eitaa logo
حدیثنا
661 دنبال‌کننده
3 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
🧕زن، قدر و قیمتی ندارد!!! 🌿…عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: «إِنَّمَا اَلْمَرْأَةُ قِلاَدَةٌ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقَلَّدُهُ.» قَالَ: وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «لَيْسَ لِلْمَرْأَةِ خَطَرٌ لاَ لِصَالِحَتِهِنَّ وَ لاَ لِطَالِحَتِهِنَّ أَمَّا صَالِحَتُهُنَّ فَلَيْسَ خَطَرُهَا اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ بَلْ هِيَ خَيْرٌ مِنَ اَلذَّهَبِ وَ اَلْفِضَّةِ وَ أَمَّا طَالِحَتُهُنَّ فَلَيْسَ اَلتُّرَابُ خَطَرَهَا بَلِ اَلتُّرَابُ خَيْرٌ مِنْهَا.» 📚الکافي، ج۵، ص۳۳۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«زن، [همانندِ] گردن‌بند است. پس دقت کن به چیزی که آن را به گردنت می‌آویزی.»1️⃣ 🔶همچنین از ایشان نقل شده است: 🔸«زنان، قدر و قیمتی ندارند؛ نه زنان صالح و نه زنان فاسد! 👈زنان صالح، قیمتشان، طلا و نقره نیست؛ بلکه از طلا و نقره باارزش‌تر هستند 👈و زنان فاسد، قیمتشان، خاک نیست؛ بلکه قیمت خاک از آن‌ها باارزش‌تر است.»2️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣«گردن‌بند» یک وسیله زینتی است. همان‌طور که یک گردن‌بند، نشانه‌ی سطح سلیقه و تموّل شخصی است که آن را به گردن دارد و او را در نظر دیگران بالا می‌برد یا پایین می‌آورد، همسری که انسان برای خود برمی‌گزیند نیز نشان‌دهنده شخصیت فردی و اجتماعی انسان است؛ این‌که او چه سلایق و روحیات و تمایلاتی دارد، چه ویژگی‌هایی برایش ارزش‌مند و بااهمیت است، سطح اجتماعی‌اش چه‌میزان و… 👈به‌هرحال چه بپسندیم و چه نپسندیم؛ واقعیت این است که انسان با ازدواج، چنین گردن‌بندی به خود می‌آویزد و سال‌های سال، آن را مانند تابلوی شخصیت خود، در منظر دیگران قرار می‌دهد. 2️⃣این قاعده، مخصوص زنان نیست؛ قدر و ارزش همه انسان‌ها می‌تواند کم‌تر از خاک یا بیشتر از طلا باشد. می‌تواند پست‌تر از حیوان یا برتر از فرشته باشد؛ 👈چنان‌چه در یکی از مطالب پیشین به این موضوع اشاره شده بود: 📌«انسان؛ از حیوان تا فرشته» 📌https://dastvar.blog.ir/1398/07/06-2 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
⛔️شوخی با نامحرم، ممنوع! 🌿…عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً الْقُرْآنَ بِالْكُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَيْ‏ءٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع عَاتَبَنِي وَ قَالَ: «مَنِ ارْتَكَبَ الذَّنْبَ فِي الْخَلَاءِ لَمْ يَعْبَأِ اللَّهُ بِهِ أَيَّ شَيْ‏ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ؟» فَغَطَّيْتُ وَجْهِي حَيَاءً وَ تُبْتُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: «لَا تَعُدْ!» 📚الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۹۴ 🔷از ابوبصیر نقل شده است: 🔹من در کوفه به زنی قرائت قرآن می‌آموختم. [یک بار] با حرفی با او شوخی کردم. 🔶وقتی که [در مدینه] خدمت امام باقر (علیه‌السلام) رسیدم، مرا سرزنش کردند و فرمودند: 🔸«کسی که در خلوت گناهی انجام دهد، خداوند به او اعتنایی نخواهد کرد. به آن زن چه گفتی؟» 🔷ابوبصیر گوید: 🔹من از روی خجالت صورتم را پوشاندم و توبه کردم. 🔶امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«دیگر تکرار نکن!» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
😰عقوبت رفتارهای ممنوعه با نامحرم 🌿…عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالا خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص قَبْلَ وَفَاتِهِ وَ هِيَ آخِرُ خُطْبَةٍ خَطَبَهَا بِالْمَدِينَةِ حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ تَعَالَى‏… 🍃«…وَ مَنْ صَافَحَ امْرَأَةً حَرَاماً جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولًا ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ وَ مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لَا يَمْلِكُهَا حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ فِي النَّارِ وَ الْمَرْأَةُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً أَوْ قَبَّلَهَا أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً أَوْ فَاكَهَهَا وَ أَصَابَ مِنْهَا فَاحِشَةً فَعَلَيْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَى الرَّجُلِ فَإِنْ غَلَبَهَا عَلَى نَفْسِهَا كَانَ عَلَى الرَّجُلِ وِزْرُهَا…» 📚ثواب‌الأعمال‌وعقاب‌الأعمال، ص۲۸۴ 🔶نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آخرین سخنرانی‌ای پیش از رحلتشان در شهر مدینه ایراد فرمودند، در ضمن نکات متعدد و مهمی که خطاب به مسلمانان گوشزد کردند، فرمودند: 🔸«…و هرکس با زن نامحرمی دست دهد، در روز قیامت در حالی وارد [صحرای محشر] می‌شود که در غُل و زنجیر است. بعد هم به او دستور داده می‌شود که وارد آتش شود. 🔸و هرکس با زن نامحرمی لطیفه‌گویی کند، در ازای هر کلمه‌ای که در دنیا گفته، هزار سال در آتشِ (جهنم) زندانی خواهد بود. 🔸زن نیز اگر با مرد همراهی کند و آن مرد او را به‌حرام در آغوش گیرد یا او را ببوسد یا او را به‌حرام لمس کند یا با او لطیفه‌گویی کند و از آن زن کار زشتی سر زند، همان عقوبتی که برای مرد است، برای زن نیز خواهد بود. 🔸اما اگر مرد به‌زور بر او تسلط یابد، عقوبتش [فقط] برای مرد خواهد بود…» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👩‍❤️‍👨حدیثی زیبا، مهم، آموزنده و الهام‌بخش، پیرامون خلقت زن و مرد 🔷از زرارة بن أعیَن نقل شده است: 🔹از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد (شیوه‌ی) آفرینش حوّاء (علیهاالسلام) سؤال شد. به ایشان عرض شد: گروهی از ما می‌گویند: خداوند (عزّوجلّ) حواء را از آخرین دنده‌ی سمت چپِ آدم (علیهماالسلام) آفریده است. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«خداوند منزه است و بسیار بسیار والاتر است از این‌که چنین کند. آیا کسی که این حرف را می‌زند، منظورش این است که خداوند (تبارک‌وتعالی) توانایی این را ندارد که برای آدم، همسری از غیرِ خودش بیافریند؟! 🔸با این سخن، راه را برای عیب‌جویان و زشت‌گویان (نسبت به دین) باز می‌کنند که بگویند: اگر حواء از دنده‌ی آدم است، بخشی از آدم با بخشی از خودش ازدواج (زناشویی) کرده است! آنان را چه شده است؟! خداوند میان ما و آنان قضاوت کند!» 🔶سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«خداوند (تبارک‌وتعالی) وقتی آدم (علیه‌السلام) را از گِل آفرید و به فرشتگان دستور داد (که سجده کنند) و آنان بر او سجده کردند، او را به خواب برد. 🔸سپس حواء را از نو (نه از بدن آدم، بلکه از گِلی دیگر) آفرید و او را پشت آدم، در گودی کمرش قرار داد. خداوند این کار را کرد برای این‌که زن تابعِ مرد باشد. 🔸حواء (به آدم) رو کرد و حرکت نمود. بر اثر حرکت حواء، آدم (علیهماالسلام) بیدار شد. به حواء ندا داده شد که فاصله بگیرد. وقتی آدم به حواء نگاه کرد، به مخلوق زیبایی نگریست که صورتِ (ظاهری)اش شبیه خودش بود، با این تفاوت که او مؤنث بود. 🔸آدم با حواء سخن گفت. حواء نیز به زبان آدم، با او سخن گفت. آدم به حواء گفت: «تو کیستی؟» حواء گفت: «مخلوقی هستم که خداوند مرا آفریده، همان‌طور که می‌بینی!» 🔸آدم (علیه‌السلام) در این هنگام عرض کرد: «پروردگارا! این چه مخلوق زیبایی است که نزدیکی به او و نگاه به او، به من اُنس و آرامش می‌بخشد؟!» 🔸خداوند (تبارک‌وتعالی) فرمود: «ای آدم! این، کنیز (بنده‌ی) من، حواء است. آیا دوست داری که همراه تو باشد؛ تا به تو آرامش دهد و با تو سخن گوید و تابع دستورت باشد؟» 🔸آدم عرض کرد: «بله، ای پروردگار من! و به‌این‌خاطر، تا زمانی که باقی باشم، تو را حمد و شکر خواهم کرد.» 🔸خداوند (عزّوجلّ) فرمود: «پس او را از من خواستگاری کن؛ چراکه او کنیزِ من است و همچنین [ازدواج با او] به صلاح توست؛ به‌خاطر "شهوت".» 🔸آن‌گاه خداوند شهوت را بر (وجودِ) آدم افکند. اما قبل از آن معرفت و شناخت همه‌ی چیزها را به او تعلیم داد. 🔸آدم عرض کرد: «پروردگارا! من او را از تو خواستگاری می‌کنم. در مقابلِ چه کاری رضایت می‌دهی (که پاسخ مثبت دهی؟)» 🔸خداوند (عزّوجلّ) فرمود: رضایت من، به این شرط است که دانش‌های دینم را به او بیاموزی.» 🔸آدم عرض کرد: «پروردگارا! اگر این کار را از من می‌خواهی، اختیار با توست (فرمان می‌برم.)» 🔸خداوند (عزّوجلّ) فرمود: «من قطعاً این را می‌خواهم. او را به ازدواج تو در می‌آورم و به تو ملحق می‌کنم.» 🔸پس (از آن‌که خداوند به این‌شکل آنان را به عقد هم درآورد،) آدم به حواء گفت: «نزد من بیا!» 🔸حواء گفت: «نه! تو باید نزد من بیایی!» 🔸آن‌گاه خداوند (عزّوجلّ) به آدم (علیه‌السلام) دستور داد که بلند شود و به سوی حواء برود. 🔸اگر چنین نمی‌شد، [در نسل این‌دو] زنان باید سمت مردان می‌رفتند و آنان را برای خود خواستگاری می‌کردند. 👈[آن‌گاه امام صادق علیه‌السلام فرمودند:] این، داستانِ [راستینِ] حوّاء (صلوات‌الله‌علیها) است [، نه آن داستان دروغینی که گروهی از شما می‌گویند.]» 📚من‌لايحضره‌الفقيه، ج۳، ص۳۷۹ 👈👈👈پانوشت‌ها در مطلب بعد👈👈👈 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣در مورد عقیده‌ی باطلِ خلقت حضرت حواء از آخرین دنده چپ حضرت آدم (علیهماالسلام)، که منشأ آن تورات تحریف‌شده (سِفر تکوین، فصل۲) می‌باشد، باید گفت که احتمالاً سازندگان این دروغ، برای پست جلوه دادنِ جایگاه زن چنین بافته‌اند؛ اولاً «سمت چپِ» بدن، که نسبت به سمت راست، مرجوح است و ثانیاً «آخرین و پایین‌ترین» دنده‌ها را ذکر کرده‌اند! 2️⃣خداوند تکویناً و تشریعاً خواسته است که زنان تابع مردان باشند؛ هم در نوع خلقت مرد و زن چنین اراده فرموده و هر در دستورات شریعت که توسط رسولانش ابلاغ کرده، این را از زنان خواسته است. تبعیت زن از مرد، هم مطابق خلقت اوست و هم مرد بر اساس خلقتش این توقع را از زن دارد. جنبش‌هایی که این ویژگی را نفی و نقد می‌کنند، گویی با خلقت خداوند و با طبیعت خود مبارزه می‌کنند و قصد دارند بر خلاف جریان طبیعی خلقت حرکت کنند. مسلم است که این تلاش، مذبوحانه و محکوم به شکست است و تنها حاصلش رنج بیش‌تر انسان‌ها خواهد بود. 3️⃣چقدر شگفت‌انگیز و زیباست؛ گفت‌وگوی میان پدربزرگ و مادربزرگِ اعلایمان! چقدر این حالات و رفتار برایمان آشناست! گویا هنوز هم پدران و مادران، این «سخن گفتن با ناز و کرشمه و کنایه» را، این «میل به تبعیت از مرد» و این «میل به ستوده‌شدن از جانب او» را از جده‌شان حواء (علیهاالسلام) برای دخترانشان به ارث می‌گذارد و این «شگفتی و شیفتگی نسبت به زن» را، این «نیاز به نزدیکی به زن، برای آرامش یافتن» را و این «میل به تابع بودنِ زن» را از جدشان آدم (علیه‌السلام) به پسرانشان ارث می‌دهد. گویی این چرخ می‌چرخد و این داستان در این کره خاکی، هر لحظه و هر آن، تکرار می‌گردد. زنان و مردان، با پذیرش اراده‌ی تکوینی و تشریعی پروردگار و رعایت این ظرافت‌های گفتاری و رفتاری، می‌توانند زندگی آرامی داشته باشند و ظرفیت‌هایشان را فعال سازند. 4️⃣راستش پیرامون تک‌تک عبارات و فرازهای این حدیث شریف و کلیتِ آن، نکته‌ای شگفت‌انگیزی در ذهنم جولان می‌دهد و به هیجان‌ام وامی‌دارد، اما خب، مجال بیانشان در این رسانه نیست. 🤲از عمق وجودم، پروردگارم را شاکرم که ما بندگان ناچیز را از محبّین و تابعین رسولش و اهل‌بیت او (صلوات الله علیهم، صلاةً کثیرةً لایقوی علی احصائها غیره) قرار داد، ما را با معارف ایشان آشنا ساخت و از این طریق خود را به ما شناساند. 💠حمداً لله، شکراً لله، عفواً لله 🔰مطلب مرتبط پیشین: 📌«تأملی پیرامون پدر و مادر مشترک همه مؤمنین» 📌https://dastvar.blog.ir/1400/07/17-2 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿…عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ أَنَّهُ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ خَلْقِ حَوَّاءَ وَ قِيلَ لَهُ إِنَّ أُنَاساً عِنْدَنَا يَقُولُونَ: إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ حَوَّاءَ مِنْ ضِلْعِ آدَمَ اَلْأَيْسَرِ اَلْأَقْصَى فَقَالَ: «سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ عُلُوّاً كَبِيراً أَ يَقُولُ مَنْ يَقُولُ هَذَا إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنَ اَلْقُدْرَةِ مَا يَخْلُقُ لآِدَمَ زَوْجَةً مِنْ غَيْرِ ضِلْعِهِ وَ يَجْعَلُ لِلْمُتَكَلِّمِ مِنْ أَهْلِ اَلتَّشْنِيعِ سَبِيلاً إِلَى اَلْكَلاَمِ أَنْ يَقُولَ: إِنَّ آدَمَ كَانَ يَنْكِحُ بَعْضُهُ بَعْضاً إِذَا كَانَتْ مِنْ ضِلْعِهِ مَا لِهَؤُلاَءِ حَكَمَ اَللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ.» ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا خَلَقَ آدَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مِنْ طِينٍ وَ أَمَرَ اَلْمَلاَئِكَةَ فَسَجَدُوا لَهُ أَلْقَى عَلَيْهِ اَلسُّبَاتَ ثُمَّ اِبْتَدَعَ لَهُ حَوَّاءَ فَجَعَلَهَا فِي مَوْضِعِ اَلنُّقْرَةِ اَلَّتِي بَيْنَ وَرِكَيْهِ وَ ذَلِكَ لِكَيْ تَكُونَ اَلْمَرْأَةُ تَبَعاً لِلرَّجُلِ فَأَقْبَلَتْ تَتَحَرَّكُ فَانْتَبَهَ لِتَحَرُّكِهَا فَلَمَّا اِنْتَبَهَ نُودِيَتْ أَنْ تَنَحَّيْ عَنْهُ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهَا نَظَرَ إِلَى خَلْقٍ حَسَنٍ يُشْبِهُ صُورَتَهُ غَيْرَ أَنَّهَا أُنْثَى فَكَلَّمَهَا فَكَلَّمَتْهُ بِلُغَتِهِ فَقَالَ لَهَا: «مَنْ أَنْتِ؟» قَالَتْ: «خَلْقٌ خَلَقَنِي اَللَّهُ كَمَا تَرَى.» فَقَالَ آدَمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عِنْدَ ذَلِكَ: «يَا رَبِّ مَا هَذَا اَلْخَلْقُ اَلْحَسَنُ اَلَّذِي قَدْ آنَسَنِي قُرْبُهُ وَ اَلنَّظَرُ إِلَيْهِ؟» فَقَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «يَا آدَمُ هَذِهِ أَمَتِي حَوَّاءُ أَ فَتُحِبُّ أَنْ تَكُونَ مَعَكَ تُؤْنِسُكَ وَ تُحَدِّثُكَ وَ تَكُونَ تَبَعاً لِأَمْرِكَ؟» فَقَالَ: «نَعَمْ يَا رَبِّ وَ لَكَ عَلَيَّ بِذَلِكَ اَلْحَمْدُ وَ اَلشُّكْرُ مَا بَقِيتُ.» فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَاخْطُبْهَا إِلَيَّ فَإِنَّهَا أَمَتِي وَ قَدْ تَصْلُحُ لَكَ أَيْضاً زَوْجَةً لِلشَّهْوَةِ.» وَ أَلْقَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِ اَلشَّهْوَةَ وَ قَدْ عَلَّمَهُ قَبْلَ ذَلِكَ اَلْمَعْرِفَةَ بِكُلِّ شَيْءٍ فَقَالَ: «يَا رَبِّ فَإِنِّي أَخْطُبُهَا إِلَيْكَ فَمَا رِضَاكَ لِذَلِكَ؟» فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «رِضَايَ أَنْ تُعَلِّمَهَا مَعَالِمَ دِينِي» فَقَالَ: «ذَلِكَ لَكَ يَا رَبِّ عَلَيَّ إِنْ شِئْتَ ذَلِكَ لِي.» فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ قَدْ شِئْتُ ذَلِكَ وَ قَدْ زَوَّجْتُكَهَا فَضُمَّهَا إِلَيْكَ» فَقَالَ لَهَا آدَمُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «إِلَيَّ فَأَقْبِلِي!» فَقَالَتْ لَهُ: «بَلْ أَنْتَ فَأَقْبِلْ إِلَيَّ!» فَأَمَرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْ يَقُومَ إِلَيْهَا وَ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَكَانَ اَلنِّسَاءُ هُنَّ يَذْهَبْنَ إِلَى اَلرِّجَالِ حَتَّى يَخْطُبْنَ عَلَى أَنْفُسِهِنَّ فَهَذِهِ قِصَّةُ حَوَّاءَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهَا.» 📚من‌لايحضره‌الفقيه، ج۳، ص۳۷۹ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠موضع قاطع اصحاب امام صادق، نسبت به زید بن علی ♦️زید بن علی بن الحسین فرزند امام سجاد، برادر امام باقر و عموی امام صادق (علیهم‌السلام) بود. 🔺او بر خلاف پدر، برادر و برادرزادگانش - که بنا به شرایط خاص زمانشان و برای حفظ اسلام و تشیع به «تقیه» رو آورده بودند - مشیِ انقلابی پیشه کرده بود و با خلفای غاصب بنی‌امیه درگیر شده بود. 🔺اهل‌بیت (علیهم‌السلام) هرچند مشی زید را در آن شرایط صحیح نمی‌دانستند و قبول نداشتند، اما او را تخطئه نمی‌کردند، خیرخواه او بودند و پس از شهادتش نیز از او به نیکی یاد می‌کردند. 🔺اصحاب اهل‌بیت نیز به تبعیت از ایشان احترام زید را - که فرزند امام سجاد (علیه‌السلام) بود - حفظ می‌کردند. هرچند در این زمینه دچار افراط نمی‌شدند و از خطوط قرمز اعتقادی خود عبور نمی‌کردند. 👈ماجرایی که در ادامه ذکر می‌شود، شاهدی بر این رویه اصحاب است… 🔹از محمد بن علی بن نُعمان احول نقل شده است: زید بن علی بن الحسین (علیهم‌السلام) در زمانی که [در اطراف کوفه] مخفی شده بود، کسی را دنبال من فرستاد. نزد او رفتم. 🔺زید به من گفت: ای ابوجعفر! چه می‌گویی؛ اگر فرستاده‌ای از جانب من درب خانه‌ات را بزند، همراه او [برای قیام در رکاب من] خارج می‌شوی؟ 🔹احول گوید: به او گفتم: اگر پدر یا برادرتان بودند، همراهش [برای قیام در رکاب ایشان] خارج می‌شدم. 🔺زید به من گفت: من قصد دارم قیام کنم. آن قوم (بنی‌امیه) با من به جنگ برمی‌خیزند. آیا همراه من قیام می‌کنی؟ 🔹گفتم: نه، چنین کاری نمی‌کنم، فدایتان شوم. 🔺به من گفت: آیا جان خودت را ترجیح می‌دهی و از من روی می‌گردانی؟ 🔹به او گفتم: من فقط یک جان دارم. اگر خداوند در زمین یک حجت داشته باشد، کسی که از شما تخلف کند، نجات می‌یابد و کسی که همراهتان قیام کند، هلاک می‌شود. و اگر خداوند در زمین حجتی نداشته باشد، کسی که از شما تخلف کند و کسی که همراهتان قیام کند، برابر خواهند بود. 🔺زید به من گفت: ای ابوجعفر! من سر سفره، کنار پدرم (امام سجاد علیه‌السلام) می‌نشستم. او تکه‌ای گوشت برایم لقمه می‌گرفت و لقمه‌ی داغ را از روی محبت برایم خنک می‌کرد. او دوست نداشت حرارت آتش به من برسد؛ حال چه‌طور از دین (امام بعد از خود و حجت روی زمین) به تو خبر داده و به من خبر نداده؟! 🔹به او گفتم: فدایتان شوم، پدرتان از روی محبت، برای این‌که دچار آتش نشوید، (از امام بعدی) به شما خبر نداده‌اند. ایشان ترسیده‌اند که شما (امامتِ) او را نپذیرید و وارد آتش (جهنم) شوید. ایشان (از امام بعدی) به من خبر داده‌اند. من اگر او می‌پذیرفتم، نجات می‌یافتم و اگر او را نمی‌پذیرفتم، باکی نداشتند که به آتش (جهنم) وارد شوم. 🔹سپس گفتم: فدایتان شوم، شما برتر هستید یا پیامبران؟ 🔺گفت: معلوم است که پیامبران. 🔹گفتم: یعقوب به یوسف (علیهماالسلام) گفت: پسرم! خوابت را برای برادرانت تعریف نکن؛ چراکه برایت خدعه‌ای خواهند نمود. چرا یعقوب (از پیامبریِ یوسف) به برادرانش خبر نداد؟ چون می‌خواست آنان برای یوسف خدعه‌ای نچینند. او این موضوع را از آنان پنهان کرد. پدر شما هم مانند یعقوب این موضوع را از شما پنهان داشتند؛ چراکه بر شما می‌ترسیدند. 🔺زید گفت: حال که چنین می‌گویی، بدان که به خدا قسم، یار تو که در مدینه است (امام صادق علیه‌السلام) به من خبر داده است که من کشته می‌شوم و در محله کُناسه (کوفه) به دار آویخته می‌شوم. نزد او صحیفه (کتابی) بود که کشته شدن و به دار آویخته شدن من در آن ذکر شده است. 🔹احول گوید: [بعدها] من به حج رفتم و گفتگوی میان خودم و زید را برای ایشان تعریف کردم. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«[با پاسخی که به او دادی،] راه را از پیش‌رو و پشت‌سر و راست و چپ و بالا و پایین بر او بستی و هیچ راه گریزی برایش باقی نگذاشتی.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنْ أَبَانٍ قَالَ: أَخْبَرَنِي الْأَحْوَلُ: أَنَّ زَيْدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع بَعَثَ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُسْتَخْفٍ. قَالَ: فَأَتَيْتُهُ فَقَالَ لِي: يَا أَبَا جَعْفَرٍ مَا تَقُولُ إِنْ طَرَقَكَ طَارِقٌ مِنَّا أَ تَخْرُجُ مَعَهُ؟ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: إِنْ كَانَ أَبَاكَ أَوْ أَخَاكَ خَرَجْتُ مَعَهُ. قَالَ: فَقَالَ لِي: فَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَخْرُجَ أُجَاهِدُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ فَاخْرُجْ مَعِي؟ قَالَ: قُلْتُ: لَا مَا أَفْعَلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ: فَقَالَ لِي: أَ تَرْغَبُ بِنَفْسِكَ عَنِّي؟ قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّمَا هِيَ نَفْسٌ وَاحِدَةٌ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ فِي الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْكَ نَاجٍ وَ الْخَارِجُ مَعَكَ هَالِكٌ وَ إِنْ لَا تَكُنْ لِلَّهِ حُجَّةٌ فِي الْأَرْضِ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْكَ وَ الْخَارِجُ مَعَكَ سَوَاءٌ. قَالَ: فَقَالَ لِي: يَا أَبَا جَعْفَرٍ كُنْتُ أَجْلِسُ مَعَ أَبِي عَلَى الْخِوَانِ فَيُلْقِمُنِي الْبَضْعَةَ السَّمِينَةَ وَ يُبَرِّدُ لِيَ اللُّقْمَةَ الْحَارَّةَ حَتَّى تَبْرُدَ شَفَقَةً عَلَيَّ وَ لَمْ يُشْفِقْ عَلَيَّ مِنْ حَرِّ النَّارِ إِذاً أَخْبَرَكَ بِالدِّينِ وَ لَمْ يُخْبِرْنِي بِهِ؟ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ شَفَقَتِهِ عَلَيْكَ مِنْ حَرِّ النَّارِ لَمْ يُخْبِرْكَ خَافَ عَلَيْكَ أَنْ لَا تَقْبَلَهُ فَتَدْخُلَ النَّارَ وَ أَخْبَرَنِي أَنَا فَإِنْ قَبِلْتُ نَجَوْتُ وَ إِنْ لَمْ أَقْبَلْ لَمْ يُبَالِ أَنْ أَدْخُلَ النَّارَ. ثُمَّ قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتُمْ أَفْضَلُ أَمِ الْأَنْبِيَاءُ؟ قَالَ: بَلِ الْأَنْبِيَاءُ. قُلْتُ: يَقُولُ يَعْقُوبُ لِيُوسُفَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى‏ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً لِمَ لَمْ يُخْبِرْهُمْ؟ حَتَّى كَانُوا لَا يَكِيدُونَهُ وَ لَكِنْ كَتَمَهُمْ ذَلِكَ فَكَذَا أَبُوكَ كَتَمَكَ لِأَنَّهُ خَافَ عَلَيْكَ. قَالَ: فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ لَئِنْ قُلْتَ ذَلِكَ لَقَدْ حَدَّثَنِي صَاحِبُكَ بِالْمَدِينَةِ أَنِّي أُقْتَلُ وَ أُصْلَبُ بِالْكُنَاسَةِ وَ إِنَّ عِنْدَهُ لَصَحِيفَةً فِيهَا قَتْلِي وَ صَلْبِي. فَحَجَجْتُ فَحَدَّثْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع بِمَقَالَةِ زَيْدٍ وَ مَا قُلْتُ لَهُ. فَقَالَ لِي: «أَخَذْتَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ وَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْهِ وَ لَمْ تَتْرُكْ لَهُ مَسْلَكاً يَسْلُكُهُ.» 📚الكافي، ج۱، ص۱۷۴ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
🤔دیدگاه و برخوردمان در خصوص شیعیان گناه‌کار چه‌گونه باید باشد؟ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«به‌راستی که خداوند پیش از آن‌که مخلوقاتش را بیافریند، سعادت و شقاوت را آفرید؛ 👈پس کسی که خداوند او را سعادتمند آفریده، تا ابد از او بدش نخواهد آمد. اگر عمل بدی انجام دهد نیز از عملش بدش می‌آید، نه از خودش. 👈و کسی که او را شقاوتمند آفریده، تا ابد او را دوست نخواهد داشت. اگر عمل خوبی انجام دهد نیز عملش را دوست خواهد داشت و - به‌خاطر سرنوشتی که به سویش می‌رود - از او بدش می‌آید. 🔸پس اگر خداوند چیزی را دوست بدارد، تا ابد از آن بدش نخواهد آمد و اگر از چیزی بدش بیاید، تا ابد آن را دوست نخواهد داشت.» 📚الکافي، ج۱، ص۱۵۲ 🔺بر اساس قاعده‌ای که امام صادق فرموده‌اند، فهم حدیث زیر از امام کاظم (علیهماالسلام) آسان‌تر می‌شود… 🌿از زید نُرسی (یا زید شحّام) نقل شده است: 🔷به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹مردی از شیعیان شما که (شما را به امامت) می‌شناسد، شراب می‌خورد و مرتکب گناهان مُهلکی می‌شود. آیا ما از او برائت (دوری) بجوییم؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«از عملش برائت بجویید، نه از خودش. او را دوست بدارید، ولی از عملش بدتان بیاید.» 🔷عرض کردم: 🔹آیا اجازه داریم او را فاسق و فاجر بنامیم؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خیر. فاسق و فاجر، کافری است که حق ما را نادیده می‌گیرد و با شیعیان ما دشمنی می‌کند. خداوند پرهیز دارد از این‌که شیعه‌ی ما فاسق و فاجر باشد، هرچند آن اعمالِ (زشت) را انجام دهد. 🔸شما [به‌جای این‌که به خودش بگویید فاسق و فاجر،] در مورد چنین‌کسی بگویید: عملش فسق است و عملش فجور است، ولی خودش مؤمن است. [بگویید:] کارش پست و پلید است، روح و جسمش پاک است. 🔸به خدا قسم، شیعه‌ی ما از دنیا نمی‌رود، مگر این‌که خداوند و رسولش و ما (اهل‌بیت) از او خشنود خواهیم بود. خداوند او را - هرچند در این گناهان باشد، - در حالی محشور می‌کند که چهره‌اش درخشان باشد، زشتی‌اش پوشیده باشد، هیچ هراسی در دلش نباشد و هیچ ترسی و هیچ غمی نداشته باشد. 👈دلیلش این است که او پیش از آن‌که از دنیا برود، حتماً از گناهانش پاک خواهد شد؛ با مصیبتی که یا به مالش یا به جانش یا به فرزندش وارد خواهد شد. یا با بیماری‌ای. 🔸و بعید نیست شیعه‌ی ما به‌واسطه‌ی خواب وحشتناکی که می‌بیند و غمگین از آن‌چه دیده است بیدار می‌شود، پاک شود. همین خواب کفاره‌ی گناهانش خواهد بود. 🔸و یا به‌واسطه ترسی که از جانب حکومت باطل بر او وارد می‌شود، یا به‌خاطر سختی‌ای که هنگام مرگ به آن دچار می‌شود[، از گناهانش پاک می‌شود.] 👈پس او خداوند را در حالی ملاقات می‌کند که از گناهانش پاک باشد و به‌واسطه‌ی حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هیچ هراسی در دلش نخواهد بود. 🔸بعد از آن هم در مقابلش دو چیز است؛ [یکی:] رحمت واسعه‌ی خداوند که از گناهان تمام اهل زمین وسیع‌تر است و [دیگری:] شفاعت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین (صلی‌الله‌علیهما). 🔸اگر رحمت پروردگارش شامل حالش نشود، شفاعت پیامبر و امیرالمؤمنین (صلی‌الله‌علیهما) به او می‌رسد؛ که در این‌صورت رحمت واسعه پروردگارش نیز شامل حالش خواهد شد.» 📚الأصول‌الستةعشر، ج۱، ص۲۰۰ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣این‌که «باید از «کارِ بد» بدمان بیاید، نه از «بدکار»»، فقط مربوط به شیعیان و مؤمنانِ بدکار و گنهکار است، و الا، تنفر داشتن، تبری جستن و لعن کردنِ کافران، مشرکان، منافقان و کسانی که وجودشان را بدی فراگرفته و نه‌تنها خود فاسد و ظالم‌اند، بلکه فساد و ظلم را در زمین گسترش می‌دهند، لازم است. 👈پیش‌تر در پانوشت یکی از مطالب، نقل‌قولی از مرحوم آیت‌الله مصباح (رحمةالله‌علیه) ذکر شده بود که خواندنش خالی‌ازلطف نیست: 📌«قابل توجه «صلح‌کل»ها؛ عاقبت عابدی که هیچ‌وقت حتی به‌خاطر خدا خشمگین نشد» 📌https://dastvar.blog.ir/1397/11/30-1 2️⃣هرچند تنها امیدمان، رحمت پروردگار رحیم (تبارک‌وتعالی) و کرم خاندان کرامت (صلوات‌الله‌علیهم) است، اما باید به شروطی که ما را مشمول این رحمت و کرامت و شفاعت می‌کند نیز توجه داشته باشیم. 👈در این خصوص، مطالب پیشین را ملاحظه بفرمایید: 📌«شیعیان همگی در بهشت‌اند، اما...» 📌https://dastvar.blog.ir/1397/11/30-2 📌«امام صادق در آخرین لحظات عمر، همه اقوامشان را جمع کردند که چه بگویند؟» 📌https://dastvar.blog.ir/1396/05/14-5 📌«چه طور با اهل‌بیت یکی شویم؟» 📌https://dastvar.blog.ir/1392/10/03 📌««شفاعت» به زبان ساده» 📌https://dastvar.blog.ir/1392/10/02
📜متن عربی احادیث: 🌿…عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «إِنَّ اَللَّهَ خَلَقَ اَلسَّعَادَةَ وَ اَلشَّقَاءَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ خَلْقَهُ فَمَنْ خَلَقَهُ اَللَّهُ سَعِيداً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ شَرّاً أَبْغَضَ عَمَلَهُ وَ لَمْ يُبْغِضْهُ وَ إِنْ كَانَ شَقِيّاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً وَ إِنْ عَمِلَ صَالِحاً أَحَبَّ عَمَلَهُ وَ أَبْغَضَهُ لِمَا يَصِيرُ إِلَيْهِ فَإِذَا أَحَبَّ اَللَّهُ شَيْئاً لَمْ يُبْغِضْهُ أَبَداً وَ إِذَا أَبْغَضَ شَيْئاً لَمْ يُحِبَّهُ أَبَداً.» 📚الکافي، ج۱، ص۱۵۲ 🍃زيْدٌ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ مِنْ مَوَالِيكُمْ يَكُونُ عَارِفاً، يَشْرَبُ اَلْخَمْرَ وَ يَرْتَكِبُ اَلْمُوبِقَ مِنَ اَلذَّنْبِ نَتَبَرَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: «تَبَرَّءُوا مِنْ فِعْلِهِ وَ لاَ تَتَبَرَّءُوا مِنْهُ، أَحِبُّوهُ وَ أَبْغِضُوا عَمَلَهُ.» قُلْتُ: فَيَسَعُنَا أَنْ نَقُولَ: فَاسِقٌ فَاجِرٌ؟ فَقَالَ: «لاَ؛ اَلْفَاسِقُ، اَلْفَاجِرُ، اَلْكَافِرُ: اَلْجَاحِدُ لَنَا، اَلنَّاصِبُ لِأَوْلِيَائِنَا أَبَى اَللَّهُ أَنْ يَكُونَ وَلِيُّنَا فَاسِقاً فَاجِراً وَ إِنْ عَمِلَ مَا عَمِلَ، وَ لَكِنَّكُمْ تَقُولُونَ: فَاسِقُ اَلْعَمَلِ، فَاجِرُ اَلْعَمَلِ، مُؤْمِنُ اَلنَّفْسِ، خَبِيثُ اَلْفِعْلِ، طَيِّبُ اَلرُّوحِ وَ اَلْبَدَنِ. وَ اَللَّهِ مَا يَخْرُجُ وَلِيُّنَا مِنَ اَلدُّنْيَا إِلاَّ وَ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَحْنُ عَنْهُ رَاضُونَ يَحْشُرُهُ اَللَّهُ - عَلَى مَا فِيهِ مِنَ اَلذُّنُوبِ - مُبْيَضّاً وَجْهُهُ، مَسْتُورَةً عَوْرَتُهُ، آمِنَةً رَوْعَتُهُ، لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِ وَ لاَ حُزْنٌ، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لاَ يَخْرُجُ مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى يُصَفَّى مِنَ اَلذُّنُوبِ إِمَّا بِمُصِيبَةٍ فِي مَالٍ، أَوْ نَفْسٍ، أَوْ وَلَدٍ، أَوْ مَرَضٍ، وَ أَدْنَى مَا يُصَفَّى بِهِ وَلِيُّنَا أَنْ يُرِيَهُ اَللَّهُ رُؤْيَا مَهُولَةً، فَيُصْبِحَ حَزِيناً لِمَا رَأَى، فَيَكُونَ ذَلِكَ كَفَّارَةً لَهُ، أَوْ خَوْفاً يَرِدُ عَلَيْهِ مِنْ أَهْلِ دَوْلَةِ اَلْبَاطِلِ، أَوْ يُشَدَّدَ عَلَيْهِ عِنْدَ اَلْمَوْتِ، فَيَلْقَى اَللَّهَ طَاهِراً مِنَ اَلذُّنُوبِ، آمِناً رَوْعَتُهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ، ثُمَّ يَكُونُ أَمَامَهُ أَحَدُ اَلْأَمْرَيْنِ: رَحْمَةُ اَللَّهِ اَلْوَاسِعَةُ اَلَّتِي هِيَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ جَمِيعاً، وَ شَفَاعَةُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمَا، إِنْ أَخْطَأَتْهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ أَدْرَكَتْهُ شَفَاعَةُ نَبِيِّهِ وَ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمَا، فَعِنْدَهَا تُصِيبُهُ رَحْمَةُ رَبِّهِ اَلْوَاسِعَةُ.» 📚الأصول‌الستةعشر، ج۱، ص۲۰۰ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠«و هر چیز زنده‌ای را از آب آفریدیم»*⃣ 🌿…عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«أَوَّلُ مَا يَسْأَلُ اَللَّهُ جَلَّ ذِكْرُهُ اَلْعَبْدَ أَنْ يَقُولَ لَهُ: «أَ وَ لَمْ أُرْوِكَ مِنْ عَذْبِ اَلْفُرَاتِ؟»» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۰ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«اولین چیزی که خداوند (جلّ‌ذکره) از بنده می‌پرسد (بازخواست می‌کند)، این است که به او می‌گوید: 📖«مگر تو را با آبی گوارا سیرآب نکردم؟»» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ طَعْمِ اَلْمَاءِ فَقَالَ: 🍃«سَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً طَعْمُ اَلْمَاءِ طَعْمُ اَلْحَيَاةِ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۱ 🔷از حسین بن عُلوان نقل شده است: 🔹مردی از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد طعم آب پرسید! 🔶حضرت فرمودند: 🔸«برای فهمیدن سؤال کن، نه برای اذیت کردن. 👈(اما طعم آب؛) طعم آب، طعم زندگی است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ عِيسَى بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ: 🍃«اَلْمَاءُ سَيِّدُ اَلشَّرَابِ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۰ 🔶از امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) نقل شده است: 🔸«آب سرورِ نوشیدنی‌ها در دنیا و آخرت است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *⃣«وَ جَعَلنَا مِنَ ٱلمَآءِ كُلَّ شَيءٍ حَيٍّ» [انبیاء:۳۰] 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠ضرورت نوشیدن آب 🌿…عَنْ أَبِي طَيْفُورٍ اَلْمُتَطَبِّبِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلْمَاضِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَنَهَيْتُهُ عَنْ شُرْبِ اَلْمَاءِ فَقَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «وَ مَا بَأْسٌ بِالْمَاءِ وَ هُوَ يُدِيرُ اَلطَّعَامَ فِي اَلْمَعِدَةِ وَ يُسَكِّنُ اَلْغَضَبَ وَ يَزِيدُ فِي اَللُّبِّ وَ يُطْفِئُ اَلْمِرَارَ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۱ 🔷از ابن ابی‌طیفور متطبّب1️⃣، نقل شده است: 🔹نزد امام کاظم (علیه‌السلام) رفتم و ایشان را از نوشیدن آب پرهیز دادم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«آب چه بدی‌ای دارد؟! آب غذا را در معده می‌گرداند،2️⃣ عصبانیت را فرومی‌نشاند، به عقل می‌افزاید و صفرا3️⃣ را خاموش می‌کند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ أَبِي دَاوُدَ اَلْمُسْتَرِقِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَدَعَا بِتَمْرٍ فَأَكَلَ وَ أَقْبَلَ يَشْرَبُ عَلَيْهِ اَلْمَاءَ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ لَوْ أَمْسَكْتَ عَنِ اَلْمَاءِ؟ فَقَالَ: «إِنَّمَا آكُلُ اَلتَّمْرَ لِأَسْتَطِيبَ عَلَيْهِ اَلْمَاءَ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۱ 🌿از شخصی نقل شده است که من نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم. ایشان مقداری خرما خواستند. آن را خوردند و خواستند روی آن آب بخورند. 🔷به ایشان عرض کردم: 🔹فدایتان شوم، کاش از خوردن آب [روی خرما] خودداری می‌کردید. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«من اصلاً خرما خوردم تا آب برایم خوش‌گوار شود.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ يَاسِرٍ قَالَ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «عَجَباً لِمَنْ أَكَلَ مِثْلَ ذَا - وَ أَشَارَ بِيَدِهِ - وَ لَمْ يَشْرَبْ عَلَيْهِ اَلْمَاءَ كَيْفَ لاَ تَنْشَقُّ مَعِدَتُهُ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۲ 🌿از یاسر، خادم امام کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) نقل شده است؛ 🔶امام کاظم (علیه‌السلام) در حالی‌که با دست [مقدار کمی را]4️⃣ نشان می‌دادند، فرمودند: 🔸«تعجب است از کسی که مثل او غذا خورده و روی آن آب نخورده؛ چگونه معده‌اش ترک نمی‌خورد؟!» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣متطبّب، لقب ابن ابی‌طیفور است. این لقب گویا کنایه‌ای است به او؛ چراکه معنایش این است که او طبّ و طبابت را به‌خوبی نمی‌دانسته، اما ادعای طبابت و پزشکی می‌کرده! 2️⃣گردش غذا در معده، از چسبیدن آن به دیواره معده جلوگیری می‌کند. 3️⃣بر اساس اصول طب سنتی، «صفرا» یکی از خَلط‌های چهارگانه موجود در خون است که مزاجی گرم و خشک دارد و در صورت غلبه بر سایر اخلاط، عوارض گرمی و خشکیِ بیش از حد را به‌دنبال خواهد داشت؛ عوارضی مثل: عصبانیت، عطش، گُر گرفتگی، سردردهای گرم، خشکی پوست و… 4️⃣در روایت دیگری از یاسر از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است که ایشان هنگام بیان همین توصیه، دستانشان را به هم چسباندند و اشاره به آن مقدار کردند. (الکافي، ج۶، ص۳۸۲) یعنی حتی اگر مقداری ناچیزی غذا میل شود، باز هم باید روی آن آب خورد تا معده دچار خشکی و ترکیدگی نشود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💧چرا آب را باید جرعه‌جرعه نوشید؟ 🌿…عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«مَصُّوا اَلْمَاءَ مَصّاً وَ لاَ تَعُبُّوهُ عَبّاً فَإِنَّهُ يُوجَدُ مِنْهُ اَلْكُبَادُ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۱ 🔶از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است: 🔸«آب را جرعه‌جرعه بمکید و آن را یک‌نفس نبلعید؛ 👈چراکه این‌کار موجب بیماری کبد می‌شود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠چرا باید از نوشیدن بیش از اندازه‌ی آب پرهیز کرد؟ ♦️در مطلب پیشین، به منافع و ضرورت نوشیدن آب اشاره شد. 🔺اما باید دقت داشت که در نوشیدن آب زیاده‌روی نیز نباید کرد. 👈ملاحظه بفرمایید… 🌿…عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ اَلْحَلَبِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ - وَ هُوَ يُوصِي رَجُلاً - فَقَالَ لَهُ: 🍃«أَقْلِلْ مِنْ شُرْبِ اَلْمَاءِ فَإِنَّهُ يَمُدُّ كُلَّ دَاءٍ وَ اِجْتَنِبِ اَلدَّوَاءَ مَا اِحْتَمَلَ بَدَنُكَ اَلدَّاءَ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که به مردی [که بیماری‌ای داشته] توصیه فرمودند: 🔸«کم آب بنوش؛ چراکه آب زیاد نوشیدن مدت درد را طولانی می‌کند1️⃣ 🔸و تا زمانی که بدنت تحمل درد را دارد، از خوردن دارو پرهیز کن.»2️⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«لاَ تُكْثِرْ مِنْ شُرْبِ اَلْمَاءِ فَإِنَّهُ مَادَّةٌ لِكُلِّ دَاءٍ.» 📚الکافي، ج۶، ص۳۸۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«زیاد آب ننوش؛ چراکه این‌کار پایه و زمینه تمام بیماری‌هاست.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣اطباء سنتی، مزاج آب را سرد و تر می‌دانند. اگر کسی بیش از اندازه در معرض سردی و تری قرار گیرد، دچار درد در بخش‌های مختلف (مثل معده و مفاصل و…) خواهد شد. احتمالاً این شخص دچار یک بیماری سرد بوده، و الا، کسی که بر اثر گرمیِ بیش از حد دچار بیماری‌ای شده باشد، باید بدن خود را با آب به تعادل برساند. 2️⃣این‌که در بعضی روایات نیز توصیه شده است انسان تا سه روز از «مراجعه به پزشک» و «آغاز به درمان» خودداری کند، به این دلیل است که تا جایی که ممکن است از کمک بی‌جا به سیستم ایمنی بدن پرهیز کنیم تا این سیستم عادت به دارو نکند و تنبل و ضعیف نشود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
✅اگر می‌خواهید موجب شادی و افتخار اهل‌بیت شوید… ♦️زید شحام (قصّاب)، از اصحاب اهل‌بیت و راویان حدیث بوده که اهل کوفه بوده و به سنت سایر اصحاب هرچندوقت‌یک‌بار از کوفه به مدینه می‌آمده و با رعایت ملاحظات امنیتی (که به‌دلیل حساسیت بنی‌امیه و بنی‌عباس نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) حاکم شده بوده) نزد ایشان حاضر می‌شده و مدتی از خرمن علم و معرفت ایشان خوشه‌ای می‌چیده و به میان شیعیان کوفه بازمی‌گشته و ره‌آورد سفرش را (با رعایت ملاحظات محرمانگی) به جامعه شیعی کوفه منتقل می‌کرده. 🔺وی یکی از توصیه‌های امام جعفر صادق (علیه‌السلام) را خطاب به شیعیان کوفه چنین نقل کرده است… 🌿از زید شحّام نقل شده است: 🍃امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔶«[وقتی به کوفه بازگشتی،] هرکس را دیدی که از من پیروی می‌کرد و به دستوراتم عمل می‌کرد، سلام مرا به او برسان و [به آن‌ها بگو:] 🔸من شما را توصیه می‌کنم به تقوای خداوند (عزّوجلّ) و ورع (پرهیزکاری) در دینتان و به‌کارگیری تمام توانتان برای خدا و راست‌گویی و امانت‌داری و طولانی کردن سجده و خوب همسایگی کردن؛ چراکه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای همین آمده است (مبعوث شده است.) 🔸امانت را به کسی که شما را نسبت به آن امانت امین شمرده (به شما اعتماد کرده)، واسپارید؛ چرا که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) همواره دستور می‌دادند که [حتی] نخ و سوزنِ (امانت‌گرفته‌شده) را پس دهید. 🔸با خویشاوندان خود پیوند (صله رحم) داشته باشید و [وقتی مردند، برای تشییع‌جنازه] بر جنازه‌هایشان حاضر شوید و از بیمارانشان عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید؛ 👈زیرا اگر یکی از شما (شیعیان) در دینش ورع (پرهیزکاری) داشته باشد و راست‌گفتار باشد و ادای امانت کند و با مردم خوش‌اخلاق باشد، گفته می‌شود: «این مرد «جعفری» (پیروِ جعفر بن محمد) است.» و این، مرا خوش‌حال می‌کند و از این کار، شادی بر (قلبِ) من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.» 🔸اما اگر غیر از این باشد [یعنی اگر پرهیزکار و راست‌گفتار و امانت‌دار و خوش‌اخلاق نباشد]، بلا و شرمساریِ این رفتار بر من وارد می‌شود و گفته می‌شود: «این، ادب جعفر (بن محمد) است.» 🔸به خدا قسم، پدرم (امام باقر علیه‌السلام) برای من روایت کرد که مردی از شیعیان امام علی (علیه‌السلام) در قبیله‌ای زندگی می‌کرد. او زینت آن قبیله بود؛ امانت‌دارترین مردم آن قبیله بود، حقوق دیگران را بیش‌تر از دیگران رعایت می‌کرد، در سخن گفتن با دیگران راست‌گوترین بود و مردم وصیت‌ها و ودیعه‌های خود را به او می‌سپردند. وقتی از خویشاوندانش درباره او سؤال می‌شد، می‌گفتند: کسی مثل فلانی نیست؛ به‌راستی که او امانت‌دارترین و راست‌گوترین ماست.» 📚الکافي، ج۲، ص۶۳۶ 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿…عَنْ أَبِي أُسَامَةَ زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «اِقْرَأْ عَلَى مَنْ تَرَى أَنَّهُ يُطِيعُنِي مِنْهُمْ وَ يَأْخُذُ بِقَوْلِيَ اَلسَّلاَمَ وَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ اَلاِجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ وَ طُولِ اَلسُّجُودِ وَ حُسْنِ اَلْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَكُمْ عَلَيْهَا بَرّاً أَوْ فَاجِراً فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ يَأْمُرُ بِأَدَاءِ اَلْخَيْطِ وَ اَلْمِخْيَطِ صِلُوا عَشَائِرَكُمْ وَ اِشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْكُمْ إِذَا وَرِعَ فِي دِينِهِ وَ صَدَقَ اَلْحَدِيثَ وَ أَدَّى اَلْأَمَانَةَ وَ حَسُنَ خُلُقُهُ مَعَ اَلنَّاسِ قِيلَ هَذَا جَعْفَرِيٌّ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ يَدْخُلُ عَلَيَّ مِنْهُ اَلسُّرُورُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ وَ إِذَا كَانَ عَلَى غَيْرِ ذَلِكَ دَخَلَ عَلَيَّ بَلاَؤُهُ وَ عَارُهُ وَ قِيلَ هَذَا أَدَبُ جَعْفَرٍ فَوَ اَللَّهِ لَحَدَّثَنِي أَبِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلرَّجُلَ كَانَ يَكُونُ فِي اَلْقَبِيلَةِ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَيَكُونُ زَيْنَهَا آدَاهُمْ لِلْأَمَانَةِ وَ أَقْضَاهُمْ لِلْحُقُوقِ وَ أَصْدَقَهُمْ لِلْحَدِيثِ إِلَيْهِ وَصَايَاهُمْ وَ وَدَائِعُهُمْ تُسْأَلُ اَلْعَشِيرَةُ عَنْهُ فَتَقُولُ مَنْ مِثْلُ فُلاَنٍ إِنَّهُ لآَدَانَا لِلْأَمَانَةِ وَ أَصْدَقُنَا لِلْحَدِيثِ.» 📚الکافي، ج۲، ص۶۳۶ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
🤔آيا در ما خیری هست یا نه؟! 🌿…عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اَللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اَللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِنْ كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اَللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اَللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ اَلْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ.» 📚الکافي، ج۲، ص۱۲۶ 🔶از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«هرگاه خواستی بدانی که در تو خیری هست، به قلبت نگاه کن؛ 👈اگر (قلبت) اهل طاعت خداوند را دوست دارد و با اهل معصیت خداوند دشمنی دارد، در تو خیری هست و خداوند تو را دوست دارد 👈و اگر با اهل طاعت خداوند دشمنی دارد و اهل معصیت خداوند را دوست دارد، در تو خیری نیست و خداوند با تو دشمنی دارد 🔸هرکس [در آخرت،] همراه کسی است که او را دوست دارد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
🔰کار فرهنگی با هر امکاناتی ♦️در مدتی که حضرت یوسف (علیه‌السلام) در زندان به سر می‌بردند، رفتاری از خود بروز داده بودند که سایر زندانیان به ایشان اعتماد یافته بودند؛ 🔺چنان‌که به‌فرموده خداوند وقتی آن دو نفر خواب‌های عجیبی دیدند، نزد ایشان رفتند و گفتند ما تو را از «احسان‌کنندگان» یافته‌ایم و به‌همین‌دلیل نزد تو آمدیم تا خواب‌هامان را تعبیر کنی؛ 📖«وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَ قَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» (یوسف:۳۶) ❓سؤال این است که مگر حضرت یوسف در زندان فرعونِ مصر چه اموال و امکاناتی داشته‌اند که با آن به زندانیان «احسان» می‌کردند و اعتماد و محبوبیت می‌خریدند؟ 🌿...عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنّٰا نَراكَ مِنَ اَلْمُحْسِنِينَ»، قَالَ: «كَانَ يُوَسِّعُ اَلْمَجْلِسَ وَ يَسْتَقْرِضُ لِلْمُحْتَاجِ وَ يُعِينُ اَلضَّعِيفَ.» 📚الکافي ج ۲، ص ۶۳۷ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ): «إِنّٰا نَراكَ مِنَ اَلْمُحْسِنِينَ»[یوسف:۳۶]؛ «ما تو را از "احسان‌کنندگان" می‌دانیم»، فرمودند: 🔸«[حضرت یوسف (علیه‌السلام) در زندان]؛ 👈برای کسی که وارد می‌شدند، جا باز می‌کرد، 👈برای نیازمند قرض می‌کرد (تا به او بدهد) 👈و به ناتوان کمک می‌کرد.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️گاهی ما امکاناتی داریم که آن را ناچیز می‌دانیم. لااقل وقتی کسی از ما کمکی می‌خواهد، - چون چندان دغدغه یاریِ او را نداریم، - به امکانات بالقوه‌مان توجه نداریم. 🔺حضرت یوسف در زندان اموال و روابطی نداشته‌اند تا به دیگران کمک کنند، اما در مجلسی که نشسته بودند، جایی داشتند که می‌توانستند آن را به دیگری دهند، می‌توانستند در کاری به دیگری کمکی کنند؛ دستی بگیرند، آبی برسانند، چیزی را بشویند، سایه‌ای فراهم کنند یا… خودشان چیزی نداشته‌اند اما می‌توانستند از دیگری قرض کنند و به نیازمند دهند. 🔷یکی از اطرافیان مرحوم علی صفایی حائری (عین.صاد) نقل کرده است (نقل به‌مضمون): 🔹روزی یکی از دوستان نیازی داشت و در حضور ایشان از من درخواست کرد و من نداشتم و گفتم ندارم. در همان ایام، مدتی بود از مرحوم صفایی می‌خواستم به منزلم بیایند. آن‌روز هم اصرار کردم و ایشان پذیرفتند. وقتی منزلم آمدند، سنگ تمام گذاشتم؛ میوه‌ای خریدم و برای شام ماهی تهیه کردم. 🔹ایشان وقتی سفره را دیدند، سرد شدند و برخوردشان تغییر کرد! علت را که جویا شدم، گفتند: تو که می‌توانستی چنین سفره‌ای فراهم کنی، چرا آن‌روز به آن رفیقمان کمک نکردی؟ گفتم: دستم خالی بود، اما در بازار آشنایی داشتم و این ماهی را از او نسیه گرفتم. 🔹گفتند: امکانات تو، فقط آن‌چیزی که در دستت هست، نیست. تو آبرویی هم داری که می‌توانی برای رفع گرفتاری کسی گرو بگذاری و قرض بگیری و به برادرت دهی! 🤲خدایش بیامرزد. خودش وقتی از دنیا رفت، بسیار مقروض بود؛ مبالغی که برای تأمین زندگی دیگران قرض کرده بود، نه برای خودش. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈فرمایشات مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی (رحمةالله‌علیه) در این زمینه شنیدنی است. 🔰طرحی برگرفته از سوره مبارکه یوسف؛ 🔶الگوی انجام کار فرهنگی در جامعه 🔸آیت‌الله حائری شیرازی 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👌ولایتمداری، بصیرت و قناعت فوق‌العاده جناب ابوذر 🌿…عَنْ أَبِي بَصِيرٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَقُولُ: «أَرْسَلَ عُثْمَانُ إِلَى أَبِي ذَرٍّ مَوْلَيَيْنِ لَهُ وَ مَعَهُمَا مِائَتَا دِينَارٍ، فَقَالَ لَهُمَا: اِنْطَلِقَا بِهَا إِلَى أَبِي ذَرٍّ فَقُولا لَهُ: عُثْمَانُ يُقْرِئُكَ اَلسَّلاَمَ وَ هُوَ يَقُولُ لَكَ: هَذِهِ مِائَتَا دِينَارٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى مَا نَابَكَ، فَقَالَ أَبُو ذَرٍّ: هَلْ أَعْطَى أَحَداً مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ مِثْلَ مَا أَعْطَانِي؟ قَالاَ: لاَ. قَالَ: فَإِنَّمَا أَنَا رَجُلٌ مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ قَالاَ لَهُ: إِنَّهُ يَقُولُ: هَذَا مِنْ صُلْبِ مَالِي وَ بِاللَّهِ اَلَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ مَا خَالَطَهَا حَرَامٌ وَ لاَ بَعَثْتُ بِهَا إِلَيْكَ إِلاَّ مِنْ حَلاَلٍ. فَقَالَ: لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ قَدْ أَصْبَحْتُ يَوْمِي هَذَا وَ أَنَا مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ. فَقَالاَ لَهُ: عَافَاكَ اَللَّهُ وَ أَصْلَحَكَ! مَا نَرَى فِي بَيْتِكَ قَلِيلاً وَ لاَ كَثِيراً مِمَّا يُسْتَمْتَعُ بِهِ فَقَالَ: بَلَى تَحْتَ هَذِهِ اَلْإِكَافِ اَلَّتِي تَرَوْنَ رَغِيفَا شَعِيرٍ قَدْ أُتِيَ عَلَيْهِمَا أَيَّامٌ فَمَا أَصْنَعُ بِهَذِهِ اَلدَّنَانِيرِ، لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَعْلَمَ اَللَّهُ أَنِّي لاَ أَقْدِرُ عَلَى قَلِيلٍ وَ لاَ كَثِيرٍ، وَ قَدْ أَصْبَحْتُ غَنِيّاً بِوَلاَيَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) وَ عِتْرَتِهِ اَلْهَادِينَ اَلْمَهْدِيِّينَ اَلرَّاضِينَ اَلْمَرْضِيِّينَ اَلَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ، وَ كَذَلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَقُولُ: «فَإِنَّهُ لَقَبِيحٌ بِالشَّيْخِ أَنْ يَكُونَ كَذَّاباً»، فَرَدَّاهَا عَلَيْهِ وَ أَعْلَمَاهُ أَنَّهُ لاَ حَاجَةَ لِي فِيهَا وَ لاَ فِيمَا عِنْدَهُ، حَتَّى أَلْقَى اَللَّهَ رَبِّي فَيَكُونَ هُوَ اَلْحَاكِمُ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَهُ.» 📚اختیارمعرفةالرجال(رجال‌الکشی)، ج۱، ص۲۷ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔹«عثمان دو نفر از غلامان خود را به‌همراه دویست دینار (سکه طلا) نزد ابوذر فرستاد و به آن‌دو گفت: این‌ها را نزد ابوذر ببرید و به او بگویید: عثمان به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: "این، دویست دینار است. از آن برای مخارجی که برایت پیش می‌آید کمک بگیر." 🔸[وقتی آن را به ابوذر دادند،] ابوذر گفت: آیا همین مقدار پولی که به من داده را به احدی از مسلمانان هم داده است؟ 🔹گفتند: خیر. 🔸ابوذر گفت: من هم یکی از مسلمانان هستم. 🔹آن‌دو به ابوذر گفتند: عثمان می‌گوید: این پول، از اصل مالِ [شخصیِ] خودم است و به خدایی که هیچ خدایی جز او نیست، مال حرامی با آن مخلوط نشده و هرچه برایت فرستاده‌ام از حلال است. 🔸ابوذر گفت: من به آن نیازی ندارم. امروز را در حالی صبح کردم که از بی‌نیازترین مردم بودم. 🔹آن‌دو به او گفتند: خدا به تو صحت و سلامتی دهد! ما در خانه‌ی تو چیزی - نه کم و نه زیاد - نمی‌بینیم که از آن بهره‌ای ببری! 🔸ابوذر گفت: زیر این پالان، دو چانه خمیر نان جو است که چند روز است آن‌جاست. حال مرا با این دینارها چه کار؟! نه به خدا قسم، نمی‌گیرم؛ تا خداوند بداند که من بر کم و زیاد توانایی ندارم. 🔸[این‌که گفتم امروز را صبح کردم درحالی‌که بی‌نیازترین مردم بودم؛] امروز را صبح کردم، درحالی‌که [از دیگران] بی‌نیاز بودم؛ با ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) و ولایت خاندان او که هدایت‌گرِ (مخلوقات) و هدایت‌شده (توسط خدا) و راضی (از خدا) و مورد رضایت (نزد خدا) هستند؛ همان‌ها که به‌سوی حق هدایت می‌کنند و به‌حق عدالت می‌ورزند. 🔸همچنین از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمودند: «به‌راستی برای یک پیرمرد خیلی زشت است که دروغ‌گو باشد.» [اشاره به دروغ عثمان] 🔸پس این پول را به عثمان برگردانید و به او بفهمانید که من نیازی به این پول و تمام ثروتی که نزد اوست ندارم، تا زمانی که پروردگارم را ملاقات کنم و اوست که میان من و او قضاوت خواهد کرد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
😔وضعیت تکان‌دهنده‌ی جامعه شیعی و مدعیان شیعه‌گری 🌿…عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلصُّوفِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَى بْنُ بَكْرٍ اَلْوَاسِطِيُّ قَالَ قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: 🍃«لَوْ مَيَّزْتُ شِيعَتِي لَمْ أَجِدْهُمْ إِلاَّ وَاصِفَةً وَ لَوِ اِمْتَحَنْتُهُمْ لَمَا وَجَدْتُهُمْ إِلاَّ مُرْتَدِّينَ وَ لَوْ تَمَحَّصْتُهُمْ لَمَا خَلَصَ مِنَ اَلْأَلْفِ وَاحِدٌ وَ لَوْ غَرْبَلْتُهُمْ غَرْبَلَةً لَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ إِلاَّ مَا كَانَ لِي إِنَّهُمْ طَالَ مَا اِتَّكَوْا عَلَى اَلْأَرَائِكِ فَقَالُوا نَحْنُ شِيعَةُ عَلِيٍّ إِنَّمَا شِيعَةُ عَلِيٍّ مَنْ صَدَّقَ قَوْلَهُ فِعْلُهُ.» 📚الکافي، ج۸، ص۲۲۸ 🔶از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«اگر شیعیان (پیروانِ) خود را وارسی کنم، هیچ‌کس را نمی‌یابم، مگر این‌که «ستایش‌گر»1️⃣ است 🔸و اگر آن‌ها را «امتحان»2️⃣ کنم، هیچ‌کس را نمی‌یابم، مگر این‌که «مرتد»3️⃣ است 🔸و اگر آن‌ها را خالص‌سازی کنم، از هر هزار نفر، یک نفر هم خالص نمی‌شود 🔸و اگر آن‌ها را غربال کنم، هیچ‌یک از آن‌ها باقی نمی‌ماند مگر آن‌ها که برای من هستند. 🔸دیرزمانی است که آن‌ها بر تخت‌هایشان تکیه زده‌اند و می‌گویند: "ما شیعه‌ی علی هستیم." 👈[درحالی‌که] فقط کسی شیعه‌ی علی است که: رفتارش، گفتارش را تصدیق کند.»4️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣یعنی زبان‌باز و اهل حرف هستند. فقط حرف می‌زنند و عمل نمی‌کنند. 2️⃣«امتحان» در لغت به این معناست که سنگ نقره را در آتش کوره قرار دهند تا نقره خالص از ناخالصی‌ها جدا شود. 3️⃣مراد از «مرتد» در این‌جا، معنای لغوی آن است، نه معنای فقهی‌اش. مقصود کسی است که از مسیر حق منحرف شده است و از این راه برگشته است. 4️⃣یعنی فقط حرف‌های خوب نزند و ادعاهای کذایی نداشته باشد، بلکه رفتارش مطابق گفتار و ادعاهایش باشد و اهل عمل هم باشد. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 😓به نظرتان آیا این توصیفات که مربوط به جامعه شیعیِ زمان امام کاظم (علیه‌السلام) است، در مورد جامعه شیعیان در زمان حاضر صدق نمی‌کند؟! 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠تأثیر کلام امام رضا، پس از آن‌که یونس به گریه افتاد! ♦️پیش‌تر در مطلبی با عنوان «چه شد که یونس به گریه افتاد؟!»، ماجرایی جالب پیرامون تهمت‌های ناروایی که به «یونس بن عبدالرحمان» از برجسته‌ترین اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم‌السلام) روا داشته می‌شد و توصیه طلایی و آموزنده امام رضا (علیه‌السلام) به او، حدیثی ارائه شد. 🔺پس از خواندن آن مطلب، مطالعه این نقل‌قول از یونس که نشان از تأثیر کلام امام و بزرگواری یونس دارد، جالب توجه است… 🌿…حَدَّثَنِي اَلْفَضْلُ قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا: أَنَّ يُونُسَ بْنَ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ قِيلَ لَهُ: إِنَّ كَثِيراً مِنْ هَذِهِ اَلْعِصَابَةِ يَقَعُونَ فِيكَ وَ يَذْكُرُونَكَ بِغَيْرِ اَلْجَمِيلِ! فَقَالَ: «أُشْهِدُكُمْ أَنَّ كُلَّ مَنْ لَهُ فِي أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) نَصِيبٌ فَهُوَ فِي حِلٍّ مِمَّا قَالَ.» 📚اختیارمعرفةالرجال(رجال‌الکشی)، ج۱، ص۴۸۸ 🌿از چندنفر از اصحاب نقل شده است: 🔷به یونس بن عبدالرحمن گفته شده: 🔹بسیاری از این مردم به تو دشنام می‌دهند و از تو به زشتی یاد می‌کنند. 🔶یونس گفت: 🔸«شما را شاهد می‌گیرم؛ هرکس که بهره‌ای از [ولایت و محبتِ] امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) برده است را از آن‌چه (در مورد من) گفته است، حلال کردم.» 🔰مطلب مرتبط پیشین: 📌«چه شد که یونس به گریه افتاد؟!» 📌https://dastvar.blog.ir/1394/11/17-1 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠جن‌ها برای چه کاری نزد اهل‌بیت می‌آمدند؟ 🌿…عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ قَالَ: أَتَيْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع فِي بَعْضِ مَا أَتَيْتُهُ فَجَعَلَ يَقُولُ: «لَا تَعْجَلْ» حَتَّى حَمِيَتِ الشَّمْسُ عَلَيَّ وَ جَعَلْتُ أَتَتَبَّعُ الْأَفْيَاءَ فَمَا لَبِثَ أَنْ خَرَجَ عَلَيَّ قَوْمٌ كَأَنَّهُمُ الْجَرَادُ الصُّفْرُ عَلَيْهِمُ الْبُتُوتُ قَدِ انْتَهَكَتْهُمُ الْعِبَادَةُ قَالَ: فَوَ اللَّهِ لَأَنْسَانِي مَا كُنْتُ فِيهِ مِنْ حُسْنِ هَيْئَةِ الْقَوْمِ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ قَالَ لِي: «أَرَانِي قَدْ شَقَقْتُ عَلَيْكَ؟» قُلْتُ: أَجَلْ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَنْسَانِي مَا كُنْتُ فِيهِ قَوْمٌ مَرُّوا بِي لَمْ أَرَ قَوْماً أَحْسَنَ هَيْئَةً مِنْهُمْ فِي زِيِّ رَجُلٍ وَاحِدٍ كَأَنَّ أَلْوَانَهُمُ الْجَرَادُ الصُّفْرُ قَدِ انْتَهَكَتْهُمُ الْعِبَادَةُ. فَقَالَ: «يَا سَعْدُ رَأَيْتَهُمْ؟» قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: «أُولَئِكَ إِخْوَانُكَ مِنَ الْجِنِّ.» قَالَ: فَقُلْتُ: يَأْتُونَكَ؟ قَالَ: «نَعَمْ يَأْتُونَّا يَسْأَلُونَّا عَنْ مَعَالِمِ دِينِهِمْ وَ حَلَالِهِمْ وَ حَرَامِهِمْ.» 📚الكافي، ج۱، ص۳۹۴ 🌿از سعد اِسکاف نقل شده است: 🔶در یکی از مراجعاتی که به امام باقر (علیه‌السلام) داشتم، حضرت فرمودند: 🔸«[برای این‌که داخل بیایی،] عجله نکن.» 🔷[من بیرون منزل ایشان ماندم] تا زمانی که خورشید به‌شدت بر من می‌تابید و من [برای فرار از گرما] سایه‌ها را دنبال می‌کردم. چیزی نگذشت که گروهی [از منزل حضرت] خارج شدند که [رنگشان] شبیه ملخ‌های زردرنگ بودند و جامه‌هایی ضخیم بر دوش داشتند و عبادت، آن‌ها را دچار سستی و ضعف کرده بود. به خدا قسم، از زیباییِ ظاهر این گروه، وضعیت بدی که در آن بودم را فراموش کردم. 🔶وقتی [آن‌ها خارج شدند و من] نزد امام باقر (علیه‌السلام) رفتم، حضرت به من فرمودند: 🔸«به‌نظرم تو را به مشقت انداختم.» 🔷عرض کردم: 🔹بله، ولی به خدا قسم، گروهی که از کنارم عبور کردند، موجب شدند وضعیتی که در آن بودم را فراموش کنم. من هرگز گروهی در لباس یک مرد را خوش‌سیماتر از آن‌ها ندیده بودم. رنگشان مانند ملخ‌های زردرنگ بود و عبادت آن‌ها را دچار ضعف و سستی کرده بود. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«ای سعد! آن‌ها را دیدی؟» 🔷عرض کردم: 🔹بله. 🔶فرمودند: 🔸«آن‌ها برادران تو از طایفه جن بودند.» 🔷عرض کردم: 🔹نزد شما آمده بودند؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بله، آن‌ها نزد ما می‌آیند و پیرامون معارف دینشان و از حلال و حرامشان از ما سؤال می‌کنند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠جن‌ها چه‌گونه صدایی دارند؟ 🌿…عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَحْرَشٍ قَالَ: حَدَّثَتْنِي حَكِيمَةُ بِنْتُ مُوسَى قَالَتْ: رَأَيْتُ الرِّضَا ع وَاقِفاً عَلَى بَابِ بَيْتِ الْحَطَبِ وَ هُوَ يُنَاجِي وَ لَسْتُ أَرَى أَحَداً فَقُلْتُ: يَا سَيِّدِي لِمَنْ تُنَاجِي؟ فَقَالَ: «هَذَا عَامِرٌ الزَّهْرَائِيُّ أَتَانِي يَسْأَلُنِي وَ يَشْكُو إِلَيَّ.» فَقُلْتُ: يَا سَيِّدِي أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَ كَلَامَهُ. فَقَالَ لِي: «إِنَّكِ إِنْ سَمِعْتِ بِهِ حُمِمْتِ سَنَةً.» فَقُلْتُ: يَا سَيِّدِي أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ. فَقَالَ لِيَ: «اسْمَعِي!» فَاسْتَمَعْتُ فَسَمِعْتُ شِبْهَ الصَّفِيرِ وَ رَكِبَتْنِيَ الْحُمَّى فَحُمِمْتُ سَنَةً. 📚الكافي، ج۱، ص۳۹۵ 🌿از محمد بن جَحرش نقل شده است: 🍃حکیمه، دختر امام کاظم (علیه‌السلام) برایم روایت کرد: 🔷من [برادرم] امام رضا (علیه‌السلام) را دیدم که کنار درِ انبار هیزم ایستاده بودند و درگوشی صحبت می‌کردند، اما هیچ‌کس را آن‌جا ندیدم. عرض کردم: 🔹آقای من! با چه کسی نجوا می‌کنید؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«این، "عامر زهرائی" است. آمده است از من پرسش کند و شکایتش را نزد من آورده است. 🔷عرض کردم: 🔹آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم. 🔶به من فرمودند: 🔸«اگر صدایش را بشنوی، یک سال تب خواهی کرد.» 🔷عرض کردم: 🔹آقای من! من دوست دارم صدایش را بشنوم. 🔶امام رضا (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«بشنو!» 🔷من صدایی شبیه صدای سوت ممتد شنیدم و دچار تب شدم و تا یک سال تب داشتم. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠اهل‌بیت برای چه کارهایی اجنه را به خدمت می‌گرفتند؟ 🌿…عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ: أَوْصَانِي أَبُو جَعْفَرٍ ع بِحَوَائِجَ لَهُ بِالْمَدِينَةِ فَخَرَجْتُ فَبَيْنَا أَنَا بَيْنَ فَجِّ الرَّوْحَاءِ عَلَى رَاحِلَتِي إِذَا إِنْسَانٌ يَلْوِي ثَوْبَهُ قَالَ فَمِلْتُ إِلَيْهِ وَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ عَطْشَانُ فَنَاوَلْتُهُ الْإِدَاوَةَ فَقَالَ لِي لَا حَاجَةَ لِي بِهَا وَ نَاوَلَنِي كِتَاباً طِينُهُ رَطْبٌ قَالَ فَلَمَّا نَظَرْتُ إِلَى الْخَاتَمِ إِذَا خَاتَمُ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقُلْتُ مَتَى عَهْدُكَ بِصَاحِبِ الْكِتَابِ قَالَ السَّاعَةَ وَ إِذَا فِي الْكِتَابِ أَشْيَاءُ يَأْمُرُنِي بِهَا ثُمَّ الْتَفَتُّ فَإِذَا لَيْسَ عِنْدِي أَحَدٌ قَالَ ثُمَّ قَدِمَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَلَقِيتُهُ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَجُلٌ أَتَانِي بِكِتَابِكَ وَ طِينُهُ رَطْبٌ فَقَالَ: «يَا سَدِيرُ إِنَّ لَنَا خَدَماً مِنَ الْجِنِّ فَإِذَا أَرَدْنَا السُّرْعَةَ بَعَثْنَاهُمْ.» 📚الكافي، ج۱، ص۳۹۵ 🌿از سَدیر صَیرَفی نقل شده است: 🔹امام باقر (علیه‌السلام) در مدینه، نیازمندی‌هایی که داشتند را به من سفارش دادند. 🔹من از شهر خارج شدم و زمانی که در تنگه روحاء (مکانی در ۸۰ کیلومتری مدینه و در مسیر مکه)، سوار بر شتر خود بودم، ناگهان انسانی را دیدم که جامه‌اش را دور خود پیچیده بود. سمت او رفتم. گمان کردم تشنه است. ظرف آب را به طرفش دراز کردم. 🔹گفت: من نیازی به آن ندارم. 🔹آن‌گاه نامه‌ای را به سمتم گرفت که مهر و مومش هنوز خشک نشده بود. وقتی مُهر (امضای) آن را نگاه کردم، دیدم مهر امام باقر (علیه‌السلام) است. 🔹گفتم: کِی نزد فرستنده این نامه بودی؟ 🔹گفت: هم‌اکنون. 🔹در آن نامه حضرت مرا به کارهایی امر فرموده بودند. 🔹[بعد از خواندن نامه] به سویش رو کردم، اما هیچ‌کس پیشم نبود! 🔹بعدها امام باقر (علیه‌السلام) [به مکه] آمدند و من ایشان را ملاقات کردم. 🔹عرض کردم: فدایتان شوم، مردی نامه‌ای برایم آورد که مهر و مومش خشک نشده بود. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«ای سَدیر! به‌راستی که ما خدمت‌گزارانی از جن داریم که وقتی بخواهیم کاری به‌سرعت انجام شود، آن‌ها را می‌فرستیم.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona