هدایت شده از امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌نکته: معنای تحول در علوم
۱. در قضایای مغالطی، ممکن است همه مفاهیم و تصورات معنادار دار باشد لکن قضیه باطل است.
۲. در قیاس و استدلال نیز ممکن است تک تک قضایا به نحو مجزا، صحیح و صادق باشد اما نتیجه ندهد و یا نتایج برگرفته از آن کاذب باشد.
۳. در رشتههای دانشی و علوم صناعی هم ممکن است تک تک مفاهیم معنادار و تک تک قضایا صادق و همچنین تک تک استدلالها منتج باشد لکن نظام و ساختار حاکم بر مفاهیم و قضایا و استدلالها صحیح نباشد و در توصیف، تبیین وقایع محدود و ناقص باشد و در تجویز ناصواب و ناکارآمد باشد.
🔹بنابراین حکم و اعتبار صورت و ساختار دانش، غیر از حکم و اعتبار اجزا (مفاهیم و قضایا) است. از این رو، تحول در علوم صرفا به معنای تغییر کامل مفاهیم و گزاره ها و یا جایگزینی مفاهیم و گزاره های متفاوت نیست، بلکه مهمتر از هر چیزی، تغییر و تحول در ساختار دانش و چینش نوین در شبکه مفاهیم و گزارهها است.
🔸ساختار دانش، به مبانی نظری و افق معنایی و آرمانی حاکم بر دانش و دانشمند وابسته است، مبانی محدود، افق بسته و آرمان کوچک موجب شکل گیری دانش محدود و محصور می شود و در عوض، مبانی گسترده، افق باز و آرمانهای بلند و مطلق، شکل دهنده به دانشهای متعالی خواهد بود.
🔹 پرداختن به مبانی نظری، افق معنایی و آرمانها از حیطه علوم جزئی و عقلانیت ابزاری خارج است و بر عهده #فلسفه به عنوان علم کلی و دستگاه حامل عقلانیت نظری و ارزشی است.
🔸 در یک تقسیم بندی کلی، فلسفه ها بر دو گونه اند:
۱. فلسفهی محدود و متدانی که علوم محصور را می تواند نتیجه دهد.
۲. فلسفهی مطلق و متعالیه که علوم گسترده را می تواند طراحی و پیشنهاد دهد.
🔹 فلسفه ای که بر پایه عقل برهانی سامان یافته باشد و به نحو حداکثری، شبکهای و روشمند از همهی آبشخورهای متنوع معرفتی همچون مشکات وحی و نبوت و همچنین تجربههای تاریخی و علمی بشریت سیراب شود، فلسفه ای مطلق و متعالی است و می تواند راهبر انسان و اجتماع در مسیر تحول و تعالی علوم محدود و محصور در یک افق معنایی گسترده و متعالی باشد.
#تحول_علوم
#امامت_فلسفه_در_تحول_علوم
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121