eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.1هزار دنبال‌کننده
5 عکس
0 ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّه عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلوا تَبديلًا سوره مبارکه (احزاب آیه ۲۳) توصیفی قرآنی از شهیدان و منتظران شهادت در ترجیع بند سردار سپهبد و یاران شهیدش(ره) دلا با شورِ عاشورا ، بخوان آیات قرآن را بخوان از مومنین، وصف و ثنا و مدح سبحان را کنون بشناس ای عاشق، حسینی های دوران را ببین غوغای رحمانی، شِنو توصیفِ قرآنی بخوان در بینِ این آیات از قاسم سلیمانی ببین یارانِ عترت را مصمم، جان به کف در ره گروهی "عاهَدوالله" و گروهی "مَن قَضی نَحبَه" "وَ مِنهُم یَنتَظِر" جمعی، بر این عزم و وفا بَه بَه خدا را شکر ما داریم این یارانِ ایمانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین اوجِ همایش را میان موجِ هم عهدی که مِی نوشند صف در صف ز جام وصل، هر شهدی به عالَم صد هزارانند خوبان، چون اَبومهدی نباشد هیچ فرقی در عراقی یا که ایرانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین در شهرها بس مردمان بیتاب گردیدند شهیدان روضه خوانِ حضرت ارباب گردیدند حرم ها را یکایک در طوافی ناب گردیدند همه دنیا تماشا کرد عزت را به حیرانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین مجد و شکوه و جلوه های حیدر کرار خداوندانِ ایثار و وفا و عشق را بسیار شجاعت را شهامت را شهادت را در این بازار خریداران یوسف را سوی یارِ خراسانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین در لشکر صاحب زمانی زینبیون را شهیدانِ سرافرازِ سپاه فاطمیون را صفوفِ شیر مردان، یَل یلانِ حیدریون را یمن، سوریه، لبنان، تا فلسطین هست طوفانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین در مکتبی که جز سبک بالی نمی ماند به غیر از "اِنتَقِم یا منتقم" حالی نمی ماند که گوئیم ای شهیدان، جایتان خالی نمی ماند علَم را ای علمداران نگهداریم مِیدانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین فریادِ مردان و زنان را هر طرف بر پا علیهِ خصمِ مستکبر، علیهِ جبهه ی اعدا دگر در منطقه جایی نمانده بهر آمریکا هلاکت یا فرار است آخرِ اُردوی شیطانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین که فجر نزدیک از بشارتهای الله است هر آنکه نیست در این راه، بی اغراق گمراه است ز راه کربلا اینک، مسیر قدس در راه است سپس پشت سر رهبر نماز عید میخوانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی ببین آینده را روشن، ‌که راهِ ما نه تاریک است رهِ حزبِ خدا باز است، گر چه کوچه باریک است زمانِ انتقامِ سخت و فجرِ یار، نزدیک است هزاران داغ و درد اما، ظهورش هست درمانی بخوان در بین این آیات از قاسم سلیمانی @hajmahmoodzholideh
دلهای بخواب خفته طوفانی شد چشمان غبار دیده بارانی شد چون خون شهید در رگ ما جوشید ایران همه قاسمِ سلیمانی شد @hajmahmoodzholideh
باسم رب الشهداء والصديقين مدح و مرثیه ای در شهادت جانسوز سردار حماسه آفرین جبهه های مقاومت و فرمانده ی فاتح مدافعان حرم سپهبد تقدیم به روح آن شهید والا مقام و یار و همسنگر باوفایش سردار شهید ابومهدی و یاوران شهیدشان ای پسندیده ی خدا، سردار مالک اشتر ولا ، سردار جز شهادت نبود لایق تو ای براه ولی فدا، سردار داغ تو خونجگر کند ما را خون تو زنده تر کند ما را تازه بیدار تر شدیم، آری خون مظلوم اثر کند ما را گر چه این قلب رهبرم خون شد همت انتقام افزون شد بلکه با خون حاج قاسم ها فتنه های دگر دگرگون شد ای بنازم به استقامتشان میدمد لاله ها ز قامتشان بخدا بر مشام جان آید عطر پیروزی از قيامتشان رهبر و مقتدایمان فرمود نبرد خصم زین جنایت سود عزمها را کنید اينك جزم که زمان فرج بیاید زود رفت با خون مالک اشتر اقتدار نظام، بالاتر به ولایت قسم، ألا قاسم بی تو تنها نماند این رهبر يارِ سردار کو به کو مهدی کیست "من ينتظر " ابو مهدی به يقين لحظه ی شهادتشان با تو گشتند روبرو مهدی حاج قاسم که کربلایی شد آسمان نیز نینوایی شد شهدا را گرفت در آغوش که بسر دوره ی جدایی شد ای علمدار جبهه ی اسلام ای به وقت نیازها، اقدام نزد زهرا به فاطمیه شدی با علمدار کربلا اکرام آنکه فرمان شام هجرت داد نیمه ی شب، طلوع فجرت داد ای امیر مدافعان حرم موسم زینبيه أجرت داد ایکه معشوق، هم کلامت باد جان ما نذر انتقامت باد سر سردار و زانوی ارباب سرِ آقایمان سلامت باد ای دلت غرق حضرت معبود عهد ما انتقام سیلی بود رفتی اما به رجعتت بر گرد باز همراه مهدی موعود @hajmahmoodzholideh
چهار بند سرود یا نوحه یادبود سردار شهیدش_ره شورِ "انتقام سخت" بوی شهادت از در و دیوار میاد صدای پای دلبر و دلدار میاد یوسف فاطمه داره انگار میاد(۲) نفسِ زکیّه رفت و ما بیدار شدیم به گمونم که لایقِ دیدار شدیم(۲) جونا آماده کف دست شیعه شهادت طلب است فرمونده ی شهیدمون علمدارِ منتقمَست یامنتقم یامنتقم آماده ایم ما یاورایِ رهبرِ آزاده ایم(۲) لبَیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا * * * عهدی داریم با مردانِ آسمانی با ابومهدی و قاسم سلیمانی فرقی نداره عراقی یا ایرانی(۲) مددِ ما باید به آقا برسه پرچم میخواد بدست مولا برسه(۲) به یاریِ خون خدا نمیشیم از آقا جدا راه ما تا صبح فرج راه امام و شهدا یامنتقم یامنتقم آماده ایم ما یاورای رهبر آزاده ایم(۲) لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا * * * سیلیِ سختو بر حرامی میزنیم دشمنو از منطقه بیرون میکنیم ریشه ی فاسقو تو دنیا میکَنیم(۲) وقتی آقا میگه بِره باید بِره آی اهل عالم این پیام آخره(۲) از کربلا و از نجف ما میگیریم قدسو هدف جنگیدنِ با صهیونیست بالاترین شان و شرف یامنتقم یامنتقم آماده ایم ما یاورای رهبر آزاده ایم(۲) لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا * * * هنوز داره خبرهای خونبار میاد هنوز داره خون نوک مسمار میاد هنوز داره دود از در و دیوار میاد(۲) باید بگیریم انتقامِ سیلی رو از یاس بگیریم رنگ و روی نیلی رو(۲) هنوز داریم این زمزمه پهلو شیکسته فاطمه بدون که یاریِ حرم مونده رو دوشِ ما همه یامنتقم یامنتقم آماده ایم ما یاورای رهبر آزاده ایم(۲) لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا لبیک مولا * * * چهار بند سرود یا نوحه یادبود سردار شهیدش_ره @hajmahmoodzholideh
هر زمان فتنه ای بپا گردد تازه آغازِ کارِ ما گردد حق ز باطل چنین جدا گردد با ولایت مسیر، وا گردد راه ما جز رهِ ولایت نیست چارۀ کار جز بصیرت نیست نُه دی نصرت ولی فقیه صحنه قدرت ولی فقیه نَمی از هیبت ولی فقیه امت و بیعت ولی فقیه کشور آل عصمت است اینجا مهد صبر و بصیرت است اینجا نُه دی عزت ولائی ها نه دی روز با وفائی ها نه دی جلوۀ خدائی ها نه دی مزد کربلائی ها نه دی شعبه ای ز عاشوراست پاسخی بر سقیفه و شوراست هر کجا صحنه شد بنام حسین دم به دم میرسد پیام حسین کربلا میکند، قیام حسین بر همه مؤمنین سلام حسین که گرفتند سنگرِ وحدت آفریدند صحنۀ عزت تا که یک گوشه ای خیانت شد بر حسینِ زمان اهانت شد از خداوند استعانت شد رأی مردم ولی صیانت شد پرچم و خیمه ای در آتش سوخت فتنه گر، ریشۀ حیاتش سوخت گرچه آتش به خیمه ها زده شد گرچه دامن به غصه ها زده شد نَه سری روی نیزه ها زده شد نَه سنانی به بچه‌ها زده شد وای از غصه های کرب و بلا وای از هجمه های کرب و بلا کربلا اهلبیت، مظلوم است زیر پاها امامِ معصوم است صوتِ قرآن ز نیزه معلوم است و امامی به خیمه مهموم است بر عزیز خدا جسارت شد بعد از آن نوبت اسارت شد زینب و بی وفائیِ ایام زینب و زخمِ کینه و دشنام زینب و ازدحام کوفه و شام زینب و سنگ های روی بام چه بگویم زپاره معجرها چه بگویم زاشک دخترها روضه خوانم، چه چاره ای دارم من فقط یک اشاره ای دارم روضۀ استعاره ای دارم سخن از قلب پاره ای دارم دختران را هجومِ هیزی چیست؟ ماه را تهمت کنیزی چیست @hajmahmoodzholideh
مادرم مادرم مادرم مادرم تو که کاشانه در دلم کردی چه شده ‌کوچه را حرم کردی با زمین خوردنت به پیش حسن بخدا خاک بر سرم کردی آه وااماه آه وااماه آه وااماه آه وااماه یاحسن یاحسن یاحسن یاحسن من بمیرم برای محنت تو که چنین شد پیام غربت تو: با که گویم به خانه مادرِ من که به کوچه شکسته حرمت تو آه وااماه آه وااماه آه وااماه آه وااماه یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی شکوه هرگز مکن ز فاطمه ات خیره خیره مشو به فاطمه ات چهره چون پوشد از تو چیزی نیست که به دیوار خورده فاطمه ات آه وااماه آه وااماه آه وااماه آه وااماه کربلا کربلا کربلا کربلا اررثِ مادر رسد برای حسین وای از آهِ بچه های حسین که رسد با جسارت و غارت دستِ سیلی به خیمه های حسین آه وااماه آه وااماه آه وااماه آه وااماه نیزه ها نیزه ها نیزه ها نیزه ها میشود جایگاه هجده سر ای امان از نگاه هجده سر همسفر با حرم شود شمر و حرمله پیش راه هجده سر آه یازینب آه یازینب آه یازینب آه یازینب ای امان ای امان ای امان ای امان ای امان از فرار دخترها وحشتِ بی امانِ مادرها پنجه ی دشمنان بی پروا غارتِ گوشوار و معجرها یاثارالله یاثارالله یاثارالله یاثارالله @hajmahmoodzholideh
بگوش دل رسد این نغمه بر ما که شد در خاک جبهه شور و غوغا شبی یاران درون خیمه بودند همه آهنگ حمله می سرودند که فرمان آمد ای یاران بیایید برای حمله ای آماده باشید به سر دوران هجر و رنج آمد زمان کربلای پنج آمد همه با اشک شوق و روی خندان شدند آمادة دیدار جانان عجب شوری درون خیمه ها بود که ذکر حضرت زهرا بپا بود یکی می گفت یا رب کن عنایت دهم این جان ناقابل برایت ره دشت و ره صحرا بگیرم تقاص سیلیِ زهرا بگیرم یکی می گفت با آوای خسته کجایی مادر پهلو شکسته قسم بر حیدر و بر کودکانت بگیرم انتقام از دشمنانت شب حمله شب معراج یاران شب آزادیِ چابک سواران همه خوشحال و خندان می دویدند تو گویی سوی جانان می دویدند در آن لحظه رخ دلدار دیدند صدای مادرش زهرا شنیدند بیائید ای عزیزانم بیائید شما یاران و فرزندان مایید شما شمع جهان افروز هستید بحق محسنم پیروز هستید @hajmahmoodzholideh
عباسِ من ماهِ منیرِ عالمین است عبدِ حسن، میر و علمدار حسین است ماهِ حرم، پشت و پناه زینبین است اِبنُ الرشیدِ من شفیعِ نَشاَتین است باشد امیدِ احمدِ مختار عباس دارد نسب از حیدر کرار عباس عباس من شیرِ یلِ هر کارزاریست مرد شجاعت، مرد غیرت، مرد یاریست از بس مطیع محضِ حق با بیقراریست شاگرد ممتاز کلاس دینمداریست محو جمالِ بی مثالِ مجتبا اوست از ابتدا سرمایه ی کرب و بلا اوست اصلاً وجودِ چار فرزندِ رشیدم نذرِ بَنی الزهراست، وَرنه کِی مفیدم بود از ازل این خواسته، تنها امیدم نسلم شود قربانیِ شاهِ شهیدم من خود کنیز زینب و نسلم غلامش در خانه ی زهرا شدم محوِ مقامش روزیکه زینب در حرم تاج سرم شد زینب نگو زهرای ثانی سرورم شد اوصافِ او چون ترجمانِ کوثرم شد بانوی بی همتای عالم رهبرم شد زینب بحق آئینه ی یکتای زهراست جانِ پیمبر، زینتِ والای مولاست هر روز دردِ دل، چو با عباس میکرد صحبت ز رخسارِ کبودِ یاس میکرد وقتی سخن از هجمه ی خناس میکرد عباسم آن هنگامه را احساس میکرد وانگه به گریه، سخت می کوشید عباس با مُشتِ خود بر سینه می کوبید عباس عباس من شاگرد رزمِ مجتبا بود درسِ حسن، همراه با آه و نوا بود گاهی اشاراتش به ضربی بی هوا بود گاهی میان صحبتش حرف عصا بود وقتی حسن قرآن تلاوت داشت، انگار در سینه ی خود داشت، درد و داغِ مسمار این حرفها را از حسینم هم شنیده از قصه ی کوچه، غمِ عالم شنیده وز ماجرای پشتِ در ، هر غم شنیده حتی ز مولا وصفِ آن ماتم شنیده اینها همه در سینه ی عباس شد جمع با من بیان میکرد و خود میسوخت چون شمع این غصه ها همراهِ او تا کربلا رفت با آرزوی انتقام از اشقیا رفت فرصت ولی از دستِ او در نینوا رفت عباسِ من سقا شد و با مشک ها رفت رفت از شریعه مشک را پر آب سازد شاید که اهل خیمه را سیراب سازد ناگه میانِ نخل ها، شد تیرباران از هر طرف شد صیدِ بغضِ نیزه داران زینب برایم گفته از آن ماهِ تابان مشک و تن و دست و سر و رخسار و چشمان شد خونفشان و بر زمین، غمناک افتاد بی دست، با صورت بروی خاک افتاد اما همه اینها بقربان حسینم ایکاش میشد در امان، جان حسینم عباس قربانِ جوانانِ حسینم هستیِ من وقفِ یتیمان حسینم عباسِ من! پشتِ حسینم را شکستی زهرای اطهر را که دیدی، دیده بستی!... @hajmahmoodzholideh
ماه من از ابتدا به هر جا میگشت چون سایه پیِ پرتوِ مولا میگشت عباس غلامیست که تا آخر عمر دور سرِ بچه‌های زهرا میگشت @hajmahmoodzholideh
شکر خدا بنده ی زهرا شدیم آینه ی وحدت یکتا شدیم با سخنِ دمبدمِ لا اِله یکسره گوینده ی اِلّا شدیم همنفسِ احمد مختار، نیز... همقدمِ حضرت مولا شدیم تشنه ی صهبای ولای علی نَشئه ی جامِ میِ طاها شدیم باده گرفتیم و زدیم از ازل تا به ابد، میکده سُکنا شدیم چون ز اضافاتِ گِلِ حیدریم خاکِ رهِ حضرت زهرا شدیم کوثر و زمزم که به جانها رسید مستِ طهورا مِیِ حَورا شدیم ذکر لب هر نفسِ حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری وصف کجا قبله ی حاجات را مدح کجا روح عبادات را با چه قلم، با چه زبان میتوان شرح دهم سِرّ ملاقات را آنکه ز شب تا به سحر می‌نمود معنیِ احیاء و مناجات را شرح کجا، معنی سِرُالصلوه سِرُّالمُستودعِ بِالذات را آیه به آیه همه خیرِ کثیر تا که کند معنیِ آیات را سَمتِ دعایش همه، همسایگان بُرد ز ما جمله بلیات را با دلِ محتاج بخوانیم ما شافعه ی روز مکافات را ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری خلقت بی فاطمه خلقت نبود عصمت بی فاطمه عصمت نبود نورُ علی نور فقط فاطمه ست نور بجز مادرِ عترت نبود پرتوِ توحید چو خورشید، اوست بی مدَدَش نورِ نبوت نبود قصه ی "لولاک" نخواندی مگر بی مهِ عصمت که امامت نبود جز پیِ اِقدامِ فُرادای او پیرویِ راهِ ولایت نبود بی روش و بی منشِ فاطمه روحِ شریعت و طریقت نبود حکمتِ محض است نفس های او بی نفَسش این همه حکمت نبود ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری فاطمه، سوگند به وحدانیت هست همه مادرِ انسانیت لطفِ خدا چیست بجز فاطمه اوست همه معنیِ رحمانیت خلقتِ نوریست سراپای او کیست جز او مصدرِ نورانیت رجس و پلیدیست از آن نور دور هیچ نبرده ست به نفسانیت حوریه در قالبِ انسان رسید وَرنَه روا نیست به جسمانیت چادرِ پُر وصله ی خاکیِ او بر تنِ او جامه ی روحانیت خصمِ ستم، عاشقِ مولا علیست عاشقیِ او همه عقلانیت ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری محوِ علی، کیست چنان فاطمه یارِ علی، نیست چنان فاطمه گر سخن از محورِ آلِ نبی است پاسخِ دین، چیست چنان فاطمه کیست که در عزّ و شرف، صاحبِ... رتبه ی عالیست چنان فاطمه در وسطِ کوچه براهِ علی کیست که حامیست چنان فاطمه عاملِ تدبیرِ دفاع از علیست هر که ولائیست چنان فاطمه مادرِ زهراست که با افتخار مادرِ هستی است چنان فاطمه ذکر لب هر نفس حیدری کوثری ام کوثری ام کوثری مادر ما، مامِ حسین و حسن مادر زینب سپر بوالحسن در دل محراب کنیز خدا در وسط معرکه ها شیرزن دشمن سرسختِ همه غاصبان همچو علی روزِ عمل صف شکن بازوی مولا به صفِ کارزار محو کنِ دشمنِ او با سخن مانده نهان از همه اَش قدر و قبر این رَوِشش ریشه کَنِ اَهرمن درسِ شهادت ز عنایت دهد مادرِ ما بر همه ی مرد و زن بهتر از این چیست برای زنان روزِ تو "یافاطمه" شد روز زن فاطمه ای مادرِ رزمندگان فیضِ شهادت بده بر بندگان □ □ □ قبلِ ظهورِ فرجِ مهدی اَش داده خدایش پسری بت شکن روحِ خدا آمد و نور انفجار... یافت ز سرتاسرِ ایرانِ من خلقِ جهان را همه قبل از ظهور میدهد آن نور نجات از محن پرچمِ او در کفِ سید علیست تا برساند به امامِ زَمَن درسِ قیامش ز ولایش رسید... تا سوی ایران و عراق و یمن میرسد از راه بزودیِ زود زمزمه ی لشکرِ دشمن شکن از همه سو ، حمله به خصم آورَد لشکری از خِطّه ی سرخِ کُهن لشکری از مهدویونِ عراق لشکری از قاسمیونِ وطن لشکری از زینبیونِ دمشق لشکری از فاطمیون با کفن تا رود از کرب و بلا سوی قدس فتح کند ملکِ فدک تا عَدَن سرخطِ سربندِ همه یک کلام... حضرتِ زهراست علیهاسلام □ □ □ بر در و دیوار نوشت این سخن درس وفا در ره دین، سوختن "در رهِ ابقای ولای علی" کشته چو مامند، حسین و حسن دوخته بر کشته ی گودالِ خون بر تنِ صد چاک، عجب پیرهن پیرهنش نیز به غارت رود آنکه بماند بدنش بی کفن آه از آن چکمه که بر سینه خورد وای از آن نیزه که شد در دهن سرورِ ما! در رهِ دین داده ای جان و تن و قافله ی خویشتن بُرد غنیمت پیِ انگشتری از تنت انگشتِ ترا راهزن طالبِ خونِ تو رسد از حرم صوت رسایش سوی هر انجمن تا که بگیرد ز عدو انتقام با سپهی از همه‌ی ما و من حضرتِ ارباب! لِثارات را یکسره دریاب از این جان و تن باده ی خونرنگِ شهادت بده بر همه عشاقِ حرم، جانِ من! کرب و بلا قبله حاجات ما امرِ فرج ذکرِ مناجات ما @hajmahmoodzholideh
یمن ای اهل نظر، خاک من است خاک من مهد اویس قرن است میثم از ماست، حبیب از یمن است کشورم مِلک حسین و حسن است از یمن باطن و ظاهر بشنو از حبیب بن مظاهر بشنو جلوه ای ما یمنی ها داریم با علی هموطنی ها داریم عالَمی با حسنی ها داریم کربلا، بی کفنی ها داریم یمن و یثرب و ایران ز ازل وصل بودند به صفین و جمل ما که یاران حسینیم و حسن ما مسلمان حسینیم و حسن خاک بوسان حسینیم و حسن سپر جان حسینیم و حسن هر کجا فتنه ای از شورا بود بهر ما صحنه ی عاشورا بود ما ز عشق نبوی شیدائیم جان و سر باخته ی زهرائیم همه دم، در طلب مولائیم حافظ خیمه ی عاشوائیم جان خود در کف اخلاص کنیم هدیه بر حضرت عباس کنیم ما ز بدخواهِ علی بیزاریم ذوالفقارِ علوی را یاریم دستِ بیعت به ولایت داریم تا ابد دشمن استکباریم گر چه بی یار و غریبیم همه کوه ایمان و نجیبیم همه یمنی کیست، مقاوم پرور نشود روز تهاجم مضطر میدهد در ره دین یکسر، سر یمنی کیست، مطیع رهبر امر از خامنه‌ای میگیریم در ره روح خدا میمیریم الگوی ما ره ایرانی هاست عشق ما یار خراسانی هاست مکتب ما ز سلیمانی هاست این همان شرط مسلمانی هاست خصم را راه به میهن ندهیم یک وجب خاک به دشمن ندهیم مردِ میدانِ علمداران، ما عهد بستیم همه یاران، ما با وفائیم به دلداران، ما نهراسیم ز بمباران، ما بِکُش ای خصم، که ما دردِسریم هر چه از ما بکُشی زنده تریم هر سحر بزمِ سجودی داریم در قیامیم و قعودی داریم کینه ی آل سعودی داریم حمله بر قوم یهودی داریم راه قدس از حرم ارباب است یمن اما بُنه ی احباب است دستِ غیبی که هدایتگر ماست از همان ناحیه ی رهبر ماست این همان عشقِ جنون آور ماست بخدا دست علی بر سر ماست مقصد ما به سوی آل الله جان ما پیش کِشِ ثارالله @hajmahmoodzholideh
"السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین" آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور ناموس کبریایم، نور دل پیمبر هم دختر امامم هم یادگار عصمت یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت از کودکی هماره همدم به مجتبایم آگاه از تمام اسرار کربلایم مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب در هر غم و بلائی بودم کنار زینب از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم □ □ □ هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و... خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و... قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر چون خواست رَاسِ او با، جور و جفا بِبُرّد... تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد... خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت رَاسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید از کربلا نوای یا منتقم بیاید @hajmahmoodzholideh
بیهوده با کسی نگذاری قرارها ای بی قرار از ستم روزگارها شرمنده ایم غیبت تو بیشتر شده در دورۀ توسل ما ناله دارها باید برای آبروی خویش کار کرد ورنه ز دست رفته همه اعتبارها این اشکها اگر ندهد شستشو چه سود ؟ باید زدود از دل و دیده غبارها دردی نمی کشیم از این بی تفاوتی رنجی نمی بریم از این شام تارها جز اشک و آه ، حرف جدیدی نمی زنیم ایدل کجاست ؟ عاطفه و اقتدارها در عمق بی خیالیِ مَحضیم ، غوطه ور با این همه فساد و تباهِ تبارها تا خیمه گاه ، جاه طلبها رسیده اند دیگر حذر کنیم ز رأی شرارها همت ز دست داده و انگار مُرده ایم یادی نمی شود ز چه ؟ از ماندگارها دیگر سخن ز شعر شهادت نمی کنیم حتی عوض شدند همه شهریارها ! تنها ، شهید ، زینتِ قاب است و طاقچه گمنامها شدند به سنگ مزارها با خون هر شهید که چون بمب هسته ایست تجهیز می شوند ولایت مدارها خونهای تازه می طلبد یاری حبیب مائیم و زنگ قافلۀ سربدارها دیروز از بصیرت عمّار گفته ایم امروز روز میثم تمّار و دارها بعد از درنگِ لشگرِ توّابها چه سود... مختارها شوند هزاران هزارها تحمیل مصلحت ، زَهَق الباطل است و بس جاء الحق است ایدۀ غیرت مدارها تکرار حرف فتنۀ دیروز عبرت است امروز فتنه صف زده در مستعارها ضربه ز فتنه های خودیها رسد به دین آنانکه دم زنند ز موعود ، بارها تا چشمشان به کیسۀ فرهنگ خورده است رفته ز کف عِنان همه اختیارها پی می کنند مرکب دین و نمی رود وقتی که شد تفاخرِ آنها دلارها غافل از اینکه عالَم اسلام یکصدا همدل شدند در همۀ کارزارها این جنگِ نرم تیرِ کمان کرده عدوست تا بعد از این طمع نکند در دیارها بوی قیام می رسد از سمت خاوران عطر ظهورِ یار و حضور نگارها جای تو خالی است سلیمانیِ شهید دلهای امتی است برایت مزارها ای پاسدار پرچم اسلام ، العجل دیگر به لب رسیده همه انتظارها نور خداست در دهۀ فجر می رسد این فجر صادق است همان انفجار ها خون خدا به یاری روح خدا رسید دارد محرم و صفر ما بهارها تا پا به جای پای ولّیِ خدا نهیم این گامها خطا نرود از مدارها ما با سِلاح علم و عمل پیش می رویم تقوا و طاعت است سویدای کارها ما دل شکستۀ حسنینیم ، مهدیا تا انتقام کرب و بلائیم یارها آمادۀ ظهور قیام تو قائمیم باید برون کشید کنون ذوالفقارها سربند یا محمد و یا مرتضی علی است رمز موفقیت زهرا شعارها @hajmahmoodzholideh
و توصیفی از ماه رجب این ز الطاف خدای قادر است آسمان را ماه رحمت ظاهر است ماه حق، ماه رجب، ماه عسل ساغر و مِی دستِ ساقی حاضر است هر دلی که هست مالامالِ عشق مستِ صهبای امام باقر است هر که میگردد هدایت، خاصّه هادیِ دین را غلام و چاکر است ماهِ میلاد امیرالمومنین هر که با شد عبدِ حیدر شاکر است هر دلی که خالی از حبِ علیست نامسلمان نه، که اصلاً کافر است آنکه گوید یاعلی، یافاطمه ذاکرِ یاعالی و یافاطر است نیمه ی این مَه بنامِ زینب و... آخرِ مَه بر حسینش ناظر است صاحبِ این ماه شاهِ کربلاست ای خوشا هر کس که او را ذاکر است حجِ عمره کن رها حاجیِ عشق! کربلا در انتظار زائر است سفره ی صوم و صلات از نینواست حضرت ارباب ما را ناصر است الغرض، ماهِ عبادات آمده ماهِ احیاء و مناجات آمده البشارت البشارت مومنین! آمده دلبندِ زین العابدین باقرُ العلمُ النبی دیده گشود اوست بابای امامانِ مبین جایگاهِ علم و دانش قلب اوست علم و دانش را شکافَد بعد از این دُرّ و گوهر ریزد از لعلِ لبش دانشش هم عرضِ ختم المرسلین سینه ی او بحرِ مَوّاجِ علوم حاصلِ دریای علمش، نشر دین بُرده ارث از محضرِ اَجدادِ خود اوست فرزند امیرالمومنین پورِ زهرا باشد و سبطُ الحسین قُرَّهُ العَینِ امامُ الساجدین خُلق و خویش، خُلق و خوی احمدی محضرِ نورانی اَش، خلدِ برین اوست از نسلِ شهید کربلا اوست بابای امامُ الصادقین کربلا در کربلا چشمانِ او یادگارِ مقتلِ اهلِ یقین مقدمش منزل به منزل شرحِ عشق از ولادت تا شهادت بی قرین هیچکس مانند او مقتل ندید کشته های بی کفن، نقشِ زمین خاطراتش جمله از گودال شد دید جسمِ جدّ او پامال شد از حرم تا قتلگه اسرار دید چشم او اسرار را بسیار دید از اَوانِ کودکی تا عمر داشت خویش را در صحنه ی پیکار دید آنچه در مقتل نظاره کرده بود در شئونِ زندگی، در کار دید در میان درس و بحث و کشت و کار روضه ها با دیده ی خونبار دید اشکِ او آغشته با خونِ گلوست نینوا را در مِنا تکرار دید عمه های خویش را گه در حرم گاه زندان، گه سرِ بازار دید آلِ زهرا را ز کوفه تا به شام در اسارت همرهِ کفار دید اهلبیتِ مصطفی را ای دریغ... در میان مجلسِ اغیار دید در خرابه آن سه ساله عمه را از غمِ بابا به حالِ زار دید جسمِ هفتاد و دو گل را بر زمین بی سر افتاده در آن گلزار دید هیجده سر بر فرازِ نیزه ها تا چهل منزل به شامِ تار دید داشت در دل از فرج، نور امید آن غریب و آن اسیر و آن شهید @hajmahmoodzholideh
هر کس که میخواهد کند تمرینِ اخلاص فرمود زهرا: روزه شد، تامینِ اخلاص اَلشَّهرُ شهری خواند حق، وَالعبدُ عبدی رحمت سرازیر است بر مسکینِ اخلاص ماه رجب را بهترین فرصت شماریم شب زنده داری چیست جز آئین اخلاص آلوده دامن را بگویید البشارت توبه فراهم گشته با تمکین اخلاص شبهای رِغبت بر مناجاتش مهیاست هر کس که میجوید یقین در دین اخلاص فرمود از اخلاص هم اَستغفِرُالله کرده علی موسی الرضا تبیین اخلاص دلها حسینی چون شود، دلبر میاید با روضه ی ارباب شو خوش بین اخلاص وای از تَهِ گودال و وای از چکمه پوشان بین زیر دست و پا غمِ سنگین اخلاص مادر تماشا میکند وَجهُ الثَّری را حیدر به اشکش میشود تسکین اخلاص جسم برادر شد ز سر تا پا مُقَطَّع خواهر فقط باید کند تدوین اخلاص هفده گُلِ پرپر به نِی، یک غنچه پنهان در کربلا هم میشود گلچین اخلاص بالای نیزه یک قمر شرمنده مانده دیده سکینه گریه ی خونین اخلاص @hajmahmoodzholideh
مشیتِ ازلی هر چه را اراده کند به حکمِ نافذِ خود، حکمتش پیاده کند اگر بناست که غیبت به قرنها برسد و هجرِ ما به همه شیعیان ما برسد ز قبلِ غیبتِ مهدی، فراق لازم بود و این فراق به شهر عراق لازم بود برای آنکه شود شیعه زود آماده... که بهر دوره ی غیبت نبود آماده... دگر میانِ اَعاظم شروع شد غیبت ز عصرِ موسیِ کاظم شروع شد غیبت سپس امامِ دگر از وطن عزیمت کرد که از مدینه رضا، سوی طوس هجرت کرد پس از جوادالائمه چو نوبت من شد برای من پِیِ تبعیدِ سخت، دشمن شد من از حضور و ظهورِ عیان، شدم محروم دگر ز رابطه‌ با شیعیان، شدم محروم مرا ز شهر مدینه به سامرا بردند به شهر سامره با چند ماجرا بردند به شهر سامره اَم، "سُرّ مَن رَآ" که نیود به پادگان! نظامی چه دردها که نبود مرا به گوشه ی آن پادگان که جا دادند نگاهبانِ بسی بی حیا بما دادند گهی بدونِ اجازه به خانه می آمد گهی ز بامِ حریمم شبانه می آمد مرا سوی متوکل، وفور میبردند گهی به بزمِ شرابش به زور میبردند در آن شبی که مرا میکشید، در یادم به فکرِ بزم شرابِ یزید افتادم بیاد غربتِ آن عمه های مظلومه بیاد عمه سکینه که بود مغمومه سرِ پدر چو به طشت طلا زیارت کرد به طعنه دشمنِ شامی به او جسارت کرد نه آلِ عصمتِ حق را عزیز میخواندند که جمله فاطمیون را کنیز میخواندند در آن میانه بسی ازدحام شد در شام حریمِ فاطمه بی احترام شد در شام چو رَاسِ جدّ غریبم کمی تلاوت کرد یزید بر لب و دندان او جسارت کرد از این جسارتِ دشمن، قسم به تبعیدم تمام عمر بیاد حسین گرییدم قسم به اشکِ ترِ منتقم که می آید بخواه آن سحرِ منتقم که می آید @hajmahmoodzholideh
شب لیله الرغائب بیا با غم و نوائب که درِ حرم بکوبی بگی من بدم تو خوبی یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی یا قبول کن و ببخشم یا بگو نه، نمی بخشم که شبِ معطلی نیست شفیعم بجز علی نیست یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی دلم آواره ی صحراست سرم از برای زهراست با همه بدی که دارم چیزی جز امید ندارم یاالهی یاالهی یاالهی یاالهی آخدا دلم گرفته بهونه حرم گرفته یا بیار امام رضامو یا براتِ کربلامو ای حسین جان... ای حسین جان... بد جوری حالم خرابه یه سری میرم خرابه دختری گیسو پریشون داره هی میگه باباجون باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم کی سرِ تو رو بریده کی گلوی تو دریده کی چنین کرده یتیمم تو خرابه ها مقیمم باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم ببین از سیلیِ دشمن شبیهِ زهرا شدم من جای پنجه رو گلومه مثل تو کارم تمومه باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم خوب تماشا کن باباجون خواستی، حاشا کن باباجون گوشواره اگه ندارم گوشِ پاره ای که دارم باباجونم باباجونم باباجونم باباجونم @hajmahmoodzholideh
"روشنگری انقلابی" با انفجارِ نور، دلها آشنا شد ظلمت ز ایران رخت بَر بست و فنا شد فجری مبارک، هر کران را در نوَردید کشور سراسر، مهدِ نورِ کبریا شد این نورباران، نهضتِ روح خدا بود نهضت شکوفا گشت و غوغایی بپا شد با غرّشِ الله اکبر های مردم فرمانِ روح الله، فرمانِ خدا شد ماهیّتِ این انقلاب اسلامِ ناب است هر ادّعای دیگری، بادِ هوا شد رفت از میان فرعونِ ایران، مخفیانه اعجازِ موسای زمانه بی عصا شد با مقدمِ روح خدا، ایرانِ زهرا عمری گرفتارِ ستم بود و رها شد دامانِ پاک مادرانِ مرد پرور احیاگرِ نورِ شهیدانِ خدا شد طفلان ِ گهواره، یلانِ صحنه گشتند خاکِ وطن گلگون، چو خاکِ کربلا شد برگشت دین، در سرزمینِ ما دوباره برگشت ایمان، کشورِ ما مالِ ما شد دَه روزه، تاج و تختِ صد ساله فرو ریخت حق آمد و باطل فراری تا کجا شد مستکبرین "فریادِ واحسرت" کشیدند "بیست و دوی بهمن" سرآغازِ ولا شد ایران و ایرانی، دوباره سر برآورد جمهوری اسلامی ایران بپا شد در جنگِ تحمیلی، دفاعی شد مقدس بابِ شهادت با لقاءالله، وا شد از ما،،، جوانان دسته دسته رخت بستند با خونشان فتح و ظفر اما بنا شد فرعونیان وقتی شکستی سخت خوردند رمزِ قبولِ قطعنامه برملا شد جنگِ حسینی، تابعِ صلحِ حسن گشت بر پیکرِ روح خدا جامِ بلا شد □ □ □ پیر جمارانیِ ما رفت و عزا شد یارِ خراسانی، به کشتی ناخدا شد شد دستِ حق از آستین بیرون دوباره سید علی هدیه به ایران، از رضا شد ملت دوباره قدرتی از نو گرفتند امت سراسر پیروِ آن مقتدا شد صدها، هزاران، صدهزاران نقشه، فتنه بر ضدِ او طراحی اما برملا شد میخواستن، برجام گردد جامِ زهرش تیری که از صبر و بصیرت، در خطا شد هر جنگِ سخت و نرم، خنثی شد به تدبیر دین، یاری از فرماندهِ کل قوا شد بسیاری از یارانِ او رفتند از دست تا حقِ مکتب، با سلیمانی ادا شد □ □ □ امروز "هیئت ها" جهادی سخت دارند از انتقامِ سخت، اینهم سهمِ ما شد باید بگیریم انتقامِ کشته ها را آری، زمانِ انتقام از اشقیا شد این است پیغامِ همه خونِ شهیدان در پاسخِ هر شبهه، صد شعبه روا شد باید که تبیین کرد راهِ رفته را، تا... نسلِ جوان داند که ایران کربلا شد ایران، یمن، سوریه، لبنان، غزّه، بغداد یکدست، هم پیمانِ شاهِ نینوا شد از کربلا تا قدس، با یک "یاحسین" است دشمن دگر واللهِ محکومِ فنا شد بوی فروپاشیِ استکبار آید یک ضربه، تا تیرِ خلاصِ آمریکا شد پیغام های مخفیِ شیطان فریب است این خود؛ پیامی از کلامِ مقتدا شد دیگر به مویی بند، بیتِ عنکبوت است موشک بجای خود، تلنگر اکتفا شد آل سعودی با یهودی، بسته پیمان غافل از اینکه انتهای ماجرا شد گوید ولیعهدِ صعودی با سرانش: ایران، گمانم خادمِ بیت خدا شد امروز نزدیکِ سحرگاهِ ظهور است یعنی زمانِ منجیِ آل عبا شد "لبیک یا مهدی" که ما در انتظاریم هنگامِ بوسه بر رکابت سهمِ ما شد جان میدهیم ای یوسف زهرا بپایت روز وصالت، بعدِ یک عمری دعا شد @hajmahmoodzholideh
حمد بی حد خدای رحمان را که ز نور آفرید نیکان را قدرتش را به رخ کشید و سپس خلق فرمود نور ایمان را از میان تمام مخلوقات برگزید عالمانِ قرآن را راسخون را امینِ وحیَش ساخت ساخت از علمشان حکیمان را با اَمینانِ وحی، در عالَم برتری داد خَلقِ انسان را از میانِ تمام امت ها خود سوا کرد ما محبان را چارده نور در دلِ ما ریخت داد بر ما تمامِ احسان را یکی از آن چهارده انوار هدیه شد خطّه ی خراسان را قبل از آن در مدینه بابا شد ای بنازم قدومِ جانان را در همان نونهالی اَش، پدرش مُلکِ زَر ساخت خاک ایران را ما شدیم عاشقان آن حضرت داد بر ما کلید رضوان را چون عیان شد جمال زیبایش همه دیدند روی سبحان را شد جوادالائمه سلطان و... ما همه سائلان، کریمان را ای مَدار ولایتِ عظما یا جوادَالائمه ادرکنا ای جمالِ ربوبی اَت زیبا وی جلالِ الهی اَت والا حوریانِ بهشت آمده اند تا گذاری قدم به این دنیا ای بهای جنان ز لبخندت سالها منتظر ترا بابا در نگاهِ رضا پر از شوق است خوش بنازد به قامتت جانا دودمانت ندیده مولودی اینچنین پر ز برکت، ای آقا خیزران را حکیمه خاتون را متحیر نموده ای، مولا مادرت هم ندید میلادت عمه ی با فضلیتت، حتی تو که هستی که اینهمه بردی دل ز آل محمد ای یکتا چون به دنیا دو دیده وا کردی گوشِ جانت به هر صدا، شنوا نورِ رویت به آسمان ساطع برکاتِ وجودی اَت، غوغا سجده اَت در کمالِ آرامش اَشهَدَت، لا اِلهَ اِلّا الله به رسولِ خدا گواهی داد آن زبانت به شیوه ای، شیوا کف زدند اهلِ آسمان و زمین چونکه گفتی علی ولی خدا ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا ای امامِ تمامِ مخلوقات قبله گاهِ تمامیِ حاجات اهلِ عالم ترا چنین خوانند؛ نقطه ی عطفِ کلِ موجودات ای ترا علم اول و آخر با خبر از جمیعِ مکنونات ظاهر و باطن از تو مخفی نیست عالَم و آدم و همه ذرات ای بنامت هزار و یک اَسماء وی خدا را به هر صفت مرآت همه ما را به اسم بشناسی آگهی از درونِ ما بِالذّات میشناسند از تو خالق را به تو سوگند جمله مصنوعات هر که دریای علم را داراست از تو یک قطره اَش ز معلومات فیلسوفانِ دهر معترفند... نزدِ تو علمشان چو مجهولات دیده عالَم مناظراتِ ترا اِبنِ اَکثَم کجا و آبِ حیات! تو کجا، دانشِ قیافه شناس! ای خدا را نشانِ ذات و صفات مشرکان، سرکشان، ترا دشمن سازشِ تو به دشمنان، هیهات ما کجا، وصفِ تو کجا، آقا همه اینها بضاعتی مزجات ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا ای نگاهت، نگاهِ رحمانی همه اوصافِ توست، سبحانی یک نظر گر کنی به خَلقِ جهان میشوند اهلِ دین همه، آنی دوستانند جمله در قِلَّت دشمانند در فراوانی شیعیانت میانِ عسر و هرَج عاشقانِ تو در پریشانی مومنین را گِره بکار افتاد مسلمین را به درد، درمانی! یک نظر کن سوی محبانت که تو حاجاتِ هر که را دانی خیلِ حاجات بر تو آوردیم تا تو حاجت روا بگردانی انتظارِ فرج شده دشوار آه از این انتظارِ طولانی دستِ ما را به دستِ او برسان جانِ ما را در او نما فانی کن لباسِ فرج بر اندامش با دعا، یک دعای طوفانی خصمِ زهرا ز مکه بیرون کن فتح کن کعبه را به آسانی حجِ ما با امامتِ مهدیست همرهِ سیدِ خراسانی برسان مرگِ سرخِ ما، سوگند... بر ابومهدی و سلیمانی ای مدار ولایت عظما یا جوادالائمه ادرکنا @hajmahmoodzholideh