#نکات_حدیثی
💠 تفاوت استفاضه روایات (تواتر اجمالی) با حساب احتمالات:
🔹 در تواتر اجمالی (استفاضه) با توجه به اینکه گروههای مختلفی در مکانهای مختلف روایت را نقل کردهاند، این احتمال که همه توافقی کرده و دروغی را جعل کنند، احتمالی غیر عقلایی است. در نتیجه تواتر اجمالی پدید میآید که بعضی از روایات صادر شده است و قطع به صدور خبر یا اخباری داریم که در آنها این #مضمون_مشترک موجود میباشد.
🔸 اما در حساب احتمالات با صرف نظر از #علم_اجمالی، هر کدام از اخبار دلالت بر مطلب میکند. بنابراین هر کدام به خودی خود درصدی از احتمال موافقت با واقع را ایجاد میکنند، ولو این درصد کم بوده و به تنهایی حجت نمیباشد. مثلاً روایت اول درصدی احتمال موافقت با واقع ایجاد میکند، با روایت دوم درصد موافقت با واقع بیشتر میشود و در نهایت تراکم این روایات ایجاد کننده احتمال موافقت و نفیکننده مخالفت با واقع سبب اطمینان یا علم انسان میشود. این همان حساب احتمالات در ریاضیات است که در اصول نیز کاربرد دارد و شهید #صدر (ره) در باب اجماع و تواتر از آن استفاده کرده است. (بحوث في علم الأصول 4: 309)
🔹 تفاوت این دو در این است که در #استفاضه توجه به مضمون نمیشود. یعنی حتی اگر مضمون واحد نباشد، احتمال اینکه در جمع کثیری از روایات هیچکدام صادر نشده باشد، وجود ندارد و به یکی غیر معین استناد میکنیم، اما در #حساب_احتمالات هر کدام از روایات بخشی از احتمال را در نفس ایجاد میکند و از تراکم این احتمالات اطمینان حاصل میشود.
📚 برگرفته از درس خارج فقه آیت الله شبزندهدار (1394)
•┈••✾••┈•
کانال اصول فقه شیعه :
@halgheysaniye
#نکات_حدیثی
#نکات_اصولی
💠 دوران امر بین زیاده و نقیصه
🔹 در جایی که دو نقل از یک روایت داریم، که یکی مشتمل بر عبارتی بیشتر است، کدام نقل مقدم میشود؟
1️⃣ مرحوم خویی (ره): اصل عدم زیاده است و لذا باید نقل مشتمل بر زیاده را مقدّم کرد.
👈🏻 دلیل: انسان در اثر سهو و نسیان معمولا چیزی را فراموش میکند که بگوید، نه اینکه چیزی را از ذهنش اضافه کند، اضافه کردن اتفاق نادری است. لذا ناقل نقیصه، آن زیادی را فراموش کرده و اینگونه نیست که شهادت سلبی بدهد و بگوید حضرت (ع) مطلب اضافی را نفرمودهاند. بعید است که ثقه ای چیزی را فراموش کند و از خودش اضافه کند، اما فراموش و حذف مطالب چنین مئونهای ندارد. لذا عقلا در این موارد قول مشتمل بر زیاده را ترجیح میدهند. (موسوعة مرحوم خویی 3: 99، مصباح الهدی 2: 200)
2️⃣ مرحوم نائینی (ره): اصل عدم زیاده است، الا در یک مورد
👈🏻 یعنی اگر آن زیاده از چیزهایی است که به دلیل وجود اشباه و نظایر، خود به خود به زبان می آید، مثل قید «في الإسلام» در حدیث «لا ضرر» که گفته میشود ممکن است به خاطر وجود ترکیبهای مشابه فراوان از قبیل «لَا رَهْبَانِيَّةَ فِي الْإِسْلَام»، «لَا صَرُورَةَ فِي الْإِسْلَام» یا «لَا حِلْفَ فِي الْإِسْلَام» به ذهن راوی آمده باشد، اصل #عدم_زیاده جاری نیست؛ اما اگر زیاده چنین ویژگی نداشته باشد، باید بنا را بر عدم زیاده گذاشت. (منیة الطالب 2: 192)
🔸اشکال به نظریه اول و دوم (امام خمینی):
این استدلال نهایتا باعث ایجاد ظنّ میشود و #عقلا در امور مهمی مانند دادگاهها چنین سیرهای ندارند. به همین دلیل اگر دو دسته ثقه شهادت بدهند میّت اموال خاصی از خودش را در زمان حیاتش وقف کرده، اما دسته دیگر بگوید علاوه بر آن اموال، چیزهای دیگری هم جزء موقوفات بوده، دادگاه قبول نمیکند.
3️⃣ امام خمینی (ره): هیچ یک از اصل عدم زیاده و اصل عدم نقیصه مقدم نمیشود. (الخلل في الصلاة، ص 226)
✅ نظر مختار نظریه #سوم است؛ زیرا عقلایی بودن این قاعده در موارد احتجاجات ثابت نیست و محرز نیست عقلاء در چنین مواردی به اصل عدم زیاده رکون کنند و همانطور که امکان دارد جملاتی کم شده باشد، احتمال دارد به اشتباه جملاتی توسط نساخ تکرار و اضافه شده باشد.
📚 برگرفته از فرمایشات استاد آیت الله #شب_زنده_دار (دام ظله) در درس خارج فقه 1397
•┈••✾••┈•
کانال اصول فقه شیعه :
@halgheysaniye