💠داستان عبرت آموز صفوان جمال💠
رجال الكشّى به نقل از حسن بن على بن فَضّال، از صَفْوان بن مِهران جَمّال:
نزد امام موسى كاظم عليه السلامرفتم. ايشان به من فرمود: «اى صفوان! همه رفتارت خوب است، جز يك چيز».
گفتم: فدايت شوم! چه چيز؟
فرمود: «كرايه دادن شترهايت به اين مرد، يعنى هارون».
گفتم: به خدا سوگند، شترهايم را براى سرمستى و بدمستى يا شكار و لهو، به او كرايه نمى دهم ؛ بلكه آنها را براى پيمودن اين راه (راه مكّه) كرايه مى دهم و خودم نيز همراه او نمى روم و غلامانم را براى اين كار، راهى مى كنم.
حضرت به من فرمود: «اى صفوان! آيا كرايه تو را بايد بپردازند؟ ».
گفتم: فدايت شوم، آرى!
فرمود: «آيا دوست دارى تا زمانى كه كرايه ات را دريافت مى كنى، زنده بمانند؟ ».
گفتم: آرى.
فرمود: «هركس خواستار بقاى آنان باشد، از آنان است و
هركس از آنان باشد، به دوزخ مى رود».
[صفوان مى گويد: ]من نيز رفتم و همه شترهايم را فروختم.
خبر اين ماجرا به هارون رسيد و او مرا خواند و به من گفت: اى صفوان! شنيدهام كه شترهايت را فروخته اى؟
گفتم: آرى.
گفت: چرا؟
گفتم: من پيرمردى فرتوت هستم و غلامانم نيز كارها را درست انجام نمى دهند.
هارون گفت: هيهات! اين طور نيست. من مى دانم چه كسى تو را به اين كار وا داشته است ؛ موسى بن جعفر.
گفتم: مرا چه به موسى بن جعفر!
گفت: دست بردار! به خدا سوگند، اگر به جهت خوش معاشرتى ات نبود، تو را مى كشتم.
📚رجال الكشّي: ۲ / ۷۴۰ / ۸۲۸.
@hajfathi_ir
♨️به زنان نگاه نکردن نشان امین بودن
امام كاظم عليه السلام:
▫️في قَولِ اللّه ِ عز و جل «يَأَبَتِ اسْتَئجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَئجَرْتَ الْقَوِىُّ الْأَمِينُ»:
قالَ لَها شُعَيب:
يا بُنَيَّةُ هذا قَوِيٌّ قَد عَرَفتِهِ بِدَفعِ الصَّخرَةِ، الأَمينَ مِن أينَ عَرَفتِهِ؟
قالَت: يا أبَتِ، إنّي مَشَيتُ قُدّامَهُ، فَقالَ:
اِمشي مِن خَلفي فَإِن ضَلَلتُ فَأَرشِديني إلَى الطَّريقِ، فَإِنّا قَومٌ لا نَنظُرُ في أدبارِ النِّساءِ.
امام كاظم عليه السلام:
▫️درباره اين سخن خداوند عز و جل به نقل از دختر شعيب، خطاب به پدر كه: «اى پدر! او (موسى) را استخدام كن؛ چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مى كنى: هم نيرومند [و هم] امانتدار است»: شعيب عليه السلام به دخترش گفت: «دخترم! نيرومندى اين مرد را با برداشتن سنگ، دانستى، امانتدارى اش را از كجا دانستى؟ ».
دختر گفت:
پدرم! من، پيشاپيش او راه مى رفتم. به من گفت:
پشتِ سرم حركت كن و اگر اشتباه رفتم، راه را به من نشان بده. زيرا ما مردمانى هستيم كه به پشتِ سر زنان، نگاه نمى كنيم.
📚 كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۴ ص ۱۹ ح ۴۹۷۴.
👌نکته: آنکه چشم چرانی دارد و دنبال ناموس دیگران می افتد از مسیر انبیاء به دور است و بر پیشانیش مهر خائن زده می شود.
چنین شخصی قابل اعتماد نیست و لذا تزویج ناموس به چنین فردی خود خیانتی دیگر است.
#به_کانال_قرآن_و_حدیث_بپیوندید 👇
🆔 @hajfathi_ir
♨️اگه کسی داری که جات کار کنه و یا توان مالی داری بازم دست از کار بر ندار.
👌بیکاری جز بستر سازی برای نفوذ شیطان و نفس اماره در درونت چیز دیگری عایدت نمیکند.
امام كاظم عليه السلام:
▫️إنّي لأَعمَلُ في بَعضِ ضِياعي حَتّى أعرَقَ و إنَّ لي مَن يَكفيني لِيَعَلَمَ اللّه ُ أنّي أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ ؛
امام كاظم عليه السلام:
▫️من در برخى از زمين هاى كشاورزىام كار مى كنم تا آن كه عرق از بدنم سرازير مى شود، در حالى كه هستند كسانى كه به جاى من كار كنند و مرا از كار كردن بى نياز كنند، ولى من كار مى كنم تا خداوند ببيند كه در جست و جوى روزى حلالم.
📚 الكافى، ج ۵، ص ۷۷.
#به_کانال_قرآن_و_حدیث_بپیوندید 👇
🆔 @hajfathi_ir
غذا روی نان نذار، نان احترام داره
✅ فضل بن یونس میگوید:
روزی مهمان امام کاظم (ع) بودم، ظرف غذایی آورد و نان را زیر آن ظرف گذاشته بودند.
حضرت با مشاهده این وضع، فرمود: نان را گرامی بدارید و آن را زیر ظرف قرار ندهید! سپس به غلام خود فرمود تا نان را از زیر ظرف خارج کند.
📚 دانشنامه امام کاظم علیه السلام
#به_کانال_قرآن_و_حدیث_بپیوندید 👇
🆔 @hajfathi_ir
💠 #صاحب_جواهر پول را نخواست
یکی از تاجران بغداد به حضور شیخ محمدحسن، صاحب جواهر آمد و مبلغ زیادی پول را به عنوان #خمس به محضر ایشان آورد.
شیخ از پذیرش این پول خودداری کرد و فرمود:
«مگر در بغداد عالمی مثل #شیخ_آل_یاسین نیست که شما پول را از آنجا به #نجف_اشرف آورده اید؟! »
این سخن و رفتار شیخ محمدحسن موجب شد مؤمنان بغداد به شیخ آل یاسین توجه کنند و پروانه وار بر گرد شمع وجودش جمع شوند و این کار درحالی بود که صاحب جواهر، آن روز به چنین پولِ فراوانی بسیار نیاز داشت.
----------
📚قصهها و خاطره ها، ص ۱۴۰، (قصص و خواطر)، ص ۱۱۵.
💠اعظم اذکار💠
#ذکر_اعظم روز جمعه #صلوات بر محمد و آل محمد است!
❗️از غافلان نباشیم!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم
✅ حد اقل صد مرتبه در روز جمعه
💠پیش دستی در #سلام کردن
حجت الاسلام رحیمیان میگوید:
▫️ یک روز در #نجف، از کوچه ای که میان مسجد مرحوم انصاری و خانه حضرت امام بود، عبور میکردم. سرم پایین بود و راه میرفتم که ناگهان احساس کردم کسی به من سلام کرد. وقتی سرم را بالا گرفتم، چشمم به سیمای مبارک حضرت #امام افتاد.
در یک لحظه سنگینی و فشار بسیاری در خود احساس کردم، انگار زبانم بند آمده بود؛ زیرا او #مرجع_تقلید، محبوب و مراد همه بود و من ناچیز، بچه طلبه ای هفده ساله بودم.
به هرصورت، کار از کار گذشته بود و چاره ای جز جواب سلام واجب نبود. [۱]
حجت الاسلام رحیمیان در جایی دیگر نقل میکند:
▫️اگر حضرت امام رحمه الله به مکانی وارد میشدند، خیلی مشکل بود بتوان به ایشان سلام کرد.
بارها اتفاق میافتاد که ما زودتر به اتاق کار ایشان میرفتیم و چشم به در، منتظر ورود امام و برای سلام کردن به ایشان آماده بودیم، ولی باز هم غافل گیر میشدیم؛ زیرا یا ایشان نخست وارد اتاق میشدند و سپس سلام میکردند یا آنکه نخست سلام میکردند و سپس وارد میشدند. [۲]
----------
📚 منابع:
[۱]: گلهای باغ خاطره، ص ۵۹ ؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج ۵، صص ۷۲ و ۷۳.
[۲]: سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ۱۳۶۴، چ ۴، ج ۵، ص ۷۲.
💠ترکش نکن
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
▫️مَن تَرَكَ ثلاثَ جُمَعٍ تَهاوُنا بهاطَبَعَ اللّه ُ على قَلبِهِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
▫️هر كه سه #نماز_جمعه را ، از روى اهميت ندادن به آن ، ترك كند خداوند بر دل او #مهر زند .
📚الجمعة : 9 . , وسائل الشيعة : 5/6/25 .
💠غیبت گریزی امام راحل
آیت الله مظاهری نقل میکند:
▫️من سی سال با استاد ارجمندم، رهبر بزرگوار انقلاب، حضرت #امام_خمینی رحمه الله بودم.
به جان این شخصیت بزرگوار قسم میخورم، مطلبی که شبیه غیبت باشد، از ایشان ندیدم. #غیبت که نه، #شبه_غیبت هم ندیدم.
فراموش نمی کنم، یک روز وقتی ایشان برای تدریس به مسجد سلماسی آمدند، نَفَس ایشان به شماره افتاده بود. فرمودند:
«والله! تا حال این قدر نترسیده ام» و افزودند: «نیامدهام که درس بگویم، آمدهام که قدری حرف بزنم. »
من که تقریباً ده پانزده سال در درس ایشان شرکت میکردم، هیچ گاه جسارتی از ایشان به طلبهها ندیدم.
امام آن روز فرمود:
«اگر علم نداری، اگر عقل نداری، اگر دین نداری، عاقل باش و نخواه که هویت انسانیت را به هم بزنی. »
سپس به خانه رفتند و تب مالت ایشان عود کرد و سه روز برای تب مالت در خانه ماندند.
دلیل این سخن امام این بود که شنیده بودند طلبه ای پشت سر یکی از مراجع غیبت کرده است.
امام خودش غیبت نکرده، بلکه طلبه ای پشت سر یکی از #مراجع غیبت کرده بود، ولی نفس امام به شماره افتاده و ایشان ناراحت شده بود.
----------
📚 سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی رحمه الله، ج ۵، ص ۱۶۴.
✅توصیه مرحوم آیت الله میرزاجواد آقا ملکی تبریزی درباره روز مباهله:
▫️مراقب بايد احترام اين روز را درك و جايگاه مهم آن را در اسلام و ايمان بشناسد.
▫️اين روز از دو جهت شريف است كه هر دو جهت نظير يكديگر هستند:
اول #ثبوت_نبوت و دوم #ثبوت_ولايت كه با اولى بناى اسلام و با دومى بناى ايمان استوار مىشود. و از همين جاست كه يكى از علماى اهل سنت با تأمل در آيه مباهله و اين كه خداوند در اين آيه على را نفس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خوانده و او را با پيامبر يكى دانسته است مذهب حق را تشخيص داده و شيعه مىگردد.
▫️بنابراين انسان منصف بايد بجهت اينكه اين روز، روز ثبوت اسلام و ايمان است به شرف و كرامت آن معتقد شود. اين كرامت را مانند كرامت ايمان به خدا، رسول، حجتها، نشانهها، كتابها و تمامى رسولان او دانسته و بالاتر، اين روز را برابر تمام نعمتهاى دنيا و آخرت بداند.
▫️سپس بينديشد كه چگونه خداوند اين اسباب را براى هدايت او ايجاد و با عزت اسلام او را عزيز گردانيده، و بدين طريق او را مورد لطف خود قرار داده است. و اينكه اگر خداوند با دلايل عقلى او را به اسلام هدايت مىكرد ولى چنين وقايعى دلايل عقلى را تأييد نمىكرد، ممكن بود دشمن او را به شك و شبهه گرفتار ساخته و او را از دين و ايمان خارج كند، و او را به كفر و عذاب هميشگى و جاويدان مبتلا كند. و نيز اگر اين حادثه كه كفار را با پذيرش ماليات و خوارى، خوار نمود، بوقوع نمىپيوست آنان عزت و توانايى خود را حفظ كرده و با اسلام و مسلمين درگير مىشدند. كه نتيجه آن چيزى جز در سختى افتادن مسلمانان نبود و حتى شايد عدهاى ضعيف النفس بر اثر اين سختيها و مشكلات از دين خارج مىشدند. ولى خداوند با اين حادثه و آشكار ساختن شرف و كرامت دوستان خود تمامى اين سختيها و خطرات بزرگ را تبديل به آسايش دائمى نمود. اين نعمت آنقدر بزرگ است كه كسى توان اندازهگيرى و سپاسگزارى آن را ندارد.
▫️با توجه به اين مطالب لازم است بمقدار ارزش اين #نعمت در #سپاسگزارى آن تلاش نمود. و در صورتى كه نتوان آنچنان كه حق آن است شكر آن را بجاى آورد، بايد باندازه توان براى سپاسگزارى آن تلاش كرد.
📚 المراقبات ترجمه ابراهیم محدث بندرریگی ٬ صفحه ۵۰۰ تا ۵۲۲
💠 کشتی بگیرند ولی غیبت نکنند!
آیت الله محلاتی نقل میکند:
این توصیه امام به ما طلبهها بود که میفرمودند:
▫️ «اگر از اول، جوانها زیاد بروند سراغ #مستحبات، از واجباتشان باز میمانند. آنهایی که خیلی #مقدس بوده اند، از #حوزه_علمیه گذاشتند و رفتند. مقدسی زیاد، برای بچههای پانزده و شانزده ساله خستگی آور است. #تفریحات مشروع داشته باشند، اما #گناه نکنند. »
آیت الله سعیدی از امام پرسید:
آقا! طلبهها #کشتی هم بگیرند؟!
#امام فرمودند:
«بله، کشتی هم بگیرند، اما #غیبت نکنند».
----------
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی رحمه الله، ۱۳۷۸، چ ۲، ج ۳، ص ۳۰۰.