#تجربه_های_عسلی
⚡️ابزار در خدمت ما یا ما در خدمت ابزار؟⚡️
از ابتدای زندگی بشر «ابزار و وسایل » برای بهره گیری انسان ها به وجود آمدند. اما امروزه اتفاقی کاملا مخالف با این هدف درحال رخ دادن است.
ما بهطور دائم، در خانه در حال مواظبت هستیم که مبادا وسایلی که داریم آسیب ببیند و اگر اتفاقی برای وسایلمان بیفتد،دنیایی از غم و غصه به سراغمان می آید!
اتفاق ناگواری که در این بین افتاده این است که ما با #حساسیت هایی که نسبت به وسایلمان داریم، روی فرزندانمان هم آثار مخربی گذاشتهایم.
هنگامی که مدام به فرزندانمان گوش زد می کنیم که : فلان وسیله را اینقدر پول دادم خریدم، وای به حالت اگر فلان چیز را خراب کنی و... علاوه بر ازبین بردن #اعتماد_به_نفس ، آنها را با استرسی مداوم در هنگام استفاده از وسایل، در زمان تفریح و بازی کردن مواجه میکنیم که: نکند این اسباب بازی، لباس وکفش من خراب بشود یا ظرفی بشکند و... .
به این صورت، فرزندان ما به وسایل خود وابسته و نگهبان آنها می شوند و از #بازی_و_تفریح که برای آنها بسیار ضروری و لازم است، هیچ لذتی نمیبرند.
به عبارتی به جای اینکه ابزار در خدمت "#رشد_فرزندان" قرار بگیرد، گاهی "#مانع_حرکت_و_پویایی" آنها می شود
گوشه ای از این سبک زندگی در اردوی طبیعت دانش آموزی روز یکشنبه کاملا مشهود بود به طوری که برخی از دخترها به خاطر #ترس از واکنش والدین نسبت به کثیف شدن، گم شدن و شکستن وسایل، خود را از بازی در طبیعت محروم می کردند.
باتوجه به این تجربهها و رفتارهایی که در خانواده ها و فرزندان دیده میشود؛ به جرأت میتوان گفت که: «ما در خدمت ابزار هستیم؛ نه ابزار در خدمت ما».
#زهرا_دریابک ، مربی خانه هم بازی
اردوگاه شهید هاشمی نژاد ، ۱۳ مرداد ۹۸
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸 instagram.com/hambazi.tv
🔸 sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi
#لذت_مادری
⭕️ بازی، روش پاسخ به #جلب_توجه_کودکان
⚡️دخترم چندروزی بود که مدام از داخل آشپزخانه #جعبه_کبریت را برمی داشت و فرار می کرد، همین که پشت سرش می دویدم تا جعبه کبریت را بگیرم، کبریت ها را می انداخت روی هوا و بلندبلند می خندید.
دخترم متوجه #حساسیت و ناراحتی من شده بود و می خواست هر طور شده #جلب_توجه کند اما جمع کردن کبریت ها از گوشه و کنار خانه برایم معضلی شده بود.
⚡️یک روز که جعبه کبریت را برداشت برخلاف انتظارش ، تصمیم گرفتم با او بازی کنم، بلافاصله یک جعبه دیگر برداشتم و چوب کبریت ها را مثل نقل ریختم روی هوا و با هم #شادی کردیم. و بعد سینی بزرگی آوردم و با چوب کبریت ها شروع کردیم به نقاشی. اول قطار درست کردیم و بعد برای عروسک کوچکش خانه درست کردیم و...
پس از آن روز حساسیت دخترم نسبت به واکنش های من از بین رفت و حتی دیگر سراغ جعبه کبریت ها را هم نگرفت ...
🔺تجربه خانم زهرا قاسمی از بازی و #حل_مسئله🔻
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸 instagram.com/hambazi.tv
🔸 sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi
#تجربه_های_عسلی
💢 در کارگاه #قصه_و_بازی "برگ موشی" بعد از اینکه بچه ها با برگ های خشک کاردستی درست کردند، به حیاط رفتیم و شروع به بازی کردیم، برگ ها را روی سرهم می ریختیم و از بازی لذت می بردیم. یکی از بچه های حدودا پنج ساله از فاصله ای نزدیک به بازی ما نگاه میکرد، اما جلو نمی آمد و می گفت: من دوست ندارم خرده برگ ها روی لباس هایم بچسبد.
از آنجایی که #مشارکت همه بچه ها برای من مهم بود، بازی را آرام تر کردم و گفتم: بیاین همه باهم روی برگ ها بالا و پایین بپریم... (می خواستم با یک بازی سبک، #حساسیت اش را نسبت به لباسهایش کم تر کنم تا از بازی با همسالانش عقب نماند)
همین طور که مشغول پریدن روی برگ ها شدیم، آن کودک هم شرایط را مناسب دید و کم کم وارد بازی ما شد. بعد از آن دخترها برگ ها را به عنوان تل سر روی سرشان می گذاشتند و پسرها با برگ، ریش و سبیل درست می کردند.
🔺تجربه خانم احمدزاده مربی خانه هم بازی🔻
🏡 #هم_بازی؛ #مدرسه_توانمندسازی_والدین
🔸 instagram.com/hambazi.tv
🔸 sapp.ir/hambazi_tv
🔹 @hambazi