یا محمد
به جلوه ای بشِکن اقتدار کاهن را
بهم بریز از آغاز خود مدائن را
به نام نامی تو ساوه خشک شد دهنش
که دیده است به خال لبت، قرائن را
ستاره ای که درخشیدی از نگاه خدا...
حلول کن که ببینیم غیر ممکن را
برای آنکه قبولم کند خدا به صلات
قرار شد بفرستم برای تو صلوات
شد عرش، عرش! تو داری برو بیا بسکه
مُوحّدیم، تو گفتی خدا خدا بسکه
نیامده همه گفتیم لا شریکَ له
صدای پای تو پیچیده در حرا بسکه
بزرگ و کوچک بتها به سجده افتادند
زگریه ی سحرت ریخت ربّنا بسکه
تویی که حور و ملک شد اسیر و مدهوشت
ردای سبز نبوّت نشسته بر دوشت
به استناد همه آیه های جبرائیل
نریخت از دهنت غیر باده ی تهلیل
بخوان به دین تو ایمان بیاورند اکنون
هزار بار زبور و هزار بار انجیل
بخوان! بلال بگوید اذان، دمِ کعبه
بگو به ابرهه دیگر رسیده عام الفیل
از ابتدا شده فرق تو با همه معلوم
نشسته اند کنار تو چارده معصوم
کنار موی سیاهت سحر که چیزی نیست
ز معجزات تو شق القمر که چیزی نیست
به زیر پای شما ریخته سپاه ملک
به روی تاج سرت، چند پَر که چیزی نیست
بگو که منکرت اصلاً بیاورد دنیا
شبیه حضرت زهرا اگر که چیزی نیست
توئی که دست خدا را در آستین داری
محمدی و خدائی که آفرین داری
زکوثر تو دهد شاخه های طوبا بَر
نمی شود ز تو پیدا در این جهان بهتر
روایت تو ز معراج می کند اثبات
که در جمیع ذواتی به صورتی دیگر
علی مگر که نخوابیده است جای شما
پس امر کن بنشیند به جای تو حیدر
نشانده اند پس از تو جماعتی خودخواه
سه تا خلیفه به جای علی ولی الله
علی امام من است و به خویش می بالم
علی است روزی هر روز و رزق هر سالم
یتیم کوچه نشینِ حوالی نجفم
چه خوب! چونکه می آید خودش به دنبالم
مگر نگفته به حارث فَمَن یَمُت یَرَنی
خودم فدای علی میشوم که خوشحالم
بهشت، حُجره ای از وادی السّلام علی است
اگر که محترمم من به احترام علی است
شده بهشت به نام علی و عاشق ها
به دست آمده باهم دلِ موافق ها
رسانده خلق خدا را به عالم بالا
رسانده ظرف گدایی به دست لایق ها
حسینی ام، حسنی ام به فاطمه سوگند
چه باده ای به لبم ریخت قالَ صادق ها
هزار نقشه کشیدیم از رواق بقیع
به طاق عرش رسیدیم زیر طاق بقیع
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
امروز نوشتند
امروز نوشتند کبوتر شدنم را
پرواز کنان راهی دلبر شدنم را
چشمان من از شوق مهیای شراب است
مدیون توام لذت ساغر شدنم را
آنقدر نرفتم زدر خانه گرفتم
تا روز ابد سائل این در شدنم را
گفتند برو نوکر صاحب کرمی باش
دادم به شما نامه ی قنبر شدنم را
یک عمر به دور سرتو گرم طوافم
امضا بزن از اهل جهان سرشدنم را
باید که به گوش همه حالا برسانم
فورا خبر مست پیمبر شدنم را
خوبست بدانند به دربار رسیدم
تا پشت در احمد مختار رسیدم
روزی که تو از راه رسیدی دل ما ریخت
خیر قدمت ولوله در ارض و سما ریخت
کفار هم از بودن تو بهره گرفتند
باران کرامات تو آقا همه جا ریخت
مکه زنفسهای تو توحید سرا شد
از بس که به هرجا گذرت عطر خدا ریخت
دیدند به ایوان مدائن ترک افتاد
از هیبت سبحانی تو بتکده ها ریخت
پیچید درعالم خبر آمدن تو
تا صبح درخانه تو خیل گدا ریخت
گراهل مناجات شدیم علتش این بود
الطاف تو درکاسه ما شوق دعا ریخت
با امر شما ساعت خورشید عوض شد
حتی جهت حرکت خورشید عوض شد
تا هست خدا نام تو برجاست یقینا
بردامن تو دست گداهاست یقینا
درکشور ما اسم تو درصدر اسامی است
چون نام محمد شرف ماست یقینا
یک عمر پناه غم تو چادر زهراست
پس دختر تو ام ابیهاست یقینا
فهمیدم ازین بوسه هرروزه بدستش
آرامش تو حضرت زهراست یقینا
وقتی همه جا ورد زبان تو علی بود
یعنی که وصی حضرت مولاست یقینا
هربار که در جنگ به کارتو گره خورد
شمشیر علی حل معماست یقینا
با تیغ کج آورده به حیرت دو همگان را
خم کرده قدوقامت شمشاد قدان را
ما تا به ابد دست به دامان شماییم
خاریم ولی جزو گلستان شماییم
خشکیم کویریم ولی شکرگزاریم
صد شکر که لب تشنه باران شماییم
از ری به امیدی در این خانه رسیدیم
راهی بده آقا همه مهمان شماییم
ای کاش که مارا به غلامی بپذیرید
تا فخر کنیم اینکه غلامان شماییم
ما شیعه شدیم از کرم حضرت صادق
مومن به تعالیم و مسلمان شماییم
ارث از تو گرفتیم که بی تاب حسینیم
دلسوخته ی دیده گریان شماییم
از یمن روایات شما روضه نشینیم
در بند حسینیم و گرفتار ترینیم...
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_خاتم_النبیین #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا محمدُ یا علی
هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر
خیری ندیده از گداییهای دیگر
من روزی ام را از تو بی منت گرفتم
منت فراوان است درهرجای دیگر
یک پای من رفته ست امشب سمت مکه
سمت نجف رفته است اما پای دیگر
تو با علی یعنی دوتن در بین یک روح
شیعه ندارد جز شما بابای دیگر
وقت ولادت نیست هنگام ظهور است
دنیا می آیی تو ز یک دنیای دیگر
حالا که رفتم تا علی و تا محمد
باید بگویم یاعلی و یا محمد
نور تو خیلی قبل از آدم معتبر بود
از تو چه در انجیل و چه تورات اثر بود
دنبال تو بودند احبار بهودی
قلب کشیشان از ظهورت باخبر بود
هرروز عبدالله را تهدید کردند
هرروز عبدالمطلب تحت نظر بود
تو آمدی ایوان کسری هم ترک خورد
آثار ربانیت هرجا جلوه گر بود
آتشکده یکباره اصلا ریخت برهم
خاموش شد هر مشعلی که شعله ور بود
شب کافی است ای مکه دیگر ماه آمد
الله اکبر که رسول الله آمد
امی شدی ام القرا شد زادگاهت
پیغمبران را زنده کرده روی ماهت
خیلی دعا کردی برایش جای نفرین
حتی همانکه خار میریزد به راهت
این امت تو تا قیامت روسفید است
از برکت صوت اذان گوی سیاهت
بوی علی را میدهی آقای مکه
وقتی شده دیگر ابوطالب پناهت
دلخوش به اصحابت نشو که در خطرها
تنها علی میماند آقا درسپاهت
لعنت بر آنکه با جسارت حرف میزد
هرکس ز کفر والدینت حرف میزد
شکوه نکن ازغربتت لشگر که داری
در غزوه هایت ضربه آخر که داری
اصلا بیاید چندتا مرحب به میدان
فرقی ندارد فاتح خیبر که داری
گیرم که اصلا عبدود رد شد ز خندق
آسوده باش آقای من حیدر که داری
به طعنه های این و آن بی اعتنا باش
بگذر ازین بدبخت ها! کوثر که داری
آنکس که خیر و برکت دنیاست زهرا
سر وجود این جهان زهراست زهراست
ای صادق ال علی در بیکرانها
یادی بکن قدری هم از ما ناتوان ها
بار سفر برداشتی از دوش مردم
ای ناشناس مهربان کاروان ها
جارو کشت اعجاز ابراهیم دارد
در دستهای توست این کون و مکانها
درک مقامت کار امثال زراره ست
کی راه دارد در حریمت این گمان ها
پرچم سیاه روضه بر دیوار داری
تو روضه خوانی بر تمام روضه خوانها
روضه بخوان از آفتاب بین گودال
از حجت اللهی که افتادست بی حال
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #ش #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نگارِ ما
وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد
خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو وُ جَدِ تو منوّر شد
با دسته گلهای پُرِ از نیلوفر و یاسی
میلادِ مسعودِ تو با خاتم برابر شد
امشب که بزمِ عاشقان در اوج شادی است
آری که غرقِ شور و شادی قلبِ کوثر شد
دل میشود شیدا به عشق فجرت ای صادق
آن روز که زیباییِ حسنت مُصوّر شد
آیینه ی چشمانِ تو از جنسِ باران است
امشب میِ میخانه ها لبریزِ ساغر شد
رازِ فلق در آسمانِ روشنت جاریست
بستانِ زهرا (س) از گُلِ جانت معطّر شد
قلبِ جهان امشب چه زیبا می تراود در
صبحی که از شوقِ سرشکِ مژه ات تر شد
جانِ زمین و آسمان لبریزِ احسانت
خاکِ قدومت سرمه ی چشمانِ مادر شد
شوریست در لبخندِ تو از جنسِ آیینه
در خانه ی باقر(ع) پُرِ از عود و عنبر شد
دشت و بیابانها و دریاها به شوقِ تو
لبریزِ شور و شادیِ جانانه یکسر شد!
هستی محرابی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #هستی_محرابی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شیخ الائمه
آن صبح رو که مطلع شعرم جبین اوست
موسی به دین اوست و عیسی به دین اوست
هر حلقه حلقه حلقه ی آن گیسوی شبش
آورده است سلسله ای را به مذهبش
پیچیدگی زلفش، حل المسائل است
با عقل و عشق، نیم نگاهش معادل است
زانو زده ست منطق و عرفان برابرش
حکمت نشانده فلسفه را پای منبرش
استاد حل مسئله با غمزه می شود
درد دلش دعای ابوحمزه می شود
هرکس که دیده جذبه ی او را موافق است
بهلول مبتلا به جنون نیست، عاشق است
از عطر او بهار گرفته است شمه ای
شیخ الائمه است ،چه شیخ الائمه ای
او هرچه داشته سر پیمان گذاشته
از جان گذشته ای ست که از جان گذاشته
آتش زدند پشت در او که سال ها
پشت در تمامی شان نان گذاشته
آن قدر صادق است که از رزق بچه هاش
برداشته، برای یتیمان گذاشته
حق گفته ام اگر که بگویم پیمبر است
از خود به ارث بس که مسلمان گذاشته
هر مجتهد که دست به دامان او زده ست
در اجتهاد، دست به قرآن گذاشته
دشمن اگر که ترس ندارد از او چرا
این قدر در بقیع، نگهبان گذاشته؟
آن قدر ساده است حریمش که فاخته
از شش جهت امام ششم را شناخته
محمد حسین ملکیان
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #محمد_حسین_ملکیان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اهل ایمان
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد
قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد
در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد
سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم
مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد
صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد
حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد
سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی
طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد
آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد
خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد
محسن ناصحی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #محسن_ناصحی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا محمدُ یا علی
هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر
خیری ندیده از گداییهای دیگر
من روزی ام را از تو بی منت گرفتم
منت فراوان است درهرجای دیگر
یک پای من رفته ست امشب سمت مکه
سمت نجف رفته است اما پای دیگر
تو با علی یعنی دوتن در بین یک روح
شیعه ندارد جز شما بابای دیگر
وقت ولادت نیست هنگام ظهور است
دنیا می آیی تو ز یک دنیای دیگر
حالا که رفتم تا علی و تا محمد
باید بگویم یاعلی و یا محمد
نور تو خیلی قبل از آدم معتبر بود
از تو چه در انجیل و چه تورات اثر بود
دنبال تو بودند احبار بهودی
قلب کشیشان از ظهورت باخبر بود
هرروز عبدالله را تهدید کردند
هرروز عبدالمطلب تحت نظر بود
تو آمدی ایوان کسری هم ترک خورد
آثار ربانیت هرجا جلوه گر بود
آتشکده یکباره اصلا ریخت برهم
خاموش شد هر مشعلی که شعله ور بود
شب کافی است ای مکه دیگر ماه آمد
الله اکبر که رسول الله آمد
امی شدی ام القرا شد زادگاهت
پیغمبران را زنده کرده روی ماهت
خیلی دعا کردی برایش جای نفرین
حتی همانکه خار میریزد به راهت
این امت تو تا قیامت روسفید است
از برکت صوت اذان گوی سیاهت
بوی علی را میدهی آقای مکه
وقتی شده دیگر ابوطالب پناهت
دلخوش به اصحابت نشو که در خطرها
تنها علی میماند آقا درسپاهت
لعنت بر آنکه با جسارت حرف میزد
هرکس ز کفر والدینت حرف میزد
شکوه نکن ازغربتت لشگر که داری
در غزوه هایت ضربه آخر که داری
اصلا بیاید چندتا مرحب به میدان
فرقی ندارد فاتح خیبر که داری
گیرم که اصلا عبدود رد شد ز خندق
آسوده باش آقای من حیدر که داری
به طعنه های این و آن بی اعتنا باش
بگذر ازین بدبخت ها! کوثر که داری
آنکس که خیر و برکت دنیاست زهرا
سر وجود این جهان زهراست زهراست
ای صادق ال علی در بیکرانها
یادی بکن قدری هم از ما ناتوان ها
بار سفر برداشتی از دوش مردم
ای ناشناس مهربان کاروان ها
جارو کشت اعجاز ابراهیم دارد
در دستهای توست این کون و مکانها
درک مقامت کار امثال زراره ست
کی راه دارد در حریمت این گمان ها
پرچم سیاه روضه بر دیوار داری
تو روضه خوانی بر تمام روضه خوانها
روضه بخوان از آفتاب بین گودال
از حجت اللهی که افتادست بی حال
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #ش #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم #شعر_ولادت_حضرت_رسول_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نگارِ ما
وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد
خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو وُ جَدِ تو منوّر شد
با دسته گلهای پُرِ از نیلوفر و یاسی
میلادِ مسعودِ تو با خاتم برابر شد
امشب که بزمِ عاشقان در اوج شادی است
آری که غرقِ شور و شادی قلبِ کوثر شد
دل میشود شیدا به عشق فجرت ای صادق
آن روز که زیباییِ حسنت مُصوّر شد
آیینه ی چشمانِ تو از جنسِ باران است
امشب میِ میخانه ها لبریزِ ساغر شد
رازِ فلق در آسمانِ روشنت جاریست
بستانِ زهرا (س) از گُلِ جانت معطّر شد
قلبِ جهان امشب چه زیبا می تراود در
صبحی که از شوقِ سرشکِ مژه ات تر شد
جانِ زمین و آسمان لبریزِ احسانت
خاکِ قدومت سرمه ی چشمانِ مادر شد
شوریست در لبخندِ تو از جنسِ آیینه
در خانه ی باقر(ع) پُرِ از عود و عنبر شد
دشت و بیابانها و دریاها به شوقِ تو
لبریزِ شور و شادیِ جانانه یکسر شد!
هستی محرابی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #هستی_محرابی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اهل ایمان
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد
قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد
در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد
سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم
مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد
صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد
حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد
سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی
طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد
آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد
خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد
محسن ناصحی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #محسن_ناصحی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من
به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
نه از مردان جنگ، از اهل دانش لشکری داری
کلاس درس نه، دکان عشق است این که می بینم
چه آوردی که از هفتاد ملت مشتری داری؟
زمان خطبه ات چرخِ فلک از کار می افتد
نه تنها از زمین از عرش هم پامنبری داری
به ظن دوستان گویی غریب افتاده ای هرچند
به زعم دشمنان آوازه ای سرتاسری داری
غلام ات مثل ابراهیم آتش را گلستان کرد
و این تازه غلامت بود و بر او سروری داری
چه توصیفش کنم هارون مکی را؟ خدا را شکر
کنار دست خود مانند حیدر قنبری داری
دمیدی در تن اسلام جان تازه ای دیگر
به باغ آفت زدند اما برایش نوبری داری
سید جعفر حیدری
#سید_جعفر_حیدری #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا اهل بیت النبوه
گرچه خالیست دستهای گدا
لنگ مدح شماست پای گدا
رونقی نیست در سرای گدا
مانده جانی ولی برای گدا
تا که آن را فدای یارکند.
و ازآن کسب اعتبار کند
آمدیم آفتابمان بکنید
شد اگر انتخابمان بکنید
از گدایان حسابمان بکنید
سائل بوترابمان بکنید
دخترت میزبان ما شده است
خانه لبریز از گدا شده است
امشب از شوق بال و پر داریم
تا سحر چشمهای تر داریم
دل بی تاب و دربه در داریم
دست بر دامنت اگر داریم
رحمت واسعه تویی آقا
بابی انت یا اباالزهرا..
باحضورت بهشت معنا شد
خاک خشک کویر دریا شد
مکه دارالعباد دنیا شد
بت و بتخانه ریخت امحا شد
تو رسیدی و باز شد گره ها
جلوه کردی شکست کنگره ها
یک اشاره به ماه تا کردی
ماه را از کمر دوتا کردی
تو دراین سالها چه ها کردی
امت خویش را دعا کردی
تا که درگیر فتنه ها نشوند
از علی لحظه ای جدا نشوند
همه دیدند اهتمامت را
رسم هرروزه ی مدامت را
دست بر سینه احترامت را
به درخانه اش سلامت را
تا بدانند گلشنت زهراست
نفست پاره ی تنت زهراست
شکر هستیم سائل در تو
ریزه خواران لطف حیدر تو
نه که حیدر که روح پیکر تو
نفس تو جان تو برادر تو
از تو باید ولای حیدر خواست
چند خط مدح شیر خیبر خواست
دل و دلبر علی نگار علی
سرعلی صاحب اختیار علی
فاتح محض کارزار علی
مالک تیغ ذوالفقار علی
تکیه گاه نبوت است علی
به قیامت قیامت است علی
با شما اهل آسمان شده ایم
شهره عشق در جهان شده ایم
عبد پابست آستان شده ایم
شیعه چشمهایتان شده ایم
شکر پامنبری شدیم همه
شیعه جعفری شدیم همه
همه عمر مبتلا بودی
هم نشین غم و بکا بودی
بانی اشک و روضه ها بودی.
مرثیه خوان کربلا بودی
روضه ی هفتگی بپا کردی
گریه بر شاه سرجدا کردی
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصل یار
وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست
در محضر محبوب دیدار مجدد دیدنی ست
هر شب تمام عرشیان او را زیارت می کنند
هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنی ست
در جسم و جان او خدا بهتر مجسم میشود
در او تجلی صفات حی سرمد دیدنی ست
با حسن روی یوسفی از یوسفان فاطمه
خال سیاه ابروی خم زلف مجعد دیدنی ست
با مطلع الفجر رخش جبرییل حیرت میکند
بسکه ظهور صادق ال محمد دیدنی ست
هر کس که از ذریه ی زهراست اقای من است
تنها به زیر پای این اولاد مسند دیدنی ست
با چشم دل باید مزار ساده اش را بنگریم
قطعا بقیع خاکی اش مانند مشهد دیدنی ست
فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم
طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنی ست
قصد زیارت می کنیم از دور قطعا زائریم
از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم
خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانه اش
موسا اقامت کرده در وادی طور خانه اش
پیر و مراد انبیاست سرچشمه ی آب بقاست
خضر نبی نوشیده از جام طهور خانه اش
اهل زمین شایسته ی خدمت به او هم نیستند
بر عهده ی کروبیان باشد امور خانه اش
از برکت اعجازش ابراهیم بیرون می زند
با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانه اش
جای غرور افتادگی جای تجمل سادگی
شب تا سحر میبارد از سقف نمور خانه اش
طیّ طریقم بی گمان اغاز معراج من است
نزدیک عرشم میبرد این راه دور خانه اش
بار سرم را میکشد بر روی شانه شب به شب
خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانه اش
موسی بن جعفر نه دمش عیسی بن جعفر پرور است
دستم به دامان مسیح نوظهور خانه اش
در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر میدهم
اولاد من قربان اولاد ذکور خانه اش
آئینه دار پنج تن بر خلق عالم حاکم است
جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است
عرض ارادت میکنم اما به شکل دیگری
تقدیم حضرت میکنم با جان و دل شعر تری
جمع نبوت با امامت میشود کنه امام
آئین او پیغمبری سیر و سلوکش حیدری
در ما رایت افقه من جعفر نعمان ببین
حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری
کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن
از غیر آقا بر نمی آید زُراره پروری
از برکت انفاس او کرسی درس خاص او
پیچیده ست آوازه ی فقه و کلام جعفری
بر صدق گفتارم شهادت میدهد اِبنِ حَکَم
در گفتگوهایش نمایان است فتح خیبری
ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادق اند
از مرجع و از سینه زن تا روضه خوان و منبری
دیدند با چشمان خود هم شافعی هم مالکی
...
#شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مذهب_تشیع #علیرضا_خاکساری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا اهل بیت النبوه
گرچه خالیست دستهای گدا
لنگ مدح شماست پای گدا
رونقی نیست در سرای گدا
مانده جانی ولی برای گدا
تا که آن را فدای یارکند.
و ازآن کسب اعتبار کند
آمدیم آفتابمان بکنید
شد اگر انتخابمان بکنید
از گدایان حسابمان بکنید
سائل بوترابمان بکنید
دخترت میزبان ما شده است
خانه لبریز از گدا شده است
امشب از شوق بال و پر داریم
تا سحر چشمهای تر داریم
دل بی تاب و دربه در داریم
دست بر دامنت اگر داریم
رحمت واسعه تویی آقا
بابی انت یا اباالزهرا..
باحضورت بهشت معنا شد
خاک خشک کویر دریا شد
مکه دارالعباد دنیا شد
بت و بتخانه ریخت امحا شد
تو رسیدی و باز شد گره ها
جلوه کردی شکست کنگره ها
یک اشاره به ماه تا کردی
ماه را از کمر دوتا کردی
تو دراین سالها چه ها کردی
امت خویش را دعا کردی
تا که درگیر فتنه ها نشوند
از علی لحظه ای جدا نشوند
همه دیدند اهتمامت را
رسم هرروزه ی مدامت را
دست بر سینه احترامت را
به درخانه اش سلامت را
تا بدانند گلشنت زهراست
نفست پاره ی تنت زهراست
شکر هستیم سائل در تو
ریزه خواران لطف حیدر تو
نه که حیدر که روح پیکر تو
نفس تو جان تو برادر تو
از تو باید ولای حیدر خواست
چند خط مدح شیر خیبر خواست
دل و دلبر علی نگار علی
سرعلی صاحب اختیار علی
فاتح محض کارزار علی
مالک تیغ ذوالفقار علی
تکیه گاه نبوت است علی
به قیامت قیامت است علی
با شما اهل آسمان شده ایم
شهره عشق در جهان شده ایم
عبد پابست آستان شده ایم
شیعه چشمهایتان شده ایم
شکر پامنبری شدیم همه
شیعه جعفری شدیم همه
همه عمر مبتلا بودی
هم نشین غم و بکا بودی
بانی اشک و روضه ها بودی.
مرثیه خوان کربلا بودی
روضه ی هفتگی بپا کردی
گریه بر شاه سرجدا کردی
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_پیامبر_اکرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
شیخ الائمه
ای چشمه ی مهتاب چه ذاتی چه جلالی
آئینه ی ذاتت نگرفته است ، زوالی
ای صاحب کُرسّی فقاهت نفست گرم
تا روز قیامت ، دم ِ علمت متعالی
از دایره ی شبهـه و تشکیـک درآید
یک ذره یقینت برسد گر به « غزالی »
بی جلوه ی چشمت ، نبرد راه به جایی
هم دشمن مبغوض تو،هم شیعه ی غالی
( ما افقهَ مِن جعفر ِ) دشمن سندی شد
در مدح تو از ، جانب اشباح ِ رجالی
ای مدرسه و منبر و محراب و مراجع
افتاده به پای تو ، چنان میوه ی کالی
شد صاحب فیض از دم تو جابر حیان
شاگرد کلاس تو ، « ابو حمزه ثمالی »
بی فیض تو علامه شدن کار محالی است
ای مَشی ِ بلندت ، به جهان رو به تعالی
ای پاسخ آماده ی هر پرسش دشوار
در ذهن فقیهانه نمانده است سئوالی
در رگ رگ هر مأذنه هر روز سه دفعه
با لطف تو ، جاری شده ، آواز بلالی
باران شده سرمست تو ای ابر کرامت
ای کاش ببارید ، بر این کاسه ی خالی
صد شکر که در پای تو یکریز زبان ریخت
طبـع ِمـن دلــسوختـه ، بـا ایـن کـر و لالـی
روح الله قناعتیان
#روح_الله_قناعتیان #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
وصل یار
وقتی بیانجامد به وصل یار مقصد دیدنی ست
در محضر محبوب دیدار مجدد دیدنی ست
هر شب تمام عرشیان او را زیارت می کنند
هفت آسمان حور و ملک در رفت و آمد دیدنی ست
در جسم و جان او خدا بهتر مجسم میشود
در او تجلی صفات حی سرمد دیدنی ست
با حسن روی یوسفی از یوسفان فاطمه
خال سیاه ابروی خم زلف مجعد دیدنی ست
با مطلع الفجر رخش جبرییل حیرت میکند
بسکه ظهور صادق ال محمد دیدنی ست
هر کس که از ذریه ی زهراست اقای من است
تنها به زیر پای این اولاد مسند دیدنی ست
با چشم دل باید مزار ساده اش را بنگریم
قطعا بقیع خاکی اش مانند مشهد دیدنی ست
فردا که ایوان و شبستان و رواقی ساختیم
طوف کبوترهای عاشق دور گنبد دیدنی ست
قصد زیارت می کنیم از دور قطعا زائریم
از عاشقان بی قرار صادق بن باقریم
خورشید دارد ارتزاق از فیض نور خانه اش
موسا اقامت کرده در وادی طور خانه اش
پیر و مراد انبیاست سرچشمه ی آب بقاست
خضر نبی نوشیده از جام طهور خانه اش
اهل زمین شایسته ی خدمت به او هم نیستند
بر عهده ی کروبیان باشد امور خانه اش
از برکت اعجازش ابراهیم بیرون می زند
با شوق هر کس پا گذارد در تنور خانه اش
جای غرور افتادگی جای تجمل سادگی
شب تا سحر میبارد از سقف نمور خانه اش
طیّ طریقم بی گمان اغاز معراج من است
نزدیک عرشم میبرد این راه دور خانه اش
بار سرم را میکشد بر روی شانه شب به شب
خیلی بدهکارم به دیوار صبور خانه اش
موسی بن جعفر نه دمش عیسی بن جعفر پرور است
دستم به دامان مسیح نوظهور خانه اش
در مشهد و در کاظمین از عمق جان سر میدهم
اولاد من قربان اولاد ذکور خانه اش
آئینه دار پنج تن بر خلق عالم حاکم است
جانم فدایش پنجمین جد امام قائم است
عرض ارادت میکنم اما به شکل دیگری
تقدیم حضرت میکنم با جان و دل شعر تری
جمع نبوت با امامت میشود کنه امام
آئین او پیغمبری سیر و سلوکش حیدری
در ما رایت افقه من جعفر نعمان ببین
حتی ندارد دشمنش از او فقیه بهتری
کار کسی جز او نباشد ابن حیان ساختن
از غیر آقا بر نمی آید زُراره پروری
از برکت انفاس او کرسی درس خاص او
پیچیده ست آوازه ی فقه و کلام جعفری
بر صدق گفتارم شهادت میدهد اِبنِ حَکَم
در گفتگوهایش نمایان است فتح خیبری
ممنون قال الباقر و مدیون قال الصادق اند
از مرجع و از سینه زن تا روضه خوان و منبری
دیدند با چشمان خود هم شافعی هم مالکی
...
#شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مذهب_تشیع #علیرضا_خاکساری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
آقای من
به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
نه از مردان جنگ، از اهل دانش لشکری داری
کلاس درس نه، دکان عشق است این که می بینم
چه آوردی که از هفتاد ملت مشتری داری؟
زمان خطبه ات چرخِ فلک از کار می افتد
نه تنها از زمین از عرش هم پامنبری داری
به ظن دوستان گویی غریب افتاده ای هرچند
به زعم دشمنان آوازه ای سرتاسری داری
غلام ات مثل ابراهیم آتش را گلستان کرد
و این تازه غلامت بود و بر او سروری داری
چه توصیفش کنم هارون مکی را؟ خدا را شکر
کنار دست خود مانند حیدر قنبری داری
دمیدی در تن اسلام جان تازه ای دیگر
به باغ آفت زدند اما برایش نوبری داری
سید جعفر حیدری
#سید_جعفر_حیدری #شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
اهل ایمان
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
ما أطیعوالله می دانیم ، قرآن می نویسد
قُل تَعالَو نَدعُ می خوانیم ، ثابت می کند ما
مومنِ عشقیم ، آری آلِ عمران می نویسد
در مسلمانی قدم برداشتیم آنجا که حیدر
ما مسلمانِ علی هستیم ، سلمان می نویسد
سختی از دین نیست -لا اِکراهَ فِی الدّین- شیعه هستیم
مذهبِ ما را امامِ صادق آسان می نویسد
صادقُ الوَعدیم ، ما را عشق اینسان می پسندد
صادقُ القَولیم اگر از راستگویان می نویسد
حرف از ابراهیم از آتش می شود ، کو یارِ صادق؟
از تنورِ خانه می پرسم ، گلستان می نویسد
سرّ تبیاناً لِکلِّ شیء یعنی او که حتی
طفلِ مکتب خانه اش تفسیر تبیان می نویسد
آفرینش در نگاهش شرحِ توحیدِ مُفضَّل
علم یعنی قالَ صادق ، اِبنِ حیّان می نویسد
خیل عشاقش فراوانند شاهد دارم از عشق
عاقبت ما را هم از خیل شهیدان می نویسد
محسن ناصحی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #محسن_ناصحی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نگارِ ما
وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد
خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو وُ جَدِ تو منوّر شد
با دسته گلهای پُرِ از نیلوفر و یاسی
میلادِ مسعودِ تو با خاتم برابر شد
امشب که بزمِ عاشقان در اوج شادی است
آری که غرقِ شور و شادی قلبِ کوثر شد
دل میشود شیدا به عشق فجرت ای صادق
آن روز که زیباییِ حسنت مُصوّر شد
آیینه ی چشمانِ تو از جنسِ باران است
امشب میِ میخانه ها لبریزِ ساغر شد
رازِ فلق در آسمانِ روشنت جاریست
بستانِ زهرا (س) از گُلِ جانت معطّر شد
قلبِ جهان امشب چه زیبا می تراود در
صبحی که از شوقِ سرشکِ مژه ات تر شد
جانِ زمین و آسمان لبریزِ احسانت
خاکِ قدومت سرمه ی چشمانِ مادر شد
شوریست در لبخندِ تو از جنسِ آیینه
در خانه ی باقر(ع) پُرِ از عود و عنبر شد
دشت و بیابانها و دریاها به شوقِ تو
لبریزِ شور و شادیِ جانانه یکسر شد!
هستی محرابی
#شعر_ولادت_امام_ششم #شعر_ولادت_امام_صادق #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_رئیس_مکتب_تشیع #هستی_محرابی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹