eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
32.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
59 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه... یا در هر فضایی بدون حضور پدر و مادر، رفت و آمد داشته باشد. در نوع پوشش خود شما در فضای عمومی منزل و جلوی فرزندان، نوع پوشش یا رفتار های خواهر عقد کرده ایشان با همسرشان در حضور ایشان، دوستانی که انتخاب میکند و ... باید دقت لازم به عمل بیاد، برای تکمیل آگاهی ها در این زمینه پیشنهاد میکنم حتما صوت های تربیت جنسی استاد پوراحمد را تهیه بفرمایید و گوش کنید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید نمیدونم اصلا مشکلمو چطوری بگم شوهرم شخصیت عصبانی و تندخویی داره و بی اندازه به بچهاش وابسته است .به خاطر همین دائم با دیگران دعوا میفته و بحث میکنه حتی با خانواده خودش و خانواده من. حتی وقتی پسرم با بچهای تو کوچه دعوا میکنه ممکنه به بچه ها هم فحش بده به خاطر همین الان چندمین باره که مادر بچه ها هم برای رفتار بد شوهرم هم برای رفتار بد پسرم ناراحت شده و من دارم هر رو عذاب میکشم چون خودم آدمیم که حرف بدی از دهنم در نمیاد. و سعی کردم تو زندگیم کسی رو ناراحت نکنم بارها و بارها با همسرم در این مورد حرف زدم و حتی با پسرم هر کدومشون قول بهم میدن اما بازم روز از نو روزی از نو. نمیدونم دیگه از شکایات مردم چیکار کنم دیروز همسایمون اومد بهم گفت که پسرم و بچها پسرتو نمیدونم برا چی بازی نگرفته بودن شوهرت از سرکار تازه اومده بود و مثل اینکه پسرم به باباش میگه که بچها بازیش نگرفتن پسر همسایمون میاد که دلیل بازی نگرفتنو به شوهرم توضیح بده صداش میکنه عمو عمو شوهرم برمیگرده و بهش میگه زهر مار، مامانشم میگه باور کن بچمم بهم نگفت یکی از همسایه ها که اینو شنید بهش گفت .الان نمیدونم این موضوعو باید به روش بیارم یا نه چون من اون لحظه نبودم. شوهرم چند شیفت کار میکنه و کمتر خونه اس و همیشه به خاطر نبودن زیادش تو خونه ناراحته و میگه بچهام اذیت میشن. راستش آدم خوبیه چیزی برا زندگیمون کم نمیزاره و همه تلاششو میکنه اما فقط بد دهنه با همه همش بیشتر اوقات وقتی نیست میرن خونه مامانم که یه وقت بهشوک بی احترامی نشه بچمم طوری شده که مثل پدرش دهن به دهن همه میره دیگه خسته شدم لطفا کمکم کنید. شوهرم همش بهم میگه تو باید ازم طرفداری کنی تو جمع، چطور وقتی بددهنی میکنه ازش طرفداری کنم؟؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی بسیار عالی هست که با وجود نقد هایی که به همسر محترم دارید، ویژگی های مثبت ایشون را هم میبینید، در این ارتباط احتمال دارد خود آقا در کودکی زمان هایی که احساس نیاز به حمایت والدین داشته از آن محروم بوده و حالا این خلاء خودش را به شکل افراطی برای فرزندان پیاده میکند، در این زمینه شما مقابله مستقیم با ایشون نداشته باشید چرا که چه بسا رفتار ایشون از ناخودآگاه نشآت میگیره، بلکه در هدف و مقصود که حمایت از فرزندان هست و نشان دوست داشتن و علاقه ایشون به فرزندان هست، تقدیر کنید ، اما با روش انجام این حمایت مخالفت کنید و با زبان و لحن مثبت و دلایل منطقی ضمن موافقت با هدف و بستر ، با روش این حمایت مخالفت کنید و پیامد های منفی آن را برشمرید، یکی از مسائلی که میتوانید روی آن تاکید کنید، این هست که فرزندان ما باید کم کم یادبگیرند خودشان ، از خودشان دفاع کنید چون در همه محیط ها و هر چه بزرگتر میشوند ما همراه آن ها نیستیم، پس به جای ماهی گرفتن برای ایشان باید ماهی گیری را به ایشان آموزش دهیم البته از روش درست، طبیعتا اگر او فرزند شما بخواهد با تندخویی و بددهانی با دیگران صحبت کند، در محیط های مختلف انگشت نشان و بعد هم طرد میشه از الان گرفته تا بزرگسالی، از مدرسه و جمع دوستان گرفته تا دانشگاه و محل کار، پس نیازمند این هستیم که خود شما شیوه صحیح حمایت از فرزند را به نمایش بگذارید و به او نیز یاد دهید. حتما با پسر خودتون صحبت کنید، تمام نقاط قوت، خوبی ها و زحماتی که همسرتون برای شما و فرزندان میکشند را بیان کنید در نهایت بگویید در کنار همه این خوبی هایی که پدر شما دارند، این یک ویژگی منفی را هم دارند، شما در همه آن ویژگی های مثبت از پدر الگوگیری کنید اما در این یک مورد حواستون باشد که متفاوت و به این شکل عمل کنید.(جایگزین مناسبی در اختیار فرزند قرار دهید.) ، برای کمک به او میتوانید به جای قول گرفتن، با توافق خود او از قانون، تشویق و تنبیه استفاده کنید که توضیح مفصل این شیوه در صوت های تربیت فرزند بیان شده و اگر هنوز این صوت ها را گوش ندادید توصیه میکنم حتما دریافت کنید،گوش دهید و اجرا کنید. در ارتباط با همسر اولا همان طور که خوبی هایی دیگر ایشان را میبینید، مستقیما هم از ایشان به خاطر این نقاط مثبت تقدیر و تشکر کنید، حفظ اقتدار همسر در جنبه های مثبت اهمیت زیادی دارد، اگر خود ایشان قبول دارد که کار او اشتباه هست و گه گاه به شما قول میدهد، اولا میتوانید به صورت مستقیم و بین خودتان بدون اطلاع فرزندان، جریمه ای برای این کار همسر قرار دهید که اگر ایشان مرتکب این کار شدند موظف باشند، فلان مبلغ را به شما بدهند یا صدقه بدهند یا ... و به شکل غیر مستقیم هم زمان هایی که ایشان با اخلاق خوش و زبان خوب تعامل میکنند، بسیار توجه مثبت نشان دهید، از ایشان حمایت کنید، بعد از این رفتار درست ایشان تقدیر و تشکر کنید و ... و زمان هایی که عصبانیت و بدهانی و ...
ادامه... هست این توجه و حمایت نباشد ، البته در جمع یا جاوی بچه ها، ایشان را محکوم نکنید یا به ایشان اعتراض نکنید بلکه به خلوت خود انتقال دهید، میتوانید به ایشان بگویید که من بسیار مایلم در جمع از شما دفاع کنم اما فقط وقتی میتوانم این کار را انجام دهم که شما با شیوه ی درست حرف خود را بیان کنید و اگر از روش نادرست استفاده بشود، نمیتوانم حمایت کنم. میتوانید فایل های کنترل خشم استاد پوراحمد را برای همسر تهیه کنید و به ایشان هدیه دهید، توصیه میکنم از کمک های مشاوری امین هم استفاده کنید تا در این زمینه به هر سه شما کمک کند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید بابت زحمتاتون و وقت گذاشتنتون. من۲۸سال دارم وهمسرم۳۱سال وحدود۶سال هست که ازدواج کردیم. زندگیه ۶ساله ما تقریبا پرتنش بوده. ولی این رو هم روی حساب حرف همسرم میگم که دعواهای ماروی چیزای کاملا سطحی بوده خدارو شکر وروی مسائل جدیه زندگی بحثی نبوده.وهمدیگه رو دوست داریم مشکل من پوشش خواهران همسرم درمقابل ایشونه که خیلی بازه واینکه صحبتای خواهرو برادری بینشون گاها بازتر از حدمعمول میشه. واین قضیه برای من از اول زندگیمون حل نشده و نمیتونم باهاش کنار بیام. واینکه من بعد ازدواج متوجه شدم سلیقه همسرم برای ازدواج کسی تو مدل و قیافه خواهرانشونه هرچند بارها گفتن که منو همینجوری دوست دارن. ولی با نظراتشون برای رنگ کردن موهام یا لنزبرای چشمامو... و وقت تعریف کردن همسرم از خواهرانشونو میبینم اذیت میشم وحتی نعوذبالله شاکی از چهره خدادادیه خودم میشم و همین قضایا بهانه ای میشه برا دعوا چه ازطرف من چه همسرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خووهر بزرگوار، خدا رو شکر که به طور کلی ارتباطات خود را مثبت ارزیابی میکنید. در این رابطه اولا توجه داشته باشید بیشتر از چهره و هیلکل زن در بلند مدت، روحیات، شخصیت و خردورزی او برای مرد جذابیت دارد، چهره و لباس آراسته هم زمانی جذابیت بسیار بسیار بیشتری پیدا میکند که شخصی که آن را به کار برده، از اخلاق خوب و روحیه با نشاطی در تعامل با همسر برخوردار باشد، اعتماد به نفس زن در جذابیت او در نگاه شوهر تاثیر بسیار زیادی دارد، اگر زن چهره و بدن خودش را بپذیرد و آن را دوست داشته باشه و به خودش احترام بگذارد، اعتماد به نفس او ، تحسین همسر را هم بر می انگیزد ، البته آراستگی ظاهری در منزل برای همسر یا استفاده از لباس و ... زیبا و جذاب بسیار مطلوب و سفارش شده است ، یا ورزش کردن برای حفظ نشاط و سلامتی بسیار عالی و الزامی است، اما امور غیر متعارف که تحت فشار مد و ... ایجاد میشود مثل انجام عمل های جراحی زیبایی، انجام تغییرات عمده در چهره و بدن ، صرف وقت های طولانی در آرایشگاه ها و ... نشان دهنده سطحی بودن تفکر و پوچ بودن هویت فرد است، و اینکه او در درون خود ارزشی احساس نمیکند بلکه با انجام این امور میخواهد به نوعی به خود ارزش ببخشد. در حالی که خوب هست که فرد سطح متعارف آراستگی را حتما برای همسر خود به کار برد،اما ارزش درونی و افزایش جذابیت های خود در رابطه را بر این اساس استوار نکند ، بلکه به امور مهم تری بپردازد، مثل افرایش مهارت در رابطه زناشویی، مطالعه کتاب های مفید، گوش کردن صوت های مفید و ارزشمند، افزایش توانمندی ها در زمینه های مختلف مورد علاقه فرد مثل مهارت های هنری، ورزشی، فرهنگی و قرآنی و ... این ها همه در افزایش اعتماد به نفس اثرگذارند. در ارتباط با نوع صحبت های ایشان اول سعی کنید خود شما بخشی از نیاز همسر به انجام این گونه صحبت ها را برطرف کنید و چنین تعاملاتی را با او گسترش دهید، مورد دوم اینکه صوت های هنر زن بودن را گوش کنید مهارت هایی که گفته شده را اجرا کنید و بعد از مدتی در این زمینه از تکنیک نامه نگاری برای بیان درخواست خود از همسر استفاده کنید، مبتنی بر این که تعاملات پثبت خودشون را با خواهران حفظ کنند اما این صحبت ها را از آن حذف کنند. مورد سوم این که روابط خودتون را با دوستان، اقوام و ... که خانواده های مومنی و با نشاطی هستند، گسترش دهید ، با افرادی ارتباط برقرار کنید که از خود شما مومن تر باشند تا جو آن خانواده ها بر شما هم اثرات مثبت داشته باشد ان شاالله. میتوانید از کارگاه آفلاین "دلبری کلامی" خانم کشوری و دوره های مجموعه ریحانه سنتر هم استفاده کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
🌸🍃 شرایط مشاوره مشاوران امین کانال تربیتی همسران خوب 👇 ١. لطفا سوالتان را راس ساعت 21.00 به آی دی دریافت سوالات ارسال نمایید. ٢. سوالات شما نباید بیشتر از ١٠ سطر باشد. ٣. با توجه به اینکه سوالات شما به همراه پاسخ مشاوران امین، در کانال منتشر خواهد شد، شما میتوانید سن و تحصیلات و... را کمی تغییر دهید تا نگرانی نداشته باشید که آشنایان تان متوجه مشکل شما شوند. ۴. ان شاءالله ٢٠ سوال اولی که در ساعت مقرر دریافت میشود، به کانال تربیتی همسران خوب تحویل می‌شود و ظرف ٧ روز آینده در کانال (همینجا) منتشر خواهد شد. ۴. اگر پیامی دریافت نمودید که سوال شما دریافت شد، دیگر نیازی به پیگیری نیست و ان شاءالله ظرف یک هفته پاسخ شما در کانال منتشر خواهد شد. ۵. اگر نوبت به سوال شما نرسید، سعی کنید ان شاءالله یکشنبه هفته بعد راس ساعت 21.00 به آی دی مربوطه ارسال نمایید. ۶. آی دی دریافت سوالات 👇👇 @hamsaranekhoobasks 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام علیکم دخترم ۵ سال ونیم است،دختر همسایه مون ۶ سال، چند ماهی هست باهم دوست شدن.اون همیشه سارافن بلند تا زانو،بدون آستین میپوشه و بدون شلوار... جدیدا دخترم گفت منم دوست دارم شلوار نپوشم.بهش گفتم توخونه باشه مشکلی نیست. ،گفت جلو دوستم هم میخام شلوار نپوشم،گفتم باشه جلو دوست هم مشکلی نیست.و چن باری پوشید اما بعد چن روز گفت چرا برای بیرون رفتن بهم اجازه نمیدی؟ دوستم بیرون هم همینطوری میره و مامانش اجازه میده . منم گفتم بهش فکر میکنم وجوابی بهش ندادم..ممنون میشم راهنمایی ام کنید؟ دخترکوچیک ۳ ساله ام هم به تبع خواهرش شلوارش در میاره وقتی خواهرش بدون شلوار هست... کلاس های تربیت جنسی هم گوش دادم ...اما نمیدونم باید چکار کنم ؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت بفرمایید کودکان خیلی از اوقات علت ها ومعلول ها را بدون توجه بهم دیگر مرتبط میکنند لذا باید به عوامل وعلل حاشیه ای نیز توجه کنیم مثلا ممکن است کودک وقتی به خانه ی دوستش میرود احساس کند که دوستش با مادرش شادتر هستند،رابطه ی جذاب تر و بهتری دارند ،لذا کودک ذهنش این مسائل را به کم پوشش بیرون آمدن مرتبط میکند و فکر میکند چون از این لباس ها میپوشند شاد هستند نکته ی مهم با توجه به مثال ذکر شده در بالا که باید رعایت کنیداین است که ارتباط نزدیک و عاطفی و شاد و سرزنده با کودک خود برقرار کنید از بازی های مشارکتی حتما بهره ببرید و در طول روز انجام دهید کودکان بیشتر به الگو گیری میپردازند لذا تلاش کنید خودتان در خانه لباس های شاد و سارافون های بلند ورنگی بپوشید و به دختران خود نیز چنین لباس هایی را بپوشانید و وقتی میخواهید بیرون بروید لباستان را تعویض کنید و کودک ببیند که شما در خانه لباس های زیبا میپوشید اما بیرون از خانه پوشش شما تغییر میکند در این سن شما باید کم کم معنا ومفهوم حیا وپوشش را که بطور فطری در کودک وجود دارد ،پرورش بدهید و با استفاده از مفهموم حرمت تن و حرمت شخصیت این مطلب را به او آموزش دهید که ،شما خیلی با ارزشی ،و بدن ما از مهم ترین دارایی های ماست که باید ازش مراقبت کنیم و هرپوششی نداشته باشیم و... البته دقت کنیدکه از کلیشه ها زیاد نگویید و بیشتر بر ارزشمندی دخترتان تاکید کنید از قصه ها و کتاب های خوب در این زمینه میتوانید بهره ببرید و با سوال ذهن او را فعال کنید مثلا میتوانید کتاب لینالونا را برای او بخوانید در دوست یابی بصورت فعالانه به او کمک کنید و اجازه ندهید با هرکسی رفت و آمد کند،لذا باید دوستان مناسب و خوب برای او پیدا کنیپ حتی اگر برای شما زحمت داشته باشد ان شاالله با در نظر گرفتن موارد بالا بتوانید گام‌موثری بردارید و از طرفی مطمئن باشید اگر رابطه ی خوب و شاد و پر انرژی با کودک داشته باشید و هر چیز را درحد تعادل نگه دارید و رعایت کنید ان شا الله دخترتان نیز به الگو برداری از شما میپردازد 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام و احترام، من یه خواستگار دارم که بعد از سه جلسه گفت و گویی که با هم داشتیم، گفتند چند سال پیش سابقه یه عقد کوتاه مدت داشتند(در واقع کمتر از یک سال با هم در ارتباط بودند و بعد اون به مشکل جدی خوردند و طلاق گرفتند و حتی در مورد علت طلاق و جزئیاتش کامل برای من توضیح دادند) من طی صحبت هایی که در این سه جلسه با ایشون داشتم و قبل اینکه از این قضیه مطلع بشم، احساس کردم خیلی از لحاظ ملاک ها و دیدگاه هامون بهم نزدیک هستیم و ته دلم نسبت به این تفاهم فکری و شخصیتی احساس خوبی داشتم، منتها از طرفی بعد شنیدن قضیه ازدواج سابق شون، هم خیلی ناراحت شدم و هم خیلی نگرانم این مسأله روی زندگی آینده من هم تأثیر بگذاره، به نظرتون باید چیکار کنم؟ از طرف دیگه هم تو این سه جلسه ای که صحبت داشتیم، چیزی با عنوان گل یا شیرینی که به صورت مرسوم آورده میشه نیاوردند، این قضیه هم کمی برام عجیب و غیرعادی اومد! نمیدونم باید برداشت خاصی از این ماجرا کرد؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت درمورد ازدواج قبلی ایشان،دقت کنید که وظیفه ی شما این است که بطور دقیق و کامل بررسی و تحقیق انجام بدهید حتی میتوانید با همسر سایق ایشان نیز صحبت کنید و هرچند ممکن است حرفهای متفاوت بشنوید اما دید وسیعی به شما میدهد که با درکنار هم قرار دادن موارد میتوانید به صحت ها دست پیداکنید درمورد احساس بدی که از ازدواج قبلی دارید اگر این احساس بخاطر ترس از تاثیر است باید بدانید که این ترس زمانی میتواند به شما کمک کند که از آن در جهت کسب آگاهی بیشتر دقت در انتخاب و تحقیق بهتر استفاده کنید اما اگر مانع عمل شود ترس تان کمکی به شما نمیکند اما اگر احساس منفی تان بخاطر ارتباط با خانم دیگری است که باید این مسئله را برای خودتان بشکافید که ممکن است دونفر با یکدیگر ازدواج کنند ولی بخاطر اختلاف نظر یا ...از یکدیگر جدا شوند و خودرا جای طرف مقابل بگذارید و درک متقابل از شرایط او داشته باشید درمورد رسم و رسوم جلسات خواستگاری نیز ممکن است فرهنگ ها متفاوت باشد و شما باید این را بعنوام یک نشانه بررسی کنید و در جلسات بعدی میتوانید درمورد نوع فرهنگ،رسم ورسومات مراسمات عروسی و ...سوال کنید این تک عامل به تنهایی نمیتواند موید خاصی باشد اما بعنوان یک موردی که باید بررسی شود به آن نگاه باید کرد،یعنی درمورد اینکه رسم آنهاست یا چون جلسات رسمی نبوده یا اینکه خدای ناکرده خساستی در کار است یا ... لذا بعداز بررسی این موارد و مطابقت با تحقیقات میتوانید تصمیم بهتری بگیرید حتما قبل از قرارهای رسمی با هم به یک مشاور امین مراجعه کنید ان شاالله که با درنظر گرفتن موارد بالا بتوانید تصمیم و انتخاب احسنی داشته باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
باعرض سلام وخداقوت ... بنده۳۵ساله(فوق دیپلم)شوهرم۳۷ساله(چهارم ابتدایی)حدوداًپنج سال نامزدبودیم و۱۲ساله که زیریه سقفیم و۳تادختر۵،۱۱و۲/۵ساله داریم.متاسفانه چون خانه پدریم خانه ناامن وسردی بود،بدون شناخت وفقط برای فرارازدعواهاوکتک کاریهای پدرمعتادومادرم وکلی مشکل ریزودرشت دیگه،دوماه بعدازآشنایی عقدکردیم وچون قبل ازآشنایی نذرنمازامام زمان(عج)کرده بودم به نیت داشتن یه شوهرخوب وزندگی آروم،خیالم راحت بودکه همه چیزدرست داره پیش میره امامتاسفانه خیلی طول نکشیدکه فهمیدم چقدر اشتباه کردم.سرهرموضوع ریزوپیش پاافتاده تودوران نامزدی،هم خودم هم مادرخواهرهاوبرادرم کتک خوردیم.بعدکلی کش وقوس وحدوداًچهارسال بعدازشروع نامزدی،توافقی جداشدیم امامتاسفانه یکهفته بعدفهمیدم باردارم وبعدازگرفتن تعهدوبیشتر کردن مهریه،رجوع کردیم.۵-۴ماه بعدبچه خودبخود سقط شدومرده بدنیااومد.یکسال بعدبچه دومم دخترشدودعواها شدت گرفت.بچه سوم ناخواسته بودوبازم دختروبچه چهارم باکلی نذرونیاز ازخداپسرخواستم که شایدزندگیم روبراه بشه امابازم دختر.شوهرم اوایل کارگرساختمونی بودولی پولی خرج من که نمیکرد،خودشم توخونه پدری من میخوردومیخوابید.بعدافتاد تودرآوردن پول حروم وچندسالی هم هست که عرق میخوره ودرست میکنه ومیفروشه والان برای خودش سرمایه دارشده اماماهیانه۱میلیون بمن میده برای خرجی خونه،لباس ودکتر.اگر منهای اون،پولی بخام بازخواست میشم که"میخای چیکارکنی همون۱تومنم ازسرت زیاده".بشدت بددهن وبدبین وشکاک هستش ودست بزن داره.بعد ازشنیدن جریان قتل دخترتالشی توسط پدرش،بارهاخودم ودختراموتهدیدبه قتل کرده.یه بارتوحالت مستی،موهای دختربزرگموازپشت گرفته بودوچاقو بدست میگفت سرتومیبرم میندازم توچاه.چاقوهمیشه توی جیبشه ومابشدت ازش میترسیم.مریض بشم باکلی منت اگرم دکترببره،تومطب،جلوی مردم بهم بدوبیراه میگه.دندونای دخترام دردمیکنه امامیگه من پول ندارم.طفلیاگاهی ازدردشب بیدارن ونمک روی دندوناشون میزارم تادردش ساکت بشه.به تمام مقدسات توهین میکنه.حتی اگرحالم بدباشه ونتونم ازجابلند بشم،اگرغذاش آماده نباشه وای ب روزگارم.تومراسم ختم پدرم سراینکه غذابهش نرسید،دعوا کردوگذاشت رفت.بیشتراوقات بهم میگه"من ازتوخوشم نمیاد،میخاستم باهات رفاقت کنم نمیخاستم ازدواج کنم.نمیدونم چطور شدکه گرفتمت"ودائم ازقیافه ورنگ پوستم ایرادمیگیره وجلوی کس وناکس تحقیرم میکنه.بارها زمانیکه حالش خوب بوده باهاش حرف زدم گفتم ازمن خوشت نمیادطلاقم بده،میگه"کسی زیرپات نشسته؟برای چی هی میگی طلاق طلاق؟!"بهش میگم خوب من وبچه ها بمونیم تواین خونه توزن بگیربرو،قبول نمیکنه.توی باغش که البته تازگیهافروخته همه جورزن و مردی میاره وهمه کارتوش میکنه ومن مثل خدمتکاربایدبرم چیزایی روتمیزکنم وببینم که باعث شکنجه روحی وروانیم میشه اماحق اعتراض وسرپیچی ندارم.۳-۲بارباکلی حرف وبهانه راضیش کردم برای طلاق توافقی،اما چون قبلش طی میکنه"حق نداری ازرفتاروکارای من چیزی تودادگاه بگی،اگربفهمم چیزی گفتی میکشمت"درنتیجه نمیتونم تومشاوره هاواقعیت زندگیم روبگم ومتاسفانه کارپیش نمیره.ازطرفی چون هیچ کس حتی خانواده خودش بهش روی خوش نشون نمیدن،وقتی گرسنه ست ولباساش کثیفه وسروضعش بهم میریزه ونمیتونه بره عیاشی،دوباره میزنه زیرمیزومیگه طلاق نمیدم.خانواده خودم وحتی خانواده خودش رونمیتونم درگیرماجراکنم چون تهدیدمیکنه که میرم بلایی سرشون میارم وداداشاتومیکشم وخواهراتوچی میکنم وخلاصه اصلاً نمیتونم خانواده رودرگیر کنم.تنهاحق ندارم ازخونه بیرون برم حتی اگربخام تاسوپرمارکت برم یادخترموبزارم مدرسه،خودشم هیچ جانمیبره.اگر بعدازکلی التماس اجازه بده برم خونه خواهریابرادرم اینقدرزنگ میزنه وبدوبیراه میگه وتهدیدمیکنه که پشیمون میشم.تازه بایدحتماازاونجابراش غذاهم بیارم توخجالت زنداداش وشوهرخواهرام،که اگرنیارم کارم تمومه.نه راه پس دارم نه راه پیش.چطور میتونم ازدستش خلاص بشم وجون بچه هامونجات بدم؟گاهی به سرم میزنه فرارکنم وازتهران برم شهردیگه امامیدونم به خانوادم لطمه میزنه واگرم پیدامون کنه زنده نمی مونیم.من تویه زندان بایه زندانبان سنگدل باسه تادختربی پناه که نتیجه حماقت خودمه،اسیرم.لطفا کمکم کنیدبگیدراهی هست که نجات پیداکنیم؟ ببخشیدطولانی شد دلم خیلی پره امانمیشه که همشوبگم.میترسم دخترام ازخونه فرارکنن وبرن چون شرایط بدی دارن.خواهش میکنم پیامم روجواب بدید😓😔 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆👆 از خواندن متن طولانی و پیام شما متاثر شدم و به شما حق میدهم که خسته و آزرده خاطر شده باشی درمواردی مثل مشکلات شما حتما باید از قانون و یک پشتوانه ی محکم کمک بگیرید و به هیچ عنوان کوتاه نیایید، خیلی از این تهدیدها وقتی در برابر قانون قرار بگیرد بی اثر است البته نیازی نیست که مطلع شود که شما قصد جدایی دارید یا ... چون در مورد مشکل شما خطر جانی برای خودتان و فرزندان تان وجود دارد حتما باید از طریق تماس با شماره تلفن۱۲۳ یعنی اورژانس اجتماعی ابتدا وضعیت خود را اطلاع دهید و درخواست کمک کنید یا با تماس با خانه های امنی که در تهران بسیار زیاد هستند ابتدا امنیت خود و کودکانتان را تامین کنید وبعد از اسکان در آن جا و کمک از مددکاران اجتماعی مراحل قانونی را طی کنید و نگران نباشید در تهران مشاورین حقوقی ،خانه های امن و اورژانس اجتماعی به خوبی فعالیت مناسب را انجام میدهند ان شاالله با کمک از مددکاران اجتماعی و تماس با ۱۲۳راهنمایی های لازم را دریافت کنید و هرچه سریعتر خودتان و فرزندانتان رانجات دهید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
با سلام خدمت استاد محترم من یه دختر ۱۴ ساله ام.سوالم در رابطه با خواهر ۸ ساله ام هست.خواهرم خیلی لجبازی میکنه،اگه کاری رو بهش بگیم نکن،حتما دوباره انجامش میده که لجبازی کرده باشه.کارای کوچیکی که بهش بسپریم رو درست انجام نمیده.صبح تا شب کارتون میبینه و اگه نزاریم ببینه گریه میکنه جیغ میزنه و پاشو میکوبه زمین.بعد هم در اتاقشو میکوبه.از گوشی مادر یا پدرم میره روبیکا و فیلم و دابسمشای مختلفی میبینه.اگه نزاریم از اونجا ببینه میره اینستاگرام.واسه همین مجبورم چیزی بهش نگم.رابطش با پسرای فامیل خیلی خوبه.قبلنا میگفت ای کاش داداش داشتم.یا گاها میگه کاش پسر بودم تا با فامیلای پسرمون برم حموم!!!قبلنا هم رابطش با پسرعمم که ۲۲ سالشه به شدت صمیمی بود،خیلی قربون صدقش میرفت و توی مهمونی از بغلش بیرون نمی اومد!!الان هم خیلی زیاد قربون صدقه اطرافیان میره و همش میگه دوست دارم و عاشقتم.کسی رو هم که دوست داره همش میخواد بوسش کنه و بغلش کنه.چند بار توی بالکن خیلی خم شده بود،گفتم خطرناکه گفت میخوام بیفتم پایین از دستتون راحت شم.خیلی میگفت شما به من توجه نمیکنین به من اهمیت نمیدین.وقتی هم میگه حوصلم سررفته به من اهمیت بدین،مادرم میگه بشین درستو بخون حوصلت سرنره.مدارس هم که باز بود برای درس خوندن لجبازی میکرد.ببخشید طولانی شد سعی کردم کامل باشه.به عنوان خواهرش چه کاری میتونم براش بکنم؟اگه به مادرم چیزی بگم میگه توی طرز تربیت کردنم دخالت نکن ممنون از پاسخگوییتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت احسنت به شما خواهر مهربان که برای یادگرفتن نوع رفتار صحیح با خواهر خود از مشاور کمک گرفته اید دقت کنید که خیلی از مواردی که اذعان کردید،بر اثر نقلید و یادگیری از طریق فضای خانواده و فیلم و گوشی است لذا والدین شما باید مدیریت گوشی خواهرتان را برعهده بگیرند تا این موارد کم تر بر فکر و احساس خواهرتان موثر باشد نکته دوم اینکه نباید فراموش کنید که رابطه ی خواهری با مادری متفاوت است لذا سعی نکنید که خودتان را جای مادرتان بدانید و در امرو تربیتی دخالت نکنید.مجموعه های تربیتی را به مادرتان معرفی کنید و بگویید شاید این موارد بهتر به ما کمک کند تا با خواهرم ارتباط بگیریم شما به جای مادری کردن،با عمل درست و به موقع تان تاثیر تربیتی و الگو بودن برای او داشته باشید در واقع سعی کنید بیشتر از اینکه بخواهید او را امر ونهی کنید یک رابطه صمیمانه و عاطفی با او برقرار کنید مثلا ساعاتی از روز با او بازی هیجانی و بازی های مورد علاقه ی او را انجام بدهید،با هم کارتون های مناسب سن او ببینید و به پارک یا تفریح بروید و سعی کنید پا به پای او کودکی کنید و لذت ببرید ساعاتی از روز حتما با او کاردستی و کارهای هنری انجام دهید سعی نکنید که گوشی را به زور و‌.از ااو دور کنید بلکه فضا را برای او جذاب کنیدتا به سمت شما کشیده شود. درمورد صحبت هایی که ایشان میکند بنظر میرسد که توجه و عاطفه ی کمی دریافت میکند لذا دائما میخواهد این توجه را از طریق رفتار های ناصحیح بدست بیاورد لذا حتما سعی کنید به او محبت کنید و کارهای خوبش را تحسین و تشویق کنید ودرمواقعی که صحبت میکند به دقت به او گوش کنید ،وقتی درخواستی دارد ابتدا کامل بشنوید و به او بگویید که میدونم مثلا دلت میخواد هنوز تلویزیون ببینی اما قانون مامان و بابا اینه که یک ساعت در روز ببینیم اما میتونی به جای آن ،فلان کار رو انجام بدی یا دوست داری باهم فلان کار را انجام بدیم و سعی کنید پیشنهاداتتون جذاب باشه بهترین سرگرمی در این سن همکاری در کارهای روزمره خانه است مثلا اینکه کودک همراه شما ظرف بشورد یا گردگیری یا خرید خانه و...و دراین امور میتواند با او همراهی کنید و فضای شادی را ایجاد کنید مثلا در حین ظرف شستن با او شوخی کنید وکف بازی و... اینکه در مقابل سر رفتن حوصله اش بگویید برو درس بخون و...این به او نشان میدهد که احساسش برای شما اهمیتی ندارد لذا سعی کنید ابتدا احساس اورا درک کنید وبعد از بپرسید که چه کارهایی میتواند برای حال خوبش انجام بدهد و با بارش فکری اورا کمک کنید سعی کنید فعالیتی غیر از درس متناسب با سن اش داشته باشد مثلا کتابخوانی،کارهای هنری،نقاشی و... تلاش کنید دوستان همسن و هم بازی برای او پیدا کنید تا زمان کمتری را به گوشی و تنهایی سپری کند اگر شماموارد بالا را به تنهایی رعایت کنید قول میدهم درصد بالایی بهبودی حاصل شود ان شاالله خداوند شما را حفظ کند و یاری دهد 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام و خداقوت خدمت استاد عزیز من صاحب دو فرزند پسر یکی ۱۵ساله ودیگری۳ساله ونیم در تربیت فرزندانم به مشکل برخوردم فرزند بزرگم در تربیت فرزند کوچکم دخالت میکند الان هم چند روزی هست که بخاطر گرفتن گوشی از پسرم(بعلت رمز گذاشتن گوشی ومدام در فضای مجازی بودن) مدام باهم درگیر میشویم وپسرم خیلی مغروروکوتاه نمی آیدو از الان بامن وپدرش باصدای بلند وگستاخانه صحبت میکند از شمامیخواستم که من رو راهنمایی کنید که چطور با فرزندانم رفتار کنم؟ پسربزرگم ازبچگی خیلی آروم و مودب بود ولی الان به خودش مغرورشده والبته هیچ دوست و رفیقی هم نداره فقط با یکی دوتا از بچه های مدرسه اون هم بصورت تلفنی درضمن به زور برای خرید وسایل به بیرون میفرستم .لطفا راهنماییم کنیدمتشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت ❇️دقت بفرمایید بعضی از موارد بطور طبیعی اقتضای سن است و فاصله ی سنی در اینجا بسیار مورد بررسی است لذا قسمتی از این تنش ها و اختلاف ها بین کودکان با این فاصله سنی طبیعی است. ❇️درمورد نوجوان تان باید دقت کنید که اقاضائات سن نوجوانی او را در نظر بگیرید و سعی کنید با او یک رابطه ی دوستانه و محبت آمیز داشته باشید ،اگر این ارتباط شکل بگیرد مشکل شان بهتر مدیریت میشود ❇️درمورد اقتضائات نوجوانی و...حتما فایل های تربیت نوجوان را تهیه کنید و عمل کنید ❇️مدیریت شما در مواقع دعوا بسیار مهم است اینکه در دعوای آنها دخالت نکنید و اجازه دهید خودشان مسئله را حل کنند و از طرفی دائما به پسر بزرگتان نگویید که او بچه است و کوچکتر است و...بلکه گاهی هم به پسر کوچکتان گوشزد کنید که احترام داداش بزرگت را باید حفظ کنی و... ❇️در دعوا بدنبال مقصر نگردید و معمولا چون پسر کوچکتردارید،از او طرفداری میکنید لذا این احساس منفی به پسر بزرگتان منتقل میکند ❇️در امور وحل مشکلات از پسر بزرگتان مشورت بخواهید واز او بپرسید بنظرت برای این مشکل داداش کوچکترت چه کنیم یا ...؟و تلاش کنید ذهن او را به چالش بکشید ❇️ درمورد موبایل نیز باید قوانینی وجود داشته باشد که به آن پایبند باشید و تلاش کنید دوستان و هم بازی مناسب برای هر دو پیدا کنید ❇️تلاش کنید یک فعالیت مفید و متناسب با سن فرزندتان پیدا کنید و او را مشغول به آن کنید که حس ارزشمندی را احساس کند ❇️دقت کنید اگر نوجوان تان احساس همدلی ،درک شدن از طرف شما را داشته باشد،قطعا احساس بهتری دارد ❇️درمورد تنبلی برای عدم انجام کارها هم بهتر است از موارد موردعلاقه و مفید و البته با تکنیک تشویق و تحسین اورا از این عادت به تنبلی دور کنید ان شاالله موفق و موید باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام.مادری۳۲ساله هستم در زندگی زناشویی به لطف خدا مشکلی ندارم.پسری دارم۵ساله باهوش دچارمشکل خجالت شب ادراری و لکنت.در ۳سالگی روزی بامادربزرگ و پدرش بودند ک یهو یه خروس جنگی بهش حمله میکنه بعداز چند روز خیلی کم در ادای حروف دچار مشکل و بعد همینجور بیشتر شد.درمورد شب ادراری هم همیشه و هرشب با آن مواجه هستیم.منظور اینکه حتی برهه ای از زمان هم متوقف نشده.خانواده ای مذهبی هستیم با رفت و امد کم مخصوصا در ایام کرونا. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت الحمدلله که رضایت از زندگی زناشویی تون دارید،ان شا الله با اجرای نکات زیر مشکل فرزندتان هم حل بشه ❇️دقت کنید مشکلات شب ادراری و لکنت ریشه در اضطراب و ترس های پنهان دارد لذا از اصلی ترین راهکارهای آن حل مشکل درونی کودک است لذا باید حتما و هرچه سریعتر به یک روانشناس کودک امین مراجعه کنیدو ان شا الله با دنبال کردن جلسات بازی درمانی و اصلاح رفتار مشکل کودک را حل کنید ،دقت کنید هرچه سریعتر اقدام کنید حل این مشکل آسان تر و سریعتر است لذا این مسئله را به هیچ عنوان به تعویق نیاندازید برای لکنت نیز بعداز جلسات مشاوره نیاز به گفتار درمانی و حل مشکل ایشان هست ان شاالله با پیگیری حتما به نتایج خوبی میرسید ❇️بطور کلی رفتارهای مخرب در تربیت مثل مقایسه کردن کودک،توقع زیاد و سخت گیری،سرزنش و تمسخر و... می‌تواند آسیب زا باشد و خود موید این مشکلا اگر در رفتارخود یا همسر چنین مواردی وجود دارد حتما اصلاح بفرمایید تلاش کنید همبازی هم سن و هم جنس کودک خودرا برای او پیدا کنید که روزانه ساعاتی به بازی بگذراند حتما خودتان با کودک بازی های مختلف انجام بدهید محبت کلامی،لمسی وفیزیکی را حتما در طول روز داشته باشید در مواقعی که دچار لکنت یا شب ادراری است اورا تحقیر ،تمسخر،دعوا و...نکنید خیلی از اوقات چون این موارد تحت کنترل کودک نیست،کودک عذاب وجدان بدی میگیرد و این مسئله خودش موجب اضطراب بیشترش میشود. تلاش کنید رفت و آمد خود را نیز بیشتر کرده و با دوستان و آشنایان مذهبی بیشتر ارتباط داشته باشید بدین وسیله مشکل کودکتان نیز زودتر و بهتر حل میشود. ان شاالله با رعایت نکات بالا و پیگیری درمان کودکتان به او کمک کنید تا آینده ی بهتری پیش رو داشته باشد. 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام منو شوهرم خیلی مشکل داریم ۲ ساله عروسی من ۲۴ ایشون ۲۵ انتظار دارن بشم کزت برای مادرش اصلا تو خونه کمکم نمیده برای مادرش ولی خیلی کار میکنه مهمونی فقط مادرش رو دعوت میکنه من خواهرم تا حالا نیومدخ خونمون خیلی حالم بده هنر زن بودنم گوش دادم باهم‌تو ی ساختمونم هستیم خسته شدم دیگ ب طلاق فک میکنم بی نهایت لجبازه .مثلا در چه حد کمک بدم ک وطیفم نباشه؟؟کارهاب مثل سبزی پاک کردن درس کردن خوراکی هایی برای خونه و... چیگار کنن راضی بشه ازین خونه بریم چ جمله هایی دقیقا حس میکنم سحر شدیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم تبریک به شما خواهر گرامی بابت پیگیری و فراگیری هنر زن بودن.🌹 اما چقدر به این دانسته هاتون عمل کردید؟ چقدر خوب بودنتون رو منوط به خوب بودن دیگران کرده اید؟ چقدر با انتظارات و توقعاتشون باعث بدحالی و ناامیدی برای خودتون شدید؟ چقدر سعی کردین که زندگی رو میدان نبرد نبینید که خدای نکرده حس شکست بهتون دست نده؟ خواهر عزیزم، حقیقت اینه که یک مشاور یا کارشناس تربیتی نمیتونه برای دیگران معجزه کنه ، بلکه فقط راهکار میده و اون کسی که در زندگی خودش معجزه میکنه ، خود شما هستید. و تا خودتون خلق تون منفی باشه، نا امید باشید، زندگی را بده بِستان ببینید، با این نگاه هیچ راهکاری موثر نخواهد بود ، کما اینکه بیش از ۴۰ مهارت هنر زن بودن میسر نیفتاد. لذا همیشه گفتیم تغییر رو از خودتون شروع کنید تا تغییر رو در دیگران ببینید. گاهی مشکلات ما واقعی نیستن، یعنی ما نوع نگاهمان این دیدگاه رو برای خودمون درست کردیم. پیشنهاد میکنم اول از همه به فکر حال دلتون و سلامت روان خودتون باشید، حتما سطح آگاهی و معنویت رو در خودتون افزایش بدین و برای این کار در خلوت و سکوت به فایل رضایت از زندگی گوش بدین. روی هر کدوم از مباحث این فایل که گوش می کنید خواهش میکنم حداقل یک روز فکر کنید و جلساتش رو یک روز در میون گوش بدین، و بعد از هر جلسه، حس و حالتون رو برای خودتون بنویسید. دوم، بازنگری کنید در رفتار خودتون، و به این سوال من صادقانه و با تامل پاسخ بدین که اگر الان همسر شما اینجا بود و بنده از ایشون سوال میکردم که چه گلایه و ناراحتی از خانم خودتون دارید، فکر می کنید در اولویت چه مواردی رو ذکر میکردن؟؟؟ قطعا شما به اون موارد واقف هستید و با همان عشقی که زندگی رو بنا کردین ، می تونید امروز که طوفانی کوچک حال این زندگی رو بد کرده به کمکش بیایید و آرامش رو بهش برگردونید. در ارتباط با خانواده همسر، بارها گفته شده نه افراط نه تفریط. اعتدال رو سعی بشه رعایت کنید. 👌یکی از مهمترین فاکتورهای هوشمندی انسانها، میزان تحصیلات، درآمد و .. نیست بلکه میزان سازگاری اونهاست با محیط و انسان ها. به مادر ایشون محبت داشته باشید و در این کار پیش دستی کنید و گاهاً همسرتون رو غافل گیر کنید، نه اینکه خدای نکرده با غر زدن، با جبهه گرفتن و ... ایشون رو بی اعتماد و زمینه لجبازی رو فراهم کنید، کافیه به آقا اثبات بشه که همسرش هیچ دیدگاه و گارد منفی با خانواده اش نداره. وقتشه از مهارت هایی که یاد گرفتید استفاده کنید تا انشاالله به مرور شرایط بهتر بشه. اگر در این شرایط بخواهید پیشنهاد انتقال منزل رو بدید، قطعا ایشون مخالفت خواهند کرد، لذا بهتره بجای پاک کردن صورت مسئله، ابتدا شرایط رو پذیرفته و سپس حل مسئله رو یاد بگیرید. پیشنهاد مطالعه، کتاب مهارتهای ارتباط کلانی، از متیو مک کِی. و فکر خودتون رو بیشتر از این درگیر افکار منفی مثل بحث سحر و ... نکنید. و برای پیشگیری و درمان چشم زخم سعی کنید روزانه صدقه بدید، ذکر لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم رو روزانه ۱۰۰ مرتبه بگید و برای افزایش صبر و حوصله هر روز ۳۶۵ مرتبه صلوات و ذکر یونسیه مفید خواهد بود. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام استاد پوراحمد خداقوت من یه دختر حدودا 6ساله و یه پسر 3 ساله دارم و ان شالله تا چند وقت دیگه فرزند سومم به دنیا میاد. تو دوران بارداری فرزند دومم، دخترم کوچیک بود و در مورد اومدن داداشش بهش میگفتیم از بیمارستان داداشت رو میاریم. الان دخترم بزرگ شده و خیلی کنجکاو و سوال زیاد میپرسه به خصوص در مورد تغییرات ظاهری که این دوران داره. میخواستم ازتون بپرسم تا چه حد میتونم براش توضیح بدم و چی بگم؟ چون میترسم یه وقت از اطرافیان حرفی بشنوه که مناسب سنش نباشه. دوس دارم قبلش خودم بهش توضیح بدم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم به شما مادر عزیز و جهادگر 💪 انشاالله خداوند صبر و توان مضاعف در این مسیر به شما عنایت کنند. خواهر عزیزم با توجه به تفاوت جنسیت فرزندان و سنین مختلف حتما توصیه میشود با مطالعه سطح آگاهی خودتان را بالا برده تا در این راستا با آرامش سیر تربیتی فرزندان دلبند خود را پیش ببرید. در خصوص سوالات جنسی کودکان، قدم اول حفظ آرامش است و کودک احساس کند این سوال ، از جنس بقیه سوالات است. یعنی نه در تُن صدا، نه در چهره و نه در رفتار و گفتار والدین نباید تغییر محسوسی ایجاد شود. در مواجهه با سوال، اول سعی می کنیم از سطح فهم و افق فکری کودکمان نسبت به آن سوال آگاه شویم، مثلا بگوئید چطور؟ چرا عزیزم این سوال برات پیش اومده؟ نظر خودت چیه؟ و ... اصلا نیازی نیست که پاسخ واقعی، درست و کامل بدهید. مثلا کودک سوال میکند : بچه چطور دنیا میاد؟ اگر کودک زیر ۳ سال است، و افق فهم او پایین است، می گوییم از بیمارستان، از آقای دکتر اما اگر بزرگتر از ۳ سال، جواب نسبتاً واقعی ولی بدون جزئیات. مثلا بچه در قسمتی از شکم مامان رشد میکند وقتی که به اندازه کافی رشد کرد، توسط متخصص از شکم مامان خارج میشه. یا می پرسد بچه چه جوری درست میشه؟ زیر ۳ سال، خدای مهربون هدیه میده بالای ۳ سال، وقتی مامان بابا با هم ازدواج می کنند، خدا اراده میکنه و یه سلولی در شکم مامان ایجاد میشه و رشد میکنه و تبدیل میشه به آبجی یا داداش شما. پیشنهاد دریافت فایل تربیت جنسی استاد پوراحمد، و مطالعه کتاب تربیت جنسی کودکان، رگینا فینکه، ترجمه لی لا فظلی، نشر ذکر. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام. من 9ماهه باردارم پسرکوچکم 1سالونیمه خیلی بامن صمیمیه حتی ببینه خستم میاد بالای سرم میبوسه منو دوباره میره ومیاد، اذیتم نمیکنه. دلم میخاد بچه بعدی روش اثر نزاره.یا فک نکنه دیگه دوسش ندارم اخه الانم وقتی کنار پدرشم میاد خودشو وسطمون جا میکنه! بنظرتون فرصت رسیدگی بهش رو خواهم داشت؟ چون دست تنهام. بهترین کارو رفتارمن چی بایدباشه؟ ابجیمم وقتی میاد بهش حرف زشت یاد میده چیکار کنم ک ب حرف کنه لج نکنه و یادش نده 11سالشه. هیچ قانونی توی زندگیش نداره وتنبلی میکنه اصلا کمک دست نیس فقط بهانه اینکه حوصلش سررفته اعصاب منوهم بهم میریزه.نمیدونم اونجا چجوری باهاش رفتار میکنن ک وقتی میاد پیش ما همش مارو دعوا میکنه بداخلاقه. تنها میتونم بگم نیاد پیشمون چون روما تاثیر میزاره.وبچمو هم دستور میده و اگ ب حرفش نکنه کتک میزنه. بهش میگم کارت اشتباهه این هنوز نمیفهمه نباید اینقد بهش بگی بشین یابوسم کن یالباستو کثیف نکن اب بازی نکن و.. میگه پس چرا حرفارو تکرارمیکنه.امروز بس ک دعواش کرده جلوی من حالم بدشده و سرم وصل کردم جوش میزدم اخه.پدرومادرم 4ساله فوت کردن توتصادف. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت شما خواهر گرامی و عرض تبریک و خداقوت در جهت فرزند آوری 🌹 خواهر عزیزم، سوال شما دو بخش دارد که بخش دوم آن که مربوط به خواهر ۱۱ ساله شماست تا حل نشود در بخش اول هم خیلی ارائه راهکار برایتان ثمری نخواهد داشت. اینکه خواهر شما تمام رفتارهای نادرست را در رفتار و گفتار نثار فرزندتان کنند و کودک را دچار اضطراب، لجبازی، پرخاشگری و حسادت نمایند و شما فقط نظاره گر و یا دورن ریزی کنید که منجر به زیر سرم رفتن باشد آیا سودی به حال شما، فرزند شما و یا خواهرتان خواهد داشت؟! یک قاعده وجود دارد که در تربیت با کسی تعارف نداریم، این به معنای اینکه در تربیت با همه دعوا کنیم نیست! البته شما نفرمودید که در شرایط فقدان والدین عزیزتان، اکنون خواهر شما نزد چه کسی و با چه شرایطی دارند زندگی می کنند؟ بی شک برای یک کودک ۷ ساله این ضایعه ای بزرگ و سخت بوده و بعد از آن احتمالا از دست دادن فضا و شرایط زندگی اش او را دچار زخم هایی کرده که اگر تحت سرپرستی نامناسبی هم قرار گرفته باشد این عوارض و آسیب ها تشدید هم شده اند و آنچه از رفتارهای او مشخص میشود، پرخاشگری ، لجاجت و تا حد زیادی حسادت او می باشد. به شما خواهر عزیز توصیه میکنم، در قدم اول میزان حضور خواهرتان را در خانه خودتان به حداقل برسانید مثلا هفته ای یک یا دو مرتبه و برای ساعت محدود مثلا یک ساعت. و بعد اینکه با سرپرستان کودک حتما صحبت و آنها با همراهی کودک به سمت فضای مشاوره سوق دهید. و یا حتی مشاوره تلفنی از کانال داشته باشند و حتما فایل تربیت کودک و نوجوان را از کانال دریافت و گوش دهند تا شرایط خواهرتان بهتر و ترمیم شود. حال در خصوص کودک خودتان و نگرانی های تولد فرزند دوم، باید عرض شود فرزند کوچکتر به لحاظ جسمی بیشتر نیازمند مادر است و برای فرزند بزرگتر شما محبت خود را چه در کلام و چهره از او دریغ نکرده و معطوف به فرزند کوچک نکنید و مدام قربان صدقه او نروید. موقع شیر دادن فرزند دوم با توجه به اینکه فرزند اولتان هم کوچک است و احتمالا شیشه شیر داشته باشد بهتر است او را هم در آغوش بگیرید و یا به سینه خود بچسبانید و شیشه او را بدهید که موجب حسادت و پرخاش او نسبت به نورادتان نشود. همچنین همسرتان هنگام ورود به خانه اول سراغ فرزند اول برود و به او توجه کند، حتی اگر در اتاق دیگری بود، به دنبالش بروند و ابراز محبت کنند. هنگام خواب بطور اختصاصی برای کودک اول وقت گذاشته شود برای خوابش، با نوازش، لالایی، بوسیدن و ... در طول روز سعی کنید با هر فرصتی که نصیبتان میشود، ارتباط فیزیکی با فرزند اول خودتان داشته باشید و او را از آغوش خود سیراب کنید، تا شب خواب آرام، روز تغذیه مناسب و خلق مثبت داشته باشد. و همچنین می توانید با سرچ هشتک فرزند دوم در کانال به مطالب تکمیلی دست پیدا کنید. انشاالله موفق و عاقبت بخیر باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
باسلام. وقت شما بخیر. زوج جوانی هستیم که به تازگی ازدواج کرده‌ایم. همسرم در یک ماه شاید 4 بار رابطه با بنده برقرار میکنن. از این موارد هم شاید 2 3 بار ارضا میشن. همچنین شاید یک یا دوبارش رو دخول داشته باشیم. این مقدار ب نظر بنده باتوجه ب اینکه هردو جوانیم و تازه ازدواج کردیم خیلی کمه. وقتی از ایشان میپرسم، میگن همین دفعات برای من کافیه و من ب آرامش جنسی میرسم. من واقعا از دفعات رابطه‌مون و اینکه کم دخول میکنیم ناراضیم و میترسم بعدا کمتر هم بشه و ب مشکل بربخوریم. به نظر شما آیا نگرانی بنده به جاست؟ آیا ممکنه همسرم سردمزاج باشن؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم تبریک عرض میکنم آغاز زندگی مشترکتون رو ، انشاالله در کنار هم شاد ، آرام و عاقبت بخیر باشید. در خصوص مسئله تان اولین نکته بایستی شرایط سنی و جسمانی خودتون رو قید می فرمودید و نگرانی شما بجاست. به هر حال جای بررسی وجود دارد، آیا شما بانوی عزیز رفتار دلبرانه در پوشش و ظاهر و عطر و فضای اتاق خواب برای همسر خود را رعایت می کنید و به آن واقف هستید؟ آیا حین رابطه مسئله ای پیش میاد که باعث اذیت جسمی و روانی بشه؟ آیا سابقه بیماری و یا چاقی شکمی و یا جراحی شکمی برای همسرتان وجود داشته؟ آیا شغل همسرتان به گونه ای است که تا دیر وقت سر کار هستند و خسته به منزل رسیده و یا رابطه در شرایط خستگی بوده؟ و یکسری سوالات خاص از همسر محترم شما باید صورت بگیره تا بعد بشه در همان راستا راهکار مناسب ارائه شود. به شما بانوی عزیز پیشنهاد میشه در قدم اول، خیلی آرام و مهربان با همسر خود صحبت کرده و مثلا بیان کنید بخاطر علاقه ای که به ایشون دارید تمایل دارید کیفیت و کمیت رابطه زیستی تون بهتر بشه، و در این راستا از طب سنتی و محصولات و غذاهایی که جهت تقویت این قوه هست بهره ببرید. و اگر فکر می کنید مسئله جسمانی خاصی وجود داره می تونید از یک سکس تراپ حاذق کمک بگیرید و همچنین از سایت خانم زهرا عباسی مشاوره و راهکارهای درمانی و تغذیه ای دریافت کنید. به هر حال مسئله شما انشاالله قابل حل است، بشرط اینکه همین روحیه پیگیری شما با آرامش و همدلانه تا انتها وجود داشته باشد. انشاالله موفق و سربلند باشید . 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام من دختری 18 ساله ام مجرد مشکلی که برام پیش اومده اینه که پسر خاله بابام که تقریبا 22ساله است ازطریق عمه ام که گفته که به من بگه خیلی دوستم داره وازمن خواسته که نظرم رو دربارش بگم البته گفته میخواد اول نظرخودم رو بدونه تابه خانوادش یابقیه بگه البته گفته هنوز که درس می‌خونیم تاچند وقت دیگه بیاد خواستگاری میخواد که الان من نظرمه دربارش بگم ولی نه که جواب بدم نظرم. منم خیلی باهاش آشنا نیستم فقط ظاهرن میشناسم وتا حدود کمی که دیدمش خیلی کم ازرفتارش خبر دارم ونمیدونم ملاک هام را آره یانه ولی همونقدر کمی که میدونم فک میکنم مناسب هم نیستیم واز طرفی نمیخوام احساسی عمل کنم واون رو وابسته کنم واون ابراز علاقه کرده وفک میکنم ازاینکه میخواد نظرم رو بدونه اینه که منتظرش میمونم یانه اگه یه نفر دیگه بیاد ازدواج میکنم لطفا کمکم کنید من درجواب این فرد چی بگم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم به شما دختر فهیم و با کمالات. از اینکه در این امور اهل مشورت هستید و نمی گذارید فشار غرایز و هیجانات و احساسات نوجوانی بر عقل تان غلبه کند بسیار خرسندیم و به شما تبریک می گوییم. احسنت 🌹 در خصوص این مسئله دو نکته قابل بیان است: ۱. متاسفانه در سنین نوجوانی، شاید حدود ۹۰ درصد دختران ما با یک واژه کلیدی از جانب پسران در دام هیجانات و غرائز گرفتار میشوند و آن "دوستت دارم" است! و متاسفانه احساسات آنها و دستخوش هیجان طلبی و بی برنامگی این افراد میشود. دخترم فردی که از روی هیجان و یا حتی از روی شناخت به مرحله تمایل و بعد انتخاب همسر رسیده باشد، به خود اجازه نمی دهد که از طریق فردی غیر از والدین دختر خانم اظهار محبت به دختر ایشان بکند. ۲. راه درست طرح مسئله این بود که این آقا پسر موضوع را با خانواده خود مطرح و ایشان مثلا عمه شما واسط قرار داده و موضوع را با خانواده شما مطرح می کردند و شما از طریق والدین خود مطلع می شدید و ... با این اقدام و این نحوه بیان، در واقع خانواده دو طرف کاملا نادیده گرفته شده اند، مسلما هر اظهار تمایلی از سمت شما اولا، باعث وابستگی عاطفی قبل از رسیدن به شناخت خواهد شد و اصلا شناختی صورت نخواهد گرفت. و چه بسا، بعدا این آقا به خواستگاری بیایند و اتفاقا گزینه مناسبی هم باشند و معیارهای شما را هم داشته باشند، اما به هر دلیلی یکی از والدین دو طرف بگوید "نه" !!! مثلا مادر یا پدر ایشان اصلااا راضی نشوند برای خواستگاری شما، مادرشان بگوید تو باید فلان دختر را بگیری و ... یا مثلا پدر شما بگوید نه، و هر چه مشاوره، صحبت، واسط و ... نظر ایشان عوض نشد، بعد تکلیف چیست؟ ثانیا، به همین میزان بسنده نخواهد شد و درخواست های ارتباط های بعدی و احتمالا پنهانی، حتما مطرح خواهد شد، مثلا حالا شماره هم رو داشته باشید، حالا چند تا سوال دارن، حالا یه عکسی داشته باشم ازتون دلم خوش باشه و... و در این وسط آن کسی که بیشتر از همه ضرر خواهد کرد، شمایید. باید بدانند که خط قرمز شما، خانواده است. پس بهترین و عاقلانه ترین پاسخ این است که با مهربانی اما قاطع، به عمه بزرگوار خود بفرمائید که من فرزند پدر و مادرم هستم و برای خودم شخصیت قائلم که هر کسی به خودش اجازه ندهد که با پیک و پیام دوستت دارم برایم بفرستد، و لطفا اگر ایشان تصمیم بر ازدواج دارند با خانواده خودشون تشریف بیارن ، تا بعد من راجع به شرایط مالی، اخلاقی، اعتقادی، سیاسی، جسمی روانی، عاطفی،و .... ایشان به جمع بندی برسم و پاسخم رو اعلام کنم. و از طرف دیگر اگر شرایط ازدواج در فرهنگ و خانواده شما در سنین پایین مهیا می باشد، بهتر است خودتان را در این زمینه با مطالعه و دوره های مفید به روز و آگاهی خودتون رو بالا ببرید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من خیلی به کمکتون احتیاج دارم من توعقدم به خاطر شرایطی که داشتیم عقدمون طولانی شد شوهرم بعضی وقتها اینقدر خوبه وباخودمو خانوادم رفتارخوبی داره که خودم فکرمیکنم خوشبخت ترین زن دنیام اما این خوشبختی زیاد دوام نمیاره وازاین روبه اون رو میشه بداخلاق وغیرقابل تحمل میشه وازمنو خانوادم دوری میکنه اغلب هم وقتی قراره یه اتفاق خوب برامون پیش بیاد اینطوری میشه جوری که خودم فکرمیکنم کسی چیزی بهش گفته بعضی وقتهافکرمیکنم خانواده اش بهش یه چیزی گفتن حالااگه اونا میگن من باید ازکجابفهمم؟؟؟ایشون منو داخل خانوادش زیادنمیبره من دوست دارم برم اما ایشون دوست ندارن زیاد بریم اونجا وقتی مشکلی نباشه همیشه خونه خودمونه شاید گاهی وقتها منو ببره که به خانوادش سر بزنیم وزودبرگردیم بعضی وقتهام خودش تنهامیره اونجا طوری میشه که خانوادم میفهمن واونام شروع میکنن غصه خوردن واین منو خیلی اذیت میکنه چون من تک دخترم وخانوادم رومن حساسن مخصوصا یکی از داداشام که شدیدا رو من حساس شده ازاول پدرم مخالف ازدواج من بودن اما به نظرمن احترام گذاشتن و قبول کرد اینجورمواقع به خاطرانتخاب اشتباهم خیلی شرمنده میشم که بخاطرمن باید سلام نکردنای یکی دیگه رو یااخم وقیافه گرفتن یکی دیگه روتحمل کنن دلم براشون میسوزه بعضی وقتها میشینن ودرموردش باهمدیگه حرف میزنن که یه همچین آدم بدجوری توزندگیمون ندیدیم چون که شوهرمن وقتی عصبانی باشه به هیچی فکرنمیکنه دوست داره عصبانیتشو به همه بفهمونه براش هم هیچ چیز مهم نیس غیرقابل کنترل میشه وبه حرف هیچکس هم گوش نمیکنه ایشون خودشو ازهمه کس وهمه چیز فهمیده ترمیدونه حاضرهم نمیشه کلاس های شماروگوش کنه من خودم هنرزن بودن رو گوش دادم هنرمرد بودن روهم گرفتم ولی ایشون حاضرنشدکه گوش کنه دیگه امیدی به این زندگی ندارم الانم که یک ماه دیگه عروسیمونه اصلا خوشحال نیستم فکرمیکنم آخرم زندگیمون به هم میخوره اگه بریم سرخونه زندگیمون بازم به رفتاراش ادامه بده چی؟؟؟؟ حتی دلم نمیخواد ازش بچه داربشم بااینکه عاشق بچه ام چون که نمیخوام آرامش رو ازیکی دیگه سلب کنم دوست نداشتم جدابشم چون ازحرف مردم میترسم اما حالامیگم منکه هرکاری کردم اخلاقش خوب بشه ولی نشد حداقل اگه جدابشم پدرومادرم دیگه رنج اینو نمیخورن که من دارم توزندگیم اذیت میشم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز در مورد مسئله شما باید بررسی شود که پروسه خواستگاری شما به چه نحو پیش رفته است؟ آیا تحقیقات کامل و کافی نسبت به ایشان در زمان خواستگاری داشته اید؟ ریشه ها و دلایل عصبانیت و همچنین سبک تربیتی ایشان باید بررسی شود و همچنین نقش شما در این شرایط به چه میزان هست؟ رفتارهای اقتدار شکن و یا اهل بحث و مجادله زمینه عصبی شدن مرد می‌شود در هر صورت باید بررسی دقیق صورت گیرد تا همه ابعاد سنجیده شود. شروع زندگی مشترک باید همراه با محبت و علاقه و احترام باشد این عدم شوق و دلسردی برای شروع زندگی مشترک به صلاح نیست. پیشنهاد میکنم در اولین فرصت با یک مشاور امین ترجیحا به صورت حضوری ارتباط بگیرید و همسر محترم را هم متقاعد کنید که حضور پیدا کنند تا راهکار لازم خدمت شما ارائه شود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم 🌸 خداقوت بنده خانمی سی ساله هستم حدود ده سال هست که زندگی مشترک دارم برخلاف خودم که بسیار آرام هستم همسرم فوق العاده عصبی هستند متاسفانه.. اما به لطف خدا کنار آمدم. جدیدا متوجه شدم که در لحظات عصبانیت اگر از من عذر خواهی بشنوند به طرز عجیبی آرام میشوند حتی اگر موضوع کاملا بی ربط به من باشد.. یعنی در هر مسأله ای، به هر صورتی بنده را مقصر می‌دانند و امتحان کردم که در موضوع کاملا کاملا بی ربط عذرخواهی من آب روی آتش هست اما بنده متاسفانه عزت نفسم اجازه اینکه بی دلیل از کسی عذرخواهی کنم نمی‌دهد.. البته که برای رضای خدا بارها و بارها انجام دادم. به طور مثال حتی در بدترین تصادفات رانندگی با یک عذرخواهی ساده از طرف مقابل کاملا نرم و خوشرو می شوند.. در حقیقت برای رسیدن به آرامش، محتاج عذرخواهی دیگرانند. و در ۹۰ درصد موارد خود را مقصر نمی‌دانند. نگاه بدبینانه و سوء ظن به اطرافیان، خودبرتر بینی ایشان واقعا انگیزه من را برای ادامه زندگی کم کرده اصلا همراه ایشان احساس نزدیکی و آرامش ندارم.. و زندگی همراه با تشنج و دعوا رو تجربه میکنم متاسفانه دو فرزند ۸ و ۵ ساله ام نیز از لحاظ رفتاری و تندخویی به پدرشان شبیه شده اند و این موضوع انگیزه مرا برای آوردن فرزند بیشتر کم کرده است.. علاوه بر اینکه در روز چند دفعه در برابر تندی ها و نگاه‌های خشم آلود پدرشان هم قرار میگیرند.. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️ابتدا توجه شما را به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) جلب میکنم که می‌فرمایند : "چند دسته از زنان امت من هستند که عذاب قبر ندارند و روز قیامت با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور می شوند و یک دسته از آن زنان کسانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر می کنند." با توجه به این روایت زیبا بدانید که صبر شما و تلاش شما بر حفظ آرامش خانواده به درگاه الهی دیده می‌شود و ان شاء الله نتیجه صبر خود را در دنیا و آخرت خواهید دید. ♻️آنچه که لازم است توجه کنید این است که شما در این مدت آیا صرفا صبوری کرده اید یا در عین حال تلاش برای کمک به شرایط همسرتان هم داشته اید در واقع آیا صبر فعال را پیشه کردید یا صبری منفعل؟ چقدر مهارت های زندگی را آموخته اید و در ارتباط با همسر محترم به کار برده اید؟ تا چه حد با جنس مرد و روحیات اقتدار طلبانه آنها آشنایی دارید؟ چرا که مردان ذاتا ریاست طلب هستند و خواهان تایید و احترام اند. زن اگر به معنی واقعی بتواند مهارت هنر زن بودن را در خود پیاده کند به مرور می‌تواند بر مرد خود اثرگذار باشد. با توجه به جذابیت های زنانگی و همچنین آرامشی که خدا در زن قرار داده می‌تواند تاثیر بسیاری در اخلاق و رفتار همسر داشته باشد. ✨سعی کنید معنویت را در خانه پرررنگ کنید خودتان پایبند به اعتقادات و فردی مثبت نگر و با انگیزه باشید. و با مهارت کلامی که پیدا می‌کنید با لحنی مهربان و با محبت همسرتان را به آرامش دعوت کنید. هم از طریق صحبت کردن و هم نامه با ادبیاتی زیبا و مهربان خواسته تان را مطرح کنید. و به مرور زمان بدهید که اخلاق حسنه و شایسته در ایشان پررنگ شود. ✨جایگاه پدر را در نگاه فرزندان تقویت کنید با مدیریت خوب شما از فضای تنش و ناآرامی در منزل جلوگیری کنید و هر رفتاری که منجر به تحریک و بداخلاقی همسرتان می‌شود دوری کنید. ✨در صورت همراهی ایشان هم یک اصلاح مزاج داشته باشند. و ترجیحا با مشاوری امین هم ارتباط بگیرند. 🦋 پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنید که قطعا موارد مطرح شده بسیار برای شما کاربردی خواهد بود. نگاه مهربان پروردگار همراه همه لحظه هایتان🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام همسرم با برادرهایشان کشاورزند و در زمین پدری برای پدرشوهرم کار میکردند. ما ۵ سال نامزد ماندیم چون خواهرشوهرمم نامزد بود و همسرم بخاطر تامین جهیزیه ایشان و خرج زندگی برادر متاهلش هیچ پولی از مجموعه برای خودش برنمیداشت و میگفت آنها واجب ترند.همان موقع شروع به ساختمان سازی کردند و هر واحد را به نام یک پسر زدند یه واحد هم برای پدرشوهر و یک واحد برای مادرشوهرم ماند.به همه میگفتیم داریم خونه میسازیم که بریم خونه خودمون.خانه ساخته شد ولی به دلیل قرض های بسیار همه را اجاره دادند.سال بعد با فشار خانواده ی من برای ازدواج واحدها را گذاشتند برای فروش که از شانس ما واحدی که بنام همسرم بود فروش رفت.با پولش قرض ها را دادند و عروسی که چه عرض کنم یه مهمانی گرفتند و ما در واحدی که به نام مادرشوهرم هست زندگی مونو شروع کردیم همان موقع مادرشوهرم گفت خونه برای شماست قسط هاشو بدید ،ما هم‌ چون مادرش بود نخواستیم که سند بزند. حالا چندین بار مستقیم وغیر مستقیم پدرشوهرم بهم گفته شما خونه ندارید خونه تونو فروختید و عروسی کردید. من هر بار نشنیده گرفتم و سکوت کردم. اخیرا مستقیم به بستگان من این حرف رو زدند که من رو عصبانی کرده هر چه به همسرم میگم تکلیف خونه رو مشخص کن گوش نمیده و میگه اینجا برای ماست و کسی نمیتونه بیرون مون کنه من خیلی فکر و خیال دارم و از این بابت ناراحتم چون میدونم جاش بیافته همسرم خونه رو تحویل میده و منو میبره مستاجر نشینی. تصمیم دارم مستقیم یا از طریق خواهرشوهرم قضیه رو با خانواده ش مطرح کنم. چی بگم بهشون؟ ناگفته نماند چون زمین خرج چند خانواده رو نمیداد از وقتی ازدواج کردیم همسر من از آنها جدا شد و جدا کار میکند. همسرم حدود ۲۰ سال سر زمین پدرشوهرم کار کرد اما آنها خیلی قدرنشناس اند و خانه ای که تنها سرمایه مالی زندگی مون هست را هم دارن از ما میگیرن. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز ♻️دوران عقد اگر چه که فرصت خوبی برای شناخت بیشتر طرفین و همچنین آمادگی جهت شروع زندگی هست اما طولانی شدن این دوران هم به صلاح نیست و منجر به برخی اختلاف نظر ها و توقعات می‌شود. بهتر بود همان زمان با ساده گرفتن و اجاره یک مکان ولو کوچک زودتر عروسی می‌کردید. و در عین حال برای ساختن خانه هم تلاش می‌کردید. ♻️به هر حال گذشته و دیگر پرداختن به گذشته منطقی نیست و بهتر است الان که در این شرایط قرار گرفته اید آرامش خود را حفظ کنید و حساسیت خود را نسبت به مسائل اقتصادی کم کنید. البته نگرانی شما قابل درک هست اما در این شرایط صحبت و گلایه مستقیم شما ممکن است سبب سوتفاهم و دلخوری شود و روابط خانوادگی شما را مختل کند. و بهتر است به صورت غیر مستقیم از طریق خواهر شوهر و یا فردی که کلامش بر خانواده همسرتان اثرگذار هست و شاهد تلاش و زحمت همسر شما بوده صحبت کند و آنها را متقاعد کند. در واقع واحد ساختمان هم به اسم مادرشوهر تان هست و شاید ایشان تصمیم به پس گرفتن خانه نداشته باشد و شرایط شما را درک کند. پس بهتر است در نهایت احترام و محبت برخورد کنید. خدا رو شکر که همسرتان به لحاظ کاری مستقل از خانواده شدند. و همین امر به مرور خیلی تنش ها را از زندگی شما کم می‌کند. ان شاء الله با همدلی و همراهی شما مهارت های مدیریت اقتصادی را فرا بگیرید و روز به روز زندگیتان پربرکت و پررونق باشد. 🦋مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید تا کیفیت روابطتان را بهبود ببخشید. و اثرگذاری لازم را بر ایشان پیدا کنید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم وقت شما بخیر. ممنونم از پاسخگویی شما من معلم هستم. همسرم شغل آزاد دارن. دو سال هست که ازدواج کردیم. من ۲۳ و همسرم ۲۵ ساله هستن. اول که ازدواج کردیم، همسرم شغل نداشتن و محصل بودن و مبلغ کمی بورسیه‌ی تحصیلی داشتن. من کارت حقوقی خودمو به ایشون دادم که برای زندگی خرج کنن. ایشون اولش از قبول کردنش امتناع میکردن ولی من گفتم چون قراره برای زندگیمون خرج بشه، فرقی نداره دست کی باشه. ولی ایشون نتونستن خوب مدیریت کنن و بدون مشورت و فکر عاقلانه، وام‌های متعدد گرفتن تا باهاش کار کنن. من و پدرشون، ضمانتشونو کردیم برای وام‌ها. قبلا چندین بار توی مسائل اقتصادی و... بهشون مشورت داده بودم و خودشون دیده بودن هرجا به حرف من گوش کرده، سود کرده و بالعکس. ولی درمورد وام گرفتن‌ها به حرفم گوش نکردن. الان یه عالمه ضرر کردن و هرماه دارن کلی قسط وامهایی رو میدن که به هیچ درد زندگیمون نخوردن. از نظر عصبی هم بهم ریخته شدن و توی خودشون میرن و فکر خیال و... دارن. حالا دوباره رفتن از آموزش و پرورش برگه‌ی درخواست وام پنجاه ملیونی کردن و مدام به من اصرار میکنن که امضا کن، میخوام باهاش کار کنم و ضررهامو جبران کنم. هرچی بهشون میگم این کار اشتباهه، مطمئنم ضرر میکنی، دلیل و منطق میارم، فایده نداره. گفتم من امضا نمیکنم. واقعا نمیدونم چیکار کنم با این همه اصرارشون. فک میکنم هربار که میگم نه، غرورش میشکنه. بعضی وقتا که ناراحته، میگم چرا توی خودتی، میگن اگر بذاری وام بگیرم، خوب میشم! الان بیشتر درامدهامون برای قسط‌ و پولایی که وام گرفتیم میره. میترسم قبول کنم و دیگه چیزی برامون نمونه که زندگیمونو بچرخونیم.. من خودم در دوران شیردهی هستم و طاقت این همه استرس رو ندارم... ممنون میشم اگه منو راهنمایی کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️در رابطه با مسئله شما با توجه به اینکه ابتدای زندگی مشترک هستید و به هرحال زندگی هم بالا و پایین بسیار دارد باید صبور باشید و در آرامش مدیریت بهتری بر شرایط پیدا کنید. حُسن نیت شما در رابطه با دادن کارت حقوقی به همسر قابل تحسین هست اما از یک طرف هم باید حساب شده باشد و اگر مرد از بابت تامین مخارج خیالش راحت شود چه بسا به مرور از بار مسئولیت زندگی شانه خالی کند. و یا مرتب دنبال ریسک های مختلف باشد. شما به عنوان همسر و شریک زندگی میتوانید خیلی اثرگذار باشید. بنای شما سرزنش و حرف گذشته نباشد. سعی کنید با کلامتان تایید کنید و و ایشان را به سرکار رفتن تشویق کنید. و اگر بناست برای وام اقدام کنید نیاز هست با هم هماهنگ باشید که برای چه کاری این مبلغ میخواهد هزینه شود و هر دو طرف در اقدامی که می‌خواهید بکنید سهیم باشید و با همفکری و مشورت با یک مشاور اقتصادی پیش بروید. دریافت مشاوره از فردی که با تجربه هست و در زمینه مسائل اقتصادی آگاهی کافی دارد بسیار می‌تواند کمک کند. ♻️سعی کنید فضای منزل را از بحث و مجادله دور کنید. و گفتگوی کلامی شما با لحن مهربان و در آرامش باشد. ان شاءالله به مرور زمان با تلاش و پشتکار همه ی این مسائل اقتصادی جبران می‌شود و این اتفاقات تجربه ای برای ایشان باشد. ♻️پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید و تا میتوانید در زندگی مشترک مهارت آموزی کنید. و بدانید در طول زندگی سختی‌های زیادی ممکن است مواجه شوید. مبادا با استرس و اضطراب هم صدمه روحی و جسمی به خود بزنید و هم آرامش زندگی را برهم بزنید. در همه حال توکل بخدا داشته باشید و اطمینان کنید. و با پشتکار و تلاش و همراهی همسر از بحران های زندگی گذر کنید. انشالله موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام.ببخشید من ۱۹ سالمه و خیلی توی یه سری چیزا شک میکنم. مثل رکعات نماز، سجده، اینکه زمان وضو دوبار دست و صورتمو شستم یا یک بار.یا اینکه قسمتی از بدنم نجس شده، آیا مثلا این دستم هم نجس شده یا نه. یا مشاور تلفنی صحبت کردم، گفتن که معمولا حضوری باید برای وسواس رفت اما چون وسواسم شدید نیست، طی چند هفته، ۱ماه برطرف میشه. میخواستم بدونم که من باید این مسئله رو به خواستگارام بگم یا نه؟ و اگر باید بگم، چه زمانی بگم؟ و اینکه برای رفع وسواسم چیکار کنم؟بعضی وقتا مثلا روی یک رکعت خیلی احتمال میدم ولی خب براساس احکام باید حساب کنم که رکعتxهستم. اینجور مواقع چیکار کنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️احسنت به شما که از هم اکنون دغدغه رفع وسواس و شک خود را دارید و پیگیر راهکار هستید. چرا که مسئله شک و وسواس هر چه زودتر اقدام شود بهتر نتیجه خواهید گرفت و اگر به دنبال راهکار نباشید و زیاد به این مسئله توجه نکنید ریشه می زند و درمان آن هم به مراتب سخت تر می شود و باید زمان بیشتری صرف کنید و متاسفانه انتهای آن هم افکاری چون خودکشی و افسردگی می‌شود. در واقع پرداختن به این مسئله به نوعی همراهی با شیطان است چون آدمی را از توجه به اصل باز می‌دارد و دچار فرعیات و ظواهر می‌کند. مثل نماز خواندن که اصل آن باطن نماز است و باید خالصانه و عمیق درک شود اما اینقدر با شک و وسواس به شکل و ظاهر وضو و نماز توجه می شود که در واقع از حضور قلب واقعی نماز غافل می‌شویم. و شیطان هم به دنبال همین امر هست. پس باید هوشیار بود و سنجیده رفتار کرد و از اعتنای زیادی به این مسائل پرهیز نمود. در کل به فردی که زیاد دچار شک می‌شود تعبیر کثیرالشک می‌شود و نباید به شک خود اعتنا کند. در حالت طبیعی اگر فردی معمولی شک کند باید به شک خود اعتنا کند اما فردی که زیاد دچار شک می‌شود برا رهایی از این عمل وسوسه انگیز باید دوری کند. ✨پس مهمترین راهکار درمان وسواس و شک همان بی اعتنایی کردن است تا به مرور این حالت از انسان دور شود و به حالت معمول رفتار شود. ✨توجه به روایات و تفکر در آن نیز بسیار مهم است و در این زمینه دستوراتی نیز وارد شده که پیشنهاد میکنم قرائت کنید. ▫️مردی خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول اللّه به شما از بلای وسوسه که در نماز بدان گرفتار گشته ام شکایت می کنم تا آنجاست که بیشتر اوقات نمی فهمم چند رکعت خوانده ام، زیاد خوانده ام یا کم. حضرت فرمود: هر گاه خواستی وارد نماز شوی بگو: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَکلْتُ عَلَی اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»؛ «از خداوند و از نام او یاری می جویم، و به خداوند توکل می کنم و پناه می برم به خدایی که شنوا و دانا است از شرّ شیطان (رانده شده درگاه الهی) پس (چون این کلمات را بگویی) شیطان را می کشی و زجرش می کنی و از خود میرانی». ▫️در روایت دیگری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای در امان ماندن از وسواس به حضرت علی علیه السلام خواندن این آیات را توصیه فرمودند: «إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَینَک وَ بَینَ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً وَ جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکنَّةً أَنْ یفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَکرْتَ رَبَّک فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلی أَدْبارِهِمْ نُفُوراً»(سوره اسرا) ✨ به لحاظ معنوی خودتان رو تقویت کنید. ✨حضور یک دوست خوب و با تقوا که رفتار متعادل داشته باشد هم بسیار برای شما اثرگذار خواهد بود. ♻️در رابطه با اینکه آیا این مسئله را به خواستگارها بگویید یا نه؛ لزومی ندارد که شما با همه ی خواستگاران در میان بگذارید. به هر حال ممکن است بعد از بررسی در زمینه های دیگر با خواستگاری به توافق نرسیدید نیاز نیست این مسئله سر زبان بیفتد. اما اگر با خواستگاری بعد از تحقیقات اولیه کفویت لازم را داشتید و جلسه اول خواستگاری هم صحبت کردید و اشتراک و توافق لازم را یافتید میتوانید در جلسه دوم عنوان و تاکید کنید در حال پیگیری درمان هستید و مسئله پررنگی نیست. در کل هر گونه بیماری اگر همان لحظه اول عنوان شود چه بسا شما شایستگی های بسیاری داشته باشید اما فرد مقابل قبل از آشنایی و تصمیم منطقی؛ عجولانه تصمیم بگیرد. اما زمانی که با روحیات شما بیشتر آشنا شود تصمیم بهتر و منطقی خواهد گرفت. حتما قبل از ازدواج پیگیر درمان شک و وسواس خود باشید و کوتاهی نکنید. تا ان شاء الله از ابعاد مخرب و آسیب های آن در زندگی مشترک رهایی یابید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه صوتی انتخاب صحیح همسر از استاد پور احمد را تهیه و گوش کنید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
🔴سلام من یه دختر ۷ ساله دارم که خیلی کنجکاو هستش ودو سال که من و همسرم در یک بستر نمیخوایم و احساس میکنم که هردو دل سردیم چه کار کنیم که این مشکل بر طرف بشه مشکل من هم دخترم هست که حس میکنم دوست نداره که من و باباش کنار هم بخوابیم دخترم همیشه کنار خودم میخوابه و هر کاری میکنم که از من دوربخوابه یعنی تو اتاق ولی بازم پیشم میاد وخیلی هم کنجکاو واز من می پرسه که چرا پیش بابام میخوابی بخاطر همین شوهرم دو سال که از من دور میخوابه وحس میکنم که خیلی سرد شده نسبت به گذشته ها ومن هم هرچقدر بهش توجه میکنم انگار براش مهم نیست و خودم حس میکنم که به من بی توجهی میکنه حسمو بهش میگم ولی فایده ای نداره که خیلی رفتارها وبی توجهی هاش منو آزار میده و درضمن خودم هم مدتی هست که سرد شدم خواهش میکنم در مورد هر سه نفرمان راهنمایی کنید 🔴سلام من چند ماه هست نامزد کردم شوهرم خیلی حساس هست خیلی هم دل نازک سریع ناراحت میشه حتی سر اتفاقای کوچیک توقع هاش خیلی نسبت ب من زیاده دوست داره از طرف من خیلی بهش توجه بشه ولی منم تو توجه کردن دوست دارم اون به منم توجه کنه تا من ب اون هر دومون همیشه منتظریم ک اون یکی اول قدم ورداره واسه همین همیشه ب مشکل میخوریم لطفا راهنمایی کنید🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️در رابطه با مسئله شما در بحث جداخوابی دختر 7 ساله تان نیاز به بررسی بیشتر هست که چه راهکاری در این زمینه به کار بردید. آیا در وقت مناسب اقدام به جدا کردن محل خواب کودکتان داشته اید یا خیر؟ بهترین سن جدا کردن اتاق خواب کودک سن دو سالگی هست و بهتر است از قبل مقدمات جداخوابی فراهم گردد. و در این زمینه صبوری کرد چون برخی کودکان تا به این رویه عادت کنند ممکن است چند ماه هم طول بکشد. این احتمال می‌رود که طبق روش صحیح پیش نرفته اید. و علت دیگر وابستگی دو طرفه شماست که آن هم به دلیل تک فرزند بودن کودک شماست. حضور فرزند دوم خیلی کمک کننده هست و بهتر بود زودتر اقدام میشد اگر برای شما امکان پذیر هست در این زمینه اقدام داشته‌ باشید. پیشنهاد میکنم مجموعه تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی را از کانال تهیه و گوش کنید. نکات تربیتی مطرح شده برای شما بسیار مفید خواهد بود. ♻️در رابطه با دلسردی پیش آمده بین شما و همسرتان نیز تلاش کنید کسب مهارت کنید و با رفتار با مهارت عشق و علاقه بینتان را پویا و سرزنده نگه دارید. لازم هست مهارت کلامی خود را تقویت کنید. و به بهترین نحو پاسخگوی نیاز عاطفی و جنسی همسر خود باشید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه "هنر زن بودن" و مجموعه "طلاق عاطفی و راهکار برون رفت از آن" را از کانال تهیه و گوش کنید. نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید و با به کار بردن مهارت های مطرح شده به مرور زمان ان شاء الله بتوانید گرما و محبت و صمیمیت را بر روابط خود حاکم کنید. 👌در صورت امکان با یک مشاور امین به صورت حضوری و یا تلفنی ارتباط بگیرید. ♻️در رابطه با بخش دوم سوال که فرمودن دوران نامزدی هستند به هر حال ابتدای آشنایی هستند و نسبت به اخلاقیات یکدیگر شناخت دقیق ندارند. باید صبور و با گذشت باشند و در جهت یادگیری مهارت های زندگی برآیند. سطح توقعات و انتظارات را کم کنند. و اساس رابطه را بر محور محبت و احترام قرار دهند. در زندگی زناشویی من و تویی وجود ندارد. باید همدلی و همراهی لازم و درک متقابل نسبت به هم داشته باشند. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنند. و جهت بررسی بهتر و دادن راهکار قطعی نیز با یک مشاور امین به صورت تلفنی و یا حضوری ارتباط بگیرند. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
به اطلاع شما سروران عزیز و اعضای محترم کانال تربیتی همسران خوب میرساند: عزیزانی که قصد دارند کل ١٣ مجموعه آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی را خریداری نمایند، مشمول بهره مندی از خواهند بود. 👇 💓 هیچ عجله ای برای واریز هزینه ثبت نام کلاسها وجود ندارد.☺️ 💓 شما می‌توانید قبل از پرداخت هزینه مربوطه، وارد کلاسها شوید و از مطالب آن استفاده نمایید و ان شاءالله هر وقت امکانش رو داشتید هزینه مربوطه را واریز کنید و اطلاع دهید.☺️ 💚 جهت دریافت و دانلود مجموعه های آموزشی و مهارتی استاد پوراحمدخمینی، وارد لینک زیر شوید 👇 @hamsaranclass @hamsaranclass 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام، پسر/۱۷ساله ۱.متاسفانه از سن۶سالگی همه چی رو فهمیدم و کار حرام انجام میدام تا اینکه ۳سال پیش تصمیم به ترک گرفتم و رفته رفته ترک کردم تا الان که شکر خدا بیشتر از یکساله پاکم. متاسفانه ۵ماهه گوشی شخصی دارم دوهفته پیش که کرونا داشتم و قرنطینه بودم از طریق یه پیام رسانی مطالب محرک میدیدم و گناه میکردم بعد اونو حذف کردم، و توبه کردم بجاش گوشی بازی میکردم تا وقتم پر بشه و ذهنم از ایجور چیزا دور بشه، ولی دیدم معتاد بازی شدم! بعد قرنطینه بازی رو حذف کردم، و فقط ایتا دارم اما بازم وقتی از سر کار میام بیشتر وقتم تو ایتا میگذرونم و نمیتونم برم سمت درس(هیچ انگیزه ای برای تحصیل ندارم، رشتم تجربیه و سال۱۱ تموم شده) بعضی وقتا موقتا معنوی میشم، با توبه و عهد بستن ولی باز دوباره مثل اول میشم... دیگه خسته شدم از این همه نماز بدون لذت، خجالت میکشم توبه کنم و هیچ انگیزه ای برای توبه ندارم متاسفانه قبح بعضی گناها برام شکسته... نمیدونم چرا اینجوری شدم حتی تو درسام هم خیییلی افت کردم. نمیدونم چیکار کردم، ولی خودم فکر میکنم بخاطر اعتیاد به گوشی و تلف کردن وقته، اینم بگم که من بعد از آخرین باری که تصاویر مستهجن دیدم، کنترل شدید تری روی نگاهم گذاشتم و با اینکه با خانمای بی حجاب زیادی مواجه میشم خودم رو حفظ میکنم. ۲.چجوری توبه کنم و عهد ببندم و پایبند باشم؟ ۳.چجوری به خودشناسی برسم؟ ۴.وقتی یه کاری رو در حضور کسی انجام میدم که خودش متخصص اون کاره یا خیلی دقت میکنه استرس میگیرم و کارو خراب میکنم، مگه اینکه اون طرف هیچی ندونه ومن متخصص کامل باشم. چجوری درستش کنم؟ ۶.به خاطر گناهی که سال ها درگیرش بودم مطمئنم الان مشکلاتی دارم. چیکار کنم که خوب بشم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما نوجوان بزرگوار خدا را هزاران مرتبه شکر که به شما توفیق توبه داده شده و توانستید با تقویت اراده خود، از بسیاری از موارد نجات پیدا کنید، به چند نکته در این باره توجه داشته باشید، قطعا یکی از راه های دور ماندن از آسیب های این چنینی، بستن مسیر های ورود اطلاعات، تصوایر، فیلم ها و ... محرک هست،هر چه فرد خود را بیشتر در معرض این مسائل قرار بدهد، فشار بیشتری هم به لحاظ جسمی و هم روانی پیدا میکند و در آن لحظه لذت کوتاهی میبرد اما تا مدتی درگیر پیامد های منفی آن هست، که خودتان به خوبی متوجه این مسئله شدید و رعایت میکنید، نکته دوم داشتن فعالیت ها و مشغولیت های کافی جسمی و فکری است، به حدی که باعث بشود شما خسته به خواب بروید و وقت بیکاری زیادی در طول روز نداشته باشید، خیلی خوب هست که سرکار میروید، حتما در طول روز باید ورزش یا پیاده روی و ... داشته باشید، اگر با وجود فعالیت های حال حاضر شما، هنوز هم وقت بیکاری نسبتا زیادی دارید، باید با کار های مفید زمان خودتون را پر کنید، در بحث دوست یابی دقت فراوانی به خرج بدهید، دوست خوب خیلی به شما در زمینه های متعدد کمک میکند، سعی کنید در محیط های اجتماعی سالم و مومن، رفت و آمد خودتون را بیشتر کنید، افراد حدود همسن خودتون را زیر نظر بگیرید،با فرد یا افرادی که حقیقتا سالم و مومن هستند دوست شوید و خودتون را به این جور افراد نزدیک کنید. در مورد درس خواندن هم دوستان هم رده و همراه خیلی میتوانند به شما کمک کنند، اینکه با هم قرار بگذارید درس خواندن را شروع کنید یا از یک مشاوره تحصیلی کمک بگیرید، و به طور کلی این رو در نظر داشته باشید برای شروع یک کار و انجام دادن آن الزاما نیازی به داشتن انگیزه قوی نیست، آن قدر که اراده قوی و داشتن نظم و برنامه ریزی به افراد کمک میکند، داشتن انگیزه خیلی موثر نیست چرا که انگیزه تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد، و خیلی شکننده و آسیب پدیر،این نظم و اراده هست که ما را در زندگی جلو میبره، اگر بخواهیم منتظر انگیزه بشینیم، باید تا آخر عمر خیلی از کار های ضروری را معطل بگذاریم و انجام ندهیم. خیلی از اوقات اگر کار رو با توکل به خدا و برنامه ریزی شروع کنید و پیش بروید پس از مدتی با تحقق برنامه و موفقیت های اولیه که به دست می آید انگیزه خودش ایجاد میشه و رشد میکنه، یعنی منتظر نمونید تا انگیزه باشه و کاری را انجام دهید، کار را شروع کنید تا انگیزه ایجاد بشه. نکته سوم در ارتباط با این هست که فقط برخورد سلبی و اینکه با مسائل تحریک آمیز برخورد نداشته باشید کفیایت نمیکنه،بخش دیگر قضیه که اتفاقا، خویشتن داری را برای شما آسان تر میکند، بخش ایجابی هست این که ذهن شما آن قدر با مسائل مفید و ضروری برای رشد و سعادت شما درگیر بشود که فرصت چندانی برای پرداختن به مسائل منفی وجود نداشته باشد، که بحث خودشناسی، و تعیین اهداف آینده این جا اهمیت پیدا میکند، در این رابطه خوندن چندین کتاب و پیگیری مطالب را اکیدا توصیه میکنم: ادامه...