سلام علیکم
اعضای گرامی و صبور کانال #حال_خوش سلام علیکم
ضمن عرض تبریک #عید_فطر و تشکرفراوان بخاطر همراهی با ما
لطفا نظرات مبارک خودرا در رابطه با مطالب کانال بوسیله @abasalialmasi باما درمیان بگذارید. !
مخصوصا بفرمایید ازکدام بخش ازمحتواهای کانال بیشتر راضی بودید .
متشکرم
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸
🌼🌸🌙عید
🌼🌸🌙سعید
🌼🌸🌙فطر
🌼🌸🌙 و جشن طاعت
🌼🌸🌙بر ره یافتگان
🌼🌸🌙ضیافت الهی
🌼🌸🌙و
🌼🌸🌙همه
🌼🌸🌙شما
🌼🌸🌙بزرگواران
🌼🌸🌙و خانواده
🌼🌸🌙محترمتان
🌼🌸🌙مبارک
🌼🌸🌙بــــــاد
🌸عید سعید فطر مبارکباد🌸
فرصت خوب رهایی شد تمام
ماه عشق و آشتی ماه صیام
سی شب ماه خدا پایان رسید
ماه شوال المکرم شد پدید
رفت دیگر یا علی و یاعظیـم
خواندن سی جزء قرآن کریم
حیف نون میره دبی تو رستوران
میگه : الکباب!
کباب براش میارن .
میگه : الپیاز!
پیاز براش میارن .
میگه : البرنج!
برنج براش میارن
با غرور میگه : چقدر خوبه آدم عربی بلده!!
گارسون میگه: اگه من ایرانی نبودن الکوفت هم بهت نمیدادن😂😂😀😀
#طنز
🆔 @hal_khosh
#معيارهاى_زندگى_مومنانه (97)
🔵ميزان و معيار #خوردن
🔹انسان سالم بهتر است مقدراى غذا بخورد كه سنگينى معده را احساس نكند و از گرسنگى هم ناراحت نباشد
زيرا مقصود از خوردن ادامه زندگى و به دست آوردن توان كار و عبادت است
و سنگينى معده مانند گرسنگى دل را به خود مشغول كرده و انسان را از تلاش و عبادت باز مىدارد.
🔸 پس تا آدمى به چيزى اشتها پيدا نكند آن را نخورد و هنگامى كه واقعاً گرسنه شد، از خوردن و آشاميدن خوددارى نكند.
🆔 @hal_khosh
#داستان
دختری بود که هرکس به خواستگاریش می آمد رد می کرد تااینکه یک باستان شناس به خواستگاری آمدو او قبول کرد
پرسیدن :که چرا همه رارد کردی و فقط باستان شناس را پذیرفتی؟
گفت :چون هرقدر که برعمر من افزوده شود قدر و احترامم نزد او افزونتر می شود.
#طنز
@hal_khosh
#داستان
مردی روستایی که پسرش به سن ازدواج رسیده بود روزی به زن خود گفت : اگر وضع به این منوال وسختی به همین صورت باشد عاقبت باید خررا بفروشیم و برای پسرمان عروسی بگیریم
ازآن به بعدهر وقت که پدر می خواست حرفی بزند پسر حرف اورا قطع می کرد و می گفت : بابا! ازخر بگو!
#طنز
@hal_khosh
#داستان
از پرخوری پرسیدند :کدام آیه ازقرآن را بیشتر دوست داری؟
گفت: مَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا .
چرا از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده نمیخورید{1}
گفتند کدام دستورقرآن را بیشتر عمل می کنی؟
گفت : كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا
بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید{2}
گفتند کدام دعای قرآنی را بیشتردوست داری؟
گفت : رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ
ای پروردگار ما، تو بر ما از آسمان مائدهای فرست{3}
گفتند: کدام روایت از پیامبررا نصب العین خود قرار می دهی ؟
گفت : لو دُعِيتُ إلى كُرَاعٍ أو ذِرَاعٍ لأَجَبتُ، ولو أُهدِيَ إليّ ذِرَاعٌ أو كُرَاعٌ لقَبِلتُ
اگر به خوردن پاچه گوسفندی دعوت شوم اجابت می کنم {4}
#طنز
*****************************
1-آیه 119 سوره انعام
2-آیه 31 سوره اعراف
3- آیه 114 سوره مائده
4- صحیح بخاری
🌸البته حدیث مذکور دلیلی بر اخلاق نیک و تواضع رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم و جلب قلوب مردم توسط ایشان می باشد؛
و اینکه هدیه را قبول می کرد ولو اینکه اندک و ناچیز بود
و اگر کسی او را به خانه اش دعوت می کرد، هرچند می دانست که به آنچه دعوت شده، اندک است، باز هم می پذیرفت
@hal_khosh
#داستان
مرد ثروتمندی از قیافه خواستگار جوانی خوشش آمد و لذا برای تطمیع او گفت :من برای اینکه دخترانم در رفاه کامل به سر ببرند تصمیم گرفتهام که به هر یک از آنها به تناسب سن و سالشان پولی بدهم که با دست خالی به خانه شوهر نرفته باشند
مثلاً به هجده ساله هجده میلیون تومان
و به ۲۶ ساله ۲۶ میلیون تومان
و به سومین که ۳۲ سال دارد ۳۲ میلیون تومان بدهم
جوان خواستگار پرسید شما دختر صد ساله ندارید؟!
#طنز
🆔 @hal_khosh
#داستان
مردی به پسر خود نصیحت می کرد که سعی کن همیشه با شرافت و درستکار باشی
مثلا دیروز یکی از مشتریها میخواست ۶۰۰ تومان به من بدهد ولی اشتباهاً هزار تومان یعنی ۴۰۰ تومان بیشتر داد .
پسر با بی تابی پرسید :خب پدر جان شما چه کردی ؟
پدر گفت : با شریک خودم نصف کردم
دویست تومان برای خودم برداشتم
و ۲۰۰ تومان دیگر را به شریکم دادند
#طنز
🆔 @hal_khosh
#داستان
زن رفت پیش دکتر گفت:
آقای دکتر شوهرم توی خواب حرف می زنه چی بهش بدم
دکتر گفت: فرصت
زن گفت: فرصت چی
دکتر: بهش فرصت بده وقتی بیداره حرف بزنه
#طنز
🆔 @hal_khosh
یه کوچولو کمک کنید
گلریزون گرفتیم برا اسرائیلیها پوشک بخریم
#هیمنه_پوشکی
#طنز
💬 سارا رمضانی
@hal_khosh
📖#داستان
✅#فقیر و #ثروتمند
فقیری برهنه در خانه ثروتمندی رفت به صاحب منزل گفت:اگر من امروز در خانه تو بمیرم چه خواهی کرد؟
گفت : تو را کفن کنم و به خاک بسپارم .
گفت : امروز بدنم را بپوشان و فردا بدون کفن به خاک بسپار.
ثروتمند خندید و به او پیراهنی بخشید.
@hal_khosh
📖#داستان
✅#مهمان پررو
شخصی مهمان یکی از دوستان خود گردید و به قدری ماند که میزبان بیچاره خسته شد.
یک روز به مهمان گفت : اقامت شما در اینجا به طول انجامید فکر نمیکنید که شاید زن و فرزند شما نگران شوند ؟
مهمان گفت : بله اتفاقا امروز خود من هم در همین فکر بودم و حالا قصد دارم برای آنها نامه بنویسم که آنها هم اینجا بیایند.
#طنز
@hal_khosh
📖#داستان
✅#جواب دندان شکن
یکی از طرفداران #معاویه با یکی از شیعیان بحث میکرد و میگفت : چون معاویه از اصحاب پیغمبر بوده خداوند او را به بهشت می برد.
#شیعه گفت: بر فرض محال که خدا بخواهد چنین کاری بکند مردم نمی گذارند.
وی با تعجب پرسید: مگر ممکن است که خدا بخواهد کاری بکند ولی مردم نگذارند.
گفت : بله همانطور که خدا می خواست #حضرت_علی_علیه_السلام جانشین پیغمبر شود ولی مردم نگذاشتند.
#طنز
داستانهای بیشتر 🔻
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92