eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
32.6هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
59 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه... جلوی دیگران و بسیاری از اوقات جلوی فرزندان، موقعیت خوبی برای بیان خواسته ها و مطالبات نیست. لحن گفت و گو، کلماتی که در آن استفاده میشود و ... اهمیت دارد، استفاده از لحن صمیمانه، به کار بردن کلمات مثبت،ارائه ی دلایل منطقی، داشتن نیت دلسوزانه برای زندگی و انتقال این نیت خیر به همسر از طریق رفتار ها،حالات و گفتار اهمیت زیادی دارد. میتوانید برای بیان مطالب از تکنیک ساندویچ استفاده کنید، یعنی نکته منفی یا حساسی که می خواهید مطرح کنید را بین دو نکته مثبت قرار دهید، نکات مثبت همسرتون را بیان کنید، از ایشان قدردانی کنید و تلاش های ایشان برای خانواده و رفاه شما و فرزندان را ارج بنهید تا زمانی که مطلبی را بیان میکنید اثرگذاری بیشتری داشته باشد و همسر بهتر بپذیرد، میتوانید از شیوه انتقاد معکوس استفاده کنید یعنی گاهی به جای انتقاد کردن برای نبود یک رفتار مطلوب، به خاطر بودن آن از همسر تشکر کنی، مثلا از اینکه با وجود مشغله های کاری فلان کار را برای بچه ها انجام دادید، خیلی ممنونم، خیلی خوشحالم که شما مثل بعضی از اقایان، نسبت به خانواده بی توجه نیستید و همه ی وقتتون را صرف کار نمیکنید بلکه به خانواده هم توجه دارید.... اگر راه های گفته شده را امتحان کردید، و نتیجه نداد، با همدیگر پیش مشاور متعهد و متدین بروید ،اگر میدانید که ایشان نمی آیند به بهانه مسئله ای در ارتباط با بچه ها مثل مسائل تحصیلی یا رفتاری و ... بروید،که این مسئله در حاشیه ی آن مطرح شود و به آن پرداخته شود. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید..من خانم ۳۰ ساله هسم ۷ سال ازازدواجم میگذره دو پسر ۵سال ونیم و ۲سال و هف ماهه دارم قبل از آشنایی با کانال همش سر بچه هام داد میزدم و دعواشون میکردم و گاهی وقتا کتک میزدم خیلی شدید نبود...ولی از وقتی تصمیم گرفتم که خوب باشم خیلی پسرا گوش بحرفم نمیکنن همش دارن باهم دعوا میکنن و پسر کوچکم اصلا به هیچ حرفم گوش نمیده دائم میگه دوست دارم این کارو بکنم و هر کاری که بخاد انجام میده چه با خوبی چه با دعوا اون بحرف گوش نمیده دائم در یخچال باز میکنه وبا هر روشی که تونسم انجام دادم تا این کار رو نکنه ولی فایده نداره..پسر کوچیکم خیلی وابسه منه و اگر بخوام ۲ ساعت بذارم پیش مامانم بمونه..نمیمونه. پسر بزرگم برای غذا خوردن همش میگه دهنم کن واگر خودش بخواد بخوره ۳ ساعت طول میکشه وهی باید یاد آوری کنم بخوره..پسرکوچکم لجباز و خیره هست و همش خراب کاری و اسباب بازی هاشو خراب میکنه..پسر بزرگم حسادت میکنه به داداش با اینکه خیلی بهش محبت میکنم و همش باید تهدیدشان کنم تا کاری انجام بدن مثلا میگم دیگه قصه نمی گم یا خوراکی نمیخرم...پسر بزرگم به پسرعمه اش که ۲ سالشه میگه چرا اون انقد اسباب بازی داره من ندارم چ جوابی بهش بدم..سعی میکنم باهاشون بازی بکنم..پسربزرگم اصلا اهل تشکرکردن نیست..اگرپدرم باهاش شوخی کنه بعضی اوقات ک عصبانی بشه میزنه پدرم رو.‌.جایی ک میریم اصلا گوش بحرف نمیده..دوتاپسرا خجالتی هستن .. مثلاپسربزرگم با پدرش به باشگاه میرفته اولش به هیچکس سلام نمی کرد ومیچسبید به پدرش تا الان بعد چندوقت به یه نفرسلام میکنه و اینکه خجالت میکشه جلوی غریبه ورزش کنه و همش طلبکارانه با من حرف میزنه و اگه بگم سفره رو جمع کن میگه کارمن نیس و اینکه اگر بخوام تشویق و تنبیه کنم همش باید تنبیه باشه..پسربزرگ همش به داداش حرف بد میزنه تنبیه شده ولی دوباره یادش می ره. ..لطفا راهنمایی کنید..ممنون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادرگرامی بسیار عالی که تصمیم گرفتید دیگر رفتار هایی مثل کتک زدن و داد زدن و ... با بچه ها نداشته باشید و برای مشکلات رفتاری از مشاوره استفاده کردید. حقیقت این هست که این طور رفتار ها مثل کتک زدن و دعوا کردن بچه ها، نه تنها هیچ اثر مثبتی ندارد بلکه اثرات منفی بسیار زیادی از همین زمان کودکی تا بزرگسالی آن ها خواهد داشت... اگر هم موقتا بچه ها را ساکت کند، رفتار مشکل آفرین آن ها را تشدید میکند و برای دفعات بعد باید میزان خشونت در رفتار را بیشتر کنید که پیامد های مخرب زیادی دارد و از جایی به بعد متاسفانه در این مدل رفتاری شاهد این هستیم که کودکان هم متقابلا دست روی والدین خودشون بلند میکنند. از طرفی رفتار های نابهنجار داخل خانه و کتک زدن و رفتار های خشونت آمیز با نزدیکان و آشنایان و از طرف دیگر عدم اعتماد به نفس و خجالتی بودن در مواجهه با دیگران و افراد غریبه دقیقا نتیجه چنین رفتار هایی با کودکان توسط والدین آن هاست، رفتار هایی مثل کتک زدن یا خشونت زیاد در برخورد با دیگران از والدین الگوبرداری میشود، هر چقدر شما با فرزندان خود این گونه رفتار کنید، آن ها در برخورد با همدیگر و بقیه همین خشونت را نشان خواهند داد... البته اضافه کنم که برخی از آداب اجتماعی مثل سلام کردن، تشکر کردن و ... را از کودکان زیر ۷ سال نباید به شکل اجباری و همیشگی انتظار داشت، در این موارد اولا خود والدین باید الگوهای خوبی برای فرزندانشون باشند و این موارد را دقیقا در رفتار خودشون پیاده کنند و هم به نحوه با کودک خود تعامل کنند که او اعتماد به نفس لازم در محیط های اجتماعی را داشته باشد،در این صورت هر زمان این کار را انجام داد او را تشویق کنید ولی در صورت انجام ندادن، زیر ۷ سال، نیازی به تنبیه نیست، اگر به نکاتی که گفته شد توجه کنید، خود کودک در زمان خودش، آداب اجتماعی را به شکل سالم رعایت خواهد کرد. به طور کلی به این نکته توجه داشته باشید که حساسیت بیش از حد روی بچه ها و رفتارشان و اینکه باید همه ی کارهایشان عالی و درست باشه،حق اشتباه کردن، بازیگوشی کردن و ... را نداشته باشند اصلا درست و منطقی نیست، کودک برای رشد سالم به خصوص زیر ۷ سال نیاز زیادی به بازی کردن، داشتن آزادی و محبت والدین دارد، خب این موارد نیازمند صبر و ندارای بالای والدین به خصوص مادر است، اگر مدام این ها را از او دریغ کنید و سخت گیری و بکن و نکن زیاد داشته باشید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که فرزندانتون کودکی و بزرگسالی سالمی داشته باشند. پس اول باید روی خودتون کار کنید و قدرت صبر و تحمل خودتون را بالاتر ببرید. حتما در طول روز محبت کافی به بچه ها داشته باشید، آن را ها در آغوش بگیرید،ببوسید، قربان صدقه شان بروید،وقتی کیفیت ارتباط عاطفی شما بالا باشد، کودک راحت تر میتواند از شما جدا بشود و دوری شما را تحمل کند...
ادامه... گرچه ما به خصوص برای زیر سه سال، تنها گذاشتن طولانی مدت کودک و جدایی او از مادر را توصیه نمیکنیم. در شرایط مورد نیاز آن هم پیش افرادی که اعتماد کامل به آن ها دارید و کودک هم با آن ها ارتباط خوبی برقرار میکند و در مورد زمان برگشت هم نباید به او دروغ بگویید. شیوه ی فرزندپروری مورد تایید شیوه مقتدرانه و مهربانانه است، یعنی در عین اینکه والدین محبت کافی به کودک دارند، در جای خود، جدیت و اقتدار هم دارند و اساسا پیاده سازی آن جدیت و اقتدار، در گرو محبتی است که بر ارتباط حاکم هست، وگرنه اینکه بچه ها لجبازی کنند و حرف شنوی نداشته باشند طبیعی است. برای اموری که نیاز میدانید فرزندانتان حتما رعایت کنند به جای تهدید کردن آن ها یا دعوا کردن و ... از قانون تشویق و تنبیهی که در صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد مطرح شده استفاده کنید، حتما این صوت ها را دریافت کنید، با دقت گوش بدید و اجرا کنید، اگر بعد از گوش دادن کامل به صوت ها باز هم سوالی برای شما باقی ماند یا مشکلی که نتوانستید آن را حل کنید، از مشاوره امین استفاده کنید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و درود.خانمی هستم ۲۴ ساله و همسرم ۲۹ ساله.۴ ساله که ازدواج کردیم و یه فرزند ۷ ماهه دارم.همسرم اوایل با مادرم خیلی خوب بودن و چون مادر خودشون به رحمت خدا رفته بود مادرم رو مثل مادر خودشون میدونستن ولی یه مدت بعد از ازدواج بعضی رفتارهای مادرم باعث شد دیدشون نسبت به ایشون تغییر کنه مثلا مامانم به من بیشتر محبت می‌کردن و همسرم فکر میکرد که مامانم ایشون رو نادیده میگیرن.وقتی به خونه مامان می‌رفتیم می‌دیدم ناراحت میشه یا حرف نمیزنه خونه هم که میومدیم با من سرسنگین بودن ولی دلیلشو نمیدونستم و بعد از چند ماه ایشون به من گفتن اولش به مادرم نگفتم ولی وقتی دیدم همش به خاطر این موضوع باهم بحث میکنیم به مادرم گفتم و ایشون هم خیلی گریه کردن و از همسرم عذرخواهی کردن و گفتن که واقعا منظوری نداشتن ولی دید همسرم عوض شده بود و هرکاری مامانم براشون انجام میدادن یا هر حرفی میزدن ایشون منظور برداشت می‌کردن تا یه سال بعد ازدواج مون که بابام خدابیامرز شدن رفت و آمد به شدت کم شد و من هم چند ماه یکبار با اصرار و خواهش به خونه مادرم میرفتیم و هربار اوقات تلخی...این ۴ سال همش سر این موضوع باهم بحث داریم و من یک سال هست که خونه مادرم نرفتم و ایشون هم فقط بچمون که به دنیا اومد یه هفته پیشم بودن و این یه هفته هم برام زهر شد.اصلا اسم مادرم که میاد همسرم به هم میریزه. عید نوروز اصلا اونجا نرفتیم ولی وقتی خونه مادربزرگم مادرم رو دید باز به هم ریخت و ما تا یه هفته باهم قهر بودیم.من واقعا ناراحت میشم من به خاطر او اونجا نمیرم اسم مادرم رو نمیارم ولی او کینه به دل گرفته و هربار من رو زجر میده.من که کاری نکردم.همش باید با خانواده ایشون باشیم و من همیشه احترام خواهر برادراشون رو نگه میدارم،باهم رفت و آمد داریم و اگر یه بار بگم خواهرت اینطور گفت یا ...سریع ناراحت میشه.خب پس من چی من دل ندارم من دلم برا مامانم تنگ نمیشه.بابام که رفت،دیه هیچ کس رو تو این دنیا ندارم ایشون هم از صبح تا شب یکسره سرکاره و من همش تو خونه تنهام.خونه مادرم هم که نمیتونم برم.همه کارا رو دوش خودمه هیچ کس ندارم کمکم کنه اگه مریض بشم خودم باید از خودم پرستاری کنم بچه رو خودم تنها بزرگ کنم ایشون هم به من کمک نمیکنه تا نکنه خدایی نکرده وظیفشون بشه یا من عادت کنم.به خاطر او تو روی مامانم وایسادم و بهشون گفتم همش به خاطر رفتارهای شما هست که نمی‌ذاره من بیام اونجا.دیگه به خدا خسته شدم‌. اوایل وقتی سر یه موضوعی ناراحت می‌شدیم دعوا میکردم،منم حرف دلم رو میزدم و بعدش آروم میشدم الان حوصله اینم ندارم هرچی گفتم فایده نداشته و الان فقط باهم قهر میکنیم و هیچ حرفی به هم نمی‌زنیم.زندگیمون روز به روز داره سردتر میشه.فقط و فقط دلم برا بچم میسوزه که اگه جدا بشیم این بچه این وسط چه تقصیری کرده‌.وقتی باهم خوب هستیم که خوبیم ولی وقتی قهر میکنیم مثل هفت پشت غریبه.ما خودمون خیلی کم پیش میاد که باهم به مشکل بر بخوریم و همیشه باید به خاطر دیگران با هم بحث داشته باشیم.خواهش میکنم راهنماییم کنید.ببخشید طولانی شد.اجرکم الی الله. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی در خلال صحبت ها و توضیحات شما متاسفانه متوجه نشدم که هم همسر شما دقیقا از بابت چه رفتار هایی از مادرتون ناراحت شدند؟ به هر حال هر پدر و مادری در کنار هزاران نقطه مثبت و زحماتی که برای فرزندانشون کشیدند، نقاط ضعفی هم دارند. بهتر بود که همان موقع از کمک مشاور بهره میگرفتید و به جای قطع ارتباط با مادر، خودتون رابطه مادر و همسرتون را کنترل میکردید، الان هم بهتر هست اولا صوت های هنر زن بودن و طلاق عاطفی استاد پوراحمد را گوش کنید و از راهکار هایی که مطرح شده برای حل این چالش با همسر استفاده کنید، سعی نکنید به همسرتون اثبات کنید که مادرشما مشکلی ندارند و ایشون اشتباه میکنند، بلکه بر این نکته تاکید کنید که بالاخره مادر هستند و وظیفه ی ما رسیدگی هست به خصوص اینکه بعد از فوت پدر، شما هم به مادر احتیاج بیشتری دارید. در زمان و موقعیت مناسب که ارتباط مثبت هست، با لحت و کلمات مثبتی با همسر صحبت کنید، دلایل خودتون را با آرامی مطرح کنید، نیازی نیست که در بدو کار، با همدیگر به ملاقات مادر بروید،بلکه همین که خود شما هم زمان هایی تنهایی یا با فرزندتون به دیدار مادر بروید کافی است، سعی کنید گفت و گو کنید تا در این مورد به توافق برسید، در زمانی که به توافق رسیدید ان شاالله، روی واکنش ها و صحبت های منفی همسرتون نسبت به مادر واکنشی نشان ندهید و کلا غفلت کنید، از سیاست های رفتاری برای کمتر شدن دلخوری ها استفاده کنید مثلا بیان تعریف ها یا ابراز دلتنگی های مادرتون نسبت به همسر، حتی هیچ اشکالی ندارد که در بیان آن ها اغراق کنید...
ادامه... و اگر نکته منفی گفته شد به هیچ وجه بین طرفین منتقل نکنید، نه دل مادر را بشکنید و نه دلخوری همسر را عمیق تر کنید،در آن مدت هم سعی کنید روابط خودتون به همسر به لحاظ روابط عاطفی، زیستی، احترام به اقتدار ایشان و ... مثبت باشه تا بهانه ای نباشد که مثلا دیدار با مادر، در زندگی شما اثر منفی گذاشته، اگر این شرایط میسر نشد حتما پافشاری کنید تا با هم پیش مشاور بروید و اگر راضی نشدند بر سر مسئله فرزندتون مراجعه کنید و در حاشیه این نکته را هم مطرح کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما مشاور گرامی امیدوارم که سالم و تندرست باشید. من ۲۵ سالمه و دو فرزند دارم. در دوران کودکی تنش‌های زیادی داشتم. دعواهای هرروز پدر و مادر با یکدیگر و رفتار نادرست آنها با من و خواهرم؛ کتک، تحقیر، بی‌احترامی‌های زیاد و... الان احساس میکنم که اعتماد به نفس بسیار کمی دارم. از موقعیت های اجتماعی گریزانم، استرس دارم. خیلی از نه شنیدن میترسم. نمیتونم درست ارتباط برقرار کنم، از محور قرار گرفتن در جمع میترسم، از اینکه مشکلات خودم رو به مشاور امین بگم و درمان بخوام خیلی میترسم و بسیار عداب میکشم و میترسم که مورد تمسخر قرار بگیرم، حتی اگر مطمئن باشم مشاور هرگز این کارو نمیکنه. با اینکه توانایی‌ها و نقاط مثبت زیادی دارم، تعریف دیگران درمورد خودم رو نمیپذیرم و فکر میکنم میخوان دلمو خوش کنن. همیشه به بهتر از خودم از نظر اخلاقی نگاه میکنم و فکر میکنم من از بقیه توی جمع ضعیف‌تر و بدترم و نمیتونم به جایی برسم. همسرم با یکی از علمای بزرگ اخلاق در ارتباط هستند. ولی من نمیتونم با ایشون روبه رو بشم و مشکلات خودم رو بگم چون فکر میکنم خیلی بد هستم و میترسم این بدی براشون آشکار بشه یا منو ضایع کنن و یا به من بی توجهی کنن و... چند باری هم که باهاشون ارتباط داشتم بعدش به سختی از نظر روحی مریض شدم. فکر میکنم به دیده‌ی تحقیر بهم نگاه میکنن. همه‌ی رفتارها و حرفاشون رو به بدترین وجه برای خودم تفسیر میکنم. با اینکه کسانی که دور و بر ایشون هستن خیلی از نظر اخلاقی و معنوی پیشرفت کردن، بارها از همسرم خواستم با ایشون قطع ارتباط کنن، چون از وجود ایشون توی زندگیمون خیلی عذاب میکشم. خواهش میکنم بهم بگید چی کار کنم. متشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز بنده هم متقابلا برای شما آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری دارم. از اینکه به مجموعه همسران خوب اعتماد کردید و تصمیم گرفتید مسئله تان را در میان بگذارید سپاسگزارم. 🌹 ♻️خواهر خوبم مسئله شما با توجه به دوران کودکی پرتنشی که تجربه کرده اید قابل درک هست. و همین ضعف و کمبودها منجر به یک نگرش اشتباه و بن بست ذهنی در شما شده است. در واقع این باور غلط حتی اختیار شما را هم زیر سوال برده که از درون حتی خود را باور نداشته باشید و همیشه به دنبال عیب یابی از خود هستید. البته این روحیه که انسان به لحاظ اخلاقی خود را بالا نبیند و دچار کبر و غرور نشود بجا و شایسته هست. اما بنا نیست انسان با خود کم بینی و عزت نفس پایین شخصیت خود را تحقیر و پایین بیاورد. بلکه بسیار توصیه شده که انسان روی اعتماد بنفس و عزت نفس خود کار کند و شخصیت توانمند و خودباوری از خود داشته باشد. گاهی با نگرش و طرز فکر اشتباه خود را راکد کرده ایم و راه پیشرفت و توفیقات را از خود سلب میکنیم. در واقع این طرز فکر ما درباره رویدادهای زندگی است که تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر نوع احساس ما درباره آنها دارد. بنابراین اگر بتوانیم طرز فکر خود را تغییر دهیم، احساس ما هم تغییر خواهد کرد و می‌توانیم لذت‌ بیشتری را تجربه کنیم. گاهی به علت نداشتن آگاهی لازم، ترس وجودمان را دربرمی‌گیرد، دچار اضطراب می‌شویم و سردرگم می‌مانیم که چگونه باید با این احساسات خود کنار بیاییم. مثلا وقتی شما از سخن گفتن در میان جمع نگرانید و از آن دوری می‌کنید، دلیلش آن است که توانایی‌اش را ندارید ولی هنگامی که خود را از این لحاظ توانا ساختید، می‌بینید که چگونه می‌توانید بر ترس خود غلبه کنید و به خوبی در جمع سخن بگویید.در واقع احساسات شما نتیجه افکار شماست، بنابراین اگر نگران یا افسرده هستید، با احساسات مخرب خود درگیر نشوید، بلکه افکارتان را تغییر دهید تا احساسات ناخوشایند کم‌کم از بین بروند. 🦋ان شاءالله با به کار بردن راهکارهای زیر در جهت بالا بردن عزت نفس خود تلاش کنید: ✨1. این نکته را بدانید که خودباوری و اعتماد به نفس ارثی نیست بلکه یاد گرفتنی است و در این زمینه باید با مطالعه و کسب مهارت خود را توانمند کنید. در زمینه های مورد علاقه خود مطالعه کنید و آگاهی خود را نسبت به موضوعات مختلف بالا ببرید. ✨2. به خدا توکل کنید و پایبند به انجام تکالیف و وظایف شرعی و دینی باشید. همواره سعی کنید نماز خود را اول وقت بخوانید؛ زیرا تکالیف و عباداتی چون نماز و روزه و ... هر کدام به نوعی تمرین و تقویت اراده و اعتماد به نفس به شمار می‌رود. برای مثال، کسی که روزه می‌گیرد، در واقع با هوس‌هایش به مبارزه بر‌می‌خیزد و پر واضح است که دست رد زدن بر هوا و هوس‌های فریبنده، به استواری ایمان و تقویت اراده می‌انجامد. ادامه جواب سوال در پست بعد 👇👇👇 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
ادامه جواب سوال قبل 👇👇👇 ✨3. به افکار منفی درونتان توجه نکنید. روحیه مثبت بین داشته باشید و سعی کنید نعمت ها و موفقیت‌های روزانه خود را ـ هر چند کوچک و کم اهمیّت ـ یادداشت کنید تا ذهن شما عادت به مثبت بینی پیدا کند. این عمل را روزانه انجام دهید. ✨4.پس از کسب موفقیت‌ها، هیچ گاه منتظر تأیید دیگران نباشید.سعی کنید استقلال فکری داشته باشید. و بعد از هر موفقیت خودتان را تشویق کنید. مثلا اگر از عهده یک مهمانی خوب برآمده اید به خودتان تبریک بگویید و با خرید هدیه ای ولو کوچک خودتان را تشویق کنید. ✨5. سعی کنید با خواسته‌های نفسانی و عادات بد و ناپسند مبارزه کنید، مثل تنبلی، بی‌حوصلگی، راحت طلبی و ...؛ چون کسی که قوی و با اراده و از اعتماد به نفس برخوردار است، بر هوای نفس خو چیره می‌شود. یکی از کلمات گهربار رسول الله(ص) این است که فرمود:"الشَّدیدُ من غلب نفسه". روان‌شناس معروفی می‌گوید: یک نه گفتن به عادت بد، موجب می‌شود شخص برای مدتی تجدید قوا کند و بدین ترتیب، ضعف اراده خود را به تدریج برطرف سازد. داشتن اراده قوی و اعتماد به نفس لازم را به خود تلقین کنید. برای مثال، بگویید:" من می‌توانم. من بر مشکلات پیروز می‌شوم. من اراده و اعتماد به نفس قوی و پولادین دارم". باید سعی کنید از منفی‌نگری و منفی‌بافی، دوری کنید و با نگرش مثبت به مسائل در کسب موفقیت تلاش کنبد. ناپلئون می‌گوید:" باید کلمه "نمی‌شود" از قاموس زندگی و از لغت محو شود". او از شنیدن واژه‌های "نمی‌شود"، "نمی‌دانم"، "نمی‌توانم"، ناراحت و دلتنگ می‌شد و می‌گفت:"بخواه، می‌شود". ✨6. هرگز از شکست و ناکامی های در زندگی نهراسید چون شکست مقدمه پیروزی است. ✨7. در طول روز دقایقی رو به ورزش و نرمش اختصاص بدید. چون ورزش باعث تقویت اراده و اعتماد به نفس می‌شود. ✨8. با دوستان مومن که مثبت نگر و با اعتماد به نفس هستند تعامل کنید و از تجربیات آنها بهره ببرید. به مرور زمان این همنشینی در شما اثر خواهد کرد. ✨9. به پروردگار حسن ظن داشته باشید و از ناامیدی به درگاه خود بپرهیزید چرا که گناه کبیره محسوب می‌شود. شما اگر بدترین گناه هم کرده باشید باز گناهی بالاتر از ناامیدی به درگاه پروردگار نیست. به افراد وارسته و خودساخته نظیر عالم اخلاقی که فرمودید اعتماد کنید و با نگرش های منفی این فرصت خودسازی را از خود دور نکنید. همه آنچیزی که باعث این مقاومت می‌شود همان نگرش و باور غلط هست با پیاده کردن راهکارهایی که خدمتتون گفته شد ان شاءالله به مرور زمان بتوانید عزت نفس خود را بالا ببرید و با تغیراتی که در نوع نگاه خود ایجاد میکنید روز به روز شاهد حال خوب خود باشید. برای این تغییر : 🔅ابتدا باید بخواهی و اراده کنید. 🔅دوم ذهن را از تعصبات و باور غلط خالی کنید. 🔅سوم باور مثبت نسبت به خود پیدا کنید. 🔅چهارم عمل به آنچه آموختید داشته باشید. 👌در صورت امکان از مشاوره تلفنی با مشاوری امین هم می‌توانید بهره ببرید. به امید داشتن افکار زیبا برای شما دوست خوبم. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام. وقتتون بخیر و شادی یادمه وقتی کوچیک بودم، مادرم وسواس داشت و به طرز غذا خوردن پدرم خیلی گیر میداد مثلا ملچ ملوچ کردن حین غذا هورت کشیدن چایی و خیلی چیزای دیگه من اولش حساس نبودم ولی به مرور منم روی این چیزا حساس شدم. و تا الان اگر این موارد پیش بیاد، خیلی عصبی میشم. تا حالا خیلی سعی کردم این وسواس رو از بین ببرم ولی موفق نشدم. من متاهل هستم و بچه‌ی کوچیک دارم. میترسم این مسئله تو رابطم با همسرم تاثیر بگذاره. خواهش میکنم بهم بگید چی کار کنم. متشکرم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما ابتدا میخوام به حساسیت مادر و نتیجه این وسواس و گیر دادن برگردید و تفکر کنید. نتیجه این رفتار چه بود؟! غیر از اینکه مادرتان روز به روز حساس تر میشد و خودش را اذیت می‌کرد و پدرتان نیز از این گیر دادن ها در اذیت بود و باعث تنش و مجادله آنها میشد. بهترین حالت این است که از شرایطی که در آن قرار می‌گیریم و برای ما تجربه ناخوشایندی دارد زمینه درس گرفتن ما باشد و دنباله رو همان رفتار نباشیم. تا از خیلی مشاجره ها و بحث و جدل ها جلوگیری کنیم. ♻️مطلب بعدی اینکه تا چه حد این رفتار آزار دهنده هست؟ چه بسا حساسیت بیش از حد شما باعث بزرگنمایی شود. وگرنه ممکن است بقیه تا این حد نسبت به این مسئله توجه نکنند. پس باید توجه و تمرکزتان را از این رفتار بردارید. تا به مرور کم شود. با توجه به روحیه وسواسی که پیدا کردید احتمال اینکه شما بیش از حد بر این مسئله حساس شده اید هست. پس تمام تلاش خودتان را برای کم کردن حساسیت خود بکنید. ♻️ممکن هست عنوان کنید که این رفتار بیش از حد معمول هست و نیاز به اصلاح دارد این نکته را بدانید اگر بناست بر همسر محترم اثر گذار باشید بستگی به میزان و کیفیت روابط صمیمانه شما دارد و موقعیت شناسی شما در گفتن مطلبتان. اگر بناست روحیه نقد و گیر دادن داشته باشید و این مسئله را هم مدام متذکر میشوید که مثلا این چه وضعیه؟! حالم رو بد کردی؟ بدون صدا بخور؟ کی میخوای درست بشی و صحبت‌های این چنین... بدانید که نتیجه نمی‌گیرید و حتی ممکن هست باعث تحقیر همسرتان هم شوید. پس بهتر است روابط شما در نهایت صمیمیت و محبت باشد. و اگر نقدی هم به رفتار یکدیگر دارید در موقعیت مناسب و با رعایت عزت نفس همسرتان با ادبیات مناسب مطرح کنید. مثلا میتوانید به صورت شفاهی در یک گفتگوی محبت آمیز مطرح کنید که مثلا از رفتار من راضی هستی؟ یا کدوم رفتار من برای شما ناراحت کننده هست؟ و متقابلا این سوال رو همسر محترم هم بپرسد. یا قرار بگذارید در مواقعی که انرژی و نشاط کامل دارید ویژگی های مثبت و منفی همدیگه رو بنویسید و بهم بدید. در یک فضای دوستانه نه به حالت جدی و رسمی.... ابتدا اشاره به نکات مثبت هم کنید و پررنگ کنید و بعد اگر نقدی دارید یا از عادتی ناراضی هستید با رعایت انصاف و با پذیرش روحیه نقد پذیری مطرح کنید. 🦋مجموعه هنر زن بودن را اگر گوش نکردید حتما تهیه و استفاده کنید و راهکارهای ارائه شده را در زندگی پیاده کنید تا روز به روز شاهد گرمای محبت و صمیمیت بین خود و همسرتان باشید. و با روش صحیح نقد به همسر آشنا شوید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام 35 سالمه. پسرم 4 سالشه. دخترم 20 ماهشه ان شاء الله تصمیم دارم 21 ماهگی از شیر بگیرمش و بعد از چند ماه برای بچه بعد اقدام کنیم. دست دخترم ما شا الله باهوشه. وزنش خوبه. معلومه مهربونه. اما... دخترم حدودا یک ماهه دایم میگه بغلم کن قبلا اینطور نبوده. و اینکه جدیدا احساس میکنم بیشتر وقتا اجازه نمیده وسایلشو کسی برداره. همسرم رو رختخابش پامیذاره. فوری پای باباشو کنارمیزنه و اینکه نسبت بمن حس حسادت داره نمیذاره باباش و پسرم کنارم دراز بکشن. بعصی وقتا پسرمو بغل میکنم اعتراض میکنه. جدیدا خیلی جیغ جیغو شده.. باهاشون بازی میکنم. هفته ای 5 بار حداقل بیرون میبرم بازی کنن. خیلی حرف گوش کن نیس. البته من اهل امرونهی نیستم. چکار کنم تاموقع از شیر گرفتن عادتهای بدش بیشتر تشدید نشه. ممنون از کانال خوبتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار احسنت به شما که در زمینه فرزندآوری توجه و عنایت دارید و پی گیر مشاوره و ارائه راهکار هستید. 🌹 ♻️در رابطه با دختر 20 ماهه شما لازم هست که با شرایط سنی و ویژگی های رشدی فرزندتان آشنا شوید. آستانه دو سالگی شروع تغییرات خلق و خو برای کودکان هست. این تغییرات ناگهانی رفتاری و خُلقی می‌تواند در حد فاصل 18 ماهگی تا 30 ماهگی باشد. رفتارهایی که برشمردید می‌تواند ناشی از همین ویژگی رشدی باشد. ▫️کودک در این ایام اصرار دارد کاری را بکند که شما گفته اید انجام ندهد. ▫️اگر حرفش را به کرسی ننشاند شروع به جیغ زدن می‌کند و خود را به روی زمین می اندازد. ▫️در این ایام احساس مالکیت نیز به وسایل خود پیدا می‌کنند. ♻️با توجه به این شرایط به هر حال ممکن است شما هم کلافه شوید و بخواهید متوسل به دعوا و پرخاش شوید اما بهترین حالت این است که ضمن آگاهی از ویژگی های رشدی فرزندتان موقعیت او را درک کنید خونسردی خودتان را حفظ کنید و در آرامش در کنار او بمانید و اجازه دهید احساسات خود را تخلیه کند. و یا او را بغل کنید گاهی یک آغوش گرم از جانب شما آرامش را به کودک شما بر می‌گرداند. گاهی هم می‌توانید از راهکار پرت کردن حواس استفاده کنید. یعنی با سرگرمی جدیدی که برای فرزندتان متنوع باشد حواس او را پرت کنید. به هر حال با توجه به سن کم فرزندتان نیاز هست با آرامش و صبوری مدارا کنید و همراهی لازم داشته باشید تا کم کم که بزرگ شود و طبق روش قانون گذاری برخورد کنید. با توجه به حسادت کودکتان سعی کنید رفتاری که او را تحریک کند نداشته باشید. لحظاتی که او حضور ندارد پسر 4 ساله تان را در آغوش بگیرید. نسبت به فرزند بعدی نیز این مراعات را داشته باشید. تا از این دوران به خوبی بگذرد. 🦋پیشنهاد میکنم حتما مجموعه تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی را تهیه و گوش کنید. راهکارهای کاربردی آن برای شما راهگشا خواهد بود. ان شاءالله خداوند در تربیت فرزندان صالح و مهدی یاور شما را یاری فرماید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر. بنده با آقایی در دوره آشنایی برای ازدواج (خواستگاری) متوجه شدم ایشون تمایل جنسی خیلی بالاتری از من دارن بنده ۲۴وایشون ۲۹ساله هستند، در موارد اساسی نقطه اشتراک داریم در حوزه های دیگه (غیر از مسائل جنسی) تقریبا تفاهم داریم اما در این مورد یعنی میزان رابطه جنسی نه، چون نگاهش به مسأله جنسی خیلی افراطی هست. کمال گرا و زیاده خواه هست دراین مورد و کمیت وکیفیت رابطه هردو براش مهمه. خواستم بپرسم با وجود این واینکه رابطه جنسی وعاطفی متأثراز هم هستند ازنظرتون این تفاوت بعد از ازدواج میتونه تبدیل به یه مشکل اساسی بشه برامون واینکه راهی هست که بتونیم این مسئله رو حل کنیم؟نظر شما خیلی برای ما مهم هست. واینکه پدرومادر ایشون ساکن شهر دیگه ای هستند ولی محل کار و محل زندگی خودشون درشهری که بنده هستم هست خواستم سوال کنم با وجود اینکه میگه من بعد از ازدواج تو شهری که شما هستید خونه میگیرم من باید احتمال بدم که روزی بخواد بره شهر خودش زندگی کنه یانه چجوری باید به حرفش اعتماد کنم؟ ممنون بابت وقتی که میذارید🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با سوال شما در واقع باید به تفاوت های زن و مرد در امر مسائل زیستی توجه نمود. اولویت ازدواج برای یک زن خیلی مسائل می‌تواند باشد اما برای یک مرد در واقع پاسخ به نیاز جنسی از مهمترین اولویت ها شمرده می‌شود. چون نیاز زیستی آقایان به مراتب بالاتر از خانم‌ها هست. و باید در زندگی مشترک توجه نمود. چون در واقع یک نیاز در مرد هست. و نمی‌توان به این نیاز بی توجهی نمود. البته این نیاز در اوایل زندگی هیجان بیشتری دارد و به مرور تعدیل می‌شود و اگر مرد همراهی لازم از طرف همسر ببیند ایشان هم مواقعی که خانم آمادگی لازم را ندارد شرایط ایشان را درک می‌کند. اما اگر برخورد خانم مدام طفره رفتن و یا انکار باشد و به موقع پاسخگوی نیاز همسر نباشد می‌تواند به مرور زندگی را دچار چالش کند. پس درک و آگاهی شما نسبت به این نیاز آقا مهم هست. ♻️در رابطه با بحث آشنایی و شناخت یکدیگر و بررسی کفویت ها لازم هست که طبق پروسه صحیح خواستگاری پیش رفته باشید. که برای آشنایی بهتر می‌تواند مجموعه صحیح انتخاب همسر از استاد پور احمد را تهیه و گوش کنید و یا کتاب نیمه دیگرم از استاد عباسی ولدی را مطالعه بفرمایید. پروسه خواستگاری شامل : آشنایی با سوالات خواستگاری؛ تحقیقات کامل و جامع؛ و نهایتا مشاوره با فردی امین میباشد که حتما این سیر را دنبال بفرمایید. ♻️در بحث معیارها توجه به دو معیار اخلاق و اعتقادات از اهمیت ویژه برخوردار هست. سایر معیارها جزء معیار های فرعی به حساب می‌آید. مگر اینکه شما با توجه به شناختی که از خود دارید یک معیار فرعی به عنوان خط قرمز محسوب شود. که لازم هست از همین الان در مورد آن صحبت کنید. مثلا در مورد مسئله ای که اشاره کردید. مهم این است که ایشان اخلاقا و به لحاظ ایمانی فردی شایسته باشند. علاوه بر این اگر بُعد مکانی برای شما اهمیت ویژه دارد حتما از همین الان صحبت کنید و حرفتان را بزنید. و به یک توافق مشترک برسید. البته در طول زندگی مشترک خیلی خوبه که زن و شوهر نسبت بهم انعطاف داشته باشند. و به خواسته های یکدیگر احترام بگذارند. موفق و سربلند باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و عرض ادب ببخشید برادرم سه سال پیش جدا شده و دو پسر 12 و 11ساله داره ،ایشون 43سالشه از دوران کودکی فردی عصبی بود ،و متاسفانه بچه ها توی این مدت مشاجره برادرم و همسرش رها شده بودن در کوچه و خیابون و الان به شدت بی ادب شده اند و حرفهای رکیک یاد گرفتن و دایم در حال اذیت کردن دیگران هستند و متاسفانه برادرم براشون تبلت خریده که برای درسشون که من توی سابقه جست و جوگر تبلتشون دیدم که چیزهای مستهجن جست و جو کرده بودن و تصاویر و فیلم های بد ، برادرم هم فردی غیر منطقیه و اصلن به حرف هیچ کس گوش نمیده ازدورانی هم که با همسرش بود دایم سرشون توی گوشی بود والانم تقریبا 90 رصد زمانی که خونه هستش سرش توی گوشی و تبلت و لب تاب هست و دایم با بچه ها در حال داد و فریاد و کلنجار و دعوا و امر و نهی کردن بچه ها ، الان بچه ها در واقع دچار دیگر آزاری و با این وضع به انحرافات جنسی و بعضا پول برداشتن دزدکی از جیب مادرم خواهشن منو راهنمایی کنین من چگونه میتونم برادرم و بچه ها رو از این وضعیت نجات بدهم . البته با برادرم صحبت کردم اما میگه با من هیچ کاری نداشته باش خدا هم نمیتونه منو عوض کنه ،البته مشکلات زیادی وجود داره اما اصل قضیه این بچه ها هستن و عدم توجه برادرم به اونها. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️دغدغه و نگرانی شما نسبت به مسئله برادر و به ویژه فرزندانشون بجا و قابل درک هست. اما با پیام متنی امکان پرداختن به همه جوانب نیست و نیاز هست حتما به صورت تلفنی و یا حضوری با مشاوری امین ارتباط بگیرید تا بررسی دقیق صورت گیرد. علت طلاق چه مسئله ای بود؟ آیا فرزندان در این مدت با مادر ارتباط دارند؟ آیا تلاشی برای رجوع مجدد داشته اند و آیا در کل امکان رجوع وجود دارد؟ به هر حال پدر و مادر هر دو نقش کلیدی در زندگی فرزندان دارند و نمی‌توان این نیاز را ندیده گرفت. مسئله تربیت بسیار حائز اهمیت هست و فرزندان از آنچه میبینند و می‌شنوند الگو میگیرید. محیط پرتنش؛ امر و نهی مدام؛ عدم رفاقت و صمیمیت بین فرزند و والدین؛ عدم نظارت و رهاشدگی در فضای مجازی ارمغانی جز لجبازی و بزهکاری و آسیب برای فرزندان نخواهد داشت. مخصوصا اینکه در سن نوجوانی قرار دارند. دورانی که می‌طلبد حتما با مهارت و با صبوری رفتار کرد. چرا که از این دوران به دوران بحران و هیجانات و دوران آتش زیر خاکستر یاد می شود. گاهی نیاز هست که در ارتباط با آنها به تغافل رفتار کرد و گاهی مدارا و سازش نمود و با لحن مهربان و رفاقت مسائل را متذکر شد. ♻️نیاز هست برادر محترم توجیه شوند. در این رابطه خسته نشوید. با لحن مهربان خواهرانه و دلسوزانه به او یادآوری کنید و یا اینکه فردی که اثر گذار بر ایشان هست نظیر مادر یا یک دوست یا دایی و.... هر کسی که بر ایشان اثرگذار هست بخواهید که با او صحبت کند. در صورت امکان با مادرشان ارتباط بگیرید و بخواهید نظارت بر امر تربیت فرزندان داشته باشد. ولو که جدا هم شده باشند اما دلیل بر تمام شدن نقش ایشان به عنوان مادری نیست. در هر صورت باید تلاش کرد تا بستر مناسب تربیت فراهم شود. و حتی اگر امکان رجوع هم ندارند و پدرشان قصد تجدید فراش دارد اما قبل از آن تلاش کنند که محیط را مناسب سازی کنند و پسران خود را آماده کند. رفاقت و همراهی آنها را برانگیزد. به هر حال پدر به عنوان یک الگو در ذهن بچه ها جای دارد و باید در این زمینه تلاش نمود. یکی از نیازهای مهم این دوران گرایش به همسالان و دوستیابی هست در این زمینه کمک کنید که با دوستان خوب ارتباط بگیرند. با مادر که فعلا امر تربیت را بر عهده دارد بخواهید که نظارت کافی در حد توان داشته باشد. با لحن مهربان و احترام آمیز رفاقت و صمیمت با پسران برقرار کند. در صورت امکان اوقات فراغت به کاری مشغول شوند تا هم فنی یاد بگیرند و هم تایم بیکاری کمتری داشته باشند. یا اینکه با محیط فرهنگی نظیر مسجد و یا هیئت ارتباط بگیرند و در آن فضا دوستانی بیابند تا کمتر در معرض آسیب باشند. ⬅️اگر کلامتان آن گونه که باید در برادر اثرگذار نیست از روش نامه نگاری استفاده کنید. و در قالب نامه ضمن برشمردن ویژگی های مثبت ایشان و درک موقعیت برادر از نگرانی خود برای فرزندانش بگویید. و آسیب های این رها شدن را معرفی کنید و امیدواری دهید که با یادگیری مهارت ها می‌توان تغییر مثبتی ایجاد کرد. و تشویق کنید که با رفتن نزد مشاور هم بهبودی در شرایط روحی خود حاصل کنند و هم اصول صحیح تربیتی را فرا بگیرند. . 🦋شنیدن مجموعه صوتی تربیت فرزند از ده سالگی تا 19 سالگی را پیشنهاد میدهم. تا بیشتر با این دوران و نیازها و ویژگی های آن آشنا شوید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام خانمی سی وهشت ساله شوهرم سی نه سالشه خیلی مرد خوب و سنگین هست خیلی بهم علاقه داره فقط یه مدته عادت کرده به تماشای فیلم های مستهجن چندین بار هم بهش تذکر دادم مثل اینکه به این فیلم ها معتاد شده ونمیتونه ترک کنه چه رفتاری باید داشته باشم خیلی ناراحتم که تو زندگیمون مشکل پیش بیاد 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🌹الحمدلله که به ویژگی مثبت همسر اشاره کردید و علاقه و محبت بین شما جاریست. ♻️در رابطه با دغدغه ای که مطرح کردید ابتدا باید ریشه این مسئله را بیابید چه چیزی باعث می‌شود همسر شما علاقمند به دیدن این فیلم ها شود؟ نیاز هست بررسی شود. آیا شاغل هستند یا بیکار؟ آیا برای ایام بیکاری برنامه ای مفید در نظر گرفته اید؟ محیط دوستان ایشان چگونه افرادی هستند؟ میزان ارتباط زیستی شما با ایشان چگونه هست؟ آیا رضایت مندی کامل دارند؟ ♻️به هرحال بیکاری؛ دوستان ناباب؛ تنش و فشارهای روانی زندگی؛ عزت نفس پایین؛ کمبودهای عاطفی و.... می‌تواند از دلایل گرایش همسر شما به این گونه فیلم ها باشد. در این شرایط سعی کنید از تذکرات مستقیم و اعتراض و.... پرهیز کنید چرا که زمینه لجبازی و اثر معکوس را فراهم میکنید. در عوض با پیاده کردن مهارت های زنانگی که در مجموعه هنر زن بودن به آن پرداخته شده روی خود کار کنید. ✨نیاز ایشان را به لحاظ عاطفی و جنسی به بهترین نحو پاسخگو باشید. ✨در مسائل زیستی بهترین و جذاب‌ترین پوشش را داشته باشید. و در این زمینه خلاق باشید و گرم و فعال برخورد کنید. ✨سعی کنید برنامه ریزی داشته باشید و اوقات بیکاری را پرکنید. برنامه های دو نفره و یا خانوادگی نظیر پیاده روی؛ کوهنوردی و برنامه های تفریحی و زیارتی داشته باشید. و یا گاهی اوقات فیلم های مناسب و مورد علاقه ایشان را دو نفره ببینید. ✨ارتباط ایشان با دوستانی که مراعات کافی ندارند کم شود و در عوض با دوستان خوبی که به لحاظ تقوا بالاتر هستند ارتباط بگیرید و گاهی رفت و آمد خانوادگی داشته باشید. ✨فضای معنویت را در منزل تقویت کنید. خودتان پایبند به اعتقادات و نماز اول وقت باشید و در این زمینه همسرتان را هم تشویق کنید. در صورت امکان برنامه حضور در مسجد و یا هیئت و یا اماکن مقدسه داشته باشید قطعا معنویت به عنوان یک ترمز در زندگی در مواجه با آسیب و لغزش‌های زندگی خیلی موثر خواهد بود. 🦋مجموعه صوتی هنر زن بودن را استاد پوراحمد تهیه و گوش کنید و با دقت تمام نکات را روی خود پیاده کنید تا به مرور زمان بتوانید موثر باشید. آرزوی موفقیت و سلامتی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
مسؤولیت پذیری شوهر سلام. وقت بخیر. من ۳۷ سال و شوهرم ۳۹ سال دارن. ۱۴ ساله ازدواج کردیم و یک پسر ۵ و یک دختر ۹ساله داریم. هر دو شاغلیم. البته من پاره وقت کار می کنم. شوهرم طبق گفته های خودشون افسردگی دارن. علایمشون: میل شدییییید به خواب دارن.مثلا اگر ۱۵ ساعت خوابیده باشن.  پامیشن غذا میخورن دوباره میخوابن.سر کارشون به زووور میرن.کارشون نظامیه و اصلا محیطشو دوست ندارن. چون خیلی روحیه حساسی دارن و اونجا محیط مردانه و خشن هست.. همیشه با تاخیر میرن. گاهی اوقات هم نمیرن. ممکنه ۵ روز در ماه نرند سرکار.نسبت به انجام هر کاری بی میلن. همکاریشون در خانه صفر هست. همش تو فکرن.مدام از ناامیدی و بدبختی میگن.مسئولیت پذیر نیستند. تا حدودی خساست دارند. نماز صبح اصلا نمیخونن و... حدود ۴ ساله پیش مشاور و روانکاو میرن که پس از ریشه یابی، مقصر تمام مشکلاتشونو پدرشون میدونن که وابسته بارشون اورده و با حرف ها و حرکاتشون باعث شده اعتمادبنفس همسرم از بین بره و نتونه رشته ی تحصیلی درست و بعد شغل مورد علاقشو پیدا کنه. احساس می کنم به مشاورش وابسته شده. هر چی میگم این اقا مشاورشون خوب نیست و فقط تورو به پدرت بدبین کرده گوش نمیدن😭 به مدت یک ساعت بعد مشاوره حالشون خوبه و دوباره برمیگردن به حالت قبل. پیش روانپزشک های مختلف رفتن. به داروی شیمیایی حساسیت دارن کهیر میزنن. الان یه سری قرص میخورن که فایده ای نداشته. یه مدت هم طب سنتی رفتن و غذاشو کنترل کردن. کمی بهتر شده بودن. ولی دوباره برگشت. الان  من نمیدونم باید چیکار کنم؟😭 من در نقطه ی مقابل ایشون هستم و کاملا مستقل هستم و با وجود فشار کاری زیاد مجبورم خودمو بکشم تا زندگی تعطیل نشه. اینکه میبینن من داغون شدم و عصبی و پرخاشگر که به علت حجم کار بیرون و درون خانه توان وقت گذاشتن برای بچه هارو ندارم، ولی در مقابل اعتراضاتم که آرام و گاهی با دعوا بهشون میگم هیییییچ کاری نمیکنن و فقط جلوی تلویزیون خوابیدن و میگن (من نمیتونم. توان همکاری و کمک به شمارو ندارم!!!!!!!) حالشو میبینم، کلافگیشو میبینم، خوابهای اعصاب خوردکنشو میبینم و جز ناراحت شدن و غصه خوردن و عصبی شدن نمیتونم کاری کنم. برای درمان همکاری نمی کنن. ارایش،شاد بودن، نازشو کشیدن فایده نداره.دارم خودمم مثل اون میشم... برای تربیت بچه ها نگرانم. به پدر و مادر و خواهرشون هم خودشون مشکلشونو گفتن و اونها هم مدام باهاشون صحبت می کنن ولی فایده نداره. الان مشکلم خودم و بچه هاست. ایشون که خودشونو راحت کردن و میگن من همینم که هستم. من خیلی عصبی و ناامید و پرخاشگر شدم. روحیم خیلی خراب شده. میترسم بچه ها هم تنبلی پدرشونو ببینن و الگو بگیرن. واقعا نمیدونم افسردگی دارن یا تنبل و بی مسئولیت هستند. برای ارامش خودم و بچه ها چه کار کنم؟ ببخشید طولانی شد🥺 ممنون از پاسختون🌹 🌺پاسخ# مشاور امین کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای سلیمانی نسب🌺 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم درباره همسرتان یک قاعده را همیشه مد نظر داشته باشید و آن اینکه در هر صورت او را تأیید و حمایت کنید و به هیچ وجه کرامت او را زیر سوال نبرید و ایرادات را حتماً به تنهایی و دور از چشم دیگران مخصوصاً بچه ها با او در میان بگذارید و در نقدها حساسیت های ایشان را در نظر بگیرید و با رعایت ادب و احترام با همسرتان صحبت کنید تا بتوانید اعتماد به نفس و خودباوری اورا بالا ببرید. نکته دوم درباره همسرتان این است که لازم است ایشان مجدداً به یک متخصص طب سنتی مراجعه کنند و همان روال سابق را ادامه دهند. در رابطه با خودتان راه خود را با امید و نشاط ادامه دهید و مطمئن باشید که این دوره تمام می‌شود و آزمونی برای شماست دقت کنید که برای شوهرتان همسر باشید و نیازی به دلسوزی های مادرانه نیست زیرا این دلسوزی ها موجب سستی و تنبلی می شود و بدانید که ایشان خود متوجه هستند و در کارها نیاز به اعتماد و اطمینان واقعی شما دارند و در رابطه با بچه ها برای بازی با آنها حتما وقت بگذارید و لازم است برای تفریح و مسافرت خانوادگی وقت ویژه بگذارید . موفق باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب. سلام من الان حدودا ۶ماه عروسی کردم ولی از زمان عروسی تا حالا سردرد دارم وپیش دکترمیرم قرص مصرف میکنم الان قرص که مصروف میکنم خوبم ولی سردردم بعضی موقع کلافم میکنه خیلی فکر وخیال میکنم. فکر و خیال بیمورد. الان ۳ماه میشه خواب بدمیبینم ازخواب میپرم. دلم میخواد بارداربشم ولی به دلیل قرص خوردن نمیتونم الان میترسم خوب نشم نتونم باردار بشم مخصوصا پدرشوهرم خیلی نازم میکنه ولی به جای این که خوشحال بشم ناراحت میشم حساس میشم به حرفاش. ممنون از راهنماییتون.مأجور باشید انشاءالله. 🌹پاسخ کانال تربیت همسران خوب جناب آقای سلیمانی نسب🌹 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم این که از زمان عروسی سردرد ها شروع شده و به مدت ۳ ماه است که خواب های آشفته می بینید ممکن است فکر و خیال ها درباره خانواده همسر در هر صورت به نظر می آید با احوالاتی که از پدر شوهرتان نقل کردید،خانواده‌ای مهربان و دوست داشتنی باشند؛البته اوایل زندگی مشترک به علت عدم شناخت کامل ممکن است حرف و حدیث‌هایی رد و بدل شود که فکر انسان را مشغول کند اما شما خواهر محترم هنگام آمدن این فکر و خیال ها از همان ابتدا جلو آنها را بگیرید و به کاری مشغول شوید؛در خانه بیکار نباشید،تا این فکر و خیال ها به سراغتان نیاید. حرف هایتان را به همسرتان بگویید و با او زیاد صحبت کنید. می‌توانید برای ترک دارو به حکیم طب سنتی مراجعه کنید تااز روش‌های غیراز داروی شیمیایی برای تسکین سردرد استفاده کنید که برای بارداری هم منعی نداشته باشد. موفق باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام‌سه‌فرزنددارم‌که‌دختر‌کوچکم‌یک‌ساله‌است (من از اینکه مهمان‌ به‌ منزلمان بیایدومخصوصا اینکه بخواهدچندین روز بماند،متنفرم و آرامشم از بین میرود) چندسالیست پدرشوهرم فوت شده و مادرشوهرم۷۰ ساله است( ازنظربهداشت و فرهنگ با مادرشوهرم جور نیستم و خیییلی اذیت میشوم) او درطول یکسال،هم تصادف کرد و هم کروناگرفت،بعد از آن،دیگر تنها در خانه نمیماند و خانه فرزندانش در گردش است(البته ترجیح میدهد خانه پسر بماند)فرزندان در شهرهای مختلف زندگی میکنند شوهرم تنها فرزندپسرهست وپنج خواهرشوهردارم راه حلی برای برگشتن آرامش به زندگیم میخواهم 🌹پاسخ _امین کانال تربیتی همسران خوب جناب آقای سلیمانی🌹 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم به شما حق میدم که در کنار نگهداری فرزندان و اداره امور خانه نگهداری مادر همسرتان آن هم با این اوصاف که نیاز به رسیدگی خاص دارند امری سخت و طاقت فرسا می باشد و نیاز به صبوری و تدبیر خاص دارد. مادر شوهر شما حق مادری به گردن همسر شما دارد و الان در این مدت یک سال به علت تصادف وبیماری زمین گیر شده و با توجه به دوری دخترها و راحتی مادر در خانه شما لازم است مقداری همکاری کنید حتماً با مادر همسرتان با رویی گشاده و با رأفت و مهربانی برخورد کنید. به ایشان به عنوان مهمان نگاه نکنید بلکه به عنوان عضوی از خانواده ایشان را بپذیریدو با واقعیت ها کنار بیایید. و بدانیم که در این راه خداوند به شما بسیار اجر و پاداش عنایت می کند. نسبت به اختلافات بهداشتی فرهنگی خیلی حساسیت نشان ندهید و درباره آن ها با همسرتان صحبت کنیم و راه حلی بیابید. همان طرح دوری طرح خوبی است و می توانید مدت زمانی که مادر شوهرتان در خانه شما و دیگر فرزندانشان است را کم کنید . موفق باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
😍 تنها 1 روز تا آغاز #نذر_فرهنگی کلاس آموزشی #رضایت_از_زندگی باقی مانده است. (دریافت #رایگان و یا با احتساب پنجاه درصد #تخفیف) 💚 #عید_غدیر نذر فرهنگی داریم💚 ❤️ این کلاس آموزشی استاد پوراحمد خمینی برای کسانی که #افکار_منفی دارند، #علائم_افسردگی دارند و #انگیزه کافی برای حل مشکلات شان ندارند، مفید خواهد بود، ان شاءالله. 🌸🍃 تا فرصت هست وارد شوید 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 💓💓💓 نشر حداکثری...
😍 عید سعید غدیر (پنجشنبه ٧ مرداد) داریم💐 💓 ١. لینک کلاس ، در روز پنجشنبه (هفتم مردادماه) بمناسبت عید سعید غدیر از ساعت 00.00 منتشر و تا ساعت 24.00 به مدت 24 ساعت در کانال تربیتی همسران خوب باقی خواهد ماند (این زمان تمدید نمیشود). 💓 ٢. استفاده از این برای بزرگوارانی که شرایط پرداخت هزینه کلاس را ندارند، بصورت میباشد. 💓 ٣. برای بزرگوارانی که مشکلی برای پرداخت هزینه کلاس ندارند، با پنجاه درصد (یعنی ۵٠ هزار تومان) تقدیم می‌شود. (عجله ای برای واریز هزینه کلاس نیست، متقاضیان می توانند روز ٧ مرداد، لینک کلاس را دریافت کنند و از مطالب کلاس استفاده نمایند و هر وقت امکانش را داشتند هزینه مربوطه را با احتساب پنجاه درصد تخفیف واریز کنند). 💓 ۴. ارسال لینک کلاس برای همسر محترمتان بلامانع است. 💚 این کلاس آموزشی استاد پوراحمد خمینی برای کسانی که دارند، دارند و کافی برای حل مشکلات شان ندارند، مفید خواهد بود، ان شاءالله. 💜 این کلاس آموزشی برای همه خانم‌ها و آقایان (جوان و بزرگسال، مجرد و متاهل) پیشنهاد می‌شود. 🌸🍃 تا فرصت هست وارد شوید 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 😍 تنها 1 روز تا آغاز کانال تربیتی باقی مانده است. 🍃🌸 انتشار حداکثری در گروه ها و کانال ها
💓💓👆👆همه آقایون و خانوما و مجردها و متاهل ها از تسهیلات کانال همسران خوب بهره مند شوند😍 ❣جانمونید... (😊عیدتون مبارک😊) تا ساعت 24.00 امشب فرصت باقیست. 🌸🍃 تا فرصت هست وارد شوید 👇 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6 🍃🌸 انتشار حداکثری در گروه ها و کانال ها
سلام وقتتون بخیر من ۲۴ساله دومین فرزند دختر خانواده ای پنج نفره هستم دوخواهربزرگتر وکوچکتر ازخودم دارم ۲۸ و۱۴ساله، خواهر بزرگتر ازدواج کرده و خونه اش هم خیلی نزدیک خونه ماهست (شهر دیگری نیست) و فرزندی نزدیک یک ساله داره، مبنای فرهنگ ترک زبان ها براینه که دختر بعد از اینکه ازدواج کرد عزیز میشه واگه بچه دارشد عزیزترمیشه مشکل اینه که پدرومادر کاملا این فرهنگ رو درخونه پیاده میکنن طوریکه وقتی خواهرم میاد خونه (جایی که پدرومادرم، من و خواهرم زندگی می‌کنیم) به این راحتی ها قصد رفتن نداره مثلا اگه تعطیلات دوهفته تا سه هفته ای باشه عین دو، سه هفته رو بی کم وکاست درخونه پدرم هستن و تا تعطیلات تموم نشه نمیرن، مشکل من اینه که شوهر ایشون نامحرم هستن ومن موافق اینکه چند هفته بخواد خونه ما بمونه نیستم چون باحضور شوهرش و با امکانات محدود خونه معذب هستم مخصوصا برای وضو گرفتن چون خونه ما بصورت قدیمی هست و تو حیاط باید وضوگرفت و چند بار پیش اومده که ایشون تو خونه بودن و من رو در حال وضو گرفتن تو حیاط دیدن(تا حدامکان سعی میکنم از عدم حضورش مطمئن بشم بعد برم وضو بگیرم) ، یا اینکه تو خونه همیشه باید حجاب کامل رعایت بشه چون این آقا حضور دارن، اینکه شبها تو خونه ما میخوابن و من موقع خواب هم راحت نیستیم و نگرانم نکنه اتفاقی موهای من رو ببینه من فکر میکنم در این مورد حق الناس گردن خواهرم هست چون اگه حتی اگر اتفاقی هر کدوم اینها اتفاق بیوفته من با قصد و اراده نخواستم این اتفاق بیافته وتا حد امکان سعی کروم خودمو از قرار گرفتن تو موقعیتی که به اینصورت با نامحرم مواجه بشم دور کنم، چند بار با مادرم در این مورد صحبت کردم وگفتم این خواهر که خونه اش خیلی نزدیکه و شهرستان نیست، نباید با شوهرش بیاد دوتاسه هفته یا یک ماه یا حتی بیشتر (وقتی بچش بدنیا اومد چهار ماه تمام تو خونه ما بودن) تو خونه ای که دختر مجرد هست ومعذب میشه بمونه، درحالیکه خود خواهرم تو خونه از نظر پوشش به راحت‌ترین شکل ممکن هست واصلا درکش دراین حد نیست که دیگران بخاطر حضور اون وشوهرش تو خونه خیلی محدود میشن، مادرم هر بار خیلی متعصبانه برخورد میکنه ومیگه تو حق نداری بگی اون نیاد خونه پدرش اون باید بیاد وهرچقدر که خواست بمونه وبه خود خواهرم هم میگه اگه کسی بهت گفت کمتر بمون بگو به شما ربطی نداره با پدرم هم که صحبت میکنم همین برخورد رو میکنه و همینو میگه ولی نه به‌شدت تعصب مادرم. قبل از ازدواجش رفتار پدرو مادرم با اون مثل رفتارشون با من بود اما بعد از ازدواج جایگاه اونو از همه بالاتر میدونن. از طرفی هم چون بچه اش پسره و مابرادر نداریم پدرومادرم خیلی افراطی به خودش و بچه اش وشوهرش اهمیت میدن وخواهرم و بچه اش رو مایه سربلندی خودشون میدونن. این رو هم بگم که برداشت اشتباه نشه باما زندگی نمیکنن وخونه مستقل دارند ولی خیلی از اوقات دارن اینجا زندگی میکنن، همه دنبال تعطیلات هستن که چند روزی استراحت کنن من بخاطر این مسئله به جایی رسیدم که از تعطیلات بیزارم. نگاهم به پدرومادرم هم خیلی عوض شده چون احساس میکنم تبعیض خیلی زیادی قائلن بین بچه هاشون گاهی اوقات ازشون بدم میاد بخاطر این بی توجهی واینکه توجهشون فقط معطوف به خواهرم و زندگیش هست. تو رو خدا کمکم کنید ازنظر روحی واقعا از طرف پدرو مادرم احساس خلا میکنم. اجرتون با خدا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🌹احسنت به شما که مقید به امور محرم و نامحرم هستید و در این زمینه دغدغه دارید. شرایط شما قابل درک هست. ♻️نکته مهمی که باید توجه کنید این است که مهارت کلامی خود را بالا ببرید. به نحوی که اگر خواسته تان را بیان میکنید فرد مقابل ضمن درک شرایط شما همراهی و رضایت شما را هم برای حضورشان احساس کند. فرضا زمانی که شما به مادر محترم اعتراض خود را بیان میکنید که چرا وقتی منزلش نزدیک هست اینجا می‌ماند نباید بیاید.... این لحن اثرگذاری ندارد در صورتی که می‌توانید این گونه بیان کنید که خدا رو شکر آبجی نزدیکه بیشتر میتونه به ما سر بزنه. از دیدن خواهرزاده چقدر خوشحال میشم. فقط طولانی مدت به خاطر رعایت حجاب و... کمی معذب میشم. وقتی با این لحن بیان بشه مادر هم متعصب برخورد نمی‌کند. بهترین گزینه هم در این شرایط صحبت کردن با خواهرتان هست. شما سعی کنید روابط عاطفی خود را با خواهر تقویت کنید. و با استفاده از مهارت کلامی که فرا میگیرید با خواهر گفتگو داشته باشید. فنونی که در مهارت کلامی باید رعایت کنید : ▫️انتخاب زمان و موقعیت مناسب برای صحبت کردن ▫️کلام زیبا داشتن هم در قالب لحن مهربان و زیبا و هم استفاده کردن از الفاظ زیبا... ▫️استفاده از زبان بدن مناسب : ادامه جواب پست بعد 👇👇👇 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
ادامه پست قبل 👇👇👇 زبان بدن یعنی فرم و حالت اعضای بدن نسبت به شخص مقابل به نحوی که زبان بدن گاهی از کلام هم موثرتر می‌شود. از نگاه کارشناسان 67 درصد دریافت از طریق دیدن است در کلام لفظ دیده نمی‌شود ولی زبان بدن دیده می‌شود. مثلا اگر فرد در هنگام صحبت کردن دست به کمر باشد لحن حالت تحکمی دارد. و یا اگر بعد از صحبت نگاه شخص به پایین برود نشانه تواضع است. ▫️عدم استفاده از کلمات و جملات ناخوشایند در کلام ▫️حس همدلی و همراهی در ارتباط کلامی 🦋پیشنهاد میکنم در این زمینه کتاب "مهارت ارتباط موثر" از متیو مک کی را مطالعه بفرمایید تا با فنون مهارت کلامی بیشتر آشنا شوید. و همچنین مجموعه صوتی "هنر زن بودن" از استاد پوراحمد را به خواهرتان پیشنهاد بدید تا از بیان استاد خودشان متوجه اشتباهشان شوند و از صحبت شما نیز احتمال سوگیری نباشد. ♻️و نکته آخر اینکه با توجه به مقدمه ای که از فرهنگ خود معرفی کردید نسبت به رفتار پدر و مادر حساس نباشید و شرایط آنها را درک کنید. قطعا برای پدر و مادر بین فرزندان فرقی نیست. به دلیل همان عدم رعایت مهارت در گفتگو این برداشت اشتباه پیش می‌آید. ان شاء الله با گفتگوی سازنده و اثرگذاری که به کار می‌برید بتوانید این شرایط را مدیریت کنید. موفق و موید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر استاد من دختری ۱۷ ساله هستم ک رشتم تجربیه و هدفم پزشکیه امسال سال آخرمه واقعا تا همین چند وقت پیش ب ازدواج فک نمیکردم و حواسم ب درسم بود تا اینکه ۷ ماهه قبل یه پسر معلم ۲۰ ساله از اقوام دورمون از من خواستگاری کرد ما چون توی شهر کوچیک زندگی میکنیم تقریبا خانواده ها شناخت کمی از کلیات زندگیامون داریم من چون قصد ازدواج نداشتم خودم ب خانوادم گفتم ک هر کسی خواستگاری کرد رد کنن اما تو شهرمون فرهنگ ما ازدواج تو این سن اتفاق میوفته من خودم سن ۲۰ یا ۱۹ سال رو مناسب میدونم این پسر رو هم ب همین دلیل رد کردم اما خانوادم دلیل دیگه ای دارن و بخاطر خانواده شون جواب رد دادن ،میشه تقریبا گف خود پسر رو تایید میکنن خانواده ما خانواده متدین و حساسی هستن و خیلی ب مسئله حجاب اهمیت میدن اما خواهر های اون پسر و خانوادشون زیاد ب این مسائل توجه ندارند (بطورى ك من در آینده شايد خودم نخوام خیلی ارتباط پررنگ با خواهر بردراش داشته باشیم ) اما خب بظاهر خود پسر ب مسائل حجاب اهمیت میده و دلیل انتخاب من رو پاکدامنی میدونه و بدلیل این اختلاف اعتقاد و فرهنگ رد کردیم و علاوه بر مسئله حجاب خانوادم میگن اصالت خانوادگیشون هم تراز خانواده ما نیست ما ۷ ماه پیش جواب منفی دادیم و فک کردیم تموم شده اما بازم اون پسر ب مامانم پیام میداد و دو ماه یکبار و تو بازه های مختلف با بهانه های متفاوت پیام میداد ما دفعه اول درس رو بهونه کردیم (چون فامیل بودن دلیل واقعمون رو نگفتیم) اما اون بدون اینکه بگه بقول خودش منتظر موند تا بعد کنکور و دفعه دوم ب بهانه کمک کردن مسائل درسی(خودش رشتش تجربی بود) ارتباط گرفت در کل چندین بار ما این قضیه رو تموم کردیم اما باز هم ادامه داشت و خودش میگفت ک عشق اجازه کنار کشیدن نمیده الان بعلت کلافه شدن دو خانواده تصمیم گرفتیم ک یک جلسه خواستگاری برگزار کنیم چون من پسر رو ندیدم و نمیدونم هم کفو هستیم یا ن بنظر شما کار خانواده من برای رد کردن این خواستگار خوب بوده؟ اگر جوابم مثبت بود و هم کفو بودیم بنظرتون میشه درسمو بخونم و بهدفم برسم اگه ارتباط ها محدود باشه؟ لطفا راهنمایی کنید ممنون بابت کلاسهای انتخاب صحیح همسر هم ممنون استاد 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی احسنت به شما دختر فهیم که از هم اکنون پیگیر دغدغه خود در زمینه ازدواج از طریق مشاور هستید و مجموعه های آموزشی را دنبال میکنید.🌹 ♻️برای یک انتخاب صحیح داشتن قطعا نیاز هست تا شما با پروسه صحیح خواستگاری آشنا باشید. در بحث ازدواج نقش خانواده و اصالت خانواده مهم است و نمی‌توان ندیده گرفت مگر اینکه شما بعد از شناخت و تحقیقات فراوان متوجه شوید که پسر فردی خودساخته است و اثر پذیری کمی از خانواده دارد. یعنی در مسائلی که برای شما مهم است آیا ایشان با شما هم عقیده است و یا نه سخت گیری ندارد و تحت تاثیر خانواده هست؟ با توجه به اینکه شناخت دقیقی از ایشان ندارید شاید رد کردن خواستگاری ایشان در وهله اول به صلاح نباشد. بهتر است فرصتی برای شناخت داده شود اگر ایشان را بعد از جلسه خواستگاری و تحقیقات کامل و جامعی که در صوت انتخاب صحیح همسر؛ استاد به آن اشاره کردند شایسته یافتید خوب با تعیین زمان و مدت عقد و در نظر گرفتن شرایط تحصیل شما و صحبت در این رابطه و مشاوره با فردی امین پاسخ مثبت می‌دهید اما اگر بعد از آشنایی و تحقیقات این کفویت حاصل نشد محترمانه نظر خود را اعلام میکنید. ♻️خواهر گلم با توجه به اینکه در آستانه ازدواج و انتخاب شدن هستید لازم هست که سطح آگاهی خود را نسبت به ازدواج و زندگی مشترک و مسئولیت های آن بالا ببرید. و اولویت های خود را بشناسید. مبادا به دلیل عدم آگاهی؛ زندگی مشترک را فدای درس بکنید و فرصت های خوب را از دست بدهید. البته به شرطی که تحقیقات کافی از فرد مقابل کرده باشید. از همین الان تمرین کنید اهل برنامه باشید و مسئولیت پذیر باشید. تا اگر در شرایط زندگی مشترک قرار گرفتید با حفظ اولویت همسرداری و فرزندآوری بتوانید به موقعیت تحصیلی خود نیز بپردازید. بسیاری بانوان هستند که با مهارت و برنامه ریزی در وهله اول بهترین همسر و مادر هستند و در موقعیت شغلی نیز موفق عمل کرده اند. موفق و موید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و روز بخیر. دختری ۲۲ساله هستم و برادرم ۲۹سال و پدرمان فوت کرده اند و همراه مادر زندگی میکنیم،دیروز موقع تمیز کردن اتاق برادرم با دیدن یکسری وسایل متوجه شدم به خود ارضایی مبتلا هستند، تقریبا پارسال هم همین چیزاهارا دیده بودم ولی امروز متوجه شدم اینها برای خود ارضایی است، برادرم یک ازدواج ناموفق داشتند و بعد از آن درگیر درس و آزمون وکالت شدند، چندسال است که پشت کنکور ازمون وکالت مونده اند و سر کار نمیروند و فقط در منزل و در همان اتاق می مانند و درس میخوانند، فعلا هیچ شغلی ندارند و طبقه دوم منزلمون هم نصفه کاره است میگن وام بگیرید من بسازم، ولی ما وضعیت مالی خوبی نداریم و من با برادرم مخالفت میکنم در مورد ساخت خونه. من ویس انتخاب همسر اقای پور احمد رو به دقت گوش کردم ولی برادر بنده اصلا ایمان درستی ندارند، از موقعی که اینستاگرام نصب کردند و وضع اقتصاد و کشور هم بدتر شد مدام به رهبری و روحانیت و دین و پیامبر و همه فوش میدن و اصلا ایمان درستی ندارند، ولی من بشدت ادم مقیدی هستم و به خاطر رفتار های بدی که  با من داشتند من از ایشون بشدتتت متنفررررم، فکر میکنم اگر با این افکار و سطح ایمانی که دارند ازدواج کنن و صاحب فرزند بشن فرزندانی رو تربیت میکنن که براشون باقیات السیئات خواهد بود و اصلا هیچ وقت صلاح نمیدونم پا جلو بذارم برای ایشون، خودشم طرف ازدواج نمیره و میگه باید خونه و کار و همه چیزم جور بشه تا بخوام برم سمت ازدواج و به روزی رسانی خدا این حرفا هیچ اعتقادی ندارند، ولی الان هم که متوجه شدم به خودارضایی مبتلا هستند استرس گرفتم که نکنه من با این افکارم روز قیامت مدیون ایشون بشم...میشه راهنماییم کنید لطفاً که کار درست را بکنیم، برای تذکر به خود ارضایی چه جوری بهش بگم، چه جور رفتار کنم؟ممنونم از زحماتتون عذرخواهی میکنم متنم طولانی شد، شرمنده🌸 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز ♻️در رابطه با مسئله برادرتان تذکر دادن مستقیم شما در این رابطه به صلاح نیست. و بهتر است شما ریشه های این آسیب را بررسی کنید و در حد امکان در جهت رفع بر آیید و با یادگیری مهارت ها و همدلی کمک به بهبود شرایط برادرتان کنید. ❌مسئله تنهایی؛ بیکاری؛ فضای مجازی و فیلم های نامناسب از مهمترین مسائلی هست که زمینه گرایش به خودارضایی را فراهم می‌کند. ♻️خواهر خوبم این نکته را بدانید که بنای ارتباط خوب ما با دیگران نباید منوط بر این باشد که دیگران با ما هم عقیده و هم روحیه باشند تا ارتباطی خوب شکل بگیرد بلکه افراد با عقاید مختلف و روحیات متفاوت هستند. باید روحیه انعطاف داشت تا بتوان با کسانی که با ما هم نظر نیستند مدارا و سازگاری کرد. تلاش کنید که بنای ارتباط شما محبت و احترام باشد تا به مرور زمان کلام شما در برادر اثر گذار افتد. تا وقتی که روابط شما تیره باشد. فضای ارتباط شما لجبازی می‌شود. زمانی که از ایشان ناملایمتی دیدید سریع در جبهه دفاع بر نیایید. سعه صدر داشته باشید و از هر گونه بحث و جدل دوری کنید. همین مجادله ها و کشمش ها زمینه توهین و بی احترامی را فراهم می‌کند پس بحث را رها کنید و خود را درگیر مشاجرات بی اساس نکنید. متاسفانه در جامعه فعلی ما بی کفایتی و بی تدبیری برخی مسئولین؛ فشار اقتصادی و حتی ضعف دینداری برخی سبب دلزدگی جوانان شده است. راه جذب جوانان قطعا بحث و جدل؛ مقابله و طرد شدن نیست بلکه باید با محبت و مهربانی و با لحن ملایم در دل آنها نفوذ کرد و با منطق و استدلال گفتگو کرد. ✨پس اگر می‌خواهید کمک به برادرتان کنید و کلام شما در ایشان اثر کند باید از درِ محبت و احترام و مهربانی وارد شوید. و روابط عاطفی خود را ترمیم کنید. برادری که حضورش به عنوان یک مرد (با وجود فقدان پدر) در زندگی شما می‌تواند موثر باشد. کافیست که نگرش خود را عوض کنید تا وقتی نگرش شما منفی باشد ارتباط خوبی نمی‌توانید برقرار کنید. پس به نقاط مثبت برادر توجه کنید. ✨به خدای متعال توکل کنید و توسل زیاد داشته باشید و برای هدایت ایشان دعا کنید. ✨زمینه ارتباط ایشان را با دوستان مومن و با تقوا و موفق بیشتر کنید. ✨از افراد اثرگذار فامیل مثل عمو یا دایی و... کمک بگیرید تا زمینه اشتغال ایشان فراهم شود و از بیکاری رها شود. ✨مهارت کلامی را فرا بگیرید و تلاش کنید با الفاظ زیبا و لحن مهربان با برادر گفتگو کنید. اگر نقدی بر ایشان دارید منصفانه و در موقعیت مناسب و ابتدا با ذکر نقطه مثبت باشد. ✨محبت شما به برادر هم می‌تواند در قالب محبت کلامی و نوشتاری باشد و هم محبت عملی‌؛ کارهایی نظیر تمیز کردن اتاق؛ اتو کردن لباس؛ جشن تولد گرفتن و توجه و رسیدگی های دیگه کم کم می‌تواند فاصله شما را کم کند. موفق باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام عليكم. ببخشيد دوست من چند وقتيه درگير استرس شديد شده به طوري كه اصلا نميتونه تو خونه تنها بمونه چون يه دفعه دچار حالاتي مانند افت فشار و غش ميشه. از لحاظ جسمي آزمايش و چكاب و غيره داده مشكلي نبوده ، فكر ميكنه از لحاظ روحي دچار مشكل شده. فرزند کوچیک داره. فرزندش یکسالشه و یه سری اختلافاتی با همسرش داره ممنون میشم کمکش بفرمایید. با تشکر. یاعلی. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار خدا ان شاالله به شما خیر بدهد که به فکر دوستتان هستید، طبیعتا ایشان باید به یک روان شناس بالینی متعهد و متدین مراجعه کنند، ابتدا خوب تحقیق کنید، و بعد به روان شناسی خوب مراجعه کنید، مراجعه به روان شناس اصلا نشان بد یا مایه ی خجالت این نیست، همان طور که ما وقتی جسممان بیمار میشود، به پزشک مراجعه میکنیم، گاهی روان ما هم در جریان زندگی آسیب میبیند که باید برای بهبود به روان شناس "متدین و متخصص" مراجعه کنیم. آن چه پذیرفتنی نیست، رنج کشیدن و حل نکردن مشکل است که هم خود فرد از آن آسیب میبیند و هم خانواده و روابط او. ان شاالله ایشان را تشویق به انجام این کار بکنید. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و خدا قوت پسرم دو ماه دیگه میشه 4 ساله و یک دختر 8ماهه دارم. پسرم تا قبل شروع کرونا زود با دیگران ارتباط می‌گرفت و پیشقدم میشد در سلام کردن و... به دلیلی کرونا و مقید بودن پدرش به رعایت پروتکل‌ها، در این مدت فقط منزل پدرم و پدر همسرم رفتیم. پسرم نه در سلام کردن و نه در برقراری ارتباط مثل قبل نیست. غذا خیلی کم میخوره بخصوص بعد تولد خواهرش، خیلی پای خواهرشو میگیره، فشار میده، مانع حرکتش میشه، نه با محبت نه با تندی دست از این کار برنمیداره. وقتی از چیزی ناراحت یا عصبانیه، خیلی حرص میخوره طوری که رگ گردنش برآمده میشه یا دستش رو مشت میکنه و محکم فشار میده. چند وقتی هست که برای ساخت یک جمله، هر کلمه رو چند بار تکرار می‌کنه تا یک جمله بسازه، قبلا خیلی کم بود و الان خیلی زیاد شده. هم چنین نمیدونم چطور کرامت و عزت نفس کودکم رو پرورش بدم. درمورد فضای منزل هم بگم که رابطه من و همسرم خیلی خوبه و بحث هم با هم نداریم. من هم سعی میکنم وقت کنم و با پسرم بازی کنم. به کارتون پهلوان پوریا خیلی علاقه داره و خودش رو جای شخصیت های داستان میذاره. لطفا راهنمایی بفرمایید. با تشکر 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی، بسیار عالی هست که سعی میکنید با پسرتون بازی کنید و روابط خوبی با همسر به خصوص جلوی بچه ها دارید، در این ارتباط چند مسئله قابل توجه هست، اول اینکه روابط را به طور کلی با دیگران قطع نکنید، حتی اگر با توجه به شرایط با کسی رفت و آمد و دیدار حضوری نمیتوانید داشته باشید، حتما از طریق تماس تصویری با دیگران اقوام و دوستان او تماس بگیرید تا در هفته زمان های متععدی با دیگران ارتباط و صحبت داشته باشد، اگر در اقوام نزدیک خود یا دوستان و همسایگان نزدیک فردی را دارید که فرزند هم سن فرزند شما دارد و اهل رعایت کامل هستند به لحاظ بهداشتی، و خانواده مومن و نزدیک به فرهنگ شما هستند، با آن ها رفت و آمد داشته باشید، حتما حتما قصه گویی را برای پسرتون روزانه داشته باشید، به خصوص قصه هایی که در آن ها روابط اجتماعی برقرار هست، چه بین انسان ها و چه به شکل تمثیلی بین حیوانات و ... مسئله دیگر این که در نحوه ارتباط خود با فرزند کوچکتر به خصوص جلوی فرزند بزرگتر و تغییرات رفتاری خود با پسرتون بعد از تولد فرزند کوچکتر حتما دقت داشته باشید، هشتگ فرزند دوم را در کانال جست و جو کنید و مطالبی که مفصل توضیح داده شده را بخواتید، صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد را حتما دریافت کنید و گوش بدهید، وقتی هر دو فرزند حضور دارند، به فرزند بزرگترتون که بیشتر میفهمد و متوجه میشود، بیشتر توجه و محبت کنید، جلوه های خاص محبت به فرزند کوچکتر را در خلوت و زمانی که فرزند بزرگتر نیست انجام دهید، این مورد را به پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و دیگر اطرافیان هم یادآوری کنید. در روابط بین این دو، تا جایی خطر خاصی نیست حساسیت نشان ندهید، فرزند بزرگتر را به خاطر فرزند کوچکتر حتی الامکان دعوا نکنید بیشتر از قاعده حواسپرت کردن استفاده کنید، محبت و توجه شما نباید بعد از تولد فرزند دوم به او کمتر شده باشه ، بلکه همه ی انواع محبت را به او داشته باشید. اعم از رفتاری و گفتاری و ... همان طور که الان به همین طریق عمل میکنید، حداقل روزی نیم ساعت با او بازی مشترک داشته باشید. و سعی کنید روزانه حدود ۱۰ دقیقه حداقل فضای حمایتی و محبت آمیزی فراهم کنید تا او با شما صحبت کند. دستانش را در دستانتون بگیرید، با محبت به چشمانش نگاه کنید، برای ادای کلمات و صحبت کردن به او فشار نیاورید، جلوی او در مورد مشکلش با کسی حرف نزنید، به خود او هم در این مورد فشار میارید یا سرزنشش نکنید، سعی کنید استرس او در فضای خانواده کمتر بشه، محبت و توجه به او بیشتر بشه. حتما روزی یک داستان برای او بگویید، بعد از مدتی به کمک او داستان ها را خلاصه کنید، سپس داستان گویی مشارکتی داشته باشید، بخشی از داستان را شما و بخشی از آن را او تعریف کند و بعد از آن هرازگاهی اجازه دهید او برای شما داستان بگوید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید میخواستم منو راهنمایی کنید.. من برادرم ۱۹ سال داره از وقتی ۱۵ سال داشت نماز هاش کاملا منظم بود حتی مارو برای نماز های صبح خودش بیدار میکرد.. همیشه حدودا ۱۰ دقیقه قبل اذان ها آماده سر سجاده منتظر اذان بود..اما از وقتی برای دوره متوسطه دوم رفت دبیرستان و چون فاصله زیاد بود رفت خابگاه نمازش به کل قطع شد.. روزه میگیره.. اما نماز نمیخونه.. کلا هم با مراسمات مذهبی و سیاسی و ... مشکل داره. من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم.. کاملا گوشه گیر شده.. به جز باچندتا از دوستاش که داخل خوابگاه با هم بودن حرف نمیزنه.. بیرون نمیره از خونه..مگه جدیدا گاهی .. همش گوشی دستشه به خاطر معلولیتی هم که داره افسردگی گرفته ممنون میشم راهنمایی کنید باید چه کاری انجام بدم و کمکش کنم ... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر گرامی، بسیار عالی که دغدغه ی کمک به برادرتون را دارید، ان شاالله که خدا شما را برای هم حفظ بکند. معمولا در دوران نوجوانی تاثیرپذیری از دوستان بیشتر از خانواده میشود، چرا که فرد به دنبال کسب استقلال و هویت مستقل خود است و گرایش به پذیرفته شدن گروه دوستان دارد، بنابراین بسیاری از اوقات ارزش ها و عقاید گروه دوستان را میپذیرد. به همین جهت گروه دوستان بسیار اهمیت دارد و بهتر هست خانواده در فرآیند دوست یابی فعال به نوجوان به شیوه غیرمسقیم کمک کنند. اما در شرایطی که این اتفاق به شیوه مطلوب رخ نداده و اثرات منفی گذاشته، اولا باید آسیب شناسی دقیقی صورت بگیرد و بعد رفتار های مناسب با در نظر گیری پیامد های آن انجام بشود. گاهی اوقات در این موقعیت ها،خانواده شروع به سرزنش نوجوان، درگیری لفظی و بحث های شدید با او میشوند و در این میان هم خودشان و هم نوجوان ناراحت میشوند و موجب فاصله گیری عاطفی و به دنبال آن دورتر شدن نوجوان از ارزش ها و عقاید های خانواده میشود، تصور کنید خانواده با ارزش های مذهبی، مدام با نوجوان بحث داشته باشند،او را سرزنش کنند یا با دیگران مقایسه اش کنند، محبت و عاطفه، حمایت جدی تلقی کردن نوجوان و ... نباشد، خب وقتی خانواده کارکرد های دیگر خود را از دست داده باشد یا در آن ها ضعیف عمل کند، نمیتواند انتظار داشته باشد نوجوان عقاید و ارزش های او را هم حفظ کند به خصوص اینکه نوجوان از طرف فضا ها و گروه های دیگر مثل بعضی از هم سن ها و هم کلاسی های خودش، فضای مجازی و ... دعوت به داشتن عقاید دیگری میشود. بنابراین یکی از مهم ترین کار ها اصلاح روابط با نوجوان در ساختار خانواده است، او باید حس کند هنوز هم اعضای خانواده او را دوست دارند، میپذیرند و برای او ارزش قائلند، نیاز او به حمایت و تایید در زمینه های مثبت که قطعا در هر فردی وجود دارد، باید در عرصه خانواده تامین شود، صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد را گوش بدید و بر آن اساس جلو برید، با توجه به سنی که ایشون دارد مسئولیت هایی در حیطه خانواده به او بسپارید، پس از انجام هم به او انتقاد نکنید یا او را به خاطر کم و کاستی ها سرزنش نکنید، بلکه نکات مثبت کار او را ببینید تا هم تشویق به پذیرش مسئولیت های بعدی شود، هم تجربه کسب کند و هم اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند. اگر پدر و مادر چنین رفتاری مبتنی بر محبت و احترام با ایشان ندارند، اول خود شما سعی کنید همدم و هم دل با ایشان باشید و هم پدر و مادر را با زبان لیّن، قانع کنید برای اصلاح وضعیت نوجوان، رفتار خود را با او تغییر بدهند. گرچه در سنین بالا تغییرات کندتر اتفاق میافتد و بیشتر خود شما میتوانید موثرباشید. در رابطه با شبهات مذهبی و سیاسی،سعی کنید مطالعه خود را بالا ببرید و در هر بحثی که شرایطش پیش می آید با آرامش دلایل خود را برای او توضیح دهید، یا او را تشویق به حضور در فضاهایی بکنید که از این جهات، مثبت و حمایت کننده هستند. عمده راهکار، مدارا، محبت، پذیرش و تایید در امور مثبت و تشویق به مسئولیت پذیری است. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob