☘اللهم عرّفنی حجّتك☘
▪️ابن فضال نقل مىكند كه ثعلبة بن ميمون گفت:
▪️امام خودت را بشناس، چون در صورتى كه تو امامت را بشناسى،ديگر جلو افتادن و يا به عقب افتادن ظهور براى تو تفاوت نمىكند،و اگر كسى امامش را بشناسد و بعد بميرد،آن هم قبل از آنكه ظهور حضرت را ببيند و بعد از آن قائم عليه السّلام قيام كند،اجرش همانند كسى خواهد بود كه همراه حضرت و در خيمه امام باشد.
📚الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۴۵۹
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️تلاش علمی مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی
▪️حضرت آقای سید عباس کاشانی صاحب معجم اعلام الشیعه برایم نقل کردند که از آیت الله سید محسن امین جبل عاملی مولف اعیان الشیعه شنیدم که فرمود:
▪️برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر میکردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم.
▪️شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامی که او را زیارت کردم و بحثی میان ما درگرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست نگار نیست بلکه اطلاعات فقهی و اصولی و فلسفی وسیعی نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگی بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت برداری است.
▪️از او پرسیدم نمیخوابید؟ فرمود: من هنوز نشاط دارم و نخوابید.
▪️ما هفت روز و شب در آن جا بودیم. ایشان استراحت منظمی نداشت و میفرمود ما برای استراحت این جا نیامدهایم و من با وجود این که پرکار بودم به ایشان غبطه میخوردم.
📚 مجله نور علم شماره ۳۸، ص ۵۴
#آقا_بزرگ_تهرانی
#حکایت_علما
🆔 @hadithedoost
☘صلّی علیك مليك السماء☘
▪️...عَنْ ذَرِيحٍ اَلْمُحَارِبِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
▪️مَا أَلْقَى مِنْ قَوْمِي وَ مِنْ بَنِيَّ إِذَا أَنَا أَخْبَرْتُهُمْ بِمَا فِي إِتْيَانِ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنَ اَلْخَيْرِ إِنَّهُمْ يُكَذِّبُونِّي وَ يَقُولُونَ إِنَّكَ تَكْذِبُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ
▪️قَالَ يَا ذَرِيحُ دَعِ اَلنَّاسَ يَذْهَبُونَ حَيْثُ شَاءُوا وَ اَللَّهِ إِنَّ اَللَّهَ لَيُبَاهِي بِزَائِرِ اَلْحُسَيْنِ وَ اَلْوَافِدُ يَفِدُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ اَلْمُقَرَّبُونَ وَ حَمَلَةُ عَرْشِهِ حَتَّى إِنَّهُ لَيَقُولُ لَهُمْ
▪️أَ مَا تَرَوْنَ زُوَّارَ قَبْرِ اَلْحُسَيْنِ أَتَوْهُ شَوْقاً إِلَيْهِ وَ إِلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ أَمَا وَ عِزَّتِي وَ جَلاَلِي وَ عَظَمَتِي لَأُوجِبَنَّ لَهُمْ كَرَامَتِي وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّتِيَ اَلَّتِي أَعْدَدْتُهَا لِأَوْلِيَائِي وَ لِأَنْبِيَائِي وَ رُسُلِي
▪️يَا مَلاَئِكَتِي هَؤُلاَءِ زُوَّارُ اَلْحُسَيْنِ حَبِيبِ مُحَمَّدٍ رَسُولِي وَ مُحَمَّدٌ حَبِيبِي...
📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۱۴۳
🆔 @hadithedoost
☘صلّى عليك مليك السماء☘
▪️...از ذريح محاربى، وى مىگويد: محضر مبارك حضرت ابى عبد اللّٰه عليه السّلام عرض كردم:
▪️از خويشاوندان و فرزندانم كسى را ملاقات نكردم مگر وقتى به آنها خبر دادم به اجر و ثوابى كه در زيارت قبر حضرت امام حسين عليه السّلام هست من را تكذيب نموده و گفتند: تو بر حضرت جعفر بن محمّد عليهما السّلام دروغ بسته و اين خبر را از پيش خودت مىگوئى!
▪️حضرت فرمودند: اى ذريح مردم را رها كن هر كجا كه مىخواهند بروند، بخدا قسم حق تعالى به زائرين امام حسين عليه السّلام مباهات كرده و افتخار مىنمايد و مسافر و زائر را فرشتگان مقرّب خدا و حاملين عرش تكريم مىكنند حتى حق تعالى به فرشتگان مىفرمايد:
▪️آيا زوّار حسين بن على عليهما السّلام را مىبينيد كه از روى شوق و محبّت به آن حضرت و علاقه به حضرت فاطمه عليها السّلام دخت رسول اللّٰه صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم به زيارت آمدهاند؟
▪️به عزّت و جلال و عظمت خود قسم كرامت خويش را بر ايشان واجب كردهام و ايشان را حتما به بهشتى كه براى دوستانم و براى انبياء و رسل و فرستادگانم آماده كردهام داخل مىكنم. اى فرشتگان من! ايشان زوّار قبر حسين حبيب محمّد رسول من بوده و محمّد صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم حبيب من است...
📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۱۴۳
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️آیت الله شیخ حسین حلی و مشقت تحصیلی در نجف
▪️ مرحوم آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی
▪️پدر دامادم (سیدمحمد شبّر) ۵ دینار به من فطریه داد که به شیخ حسین حلی تحویل دهم. وقتی به خانه ایشان وارد شدم دیدم، یک چراغ فتیلهای را روشن کرده است و کاغذ پارههایی که جلویش گذاشته است را مطالعه میکند.
▪️سؤال کردم این کاغذپارهها چیست؟
▪️جواب دادند: شما خیال میکنید ما در زمان تحصیل، قادر بودیم که دفتر بخریم و به درس آقا ضیا عراقی و آیتالله نائینی برویم و مطالب درس را بنویسیم؟! این کاغذپارهها را در کوچه، پیدا میکردیم و روی آن مینوشتیم. الان هم دارم مطالعه میکنم تا صبح برای شما تدریس کنم.
▪️سؤال کردم چرا برق را روشن نکردید؟
▪️فرمود: الآن سه ماه است که برق مرا به خاطر پنجتومان قطع کردهاند. من عرض کردم سید محمد شبّر، پدر داماد من، ۵ دینار برای شما فرستاده است. وقتی شنید خیلی خوشحال شد و در حق ایشان دعا کرد.
#حکایت_علما
@varesoon
🆔 @hadithedoost
نمودِ ذره، طلسمِ حضورِ خورشید است
که گفته است فراموش کردهای ما را؟!
#بیدل_دهلوی
🆔 @hadithedoost
☘آیه های سبز☘
🔸کیست که منبع ها را سرشار کرده؟؟
▪️ساده دلی را دیدم که به خدا اعتراض داشت. میگفت: مگر خدا نمیگوید از خود تعریف نکنید؟ مگر نمیگوید منم منم نکنید؟ پس چرا هر جای قرآن را باز میکنی ، او از خودش میگوید که چه کرده ام و چه نکرده ام؟؟
▪️گفتم: ما از بس در خود پیچیده ایم و به بت ها و حجاب ها چشم دوخته ایم ، او میخواهد نشان بدهد که من هستم که جلوه کرده ام و تو هستی که در جلوه ها مانده ای و آن را بت ساخته ای و در آن محدوده ها مانده ای.
راه بیافت.
▪️این شیرهای آب ، اگر منبع ها نبودند آبی به تو نمیدادند و جز صدا چیزی نداشتند و این اوست که منبع ها را سرشار کرده. "إن مِن شَيئ إلا عِندَنا خَزائِنُه" سوره حجر، آیه ۱۲
🆔 @hadithedoost
☘و خزّان العلم☘
▪️..وَ عَنْهُ : رَوَاهُ عَنْ أَبِي ذَرٍّ ، فِي كِتَابِ ( مِصْبَاحِ اَلْأَنْوَارِ) ، قَالَ: كُنْتُ سَائِراً فِي أَغْرَاضِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) إِذْ مَرَرْنَا بِوَادٍ وَ نَمْلَةٌ كَالسَّيْلِ سَارٍ ، فَذَهَلْتُ مِمَّا رَأَيْتُ، فَقُلْتُ: اَللَّهُ أَكْبَرُ، جَلَّ مُحْصِيهِ .
▪️فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) : «لاَ تَقُلْ ذَلِكَ - يَا أَبَا ذَرٍّ - وَ لَكِنْ قُلْ: جَلَّ بَارِيهِ، فَوَ اَلَّذِي صَوَّرَكَ أَنِّي أُحْصِي عَدَدَهُمْ، وَ أَعْلَمُ اَلذَّكَرَ مِنَ اَلْأُنْثَى بِإِذْنِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ».
📚البرهان في تفسير القرآن ج ۴، ص ۵۶۹
🆔 @hadithedoost
☘و خزّان العلم☘
▪️ابوذر گوید: برای انجامدادن یکی از دستورات امیرالمؤمنین در حال حرکت بودیم که به دشتی رسیدیم که مورچههای آن چون سیل جاری بودند.
▪️من از دیدن آن صحنه متحیّر شدم و گفتم: الله اکبر، بزرگ باد کسی که میتواند این مورچهها را بشمارد!
▪️پس علی علیه السلام فرمود: ای ابوذر! این را نگو بلکه بگو: «بزرگ باد آفرینندهی آنها! قسم به آنکه تو را آفرید، من به اذن خداوند عزّوجلّ میتوانم آنها را بشمارم و نر و ماده آنها را تشخیص دهم».
📚البرهان في تفسير القرآن ج ۴، ص ۵۶۹
🆔 @hadithedoost
☘یا معطی المسألات☘
▪️(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مُتَفَزِّعاً إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ)
▪️اَللَّهُمَّ إِنِّي أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِي إِلَيْكَ وَ أَقْبَلْتُ بِكُلِّي عَلَيْكَ وَ صَرَفْتُ وَجْهِي عَمَّنْ يَحْتَاجُ إِلَى رِفْدِكَ وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِي عَمَّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ
▪️وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ اَلْمُحْتَاجِ إِلَى اَلْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ.
▪️فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ - يَا إِلَهِي - مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا اَلْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا ، وَ رَامُوا اَلثَّرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الاِرْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا...
📚صحیفه سجادیه، دعای ۲۸
🆔 @hadithedoost
☘یا معطى المسألات☘
▪️خدایا من دل از غیر تو برکندم و به تو پیوستم. و به تمامی جان و تن رو به تو آوردم.
▪️از کسانی که نیازمند عطای تو اند روی گرداندم. و دست نیاز از کسی که از فضل تو بی نیاز نیست کشیدم.
▪️و دانستم که حاجت خواستن محتاج از محتاجی دیگر از سفاهت رای و گمراهی عقل است.
▪️ای خدای من! چه بسیار دیدم مردمانی که عزت از غیر تو خواستند پس ذلیل شدند و مال از دیگری طلبیدند پس تنگدست شدند و شان و مقام بلند خواستند و پست گردیدند...
📚صحیفه سجادیه ، دعای ۲۸
🆔 @hadithedoost
☘حاج حسین خرازی☘
▪️در بین عملیات کربلای پنج وقفه ای به وجود آمد.
حاج حسین خرازی تقریبا از سه ماه قبل به مرخصی نرفته بود.
چون قبل از کربلای ۵ ، عملیات کربلای ۴ و قبل از آن هم کارها و مقدمات این دو عملیات فرصت مرخصی رفتن را از شهید خرازی گرفته بود از این رو قرار شد در این فاصله حاج حسین یک هفته به اصفهان برود.
▪️ چهار یا پنج روز که گذشت دیدیم حاجی به جبهه برگشته و از بقیه مرخصی اش استفاده نکرده است. من با اعتراض به او گفتم چه شد زود برگشتی؟ مگر قرار نبود یک هفته بمانی؟ شهید خرازی پاسخی نداد.
▪️من ادامه دادم که خانواده هم حق دارند و باید در کنار انجام وظیفه به آنها هم رسیدگی کرد و همین طور با حاج حسین بحث می کردم حاجی قصد پاسخگویی نداشت و دائم طفره می رفت.
▪️اما من هم دست بردار نبودم تا این که بالاخره گفت: روز آخر که اصفهان بودم تو اتاق نشسته بودم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد مثل این که دنیا هم بد نیست. خانه ، زندگی ، غذای آماده راحتی کنار خانواده و خلاصه همه چیز مهیاست.
▪️لحظاتی در این فکر بودم که ناگهان به خود آمدم فهمیدم شیطان مشغول وسوسه است و میخواهد زرق و برق دنیا را برایم جلوه دهد با خود گفتم آیا من باید به دنیا وابسته باشم؟ هرگز! کوله پشتیام را برداشتم و بدون معطلی راه افتادم. خانواده پرسیدند کجا می روی؟
▪️گفتم جبهه ! گفتند قرار بود زمان بیشتری بمانی؟ گفتم نه باید بروم. گفتند حداقل بمان بعد از ناهار برو . گفتم نه کار مهمی پیش آمده که باید حتما بروم. خداحافظی کردم و دیگر لحظه ای نماندم و به جبهه برگشتم.
#حاج_حسین_خرازی
📚هنر اهل بیت علیهم السلام،ص۵۹_۵۸
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری در اواخر عمرشان یکی از استخوانهای پهلویشان شکسته بود. گویا ایشان صبحها در حیاط منزلشان قدم میزدند- منزل این مرجع عالیقدر هم استیجاری بود و تا آخر عمر، صاحب منزل نشدند-
▪️یک درخت انجیر در حیاط بود که انجیرهایش به زمین میافتاد و زمین لیز میشد. خادم منزل وظیفهاش بود که اینها را جارو کند و هر روز جمع کند. شاید خادم تسامح کرده یا یادش رفته و جارو نکرده بود.
▪️وقتی ایشان از زیر درخت ردّ میشدند، این انجیر روی زمین را ندیده و سُر خورده و به زمین افتاده و استخوان پهلویشان شکسته بود.
▪️ایشان تا آخر عمرشان، این درد و نارحتیای را که میکشیدند، به کسی نگفتند تا مبادا فرزندان و ارادتمندان ایشان، خادم را به خاطر غفلتی که کرده بود، توبیخ کنند. این مرد بزرگ از تربیتشدگان همین مکتب است که مرزهای اخلاق را در مصائب نیز رعایت میکند.
#سید_احمد_خوانساری
#حکایت_علما
📚 پندهای سعادت، ص۲۲۴-۲۲۳، درس اخلاقهای آیت الله شب زنده دار
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️شهید سید محمد باقر صدر وقتی در حال تفکر و مطالعه بودند، کاملاً از دنیای پیرامونشان بریده میشدند و این چیزی نیست که کسی بهسادگی بتواند خودش را به آن عادت بدهد.
▪️به یاد ندارم که شهید صدر حتی در گرمترین روزهای تابستان، غرق در خواب شوند. حتی در همان روزهای گرم و درحالیکه به سن پنجاه سالگی نزدیک شده بودند هم از کتاب هایشان جدا نمیشدند. درحالیکه جوان نیرومند و بانشاط هم توان مقاومت، در برابر وسوسه خواب را نداشت.
▪️در سال آخر عمر شریفشان که نیروی بدنیشان (بر اثر فشارهای حکومت بعثی و شرایط حصر) تحلیل رفته بود، کمتر از یک ساعت در رختخوابش دراز میکشیدند.
▪️وقتی مرا در خواب میدیدند، به من میفرمودند: من خودم را به خواب عادت ندادهام، چون عمر کوتاه است. تو که هنوز جوانی چرا خودت را به خواب عادت میدهی؟!
▪️در یکی از روزهای بسیار گرم تابستان که بعد از ناهار خوابیده بودم، ایشان مرا بیدار کردند و فرمودند: وقتی من همسن تو بودم روزانه حدود بیست ساعت درس میخواندم و حتی در آن چهار ساعت دیگر هم که میخوابیدم، خوابهای علمی میدیدم و برای همین خوابم هم، خواب معمولی نبود.
▪️در خواب میدیدم که مشغول مطالعه یا حل مسائل علمی و فقهی هستم. اگر شب و روز بخوابی، همه زندگیات را با خواب سپری خواهی کرد!
#شهید_سید_محمد_باقر_صدر
#حکایت_علما
📚السیرة و المسیرة فی حقائق و وثائق، ج ۲، ص ۲۸۹
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
▪️حجت الاسلام امیر حسین مناقبی نوه دختری علامه طباطبایی رحمة الله عليه:
▪️وصیتنامه علامه گم شده بود ولی بعدا در بین دستخطها پیدا شد، ایشان وصیت کرده بود که اگر من نزدیک عتبات عالیات بودم مرا زیر کفشکن مرقد نجف و زیر پای زائران دفن کنید.
#علامه_طباطبائی
#حکایت_علما
🆔 @hadithedoost
☘یریدون أن يطفئوا نور الله بأفواههم☘
🔸شبهه ای مطرح میکنند مبنی بر اینکه: اگر حضرت علی(ع) در خانه حاضر بود چرا حضرت زهرا(س) درب منزل را باز کرد تا آن حادثه اتفاق افتد در حالی که باز کردن در توسط زن در صورت حاضر بودن مرد در منزل، خلاف غیرت مردان خصوصا مردان عرب است.
⬅پاسخ:
▪️«ابن عساکر» در جلد ۴۲ کتاب «تاریخ دمشق» ص ۴۷۰ آورده است که:
پیامبر(ص) در خانه نشسته بود که در زدند و ایشان به ام سلمه گفتند: «یا أم السلمة قومی فافتحی له» یعنی: «ای أم سلمه! برخیز و در را باز کن».
▪️در جلد ۴۴ همین کتاب صفحه ۳۵ آمده است که: عمر بن خطاب آمد و دقّ الباب کرد، پیغمبر خانه بود ولی به حضرت خدیجه(س) فرمود: «افتحی یا خدیجة» یعنی: «ای خدیجه در را باز کن».
▪️در جلد اول کتاب «احتجاج طبرسی» ص ۲۹۲ آمده است که: روزی پیامبر(ص) در خانه نشسته بودند که امیرالمؤمنین علی(ع) در زدند و پیامبر(ص) به عایشه فرمود که: «افتحی له الباب» یعنی: «در را برای او(علی) باز کن». حال آیا علمای وهابی غیرتمندتر از پیامبرند؟!
▪️طبق آنچه ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنة» نوشته است، کسی در منزل را باز نکرد؛ بلکه مهاجمان به زور وارد خانه حضرت(س) شدند.
▪️قرآن کریم در آیه ۲۷ سوره نور میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا» یعنی بدون اجازه به خانه کسی وارد نشوید.
و در جای دیگر میفرماید: «یا أیها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبی إلا أن یؤذن لکم».
از سوی دیگر «سیوطی» در جلد ۵ کتاب «الدر المنثور» ص ۵۰ نوشته است که: «خانه زهرا خانه نبوت است». بنابراین حضرت زهرا(ع) و مولا علی(ع) بر این باور بودند که مهاجمان حریم خانه نبوت و لااقل حرمت خانه مؤمنان را حفظ میکنند نه اینکه بی توجه به دستور خدا و رسول، در خانه اهلبیت پیامبر را آتش زده و به زور وارد خانه میشوند.
🆔 @hadithedoost
☘علم خدا☘
▪️حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْوَهَّابِ اَلْقُرَشِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْفَضْلِ بْنِ اَلْمُغِيرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو نَصْرٍ مَنْصُورُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ اَلْأَصْبَهَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْحُسَيْنُ بْنُ بَشَّارٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ:
▪️سَأَلْتُهُ أَ يَعْلَمُ اَللَّهُ اَلشَّيْءَ اَلَّذِي لَمْ يَكُنْ أَنْ لَوْ كَانَ كَيْفَ كَانَ يَكُونُ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى هُوَ اَلْعَالِمُ بِالْأَشْيَاءِ قَبْلَ كَوْنِ اَلْأَشْيَاءِ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنّٰا كُنّٰا نَسْتَنْسِخُ مٰا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ قَالَ لِأَهْلِ اَلنَّارِ وَ لَوْ رُدُّوا لَعٰادُوا لِمٰا نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكٰاذِبُونَ فَقَدْ عَلِمَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ لَوْ ردوهم [رَدَّهُمْ] لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ...
▪️آیه ۲۹ سوره جاثیه در سیاق آیات قیامت بیان شده که متناسب با این سیاق ، کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون به معنای این است که اعمالی که در دنیا انجام میدادید را استنساخ میکردیم و رونوشت میگرفتیم.
▪️اما در این روایت حضرت رضا روحی له الفداء آیه را شاهد میآورند برای اینکه خدای سبحان همه چیز را قبل از تحقق و بودن آن ها میداند. مطابق این استشهاد ما کنتم تعملون خودْ ، استنساخ و رونوشت از علم الهی است.
▪️علامه مجلسی رحمه الله تعالی هم در بحار میفرمایند : مفسرین بیشتر معنای اول را مطرح کرده اند (که احتمالا نکتش همین باشه که تو سیاق آیات قیامت هست و میخواستن قرآن رو تفسیر کنن) اما میفرمایند بناء استشهاد امام علیه السلام احتمال دومه . ج۴ص۷۹
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام ج ۱، ص ۱۱۸
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
🔸اهتمام مرحوم شیخ عباس قمی در تربیت دینی فرزندان
▪️زمانی مرحوم آقای شیخ علی محدث زاده - پسر اول حاج شیخ عباس قمی (رضوان الله تعالی علیه) که ساکن تهران بودند و در ایام مختلف مردم قم ایشان را دعوت می کردند و در قم منبر می رفتند و منبر خیلی متین و ملیح و پر حدیثی داشتند و ما (آیت الله شب زنده دار) هم یکی از مریدان منبر ایشان بودیم،
▪️در یکی از سخنرانیها از ایشان شنیدم که فرمودند پدر ما آقای شیخ عباس قمی رسمش این بود که هر روز که سفره ی نهار انداخته می شد، ما بچه ها که می نشستیم، یک حدیث کوتاه قرائت میکرد و می فرمود که تا فردا ناهار آن را حفظ کنید و این
احادیثی که حفظ هستم و در بالای منبر میخوانم همان حدیث هایی است که من در آن ایام حفظ کردم.
📚پندهای سعادت،ص۳۷۹_۳۷۸
#شیخ_عباس_قمی
#حکایت_علما
🆔 @hadithedoost
☘حکایت علما☘
🔸گریه ی مرحوم شیخ عباس قمی در آخر عمر
▪️آقای ابوی(آیت الله حسین شب زنده دار) از مرحوم آقای شیخ علی محدث زاده شنیده بودند که میگفتند یک بار پدرمان در کتابخانه اش مشغول مطالعه بود که یک مرتبه دیدیم بلند بلند گریه میکند.
▪️وقتی علت گریه را از ایشان میپرسند میفرمایند احادیث وارده در باب کذب را می دیدم یادم آمد که در عمرم یک بار دروغ گفتم و آن وقت هم به نظرم مصلحت داشت و جزء مستثنیات باب کذب بود حالا میترسم که اشتباه کرده باشم
▪️و آن هم این بود که ایشان مدتی در مکه مکرمه مانده بودند تا اجازه از علمای عامه جهت نقل حدیث بگیرند. ایشان و حاجی نوری در حجاز از حلقات واصل بین علمای متأخرین فراوانی از عامه و خاصه هستند.
▪️فرموده بودند که برخی از علمای عامه در مورد یکی از فروع دین و معتقدات شیعه از من سؤال کردند که من در جواب آنها گفتم عوام شیعه این کار را انجام میدهند
▪️این جواب یک مفهوم دارد و مفهومش این است که علمای شیعه این کار را نمی کنند و قصدم از گفتن این جواب این بود که اینها اجازه ی نقل روایت بدهند. الآن برای گفتن این دروغ مفهومی مصلحتی که از من صادر شده است، گریه میکنم.
📚پندهای سعادت،ص۳۷۹
#شیخ_عباس_قمی
#حکایت_علما
🆔 @hadithedoost
☘نام ما را بنویسید به ایوان نجف☘
▪️للمفيد بِهَذَا اَلْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ :
▪️لاَ يَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مِنْ بَيْنِ يَدَيِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يَسْأَلَهُ عَنْ أَرْبَعِ خِصَالٍ عُمُرِكَ فِيمَا أَفْنَيْتَهُ وَ جَسَدِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَهُ وَ مَالِكَ مِنْ أَيْنَ اِكْتَسَبْتَهُ وَ أَيْنَ وَضَعْتَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ
▪️فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ اَلْقَوْمِ وَ مَا عَلاَمَةُ حُبِّكُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ مَحَبَّةُ هَذَا وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ .
📚بحار الأنوارج ۲۷، ص ۱۰۳
🆔 @hadithedoost
☘نام ما را بنویسید به ایوان نجف☘
▪️مجالس مفيد: با همين اسناد گفت پيامبر اكرم فرمود:
▪️بنده در پيشگاه پروردگار روز قيامت قدم برنميدارد مگر اينكه از او راجع بچهار چيز سؤال ميكنند. عمرت را در چه راه از بين بردهاى و پيكرت را در چه راه فرسوده نمودهاى. و مالت را از كجا بدست آوردهاى و كجا خرج كردهاى و از محبت ما اهل بيت.
▪️مردى از حاضرين گفت علامت دوستى شما چيست؟ فرمود: دوستى با اين، دست خود را گذاشت بر سر على بن ابى طالب عليه السّلام.
📚بحار الأنوارج ۲۷، ص ۱۰۳
🆔 @hadithedoost
☘هذا ناصرنا بیده و لسانه و قلبه☘
🔸مناظره آلوسی و مرحوم مظفر
▪️در بغداد، مجلس مناظرهای بین علمای فرقههای اسلامی تشکیل دادند. از علمای عامّه آلوسی، عالم بزرگ سنیها، و از علمای شیعه مرحوم مظفر۱ در مجلسی حضور داشتند وَ المَجلِسُ غاصّ بِأَهلهِ (مجلس از شیعه و سنی پر بود). آلوسی به نمایندگی از عامه، روکرد به شیخ مظفر رحمهاللّه و گفت: «شیخَنا، مَسأَلَةٌ» اجازه میدهید سؤال کنم؟
▪️مرحوم مظفر فرمود: سؤال کن. آلوسی پرسید: «ما تَقُولُونَ فی أَمْر النَّبِی(ص) أَبابَکرٍ بِالصَّلاةِ بِالْقَوْمِ؟؛ درباره دستور پیامبراکرم به ابوبکر که [به جای خود] برای مردم نماز جماعت بخواند، چیست؟».
▪️اگر مرحوم مظفر در جواب میگفت: سند این سخن ضعیف است، یا دلالت بر خلافت ندارد، از هرجهت آلوسی او را میپیچاند و بالاخره جواب روشن نمیشد و به نظر میرسید که حق با آنها است، ولی مرحوم مظفر بدون تأمل و درنگ فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیهْجُرُ؛ قطعاً این مرد هذیان میگوید!».۲
▪️واقعاً، این جواب در اینجا معجزه است. آلوسی نتوانست نفس بکشد و حرفی بزند، لذا خاموش شد: فَکأَنَّما أُلْقِمَ حَجَراً! (گویی سنگ در دهان او انداختند!) و با همین سؤال و جواب، ختم جلسه اعلام شد!
▪️آلوسی با اینکه اهل فضل است و در کتاب تفسیر خود، مطالب معقولی ذکر میکند ولی وقتی به مسئله امامت میرسد، گویی همان شخص فاضل نیست و حرفهای رکیک و عامیانه میزند!
۱.شیخ محمدحسن مظفر، صاحب کتاب «دلائلالصدق».
۲.پاسخ عمربنخطاب هنگامی که پیامبر درخواست قلم و دوات کرد؛ نهجالحق، ص۳۳۲؛ کشفالیقین، ص۴۷۲؛ الطرائف، ج۲، ص۴۳۲؛ بحارالانوار، ج۳۰، ص۵۳۵.
📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۱
🆔 @hadithedoost
☘توحید اهل بیت علیهم السلام☘
▪️وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ:
▪️سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ تَعَالَى: «اَلرَّحْمٰنُ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوىٰ » فَقَالَ اِسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ فَلَيْسَ شَيْءٌ أَقْرَبَ إِلَيْهِ مِنْ شَيْءٍ لَمْ يَبْعُدْ مِنْهُ بَعِيدٌ وَ لَمْ يَقْرُبْ مِنْهُ قَرِيبٌ اِسْتَوَى فِي كُلِّ شَيْءٍ .
📚الکافي ج ۱، ص ۱۲۸
🆔 @hadithedoost
☘توحید اهل بیت علیهم السلام☘
▪️ابن حجاج گويد: از امام صادق (عليه السّلام) راجع بقول خداى تعالى «رحمان بر عرش استوا دارد» پرسيدم
▪️فرمود: او در همه چيز استوا دارد، چيزى باو نزديكتر از چيز ديگر نيست، هيچ دورى از او دور نيست و هيچ نزديكى باو نزديك نيست، او نسبت به همه چيز برابر است.
📚الکافي ج ۱، ص ۱۲۸
@hadithedoost
☘دعای صباح☘
▪️...يَا مَنْ دَلَّ عَلَى ذَاتِهِ بِذَاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنِ مُجَانَسَةِ مَخْلُوقَاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَئَمَةِ كَيْفِيَّاتِهِ يَا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَوَاطِرِ اَلظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ مُلاَحظَةِ اَلْعُيُونِ وَ عَلِمَ بِمَا كَانَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ...
▪️...اى كه راهنمائى كرد بر خودش بخودش، و منزه است از همجنسى (و مشابهت با) مخلوقش و برتر است از سنخيت يا چگونگيهاى عالم خلقت، اى كسى كه نزديك است بگمانهائى كه (در باره او) بر دل خطور كند، ولى دور است از چشم انداز ديدگان، و ميداند آنچه را شود پيش از شدنش...
🆔 @hadithedoost