eitaa logo
حدیث اشک
9.2هزار دنبال‌کننده
75 عکس
152 ویدیو
11 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
یا اباعبدالله ای علت قداست و تکثیر اشک ها والاترین تنزل قدسی ،ای آشنا بیچاره ایم،،نشئه ی ما هم‌خمار توست افتاده است پرده خدا هم دچار توست بی حرمتی است نام تو را ذکر می کنیم ما لاابالیان که به تو فکر می کنیم ملک تو را نگاه خداوند حاجب است نام شما شنیده شود سجده واجب است ای برتر از خیال و قیاس و گمان ما بند آمده به حیطه ی جبرت زبان ما لم داده است عرش الهی به گنبدت پیشت نشسته است خدا بین مرقدت موسی عصای خویش کنارت شکسته است عیسی دخیل بر در و دیوار بسته است عبد سیاه روی شما رو سپید ها ای کشته ی نگاه تو خیل شهید ها ذرات،،شأن اهل کسا را ستوده اند اهل کسا ز گریه کنان تو بوده اند روشن ز نور ذات تو شد وجه فاطمه ای گوشه ای ز صنعت دستان تو،،همه در شرح نور آل عبا هم سر آمدی بنیان گذار کشتی آل محمدی لب تشنه ی شمیم تو آغوش مصطفی وی منبر خطابه ی تو‌ دوش مصطفی نوری،که وقت جلوه مکلف به تن شدی بر قامت رسای خدا پیروهن شدی لرزید پای کعبه زمان حلول تو تا عرش برد فطرس ما را نزول تو تو آمدی و وجه خداوند دیده شد از شاخسار باغ تو توحید چیده شد ذات خداست،فارغ رویت،جدا ز فهم روحی که در ضریح تن‌ تو دمیده شد ای حنجرت به وقت سخن موضع خدا در عصر تو صدای خدا هم شنیده شد بیرون زدی ز صفحه ی شرح مفسران شرحت به خاک‌گرم بیابان کشیده شد ای نیزه زار،،زلف غمت را مهار کن در سایه ی سرت جگرم سر بریده شد غصه کجا برم که تو را می شناختند بر پیکر شریف تو با اسب تاختند  حسین واعظی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
صاحبِ عرش مُعلّی صاحبِ عرش مُعلّی؛ یاحسینِ بن علی(ع) ضامنِ اهل تولّی؛ یاحسینِ بن علی(ع) آمدی در هاله ای از نور! فوقَ کلّ نور ماهِ در آغوش ِ زهرا(س)؛ یاحسینِ بن علی(ع) ذکر میگفت و تو را بوسید و شب تا صبح بود- دستِ تو در دستِ بابا؛ یاحسینِ بن علی(ع) عاشقت شد آسمان! از ماهِ خود دلسرد شد گفت ای ماهِ دل آرا؛ یاحسینِ بن علی(ع) فطرس از قنداقه ات یک جفت بال و پر گرفت سجده کرد و گفت آقا؛ یاحسینِ بن علی(ع) آمدی و باز شد قفلِ دخیل سائلان باب شد «اُنظُر إلینا»؛ یاحسینِ بن علی(ع) گوشۂ چشمی بفرما، از کرم لبریز کن- کاسۂ خیلِ گدا را؛ یاحسینِ بن علی(ع) تحتِ فرمان تو و جانش به جانت بند بود عشقِ ساقیِ العطاشی؛ یاحسینِ بن علی(ع)!  مرضیه عاطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هوای کربلا دارم شراب آلوده می‌داند تَهِ پیمانه می‌چسبد خمارِ باده می‌فهمد شبِ میخانه می‌چسبد گداییِ در این خانه تشریفی به ما داده... که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه می‌چسبد حرم شد خانه‌ام وقتی ، سلامت کردم و دیدم زیارت‌هایِ ما حتی میانِ خانه می‌چسبد سرِ سال است رو بر تو زیارت‌نامه می‌خوانم زیارت‌نامه خواندن با دلِ دیوانه می‌چسبد سلام‌الله ای دل آتشِ صبح اَزَل آمد مبارک باد یازهرا که اَحلی مِن عسل آمد اگر شعریم اگر شوریم ؛ مُرَکب یا قلم هستم اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم همه از آستان آسمانی نجف داریم که هر دَم ؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم دمِ ما یاعلی و بازدم‌هامان حسین است و... اسیرِ این دَم و دیوانه‌ی این بازدم هستیم پس از یک عمر فهمیدیم این دل بارگاهِ توست در این قابی که میبینم حرم را ؛ در حرم هستیم خدا را شُکر بختِ روز و ماه و سال مایی تو همیشه تا همیشه حالِ حَوِل حالِ مایی تو تو گوشه گوشه در دل شُعله شُعله در جگر هستی تو از پیراهنم حتی به من نزدیکتر هستی الف با میم و با عینی و با فایی و با حایی چگونه اینهمه هستی چگونه اینقدر هستی تو با منظومه‌ی هفتاد و دو خورشیدی‌ات عمریست مدارِ چرخش دیوانه‌های دربدر هستی «اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد» دعا هستی دوا هستی قضا هستی قَدَر هستی چنان روشن شده عالم بگو خورشید برگردد محال است از حریم تو کسی نومید برگردد نگاهی کُن به دامانت دخیلِ تو خلیل اینجاست کنارِ سجدگاهِ ما جبینِ جبرئیل اینجاست جلال‌الله در چشمت جمال‌الله در رویت جمال اینجا جمیل اینجا جلال اینجا جلیل اینجاست نه از سینایِ موسایم نه از اَنفاسِ عیسایم کفایت می‌کند ما را کَرَم تا که کَفیل اینجاست گِره خورده است با نامت سرِ مژگانِ ما یعنی... که آبِ سلسبیل اینجا که یک شعبه زِ نیل اینجاست خدا را شُکر قلبِ ما صدای کربلا دارد فقط حال و هوایم را هوای کربلا دارد  حسن لطفی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کشتی نجات شراب‌‌خیز کردم این دو چشمه‌ی حیات را که موجِ اشک‌ها رساند، کشتی نجات را نوشتم از حسین، کاغذم پرید و ابر شد دوباره غرقِ اشک کرد، کاسه‌ی دوات را دو قطره تشنگی به کامِ روضه‌خوانی‌ام چکاند برای سوزِ سینه دیده‌ام دَمِ فرات را قضای واجباتِ سال و ماهِ‌مان محرّم است محرمی که کشته لشکر محرّمات را پیاده می‌روم به کربلا و بعد از آن مسیر به شوقِ دیدنِ تو می‌دوم پلِ صراط را صراطِ مستقیم چیست، غیر راه کربلا ؟ فرار می‌کنم به سمت سرپناه کربلا پناه می‌برد به کامِ تشنه‌ی تو آب هم به دستِ ساقی تو سیر می‌شود سراب هم فقط میان روضه قطره می‌کُشد جَحیم را بهشتِ اشک، می‌رسد به آیه‌ی عذاب هم هر آن زمان که سمتِ نور رفته‌ایم، دیده‌ایم پناه برده پشتِ گنبدِ تو آفتاب هم به خاکِ سجده‌دارت; از شهادتِ تو خاک‌ها به سجده می‌روند، تربتِ ابوتراب هم به زیر قُبّه دیده‌ایم، پابه‌پای دستِ ما دخیل می‌زند گره؛ دعای مستجاب هم قنوتِ مستجاب، دست‌ِ خورده بر ضریح توست درست گفته هر که گفته عرش در ضریح توست از آن زمان که هیچ کس نبود، جز خدا فقط خدای اشک‌ خوانده است، روضه‌ی تو را فقط برای هر کسی که مشتِ چشم، وا نمی‌شود خروشِ اشک‌های ماست، نذر روضه‌ها فقط به شوق عطر سیب، جانماز باز می‌کنم نمازخوان شدم به عشقِ مُهرِ کربلا فقط شهادتینِ چشم ماست، دعوت از قدوم تو سکوتِ اشک می‌زند حسین را صدا فقط اگر عتاب می‌کنی؛ اگر عذاب می‌کنی بیا به میهمانی مزارمان؛ بیا فقط سیاهی مزارمان؛ سیاهی محرم است بیا که دیدنِ تو ختمِ روضه‌ی مجسم است چه روضه‌ای‌ که ریخته‌ست، اشکِ حنجر تو را به حجّ خون طواف کرده خنجری سر تو را چه روضه‌ای که باز کرد روضه‌ی مدینه را که زخم سینه‌ات دوباره کشت مادر تو را چه روضه‌ای که تازیانه‌های تسلیت به لب سیاه کرد دم‌به‌دم لباسِ خواهر تو را چه روضه‌ای فرات هم نشسته زار می‌زند که داغِ رو زدن به آب، کشت اصغر تو را گِل‌آبِ در عزای خود نشسته را زلال کن ببخش روضه‌ی عطش؛ فرات را حلال کن !  رضا قاسمی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹