eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
431 دنبال‌کننده
97 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 📚بعد از شهادت 🔻بعد از شهادت جناب مسلم بن عقیل برای پیکرش چند اتفاق رخ داد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم. 1- جدا شدن سر شریف 🔻فضُرِبَت عُنُقُهُ ، واُتبِعَ جَسَدُهَ رَأسَهُ. 📎الإرشاد : ج 2 ص 63 🔸سر مسلم را جدا کردند و سر و بدنش را از بالای دارالاعماره به زمین انداختند. 🔻راستی از سر و بدنی که از آن بلندی به زمین بخورد چه می ماند؟ 2- اهانت به بدن 🔻وقتی امام علیه السلام در منزل ثعلبیه از شهادت مسلم آگاه شد از آنچه کوفیان با بدن او انجام دادند نیز با خبر شد. 🔸راوی خبر شهادت گفته بود: از كوفه بيرون نيامده بودم كه مسلم بن عقيل و هانى بن عروه كشته شدند و ديدم كه از طرف پاهايشان ، در بازار كشيده مى شوند . 🔻لم أخرُج مِنَ الكوفَةِ حَتّى قُتِلَ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ ، وهانِئُ بنُ عُروَةَ ، ورَأَيتُهُما يُجَرّانِ بِأَرجُلِهِما فِي السّوقِ . 📎الإرشاد : ج 2 ص 74 🔸و پس از آن بدن شریف مسلم و هانی را بصورت برعکس به دار آویختند. فَصُلِبا جَميعا مُنَكَّسَينَ 📎الفتوح ج 5 ص 62 3- ارسال راس شریف مسلم به شام 🔸وعَزَمَ أن يُوَجِّهَ بِرَأسَيهِما إلى يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ 🔻ابن زیاد قصد کرد تا سر هانی و مسلم را برای یزید بفرستد. 📎الفتوح ج 5 ص 62 4- آویختن سر مسلم به دروازه شام 🔻یزید دستور داد سرها بر دروازه شهر دمشق، نصب گردند. 🔸وأمَرَ بِالرَّأسَينِ فَنُصِبا عَلى بابِ مَدينَةِ دِمَشقَ. 📎الفتوح ج 5 ص 63 5- دفن بدن مسلم برخی از کتب می‌نویسند که 3 روز پس از کشته شدنش بر او نماز خواندند و دفنش کردند.. 📎لباب الانساب،، بيهقی، علی بن زید، ج۱، ص۳۹۷. یعنی 3 روز پیکر شریفش بر عکس بر دار بود؟؟؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 چرا قبر حضرت مسلم در مسجد کوفه و کنار دارالاماره بود؟ 🔸برخورد حکومت اموی با مخالفینش به شدت قهری بود. 🔻مخالفین حکومت یا به زندان می افتادند یا بصورت اتفاقی کشته می شدند و سر به نیست می گشتند. 🔸یکی از کارهایی که انجام داد این بود که مخالفین حکومتش را و می‌نامید و لذا هر کاری که با کفار انجام می شد را با آنها انجام می داد. 🔻بدن حضرت مسلم را 3 روز پس از شهادتش در کنار دارالاماره دفن کردند. 📎لباب الانساب،، بيهقی، علی بن زید، ج۱، ص۳۹۷. 🔻این کار به دستور عبیدالله و توسط عمر بن سعد انجام شد اما چرا؟ 🔺دلیل این کار را می توان در دستوری که یزید به عبیدالله در رابطه با حرکت امام از مکه به سمت کوفه داد جستجو کرد. 🔸در آن نامه یزید به ابن زیاد می نویسد: 🔻به من خبر رسيده كه حسين به سمت عراق حركت كرده است. ديده بانان و نگهبانان را بگمار و جاسوسان را هوشيار ساز . كاملاً مراقب باش. مظنون را زندانى كن و افراد مشكوك را دستگير نما ؛ 📎الفتوح ج 5 ص 63 📌مرحوم مقرم علت دفن شدن مسلم در کنار دارالاماره را جهت اشراف حکومت بر شناسایی شیعیانی می داند که برای زیارت قبر مسلم و هانی می ‌آمدند. 🔺أمر بدفنهما بالقرب من « دار الإمارة » لتستمر رقابة الشرطة عليهما فلا يقصدهما أحد بالزيارة 📎 الشهید مسلم بن عقیل، مقرم، ص 233 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔻نماز روز آخر ذی الحجه 📍سيّد بن طاووس در كتاب <اقبال> براساس يك روايت ذكر كرده است كه: 🔻 دو ركعت نماز بجا آورد، 🔸و در هر ركعت سوره <حَمد> يك مرتبه و ده مرتبه (قُل هُوَاللهُ اَحَدٌ) و ده مرتبه <آيهُ الكُرسيّ> را بخواند، و پس از نماز بگويد: 🔻اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ اَلسَّنَهِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِي عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي إلَي التَّوْبَهِ بَعْدَ اجْتِرَائِي عَلَيْكَ اَللَّهُمَّ فَإِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِي وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِي إلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّي وَ لاَ تَقْطَعْ رَجَائِي مِنْكَ يَا كَرِيمُ 🔸 چون اين را بگويد، شيطان فرياد مي زند: واي بر من،آنچه در اين سال عليه او رنج بردم، همه را خراب كرد، و سالي كه گذشت براي او گواهي مي دهد، كه سالش را ختم به خير نمود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
* 🏴 عزاداری دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۶* 📻 سخنران: حجت الاسلام و المسلمین (استاد حوزه و دانشگاه) 🎙 با نوای: کربلایی سید احمد کربلایی علی 📆 از ۱۶ تیرماه لغایت ۲۶ تیرماه به مدت ۱۱ شب 🕰 از ساعت ۲۰:۳۰ 🕌 تهران، بزرگراه جلال آل احمد، مسجد قدس دانشگاه تربیت مدرس 🔹 همراه با سفرهٔ احسان اهل‌بیت عليهم‌السلام 🔺 ورود برای عموم آزاد است 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚چرا عمر بن سعد فرمانده لشکر کوفه شد؟ 🔻زمانی که امام حسین علیه‌السلام در کربلا خیمه زد، حر نامه‌ای به ابن زیاد نوشت و او را از توقفشان در کربلا آگاه کرد. 🔺ابن زیاد، عمر سعد را که عازم جنگ با اهالی دیلمان ( منطقه ری و چالوس فعلی)‌بود را فراخواند و به او گفت اگر جکومت بر ری را می‌خواهی باید با حسین بجنگی! 📎الاخبار الطوال ، الدِّينَوري، أبو حنيفة ج 1 ص 253 🔸ابن سعد هر چه اصرار کرد فایده نداشت، و پسر زیاد جاضر به قبول بهانه‌های عمر نشد تا سرانجام‌عمر قبول کرد. 📎تاریخ طبری ج 5 ص 389 📌اما چرا ابن‌زیاد اصرار زیادی بر این امر داشت؟ 🔸پاسخ به این سوال را باید در سال ۱۳ هجری قمری یافت وقتی خلیفه دوم، شورای شش نفره ای تشکیل داد و برای پیش برد هدفش از انسان های بی وزنی چون سعد بن ابی وقاص استفاده کرد. 🔻جریان مقابل اهل بیت بعد از سقیفه همیشه به دنبال علم کردن نمونه های ساختگی و جعلی بود تا بتواند مردم را به سمت خود متمایل کند. 🔸برای مثال در مقابل امیرالمومنین علیه السلام که پسر عموی پیامبر و باب علم نبی بود؛ را علم می کند که پسرعموی پیغمبر است . 🔻خلیفه دوم هنگام مشورت با بزرگان صحابه او را نیز در جمع اصحاب بدر فرامی خواند و نظرش را جویا می‌شد و گاه نظرش را بر دیدگاه‌های بزرگان صحابه ترجیح می‌داد. 📎 الإصابة في تمييز الصحابة ؛ابن حجر العسقلاني، ج 4 ص 125 🔺این ماجرا ادامه داشت و در موارد متعدد تکرار شد. 🔻سعد بعد از شورای شش نفره دیگر آن سعد قدیمی نبود و خود را یکی از گزینه های خلافت می دانست. 📎 المعجم الكبير الطبراني ج 1 ص 144 🔸حالا پسر یکی از اعضای شورای شش نفره علیه حکومتی که ثمره بخشش خلیفه دوم است دست به قیام زده. 🔻چه کسی چنین وجاهتی دارد که بتواند در مقابل او بایستد؟ 🔸فرض کنید برای مردم اینطور جا بیاندازند که حسین دنبال حکومت و خلافت است، حالا چه کسی هست که بتواند همان شرایط او را داشته باشد ولی همراه و همکار حکومت باشد؟ 🔻عمر سعد تنها کسی بود که چنین وجاهتی داشت. 🔺هم پدرش در شورای شش نفره بود. 🔸هم خودش از قریش بود. 🔻هم با بنی امیه همکاری داشت. 🔸لذا می بینیم که هر چه عمر اصرار دارد که شخص دیگری برای این ماموریت انتخاب شود، ابن زیاد قبول نمی‌کند. 📌می‌شود اینگونه گفت که عمر سعد شخصیتی بود که با ان سابقه ای که توضیح دادم راحت تر مردم قبول می کردند و می شد در مقابل امام علمش کرد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
❁﷽❁ 📚 پناه بر خدا 🔻امام حسین علیه السلام دوبار فرمودند به خدا پناه می برم. 🔸یکبار زمانی بود که به روستای عَقر (به سکون ق) رسیدند. پرسیدند نام این زمین چیست؟ عرض کردند عقر حضرت فرمودند به خدا پناه می برم از عقر! 🔻 برخی از نقل ها می گویند که حضرت در همین زمین منزل گزیدند و نام دیگر کربلا، عقر است ولی برخی دیگر عقر را قبل از کربلا می دانند. 🔸بار دیگر وقتی به منطقه کربلا رسیدند و پرسیدند نام این زمین چیست؟ گفته شد: کربلا! 🔻حضرت فرمود پناه می برم به خدا از کرب و ازبلا! 📌اما عقر و کرب چه بود که امام از آنها به خدا پناه می برد؟ 🔻عقر به معنای زخمی کردن و پی کردن آمده شده است. 📎دانشنامه امام حسين عليه السلام محمدی ری‌شهری ج 5 ص 286 🔸حالا امام می فرماید از عقر به خدا پناه می برم. 🔻 توضیح این عبارت بماند برای وقتش😭 🔸اما معنای کرب چیست؟ 🔻كرب: اندوه شديد. راغب و جوهرى قيد شدّت را افزوده ‏اند ولى قاموس حزن مسلّط بر نفس گفته‏ است. 📎قاموس قرآن ج‏6 ص 99 🔸امام از این حزن شدید به خدا پناه می برد. 📌اما این حزن شدیدچه می توانست باشد؟ 🔹چند جای کربلا حزنی عجیب به دل امام نشست. 🔻وقتی کاروان به کربلا رسید، حضرت پس از آنکه دید اسبش حرکت نمی کند(مقرم ) و نام این زمین را پرسید و گفتند اینجا کربلاست، جملاتی فرمودنداز جمله اینکه: وَ هاهُنا وَاللَّهِ هَتْكُ حَريمِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللَّهِ ذِبْحُ اطْفالِنا، 📎 (عاشورا ريشه‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها؛ مكارم شيرازى، ناصر جلد:1صفحه:381) 🔺این چند جمله وقتی به وقوع پیوست غمی عجیب در دل امام نشاند. 🔸 اول: شهادت علی اکبر وَ هاهُنا وَاللَّهِ قَتْلُ رِجالِنا، 🔺در شهادت علی اکبر غمی به دل امام نشست که حتی تا لحظه شهادت امام از شدتش کم نشد. 🔸هیچ داغی در کربلا با حسین علیه السلام کاری که داغ علی اکبر علیه السلام کرد را نکرد. 🔻 لا تَسكُنُ عَلیكَ مَن أَبیكَ زَفرَةٌ حینَ وَ دَّعَكَ لِلفِراقِ 🔺تا لحظه شهادت داغ علی اکبر بر دل امام حسین علیه السلام بود. 📎کامل الزیارات ص 253 🔸ب. شهادت علی اصغر علیه السلام هاهُنا وَاللَّهِ ذِبْحُ اطْفالِنا، 🔻در شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام چنان داغی به دل حضرت نشست که در هیچ کدام از مصائب امام حسین علیه‌السلام در کربلا خدا به او تسلیت نگفت، جز در همین مصیبت. 🔺 اینجا بود که هاتفی ندا داد: دعه یا حسین فان له مرضعا فی الجنه. 📎تذكرة الخواصّ، سبط ابن جوزی، ص ۲۲۷. 🔸ج. اسارت اهل حرم وَ هاهُنا وَاللَّهِ هَتْكُ حَريمِنا، 🔻این آخرین امتحان و غمی بود که بر قلب امام نشست. 🔺لحظات آخری که جان در تن امام بود. امام با نگرانی و زیر چشمی به خیمه ها نگاه می کردند و از اسارت خاندانش و هتک حرمت آنان دل شکسته و محزون بودند. 🔸تديرُ طَرفا خَفِيّا إلى رَحلِكَ وبَيتِكَ 📎المزار الكبير (المشهدي، الشيخ أبو عبد الله) ، ج1 ، ص 504 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : ورود کاروان امام حسین علیه السلام به کربلا 📚 متن 🔸 چرا عمر بن سعد فرمانده لشکر کوفه شد؟ 📚 مطالعه 🔺 پناه بر خدا 📚 مطالعه و 🔸 چرا کربلا؟ 📚 مطالعه 🔻 اینجا اسیر می شوید! 📚 مطالعه 🔸 در کوفه دختر دارم!📚 مطالعه 🔻 خستگی راه 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
گریه مخدرات.pdf
296.3K
در تاریخ کربلا موارد مشخصی از گریه های مخدرات حرم ثبت شده است. در این تحقیق سعی شده است که این موارد آورده شده و به آنها بپردازیم. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در به سرگذشت افرادی می پردازیم که در سیاهی چنان فرو رفته اند که گویی خود تبدیل به ظلمت شده اند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
در #سیاهچاله به سرگذشت افرادی می پردازیم که در سیاهی چنان فرو رفته اند که گویی خود تبدیل به ظلمت شده
📚زحر(زجر) بن قیس که بود؟ 🔻زحر بن قیس مسئول بردن سرهای شهدا به شام بود. 🔺وقتی زحر به کاخ یزید رسید گزارش آنچه در کربلا و بعدش رخ داد را بازگو کرد. 🔻او گفت: 🔺ای امیرمؤمنان مژده پیروزی و یاری خداوند! حسین بن علی (علیه‌السّلام) با هیجده نفر از خاندان و شصت تن از شیعیانش سوی ما آمدند که به جنگشان رفتیم و از آنها خواستیم که یا تسلیم شوند و به حکم امیر عبیداللَّه بن زیاد گردن نهند، یا برای جنگ آماده شوند. 🔸آنان جنگ را بر تسلیم ترجیح دادند؛ 🔻پس با طلوع خورشید بر آنان تاختیم و از همه سو آنان را در بر گرفتیم. 🔸چون شمشیرهایمان را بالای سرهای خود دیدند فراریانی بی‌پناه شدند و از دست ما به تپه‌ها و گودالها می‌گریختند، و همانند کبوترانی که از بیم باز شکاری به خدا پناه می‌برد [آنان نیز در تلاشی بیفایده به این سو و آن سو می‌گریختند]!!!. 🔻‌ای امیرمؤمنان، به‌اندازه کشتن یک شتر یا خفتن نیمروز بیشتر طول نکشید که همه را از پای در آوردیم. 🔸اینک تن‌هایشان برهنه، جامه‌هایشان خونین و چهره‌هاشان خاک‌آلود است. بدنهایشان در معرض تابش نور خورشید است و باد بر آنها می‌وزد؛ 🔻زیارتگرشان عقابان است و بازان به سرزمین خشک بیابان.» 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد ج1 ص 485 📌اما زحر چه سابقه ای دارد؟ 🔸او هم سابقه همکاری با خلیفه سوم را داشت. هم سابقه همکاری با امیرالمومنین و هم سابقه همکاری با بنی امیه را. 📌اما چطور می شود که هم با امیرالمومنین بود و هم با بنی امیه؟ 🔻جواب این سوال را عتبه بن ابی سفیان در جنگ صفین داده است. 🔺عتبة بن ابوسفیان در سخنان خود با قیس بن اشعث در جنگ صفین گفت: «او فردی است که جز منافع شخصی‌اش به چیز دیگری نمی‌اندیشد.» 🔸وقعة صفين نویسنده : المنقري، نصر بن مزاحم جلد : 1 صفحه : 408 🔺این توجه به منافع مادی باعث شده بود تا زحر بن قیس از کسانی باشد که موضوع صلح با معاویه را به شدت دنبال کند و به برقراری این صلح تاکید بورزد. 📎الإمامة والسياسة - ابن قتيبة الدِّينَوري، ج 1 ص 148 🔻پس از شهادت امام علی (علیه‌السّلام)، زحر به معاویه و کارگزارانش پیوست. 🔸او حاضر شد برای خوش خدمتی به بنی امیه به دروغ به بیعت‌شکنی و خروج حجر بن عدی از بیعت معاویه، شهادت داده به همراه گروهی دیگر از اشراف کوفه گواهی‌ای را که زیاد بن ابیه – عامل معاویه در کوفه و بصره- به همین منظور تهیه دیده بود امضاء نماید. 🔺 گواهی‌ای که مقدمات شهادت حجر بن عدی را فراهم آورد. 📎انساب الاشراف للبلاذري ج 5 ص 255 🔸در زمان امارت عبیدالله بن زیاد بر کوفه، عبیدالله او را رئیس پاسبانان کوفه قرار داد 📎انساب الاشراف للبلاذري ج 3 ص 179 🔻پس از مرگ یزید، او با عبدالله بن زبیر همراه شد و کوشید تا از قیام مختار جلوگیری کند. تاريخ الطبري ج 4 ص 496 🔸او مانند بسیاری از اشراف کوفه، از مخالفان سرسخت مختار و قیامش به حساب می‌آمد. 🔻پس از شکست شورش آنها علیه مختار مانند بسیاری از اشراف کوفه به بصره گریخت و به مصعب بن زبیر پیوست 📎انساب الاشراف ج 6 ص 389 🔸سپس با سپاه مصعب بن زبیر را در جنگ با مختار همراهی نمود و از سوی او مامور تصرف محله [بنی] مراد کوفه شد 📎انساب الاشراف ج 6 ص 439 🔸او در جنگ مصعب بن زبیر با عبدالملک بن مروان نیز حضور داشت و در کنار مصعب تا آستانه جنگ با عبدالملک پیش رفت؛ 🔻اما عبدالملک با وعده امارت اصفهان او و بسیاری از سران سپاه مصعب را از سپاه مصعب جدا کرد و سپاه او را به شکست کشاند 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 4 🔸پس از مستحکم شدن پایه‌های حکومت عبدالملک در سرتاسر بلاد اسلامی، زحر بن قیس به خدمت حجاج بن یوسف ثقفی درآمد. الكامل في التاريخ -ج 4 ص 408 زندگی سیاه زحر پر از تغییر موضع برای کسب قدرت و منفعت مالی است. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از رنج‌ها و مصائب مخدرات حرم در اسارت 📚 متن 🔸 : زحر بن قیس 📚 مطالعه 🔺 گریه های مخدرات حرم 📚 مطالعه و 🔸 مرد شامی خجالت کشید! 📚 مطالعه 🔻 الدهر انزلنی! 📚 مطالعه 🔸 احساس ناامنی 📚 مطالعه 🔻 شتر بی جهاز 📚 مطالعه 🔸 خستگی راه 📚 مطالعه 🔻 در کوفه دختر دارم 📚 مطالعه 🔸 اینجا اسیر می‌شوید 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔸 دیروز امام وارد کربلا شدند. 🔻امروز عمر بن سعد با چهارهزار نفر وارد کربلا شد و حر با سپاه هزار نفری اش به او پیوست. 🔺با ورود ابن سعد به کربلا او می خواست بداند که امام برای چه به کوفه آمده است؟ 🔸لذا قصد کرد که پیکی را به خدمت امام بفرستد. 🔻اما او به هرکسی می گفت، آنها از رفتن پیش امام خودداری می کردند. 🔺چرا که خودشان امام را دعوت کرده بودند. 🔸از بین این سپاهیان کثیر بن عبدالله شعبی حاضر شد تا پیغام ابن سعد را برای امام ببرد و البته گفت که حتی حاضر است امام را کند. 🔻عمر با این پیشنهاد مخالفت کرده و فقط از او خواست که پیغامش را برای امام ببرد. 🔺ابوثمامه صائدی با دیدن کثیر به امام عرض کرد که اینک بدترین مردم روی زمین و جسورترین آنها در خونریزی و حیله گری به سوی تو می آید. 🔸ابوثمامه جلوی کثیر را گرفت و گفت شمشیرت را زمین بگذار اما کثیر قبول نکرد. ابوثمامه گفت پس قبضه شمشیرت به دست من باشد اما باز هم قبول نکرد. ابوثمامه گفت نمی گذارم نزدیک امام شوی چرا که مردی فاسق هستی. اگر پیامی داری به من بگو و من به امام می گویم. او قبول نکرد وو بازگشت. 🔻این بار ابن سعد، قره بن قیس حنظلی را برای رساندن پیغام به سمت امام فرستاد. 🔺او همان کسی است که ظهر عاشورا حر به او گفت آیا اسبت را آب داده ای یا نه؟ 🔸قره خدمت امام رسید و به او سلام کرد و پیغام ابن سعد را رساند. 🔻برخی از یاران امام از قره خواستند که برنگردد و پیش امام بماند اما او تصمیم در این رابطه را موکول به بعدا کرد. 🔻حتی بعد از آنکه حر هم به امام پیوست او از ابن سعد جدا نشد. 🔸امام حسین (علیه‌السّلام) که فرمود: از سوی من به او بگو که مردم این شهر برای من نامه نوشتند و متذکر شدند پیشوایی ندارند و از من خواستند پیش آنان بیایم؛ 🔻به ایشان اعتماد کردم، و با آنکه هجده هزار نفر از ایشان با من بیعت کردند، به من مکر کردند، 🔸 و چون نزدیک (کوفه) رسیدم و از فریب آنان آگاه شدم، خواستم به همان جا برگردم که آمده‌ام، 🔻 ولی حربن یزید مرا از این کار بازداشت و در این سرزمین فرود آورد. 🔸امام در پایان فرمودند حال بگذارید تا برگردم. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚اولین سری که به گردن اسب آویختند 🔻حبیب بن مظاهر اسدی از یاران باوفای اباعبدالله در روز عاشورا بود. 🔸او در زمان امیرالمومنین در کنار آن حضرت در تمامی جنگ های دوران حکومت علوی شرکت کرده بود. 🔻روز عاشورا پس از آنکه از امام اذن میدان گرفت نبردی سخت و جانانه کرد و بنابر نقل ابن شهرآشوب ۶۲ تن از دشمنان را کشت. 📎ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۲. 🔻«بدیل بن صریم تمیمی» به او حمله کرد و با شمشیر ضربتی بر سرش زد و او را بر زمین افکند و حبیب او را به قتل رساند. 🔸دیگری با نیزه به حبیب حمله کرد و او را بر زمین انداخت خواست که از جای برخیزد، ولی حصین‌ بن تمیم از راه رسید و با ضربت شمشیر، حبیب را نقش بر زمین کرد. 🔻سپس از اسب پیاده شد و سر مبارک حبیب را از تن جدا ساخت. 🔸حصین‌ بن تمیم با آن مرد درباره این ‌که کدام یک حبیب را به شهادت رسانده است مشاجره نمود. حصین بن تمیم به او گفت: 🔻در کشتن او با تو شریکم، 🔸آن مرد گفت: به خدا سوگند، جز من کسی او را نکشته است. 🔻حصین گفت: سر او را به من بده که به گردن اسبم بیاویزم تا مردم ببینند و بدانند که من در کشتن او با تو شریکم، آن‌گاه آن را بگیر و نزد عبیدالله بن زیاد ببر که مرا به آنچه به تو عطا کنند نیازی نیست. 🔸او نپذیرفت، ولی افراد قبیله پادرمیانی کردند و او سر حبیب را به حصین داد. 🔻او سر را به گردن اسبش آویخت و در میان لشکر دوری زد و بعد آن را به مرد تمیمی داد. 📎طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۳۹-۴۴۰ 🔸سپس آن تمیمی سر مبارک حبیب را به گردن اسب خود آویزان کرد و به کوفه آمد و آن را نزد ابن ‌زیاد برد. 📎طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری ج۴، ص۳۳۵. 📚 این اولین سری بود که اینگونه وارد کوفه شده بود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚پارچه ای که به سر حر بسته شد. 🔸سیّد نعمة‌ الله‌ جزائری‌ در کتاب‌ «أنوار نعمانیّه‌» می گوید: ‎ جماعتی‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ برای‌ من‌ نقل‌ کردند که‌ چون‌ شاه‌ إسماعیل‌ بغداد را به‌ تصرّف‌ خود درآورد برای‌ زیارت‌ قبر حضرت‌ سیّد الشهداء علیه‌ السّلام‌ به‌ کربلا آمد و چون‌ از بعضی‌ از مردم‌ شنیده‌ بود که‌ به‌ حرّبن‌ یزید ریاحی‌ طعن‌ می زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش‌ کنند. 🔺چون‌ قبر حرّ را نبش‌ کردند، دیدند که‌ به‌ همان‌ هیئت‌ و کیفیّتی‌ که‌ کشته‌ شده‌ است‌ خوابیده‌ است‌، و بر سر او دستمالی‌ دیدند که‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود. 🔸شاه‌ اسماعیل‌ در کتب‌ تاریخی خوانده‌ بود که‌ در واقعه‌ کربلا که‌ سر حرّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و حضرت سید الشهدا علیه السلام دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان‌ دستمال‌ دفن‌ شده‌ است‌، برای‌ باز کردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصمیم‌ گرفت‌. 🔺چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز کردند خون‌ از سر حرّ جاری‌ شد بطوریکه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ایستاد و چون‌ دوباره‌ باز کردند خون‌ جاری‌ شد. و هر چه‌ کردند که‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غیر از همان‌ دستمال‌ بندبیاورند و از جریانش‌ جلوگیری‌ کنند میسّر نشد. 📍و از اینجا دانستند که‌ این‌ قضیّه‌ موهبت‌ الهی‌ است‌ که‌ نصیب‌ حرّ شده‌ است‌. انوارالنعمانیه، نعمت الله جزایری، ج۳ ص۱۸۹ 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 ای کاش سرش را نمی بست... 🔻من می گویم کاش امام این پارچه را به سر حر نمی بست. 🔺این حرفم حرف دل است. 🔸چرا؟ 🔻چون امام خود ساعتی بعد به این پارچه نیاز پیدا کرد. 🔸آنجایی که ایستاد تا لحظه ای استراحت کند. وقف لیستریح ساعه 🔻سنگی به پیشانی حضرت خورد. اتاه حجر 🔸مجبور شد برای پاک کردن خون پیشانی لباس عربی را بالا بزند و .... 🔻 کاش ان لحظه دسمالی همراهت بود که سرت را میبستی یا مولا... 🔸شاید شدت زخم طوری بود که... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
❁﷽❁ 🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حر ۱۴۰۳ 🔻 ورود عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر به کربلا 📚 مطالعه 🔸 اولین سری که به گردن اسب آویزان شد 📚 مطالعه 🔻پارچه ای که به سر حر بسته شد 📚 مطالعه 🔸کاش سر حر را نمی‌بستی مولا 📚 مطالعه و 🔸 عطش امام و خانواده‌اش در کلام حر 📚 مطالعه 🔻 تیری که بر پیکر ننشست 📚 مطالعه 🔸 حق حر به گردن ما 📚 مطالعه 🔻 سید الاحرار نوحه خوان حر 📚 مطالعه 🔸 دلجویی از حر 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ 🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حر ۱۴۰۳ 🔻 ورود عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر به کربلا 📚 مطالعه 🔸 اولین سری که به گردن اسب آویزان شد 📚 مطالعه 🔻پارچه ای که به سر حر بسته شد 📚 مطالعه 🔸کاش سر حر را نمی‌بستی مولا 📚 مطالعه و 🔸 عطش امام و خانواده‌اش در کلام حر 📚 مطالعه 🔻 تیری که بر پیکر ننشست 📚 مطالعه 🔸 حق حر به گردن ما 📚 مطالعه 🔻 سید الاحرار نوحه خوان حر 📚 مطالعه 🔸 دلجویی از حر 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 این روزهای کوفه 🔰 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم فرمان داد تا در نُخَيله ، خيمه بزنند و فرمان داد كه هيچ كس، سرپيچى نكند . 🔸آن گاه ، بر بالاى منبر بالا رفت و معاويه را ستود و از نيكى اش و نيز فراوان و توجّهش به امور مرزها ، ياد كرد و گوشزد نمود كه به واسطه او و به دست او، اُلفت و اتّفاق [ نظر ] ، به وجود آمده است . 🔻 همچنين افزود: پسرش يزيد نيز همانند اوست ، راه او را مى رود و پايش را جاى پاى او مى گذارد، و اكنون ، صد تا صد تا بر عطايايتان ، افزوده است. 🔸پس هيچ كس از (كارگزاران قبايل)، سران، تاجران و ساكنان نمانَد ، جز آن كه بيرون بيايد و با من در لشكرگاه ، حضور يابد ؛ 🔺چرا كه هر مردى را پس از امروز بيابيم كه از پيوستن به لشكر ، كرده، خون او است . 🔺سپس ابن زياد ، بيرون رفت و لشكرگاه را [ در نُخَيله ] بر پا كرد و فرستاد تا حُصَين بن تَميم [1] كه با چهار هزار تن در قادسيه بود، با آنان به نُخَيله بيايد ، و آمد. 🔸پس از او، كثير بن شِهاب حارثى، محمّد بن اشعث بن قيس ، قَعقاع بن سُوَيد بن عبدالرحمان مِنقَرى و اسماء بن خارجه فَزارى را فرا خواند و به آنان گفت: 🔻ميان مردم بگرديد و آنان را به فرمان بُردارى و پايدارى ، فرمان دهيد و از فرجام كار ، فتنه و سرپيچى ، بيمشان دهيد و آنان را براى پيوستن به لشكر ، تشويق كنيد. 🔸آنان ، بيرون آمدند ؛ امّا اندكى بيش در كوفه نچرخيدند و خود را به ابن زياد رساندند ، 🔺 بجز كثير بن شِهاب كه تلاش مى كرد و در كوفه مى چرخيد و مردم را به متّحد شدن ، فرا مى خواند و نسبت به فتنه و تفرقه ، هشدار مى داد و مردم را از حسين عليه السلام ، باز مى داشت. ابن زیاد در صحبت هایش بر روی دو موضوع تاکید داشت یکی بود که اگر بر علیه حکومت شورش کنید ی شما را قطع می کنم. دوم نقش افرادی بود که ملقب به بودند. اما این دو موضوع چه ماجرایی داشتند؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚 عریف که بود؟ 🔻عبیدالله تاکید زیادی بر روی نقش داشتن گروهی از رابطین حکومت با مردم که "عریف" خوانده می‌شدند در سرکوبی اغتشاشات و نقش دادن به آنها در این امر داشت. اما عریف که بود؟ 🔸در فرهنگ ابجدی تعریف "عریف" اینگونه آمده: العَرِيف‏- ج‏ عُرَفَاء: دانا، آنكه ياران خود را معرفى كند، كسيكه امور مردم را به عُهده گيرد، سرباز يكم كه فرمانده ده سرباز است؛ 📎 فرهنگ ابجدى ؛ متن ؛ ص608 -بستانى، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدى - تهران، چاپ: دوم، 🔺در تاج العروس از قول ابن اثیر اینگونه نقل می‌کند: و قال ابنُ الأَثِيرِ: العُرَفاءُ جمعُ‏ عَرِيفٍ‏، و هو القَيِّمُ بأمورِ القَبِيلَةِ أو الجَماعةِ من النّاسِ، يَلِي أُمُورَهُم‏ 📎 تاج العروس من جواهر القاموس ؛ ج‏12 ؛ ص380 🔸و در مجمع البحرین همانند آنچه در تاج العروس آورده شده نوشته و این جمله را به آن اضافه کرده است: و يتعرف الغير منه أحوالهم‏ 📎 مجمع البحرين ؛ ج‏5 ؛ ص97 🔺راغب اصفهانى در “ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن” عریف را اینگونه تعریف می‌کند: عَرِيف‏: كسى است كه مردم را خوب می‏شناسد و معرّفى مى‏كند 📎ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص587- 🔸"فرمانده ده هزار كس" امير" بود 🔻و فرمانده هزار كس" قائد" 🔸و فرمانده صد كس" نقيب" 🔺و فرمانده ده كس" عريف". 🔻لباس سپاهيان باختلاف دسته و اسلحه تفاوت داشت 🔸در ايام متوكل لباس سپاهيان تغيير يافت و رنگ آن خاكسترى شد 🔻و بگفت تا شمشير بگردن نياويزند و آنرا چون پارسيان بكمر بندند." 📎 تاريخ سياسى اسلام (ترجمه)، ج‏3، ص: 625 📚می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که «عریف» نماینده ی قبیله یا یک گروه و رابط آنها با حکومت وقت بوده است. 📌ابن‌زیاد با تهدید این رابطین که مسئولیت توزیع(حقوق) افراد خود را داشتند و اینکه در صورتی که همکاری نکنند مسئولیت هرگونه اغتشاش در کوفه را با این افراد می‌داند و مجازات های سخت بعدی برایشان در نظر گرفته است توانست ترس و رعب را در قلوب عده ای از کوفیان جای دهد. 📌این اقدام ابن‌زیاد یعنی بطور مستقیم زندگی مادی مردم را نشانه گرفتن. 🔸آنها که نتوانسته بودند خود را آماده سختی‌های قیام کنند بعدها با تهدیدات بعدی از یاری مسلم سرباززدند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚عطا چه بود؟ 🔻در زمان خلیفه دوم و با گسترش مرزهای حکومت؛ درآمدهای فراوانی از سرزمین های تازه فتح شده به خزانه مسلمین سرازیر شد. 🔸خلیفه دوم این درآمدها را به عنوان عطایا میان مسلمانان توزیع کرد. 🔺 آنچه به صورت وجه نقد و حقوق منظم نقدی بود، «عطا» نامیده می‌شد. صورت دارندگان عطا، یعنی حقوق‌بگیران لشکری و خانواده‌های آن‌ها نیز در «سجلات» نگهداری می‌شد. 🔸در زمان خلیفه سوم محدودیت هایی که عمر برای سران قریش ایجاد کرده بود را نادیده گرفت. 🔺لذا آنان اراضی و مزارع وسیعی را در ایران، شام و مصر تصرف کردند و برثروت خود فزودند. 🔸در زمان امیرالمومنین حضرت این عطایا را بصورت مساوی بین همه تقسیم می کرد که منجر به اعتراض سران و اشراف شده بود. 🔻بعد از امیرالمومنین و در زمان معاویه دوباره شبیه قبل عطایا بصورت نامساوی بین افراد توزیع می شد. 🔸از آنجایی که این پول ها بدون کار کردن به دست افراد می رسید باعث شده بود تا تجارت در بین اعراب به ارامی از رونق بیافتد. 🔻 ابوسفیان هنگام تشکیل دیوان و برقراری عطا به خلیفه دوم گفت: «اگر تو چنین مقرری برای مسلمین برقرار کنی، آنها به اتکای آن، تجارت را رها خواهند کرد». 📎بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۴۰. 🔻از آنجایی که غیر اعراب سهم بسیار کمی از این عطایاداشتند خود به خود سهم اعراب از این هدایا بیشتر می شد. 🔸لذا به شدت به این پول ها وابسته بودند تا جایی که یکی از دلایل ایستادن در مقابل امام را قطع این پول ها گفتند. 📌 فلَمّا رَأَى الحُسَينُ عليه السلام عُمَرَ بنَ سَعدٍ قَد قَصَدَ لَهُ في مَن مَعَهُ قالَ : يا هؤُلاءِ ، اسمَعوا يَرحَمُكُمُ اللّه ُ ! ما لَنا ولَكُم ؟ ! ما هذا بِكُم يا أهلَ الكوفَةِ ؟ ! قالوا : خِفنا طَرحَ العَطاءِ ، قالَ : ما عِندَ اللّه ِ مِنَ العَطاءِ خَيرٌ لَكُم . 🔺چون امام حسين عليه السلام ديد كه عمر بن سعد با همراهانش، قصد او را كرده است، 🔺فرمود: «اى مردم ! گوش دهيد. خداوند ، بر شما ، رحمت آورد! ما را با شما چه كار ؟! اى كوفيان ! اين ، چه كارى است ؟» . 🔸 گفتند: از قطع شدن عطا و حقوقمان ترسيديم. 🔻امام عليه السلام فرمود: «عطايتان نزد خدا ، برايتان بهتر است». 📎الطبقات الكبرى ج 10 ص 465 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 قاتلان عبدالله با امام چه کردند؟ 📚 مطالعه 🔻 بدن پايمال سُم ستوران 📚 مطالعه 🔸 چشمان نیمه باز 📚 مطالعه 🔻 کوچکترین مدافع حرم 📚 مطالعه 🔸 غیرت حسنی 📚 مطالعه 🔻 برایشان پدر باش! 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚 این روزهای کوفه 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد. 🔸نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد ، حركت كرد ، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ بود كه با هزار تن ، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد ، به نُه هزار تن رسيد. 🔻 پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، 🔸حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، 🔻 مُصاب مارى (ِ مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن ، 🔸به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد . 🔰آن گاه ابن زياد ، مردى را به سوى شَبَث بن رِبعى رياحى فرستاد و از او خواست كه به سوى عمر بن سعد برود. 🔻 او بيمارى را بهانه كرد . 🔸 ابن زياد به او گفت: آيا خود را به بيمارى مى زنى ؟ اگر تو گوش به فرمان ما هستى، به سوى جنگ با دشمن ما برو . 🔻او نيز پس از آن كه ابن زياد ، او را بزرگ داشت و عطايا و هدايايى به وى بخشيد ، با هزار سوار ، به عمر بن سعد پيوست. 🔸 پس از آن ، حجّار بن اَبجَر نيز با هزار سوار ، از پىِ او آمد و سپاه عمر بن سعد ، به 22 هزار پياده و سواره رسيد. 🔻آن گاه ابن زياد ، به عمر بن سعد نوشت: 🔰«با فراوانىِ سواره و پياده ، بهانه اى در جنگ با حسين ، برايت نگذاشته ام . دقّت كن كه هيچ كارى را آغاز مكنى ، جز آن كه صبح و شب ، با هر پيك بامدادى و شامگاهى ، با من مشورت كنى . والسّلام !» . 🔻 عبيد اللّه بن زياد ، همواره كسى را به سوى عمر بن سعد ، روانه مى كرد و از او مى خواست تا در نبرد با حسين عليه السلام ، شتاب كند . 🔸 دسته هاى سپاه عمر بن سعد ، شش روز از محرّم گذشته ، به هم پيوستند . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 صورت خاکی 🔻حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا می گوید: 🔸عمرو بن سعد بن نُفَيل اَزْدى به من گفت : 🔻به خدا سوگند ، بر او (قاسم) حمله مى برم . 🔸 به او گفتم : سبحان اللّه ! و از آن ، چه مى خواهى ؟ ! 🔻كُشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته اند ، براى تو بس است . 🔸 گفت : به خدا سوگند ، به او حمله خواهم بُرد ! 🔰 آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشير ، بر سرش زد . 📍 آن جوان ، به صورت ، [برزمين] افتاد و فرياد برآورد : عموجان ! 🔸 این دومین شهیدی بود از بنی هاشم که با صورت بر زمین افتاد. 🔻 قبل از او، علی اکبر با فرقی شکافته با صورت به خاک افتاده بود. 🔸 ساعتی نگذشت که خود امام بعد از اصابت تیر سه شعبه مسموم به سینه اش فَأَتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمومٌ ، لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ في قَلبِهِ 📎 مقتل الحسین خوارزمی ، ج۲ ، ص ۳۹ 🔻با صورت به زمین خورد... فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ 📎ملهوف، سید بن طاووس، ص۱۷۴ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk