eitaa logo
مشاوره|محسن پوراحمدخمینی
32.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
59 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام، پسر/۱۷ساله ۱.متاسفانه از سن۶سالگی همه چی رو فهمیدم و کار حرام انجام میدام تا اینکه ۳سال پیش تصمیم به ترک گرفتم و رفته رفته ترک کردم تا الان که شکر خدا بیشتر از یکساله پاکم. متاسفانه ۵ماهه گوشی شخصی دارم دوهفته پیش که کرونا داشتم و قرنطینه بودم از طریق یه پیام رسانی مطالب محرک میدیدم و گناه میکردم بعد اونو حذف کردم، و توبه کردم بجاش گوشی بازی میکردم تا وقتم پر بشه و ذهنم از ایجور چیزا دور بشه، ولی دیدم معتاد بازی شدم! بعد قرنطینه بازی رو حذف کردم، و فقط ایتا دارم اما بازم وقتی از سر کار میام بیشتر وقتم تو ایتا میگذرونم و نمیتونم برم سمت درس(هیچ انگیزه ای برای تحصیل ندارم، رشتم تجربیه و سال۱۱ تموم شده) بعضی وقتا موقتا معنوی میشم، با توبه و عهد بستن ولی باز دوباره مثل اول میشم... دیگه خسته شدم از این همه نماز بدون لذت، خجالت میکشم توبه کنم و هیچ انگیزه ای برای توبه ندارم متاسفانه قبح بعضی گناها برام شکسته... نمیدونم چرا اینجوری شدم حتی تو درسام هم خیییلی افت کردم. نمیدونم چیکار کردم، ولی خودم فکر میکنم بخاطر اعتیاد به گوشی و تلف کردن وقته، اینم بگم که من بعد از آخرین باری که تصاویر مستهجن دیدم، کنترل شدید تری روی نگاهم گذاشتم و با اینکه با خانمای بی حجاب زیادی مواجه میشم خودم رو حفظ میکنم. ۲.چجوری توبه کنم و عهد ببندم و پایبند باشم؟ ۳.چجوری به خودشناسی برسم؟ ۴.وقتی یه کاری رو در حضور کسی انجام میدم که خودش متخصص اون کاره یا خیلی دقت میکنه استرس میگیرم و کارو خراب میکنم، مگه اینکه اون طرف هیچی ندونه ومن متخصص کامل باشم. چجوری درستش کنم؟ ۶.به خاطر گناهی که سال ها درگیرش بودم مطمئنم الان مشکلاتی دارم. چیکار کنم که خوب بشم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما نوجوان بزرگوار خدا را هزاران مرتبه شکر که به شما توفیق توبه داده شده و توانستید با تقویت اراده خود، از بسیاری از موارد نجات پیدا کنید، به چند نکته در این باره توجه داشته باشید، قطعا یکی از راه های دور ماندن از آسیب های این چنینی، بستن مسیر های ورود اطلاعات، تصوایر، فیلم ها و ... محرک هست،هر چه فرد خود را بیشتر در معرض این مسائل قرار بدهد، فشار بیشتری هم به لحاظ جسمی و هم روانی پیدا میکند و در آن لحظه لذت کوتاهی میبرد اما تا مدتی درگیر پیامد های منفی آن هست، که خودتان به خوبی متوجه این مسئله شدید و رعایت میکنید، نکته دوم داشتن فعالیت ها و مشغولیت های کافی جسمی و فکری است، به حدی که باعث بشود شما خسته به خواب بروید و وقت بیکاری زیادی در طول روز نداشته باشید، خیلی خوب هست که سرکار میروید، حتما در طول روز باید ورزش یا پیاده روی و ... داشته باشید، اگر با وجود فعالیت های حال حاضر شما، هنوز هم وقت بیکاری نسبتا زیادی دارید، باید با کار های مفید زمان خودتون را پر کنید، در بحث دوست یابی دقت فراوانی به خرج بدهید، دوست خوب خیلی به شما در زمینه های متعدد کمک میکند، سعی کنید در محیط های اجتماعی سالم و مومن، رفت و آمد خودتون را بیشتر کنید، افراد حدود همسن خودتون را زیر نظر بگیرید،با فرد یا افرادی که حقیقتا سالم و مومن هستند دوست شوید و خودتون را به این جور افراد نزدیک کنید. در مورد درس خواندن هم دوستان هم رده و همراه خیلی میتوانند به شما کمک کنند، اینکه با هم قرار بگذارید درس خواندن را شروع کنید یا از یک مشاوره تحصیلی کمک بگیرید، و به طور کلی این رو در نظر داشته باشید برای شروع یک کار و انجام دادن آن الزاما نیازی به داشتن انگیزه قوی نیست، آن قدر که اراده قوی و داشتن نظم و برنامه ریزی به افراد کمک میکند، داشتن انگیزه خیلی موثر نیست چرا که انگیزه تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد، و خیلی شکننده و آسیب پدیر،این نظم و اراده هست که ما را در زندگی جلو میبره، اگر بخواهیم منتظر انگیزه بشینیم، باید تا آخر عمر خیلی از کار های ضروری را معطل بگذاریم و انجام ندهیم. خیلی از اوقات اگر کار رو با توکل به خدا و برنامه ریزی شروع کنید و پیش بروید پس از مدتی با تحقق برنامه و موفقیت های اولیه که به دست می آید انگیزه خودش ایجاد میشه و رشد میکنه، یعنی منتظر نمونید تا انگیزه باشه و کاری را انجام دهید، کار را شروع کنید تا انگیزه ایجاد بشه. نکته سوم در ارتباط با این هست که فقط برخورد سلبی و اینکه با مسائل تحریک آمیز برخورد نداشته باشید کفیایت نمیکنه،بخش دیگر قضیه که اتفاقا، خویشتن داری را برای شما آسان تر میکند، بخش ایجابی هست این که ذهن شما آن قدر با مسائل مفید و ضروری برای رشد و سعادت شما درگیر بشود که فرصت چندانی برای پرداختن به مسائل منفی وجود نداشته باشد، که بحث خودشناسی، و تعیین اهداف آینده این جا اهمیت پیدا میکند، در این رابطه خوندن چندین کتاب و پیگیری مطالب را اکیدا توصیه میکنم: ادامه...
ادامه... ۱."جوان و انتخاب های بزرگ" از استاد اصغر طاهرزاده ۲.کتاب های "نامه هایبلوغ" و "حرکت" از علی صفایی حائری(عین-صاد) ۳.کتاب "آرمان آزاد" از حامد مصلحی و محمد مهدی روحانی ۴.گوش دادن مجموعه صوت های "تنها مسیر" از حاج آقا پناهیان نکته ی بسیار مهم دیگر این که ناامیدی، ابزار قدرتمند شیطان هست،وقتی خدا به شما توفیق توبه داده و به لطف خدا آگاهی و بصیرتی پیدا کردید که خیلی از امور را کنار گذاشتید، یعنی قطعا گام های بعدی را هم میتوانید بردارید و خدا همیشه یاور شما در این مسیر هست، دیگر جایی برای ناامیدی و خودتحقیری نیست، نماز تکلیف ما در برابر خالق است،قطعا باید تلاش خودمان را بکنیم که نمازی با حضور قلب باشد و قطعا نماز با حضور قلب لذت بیشتری دارد،اما گاهی انسان از همین طریق امتحان میشه، اگر نماز را تکلیف خودمان در برابر خالق بدونیم،کاری نداریم که خودمان از آن لذت میبریم یا خیر ، البته که سعی میکنیم حضور قلب بیشتری داشته باشیم اما ، به این خاطر از عبادات خودمان ناامید نمیشویم، چرا که این اتفاق دقیقا همان چیزی هست که شیطان میخواهد. صرف اینکه ما تمایلاتی در وجود خود داریم هیچ اشکالی ندارد، این ها طبیعی و خدادادی است و در وجود همه هست،آن چه اهمیت دارد این هست که رفتار نادرستی مبتنی بر این تمایلات انجام ندهیم، بلکه با شیوه های درست آن ها مدیریت کنیم تا در زمان ازدواج بیشترین بهره را از آن ببریم، در مورد برخی اتفاقات زیستی هم که رخ میده بخشی از آن ها طبیعی هست و داشتن برای عذاب وجدان برای آن ها بی مورد و بی جا است،اما مهم این هست که خود انسان به آن دامن نزند و با کنترل ورودی های چشم و گوش و ... خوراک نامناسب برای روح خودش تهیه نکند،وگرنه در حد طبیعی خودش ایرادی ندارد، موارد دیگر مثل خسته کردن جسم در طول روز، نخوردن غذا های تند و محرک، خیلی نرم و راحت نبودن جای خواب، نپوشیدن لباس های تنگ و ... همه موثر هستند، کار هایی مثل روزه گرفتن و ورزش کردن از این جهت که باعث تقویت اراده میشود،خیلی به انسان کمک میکند و خویشتن داری را خیلی راحت تر میکند. در ارتباط با بعضی از مشکلات بعد از ازدواج، نیازی نیست که از الان نگران آن ها باشید، این موارد با رعایت نکات ساده ای که از طرف درمانگر متعهد و متدین ارائه بشود همون اوایل ازدواج قابل درمان هست، کاری که الان باید انجام بدهید سالم گذراندن ادامه مسیر تا یک ازدواج موفق و آگاهانه هست ان شاالله. در رابطه با بحث استرس گرفتن در هنگان انجام برخی از کار ها، توجه داشته باشید در پس برخی از این احساس های منفی و استرس ها،تفکرات غیرمنطقی هستند که ما کمتر به آن توجه میکنیم،مثلا فکر میکنیم از اول باید همه ی کار ها را بی عیب و نقص انجام بدیم یا از ابتدا باید باید خیلی از کار ها را بلد میبودیم، حق نداریم هیچ وقت اشتباه کنیم یا باید همه کار های دنیا را در بالاترین استاندارد خودش انجام دهیم تا افراد با ارزشی باشیم وگرنه از همه بی ارزش تریم و بقیه از ما بهترند. در صورتی که هیچ انسانی این طور نیست، هر فردی مطابق استعداد ها و ... برخی کار ها بهتر را بهتر انجام میدهند، و البته هنر در تلاش و یادگیری مهارت هاست قرار نیست که از اول همه در همه چیز عالی باشند و کسی هم که در کاری مهارت داشته از روز اول این طور نبوده بلکه با تلاش به این مرحله رسیده که شما هم میتوانید این کار را انجام دهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر ببخشید چنتا سوال داشتم یک اینک پسرم تو پنج سالگیه هنوز کامل نشده، ولی از اطرافیان حرف بد یاد گرفته.الان من چطوری باید این حرفارو از سرش دور کنم نکنه براش بمونه نگرانم خیلی یه چیزی اینک آدم سخت گیری نیستم ولی باباش زودجوشه خیلی و تشر میزنه.دواینک هنوز خیلی ببخشید دستشویی بزرگشو تو شلوار میریزه تو سرویس بهداشتی نمیره دلیلشم ازش میپرسم چیزای الکی جواب میده واز این مساله احساس میکنم خجالت میکشه.این باعث میشه همه بهش میگن برو دستشویی برو دستشویی از باباشم میترسه چیزی بهش بگ واسه همین موقعی ک دستشویی داره میره تو یه اتاق دیگ میگ کسی نیاد یا میگ سرم پتو بزار انگار سختشه.بهش سخت نمیگیرم.میگم ک باید بره دستشویی،ولی دعواش نمیکنم شاید خیلی کم پیش اومده باشه ک بهش گفته باشم از این کارت خسته شدم تا کی میخوای ادامه بدی اینطوری. فقط یک بار بهش سخت گرفتم بردمش روی صندلی ایی ک خریدم نشت بهش گفتم حتماباید توی صندلی کارت و ادامه بدی میدونستم داره ولی جلوی خودشو گرفت انگار. یکمم تنش درد اومد انگار عذاب وجدان دارم دیگ این کارو نکردم.البته این باعث نبود ک دستشویی نیاد از قبل ترها نمیومد.دو سه روز بود توی این صندلی میریخت البته بدون اصرار و دعوا خودش میریخت کلی بهش وعده اسباب بازی دادیم رفت ولی بعد دو سه بار باز دیگ انجام نداد. نمیدونم چرا..آخه کارش طول نمیکشید ک تنش درد بیاد نمیدونم از تنبلی هست یانه.از سه و نیم سالگی شروع کردم ب گرفتنش پوشکش ولی هنوز شبا هم جیش میزنه باید دو سه بار ببرمش دستشویی اگ نبرم معمولا میزنه مگ‌اینک مایعات خیلی کم خورده باشه.نمیدونم چکار کنم این مشکلات حل بشه واقعا دیگ خسته شدم.میشه کمکم بکنید.ممنون میشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر بزرگوار به چند نکته توجه داشته باشید، اول اینکه در بحث دستشویی رفتن کودک ، یکی از مهم ترین و موثر ترین مسائل، اضطراب کودک هست، کودکی که به هر دلیل اضطراب دارد، قطعا یکی از مشکلاتش بحث دستشویی رفتن و از پوشک گرفتن خواهد بود، و در بحث درمان هم کاهش و از بین بردن اشطراب های کودک اهمیت بسیار زیادی دارد، اینکه پدر دعوا میکنه و پسرتون از پدرش میترسه احتمالا یکی از مهم ترین اضطراب های کودک هست، این جا نیاز جدی وجود دارد که پدر رفتار خودش را تغییر بده و میتوانید در این باره از یک مشاور به طور خاص استفاده کنید، اگر پدر نخواهد در خود تغییری ایجاد کند، تغییر رفتار های مشکل آفرین کودک و درمان آن ها هم با مانع جدی مواجه خواهد شد. گاهی اوقات خود مادران هم سخت گیری ها یا واکنش های منفی حتی به شکل ناخودآگاه دارند که به آن توجه کافی نداشتند و فکر میکنند مسئله ای نبوده اما همین مسائل کوچک هم در کودک حساسیت ایجاد میکند، مثل این که واکنش منفی به بو، شکل و ... و کلا اصل دستشویی رفتن کودک نشان بدهند حتی با نوع نگاهشون و اینکه هیچی هم نگویند، همین کار در کودک احساس شرمندگی و خجالت برای دستشویی رفتن ایجاد میکنه، توجه داشته باشید که اولا فرآیند از پوشک گرفتن و دست شویی رفتن کودک یکی از فرایند هایی هست که واقعا نیازمند صبر، تحمل و همراهی و سازگاری والدین با کودک هست تا او بتواند این مرحله را با موفقیت طی کند و از طرفی نکته مهم دیگر این هست که فرآیند دستشویی رفتن باید به شکلی مدیریت بشود که کودک این برداشت را داشته باشد که این رفتاری کاملا عادی است و نیاز هست که در روز هر موقع انسان احساس نیاز به دفع کرد این کار را به راحتی با رفتن به دستشویی انجام بدهد و هیچ خجالت و شرمندگی یا ترسی از این کار نداشته باشد. پس اصل بر عادی تلقی کردن همه چیز در این حیطه هست که این کاری عادی است و همه انجامش میدهند و نیازی نیست بابت آن خجالت بکشد، اینکه کودک در این فرآیند به هر دلیلی دعوا بشین که بشین، دست نزنه، یالا خودت رو بشور، اه اه چقدر کثیفی و ... نه تنها در بحث دستشویی رفتن بلکه در شکل گیری شخصیت و ساختار روانی او هم اثر منفی میگذارد، به خصوص برخی از والدینی که وسواس دارند متاسفانه خودشون و کودک را بسیار اذیت میکند، و استرس نامعقول و بیش از حدی که بابت تمیزی کثیفی یا پاکی و نجسی را دارند به کودک منتقل میکنند، در این شرایط که مدام به کودک انتقال داده بشه که تو کثیفی یا نجسی یا همه جا را نجس میکنی و ... تازه همه چیز را بد تر میکند،بنابراین این شرایط نیازمند مداخله ی یک روان شناس کودک متعهد هست. نکته دیگر محیط دستشویی رفتن هست، این که محیط دستشویی، تمیز باشه، برای کودک دوست داشتنی یا همراه با آرامش باشه اهمیت دارد، تشویق کردن کودک خیلی از اوقات به معنای یک بوسه، در آغوش گرفتن، تایید و تشویق کلامی و ... هست...
ادامه... اینکه مدام برای کودک جایزه خریده بشود و ... واقع توصیه نمیشود،کما اینکه برای خود کودک هم از حالت عادی بودن در میاد و با خودش فکر میکند چه کار مهمی هست که این قدر برای آن جایزه خریداری میشود؟ در ارتباط با حرف بد زدن کودک هم بهترین راهکار "غفلت و بی توجهی" و در بعضی موارد حواسپرت کردن کودک،اگر کودک در قبال گفتن این حرف ها بتواند توجه بزرگتر ها را جلب کند حتی به شکل منفی یعنی دعوا کردن و تشر زدن و ... -به خصوص در خانواده ای که توجه و محبت کافی دریافت نمیکند- بیشتر این رفتار را از خودش بروز میدهد تا از این طریق توجه بیشتری ولو به شکل منفی جلب کند. توصیه میکنم صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد، صوت های کودک یار مجموعه ریحانه سنتر را حتما گوش بدهید، بقیه سوالات با مرتبط با دستشویی رفتن کودک و حتی از پوشک گرفتن را در کانال حست و جو کنید و بخوانید. اگر با توجه و به کار بستن نکاتی که گفته شد مسئله حل نشد،حتما به یک روان شناس متدین و متبحر کودک مراجعه کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته باشید من دامادم موقع عقد قول دادن برن سربازی اما الان زیر حرفشون زدن ومیگن نمیرن من چجوری باید باهاشون رفتار کنم در زمان عقد اختیار دختر دست شوهر چون میگه من هر جا برم خانمم باید بامن باشه آیا این درسته 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی، این که اهتمام به زندگی دخترتون دارید و در این باره از مشاور کمک گرفتید، بسیار عالی هست، با توجه به اینکه مادری دلسوز و مسئولیت پذیر هستید، این نکته را خدمتتون عرض میکنم، قطعا داماد شما فرد کامل و بدون عیب و نقصی نیست که انتظار داشته باشید در همه شرایط درست ترین انتخاب را داشته باشد، گرچه احتمالا ویژگی های مثبت زیادی هم داشته که دختر خود را به عقد او درآورده اید، این که ایشان برخلاف عهد خود عمل میکند، درست نیست اما بهتر هست دلایل ایشان را هم بشنوید، ممکن هست در مسیر کسب و کار یا زندگی که برنامه ریزی کرده در حال حاضر نتواند ‌به سربازی برود و اگر برود، متضرر میشود یا خیلی از برنامه اش عقب می افتد،ممکن هست نگرانی های جدی در این باره داشته باشد که شما اصلا نشنیده اید، نکته بسیار مهم دیگر اینکه همین طور که خود شما بهتر میدانید، در فرهنگ ما که اقتدار مرد مسئله ای جدی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت، یک مرد انتظار دارد حداقل در حوزه خانوداه خودش قدرت تصمیم گیری داشته باشد و اگر احساس کند دیگران میخواهند، برای زندگی او تصمیم بگیرند یا مواردی را به او تحمیل کنند واکنش نشان دهد،همان طور که احتمالا همسر شما دوست نداشتند، تصمیمات زندگی شان را پدر شما- هر چقدر هم که محترم و قابل اعتماد بودند- برای زندگی ایشان بگیرند، قطعا داماد شما هم چنین چیزی را نمی پسندند. چه بسا اصلا قصد پدر و مادر دخالت یا نادیده گیری اختیار و اراده فرزندانشان نباشد و کاملا از روی دلسوزی این کار را انجام داده باشند اما اگر نحوه گرفتار و رفتار به گونه ای باشد که آن ها چنین برداشتی کنند، هم بر روابط شما اثر منفی خواهد گذاشت، هم احتمال دارد اتفاقا لجبازی ایشان برانگیخته بشود و برای این که اختیار خود را در حوزه خانواده خود به اثبات برساند،روی مسئله ای تاکید کند که حقیقتا برای او چندان مهم نباشد. و سوم این که قطعا در این کشاکش و اصرار های دو طرف، کسی که بیشترین ضربه و آسیب را میبیند ، دختر شما هست، چرا که او هم شما را دوست دارد و برای شما احترام قائل هست و هم همسرش را، وقتی بین این دو گیر کرده باشد، دچار تعارض شدیدی میشه و حتی اکر از یک طرف حمایت کند، نسبت به طرف دیگر عذاب وجدان پیدا میکند و این برای شروع زندگی ایشان قطعا خوب نیست. سعی کنید اولا احترام و اعتماد خود را به دامادتان نشان دهید و هم در کلام و هم در رفتار به او بگویید که او در حیطه خانوادگی خودش اختیار و قدرت تصمیم گیری دارد و شما از روی دلسوزی برای زندگی او پیشنهاداتی ارائه میکنید. با داماد خود در فضایی آرام و صمیمانه گفت و گو کنید، دلایل و نگرانی های او را بشنوید و به دنبال تحقق راه حل های خود نباشید،چه بسا راه حل هایی در این وسط وجود داشته باشد که هم نگرانی های شما را برطرف کند و هم نگرانی های ایشان را،پس مسئله را صفر و صدی نبینید. اگر داماد شما در حیطه های کلی اخلاقی و رفتاری، فرد سالمی هست،با دختر شما خوش رفتار هست و در کل به او اعتماد دارید، بر دیدگاه های خود اصرار نکنید و اجازه دهید خودشان تصمیم بگیرند،البته دختر شما باید پیش از ورود به زندگی نحوه تعامل با همسر را بیاموزد تا در مواردی که مخالف نظر همسرش هست بتواند به شیکه درست و موثر و با مهارت مخالفت خود را بیان کند و فعالانه در تصمیم گیری های زندگی مشارکت داشته باشد. نه اینکه همیشه شما بخواهید زبان گویای ایشان بشوید. مثل گوش کردن به صوت های هنر زن بودن استاد پوراحمد و مطالعه ی کتاب هایی مثل تا ساحل آرامش از دکتر عباسی ولدی و تار و پود عاشقی از دکتر بانکی و مصلحی. بیش از اینکه پاسخ این سوالات و نحوه ی تصمیم گیری برای این سوالات اهمیت داشته باشد، اصل اختلاف و فضای لجبازی و گروکشی هست که باید با تدبیر به خصوص بزرگتر ها تبدیل به فضای مصالحه و دوستی و مشورت بشه و روابط شما با دامادتان که میخواهید برای یک عمر دختر خود را به او بسپارید و قرار هست پدر نوه های شما باشند، حسنه بشود ان شاالله، مگر این که مشکلی بسیار عمیق تر و جدی تر در روابط وجود دارد یا مشکلات جدی تری در داماد شما وجود دارد که باید به صورت تلفنی با یک مشاور در اون ارتباط صحبت بشود، اما اگر اختلافات صرفا در همین حد هست، به جای به اینکه هر طرف به دنبال به کرسی نشاندن حرف خودش باشه ، بهترین راهکار سازگاری هست. توصیه میکنم حتما حتما صوت های شیوه ی تعامل با عروس و داماد خانواده از استاد پوراحمد را گوش کنید. موفق باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoo
سلام علیکم من دارای ۲پسر ۸و ۳ساله هستم و یک دختر ۱۰ ماهه. متاسفانه پسر ۳ساله ام هم با برادر بزرگترش دعوا میکنه و هم خواهر کوچکترش را بسیار اذیت میکنه . واقعا نمیدونم دقیقا کجای کار اشتباه بوده . وقتی هم که پسر کوچکتر خواهرش را اذیت میکنه پسر بزرگترم به دفاع از خواهر میاد و دوباره بین برادرها دعوا میشه و این مسئله من رو واقعا رنج میده. البته من اغلب از بقیه خواهش میکنم با پسر ۳ساله ام کنار بیان و بهش توجه میکنم چون ۲سال بیشتر نداشت که خواهرش به دنیا اومد اما تا جایی که بشه حواسم به ایشون هست طوری که صدای بقیه درآمده ولی همچنان نسبت به خواهرش حساس هست و اگه تنها باشن یا خواهرش را هل میده و یا شیشه شیر را میگیره .... نمیدونم چه کنم . البته جدیدا با شنیدن صوت های تربیت فرزند رفتارم را اصلاح کردم وقت بیشتری را برای بازی با بچه ها میگزارم و کمی بهتر شده. اما همچنان راه حلی براش ندارم. ممنون میشم راهنمایی بفرمائید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر بزرگوار بسیار عالی که صوت های تربیتی را گوش دادید و با تلاش در جهت اجرای آن ها، اوضاع را از آن چه که بوده بهتر کردید ، ان شاالله با گسترش دانش و مهارت خودتون و تلاش جدی برای به کار بستن همه ی آن، مشکل تا حد زیادی برطرف خواهد شد. احتمال دارد که شرایط خانه برای ورود فرزند بعدی مهیا نشده بوده، به خصوص برای پسر کوچکتر و از این بابت او ضربه جدی دیده، به خصوص اینکه به احتمال زیاد عمده توجه و محبت شما و دیگر بزرگتر ها، به کودک کوچکتر اختصاص یافته و از فرزند دوم غفلت شده، برای همین روی خواهر کوچکترش حساس هست چون او را مسئول تغییر رفتار بزرگتر ها و بی توجهی های به خود میداند. بنابراین توجه داشته باشید که بغل کردن و قربان و صدقه رفتن و شیر دادن و ... به دختر کوچکتون جلوی پسر دوم نباشه و زمانی که هر دو حضور دارند اتفاقا بیشتر به پسر دوم توجه شود، همچنین پدر که وارد خانه میشود اولا محبت و توجه خود را به پسر دوم نشان دهد و بعد فرزند کوچکتر. در مورد مادربزرگ و پدربزرگ یا مهمان هایی از خانواده و اقوام که بیشتر با هم رفت و آمد دارید، این مسئله را بیان کنید تا آن ها هم رعایت کنند. مسئله ی بسیار مهم دیگر تقویت ارتباط شما با فرزند دوم خودتان هست، گاهی اوقات مادران در چنین شرایطی به جای جبران اشتباهات تربیتی خود، کودک را مقصر اصلی این اتفاقات میبینند و به او بیشتر بدرفتاری میکنند یا به او محبت نمیکنند، خدای نکرده به او پرخاش میکنند و تازه بیشتر او را از خود میرانند که این مشکل را صدچندان میکند، مرهم این زخم ها محبت و توجه والدین است، به ویژه محبت مادری، پس آدرس را اشتباه نروید. بلکه بر راه حل درست تمرکز کنید. نکته دیگر این که فرزند بزرگتر شما، نباید پسر دوم را دعوا کند، اولا تربیت به عهده پدر و مادر است و بقیه فرزند حق یا وظیفه ی دخالت در فرآیند تربیتی خواهران و برادران خود را ندارند، البته میتوانند در مواردی بهبود دهنده شرایط باشند، اما نه به شیوه دعوا کردن فرزندان کوچکتر که این مورد هم تازه مشکل را بدتر میکند و باعث میشه فرزند دوم بیشتر احساس کند که خانواده ی او ، دوستش ندارند. بلکه با سرگرم کردن و پرت کردن حواس برادر کوچکتر و بازی با او در شرایط مورد نیاز یا شرایطی که او میخواهد به سراغ خواهر کوچکتر برود، فضا را تغییر دهد و هرگز و هرگز حق ندارد برادر کوچکتر خود را دعوا کند. مورد دوم این هست که اصلا فرزند دوم شما نباید آن قدر وقت خالی و انرژی تخلیه نشده داشته باشد که بخواهد بیاید و خواهر خود را اذیت کند، بلکه با پر کردن و تخلیه انرژی او به شیوه ی درست و با بازی، بخشی زیادی از این مسئله را حل کنید، بازی شامل چنین مورد میشود،اول بازی با والدین هست که باید روزی حداقل نیم ساعت با او بازی کنید که بخشی از مشکلات عاطفی کودک را هم برطرف میکند ، اما همه ی وقت او طبیعتا با بازی با شما پر نمیشود، بخش های مهم دیگر بازی، بازی با همسالان و بازی با اسباب بازی است، بنابراین بر اساس فرآیند دوست یابی فعال که در صوت های تربیت کودک گفته شد، سعی جدی در یافتن هم بازی مناسب و هم سن برای او داشته باشید تا زمانی از روز را با او بازی کند، همچنین اسباب بازی های مناسب سن و کم خطر اما جذاب برای کودک قرار دهید تا بتواند بخشی از روز نیز خود را با آن سرگرم کند. نیاز نیست اسباب بازی زیاد و گران قیمت باشد، حتی بسیاری از اسباب بازی های ساده را خود پدر و مادر هم میتوانند بسازند، مثلا در فصل تابستان میتوانید تشتی از آب در حمام یا حیاط بگذارید تا آب بازی کند یا گل بهداشتی یا خمیر خانگی بازی برای او تهیه کنید و ... ادامه...
ادامه... علاوه بر صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد،صوت های دوره کودک یار مجموعه ریحانه سنتر و کتاب من دیگر ما از دکتر عباسی ولدی هم میتوانید استفاده های زیادی بکنید. رفتار های محبت امیز مثلا بغل کردن، بوسیدن ، قربان صدقه رفتن و ... را روزانه برای فرزندان داشته باشید، نیازی نیست که به ایشان بیشتر از بقیه توجه کنید تا صدای بقیه در بیاد بلکه کیفیت این توجه را بالا ببرید تا اثرگذاری بیشتری داشته باشد. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با عرض سلام و ادب بنده یه خانم ۳۷ ساله هستم و همسرم ۴۳ سال سن دارند دوفرزند پسر ۱۳ و ۵ ساله داریم . فرزند ۱۳ ساله بنده اصلا مسئولیت پذیر نیست وقتی در منزل چیزی نیاز داشته باشیم اصلا برای خرید بیرون نمیره و با پافشاری من بعد از ساعت ها شاید خرید انجام بده . برای ورود به مکان ها و یا مغازه های جدید خیلی احساس خجالت و ترس داره . در بحث نمازشان هم بسیار کاهل هستند هیچ علاقه ایی به فعالیت های بیرون از منزل ندارند و یه بچه ایی هست که دوست داره همه اش در منزل باشه مثلا هر کلاسی که ایشون رو می فرستیم ۲ یا ۳ جلسه میره میگه خوشم نمیاد و دیگه نمیره فایل ها تربیت نوجوان استاد پور احمد رو هم گوش دادم و سعی می کنم باهاشون رابطه صمیمی داشته باشم ولی وقتی حرفم رو گوش نمیده عصبانی میشم خدا رو شکر الان ۷ ماهی هست که وارد حلقه بسیج مسجد شده مربی اونجا رو دوست داره ولی باز بعضی از روزها در رفتن به مسجد هم کاهلی می کنه و می گه حوصله رفتن ندارم خیلی اهل دوست هم نیست و می تونم بگم فقط یک دوست صمیمی داره چون در یک شهری زندگی می کنیم که هیچ مشاوری وجود نداره تا الان امکان اینکه حضوری از کسی مشاوره بگیرم برامون وجود نداشته است با این توصیفاتی که خدمت شما عرض کردم خیلی نگران آینده اش هستم که نتواند در جامعه از پس کارهای خودش بر بیایید .و اینکه آیا برای نماز نخواندن ایشون رو تنبیه و یا از چیزی محروم کنم اشکال نداره . از شما راهنمایی می خواستم که چطور باهاشون رفتار کنم بسیار سپاسگزارم از راهنمایی های شما 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر بزرگوار در مورد تنبلی به چند نکته توجه داشته باشید،اولا باید علت این رفتار به ظاهر تنبلی شناخته شود،گاهی پدر و مادر خیلی کمالگرا هستند و می خواهند فرزندشون همه کار ها را به بهترین نحو انجام بدهد بنابراین در انجام همان کار هایی که میکند یا در ابتدایی که کودک شوق و ذوق انجام برخی کار ها را دارد جوری از او ایراد میگیرند و به او انتقاد میکنند که فرزند ترجیح میده هیچ کاری انجام ندهد،چون حس میکند هر چقدر هم که تلاش بکند نمیتواند رضایت پدر و مادر را جلب کند یا کلا فکر میکند عرضه ی انجام هیچ کاری را ندارد، با توجه به اینکه ایشان کمرو هستند و از مواجه شدن با افراد و موقعیت های جدید هراس دارند، باید به مسئله توجه ویژه داشته باشید، قطعا همهی مشکل در رفتار نوجوان نیست و حداقل بخشی از آن در رفتار والدین و اطرافیان قابل تحلیل است. توجه داشته باشید که به جای غر زدن و سرزنش کردن مداوم، او را در انجام کار هایی که میکند متناسب با سن و روحیات نوجوانانه اش تشویق کنید، او را تایید کنید، کاری که به عهدش میسپارید حتی اگر به خوبی آن چه مد نظرتون نبوده انجام داده باز هم او را تایید کنید و از او قدردانی کنید تا برای دفعه ی بعد با انگیزه بیشتری آن را انجام دهد. متاسفانه گاهی از اوقات والدین مرتب نوجوان را تحقیر میکنند یا او را با دیگران مقایسه میکنند و فکر میکنند از این طریق باعث میشوند که او تحریک بشه و بهتر رفتار کند، در صورتی که کاملا برعکس جواب میدهد و اعتماد به نفس و خودکارامدی نوجوان آسیب جدی میبیند کما اینکه رابطه عاطفی والدین و نوجوان هم آسیب میبیند، و ان شاالله توجه داشته باشید که چنین رفتاری انجام نشود. نقش تایید و تشویق بسیار مهم هست، این که نوجوان از طرف والدین تایید بگیره، اعتماد به نفس او را تقویت میکنه، روی رابطه عاطفی خودتون با نوجوان کار کنید به خصوص ارتباط ایشون با پدرشون، اگر عمده رابطه، امر و نهی کردن یا انتقاد کردن هست، نتیجه ای جز این هم نمیتوان انتظار داشت، در دوست یابی فعال به فرزندتون کمک کنید، و به جای تنبیه دررمواردی که نیاز هست از قانون، تشویق و تنبیه به گونه ای که در صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد بیان شده استفاده کنید.بحث دوست یابی فعال هم در این صوت ها توضیح داده شده. توصیه میکنم کانال های مفید نوجوان من(احمد موسوی نسب) و رفتار با نوجوان نوردیده را در ایتا دنبال کنید ، مطالب آن ها را مطالعه کنید و ان شاالله به آن عمل کنید. همچنین خواندن کتاب" پدر،مادر،نوجوان: آموزش قدم به قدم برای تربیت موثر نوجوان ها" ترجمه مهدی قراچه داغی را به شما توصیه میکنم. در مورد مشاور میتوانید از مجموعه های مومن و مذهبی و متخصص که مشاوره تلفنی یا تحت وب در حیطه نوجوان دارند استفاده کنید. دنبال کردن کانال های معرفی شده شما را به این هدف نزدیک تر میکند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید ممنون بابت مشاوره تون راستش من چند وقتی میشه ک ب همسرم شک دارم هرجایی میره یا گوشیشو رمز گذاشته وب هیچ عنوان من نمیتونم بازش کنم یا وقتی ک تو خونس گوشیشو میزاره رو حالتی ک دردسترس نباشه دوباری میشه ک البته پارسال و سال قبلش ک متوجه شدم با ی خانمی چت میکنه ومنم ب اون خانمه زنگ زدم و گفتم ک این اقا زن وبچه داره ومزاحم نباشه وبا خود همسرم هم حرف زدم وکلی ناراحتی اما انکار کرد و گفت بخاطر کارم درارتباط بودم با ایشون اما من نمیتونم ی لحظه هم ب این فک نکنم ک الان شاید پیشش باشه یا ن همسرم مرد خوبیه خیلی هم من و بچمو دوس داره و هرکاری برای رفاه ما انجام میده اما این کارش منو نسبت ب خودش بی اعتماد کرده نمیدونم چیکار کنم اذیت میشم فکرم هزار جا میره ممنون میشم اگه راهنماییم کنید خدا اجرتون بده 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️در رابطه با مسئله شما اگر چه که شایسته نیست زن و شوهر نسبت به هم بی اعتماد باشند و گوشی شخصی را رمز گذاری کنند. اما از طرف دیگر چک کردن گوشی موبایل هم از جانب همسران اخلاقی و شرعی نیست. و چه بسا همین روحیه کنجکاوی و چک کردن شما همسر را حساس کرده و اقدام به رمز گذاری کرده است. ♻️پس بخشی به شما بر میگردد که حس بی اعتمادی به همسر محترم نداشته باشید. بلکه در نهایت اعتماد و احترام برخورد کنید و اگر مواردی هم ناخواسته متوجه شدید ابتدا بنای تغافل داشته باشید اما به مرور و غیر مستقیم تلاش کنید همسرتان را دلبسته خود کنید. با دلبری و پوشش های جذاب و برقراری روابط عاطفی و زیستی رضایت بخش و گفتگوهای محبت آمیز و صمیمانه در طول روز همسرتان را شیفته خود کنید. و اگر مواردی این چنین متوجه شدید به صورت غیر مستقیم عنوان کنید مدتیه که احساس میکنم مسئله ای باعث فاصله بین ما شده بیا با هم همفکری کنیم و اگر خواسته ای هست در کمال آرامش با هم مطرح کنیم. و مانع از فاصله و سردی در روابطمان شویم. ♻️همچنین می‌توانید غیر مستقیم زمینه معنویت همسرتان را هم تقویت کنید و فضای منزل را با یاد خدا همراه کنید. معنویت در زندگی مثل یک ترمز عمل می‌کند و از خیلی لغزش ها جلوگیری می‌کند. حتما کسب مهارت کنید و در این زمینه رفتار با مهارت داشته باشید. و با اعتمادی که به همسر می‌دهید و کم کردن حساسیت خود و عدم پیگیری و چک کردن گوشی همسر؛ ایشان هم به مرور از رمزگذاری و... پرهیز کند. 🦋مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید بسیار برای شما مخصوصا مبحث اعتماد آن کاربردی خواهد بود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما مشاور گرامی قبل از بیان مشکلم، پیشینه‌ای از زندگی خانوادگیم رو خدمتتون عرض میکنم. پدر و مادر من همیشه با هم مشکل و تنش داشته‌اند. و من و برادرم در دل دعواها و تنش‌ها بزرگ شدیم. البته من ۹ سال تک فرزند بودم و با برادرم ۹ سال اختلاف سنی داریم. پدر و مادرم هیچ وقت به من ابراز محبت نمیکردند و در عوض منو علنا تحقیر و مسخره میکردند. مادرم نمیگذاشت من آشپزی کنم و هروقت اصرار میکردم که میخوام کاری بکنم کارای پیش پا افتاده رو به من میدادند. و هیچ وقت از کار خونه چیزی رو به من یاد ندادن. هر وقت هم کاری میکردم، بعدش کلی از اون کار ایراد میگرفتن و میگفتن هیچ وقت کاری رو درست انجام نمیدی و... الان که یک ساله سر خونه زندگیم رفتم، واقعا مشکل دارم. خیلی شلخته و بی‌نظم هستم. دلم نمیخواد ظرف بشورم، تمیز کاری کنم و... این کارا خیلی برام سخته. همسرم واقعا از این بابت ناراحت هستن. هر بار که تصمیم گرفتم این رفتارمو اصلاح کنم شکست خوردم. سالهاست دارم تمرین میکنم ولی نمیشه. هی سعی میکنم هربار کارم با وسیله‌ای تموم شد بذارم سرجاش. ولی مدتی بعد از این کار خسته میشم. راحت‌طلبم و همش کاری رو به بعد موکول میکنم. مثلا میگم بعدا این ظرفو میشورم یا بعدا لباسو آویزون میکنم به جالباسی و... حتی چله گرفتم. گفتم از کم شروع میکنم و چهل روز ادامه میدم؛ مثلا چهل روز اول ظرفای ناهار رو فقط میبرم تو آشپزخونه و چهل روز دوم نصفشو میشورم و... ولی خسته شدم و رهاش کردم وقتی میرم توی آشپزخونه، نمیدونم باید چیکار کنم. گیج میشم. ترجیح میدم نرم اونجا الان هم علی رغم میلم اقوام میان خونمو تمیز میکنن؛ مادرم، مادرشوهرم، خاله، مادربزرگ و... خواهش میکنم کمکم کنید و بگید چکار کنم که دیگه بی‌نظم نباشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما با توجه به پیشینه ای که از زندگی خانوادگی خود عنوان کردید به هر حال شرایط شما قابل درک هست و در واقع ریشه این رفتار شما مشخص شد. اما خواهر خوبم نکته مهمی که میخواهم در آن تفکر و توجه کنید این است که چرا این شرایط نخواهد شما را آبدیده و با تجربه کند؟! چرا از این شرایطی که در آن رشد کردید استفاده نمی‌کنید و درس بگیرید؛ از این جهت که چون سختی آن را درک کردید و تنش و استرس و یا بی توجهی را تجربه کردید اکنون شما دنباله رو این شرایط نباشید و تلاش کنید برای همسر بهترین باشید و برای فرزند دار شدن تمرین صبوری و مهارت کنید. ✨پس قدم اول که شما را به آن توجه میدهم تفکر کردن در این رابطه هست. و ببینید برای رسیدن به اهداف بالاتر باید چه کنید. گاهی لازم هست از راحتی موقت بگذری اما در عوض به اهداف مهم که همان حفظ آرامش در زندگی هست دست پیدا خواهی کرد. ✨نکته بعد پیدا کردن اهداف و اولویت های مهم زندگی هست. باید هدف گذاری کنید و بدانید اگر از راحتی و آسانی بگذری اما نتایج خوبی را بدست خواهید آورد. رضایت الهی را اول مدنظر داشتن و بعد رضایت همسر چرا که این نارضایتی به مرور زمینه سردی و فاصله میشود و روابط شما را به مرز جدایی می‌برد. پس با انگیزه عزمتان را جزم کنید. و از فکر کردن به اهدافتان انگیزه بگیرید. ✨قدم بعدی برنامه ریزی هست. برنامه ای که خودتان را به انجام آن ملزم کنید. و البته برنامه ای راحت باشد اما حتما پیگیر انجام باشید. مثلا برخی کارها را می‌توان هفتگی انجام داد و نیاز به کار روزانه نیست مثل شست و شوی سرویس بهداشتی و حمام با جرم گیر که هفته ای یکبار میتوانید انجام دهید. برخی کارهای روزانه را نیز از شب قبل فکر کنید. می‌توانید به نیت ائمه معصومین علیهم السلام هر وعده غذایی را به نیت یک امام انجام دهید و برکت این نیت را در زندگی ببینید. برخی کارها نظیر گردگیری روزانه اگر مرتب انجام شود زحمت آن هم کم می‌شود. از تلاشتان دست برندارید و در این زمینه کسب مهارت کنید. ✨با بانوهای کدبانو که در اطرافتان هستند و یا دوستان مثبت بین و پرتلاش ارتباط بگیرید. از تجربه مادربزرگ و... بهره ببرید و در تقابل با مادر نباشید که چون شما اینگونه بودید من هم شدم. شما قابلیت تبدیل شدن به یک بانوی کدبانو را دارید توکل کنید و در این راه مهارت آموزی و صبوری کنید. و علاوه بر آن برای مادر شدن نیز باید خود را مهیا کنید. آمادگی لازم را کسب کنید. در نگاه اسلام به نقش همسری و مادری بسیار توجه شده است. ارزش این جایگاه را بشناسید و قدر آن را بدانید. ان شاءالله با همت شما به مرور بهترین خواهید شد. 🦋 مجموعه هنر زن بودن و مجموعه تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی را تهیه و گوش کنید تا کم کم به وظایف خود آگاهی لازم را پیدا کنید. آرزوی توفیق و سلامتی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام ببخشیدمن یه دختر۶ساله دارم که خیلی زرنگه وبیشتراز سنش میفهمه متاسفانه بخاطرتشویق اشتباه خانواده ی شوهرم که همیشه ازدخترم پرسو جوکردن الان خیلی تلاش داره همه چی روک توخونه یاجای دیگه اتفاق میفته حتی ب دروغ بگه خودم همیشه میخواست خبروبهم بده براش توضیح دادم کارخوبی نیس ازهرروشیم استفاده کردم. دوروغ های ک بهشون گفته الان باعث ناراحتی شده خیلی ناراحتم لطفا راهنمای کنین 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️کودکان در این سن خیلی دنبال جلب توجه و دیده شدن هستند و یکی از علت هایی که کودک شما گرایش به این خصلت پیدا کرده همین بوده که در معرض توجه باشد و متاسفانه نقش خانواده همسر هم در این مسئله اثرگذار بوده که باید سعی کنید مدیریت کنید و از ارتباط زیاد و رفت و آمد مدام جلوگیری کنید و با همسر محترم هم همراه و هماهنگ باشید که در این زمینه به دلیل تأثیرپذیری دخترتان روابط محدودتری داشته باشید. و یا اینکه ایشان با خانواده خود صحبت کند و آنها را از این رفتار منع کنند. ✨در صورت لزوم بزرگتر ها را آگاه کنید که حرفهای گفته شده از زبان بچه هست و ندانسته گفته شده تا از دلخوری بیشتر جلوگیری شود. در واقع با گفتگو منطقی سوتفاهم ها را رفع کنید. البته مراقب شخصیت کودک خود نیز باشید و مبادا نگاه بدی از ایشان در ذهن بقیه شکل بگیرد. ✨سعی کنید روابط صمیمانه و با محبت بین شما و پدرش و دخترتان برقرار شود. وقت کافی برایش بگذارید. و به نیازهایش توجه لازم بکنید. ✨در قالب قصه و بازی پیامدهای بدِ دروغگویی را به ایشان متذکر بشید. مثلا داستان دختری که به دلیل دروغ همه از او دور شده بودند و دوستی نداشت و تنها شده بود و در ادامه مسیر داستان را به سمتی ببرید که از عواقب بد دروغ بگوید و پیامد زیبای راستگویی را یادآوری کند. ✨سعی کنید دوستان خوب از خانواده خوب برای دخترتان پیدا کنید اثر دوست بسیار زیاد هست. و می‌تواند اثر گذار باشد. ♻️به مسئله تک فرزندی و تنهایی فرزندتان نیز توجه کنید این خلا را با اقدام به موقع پر کنید و از آسیب های بعد آن جلوگیری کنید. فاصله سنی فرزندان هر چه بیشتر شود تنش بیشتری بین‌شان خواهد بود. در این زمینه پیگیر باشید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را تهیه و گوش کنید و در صورت امکان یک مشاوره تلفنی نیز با مشاوری امین برقرار نمایید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید.من ۲۰ساله که ازدواج کردم.شوهرم از همان دوران عقدی با من قهر میکرد.بعد مامانش ما رو آشتی میداد.بعد از ازدواج هم همیشه به بهانه های پیش پا افتاده قهر میکرد واز بس طول میکشید مجبور میشدم به مادرش بگم.بالاخره ما رو آشتی میدادن .همیشه هم مادرش میگفت تو بزرگتری ببخش زنت اشتباه کرده ... به من هم میگفت شما دیگه هیچی نگید.حالا هم دو ماه نیمه که قهره ۴۵ سالشه من هم۴۰.چکارکنم. ببخشید من دو تابچه دارم شوهرم یک ساله با پسر ۱۶ سالم هم قهره.حالا هم دختر ۱۲ سالم واسطه ماست.هر چی میخاد بگه به او میگه به من بگه. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما نیاز به بررسی دقیق هست که شما چقدر در قهر و فاصله همسر سهیم بوده اید؟ در طول این سالها برای بهبود رفتار همسرتان چه اقدامی داشته اید آیا فقط صبر کردید و نهایتا به وساطت بقیه آشتی کردید بدون اینکه در فرصت مناسب با همسر محترم صحبت کنید و به صورت ریشه ای این مسئله را درمان کنید؟! چه بسا همین صبر منفعل رفتار آقا را بهتر که نکرده بلکه ایشان در عادت غلط خود بیشتر فرو رفته اند. ♻️لازم هست این نکته را بدانید که برخی آقایان زمانی که احساس کنند اقتدارشان کمرنگ شده و یا حرفشان شنیده نمی‌شود برای رهایی از فشار عصبی اقدام به قهر می‌کنند برخی به همان غار تنهایی موقت خود فرو می‌روند و بعد از ساعاتی خود به خود آرام تر می‌شوند که البته در این شرایط خانم هم باید صبوری کند و فرصت تنهایی به همسر بدهد و بعد با آراستگی و لحن مهربان و آرام سعی در تغییر شرایط به وجود آمده کند. و با همسر محترم همدلی و همراهی کند. گاهی هم برخی آقایان اقدام به قهرهای طولانی می‌کنند که این رفتار زیبنده روابط زناشویی و اخلاقی نیست و باید زن و شوهر در خلوت دوستانه و فرصت مناسب که هر دو به لحاظ روحی روانی آمادگی دارند در این رابطه صحبت کنند و اثرات این فاصله و قهر را به مرور کم کنند. نتیجه این فاصله ها متاسفانه چیزی جز سردی نیست و باید حتما پیگیر باشید. شما دو فرزند نوجوان دارید که ارتباط صمیمانه پدر و دوستی و رفاقت با فرزندان بسیار در این سن مهم و حساس هست. مبادا این خلأ منجر به گرایش به دوستان و همسالان ناباب شود. نکات زیر را رعایت بفرمایید ان شاء الله که راهگشا باشد. ✨ابتدا پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید. تا با نقاط ضعف و قوت خود در طول سال‌ها آشنا شوید و رفتار با مهارت در قبال همسر پیدا کنید. ✨در این سال‌ها از روحیات همسر شناخت دارید از رفتاری و یا کلامی که اقتدار شکن باشد و یا ایشان را تحریک و یا عصبی کند پرهیز کنید. ✨از طریق نامه نگاری با همسر خود ارتباط برقرار کنید. اصول نامه نگاری مفصل در هنر زن بودن مطرح شده. در نامه ویژگی های مثبت همسر را پررنگ کنید و نقش خودتان را هم در ایجاد این شرایط بپذیرید و با همدلی و همراهی که در نوشته ها می‌آورید کم کم نرمشان کنید. ✨نقش دختر شما هم کلیدی هست و می‌تواند با پدر حرف بزند و اثرگذار باشد و خواسته اش را مبنی برا آشتی و رفاقت مطرح کند. ✨یکی از اصول مهم در زندگی حفظ آرامش هست و برای رسیدن به این آرامش باید انعطاف و روحیه سازگاری در رفتار داشت در این زمینه نیز کسب مهارت کنید. ✨ سعی کنید نیاز عاطفی و جنسی همسرتان را به بهترین نحو پاسخ بدهید. هر چقدر روابط شما با کیفیت باشد مسیر قهر و فاصله کوتاه می‌شود. در این زمینه کسب مهارت کنید. 🦋پیشنهاد میکنم علاوه بر مجموعه هنر زن بودن مجموعه تربیت فرزند از 10 سالگی تا 19 سالگی را هم تهیه و گوش کنید و نکات آن را به همسر محترم یادآور شوید و یا غیر مستقیم در معرض شنیدن ایشان بگذارید. تا با اهمیت نقش خود در پروسه تربیتی فرزندان بیشتر آشنا شوند. 👌در صورت امکان حتما با یک مشاور امین به صورت حضوری و یا تلفنی ارتباط بگیرید که بررسی دقیق صورت گیرد و راهکار لازم ارائه شود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام و تشکر از کانال همسران خوب. خانمی ۳۷ ساله هستم و ۱۸ سال است که ازدواج کرده‌ام و دو فرزند دارم. پسرم ۱۳ ساله و دخترم ۶ ساله هستن. همسر بسیار خوب و باایمان و مهربانی دارم و در این ۱۸ سال الحمدلله مشکل خاصی با هم نداشتیم. مشکلی که دو سه سال هست برام به وجود اومده اینه که همسرم اصلا اصول ارتباط و رفتار با بچه‌ها رو نمیدونه. البته بنده خدا به پیشنهاد بنده خیلی ویس‌های آقای پوراحمد رو گوش دادن و کتاب‌های تربیت فرزند خوندن ولی انگار تا یک هفته مطالب رو یادشون میمونه و رعایت میکنن، بعدش دوباره رفتارشون با بچه‌ها رفتاری بدون تدبیر میشه. البته از حق نگذریم پدر خوب و مهربانی هم هستن ولی گاهی سختگیری‌های بی مورد و نابجایی دارن در اموری که میشه کمی منعطف‌تر بود یا سهل‌گیری‌ در مواقعی که میبایست در اون موقعیت مقتدرانه‌تر برخورد کرد دارن، که طبق اصول تربیتی نیست و این موضوع به شدت من رو آشفته میکنه ولی به هیچ وجه پیش بچه‌ها ازشون انتقاد نمیکنم. در خفا گاهی نکات تربیتی رو بهشون میگم که خیلی هم استقبال میکنن و تشکر میکنن که بهشون گفتم ولی دوباره بعد از دو سه روز، روز از نو و روزی از نو.... این موضوع باعث شده من کمی عصبی شدم چون اعتقادم اینه که هم پدر و هم مادر باید اصول درست تربیتی رو باهم اجرا کنن. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید من چه کاری میتونم برای رفع این مشکل انجام بدم؟ سپاس 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار الحمدلله که به ویژگی های مثبت همسرتان توجه میکنید و احسنت به شما که رعایت اقتدار همسر را جلو فرزندان دارید و از تنش و دعوا دوری میکنید. 🌸 ♻️در واقع مهمترین نکته در بحث تربیتی هم همین است که فرزندان در محیطی آرام و بدون تنش رشد کنند و اختلاف نظرها بین والدین مدیریت شده باشد. یکی از اصول مهم تربیتی دیگر هماهنگی والدین در امر تربیت است. که در واقع دغدغه شما هم از همین بابت است. این مسئله می‌تواند ریشه در پروسه تربیتی همسر شما داشته باشد. به نحوی که با این نوع تربیت رشد کرده اند وحال الگویی در ذهن ایشان شده است. در واقع این روش عامدانه نیست و قطعا ایشان هم خواهان اصول صحیح تربیت هستند و باید صبور باشید و با ملایمت و مهربانی؛ مستقیم و غیر مستقیم به ایشان یادآوری کنید. خدا رو شکر که ایشان استقبال می‌کنند و مخالفتی با روش شما ندارند. در کل آقایان به دلیل اشتغالات کاری زیاد پیگیر مباحث مشاوره ای نمی‌شوند. و انتظار تغییر یکدفعه را نباید داشت. ♻️در این رابطه صبور باشید. و خسته و عصبی نشوید. پی گیر مباحث آموزشی باشید. و با صحبت کردن با فرزندان و آوردن دلیل مصلحتی جایگاه پدر را در ذهن فرزندان پررنگ کنید. به ویژگی های مثبت همسر توجه کنید و با روش های تایید و تشویق‌؛ ایشان را با خود همراه کنید. در طول روز و خلوت هایی که با همسر محترم دارید از خوبی ها و عملکرد مثبت فرزندان یاد کنید و تاثیر کلام ایشان را بر آنها یادآوری کنید که به مرور همسر محترم نسبت به نقش تربیتی خود رفتار خودآگاه پیدا کنند. ان شاءالله در امر تربیت فرزندانی صالح و مهدی یاور خداوند شما را یاری دهد.🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام دختری ۳۲هستم تازگی هاقصد ازدواج دارم قبلا نسبت به ازدواج ترس داشتم وازجنس مخالف متنفربودم به کمک روانشناس مشکلم حل شد واجازه دادم خواستگاربرام بیاد متاسفانه باجلسه اول وصحبت باپسر میرن ودیگه نمیان این خیلی توروحیه من تاثیرگذاشته انقدرفکرمیکنم که چراخواستگارمیادبعدصحبت میرن دیگه نمیان خودم احتمال میدم شایدبه خاطرشرایط غیرنرمال خانوادمه چون خواهرام فرهنگین ولی شوهراشون ادم خوبی نبودن داماداول شغل آزاد داشتن وبادخترادوست میشدن که خواهرم طلاق گرفته واون یکی دامادهم اعتیادداشتن وجدازندگی میکنن ازهم وبرادرم هم دوبارازدواج ناموفق داشته خوب من چه گناهی کردم که خواستگارم میره ودیگه نمیاد دیگه تصمیم گرفتم تااخرعمرم مجردبمونم اگه شرایط خواستگارم اینطورباشه من دچارافسردگی میشم میشه بگیدچکاربایدکنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز ♻️ابتدا از اینکه پیگیر بحث مشاوره شدید و نگرش تان را به ازدواج اصلاح کردید شما را تحسین میکنم. و البته در کنار آن نیاز هست که حتما خودشناسی خوبی از خودتان داشته باشید و با اهداف و اولویت های خود در زندگی آشنا باشید. در رابطه با بحث رفتن خواستگار بعد از جلسه اول نیاز به بررسی هست که سیر جلسه شما چگونه می‌گذرد توقعات و انتظار شما از طرف مقابل چیست؟ و آیا قبل از اینکه خواستگار به مرحله جلسه حضوری برسد از طریق واسطه اطلاعات کافی از شما و خانواده تان کسب کرده است یا نه؟ به هر حال زمانی که فردی به عنوان خواستگار معرفی می شود نقش واسطه اینجا خیلی مهم است که تا زمانی که به مرحله حضوری نرسیده اطلاعاتی به ایشان دهد و همچنین به شما... در واقع تحقیقات قبل از خواستگاری که اگر شرایط هم را می‌پسندید سیر مراحل ادامه پیدا کند. ♻️آنچه مهم هست این است که شما روی عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنید معیارهای صحیح ازدواج را بشناسید و اگر همراهی در فرد ندیدید و به نحوی در چنین شرایطی قرار گرفتید تحت تاثیر رفتن خواستگار قرار نگیرید. به صحیح بودن روش خود فکر کنید و اینکه بنای سخت گیری و توقعات نابجا نداشتید حال اگر فرد بنا به سلیقه و نظر خود غیر از این رفتار کرد روحیه شما را تضعیف نخواهد کرد. آنچه مهم هست این است که شما همسری هم کفو و شایسته داشته باشید و اگر فردی با این شرایط نبود مجرد ماندن شما چه بسا بهتر از ازدواجتان است. البته شرایط شما قابل درک است و صحیح نیست که خانواده پسر بعد از جلسه اول دیگر سراغی نگیرند بهتر است با حفظ شأن و جایگاه دختر از طریق تماس تلفنی نظر خود را اعلام کنند و برای دختر آرزوی خوشبختی کنند. ♻️سعی کنید اهل مطالعه و مهارت آموزی باشید و دانسته های خود را به خواهر و برادر محترم هم انتقال دهید و تشویق کنید که با پیگیری مشاوره و دوره های آموزشی شرایط زندگی خود را مدیریت کنند. روحیه نشاط و سرزندگی خود را حفظ کنید و سعی کنید توانمندی خود را بالا ببرید و در زمینه کارهای فرهنگی و اجتماعی فعال باشید و با دوستان با تقوا و با انگیزه ارتباط بگیرید و همچنین معنویت خود را تقویت کنید تا عزت نفس قوی پیدا کنید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه صحیح انتخاب همسر را تهیه و گوش کنید تا با پروسه صحیح خواستگاری و سوالات آشنا شوید. ان شاءالله بهترین تقدیر برای شما خواهر بزرگوار رقم بخورد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد گرامی و مشاورین محترم. ۲۰ ساله هستم که چند سال است به خودارضایی گرفتار شدم و هربار به خودم و خدای خودم قول میدم که تکرار نکنم اما نمیشه. ۳ساله به خوندن رمان تلگرامی معتاد شدم.مشکلم اینه که حالا زیر چشمام گودشده وچشمام حس میکنم اون درخشش و زیبایی قبل رو نداره و ریزش موهام زیاد.عصبی شدم و بیشتر وقتا کسل هستم و بیحال و حوصله هیچ چیزو ندارم.دوس دارم ازدواج کنم اما خب تا حالا قسمت نبوده. دانشجوهستم.خواهش میکنم بهم بگید برای ترک این فعل حرام چیکار کنم؟آیا گودی زیر چشم و.......حل میشه.ممنون.اجرتون با خدا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بنده کاملا شرایط شما رو درک میکنم، متاسفانه این فاصله حدود ۱۰ تا ۱۵ ساله ای که بین بلوغ و ازدواج افتاده و عدم همکاری خانواده، رسانه، جامعه و ... و تمام عوامل دیگر و از طرفی حجم انبوه تحریکات جنسی در فضای مجازی، در فضای عمومی اجتماع، در رسانه و ... این آسیب رو برای نوجوانان و جوانان ما بیشتر کرده، اما... این ها همه دلیلی بر انجام و توجیه این عمل نیست! فطعاً با وجود همه سختی و ناهمواری ها افرادی هستند که توانسته اند با راهکارها، با خویشتن داری هایی به مبارزه با نفس خود پرداخته و از آن طرف شرایط شکوفایی خود در ابعاد دیگر زندگی و پرورش و رشد خود و در نهایت زمینه سازی ازدواج را برای خودشان فراهم آورند. و شما هم حتما می توانید یکی از این افراد باشید💪 دوست عزیز، به چند نکته کلیدی که باعث افزایش مهارت خویشتن داری در شما خواهد شد، خوب توجه و تامل کنید: ۱. پرهیز از تنهایی ۲. پرهیز از بیکاری ۳. تعیین قانون شخصی برای استفاده از اینترنت در زمان مشخصی از روز ۴. اصلاح تغذیه، پرهیز از مصرف مواد قندی، چرب، و فست بود ها ۵. تعیین ذکری روزانه و توصیه اکید به نماز اول وقت ۶. پرهیز از هرزه گردی در فضای مجازی و بخصوص استفاده از فضای مجازی در رختخواب ممنوع. ۷. پرهیز از استفاده از رختخواب خیلی نرم و راحت ۸. شروع یک فعالیت جسمی در برنامه روزانه ۹. دوش گرفتن شبانه ۱۰. برنامه ریزی مطالعاتی در زمینه های مورد علاقه، یا پرداختن به کارهای هنری و ... ۱۱. حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت ، حداقل هفته ای ۳ شب ۱۲. همراهی یک دوست به لحاظ خلاقی، علنی، معنوی نسبت به خودتان در سطح بهتری باشد. ۱۳. طهارت با آب و سرکه طبیعی که باعث کاهش شهوت شده ۱۴. در صورت عمل به موارد بالا به شما اطمینان می دهم که مسئله تان به مرور برطرف خواهد شد. ۱۵، در صورت شکستن تعهد و توبه، برای خود جریمه تعیین کنید تا برای انجام آن نفس تان به سختی بیفتد. مثلا ، فردای آن روز روزه بگیرید، ۱۰۰۱ ذکر استغفار، ۲ ساعت پیاده روی و .... ۱۶. سعی شود برای خود جدول مراقبه و محاسبه ترسیم کنید، و در طول روز روی اعمالی که باید انجام دهید و اعمالی که باید پرهیز کنید حتما در این جدول آورده شود و پایان هر روز محاسبه کنید، و در صورت خطا مجازات نفس داشته باشید. ۱۷. در ابتدای هر روز حتما روزتان را با یک سلام به امام حسین ع و یا سلام به حضرت ولی عصر آغاز کنید و روزتان را بیمه اهل بیت و از ایشان مدد بخواهید. انشاالله با رعایت موارد فوق مسئله تان برطرف و خداوند شرایط ازدواج سالم و صحیح را برایتان رقم بزند. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام.وقت بخیر من در ارتباط با همسرم بطور کلامی مشکل دارم اصلا نمی تونم اونطور که ممکنه منظورمو انتقال بدم چه رو در رو چه پیام ... برای یاد گیر ی این مهارت باید چیکا کنم؟ بعنوان مثال بنده احترام خانواده وابستگان شو دارم در صورتیکه اصلا خودشون برای من اینطور نیست وسلیقه ای برخورد میکنن میگن خوششون نمیاد در صورتیکه اونا واقعا احترام شو دارن نمی دونم چه طوری بهشون بگم تا چیزی میگم تو طرف اونایی در صورتیکه اصلا چیزی وجود نداره که طرف کسی باشم میگم معمولی باش اخماتو هم نکن یا پدر من زمین به ایشون دادن که روش کشاورزی کنه چه طوری بگم من هم سهم دارم تا حالا نگفتم ولی پدر مادر در خوبی برای ایشون سنگ تموم گداشتن ولی ایشون برای احترام ساده زورشون میاد تا چیزی از خوبی شون بگم میگه به رخم میکشی در صورتیکه اصلا اینطور نیست ایشون خوب و بد رو نمی فهمه خیلی دلسرد شدم چون همیشه از من انتظار دارن ولی هیچ وقت جبران نمیکنن به خدا واگذار ش کردم هر حرفی هم بزنم میگه پرتوقعی و خیلی بی منطقه مشاوره گرفتم میگن با ار مهارتهای کلامی استفاده کنی چون شرایط طلاق ندارم ۲ فرزند دارم ۱۳ ساله اردواج کردم ازدواجمون سنتی فامیلی هست الان ۵۰ روزه سر اینکه میگه کم اومدی پیش خانوادم با خانواده خودتی قهره من به انداره کافی احترام گداشتم خانواده ش ازم راضین الان خودمو سنگین میگیرم ناراحت تر میشه باهاش حرف می زنم تحویل نمیگیره نمی دونم چیکار کنم خسته شدم همیشه جوری رفتار میکنه انگار فقط من مقصرم بهم میگه خط قرمزامو رد کرد لهت میکنم ارامش ندارم وخسته ام و دلسردم از این بی هویتی برای رابطه جنسی هم همیشه طلبکاره بهم میگه اگه میخوای باهات خودت به فکر رابطه باش. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم، گفتگو برای حل مشکلات در هر نوع رابطه ای (زوجین، والدین، فرزندان) بهترین راه حل است. اما این گفتگو قاعده و مراحلی دارد. ابتدا ما باید حواسمان باشد که مکان و زمان مناسب گفتگو را مد نظر قرار دهیم. همچنین هرگز این تبصره را برای رفتار خوبمان نداشته باشیم که تو خوب باش منم خوب باشم. زندگی بده بستان نیست. بلکه رفتار خوب و مناسب ما باید ریشه در نیت خالص و رسیدن به قرب الهی باشد، وگرنه انسان را دلسرد، خسته و ناامید میکند چون در واقع نوعی ظاهر سازی میشود که پشتوانه محکمی ندارد و با ناملایمتی طرف مقابل بالاخره یه جایی کم آورده، خسته، دلزده و ناامید میشویم. پس دومین مرحله ، تغییر نگرش ما و عدم قیاس می باشد. نکته بعدی ، همدلی کردن با همسر محترم می باشد. همدلی کردن یعنی هم سطح شدن در هیجان، در کلام، در احساس و ... نبایست بگذاریم به خاطر مسائلی قابل حل که خدای نکرده موضوعی باعث سردی عاطفی بین ما و همسرمان شود و یا واژه نحس طلاق در ذهن مان جای بگیرد و یا بر زبانمان جاری شود که بعد از مدتی تبدیل به یک عادت و ایجاد حاشیه برای زوجین خواهد شد. البته به شما حق می دهم، چون با طولانی شدن این قضیه، شرایط برای شما فرسایشی شده، اما یقین بدانید که با تدبیر و مهارت این مسئله کاملا قابل حل است. انشاالله به شما بانوی عزیز پیشنهاد میکنم، که در اولین اقدام، فایل هنر زن بودن را دریافت بفرمایید و به دقت گوش دهید. و همچنین برای تقویت ارتباط موثر ، پیشنهاد مطالعه کتاب ارتباط بدون خشونت زبان زندگی، نویسنده مارشال روزنبرگ. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر ممنون بابت کانال خوبی که دارید من یه دختر دارم که ۸ سالشه و تک فرزنده از اول کمی خجالتی بود و اعتماد به نفسش پایینه سخت ارتباط می گیره با همسن و سالاش زود قهر میکنه و ناراحت میشه شبها خیلی می ترسه و تنها نمیخوابه پارک میریم حتی وسایلی که هیجان کمی دارند سوار نمیشه فقط تاب و سرسره ی کوچیک سوار میشه میگه می ترسم منو پدرش تشویقش می کنیم ولی تآثیر کمی داره ۰من گاهی عصبی میشم ولی باز بیشتر سعی میکنم مسلط باشم تابهش کمک کنم ولی دیگه نمیدونم چیکاری بایدانجام بدم ممنون میشم راهنمایی کنید🌹🌹🌹 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از محبت و همراهی شما با مجموعه 🌺 خواهر عزیزم در پیامتان فرمودید از اول کودکم .... بوده، بعضی رفتارها ممکن است در شاکله و شخصیت افراد باشد که به آن تیپ های شخصیتی گفته میشود، مثلا درون گرایی یا برون گرایی. و خیلی نبایست با آن جنگید بلکه باید آن را پذیرفت. اما گاهی بسیاری از صفات کودکان را ما والدین و شرایط محیطی کودک ، رقم می زنیم. مثلا با رفتارهای کنترل گری شدید، سرزنش، امر و نهی مکرر، عدم گفتگوی سالم با کودک، انتظارات بیش از حد از کودک، اجازه ندادن تجارب جدید، کمال گرایی و ایده آل گرایی والدین باعث کم گویی، ترسو شدن، عدم اعتماد به نفس، نداشتن خلاقیت، وابستگی در کارها، جیغ و نق و گریه برای انجام امورات شخصی و ... در کودکان خود می شویم، بنظر میرسد ابتدا یک بررسی روی رفتارهای خودمان داشته باشیم، چقدر به کودک خود فرصت انتخاب و خطا و تجربه می دهید؟ آیا دوست دارید همیشه همه چیز تمام و کمال انجام شود؟ چقدر در طول روز از بکن و نکن استفاده می کنید؟ آیا فرصت تجربه کردن به او می دهید ؟ اگر خطا کند و کاری را درست انجام ندهد او را سرزنش می کنید؟ جلوی بقیه بیان می کنید که کودکم خجالتی و .. است؟ چقدر در طول روز رفتارهای مثبت فرزندتان ولو کوچک هم باشد می بینید بیان می کنید و بابتش از او تقدیر می کنید؟ در طول روز چقدر به جز حرف های آمرانه، با فرزندتان گفتگو می کنید ؟ آیا فرزند شما دوست صمیمی و هم بازی هم سن خود دارد؟ و در زمینه دوست یابی فعال چقدر برای فرزندتان تلاش کرده اید؟ پیشنهاد میکنم برای حل این مسائل و دریافت راهکار متناسب حتما فایل تربیت کودک استاد پوراحمد را دریافت کرده تا بتوانید با استفاده از آن مسئله فرزندتان را ریشه یابی نمایید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر وممنونم به خاطر زحماتتون. ما خانواده ای 5 نفره ایم که 3 فرزندیم یک پسر 6ساله ویک دختر 12ویکی که خودمم 17 ساله مشکلی که داریم تو زندگیمون پدرم هست در ابتدای زندگی خیلی خوب بودن ولی بعد که با دوستای ناواب دوست شدن کم کم به مشکل اعتیاد دچار شدن در ابتدا تفریحی بود ودعوا هایی که پیش می‌آمد ومن هم کوچک بودم خیلی نارحت میشدم کمی که گذشت پدرم اعتیادش جدی شد ولی نمیتونست مامانم قانع اش کنه ومیگفت معتاد نیستم ولی پنهانی وجای دوستاش استفاده می‌کرد چند بار مامانم راضیش کرد که ترک کنه ولی باز برگشت الان 40 سالش هست اما مامانم میگه تو خونه حداقل استفاده کن ولی اون میگه استفاده نمیکنم ولی تو بیرون مصرف میکنه که سنتی هم هست اعتیادش من نمیدونم چه کمکی میتونم کنم مادرم وپدرم دعواها یی صورت میگیره ومن نگران نتیجه اش در خواهر وبرادرم هستم وهمین طور پدر ومادرم. پدرم به گوشی هم اعتیاد پیدا کرده ومتاسفانه سر چیز های الکی عصبی میشه وبا مادر دعوا میکنه منم موافقم رفتارش درست نیست اما نمیتونم متقاعد ش کنم کمکم کنید؟ ممنونم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم به شما دختر عزیز و فهمیده. خیلی خوشحالم که دختری در سن نوجوانی علاوه بر حفظ و خودسازی ، بفکر رشد و اصلاح مسائل موجود در خانواده هست. دختر عزیزم، متاثر شدم از شرایطی که پدر مهربان شما متاسفانه در اون قرار گرفته و الحمدالله که مادر محترم شما هم برای کمک به ایشون تلاش شون رو کردن. اما اونچه در این شرایط میتونه از جانب شما به عنوان فرزند مطرح بشه و کمک کننده باشه، اولا اینکه مادر محترم تون رو با کانال آشنا و ترغیب کنید تا از مشاوره های تلفنی مجموعه استفاده کند. یا فایل هنر زن بودن رو حتما دریافت و بهره ببرند. همچنین با دریافت فایل رضایت از زندگی و هدیه مادر عزیز آرامش رو به ایشون برگردنید. با مادر در این شرایط همدلی داشته باشید. مثلا بیان کنید که حس ایشون رو می فهمید و خوبی های ایشون رو می بینید و قدردان او هستید، و البته خوبی های پدر رو هم ذکر کنید. در ارتباط با پدر گرامی تون هم میتونید از روش نامه نگاری استفاده کنید. مثلا نامه ای برای ایشون بنویسید و در نامه که در برگه ای تزئین شده و خوش خط می نویسید با بیان خوبی ها، تلاش ها، مهربانی ها و صفات مثبت پدر شروع کنید به حرف زدن. بیان کنید که به او می بالید، به او نیاز دارید، و براتون خیلی مهم هستن، و قدردان زحمات ایشون هستید و بعد بیان کنید که چند وقته این وابستگی به دوستان و مواد مضر باعث شده کمتر از آغوش گرمش بهره مند بشید و دلتون خیلی برای لبخندها و گرمی دستاش تنگ شده. و در پایان نامه تون رو با امید، با آرزوهای خوب و با شادی پایان بدین و نامه رو در جایی قرار بدین که پدر اون رو ببینن و تنهایی بخونن یعنی شما در اونجا حضور نداشته باشید. مثلا در جیب لباساشون. انشاالله موثر واقع بشه. و در منزل هم حتما حفظ حرمت و تکریم پدر فراموش نشه. انشاالله موفق و عاقبت بخیر باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب @hamsaranekhoob
سلام.. حدود ۳ سال پیش در مکانی پسری رو دیدم و از ایشون خوشم اومد.. از اونجایی ک دلم نمیخواست با خیالات دخترونه توهم عاشقی داشته باشم این خوش اومدن رو در همون حد نگه داشتم. تا اینکه متوجه شدم اون پسر هم به بنده علاقه مند هستند.. البته خود ایشون نگفتن و قرار هم نبود تا وقتی که شرایط ازدوج محقق بشه من بفهمم ولی یکی از اطرافیان فهمیدن و برای اینکه از این طریق ابروی پسر رو ببرن از این علاقه ایشون سواستفاده کردن و بهشون تهمت زدن که دنبال دوستی با من هستن.. منم اون موقع این موضوع رو باور کردم و بسیار ناراحت بودم. خانواده من هم درجریان این ماجرا قرار گرفتند ولی چون پدرم نسبت به اون پسر شناخت داشتن و میدونستن ادم بدی نیستن چیزی نگفتن اون اقا پسر هم برای تموم شدن حرفا دیگه به اون مکان نیومدن و کلا رفت و امدشون رو قطع کردن. من حدود ۷ ماه پیش فهمیدم راجبشون اشتباه میکردم و اصلا این حرفا راجبشون دروغ بود. بهشون پیام دادم برای معذرت خواهی.. واقعا هیچ قصدی جز این نداشتم. ایشون گفتن بخشیدن و مشکلی نیست و حرف ما تموم شد. الان ایشون قصد دارن بیان برای خواستگاری درواقع از بنده اجازه گرفتن که با پدر و مادرم صحبت کنن.. و نکته ای که الان بنده رو گیج کرده نحوه برخورده.. دقیقا نمیدونم لازمه من با پدر و مادرم حرف بزنم و بگم مسائلی که قبلا اتفاق افتاد اشتباه بود و این شخص اینطور ادمی نبود یا نه بزارم ایشون خودشون با خانوادشون بیان و مثل یک خواستگار معمولی از پدرم اجازه بگیرن. مسئله ای که هست میترسم اگه بخوان زنگ بزنن و اجازه خواستگاری بگیرن پدرم بخاطر اون اتفاقات بدون اینکه اجازه بدن برای خواستگاری بیان بگن نه.. من خودم هم جوابم کاملا مثبت نیست.. درواقع با شناختی که ازشون دارم از شخصیت ایشون خوشم میاد و ملاک های بنده رو دارن ولی چون خانواده برام خیلی مهمه و خانوادشون رو تا بحال ندیدم میخوام چند جلسه خواستگاری و رفت و امد باشه تا جوابمو بگم.. حالا من باید چه برخوردی داشته باشم و چیکار کنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر گرامی نکاتی خدمت شما عرض میشود که انشاالله عنایت داشته و برای انتخابی صحیح و بدون دغدغه آن را مد نظر قرار دهید. اولا، اینکه در آن اتفاقی که سالها پیش رخ داده و احتمالا فرد سومی با رفتار اشتباه خود منجر به کدورت و ناراحتی شده، و خداروشکر شما و خانواده تان قضاوت و یا رفتار ناصحیحی مرتکب نشدید که بعد از آن بخواهید در صدد عذرخواهی بر آیید. دوما، چگونه بعد از ۳ سال به این مرحله رسیدید که راجع به ایشان اشتباه فکر کردید؟ یعنی هنوز پیگیر این اتفاق بودید ؟ چون عنوان کردید که ایشان دیگر به آن مکان رفت و آمد نمیکردند، چطور بلافاصله به ایشان پیام داده و شماره ایشان در دسترس شما بود؟ آیا بدون اطلاع خانواده اقدام فرمودید؟ و لزوما چه اصراری برای عذرخواهی وجود داشت وقتی شما و خانواده محترم در آن ماجرا هیچ برخورد بدی نداشته اید که ایشان بخواهند ببخشند!! و سوم اینکه، خواهر عزیزم اگر ایشان و خانواده شان قصد و نیت شان صادقانه باشد، باید بگذارید خودشان برای خواستگاری اقدام کنند و در صورتیکه والدین شما ناراضی باشند و سوء ذهنیتی داشته باشند، باز هم باید خودشون جهت رفع اتهام تلاش کنند ، نه اینکه شما با اصرار و توضیح بخواهید والدین خودتون رو مجاب کنید. چرا؟ چون شما شروع کننده رابطه پیامک شده اید، ممکنه ایشون از شما این تقاضا رو بکنند که با اصرار و اجبار خانواده را متقاعد کنید و ناخواسته در این میان این عاطفه است که شکل میگیرد و حتی بعد از خواستگاری رسمی ایشان هم چه بسا به مرحله شناخت نرسید و حتی اگر هم به این مرحله رسیدید، هر کدام از والدین دو طرف ممکن است ، نظرشان منفی باشد و آن وقت این شمایید که دچار وابستگی شده اید، و رو در روی خانواده خود قرار می گیرید و بیشترین فشار روحی را متحمل خواهید شد. پس بهتره با حفظ آرامش و شان خود، بگذارید انشاالله مسئله در روال طبیعی خودش طی بشه، و پیشنهاد بنده این هست که حتی خط خودتون رو عوض کنید تا جلوگیری بشه از درگیری و روابط احساسی. و همچنین آگاهی و مهارت خودتون رو در زمینه انتخاب صحیح همسر افزایش بدین. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام. چند وقت پیش پسر چهار سال و ده ماه مون یهو وارد اتاق ما شد و متأسفانه مارو در کنار هم دید،دنیا روسرموم خراب شده ،دیگه هیچ چیز مارو شاد نمیکنه و همه خوشبختیمون پرید،ما عاشقانه زندگی میکنیم،من پسرمو بعد از دیدن اون صحنه اروم کردم و بهش گفتم نباید بی اجازه وارد بشه اونم دیگه بی اجازه وارد نمیشه و اینکه گفت که مارو لخت دیده😭😭،من تمام دوران بارداری و شیردهی با وصو بودم و بهش شیر دادم چون آرزوم عاقبت بخیری بچه ام بود ولی الان همه چیز تموم شده،مرگ آرزومه،زندگی ما خراب شده،و نمیدونم باید چبکار کنیم،بعد اون جریان پسرمون دیگه بی اجازه جایی وارد نمیشه،همش میگه عیبه ،خصوصیه،و مدام من و باباشو بوس میکنه و میگه دوستون دارم ،که البته قبلا میگفت ولی الان بیشتر شده،سعی کردیم با قصه ارومش کنیم که به ظاهر اثر خوبی داشت،توی شهر ما مشاور متدین نیس،نمیدونیم چیکار کنیم تورو خدا کمکمون کنید،چطور کنجکاوی ذهنی پسرمونو راجب چیزی که دیده درست کنیم😭😭😭،فقط تو قصه بهش گفتیم که در حال عوض کردن لباسامون بودیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت شما بانوی عزیز، الحمدالله زندگی و روابط حسنه با همسر و فرزندان خود دارید. در خصوص شرایط پیش آمده سوالات زیادی وجود دارد که ترجیح بر مشاوره تلفنی بود، اما بنا بر حساسیت و اضطرار موضوع، راهنمایی هایی خدمت شما عرضه میشود، خواهشی که از شما دارم اینکه با تامل و با آرامش این نکات را مطالعه بفرمائید. در ابتدا باید عرض کنم حساسیت این موقعیت را کاملا درک میکنم اما نکته کلیدی آن است که اگر آرامش خود را والدین در این شرایط حفظ نکنند بیشترین آسیب را به کودک وارد می کنند و اما با حفظ آرامش و انجام راهکارهای زیر، انشاالله خواهند توانست از این شرایط با کمترین آسیب عبور کنند. انشاالله اگر به دلیل اهمال کاری و کم توجهی والدین و یا به دلیل کنجکاوی کودک ، شاهد روابط زناشویی قرار گرفت (چه اصل رابطه، چه بعضی از مقدمات آن) چه باید کرد؟؟ یکی از سخت ترین موقعیت ها هم برای والدین و هم برای کودک چنین موقعیتی است که کودک والدین خود را در حین رابطه یا برهنه مشاهده نماید. اولا ، به دلیل خطیر بودن این موقعیت، تاکید میشود که والدین فوق العاده باید مراقبت کنند. اما رفتار کودکان ممکن است در این شرایط با توجه به تفاوت های سنی متفاوت باشد: ۱. برخی ممکن است سریع از موقعیت خارج شوند و معمولا پناه می برند به اتاق خودشان. ۲. برخی از کودکان به آغوش والدین خود پناه می برند. ۳. برخی از کودکان تغافل می کنند که انگار چیزی ندیده اند. ۴. برخی از کودکان در سنین بالاتر ممکن است از منزل خارج شوند. برداشت کودک از مواجهه با این صحنه چیست؟ ۱. بی حیایی و بی ادبی والدین ۲. تصور ناراحتی و دعوای بین والدین ۳. تصور ظلم پدر در حق مادر که در مورد کودک شما تصور بنده این است که حالت دوم است که او فکر میکند ناراحتی بین شما رخ داده. والدین به چه صورت با کودک خود در این شرایط برخورد کنند؟ تذکر اول: حفظ آرامش رفتارهای تند و تکانشی در این شرایط و مشابه آن آسیب را دو برابر می کند. مثل بچه برو بیرون، چرا بدون اجازه اومدی، چرا حواست نیست، چند بار بهت بگم، و با دعوا بیرون کردن و ... تذکر دوم: چه کودک به آغوش والدین پناه آورده باشد، چه تغافل کرده باشد، و چه خارج شده باشد از موقعیت،.... ابتدا والدین پوشش خود را مناسب کنند. تذکر سوم : صحبت کردن با کودک در چنین شرایطی و نباید او را تنها گذاشت. بهتر است که مادر این صحبت را بکند ، اگر که کودک زیر ۷ سال است. اگر کودک بالای ۷ سال بود، بهتر است والد هم جنس با او صحبت کند. در حین صحبت که با کمال آرامش و ریلکسی حرف نی زنید به کودک یادآوری کنید که مثلا منو بابا با هم دیگه مشکلی نداریم، ما همدیگه رو خیییلی دوست داریم، و وقتی پدر و مادرها به هم دیگه خیلی علاقه داشته باشند ممکنه هم دیگه رو اینجوری بغل کنند و این مخصوص مامان باباهاست، و بقیه حق ندارن این کار رو انجام بدن. یعنی دادن آرامش + دادن اطمینان از نداشتن مشکل والدین. این رفتار باعث میشه که در آن لحظه کودک کمترین آسیب رو ببینه و حالا اگر در آینده باز سوالی برای او ایجاد شد، سعی می کنیم با مهربانی پاسخ بدیم. اگر در آینده، کودک به این اتفاق اشاره ای نکرد و یا یادآوری نکرد، اصلا دیگه نباید والدین هم در مورد این قضیه با کودک صحبتی داشته باشن. خواهر عزیزم، بهتره با کسب آرامش روال تربیتی فوق رو در این زمینه در پیش بگیرید، و با بیان مکرر دوستی و محبت بین خودتون و همسرتون برای فرزندتان، سطح اضطراب او را پایین آورده و با برخوردهای وسواسی و افراطی مدام خدای نکرده این مسئله رو در ذهن او زنده نسازید. ادامه...
و بهتره به خودتون مسلط باشید، هیچ چیزی در این دنیا بدون راه چاره نیست اگر آدم خودش بخواد و به خدای بزرگ و مهربونش اعتماد داشته باشه، اشاره به حدیث هم که فرمودید درست نیست، انسان با خیلی از اعمال خوب میتونه اشتباهات خودش رو جبران کنه و حتی آسیب ها و خطرات رو از خودش دور کنه. مثل مرگ و اَجل که با صدقه دادن به تاخیر میفته. پس هیچ وقت نبایست ناامید بود، و با توجه رعایت نکات ریز و خوبی که در بارداری و شیردهی فرزندتان اشاره کردید که رعایت کردید و از همه مهمتر رابطه خوبی که با همسرتون دارید و همراهی ایشان را در تربیت دارید باید شاکر بود و امیدوار نه اینکه با یک خطا، خودتون و زندگی تون رو از هستی ساقط کنید و روی اون خط بطلان بکشید! می تونید از نماز زیبایی که توسط والدین برای هدایت فرزندان خونده میشه استفاده کنید و دلتون و اولادتون رو بخدا بسپارید. نحوه خواندن نماز والدین در حق فرزندان: از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان برای هدایت و عاقبت بخیری فرزندانشون هر شب یا حداقل هفته ای یکبار، نماز دو رکعتی می خواندند. با این کیفیت که در رکعت اول، حمد و یک سوره قدر، و در رکعت دوم حمد و یک سوره کوثر . و همچنین قرائت آیه ۱۵ سوره احقاف که یک سطر هم بیشتر نیست در قنوت نمازها، و جهت صالح شدن و عاقبت بخیری فرزند، خودمان و حتی والدین خودمون بسیار توصیه شده است. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد عزیز وتشکر از کلاسهای عالی ومشاوره بسیار خوبتان اجرتون با صاحب الزمان. سوال من این است که آیا مردی که حدود بیست سال به همسرش خیانت کرده می تواند این کار را ترک کندیا چون عادت کرده نمی تواند یا به سختی می تواند؟؟ خانمش حدود یک سال هست متوجه خیانت همسرش شده وقبلا نمی دانسته .البته اشتباهاتی هم از طرف خانم بوده . وحدود سه ماهی میشه که هنر زن بودن را گوش داده و بسیار در تلاشه که رفتارش را تغییر دهد وآنگونه که شوهر دوست دارد باشد وزندگیش رانجات دهد اما فکر میکند شوهرش عادت کرده و نمی شود تغییرش داد چون تو ذهن شوهرش رفتارواخلاق قبل خانمش جا افتاده و خانمش را با رفتار واخلاق قبل می شناسد وتغییرات او را کمتر می بیند به همین دلیل فکر می کند شوهر نمی تواند این کار را ترک کند. (قابل ذکر است که رفتار خانم قبلا بد نبوده بلکه با هم همسو نبودند چون خانم بیشتر از هر چیز به ایمان ورعایت حجاب ورعایت حلال وحرام وتربیت اسلامی فرزندانش اهمیت می داده (که خدا راشکر نتیجه بسیار خوبی گرفته) وخانواده شوهر این موارد را قبول نداشتن وهمچنین دخالت مادر شوهر سبب فاصله عاطفی بین زن وشوهر شده . لطف میکنید راهنمایی فرمایید.🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار بسیار عالی هست که خانم اشتباهات خود را متوجه شدند و با گوش دادن به صوت های هنر زن بودن، سعی در بهبود ارتباط با همسر دارند، طبیعتا در چنین شرایطی،داشتن قضاوت از پیش تعیین شده، انگیزه را برای تلاش کمتر میکند،چون سال های زیادی رفتار خانم به گونه دیگری بوده، طبیعتا نباید خیلی زود ناامید بشوند و دست از تلاش بردارند، همین که در این سال ها آقا خیانت خودش را پنهان میکرده و سعی در ادامه زندگی با خانم داشته مسئله مثبتی هست، حتی اگر ایشون نتواند این مسیله را کنار بگذارد، باز هم قبل از هر تصمیم یا اقدامی نیاز هست که خانم همه ی تلاش خودش را به کار بگیرد و راه های حل مسئله را امتحان کند. پایبندی خانم به مسایل شرعی و دینی و اهتمام به تربیت صحیح فرزندان، قابل تحسین بوده و هست و قرار نیست این مورد را تغییر بدهند، بلکه تغییر باید در کیفبت روابط عاطفی، زیستی و تعاملات زناشویی با همسر تغییر کند... در این راستا مطالعه کتتب مهارت های زناشویی از متیو مک کی را هم به خانم پیشنهاد کنید. همان طور که در صوت های هنر زن بودن مطرح شد پس از مدتی که خانم تغییرات را در خودش انجام داد، میتواند با استفاده از تکنیک نامه نگاری-با طرافت هایی که در صوت به شکل کامل توضیح داده شده- قصد جدی و تلاش خودش را برای تغییر به همسر اعلام کند و از او هم درخواست کند تا با هم زندگی را از نو بسازند و برای یک زندگی همراه با آرامش و خوبی،هر دو تلاش کنند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام بنده یک خواستگار فامیلی دارم که ایشون نه سال از من بزگترن و من نمیدونم چه جوابی بدم ولی فکر من خیلی درگیر ایشونه من میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم حتا کتاب هم در مورد ازدواج عاقلانه گرفتم و میخوام بخونم که فکرم آزاد شه اما نمیدونم نیاز به یکی دارم که کمکم کنه حتا گاهی دوست دارم با ایشون صحبت کنم و هر سوالی در موردشون دارم ازشون بپرسم. ولی خوانوادم فک میکنن پسر خوبی نیست و من نمیتونم به کسی حرف دلمو بگم تا وقتی که این کانال رو پیدا کردم خدا خیرتون بده، میشه که بگین از دوسش دارم که ذهنم درگیرش یا نه؟؟؟؟؟ اصلا ازدواجی که خانواده بگن خوب نیست درسته؟؟ ولی تو اینطوری نگی ممنون میشم کمک کنین و منو از این سر گردانی در بیارین 😢 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر عزیز بسیار عالی هست که در این زمینه کتاب گرفتید و قصد دارید مطالعه کنید. ممکن هست این که ذهن شما درگیر شده به این خاطر باشه که احساس مثبتی نسبت به طرف مقابل دارید، توصیه اکید دارم که بدون اطلاع و رضایت خانواده هیچ صحبت یا ملاقاتی با خواستگار احتمالی نداشته باشید، چرا که ذهن شما را بسیار بیشتر درگیر میکند و اگر به نتیجه برسید یا نه، اگر در نهایت خانواده مخالفت کنند، فایده ای نخواهد داشت، از طرفی نوع نگاه اطرافیان هم نسبت به شما به سمت منفی تغییر میکند و ممکن هست بر موقعیت های خوب ازدواج در آینده هم اثر منفی بگذارد. به طور کلی ازدواجی که خانواده با آن مخالفت دارند، اصلا توصیه نمیشود مگر در شرایط بسیار خاص! که شرایطش باید توسط مشاور با تجربه و متخصص به طور کامل بررسی شود. ازدواجی که خانواده از ابتدا با آن مخالفت کنند، چالش ها و سختی های زیادی علاوه بر سختی های عادی زندگی خواهد داشت که فرد را تحت فشار زیادی قرار میدهد. در مواجهه با مشکلات هم حمایت خانواده احتمالا کمتر خواهد بود و چه بسا سرزنش خانواده هم به دنبال خواهد داشت‌. از طرفی بسیاری از مواقع خانواده ها دلایل منطقی برای مخالفت دارند که خود جوانان به دلیل تجربه کمتر یا درگیر شدن با احساسات، کمتر به آن توجه کنند. بهتر هست دلایل مخالفت خانواده را به نحوی جویا شوید،گرچه ممکن است گاهی اوقات خانواده ها همه دلایل و نگرانی های خود را به طور کامل توضیح ندهند. از طرفی همون طور که اشاره شد باید در ارتباط با انتخاب درست همسر و بالابردن تلاش و توانمندی های خودتون در این زمینه زیاد مطالعه کنید و صوت های مفید گوش بدهید. تا شرایط انتخاب درست از حالت ابهام برای شما دربیاید و شفاف تر و واضح تر بشود، در کنار کتابی که تهیه کردید ، مطالعه کتاب های ۱. کتاب نیمه ی دیگرم از دکتر عباسی ولدی ۲. کتاب مطلع مهر از دکتر بانکی، همچنین گوش دادن به صوت های "هنر انتخاب همسر" استاد پوراحمد را بسیار به شما توصیه میکنم. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدمت استاد ببخشید ی سوال داشتم ی دختر ۵ ساله و ی پسر ۳و نیم ساله دارم دخترم خیلی صدای پسرم رو درمیاره و سر ب سرش میزاره و اینکه مواقعی ک عصبانی بشه فحش میده و عکس العمل ک نشون بدم یا بخوام تنبیه کنم بدتر میکنه باید چیکار کنم ؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی در رابطه با مسئله ای که فرمودید، باید زمینه ها و علل رفتار کودکان بررسی بشود، برای همین سوالات زیادی هست که باید به آن ها دقت بشود و پاسخ داده بشود، مثل اینکه این نوع رفتار از بدو تولد برادر کوچکتر بوده یا از زمان دیگر آغاز شده یا شدت پیدا کرده؟ دخترتون با توجه با اقتضائات سن خودش برای ورود بچه جدید به خانواده آماده شده بود؟ در زمان بارداری دوم ، روابط عاطفی، بازی کردن و میزان وقت گذاری شما و پدرشون برای ایشان به چه شکل بوده؟ بعد از تولد فرزند دوم به چه شکل؟ هنین الان چقدر وقت ایشان در طول روز پر هست؟ چقدر بازی میکنند؟ شما چه زمانی برای باری کردن با ایشان اختصاص میدید؟ به نظرتون چقدر در میزان توجه کردن، محبت کردن و ... بین کودکانتون عدالت را رعایت میکنید؟ فرمودید اگر عکس العمل نشون بدید یا تنبیه کنید بدتر میشه، معمولا تا الان چه عکس العمل ها و تنبیه هایی در این مواقع انجام دادید؟ و .... درک میکنم که وقتی دخترتون، پسر کوچکتر را اذیت میکند، از دست او عصبانی میشوید و احساس میکنید باید از پسرتون در مقابل ادیت های او مراقبت بیشتری بکنید، اما اگر این اقدام او تلاشی برای جلب توجه بیشتر شما باشه حتی به شکل منفی! یا اعتراضی به کمبود محبت و توجه نسبت به برادر کوچکتر، اقدامات شما طبیعی است که به طور کلی رفتار او را تشدید میکند چون دقیقا آسیب را شدیدتر میکند. به نکات زیر، توجه داشته باشید. اولا در طول روز حداقل نیم ساعت را باید برای بازی با هر کدام از بچه ها به خصوص دخترتون قرار بدید، رفتار های محبت آمیز از جمله محبت های رفتاری مثل بغل کردن، بوسیدن، و ... و محبت های کلامی مثل زیبا صدا زدن او یا قربان صدقه رفتن را حقیقتا بیش از قبل داشته باشید و آن را سرسری نگیرید. زمانی در طول روز به صحبت کردن با دخترتون اختصاص بدهید،در اتاقی که فقط خودتون و او باشید، دستش را در دستانتون بگیرید، با او ارتباط چشمی محبت آمیز برقرار کنید،اجازه بدید او با شما صحبت کنید، بدون اینکه بترسد یا دلهره داشته باشد.شاید اوایل حرفی برای گفتن نداسته باشه و فقط به شما نگاه کند اما در ادامه متوجه اهمیت این کار میشوید. در کار های خانه او را سهیم کنید، متناسب با سن و سطح توانمندی ‌او کار هایی را به او بسپارید و بعد هم او را تشویق کنید،در ارتباط با کوچکترین کار های مثبت به او توجه کنید تا برای جلب توجه شما دست به کار های خطرناک و منفی نزند. سعی کنید در طول روز وقت او را پر کنید،حتما فایل های تربیت کودک استادپوراحمد را گوش دهید،در زمینه دوست یابی فعال برای فرزندانتون تلاش کنید،سعی کنید در همسایگان، دوستان، اقوام، همکلاسی های مهد و ... یک خانواده مذهبی و مومن و سالم به لحاظ اخلاقی پیدا کنید که فرزندی هم سن فرزند شما داشته باشند، با رفت و آمد و ... یعی کنید هم بازی مناسبی برای فرزدتون بیابید تا بخشی از اوقات او در طول روز یا هفته صرف بازی و تعامل باهم بازی خوب بشود که از جهات متععدی برای او مفید خواهد بود. وقتی او را به لحاظ محبت و توجه سیراب کردید، قطعا این رفتار او کاهش پیدا خواهد کرد، اما برای کنترل کامل آن بحث قانون، تشویق و تنبیه را از صوت های تربیت کودک با دقت گوش کنید و اجرا کنید ان شالله. خواندن سری کتاب های من دیگر ما از دکتر عباسی ولدی را هم توصیه میکنم. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر بابت مشاوره های بسیار خوبتون از شما تشکر میکنم خدا خیر دو دنیا را نصیب و روزیتون کنه ما ۱۰ ساله که ازدواج کردیم خدارا شکر شوهرم مرد خوب و مهربونیه دست خیر داره بد دهن نیست و بی احترامی نمیکنه. ما تمام این ۱۰ سال را کنار مادرشوهرم بودیم و من مثل مادر خودم با ایشون برخورد کردم اصلا تا الان به ایشون بی احترامی نکردم. ولی خودم خیلی اذیت شدم شوهرم کارگر بود قول جبران این سختی ها را به من داده بود خدا را شکر روزگار روی دیگشو به ما نشون داد و الان ما یکی از سرمایه دارهای شهرمون هستیم ولی هنوز هم در همون زیر زمین کنار مادرشوهرم زندگی میکنیم من خیلی کوتاه اومدم و به شوهرم سخت نگرفتم ولی شوهرم خیلی خیلی به کارشون اهمیت میدن شب دیر میان و سریع میخوابن ما دوتا بچه داریم دخترم کلاس سومه و پسرم ۴ سالشه ولی همسرم در تربیتشون شریک نیستن بار تربیت بچه ها کلا به دوش خودمه خیلی برام سخته بچه ها هرچیزی که بخوان فوری براشون میخره و من اصلا موافق این کار نیستم میترسم حرفی بزنم زندگیم به هم بخوره اگه من کاری داشته باشم اصلا کارشون را ول نمیکنن روزهای تعطیل هم کلا با گوشی صحبت میکنن تو خونه همش با گوشی هستند و خیلی خیلی کم صحبت میکنند در صورتی که با بقیه ساعت ها تعریف میکنند من فایل های هنر زن بودن را گوش دادم و تقریبا همه ی نکات را رعایت میکنم خواهش میکنم راهنماییم کنید چی بگم و چجوری برخورد کنم که زندگیم خراب نشه من خیلی خیلی وابسته ی همسرم هستم اصلا نمیتونم ناراحتشون کنم ممنون از لطفتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی روحیه شکرگذاری شما، دیدن نقاط مثبت همسر و تعامل مثبت با خانواده همسر،خیلی عالی هست و جای تقدیر دارد. در کنار این ویژگی های مثبت، به این نکته هم توجه داشته باشید که شما وقتی ازدواج کردید و فرزنددار شدید، یعنی مسئولیتی در قبال همسر و فرزندان و این زندگی پذیرفتید، لازمه ی این مسئولیت پذیری اولا انجام وظایف خود به درستی و بعد هم مراقبت و اصلاح مسیری است که زندگی در آن حرکت میکند و جریان دارد... که قطعا با انفعال و سکوت قابل جمع نیست. همسر خوب، همسری نیست که در مقابل روند های اشتباه در زندگی و تربیت کودکان سکوت بکند و لام تا کام حرفی نزند و زندگی موفق هم با سکوت و صبر منفعل حاصل نمیشود، قطعا همسر مسئولیت پذیر و با کفایت در مقابل چالش هایی که در ارتباط با همسر و فرزندان و روابط در زندگی مشترک به وجود می آید نباید منفعل باشه، اشکال آن جاست که بعضی از خانم ها به شیوه های غلطی مطالبه های خودشان را مطرح میکنند مثل غرزدن های مداوم، جیغ و داد کردن، قهر کردن و ...، آن چه که باید به آن توجه بشود و رعایت بشود، شیوه صحیح گفت و گو و بیان درخواست ها از همسر هست، نه سکوت تایید میشه و نه بیان کردن به شیوه ی غلط، بلکه لازمه ی هر زندگی بیان درخواست ها و مطالبات به شیوه ی درست است که هم اثرگذاری بیشتری داشته باشد و هم در عین حال نه تنها به روابط بین زوجین و دیگر اعضای خانواده آسیبی نزند، بلکه اتفاقا به مرور با گرم تر کردن کانون زندگی و کمتر کردن چالش ها، روابط و بنیان خانواده را محکم تر هم خواهد کرد... در این باره توصیه میکنم اولا بخش هایی از صوت های هنر زن بودن که در رابطه با نحوه گفت و گو با همسر، نحوه مخالفت کردن با همسر و ... هست را دوباره با دقت گوش بدید، حتی الامکان از آن یادداشت برداری کنید و حتما برای عمل به آن برنامه ریزی کنید. الویت شما افزایش مهارت های خودتون در زمینه گفت و گو و مطالبه صحیح با همسر محترم هست. در کنار استفاده از صوت های استاد پوراحمد، مطالعه دو کتاب در این زمینه را حتما حتما به شما توصیه میکنم، ۱. مجموعه کتاب تا ساحل آرامش از دکتر عباسی ولدی ۲.کتاب پیام ها(مهارت های ارتباطی) از متیو مک کی. در کانال هم پاسخ های مرتبط را حتما مطالعه بفرمایید. این نکته را در نظر داشته باشید که بسیاری از اوقات مردان برعکس چیزی که خانم ها فکر میکنند واقعا نمیتوانند حدس بزنند که در ذهن یا دل خانم چه میگذرد یا چه نیاز و درخواستی دارد، خانم ها باید یادبگیرند حتما حرف خودشان را بزنند و به شیوه ی درست هم بزنند وگرنه سکوت کردن موجب تلبار شدن حجمی از شکایت ها، نیاز های برآورده نشده و دلخوری ها به شکل یک غده ی آلوده است که زمانی سرباز میکند و رابطه را به چالش جدی مواجه میکند... ترس شما از صحبت های لازم و درست با همسر، ترسی بی جاست، و اگر معنای وابستگی به همسر، سکوت کردن در مقابل همه چیز باشه، برای زندگی مضر خواهد بود. از جمله نکات مهم در گفت و گو با همسر این هست که در زمان، مکان و موقعیت مناسب باشد، مثلا زمانی که فرد عصبانی یا ناراحت هست، خسته هست و تازه به منزل رسیده، گرسنه هست و ... وقت مطرح کردن صحبت های مهم نیست....