؟
آنقَدْر نیزه خورده، تنش زیر و رو شده
با چکمه ای که زد، بدنش زیر و رو شده
سنگی زدند بر دهنش، زیر و رو شده
با تیر و نیزه پیرُهنش زیر و رو شده
خنجر کجا، عقیق یمن... ساربان کجا
زینب کجا و خولی و شمر و سنان کجا...
علی میرحیدری
#ری #شعر_آیینی #شعر_وفات_حضرت_سیدالکریم #شعر_وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی #علی_میرحیدری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹