eitaa logo
همراه با قرآن کریم📖
90 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
49 ویدیو
1 فایل
⭕همراه با قرآن کریم https://eitaa.com/hamrahbaquran خادم القرآن گمنام
مشاهده در ایتا
دانلود
  ✅ سِعه ولايت رسول الله،عين و است؛ نه إظهار نظر در برابر حقّ!
💠 مرحوم فيض در تفسیر وافی اين طور معنا کردند که و «ظَلُوماً جَهُولاً» يعني انسان بي نهايت استعداد ظلم دارد و ظرفيت براي جهالت دارد، جهول است. ولی همین انسان ظرفیت حمل؛ امانت حقیقت را دارد !! چرا که در انسان امکان خيانت و ظلم بود و تلاش کرد که اين خيانت و ظلم را نکند، آن وقت قابل امانت مي شود! و آن امانت در او ظهور پيدا مي کند! انساني که جهول است، امکان جهالت برايش هست؛ وقتي عبور کرد از جهالت، به معرفت مي رسد... بنابراين مقام و و در موجودي مي تواند ظهور پيدا کند که جهول و ظلوم باشد. جهول و ظلوم يعني بي نهايت امکان جهالت دارد که این در مقابل معرفت است. معرفت هم بايد توضيح داده بشود. معرفت، اين ادراکي که «آدمي را قوه اي است درّاکه که در او منقش گردد صور اشياء، چون آينه» نيست. ، نوري است که بايد از بالا بيايد «لَيْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ يَقَعُ  فِي  قَلْبِ  مَنْ يُرِيدُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يَهْدِيَهُ». 🤔آن معرفت بر کدام قلب نازل مي شود، بر کدام وجود؟ وجودي که جهول باشد و از وادي جهالت عبور کند. امکان جهالت دارد ولي از وادي جهالت عبور مي کند و به معرفت میرسد. چه موجودي به مقام عبوديت و بندگي مي رسد؟ موجودي که امکان تعدي و ظلم و خيانت در او هست ولی خيانت نمي کند؛ آن وقت در او ظهور پيدا مي کند، امانت عبوديت و معرفت يا ولایت. 👈 به مخلوقات عرضه شد. مخلوقات ديگر، اشفاق داشتند، «فَأَبَيْنَ»، «أَشْفَقْنَ».«مخلوقات اباء کردند» يعني ظرفيت نداشتند، قابليت نداشتند. چرا؟ چون ظلوم و جهول نبودند. امکان ظلم و جهالت درشان نبود، امکان رسيدن به مقام عبوديت و بندگي و معرفت هم نبود. انسان می تواند زمینه پذیرش امانت از سوی خدا شده تا در سایه آن، خود را از ظلم و جهل که دو ویژگی طبیعی انسان افزون خواه است ؛ رهانیده و به عدل و معرفت برساند.  ❌براستی که انسان ظلوم و جهول ؛ حق این امانت الهی رو به درستی ادا نکرده و درباره عظمت این حق بسیار جهل داشته و در ادای اون بسیار ستم کرده است ...
🔴به تو میدهم ؛ امّا اگر بخواهی! ✳️ آری! اینکه بد باید از خدا درخواست کند، برای «تحکیم رابطة و » است. اگر بنا بشود که خدا❤️ همة چیزها را درست کند، اصلاً و ابداً خدا❤️ یادمان می‏رود. از یاد می‏بریم که پروردگار❤️ چه کسی است؟  و فراموش می‏کنیم، کسی که پرورش مان می‏دهد کیست؟ اگر بنا بشود تمام امور بر منوال خودش بچرخد و بحث و و... کنار برود، پس خدا❤️ هم کنار می‏رود. دیگر ربّم❤️ را نمی‏شناسم و نمی‏دانم آن کسی که دارد من را پرورش می‏دهد کیست. چون در ارتباط با احتیاجات، چه معنوی و چه مادّی است. برای تحکیم رابطة و عبد است. تحکیم این رابطه است، که می‏گوید و تا به تو بدهم و اینکه بفهمیم بر سر سفرة چه کسی نشسته‏ ایم؟...
💠 در فرصتی که در عالم ارض هستیم، دو وادی پیش روی ما قرار می گیرد؛ یکی وادی و دیگری وادی است. محور این دو وادی هم دو هستند. امام این دو عالم هم با هم متفاوت است، هم امت متفاوت اند و هم روابط امت متفاوت است. 👈 امام جبهه حق نسبتش با مأمومین چطور است؛ او به هیچ وجه طمع در آنها ندارد، بلکه از خدا می گیرد و به آنها می بخشد 👈و به عکس امام جبهه باطل اینطور نیست، طمع دارد، چون فقیر است و دستش در خزائن خدا نیست. روابط بین امت بر محور امام حق بر محور و بندگی رابطه شکل می گیرد ❌ اگر از مدار عبودیت خارج شدیم، بر محور امام باطل جنع میشویم ؛ روابط خیلاء و توهم شکل می گیرد. انسان متوهم می شود و خیال می کند، امکانات از آن خودش است. خیال می کند در عالم چیزی دارد و دچار فخر می شود. این خیال زدگی و تکبر و فخر و بعدش هم بخل و ریا ... 💠 در آغاز سوره حدیدخداوند متعال دعوت می کند، به اینکه «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»(حدید/7)، بعد از اینکه ایمان آوردید، خدا و این رسول را قبول کردید، بیایید دارایی هایتان را در طرح او خرج کنید. 👈انفاق یعنی مالتان، آبرویتان و جانتان را کنار این پیامبر بیاورید و هر کجا لازم است، خرج کنید. یک جا باید مال بدهید، یک جا باید جان بدهید. ⚠️مواظب باشید، وقتی که در طرح حضرت می آیید و امکانات تان را می آورید، تأخیر و تسویف نکنید، به امروز و فردا نیاندازید، هرچه زودتر امکانات تان را بیاورید. «لا یسْتَوی مِنْکمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَل »(حدید/10) آنهایی که امکانات شان را قبل از فتح مکه کنار حضرت خرج می کنند، در دوران غربت حضرت و در آن دوره به حسب ظاهر ضعف جبهه حق، خرج می کنند، فرق می کنند با آنهایی که بعد از پیروزی مال شان را کنار حضرت می آورند. «أُولئِک أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا» اینها درجاتشان از آن کسی که بعد از فتح امکاناتش را می آورد، بالاتر است و ثوابش بهتر است. هم مالتان و هم جانتان را اگر می خواهید خرج کنید، به وقت خرج کنید. 👈«وَ کلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنی »، البته خدای متعال به هر دو جبهه وعده خیر داده است. اینطور نیست که آنهایی که مالشان را ولو دیرتر می آورند، برخوردار نشوند. آنها هم برخوردار می شوند، ولی دیده اند و با آنهایی که زودتر آمده اند، مساوی نیستند. . «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیر» خدای متعال خبره کار است و خوب می فهمد، شما چه کاره اید. دیر آمدید، زود آمدید، چقدر اخلاص دارید، چقدر حاضرید در راه خدا مجاهده کنید. خدا خبره کار است. 👈در آیه بعد«مَنْ ذَا الَّذی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کریم »(حدید/11) چه کسی است که به خدا بدهد؟ 🍃🌸قرض الحسن بهترین نوع خرج کردن در راه خداست. اگر کسی اهل شد و توانست مالش را و حتی شاید جانش را اینطوری خرج کند، غیر از این که امکاناتش را خداوند مضاعف می کند و برایش نگه می دارد و تلف نمی شود و به او به نحو دو چندان بر می گرداند، یک اجر خاصی هم خدا به او می دهد، که آن است . ✅وقتی خدای متعال می فرماید فراوان یعنی بی حد. دیگر ده برابر و صد برابر نیست. کثیر خدای متعال یعنی حدی ندارد. 👈در واقع این نوع انفاق یک جنس دیگری از عمل است. که اجر کریمی برای آن است ! «یوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ یسْعی نُورُهُمْ بَینَ أَیدیهِمْ وَ بِأَیمانِهِم»(حدید/12) مومنین وقتی در صحنه محشر می آیند، از جانب راست و پیش رویشان در حرکت است. اینها هم به دنبال این نور در وادی نور حرکت می کنند، تا به درجات ب برسند، که این همان است.  
◀️انسان باید بداند نعمت‌ها و امکانات، بی‌هدف نیست و خداوند برنامه‌ای برای این امکانات داشته است. چنین انسانی به خودِ مشغول نمی‌شود و با هر نعمتی به‌دنبال هدف خدا از آن نعمت می‌گردد و برای او تفاوتی نمی‌کند به او نعمت بدهند یا بگیرند؛ چون می‌داند هم نعمت دادن هدف داشته و هم گرفتن نعمت هدف داشته. آنچه برایش مهم است این است که هدف و برنامه خداوند را بداند و بر اساس آن، نعمت را به کار ببندد که چنین انسانی به حقیقت راه پیدا می‌کند. حقیقت زهد در این آیه شریفه بیان شده است: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُور»ٍ (اين به‌خاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‌‏ايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد). ◀️ هدف خدا از همه نعمت‌ها این است که انسان با کمک آن نعمت به خداوند پیدا کند. بنابراین غایت همه نعمت‌ها موحدانه زندگی کردن است؛ اینکه انسان نعمت را از خدا بگیرد و آن‌چنان که او خواسته در آن تصرف کند.  پس شکر در نهایت یک کلمه است و آن است. ◀️ شاکر حقیقی کسی است که حتی در بیماری و بلا و سختی هم، خدا را پیدا می‌کند. ◀️ شاکرِ حقیقی، نعمت خدای متعال و جمال صنع خدا را در متن بلا هم مشاهده می‌کند و آنچه از خدای متعال می‌رسد را زیبا می‌بیند.