─┅═༅🍃🌹🍃༅═┅─
🔖#درسهای کرونا
📖#سختی خانه داری
☄پدری که ،مادری را تجربه کرد
✍پس از مثبت شدن تست کرونای همسرم و شروع قرنطینه خانگیاش، کارهای خانه و نگهداری از محمد؛ پسر سه سالهمان با من بود. تجربهای یک ماهه و عجیب، مثل سفر به دنیایی ناآشنا!
برای منی که هر روز دیروقت از محل کار به خانه میآمدم و مدت کوتاهی با پسرم سروکله میزدم، وقت گذاشتنِ تماموقت برای یک کودک که نیازهای مختلفی دارد آسان نبود. آن هم در کنار خانهداریِ تمام وقت که خب، پیش از این کمتر در جزییات آن دخیل بودم. و در تمام این مدت، بیاغراق هر روز شرمندهتر شدم و به خودم بدوبیراه گفتم! بابت همه ایامی که «مشارکت عادلانهای» در این امور نداشتم و عمدهی این کار طاقت فرسا روی دوش همسرم بوده. چی فکر میکردم با خودم؟!
من البته چه در دوره مجردی و چه بعد از ازدواج همیشه در کارهای خانه مشارکت داشتم. لااقل تا قبل از این تجربه، اینطور فکر میکردم!
در مدت قرنطینه همسرم، پسرمان علاوه بر بازیهای معمولِ بین من و خودش، انتظار کارهایی را داشت که مادرش برای او انجام میداد. یعنی مجموعه کارهایی برای سرگرم کردن، بازی و تغذیهاش. کارهایی که انجام دادنشان به خودی خود، مشکلی نداشت.
مشکل اینجا بود که نمیفهمیدم چطور میتوانم همزمان با «کارهای خانه» به اندازه کافی برای «محمد» و البته «خودم» وقت بگذارم؟! چون کارهای خانه که رسما تمامی نداشت! نسبت زندگی و خانهداری نسبت آدمیزاد است و نفس کشیدن. میشود یک روز نفس نکشید؟ طبعا نه! آشپزی، شستوشوی همیشگی ظروف/لباسها و جمع و جور کردن بیتوقف منزل به واسطه قدرت تخریبگریِ بمب متحرکی به نام محمد و دیگر امور خانه، واقعا وقت کمی برایم باقی میگذاشت.
با این حال برای زنها این یک کار تمام وقت و بدون مرخصی است، تا پایان عمر!
حکایت غمانگیز و شرمآوری است! میگویم غمانگیز و شرمآور چون عمر زنها و مادرهای زیادی تمام شده بدون اینکه بتوانند یک موضوع بدیهی را به خانواده و فرزندانشان تفهیم کنند؛ اینکه من را و این کوهِ کارهای پیش رویم را ببینید! [همه اینها را بگذارید کنار شاغل بودن برخی خانمها، از جمله همسرم که اساسا بحث دیگری است!]
این نوشته را بگذارید به حساب یک اعتراف!
از طرف مَردی که پیش از این تصور میکرد نقش مهمی در کارهای خانه دارد و حالا میداند تصوراتاش نسبتی با واقعیت نداشته و چقدر تباه بوده!
نهایتا اینکه یک چیزی شبیه به همینها را حتما توی وصیتنامهام برای محمد هم مینویسم و احتمالا اینجوری تمامش کنم: «پسرم! دنیا با برقراری عدالت حتما جای قشنگتری است، منتها بیا از خانه خودمان شروع کنیم!
─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 قابل توجه روشنفکرنماهایی که فکرمیکنند با تمسخر احکام اسلام باکلاس ترند
🔺 حتی نماینده مسیحی مجلس کانادا هم #روزه_داری میکند و میگوید که عاشق احکام اسلام است
@Forqancybery
حلیمه یعقوب ، زنی فقیر که کشورش را سرشار از ثروت کرد
ایشون « حلیمه یعقوب » هستند، جوانترین عضو یک خانواده 7 نفره از نژاد مالایی در سنگاپور که پدرش را در 8 سالگی از دست داده و پس از 10 سالگی به همراه مادرش که صاحب یک غرفه مواد غذایی بود کارهای خدماتی همچون شستن، تمیز کردن، پاک کردن میزها و ارائه خدمات به مشتریان را انجام میداده ، اما اکنون رییس جمهور سنگاپور است 👏
در زمان رییس جمهوری این خانوم ، درآمد سنگاپور به 2 تریلیون دلار افزایش یافت، گذرنامه سنگاپور قویترین گذرنامه در دنیا شد، بیکاری را به 1 درصد رساند، تمام مالیات ها را از محصولات سنگاپور حذف کرد، سنگاپور را به هشتمین کشور امن جهان تبدیل کرد!
هم زنه
هم مسلمان
هم محجبه
مشکل از دین و جنسیت نیست
مشکل از دین مداران فاسده
Join 🔜 @secretcam 🏃♀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستندی درمورد فواید #روزه_داری 👆👆
⭕️پخش شده از BBC
🔺قابل توجه کسانی که روزه را به سخره میگیرند
👈البته این مستند، فقط جنبه مادی روزه رانشان میدهد نه جنبه معنوی واجتماعی آن
@ForqanCybery
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توانستیم
باز شعار ما میتوانیم اثبات شد و بینی آنها که میگفتن نمیتوانیم به خاک مالیده شد ...زمانی وارد میکردیم حالا صادر میکنیم
از تهدید کرونا ، فرصتی ساختیم ؛ فرصتی که در سایه همدلی و وحدت زمینه ساز جهش تولید شد
@AntiBBC
🌺🍃
@ShahidMohammadHasanGhasemi
#آیت_الله_فاطمی_نیا
علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه از استادشان آیه الحق سید العلماء الربانیین آیه الله العظمی حاج سیدعلی قاضی رضوان الله تعالی علیه نقل نمودند که ایشان فرموده اند
تمام فیض ها از مسیر حضرت اباعبدالله علیه السلام به عالم می رسد؛ و پیشکار ایشان هم، حضرت اباالفضل العباس هستند!
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://Sapp.ir/asatid_enghelabi
┗━✨🕊✨🕊✨┛
آیت الله شاه آبادی ره:
ببین برای این دو روزه که می دانی ثباتی در آن نیست چه کوشش ها و تقلاهایی می کنی،
برای آنجا که به حکم فطرت هستی و #زندگی_ابدی است چه کوشش کرده و تهیه دیده ای؟
رشحات المعارف، ص ۴۸
🔻تذكرة الاولياء @tezkar
💥 گاهی انسان میبیند در شب اول، #ابوحمزه نخوانده ؛ در شب دوم نخوانده ؛ شب دهم هم نخوانده ؛ شب بیست و پنجم هم نخوانده ! پس کِی میخواهد از ماه رمضان بهرهمند شود؟!
«فضایل ماه رمضان بدون مراقبه ، درک نمیشود . درک فضیلتهای این ماه ، #محاسبه و #مراقبه میخواهد و اگر کسی میخواهد در ماه رمضان ۱۰ ختم قرآن داشته باشد ، باید مراقبه کند.
من نمیگویم همهْ این کار را بکنند؛ ولی امام (ره) که یک کشور را اداره میکردند در ماه رمضان ملاقاتهایشان _ الا برای کارهای ضروری_ تعطیل بود. بیرون ماه رمضان گاهی روزی ۱۸ ساعت مسائل حکومتی را تدبیر میکردند ولی ماه رمضان ، #تعطیل بود.
گاهی آدم میببیند #سحر شد ، هیچ کاری نکرده. در شب اول، #ابوحمزه نخوانده . در شب دوم هم نخوانده. شب دهم نخوانده!... شب بیست و پنجم هم نخوانده. خُب، پس کی میخواهد از ماه رمضان برخوردار شود؟!»
#استاد_میرباقری
☑️ @mirbaqeri_ir
🛑پیشرفت جوانان در معنویت علیرغم فتنههای گمراه کننده در فضای مجازی
امام خامنه ای:
اینهمه جوانِ خوب در کشور هست؛ شما ببینید الان در فضای مجازی چه خبر است! چقدر «مُضِلّاتُ الفِتَن»(۱) در این فضای مجازی و در ماهوارهها و در این تشکیلات وجود دارد و جوان در معرض همهی اینها است، درعینحال شما ببینید راهپیمایی اربعین چهجوری است، اعتکاف چهجوری است، نمازجماعتهای دانشگاهها چهجوری است. اینها خیلی مهم است؛ چرا ما اینها را نباید ببینیم؟ اینها نشاندهندهی این است که حتّی معنویّت که سختترین [بخش] است -آن بخش معنویِ فرهنگ- دارد پیشرفت میکند. جلسات ماه رمضان را شما ملاحظه کنید؛ بنده بخصوص در ماه رمضانها و همچنین محرّم و صفر از این معنا استفسار میکنم و از کسانی سؤال میکنم که بروند تحقیق کنند، کار کنند و ببینند نسبتِ جلساتِ امسالِ ماه رمضان به سال گذشته چیست؛ میروند گزارش میآورند؛ انسان واقعاً حیرت میکند از این پیشرفت، از این حرکتِ رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم، چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده بشود، تحلیل بشود و گفته بشود؛ اینهایی که بلندگوهای پُرمخاطب در اختیار دارند، اینها را بایستی بیان کنند و بگویند.۱۳۹۷/۰۶/۱۵
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
📣📣📣
از قافله خیر جانمانید
🌷هوالقادر المتعال🌷
چه شوری در جهان برپاست...
فاطمه ی جوان «مادر» میشود، حضرت حیدر، پدر میشود و خاتم الانبیا، لبخندی شیرین از جریان «کوثر» برلبان مبارکشان مینشیند.
و ما این شور و شادی را با نیازمندان آبرومند تقسیم میکنیم؛ زمین و زمان بدانند شیعیان امروز از شادی اهل بیت شادند.
به همت مؤمنین در فاصله نیمه شعبان تا امروز
دو گوسفند دز زاهدان،
دو گوسفند در قم،
یک گوسفند در اقلید فارس،
و یک گوسفند در جنوب بوشهر ذبح و توزیع شد.
ذبح بعدی به نیت تعجیل در فرج و سلامتی امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز میلاد امام حسن مجتبی(علیه السلام)،
ذبح بعد در آستانه ی شب ۲۱ ماه مبارک(درک شب های قدر را از خدا طلب کنیم با مشارکت در این حرکت خداپسندانه)
و ذبح بعد قبل از عید سعید فطر است(به شکرانه ی مهمان شدن سر سفره الهی)
البته،
اگر دستمان را بگیرید.
از برکات ذبح قربانی خصوصا در دفع بلا بینصیب نمانید، ولو با سهمی اندک.
وقتی معامله با خداست از کمی بضاعتمان نباید خجل شویم.
شماره کارت
۶۰۳۷-۹۹۷۵-۳۷۰۹-۳۴۴۶
(مهدی آقاطهرانی/ مخصوص قربانی/ نیاز به پیامک واریز نیست)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
📝 هشدارهای ماه گذشته استاد #رائفی_پور درباره زلزله تهران
🔺آقایان مسئله انتقال پایتخت را جدی بگیرید ...
🌐 دانلود با کیفیت های مخلتف 👇
masaf.ir/RaefipourClips/post/36214
✅ تنها کانال رسمی استاد رائفی پور و جنبش مصاف
@masaf
🔊 #اطلاع_رسانی | جشن بزرگ کریمانه
💠 ویژه برنامه ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
◽️اهتزاز پرچم امام حسن مجتبی علیه السلام
بر گنبد کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و اعتاب و بقاع متبرکه
🔺 جمعه 19 اردیبهشت ماه، ساعت 18
◽️ قرائت زیارتنامه امام حسن مجتبی علیه السلام
از حرم مطهر امام رضا علیه السلام و حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🔺 جمعه 19 اردیبهشت ماه، ساعت 20:55
پخش زنده از شبکههای سیما
🔷🔸💠🔸🔷
@astanqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولودی بسیار زیبای حاج محمود کریمی به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی(ع)
@Afsaran_ir
خاطره ای شنیدنی از حضور مقام معظم رهبری در منزل یک خلبان شهید ارمنی در تهران
🍃صبح روز کریسمس (عید پاک ارامنه) آقا فرمود: اگر خانه چند ارمنی و آشوری برویم، خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم؛ سری به کلیساهایشان زدیم که آنها هم از ما بیخبرتر بودند! رفتیم بنیاد شهید؛ دیدیم خیلی اطلاعات ندارند! کمی اطلاعات خانواده شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه، رفتیم. صبح رفتیم در محله مجیدیه شمالی گشتیم و دو سه خانواده شهید ارمنی پیدا کردیم. در خانهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها که ما میرویم، سلام میکنیم و میگوییم: از هیئت آمدیم؛ از بسیج؛ پایگاه ابوذر و بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم... اما به ارمنیها بگوییم: از بسیج آمدیم که... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید در بروند؛ بالاخره کارت صدا و سیما نشان دادیم و گفتیم: از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب که شب کریسمس شماست، میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
برای نماز مغرب و عشا، با یک تیم حفاظتی، وارد مجیدیه شدیم. گفتیم: اسکورت که حرکت کرد، به ما ابلاغ میکنند. اسکورت هم به هوای این که ما در منطقه هستیم، زیاد با بیسیم صحبت نکنند که مسیر لو نرود. یکی از افراد آن مرکز با بیسیم مرا صدا کرد و گفت: شخصیت، سر پل سیدخندان است! سر پل سیدخندان تا مجیدیه، کمتر از سه چهار دقیقه راه است. من سریع از ماشین پیاده شدم و درِ خانه شهید ارمنی را زدم. خانمی در را باز کرد. ما با یاالله یاالله خواستیم وارد شویم، دیدیم نمیفهمد؛ بالاخره وارد شدیم؛ چون باید کاری میکردیم، گفتیم: نودال و اَمپِکس (و چیزهایی که شنیده بودیم کارگردانها میگویند)، بروند تو! یک ذره که نزدیک شد، دوباره بیسیم اعلام کرد که ما سر مجیدیه هستیم. من هم با فاصله کمی که بود، به این خانم میخواستم بفهمانم که اینجوری جلوی آقا نیاید؛ گفتم: ببخشید! الآن مقام معظم رهبری دارند مشرف میشوند منزل شما! گفت: قدم روی چشم، تشریف بیاورد و بعد گفت: گفتید کی؟ من اسم حضرت آقا را گفتم؛ نمیدانم داستان بازرگان و طوطی را شنیدهاید؟ تا اسم آقا را گفتم، افتاد وسط زمین و غش کرد! داد بیداد کردیم که دو تا دختر از پله آمدند پایین. یاالله یاالله گفتیم و بهشان گفتیم که مادرتان را فعلاً بلند کنید و ببرید. مادر را بردند توی آشپزخانه.
دخترها گفتند: چه شد؟ گفتم: ببخشید! ما همان صداوسیمای صبح هستیم که آمده بودیم؛ ولی الآن فهیمدیم که مقام معظم رهبری میآیند منزلتان و وقتی به مادرتان گفتیم، غش کرد. اینها شروع کردند مادر خودشان را هشیار کنند که بیسیم اعلام کرد: آقا پشت در است! من دویدم در خانه را باز کردم. آقا از ماشین پیاده شد تا وارد خانه بشود و بعد آمد توی در خانه نگاه کرد و گفت: سلام علیکم. گفتم: بفرمایید! گفت شما؟ نه اینکه آقا ما را نمیشناخت، بلکه یعنی تو چه کارهای؟ گفتیم: صاحبخانه غش کرده! گفت: کس دیگری نیست؟ گفتیم: آقا شما بفرمایید داخل. گفت: من بدون اذن صاحبخانه داخل نمیآیم!
ضدحفاظتترین شکل ممکن، این است که مقام معظم رهبری توی خیابان اصلی توی چهار راه، با لباس روحانیت، با آن عظمت رهبری خودشان بایستند و همه مردم هم ایشان را ببینند و ایشان بدون اذن، وارد خانه کسی نشود! من دویدم رفتم توی آشپزخانه و به یکی از این دخترها گفتم: آقا دم در است؛ بیایید تعارف کنید بیاید داخل! لباس مناسبی تنشان نبود. گفتند: پس ما لباسمان را عوض کنیم. به آقا گفتیم: رفتهاند لباس مناسب بپوشند؛ شما بفرمایید داخل. گفت: نه، میایستم تا بیایند! چند دقیقهای دم در ایستاد و ما هم سعی کردیم بچههایی را که قد بلندی دارند، بیاوریم و مثل نردبان، دور وی قرار دهیم تا پیدا نباشند. راه دیگری نداشتیم. چند دقیقه معطل شدیم. آنها چون دانشجو بودند، لباس دانشجویی مناسب داشتند و بعد یکی از دخترها دوید و آقا را دعوت کرد و آقا رفت داخل اتاق.
آقا مرا صدا کرد و گفت: اینها پدر ندارند؟ گفتم: نمیدانم. گفت بزرگتر ندارند؟ رفتیم آن اتاق پشتی و گفتم: ببخشید! پدرتان؟ گفتند: مرده. گفتیم، برادر؟ گفتند: یکی داشتیم که شهید شده. گفتیم: بزرگتری، کسی ندارید؟ گفتند: عموی ما در خانه بغلی مینشیند.
در خانه بغلی را زدیم. یک آقایی آمد دم در. سلام کردم و گفتم: ببخشید! امر خیری بود خدمت رسیدیم. این بنده خدا نگاه کرد و دید یک مسلمان بسیجی، خانه یک ارمنی آمده، چه امر خیری؟ خودش تعجب کرد؛ رفت لباس پوشید و آمد دم در و با او آمدیم توی خانه برادرش و بعد از بازرسی، گفتیم: رهبر نظام آمده اینجا و اینها چون بزرگتری نداشتند، خواهش کردیم که شما هم تشریف بیاورید. او را داخل که بردیم و آقا را که دید، مات و مبهوت شد و نمی دانست چه کار کند. او را بردیم نشاندیم روی صندلی کنار آقا! اینها به خودی خود، زبا
نشان با م
ا فرق میکند؛ سلام علیک هم که میخواهند بکنند، کلی مکافات دارند! با مکافاتی بالاخره با آقا سلام و احوالپرسی کرد و سرانجام، یک همدمی را برای آقا مهیا کردیم.
رفتیم توی اتاق بالای سر مادر و با التماس دعا، مادر را هم راه انداختیم؛ بعد رفت و لباس مناسب پوشید و آمد. وقتی وارد اتاق شد، آقا به او تعارف کرد و در کنار آقا، کنار همان عمو، نشست. آقا گفت: مادر! ما آمدهایم که حرف شما را بشنویم؛ چون شما دچار مشکل شده بودید. دخترها هم آمدند نشستند. آقا اولین سؤالش این بود که شغل دخترها چیست؟ گفتند: دانشجو هستند. آقا خیلی تحسینشان کرد و با آنها کلی صحبت کرد. توی این حالت، این دختر سؤال کرد که آب، شربت، چیزی برای خوردن بیاورم؟ من خودم نمیدانستم که بگویم بیاورد یا نیاورد و آیا آقا میخورد یا نمیخورد؟ رفتم کنار آقا و از آقا سؤال کردم: آقا اینها میگویند که خوردنی، چیزی بیاوریم؟ آقا گفت: ما مهمانشان هستیم؛ از مهمان میپرسند چیزی بیاورند یا نیاورند؟ خُب، اگر چیزی بیاورند، ما میخوریم. بعد خود آقا گفت: بله، دخترم! اگر زحمت بکشید و چایی یا آبمیوه بیاورید، من هم چایی و هم آبمیوه شما را میخورم. اینها رفتند چایی آوردند: آقا خورد؛ آبمیوه آوردند، آقا خورد؛ شیرینی آوردند؛ آقا خورد!
آقا حدود چهل دقیقه توی خانه این ارمنیها بود و با آنها صحبت کرد و بعد مثل بقیه جاها آقا فرمود: عکس شهیدتان را من نمیبینم؛ عکس شهید عزیزمان را بیاورید ببینم!
آنها رفتند آلبوم عکسشان را آوردند. آلبوم عکس هم متأسفانه برای شب عروسی شهید بود! آلبوم را گذاشتند جلوی آقا. آقا همین جوری که نگاه میکرد، شروع کرد به صحبت کردن و صفحهها را ورق میزد تا تمام شود و وقتی تمام شد گفت: خُب! عکس تکی شهید را ندارید؟ یک عکس تکی از شهید پیدا کردند و آوردند گذاشتند جلوی آقا. آقا شروع کرد از شهید تعریف کردن. ما فهمیدیم نام این شهید بزرگوار، شهید «مانوکیان» است و به اندازه شهیدان «بابایی»، «اردستانی» و «دوران»، پرواز عملیاتی جنگی داشته است. خلبان هواپیمایش ۱۴F، بمبافکن رهگیر بوده و بالای صد سُرتی پرواز موفق در بغداد داشته است. بعد هواپیمایش را توی دژ آهنی بغداد میزنند و شهید، هواپیما را تا آنجا که ممکن است، اوج میدهد و هواپیما در اوج تا نقطه صفر خودش که اتمسفر است، بالا میآید و بقیهاش را به سمت ایران سرازیر میکند. چهار موتور هواپیما منهدم میشوند و هواپیما لاشهاش توی خاک ایران میافتد؛ ولی چون دیگر سیستم برقی هواپیما کار نمیکرده، نتوانسته ایجکت کند و نشد که چتر برای شهید کار کند. سرانجام، هواپیما به زمین خورد و وی به شهادت رسید. او ارمنیای بود که حتی حاضر نشد لاشه هواپیمای جمهوری اسلامی بهدست عراقیها بیفتد. این بزرگوار در نیروی هوایی، مشهور است.
مادر شهید گفت: آقا! حالا که منزل ما هستید، من میتوانم جملهای به شما عرض کنم؟ آقا گفت: بفرمایید، من آمدم اینجا که حرف شما را بشنوم. گفت: ما هر چند با شما از نظر فرهنگ دینی فاصله داریم، اما در روضههایتان شرکت میکنیم؛ ولی خیلی مواقع داخل نمیآییم. روز شهادت امام حسین علیهالسلام، روز عاشورا و تاسوعا، به دستههای سینهزنی امام حسین علیهالسلام، شربت میدهیم و میآییم توی دستههایتان مینشینیم؛ ظرف یکبار مصرف میگیریم که شما مشکل خوردن نداشته باشید. توی مجالس شما شرکت میکنیم و بعضی از حرفها را میشنویم. من تا الآن بعضی چیزها را نمیفهمیدم. میگفتند: مسلمانها یک رهبری داشتند به نام علی علیهالسلام که دستش را بستند و ۲۵ سال حکومتش را غصب کردند؛ نمیفهیمدم یعنی چی! میگفتند: آخر شب، نان و خرما میگذاشت روی کولش میرفت خانه یتیمان که این را هم نمیفهمیدم؛ ولی امروز فهمیدم که علی علیهالسلام کیست؛ امروز با ورود شما به منزلمان، با این همه گرفتاریای که دارید، وقت گذاشتید و به خانه منِ غیر دین خودتان تشریف آوردید. اُسقُف ما، کشیش محله ما هم به خانه ما نیامده است! شما رهبر مسلمین هستید. من فهمیدم علی علیهالسلام که خانه یتیمهایش میرفت، چهقدر بزرگ است.🌸❤️🍏🍒🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور جوانان انقلابی و پای کار نظام و مردم
نبینید ضرر کردید...
از ما گفتن بود.
@hamiyane_enghelab
♨️ بس است بیداد سرمایهداران بیدرد
اتفاق عجیبی در دو هفته اخیر افتاده و آن گرانی نامتعارف و افزایش دو برابری قیمت نیازهای اولیه مردم از جمله حبوبات است. متاسفانه علمای حوزه و استادان دانشگاه نسبت به فشار شدید مردم سکوت کردند و هیچ نقدی ارائه نمیکنند. مجلس شورای اسلامی هم عکس العملی ندارد. این گرانی نامتعارف معقول نیست و تعمدی به نظر میرسد.
وقتی به جای توزیع میان محرومین، جوجهکُشی و نابودی تخم مرغها انجام میشود؛ آیا نباید به این گرانی شک کرد؟
چرا برخی از علما نسبت به نقل خواب یک مداح خدوم حساسیت به حق نشان میدهند اما نسبت به این فاجعه کمرشکن گرانی نامتعارف سکوت کردند.
ای کاش اهل سیاست و معرفت از نزدیک زندگی مردم محروم را میدیدند و تدبیری میکردند. خدا شاهد است قلب انسان با وجدان و آزاده به درد میآید.
بس است ظلم وارداتچیها، بس است ستم مافیای اقتصادی و بس است بیداد سرمایهداران بیدرد.
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبة ولینا و کثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا فصل علی محمد و آله
#عبدالحسین_خسروپناه
۱۸اردیبهشت۹۹
🆔 @khosropanah_ir
هدایت شده از دوستانه
قال الحسن(علیهالسلام):
ان احسن الحسن الخلق الحسن
میلاد کریم اهلبیت(ع) مبارک😍😍
دعوتید به جشن میلاد کریم اهلبیت❤️❤️🍃🌺🌺🍃
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
هدایت شده از دوستانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلح امام حسن در بیانات امام خامنهای
پیشنهاد دانلود👌👌👌
@beshetabim
👈 با دوستانه تا ظهور
🌹 امام خمینی: آنهائی که اسلام را خلاصه میکنند در اینکه بخورند و یک نمازی بخوانند و یک روزه ای بگیرند و در گرفتاری این ملت، در #گرفتاری این جامعه دخالت نکنند، به حسب روایت رسول اکرم اینها #مسلم نیستند.
🌐 صحیفه نور/ ج ۱۵ ص۵۰
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://Sapp.ir/asatid_enghelabi
خاکِ این خانه زَرَش بیشتر است
لُطفَش از دور و بَرَش بیشتر است
کارِ ما دستِ کریمی باشد
که شلوغیِ سَرَش بیشتر است
خانهاش بینِ تمامِ این قوم
در کرامت خَبَرَش بیشتر است
پسرِ ارشدِ خانه پیداست
از بقیه جگرش بیشتر است
دین به شمشیر فقط زنده نشد
صُلح گاهی اَثَرَش بیشتر است
بارِ خرمایِ شما سنگین است
مثلِ طوبیٰ ثَمَرَش بیشتر است
چهار فصل است پذیراییِ تان
باغِ نو برگ و بَرَش بیشتر است
رُطَبِ سفره یِ مولا آمد
پسرِ ارشدِ زهرا آمد
از لبش شورِ ازل ریخته است
نورِ حق ، عَزّوَجَل ریخته است
رویِ چشمش دو قصیده دارد
و سرِ شانه غزل ریخته است
زیرِ پایش که پُر از محراب است
چقدر تاج محل ریخته است
کَرَم و جود و سخا و رافت
دورِ او چند بغل ریخته است
ضربههایش به زمین ، لشکر را
بینِ میدانِ جمل ریخته است
بیوهیِ ناقه سواران فهمید
به سرش خشمِ اجل ریخته است
قاسمش هم به پدر رفته ببین
رویِ لبهاش عسل ریخته است
تا که بازی بکند در پیشش
تیر و ناهید و زُحل ریخته است
باز آوایِ علی میآید
پسرش جای علی میآید
دستِ ما بادهیِ ناب اُفتاده
کارِ ما دستِ شَراب اُفتاده
تا که بویی زِ تو آورد نَسیم
رونق از کارِ گُلاب اُفتاده
بَسکه شیرین شُده بوسیدنِ تو
دَهَنِ فاطمه آب اُفتاده
کوچه بُن بست شده راه برو
دلِ این شهر به تاب اُفتاده
مَرد و نامرد جدا شُد از هم
چون زری که به تُراب اُفتاده
سالها هست که از رویِ نفاق
بعدِ صلحِ تو نقاب اُفتاده
حق و باطل پس از این پیدایَند
پَرده از مَکرِ سراب اُفتاده
دست عُمریست به دامان داریم
چه غَمی تا که حسن جان داریم
وای اگر دستِ تو شمشیر کِشَد
آسمان پیشِ تو تکبیر کِشَد
از رجزهایِ تو از نعرهیِ تو
همهیِ جُمجُمهها تیر کِشَد
مرگ را در نظرِ صد لشکر
ملک الموت به تصویر کِشَد
تا تو اُسطورهیِ رَزمی ، تاریخ
خط بُطلان به اَساطیر کِشَد
شیوهات روبَهیان را بیرون
از دلِ بیشه و تزدیر کِشَد
از شکوهِ تو مُرَدَد ماندیم
حق بده حرف به تکفیر کِشَد
قاسمت دید و به خود اَرزَق گفت
مجتبیٰ آمده شمشیر کِشَد
پسرِ رفته به بابا این است
دومین حیدرِ زهرا این است
گرچه از دستِ تو کَم هم خوب است
خواستن قدرِ دو عالم خوب است
بوسه بر رویِ ضریحت حتیٰ
شده در خواب و خیالم خوب است
لحظهیِ ریخت و پاشَت آقا
دیدنِ حیرتِ حاتم خوب است
تا برای تو بِگریَم دلِ سیر
از همه سال محرم خوب است
نامِ ما را تو به زهرا دادی
نظرت هست که دَرهم خوب است
زائرانِ تو زیادند ، تو را...
حرمی قَدِ دو عالم خوب است
چشمهای تو چه دیدند ، بگو
گیسویت از چه سفیدند ، بگو
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
عاقبت یک عکس سلفی در بقیع خواهم گرفت
زیر آن این جمله را با افتخار خواهم نوشت
من همین الان یهویی در حریم مجتبی
داخل صحن بزرگ قاسم ابن المجتبی
پی نوشتی میزنم این جمله را هک میکنم
نام زیبای تورا با عشق هشتگ میکنم
نوکرت در حرمت شور و نوایی دارد
به به ایوان حسن عجب صفایی دارد... ای جااانم😍
اللهم عجل لولیک الفرج
به امید آن روز ان شاءالله...