eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
42.9هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 فراخوان سایت KHAMENEI.IR همزمان با آغاز رای گیری ریاست جمهوری ۱۴۰۰ 🔺 از مُهر انتخابات در صفحه شناسنامه خود عکس بگیرید و با هشتگ #کار_درست در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید. 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام استاد پوراحمد بزرگوار تا الان چندبار سوال فرستادم ولی متاسفانه قسمت نبوده جوابی دریافت کنم. من سه فرزند دارم فرزند دوم که دختری ده ساله است، بسیار خجالتی هست، تقریبا از سن پایین اینگونه بود ولی بزرگتر که شد، بدتر شد. وهمچنین نامرتب و بی نظم هست،اتاقش نامرتب است، تکالیفش نامرتب است، خیلی سعی کردم سرش به کاری مشغول کنم ولی همش میگه این دوست ندارم، تنها کاری که انجام میده کشیدن نقاشی هست اونم فقط شخصیت یکسری کارتنهای خاص خارجی. هرقدر تشویقش به نقاشی ارزشی میکنم فایده نداره. بیشتر اوقاتش بیکار یه گوشه‌ایی مینشینه. اصلا کار جمعی انجام نمیده. فایلهای تربیت نوجوان دو بار کامل گوش دادم. گوشی و تبلت نداره. خانواده‌ای مذهبی هستیم. ممنون میشم اگر راهنماییم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از اعتماد و همراهی مستمر شما با مجموعه همسران خوب. البته سوال را بسیار کلی بیان فرمودید. از صورت سوال اینگونه بر می آید که کمرویی علت تنبلی شده است. بطور اجمالی علل آن بررسی میشود: علت اصلی کمرویی و خجالت ، کمبود اعتماد به نفس می باشد. اعتماد به نفس یعنی باور داشتن خود و توانایی های خود. گاهی والدین از روی کمال گرایی یا بهم ریختگی ذهن خود، نسبت به فرزندان رفتارهایی مثل امر و نهی مکرر دارند که باعث کاهش قدرت تفکر میشود. ترسو بودن یا اعتماد به نفس پایین خود والدین. اجازه ریسک و خطا به فرزندان خود نمی دهند و لذا کودک دیگر دست به فعالیت جدید نخواهد زد و زمین گیر میشود. همچنین سرزنش و دیدن فقط نقاط منفی کودکان و بزرگ نمایی آن. قرار نگرفتن کودک در گروه همسالان خود. در ادامه، عوامل و راهکارهای بی حوصلگی و تنبلی به تفصیل ارائه میشود تا انشالله راهگشای مسئله تان باشد. در ابتدا باید علت و ریشه رفتارهای کودک را بشناسیم، یکی از رفتارهای شایع امروز فرزندان بحث تنبلی است. اینکه بچه ها کارهایشان را انجام نمی دهند و همین تنبلی منجر به بی نظمی آنها، کم درس خواندنشان، و کمتر کمک کردنشان شده است. ابتدا با تعریفی از تنبلی به آن می پردازیم. تنبلی به معنای به عقب انداختن کارها از محدوده ی خودشان است. مثلا الان باید درس بخوانم، یا اتاقم را منظم کنم و نمیکنم و این را به وقت دیگری موکول میکنم. یعنی وقتی کار در وقت خودش انجام نشود و اهمال کاری و تاخیر صورت پذیرد، این فرایند را تنبلی می نامیم. اما تنبلی تک بعدی نیست و علل آن را از ابعاد گوناگون میتوان بررسی کرد: 👈علل جسمی تنبلی: ۱. ضعف بدنی، یعنی وقتی جسم کودک بنیه اش ضعیف است ناخودآگاه برای انجام کارها بنیه ندارد. ۲. کم خوابی یا بدخوابی، بچه هایی که زمان خوابشان مناسب نیست یا دیر میخوابند. ۳. خستگی های مداوم، مانند بچه هایی که خیلی فعالیت های گوناگون دارند. فعالیت بچه ها باید جسمی، عملی، تفریحی و معنوی باشد. ۴. پرخوری، عامل تضعیف مطالعه و سایر فعالیت هاست. ۵. بیماری های جسمی، مشکلات تنفسی، کم خونی، نقص های جسمانی و ... 👈علل ذهنی تنبلی: ۱. ضعف استعدادی بچه ها، حتی در برنامه ریزی ۲. خستگی ذهنی، بدلیل بازی های کامپیوتری، تماشای بیش از حد تلویزیون، فشار درسی زیاد و ... ۳. حافظه ضعیف، باعث فراموشی کارها و نیازمند تذکر و تکرار میشود. به علت استفاده زیاد از فضای مجازی. هر یک ساعت بازی کامپیوتری باعث ۱۰ درصد کاهش تمرکز میشود. کسی که تمرکزش پایین است ناخودآگاه حافظه اش ضعیف میشود. بازی های جسمانی و خصوصا گروهی به سلامت فکر و حافظه خیلی کمک میکنند. ۴. کم هوشی، هوش یعنی قدرت حل مسئله برای سازگاری با محیط. ادامه 👇
ادامه.... 👈علل روانی تنبلی: ۱. سرخوردگی، یعنی بچه هایی که در درس خواندن سرخورده شده اند، به سلیقه شان اهمیت داده نشده یا به فکر آنها بی توجهی شده، دچار سرخوردگی و نهایتا بی انگیزگی و تنبلی میشوند. ۲. پرتوقعی، یعنی دوست دارد دیگران کارهایش را برایش انجام دهند. که محبت ها و دلسوزی های بیجا عامل آن است. ۳. بی دقتی، یعنی کودک وسایلش را برمی دارد و در جایی قرار می دهد، و سر جایش قرار نمی دهد و یادش می رود. ۴. ضعف اراده ۵. احساس ناامنی، یعنی کودک حس میکند اگر کاری را انجام دهد مورد سرزنش یا توبیخ قرار میگیرد. و والدین آن بخش خطا و کوتاهی های کودک را می بینند و نهی میکنند به جای راهنمایی کردن و تشویق و دیدن بخش مثبت فعالیت و تلاش کودک. 👈 علل عاطفی تنبلی: ۱. حسادت، مثلا کودکان به واسطه حسادت کارها را انجام نمیدهند و می گویند حالا که اونو دوست داری و از او تعریف میکنی بگو کارهایت را هم او انجام دهد. لذا باید والدین عدالت بین فرزندان را رعایت کنند. ۲. انتقام گرفتن کودکان، گاهی چون بچه ها خوب محبت را دریافت نمی کنند در آنها روحیه انتقام گیری به وجود می آید و کارها را با تاخیر انجام می دهد یا انجام نمی دهد. ۳. اضطراب، خلا عاطفی که منجر به اضطراب میشود. اما محبت باعث ایجاد آرامش و انگیزه و رفع اضطراب درون فرد می شود. ۴. ترس، بچه هایی که ترس شان زیاد میشود تنبلی شان هم بیشتر میشود. ترس از موجودات ماوراء، و ترس از واکنش اطرافیان نسبت به عملکرد فرد، یعنی بچه ها می ترسند دست به کاری بزنند که نکند خراب شود و مامان دعوایم کند یا بابا اخم کند و ... ۵. حس ناامنی، بچه هایی که در روند زندگی شان مشکلات زیادی وجود دارد و در محیط نا امنی رشد می کنند، مثلا اختلاف دائم پدر و مادر و این اختلافات به بچه ها منتقل می شوند و حس می کنند فضا عاطفی و دوستانه نیست که منجر به حس ناامنی میشود. و این عدم آرامش بچه ها را زمین گیر میکند و عملکردشان کاهش می یابد. 👈علل اجتماعی و محیطی تنبلی: ۱. معاشرت با افراد نامناسب و یادگیری از آنها، یعنی بچه ها در محیطی قرار می گیرند که بچه های تنبلی در آن محیط است و یا در گروه های همسالشان بچه های تنبلی هستند و یا حتی اعضای خانواده کودک اهل بی نظمی و تاخیر در کارها هستند. ۲. وابستگی بچه ها به بزرگترها، گاهی بچه ها را از همان کودکی به خودمان وابسته می کنیم و باعث میشود در سنی که باید استقلال رفتاری داشته باشند کارهایش را خودش نمی تواند انجام دهد. ۳، زندگی بچه ها بصورت تک والد، بخاطر دلسوزی بیش از حد اطرافیان باعث میشود پویایی و روانی ذهن این کودکان در انجام امور کاهش یابد، یا به علت شکل گرفتن روحیه انتقام گیری حرف شنوی کودک کم می شود. ۴. درگیری های محیط خانواده، بین والدین یا والدین با کودک نا امنی روانی و درگیری ذهنی، فرد را زمین گیر میکند، کودک و بزرگسال ندارد. وقتی کودک مدام سرزنش و توبیخ و دعوا شود منجر به این میشود که فکر او اصلا خوب کار نکند تا بتواند کارهایش را درست انجام دهد چه رسد که بخواهد رشد و ارتقا هم داشته باشد و سلیقه هم به خرج دهد.
ادامه... 👈راهکارهای اصلاح تنبلی و بی نظمی ۱. محبت ۲. تناسب قوانین با گروه سنی فرزندانمان ۳. استفاده از اصل تشویق ۴. تبیین فرمان و توضیح علت دستور داده شده ۵. بیش از گنجایش بچه ها فرمان ندهیم. ۶. دستورات را درست به بچه ها منتقل کنیم (تحکمی بیان نشود) و شخصیت بچه ها را خرد نکنیم. ۷. الگو دهی به فرزندان ۸، اصل تدریج، تغییر ویژگی های رفتاری به گذر زمان نیاز دارد. تغییرات را بسیار آرام و تدریجی اعمال کنیم. ۹. تداوم، علاوه بر تدریجی بودت وقتی به یک نقطه ای رسید نباید او را رها کنیم، باید با استمرار در وجودش نهادینه شود. پیشنهاد مطالعه همین مبحث در سلسله مباحث استاد تراشیون. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام چند سال قبل رابطه ای داشتم. الان بیشتر از یکساله به کمک خدا برگشتم از اون راه اون آدم رو هم تا حد زیادی حتی از فکرمم کنار گذاشتم اهل این روابط نبودم ولی ... خیلی تلاش کردیم برای ازدواجمون خانواده هامون نذاشتن نمیتونم خودمو ببخشم تقریبا بیشتر چیزا حل شده برام بجز حسرت پاکی. اینکه باورم نمیشه آدمی که اینکارو کرده بوده و انقدر وقیح شده بود من بودم نمیدونم اگه ازدواج کنم مقابل همسر آینده ام چه حسی خواهم داشت در وجدان خودم. از اینکه به حریمی که فقط همسرم اجازه داشت وارد بشه به شخصی اجازه دادم که حرام هم بودیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر خوبم الحمدالله که در حال حاضر شرایط را توانسته اید مدیریت کنید و از آسیب های بیشتر برای خودتان پیشگیری کرده اید. روابط خودسرانه و پنهانی پیش از ازدواج، حال چه با نیت ازدواج و یا غیر آن، هم برای دختر و هم برای پسر بسیار آسیب زا است و درصد اینکه به ازدواج سالم ختم شود نیز بسیار کم و در صورت ختم به ازدواج هم تضمینی برای استحکام و بقای یک زندگی سالم وجود نخواهد داشت. با استثنائات کاری نداریم. بحث از روال معقول این قضیه است، چون از طرفی در این شرایط آنچه حکم فرما است نفس و غریزه است و نه عقل تفکر و شناخت و از طرفی در صورت ازدواج هم، یک عمر ناامنی روانی، شک و بدبینی گریبان گیر این زندگی خواهد بود. و حال الحمدالله خودتان پی به خطای خود برده و از این رابطه خود را خارج کرده اید. آنچه الان در پیش شماست، حسرت و افسوس بر وضعیت گذشته، دنبال مقصر گشتن و بد کردن حال خود و یا سرزنش و خودخوری خودتان و یا توجه و توکل به فضل الهی، و برنامه و امید داشتن برای آینده. بهتر است بجای مسیر اول ، گامی در مسیر دوم برداشته و نگذارید افکار منفی باعث آزارتان شود، رابطه خود را با خدای خودتان تقویت کنید و به نماز اول وقت بیشتر از قبل اهمیت دهید. برای وقت خود برنامه داشته باشید و روی خودسازی معنوی خود کار کنید. هرگز از لطف و رحمت خدا نا امید نباشید و نماز یکشنبه این ماه پر فضیلت ماه ذی القعده را غنیمت بشمارید. و بعد از نماز صبح، دست چپ خو را روی قلب گذاشته و ذکر یا فتاح را ۷۰ مرتبه بگوئید. در زمان هجوم این افکار از ذکر استغفار استفاده کنید و بلافاصله مشغول کار دیگری شوید و فضای خود را تغییر دهید. انشالله با توکل و مدد الهی، و همت و تلاش خودتان آینده ای سالم و روشن را برای خودتان رقم خواهید زد. موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب🌸 من خانومی ۲۰ ساله و متاهل هستم که یه داداش ۸ ساله دارم. مامانم خیلی رو تربیت من و داداشم وقت و صبروحوصله خرج میکنه. اما چون بابام باهاش هماهنگ نیست و کلا اعصاب و صبر تربیت نداره برای همین تو تربیت داداشم مشکلاتی پیش اومده. مثلا مامانم برای تنبیه گفت تا ۲ روز حق بازی با گوشی نداری، بعد بابام که از سرکار میاد چون حوصله نق زدن داداشم رو نداره زودی بهش گوشیش رو میده تا دست از سرش بر داره. یا مامانم میگه مثلا دیروز خوراکی خریدی،چندروز دیگه دوباره خوراکی میخرم، ولی داداشم زنگ میزنه به بابام و زبون میریزه و بابام هم با نایلون خوراکی میاد خونه😒 داداشم خیلی داره لجوج و بی ادب میشه حتی نسبت به بزرگترش...و این همش بخاطر اینه که بابام تو تربیت هماهنگ نیست. اخلاق بابام اینجوریه که چیزی نمیگه و نمیگه اما بعد یهو عصبانی میشه و متاسفانه بعضی وقتا(خیلیییی کم شاید دوماه یکبار) یدونه محکم داداشمو میزنه، یا یه تنبیه سخت میذاره، اما باز دو روز بعد براحتی بهش گوشی رو میده چون حوصله نق شنیدن نداره. داداشمم دیگه میدونه تهدیداتش الکی هست. واقعا نمیدونیم چطور باید بابام رو قانع کنیم که تو تربیت و تشویق و تنبیه با مامانم هماهنگ باشه. بابام یکم غیرمنطقیه و مثلا وقت نمیذاره که بشینیم باهم صحبت کنیم و به راه حل برسیم‌. مشاوره هم که مثل اغلب مردم قبول نداره با اینکه خودش روانشناسی خونده😐 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بسیار ممنون از مهربانی و احساس مسئولیت شما خواهر گرانقدر. مسئله دوگانگی در تربیت متاسفانه یک امر پر تکرار در میان اولیا شده است، و چیزی که بیشتر حاکم است بی حوصلگی و یا کم صبری آقایان در این زمینه و از طرف دیگر یکطرفه رفتن و اصرار بر درستی روش تربیتی در خانم ها، که خود این مسئله را سخت تر میکند نه الزاما تفاوت های رویکردهای تربیتی و لذا آنچه توصیه میشود و میتوان به عنوان قاعده کلی در نظر گرفت این است که مادران عزیز توجه کنند که اگر همسرشان احساس کنند که از موضع بالاتر و فهیم تر برخورد محکم و قاطعانه دارند می بینند که مثلا تو بلد نیستی و اینی که من میگم درسته، من بیشتر می دونم ، مطالعه کردم، مشاوره گرفتم و ... خیلی بعید است که با شما همراهی داشته باشند. پس توصیه میشود وقتی در امور فرزندان با مسئله و چالشی روبرو می شویم پس از کسب آگاهی و دانش افزایی خودمان، قبل از هر اقدامی حتما اقتدار همسرمان را در جایگاه پدر فرزند به مدد بگیریم و آن را حفظ کنیم. مثلا بیان شود، همسر عزیزم من احساس میکنم بچه ها چند وقته دچار بداخلاقی شده اند و بعضی اوقات کابوس و بدخواب شده اند، در طول روز دقت کردم متوجه شدم برنامه های مناسب تماشا نمی کنند یا زمان زیادی از رسانه استفاده می کنند، نظر شما چیست؟ برای رفع این مسئله راهی به ذهن شما میرسه که کمکشون کنیم؟ بعد از دریافت پاسخ همسر، (ممکنه بیان شود من به خودت می سپارم هر کاری خواستی بکنی، یا بیخیال حساس نشو، یا مگه ما خودمون چطور بزرگ شدیم ، یا راهکار ممکن است ارائه شود و ...)، به اقتضای نوع دریافت پاسخ، باید صحبت نمایید با بیان و لحنی آرام و مهربان، مثلا، همه که مثل شما فهمیده و مهربون نبودن که مامانشونیه چیزی رو یه بار بگه و گوش بدن و یا متوجه بشن😊 یا اینکه من دوست دارم فرزندانی مثل شما و یا حتی بهتر از خودمون با کمک شما تربیت کنیم که انشاالله باعث افتخار خودمون و امام زمانمون باشن، حتما از تجربیات بقیه هم استفاده میکنم، اما نظر و حمایت شماست که میتونه به من انگیزه و قدرت بده، البته خودمم یکم جستجو کردم با فلان کتاب یا دوره یا مشاور آشنا شدم. یا امروز این کتاب رو میخوندم یا فلان سخنرانی رو گوش میکردم، دیدم چه جالب منم دچار این خطا شدم یا اینکه من خداروشکر این مطلب رو رعایت میکردم یا تازه فهمیدم علت این بداخلاقی فرزندمون به خاطر این مسئله بوده و ... نتیجه 👈 اول طرح مسئله+ نظر خواهی از همسر+ ضمن پذیرش و تایید نظر ایشان، بیان نظر و دیدگاه خودتان بصورت مستند و علمی در نهایت، هماهنگی 👌 قبل از اعمال هر قانون یا محرومیت تربیتی. اول والدین نزد خودشون به یک توافق تربیتی میرسن و هماهنگ میشن و بعد اون قوانین برای بچه ها در طی جلسه خانوادگی با حضور پدر مادر و فرزندان بیان میشه و محرومیت ناشی از نقض قوانین هم همونجا به بچه ها گفته میشه نه اینکه هر کدوم جداگانه و یا از روی عصبانیت و یا خستگی و بدون اطلاع قبلی فرزند و ناگهانی یک محرومیت رو اعمال کنند. این پروسه کمک به آرامش و رضایت تمام اعضای خانواده خواهد کرد انشاالله توصیه میشه فایل تربیت کودک استاد پوراحمد رو به پدر و مادر محترم اهدا کنید و حتی در اوقاتی با هم به این فایل ها گوش بدن و مراقب باشن همدیگه رو سرزنش و نقد نکنن. موفق باشید🌸
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد پوراحمد . من دختری ۳۷ ساله هستم . دو سال پیش با یک آقایی که از دوستان خانوادگی مان بود ازدواج کردم .او معیارهای عقاید و اخلاق و ایمان که همیشه مد نظرم بود را داشت . مهریه مان ۱۴ سکه بود . به لحاظ مالی متوسط به پایین .بود و به همین خاطر مراسممان را مختصر ولی آبرومندانه برگزار کردیم و برای من اصلا مادیات مهم نبود ولی بعد از گذشت ۲۰ روز از ازدواج همسرم متوجه یک بیماری جنسی در خود شد و به دکتر و مشاوران متعددی مراجعه کرد و همه گفتند که این یک مشکل روحی و روانی است که در رابطه با من دارد و قابل درمان نیست و باید جدا شوید . بماند که او این موضوع را خیلی با زدن ضربه روحی به من مطرح کرد و من در این بازه زمانی تا جدایی خیلی ضربه خوردم . حالا گهگاهی خواستگار دارم . و من تازه با کانال شما آشنا شدم و معیارهای انتخاب صحیح همسر را گوش کردم و می بینم که اشتباهی در انتخاب قبلی ام نداشتم فقط این بیماری باعث جدایی ما شد .سوالی که برام مطرحه که الان می ترسم افراد دیگر هم ممکنه دچار این بیماری جنسی باشند و تا زمانی که عقد دائم نکن مشخص نمی شه .حالا من چگونه می تونم با این مسئله کنار بیام که قابل حل باشه.؟؟ سوال بعدی آیا غیر از آنچه در کانال شما گوش کردم برای افراد طلاق گرفته که حالا حساس تر شدن سوالها و یا معیارهای دیگه هم باید رعایت شود که انتخاب اشتباهی نداشته باشند یا نه؟؟ در پایان شما در کانال خود خیلی تاکید بر مهریه پایین ، ازدواج آسان ، گذشت و مهربانی همسران با یکدیگر دارید که واقعا خیلی بجاست ولی منی که این مراحل را پشت سر گذاشتم و بعد ازآن دچار یک شکست عاطفی سخت شدم انگیزه ام را کم رنگ کرده و با خود فکر می کنم که باید یکم سخت گیرانه تر عمل می کردم تا او این قدر ضربه روحی به من نمی زد . 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی در خصوص مسئله تان باید عرض کنم، چون دقیقا مشخص نیست مشکل اولیه چه بوده که به این سرعت منجر به صدور حکم طلاق و جدایی شده است ، نمیتوان اظهار نظر کرد. اما بنا را بر شرایط استثناء می گذاریم و قرار نیست که مدام در زندگی شرایط استثناء رخ دهد. و اینکه هر بیماری یکسری علائم ظاهری، رفتاری، پیش زمینه خانوادگی (ارثی)، چک آپ فاکتورهای خونی و ... داشته و تا حد زیادی میتوان از این بابت به اطمینان نسبی رسید، و نه قطعی. همانطور که در زمینه های دیگر نیز این اطمینان به قطعیت نخواهد رسید، چون بعضی مسائل در زندگی بصورت برنامه ریزی شده اتفاق نمی افتد مانند همان بحث سلامتی اما ما باید تلاشمان را بر آن جنبه هایی که در دسترس و قابل شناسایی و کنترل ماست داشته باشیم و مابقی را با توکل و توسل پیش ببریم. سوال دوم، نه الزاما، فقط اینکه در حدی شرایط خودتان را با فرد مقابل مطرح بفرمائید و نه در جلسات اولیه بلکه بعد از اینکه به یک جمع بندی برای پاسخ مثبت رسیده باشید. کتاب انتخاب همسر دو جلدی، استاد عباسی ولدی هم پیشنهاد میشه مطالعه بفرمائید. سوال سوم، فرمودید در پروسه انتخاب همسر همه چیز را رعایت و درست پیش رفته اید، اما در سوال سوم فرمودید که باید سخت گیری بیشتری می کردید! بنظر خودتان کجای مرحله انتخاب کوتاهی و یا غفلتی بنظرتون انجام شده؟ بهترین فردی که بتونه به پاسخ برسه خود شما هستید. آیا مهریه بالا، سخت گیری در مراسم ازدواج و نامهربانی با همسر، میتوانست عامل پیشگیری از بیماری جسمی همسرتان شود؟! که شما در آنها با سخت گیری جلو نرفتید. خواهر عزیزم، در پایان باید عرض کنم، شرایط شما و هراس و نگرانی های شما برای آینده و افسوس و غمگینی بر گذشته در شرایط پیش آمده، طبیعی است و به شما حق میدهم، اما راه آن سرزنش خودتان و افسوس نیست. بی شک مصلحتی در آن است که با علم و عقل زمینی مان قادر به تشخیص آن نیستیم، ترجیحا بگذارید حدود یکسال از جدایی تان طی شود و بعد وارد مرحله ازدواج مجدد شوید، به خدا توکل داشته باشید، نقاط ضعف انتخاب گذشته را رصد و در انتخاب آینده برطرف سازید و با امید و توکل انشاالله بهترین و کامل ترین انتخاب را داشته باشید. 🌺 موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و وقت بخیر خدمت سروران و زحمت کشان کانال همسران خوب و بسیار ارزشمند. و همچنین خدمت استاد عزیز راستش من یازده ماهی هست که عقد کرده ام. من 35 و نامزدم 40 ساله اوایلش که اصلا باهم مشکلی نداشتیم.بگم دو ماه اول. اما بعد مدتی که از ایشون خواسته ای داشتم. چیزی نمیگفتن یا سکوت میکردن یا که میگفتن حالا بزار ببینیم چی میشه، آنچنان خواسته ای ازش نداشتم. اما همون کوچکترین خواسته های من براش بزرگترین خواسته بود. ناراحت میشدن. که چرا چیزی ازش میخوام. حتی خریدن جوراب یا یک روسری براش سخت بود. طی این یازده ماه عقدمون تنها خرید ایشون در عقد این بود که اونم خیلی جزئی یک لباس مجلسی یک مانتو و یک شلوار بیرونی. ویک روسری. متاسفانه لباس مجلسی هم بخاطره شرایط کرونا دست نخورده مونده تو کمد. 😔یک هفته بعد عقدمون بهم گفت که کفش هم برات میریم میگیریم. اما آنقدر لفتش داد عقد ما تابستون، چله زمستون کجا. تا که چله یک پالتو برام گرفت. و یک بلوز. با همون کفش که بعد چن ماه. اما باز من چیزی نگفتم. تشکر کردم بابت خریدهاش. یعنی اصلا هزینه یا به قولی پول توجیبی بهم نمیده گذشت تابهمن ماه که باز بیمون اختلاف و حرف شدو با کوچکترین حرف نه تماس میگیره نه پیام میده منم که تماس، یاپیام میدم جوابم نمیده. و کلا رابطمون قطع شد. موووند تا دو هفته بعد عید که خودم بهش شخصا پیام دادم که تا کی باید بلاتکلیف باشیم. چرا باید من و شما دوتا آدم بالغ نتونیم مشکلمون حل کنیم؟! اما ایشون من مقصر همه اتفاقات و مشکلات میدونن. اصلا به هیچ عنوان خودشون مقصر نمیدونم میگن من مقصرم. حتی اون خرید عید هم با ایشون نداشتم. خرید عید و لباس وو خانواده ام تامین کردن. وقتی هم بهشون میگم چرا میگه تا خونه بابات باااید بابات به تو برسه باید بابا به تو خرید کنه باید بابات پول تو جیبی بده. خدا شکر تا الان هم خانواده ام برام کمبودی نذاشتن. در ضمن اینم بگم که بعدا متوجه شدم که اینکه میگفتن باید بابام خرجی من بده. رسم داریم. خواهر شوهرم گفت فقط بخاطر این گفتیم که تو ناراحت نشی. سر این مسئله. گفتیم به عهده بابات هستش. اما من نگران این هستم که آیا ایشون که این رفتارها دارن و خساست بخرج میدن ممکن در زندگی مشترک هم اینطور باشن. و این من نگران کرده. چون اصلا دوست ندارن به من هزینه بدن یا چیزی بخرن گفتی میگن هنوز زوده یا چرا میخوای که فلان چیز بخری یا که وظیفه بابات هستش تو از نظر مالی تامین کنه. در ضمن اونطور که من متوجه شدم و حتی خودشون گفتن و مادرشون نه تنها ایشون و برادرهای دیگه شون هم هیچ هزینه ای به مادرشون در خرید خونه کمک نمیکنن. حتی برای خریدن نون مادر هزینه رو میده. این مسائل من بشدت نگران میکنه. ایشون اصلا اهل معاشرت نیستن اهل رفت و آمد نیستن الان طی این دوران نامزدی فقط چهار بار اومدن خونه ما. اونم من دعوت کردم به صرف ناهار یا شام. من حتی بارها بهش گفتم هر دوست داری بیایی زنگ بزن قبلش غذایی که دوست داری درست کنم بیا. خیلی اصرار که بکنم میگه حالا بعدا. فقط میاد از جلو در خونه من صدا میزنه میریم. آدم خیلی خسیس و شکاک هم هستن ببخشید طولانی شد ممنون میشم راهنمایی و کم‌کم کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بسیار ممنون از توجه و اعتماد شما به مجموعه همسران خوب 🌺 در خصوص مسئله تان چند نکته خدمت شما عرض میشود: ۱. از دوران عقد بایستی جهت شناخت بیشتر و کسب مهارت استفاده کرد. لذا سعی کنید ضمن کسب شناخت دانش افزایی خودتان را نیز با مطالعه کتاب همچون تا ساحل آرامش و گوش دادن به هنر زن بودن استاد پوراحمد تکمیل بفرمائید تا ضریب خطایتان پایین آمده و مهارت گفتگو و ارتباط موثر را کسب بفرمائید. ۲. زوجین بهتر است تلاش نمایند از طولانی شدن دوران عقد بشدت پرهیز نمایند که باعث درگیری های حاشیه و سردی عاطفی خواهد شد، و لذا سعی بر این باشد که با کاهش تجملات و توقعات مالی و... همراهی با یکدیگر زندگی مشترک را زودتر زیر یک سقف آغاز نمایید. ۳. معمول این است تا زمانی که خانم در دوران عقد هستند و تمکین از همسرمحترم ندارند و در منزل پدری و تابعیت پدر را دارند مخارج ایشان هم ، کما فی سابق بر عهده پدر محترم هست و البته نا گفته نماند اخلاق و محبت حکم می کند که آقا هر زمان که در دوران عقد به منزل خانم خودشان می روند با هدیه ای (حتی یک شاخه گل)، محبت و توجه خودش را نشان دهد و بقول استاد این هزینه برد برد است. یعنی نه تنها آقا با این هزینه ها ضرر نمیکند بلکه با روحیه مثبتی که در خانم ایجاد میکنند، این مهر و آرامش چند برابر به خودشان باز میگردد.
ادامه...👇 البته خانم این را حتما در نظر داشته باشند که نحوه درخواست های مالی هم خیلی مهم است و روابط شیرین دوران عقد را بر این پایه نریزید، که اگر همسر محترمتان اینگونه احساس کنند ممکن است همین عامل سردی و یا هراس ایشان از حضور در منزل شما و رفت و آمد گردد. انشاالله با مهارت آموزی و توجه به نکات فوق بتوانید بهترین تصمیم و انتخاب را داشته باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقت به خیر من خانمی 31 ساله و همسرم آقایی 33 ساله حدودا ده ساله ازدواج کردم و دو دخترم دارم همسرم تک فرزند خانواده هستن و با خانواده همسر با حیاط مشترک زندگی میکنیم چند وقته با خانواده همسرم مشکل برخوردم و کلا روابط رو قطع کردم خانواده همسرم با وجود اینکه همیشه من باهاشون رفت و آمد دارم و همسرم زمان کمتری برای خانوادهاش میزارن من و خانواده ام رو مقصر میدونن ما شرایط منزل جدا رو نداریم و از طرفی از اینکه بخوام چنین رفتاری داشته باشم و در حیاط همدیگه رو ببینیم و حتی سلام نکنیم برام عذاب آوره و از طرفی اگر من پیشقدم بشم برای روابط مطمئن رفتارشون بدتر و شاید اصلا تغییر نمیکنن من نمیدونم چکار کنم لطفا راهنمایی کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در خصوص مسئله تان باید عرض شود، در روابط هر چقدر هم شرایط سخت شود اصلا توصیه به قطع ارتباط نمیشود، چون چالش ها و آسیب های آن برای زندگی مشترک بسیار بیشتر خواهد بود. از طرفی برای تسهیل روابط برای خود، این رو بایستی در نظر گرفت که برای محبت و خدمت به پدر و مادر همسر، اونها رو در مقام والدین خودمون ببینیم تا تلطیف قلوب صورت بگیره و محبت و گذشت برامون سخت نباشه و یا هر جمله و برخورد اونها برامون سخت نگذره الان با خودتون خلوت کنید، واقعا اگر مادر خودتون این گلایه رو میکردن باهاشون قطع ارتباط میکردید؟ یا اگر همسرتان قطع ارتباط میکرد با والدین شما، کما اینکه صد درصد هم حق با همسر شما بود، شما اذیت نمیشدین؟ مادر شما اذیت نمیشد؟ و چه توقعی داشت از شما و همسرتان؟ الان هم به همون نحو عمل کنید. نکته دیگه، در شرایطی که دارید حواستون باشه که دو چشم ناظر و قاضی فرزندانتون روی شماست و شما میتونید از این فرصت ها برای تربیت اونها بهره ببرید و صبر و گذشت و احترام به جایگاه مدر و مادر رو در عمل و رفتارتون بهشون یاد بدید، کار برای خدا کردن و ملاک خدا رو قرار دادن رو بهشون آموزش بدین. در حال حاضر، بدور از غیبت یا بدگویی خدای نکرده در مورد این مسئله با همسر محترم صحبت کنید، و بگید که این صحبت باعث رنجش شما شده و کسی که میتونه با پدر و مادر ایشون صحبت کنه و شرایط کاری و قصور صورت گرفته رو توضیح بده، خود ایشون هستن و کمک ایشون رو طلب کنید و بیان بشه به این هدف که تمایل شما برای رفع کدورت و ایجاد روابط مطلوب هست. تا انشاالله با همان بیان و لحن محترمانه و مهربانانه ایشون رو با خودتون همراه کنید تا هم از دل مادرشون در بیاد، هم تنشی وارد زندگی و روابط تون با همسر نشه، هم عزت نفس شما حفظ بشه و از همه مهمتر رضایت پروردگار شامل حالتون بشه. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر دوسال و نیم تو عقد بودیم ونزدیک ۴ماهه که اومدیم خونه خودمون و متاسفانه دچار واژینیسموس شدم که خداروشکر حل شد با اینکه رابطه دارم اما هنوز ترس دارم و نمیتونم رابطه ی خوبی داشته باشم و لذت ببرم متاسفانه هم خودم و هم همسرمو دارم اذیت میکنم با اینکه همسرم همراهم هستن اما خودم ناراحتم که نمیتونم کاری کنم (قبلا پرسیدم یه سری تمرینات گفتین انجام بدم اما درمانگری که کمکم کردن میگن اون مسئله حل شده و باید مشاوره بشی چون وسواس هم تا حدی دارم میگن احتمالا باید یه مدت قرص مصرف کنم اما دوست ندارم قبلا برای وسواسم مشاوره رفتم بهتر شدم اما هنوز کامل رفع نشده و متاسفانه هنوز درگیرم)با اینکه زندگی و همسر خوبی دارم اما گاهی اوقات بعضی زندگیا رو که میبینم حس حسرت دارم به نظر خودم علتش به خاطر اینه که نمیتونم رابطه خوبی داشته باشم یه سوال دیگه هم دوست دارم خیلی کارهای مختلفی انجام بدم اما حال و حوصله ندارم خداخیرتون بده که راهنمایی میکنید و وقت میذارین. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت شما خواهر خوبم تبریک ویژه بابت آغاز زندگی مشترکتون🌹 و الحمد الله که از همسر محترمتان و زندگی تون ابراز رضایت دارید، و بسیار خوشحالم که مسئله اولیه تان برطرف شده.😊🌸 در خصوص شرایط فعلی و ترس و اضطرابتان در رابطه و همچنین مسئله وسواس ، برای راهنمایی کامل تر نیاز به داشتن یکسری اطلاع جزئی تر هست. مثل میزان رابطه زیستی؟ دفعات تکرار و مدت زمان؟ نوع وسواس؟ کیفیت و کمیت آن؟ زمان شروع؟ بررسی علائم خلقی و ... علت اصلی شکل گیری اختلال اولیه و همچنین وسواس و ... و لذا توصیه بنده این است که حتما بایستی از مشاوره حضوری یا تلفنی با مشاوری امین بهره ببرید. این رو بدونید تمام این مسائل قطعا قابل حل است ، خیلی زودتر و راحت تر از اونچه که در تصورتان هست فقط باید به طور مستمر پیگیر و متعهد به درمان و تمرینات باشید. همچنین هرگز باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنید، که نتیجه ای جز یاس سرخوردگی از دست دادن اعتماد به نفس و نهایتا ناشکری چیزی عایدتان نمیشود. پس سعی کنید چشم مثبت بین داشته و به خودتون انرژی مثبت بدهید و واگویه های منفی نداشته باشید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
باسلام و خسته نباشید. بنده ۳۵ سالمه و شوهرم ۳۷سالشه. یک فرزند ۵ساله داریم. ۱۰ ساله ازدواج کردیم. شوهرم ۵سالی هست خیلی بددهنی میکنه و هر بار که مشکلی بین مون پیش بیاد به خانواده و حتی فامیل ام بی ادبی میکنه. دوبار این بی ادبی به حدی زیاد بود که نسبت حرام زاده و ... داد. بار اول حدود ۴ سال پیش بود اونم به خاطر اینکه با خواهر شوهرم بحث مون شد سر مسئله رهبری توی خونه مادرشوهرم و در واقع انگار ناراحت شده بود که چرا جلوی مامان بابای من بحث کردی و بی احترامی شده ، در حالی که من به اونا هیچ بی احترامی نکردم و فقط با خواهرشوهرم که به رهبری بی احترامی کرد، دفاع کردم. البته خودم بعدها فهمیدم با هرکسی نباید بحث کنم مخصوصا کسی که کوچک تره و اطلاع درستی نداره. شوهرم بعد از اینکه از اون جا اومدیم بیرون هرچی از دهنش در اومد به من و ... کلی حرف بد زد. باردوم، این کار رو تکرار ‌کرد و کلی حرف زشت و.. زد. و دوباره داغم تازه شد. اونم به خاطر اینکه خونه مادرشوهرم چرا ناراحت بودم و حرف نزدم. دلیلش این بود که قرار بود جایی بریم بعد از خونه مادرش اما این قدر لفت داد که نرفتیم خوب منم در حد یک رب زمان کم ناراحت شدم و هیچ بی احترامی و حتی اخم نکردم. واقعا این کار من سزاوار کلی حرف به خانواده و اجدادم هست؟ اینو فهمیدم که شوهرم خانوادش رو میپرسته و کسی جرات نداره حتی ازشون ناراحت شه. واقعا ازش متنفر شدم تو دلم حالا باید چی کار کنم؟ چه طور میتونم با کسی که هرچی از دهنش در می یاد به خانوادم میگه در حالی که جلوی خانوادم خیلی خودش رو خوب و با ادب جلوه داده زندگی کنم؟ همش ریختم توی خودم. دارم داغون میشم. حتی زمانی هم که خوبه باهام و حرف عاشقانه میزنه ته دلم مثل قبل باور ندارم حرفاشو و فکر میکنم دروغه حرفاش چون شوهرم بدبینی هم داره و زیاد نمیزاره از خونه بیرون برم.حتی دوست نداره ادامه تحصیل بدم. یا کلاسی برم.دارم به جدایی فکر میکنم.من ادم احساسی هستم و نمیتونم احساسم رو شریک بشم با کسی که به کل خانوادم توهین کرده و سخته... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب ابتدا باید بگم کاملا احساس شما رو درک میکنم، چون کامل تمام زوایای موضوع رو موفق شدید بنویسید و منتقل کنید، اما یک سوال برای بنده ایجاد شد: فرمودید اولین بار که با بی احترامی های همسرتون مواجهه شدید زمانی بود که در مورد مسائل سیاسی منزل پدر و مادر ایشان بحث تون شد، و البته خودتون بعد متوجه اشتباه خودتون شدید. 👌 چه خوب که خودتون بعد این ماجرا رو آنالیز و اون بخشی که قصور خودتون بوده رو پیدا و پذیرفتید. احسنت آیا این مطلب رو به همسرتون هم بیان فرمودید؟ احتمالا پاسخ شما منفی باشه، چون خشم ایشون با وجود فحاشی ها و بی احترامی که اصلااااا مورد تایید نیست، اما برطرف و تخلیه نشده. خواهر عزیزم، در ماجرای رخ داده، چند نکته وجود داره، اولا ما نبایست بر اساس یک یا چند رفتار روی کل شخصیت افراد اظهار نظر کنیم. جایی باید سخن گفت که احتمال اثرگذاری کلام رو داشته باشیم و آگاه و واقف به نحوه و مهارت کلامی هم باشیم. همچنین بحث و جدل دو کوچک تر در پیشگاه بزرگ تر ها بی احترامی به جمع و بزرگ تر ها محسوب میشه، بخصوص که اعضای خانواده هم بودن. و این وسط نتیجه ای جز رنجش مضاعف شما، عدم تاثیر دفاع و توجیهات اعتقادی سیاسی شما چیزی عاید نشده. و از طرفی دچار هجمه رفتار منفی از سوی همسر محترم نیز شده اید. بهتر بود در شرایطی عادی و در آرامش، آن بخش از ماجرا که قصور و غفلت خود شما بوده که به زیبایی در متن بیان فرمودید به همسرتون بیان میکردید و بعد می گفتید که واکنش شما و عدم دادن فرصت برای صحبت باعث شد رنجش من بیشتر بشه، و واقعا این دیالوگ ها زیبنده شما و من نیست و من توقع بیشتری از پدر فرزندم که تکیه گاه من است دارم و.... (مطمئنا در قبال این برخورد شما، واکنش ایشان این نخواهد بود که حقت بود، خوب کردم که گفتم و ... حتما این ادبیات اثر دیگری خواهد داشت) در ماجرای دوم هم، اینطور بنظر میاد که باز هم مدیریت هیجانات اگر از سمت شما صورت می گرفت و بعد با استفاده از مهارت کلامی خوب به گفتگوی منطقی و عاطفی با همسر محترم پرداخته میشد، از این خصیصه منفی ایشان (بد دهنی) پیشگیری صورت می گرفت. راهکار بنده به شما بانوی مهربان این است: ۱. دریافت فایل هنر زن بودن، و توصیه اکید به اجرای این مهارت ها. ۲. تقویت مهارت کلامی و شناخت هیجانات با استفاده از دروس استاد تراشیون و یا کتاب معجزه گفتگو ۳. بعد از گذر از توصیه اول و دوم، برای رفع این ناراحتی و کدورت جای مانده از الفاظ نامناسب همسرتان، از تکنیک نامه نگاری که در مرحله اول آموختید بهره ببرید. قطعا با طی این روال، مسئله تان قابل حل و حال شما و همسر محترمتان بهتر خواهد بود. انشاالله
سلام، ما ومادرشوهرم در یک خونه زندگی می‌کنیم و 9 ماه هست که عروسی کردیم البته بخاطر کرونا مراسم نگرفتیم و تقریبا فامیل تک تک میان خونمون و معمولا واسه شام میگیم بیان، هرکسی از خانواده همسرم بخواد بیاد خونه ما، ما حتما باید بگیم خانوادشون بیان بالا (4 نفر هستن) ، من خیلی رضایت به این کار ندارم، هم خستگی بهم فشار میاره چون مدتیه که کمر درد هم دارم و نمیتونم زیاد سرپا بایستم، وچون درس میخونم ( کنکور دارم، از خیلی مسائل مربوط بخودم میزنم تا وقتش رو درس بخونم) مهمونی بزرگ دادن برام وقت گیر هست و مادر همسرم کمکم نمیکنن، از طرف دیگه منزلمون خیلی کوچیک هست و مهمون و صاحب خانه همه معذب میشن، ازطرف دیگه همسرم خیلی قرض داره و عملا همه حقوقشون برای قرض و چک میره و گاهی برای خرج خونه خودمون کم میاریم، با این تفاسیر حتما اینها هم باید بیان منزل ما همراه بقیه مهمون درواقع همسرم دعوتشون میکنه و اونها هیچ وقت ملاحظه نکردن و همیشه اومدن بالا، این هم بگم که ملاحظه یا کمکی نمیکنن به پسرشون وقتی بخاد مهمون بیاد. یه نکته دیگه هم بگم که مادرشون به ما که طبقه بالا هستیم، حدود هر 10 روز یکبار میگن بیاید پایین واسه شام، و هیچ مهمونی خونشون راه نمیدن میگن کرونا هست، اما هرکسی بخاد بیاد خونه ما راحت میان بالا( تو مهمونی های ما کرونا نیست) یه نکته دیگه پدر و مادر من خیلی به فکرمون هستن، گوشت، برنج، روغن کنجد و زیتون، چایی، حبوبات، عسل،خرما و.... رو برای ما می‌خرن و همسرم عملا نمیتونه پول اینهارو بده، و پدرم میگن من پولشو نمیخام، من خیلی رضایت ندارم پدرم توی خونه ما خرج کنه و من برای بقیه ازاین ها استفاده کنم(دلم برای پدرم میسوزه که خودشون خیلی قرض دارن و باید جور ماروهم بکشن) . نمیدونم چطور ب همسرم بگم که من رضایت قلبی برای اینکه باهرمهمونی خانوادش بیان بالا ندارم،هم مالی هم زحمتی ک میکشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اولا تبریک میگم آغاز زندگی مشترکتون رو 🌹 انشاالله با مهارت و توکل بتونید زندگی مهدوی و نسلی امان زمانی تربیت کنید. در خصوص مسئله تان باید عرض کنم، آنچه از متن پیام مشخص بود نارضایتی و رنجش شما که بخاطر مقایسه کردن حادث شده. و البته شرایط مهمان داری بخاطر ایام ویژه کرونا و عدم تطبیق خودتون در مکان و موقعیت جدید زندگی. اگر شما در همجواری پدر و مادر خودتان زندگی میکردید، هر زمان اگر مهمان داشتید و مادرتون به منزل شما تشریف میاوردن، شما ناراحت میشدید یا خوشحال؟ ولو اینکه ایشون هیچ کمک یدی و مالی هم به شما نمیکردن، بعد اگر همسر شما ناراحت میشدن و میگفتن من خرجی میدم دیگه راضی نیستم با مهمان ها والدین شما هم بیان، شما چه احساسی داشتید؟ و چکار میکردید؟ (اصل جایگزینی) ما نباید والدین همسرمان را رقیب و حریف خود بدانیم بلکه اگر اونها رو در جایگاه پدر و مادر خودمون بدونیم و ببینیم. اون وقت خیلی از برخوردها برامون آزارنده و باعث حال بد برامون نمیشه. از سوی دیگر، مسئله ای که هست اولا، این مهمان داری های فعلی همیشگی نیست و بخاطر نبود مراسم ازدواج ، به وجود اومده و به مرور کمرنگ میشه. و اینکه وقتی اقوام همسرتون تشریف میارن منزل شما، در واقع چون بر مبنای ولیمه ازدواج میان ، به نوعی میزبان خانواده همسر شما هستند. و از این بابت والدین همسر محترم هم حضور پیدا میکنن. نکته بعد اینکه کمک مالی ندارند، همین که آلان اسکان شما در منزل ایشان هست، حالا هر چند هم فضا محدود باشه ، اما سعی بر اون داشتند. و چون حمایت مالی و خرید از جانب والدین شما صورت میگیره، دچار قیاس و توقع شدید و طبیعتا نارضایتی و لذا اینجاست که توصیه ما به والدین عزیز و مهربان، بر پرهیز از اینگونه حمایت ها هست و یا اینکه به شیوه دیگری و با رضایت فرزندشان باشه، چون گاهی این محبت ها زمینه ساز آسیبهایی میشه که شاید خودمون هم مطلع نباشیم، مثل همین قیاس، تنبلی آقایان و یا پرتوقعی، و یا حتی تضعیف عزت نفس زوج جوان و ... پس اگر فکر می کنید این شرایط برای شما حادث شده، محترمانه و مهربانانه از پدر گرامیتون بخواهید که این خرید ها رو نداشته باشن و حتی میتونید علتش رو هم صادقانه بیان کنید که دچار قیاس و نارضایتی میشید و ممکنه به همسرتون هم سخت بگذره و .... بحث فشار اقتصادی هم که فرمودید، کاملا بهتون حق میدم و یک مسئله فراگیر شده متاسفانه، اما... این فشار برای همسر محترم شما بیشتر هست، و چه بسا خود ایشان بیشتر این دغدغه را برای مدیریت مالی، کمبود فضا، سختی های شما و ... داشته باشند و بهترین کمک و همراهی شما به ایشان، ایجاد فضایی آرام و پرنشاط و بدون تنش در منزل و اوقاتی که در کنار شما هستند. انشاالله همیشه موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام من توعقدم مشکلم اینه که همسرم هرچندماه یک باربادوستاش میر ه بیرون وعرق میخوره وباحالت مستی میادخونه تاحالاباهاش صحبت زیادکردم گفتم متنفرم ازعرق پدرشم نصیحتش کرده امافایده نداشته قهرهم کردم ولی بعدچندروزمیادمیگه اشتی کنیم وقول میده دیگه عرق نخوره منم اشتی میکنم ولی سرقولش نمیمونه ودوباره میخوره بادوستش بنظرتون وقتی میادواسه اشتی باتوجه به اینکه سرقولش نمیمونه چه رفتاری نشون بدم؟وایانزارم بادوستاش بره بیرون کاردرستیه ؟چون بادوستاش فقط میخوره چکارکنم دیگه عرق نخوره ؟خواهش میکنم به این سه سوال پاسخ بدین یه دنیاممنون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بیان نفرمودید چه مدت زمان در دوران عقد هستید؟ آیا پروسه انتخاب همسر را کامل طی فرمودید؟ آیا در زمان تحقیقات قبل عقد، از دوستان و اطرافیان ایشان به این آگاهی و شناخت نرسیده بودید؟ و آیا در شرایط فعلی خانواده شما مطلع هستند؟ شما چگونه به این مسئله پی بردید؟ علت این رفتار همسرتان چیست؟ آیا در خانواده ایشان این یک کار طبیعی و معمول است یا خیر؟و ... به هر حال بحث اعتیاد و آن هم مشروبات الکلی، مسئله کوچکی نیست بخصوص اینکه شما در دوران عقد متوجه این مسئله شده اید باید برخوردی قاطعانه تر داشته باشید و خانواده خودتان را در جریان این مسئله قرار دهید. البته منظور ایجاد تنش بی احترامی نیست، بلکه قاطعیت در کلام، خط قرمزهای خودتان را مشخص نمایید ، از مشاوره حصوری با همراهی خانواده تان حتما بهره مند شوید و تا زمانی که این مسئله برایتان حل و فصل نشده، وارد زندگی مشترک نشوید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و خداقوت خدمت استاد بزرگوار.خداروشکر بخاطر فایلهای هنر زن بودن.ببخشید استاد نزدیک ۷سال ازدواج کردم الحمدلله زندگی خوبه اما یه مشکلی که این هفت سال من رو اذیت می‌کنه اینه که وقتی آقامون با مادرش.خانواده اش دوستاش صحبت می‌کنه خیلی حالم بدمیشه،،،نمیدونم انگار دوست دارم فقط برای خودم باش واینم می‌دونم که اشتباه ...وقتی این صحنه هارخ میده شوهرم متوجه میشه تازگی ها دیگه تحمل نداره بهش حق میدم،ولی من نمی‌دونم چکار کنم خودمم خسته شدم وقتی که اون حس تنفر ایجاد میشه بعد دوساعت خودبخود خوب میشه و باخودم میگم این چکاری بود اما متاسفانه باز تکرار میشه با این وضع شوهرم قصد همسر دوم کرده😔😭واینم بگم من فایل هشتم هنر زن بودن روگوش دادم و تاچندماه دیگه این حس رو نداشتم.ولی خدامیدونه تو این چندسال با این حالم هیچ بی احترامی به خانواده شون نکردم ،تا اینکه مادرشوهرم با یه تهمت من رو از خونشون بیرون کرد،هرچند هی میگه پشیمونم اما الان خیلی حس بدی بهشون دارم😭دوست ندارم اصلا ببینمشون..دوم اینکه آقامون خیلی سرش توی درس و کتاب..زیادخونه نیست وقتی هم میاد میگه خسته ام...دوباره بعداستراحت می‌ره سراغ کارا شخصیش...بهش میگم یکم وقت بزاربراماو بچه ها ؟! میگه وقتم رو تلف نکنید..خیلی خسته شدم دیگه دارم متنفرمیشم از همسرم..اگه بگم محبت کن میگه تو کمبود محبت داشتی نباید ازدواج میکردی😭..من خوشم به این سوسول بازیهانمیاد.توروخدا راهنمایی کنید🙏😔. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم اینکه مسئله ای یک بار اتفاق افتاده و باعث رنجش شما شده، اما شما بارها و بارها طی این چند سال این مسئله رو برای خودتون تداعی می کنید چه بهره و سودی به حال شما رسونده؟ ببینید با این کارتون چه بدست آوردید و چه از دست دادید؟ بیان کردید با اینکه همسر و زندگی خوبی الحمدالله دارید اما دچار اضطراب، تنفر، کینه، تپش قلب، بیقراری شدید. و چه از دست دادید، روابط حسنه با همسرتون، همدلی و هم کلامی ایشون رو، اعتماد و محبت ایشون رو، جایگاه و آرامش خودتون رو. خب ، آیا می ارزه واقعا؟؟؟ اگر بله، پس به همین روند ادامه بدید. مسلما این وضعیت مطلوب شما نیست و برای همین راهنمایی خواستید، پس با تفکر و آگاهی به این مسئله کنترل شرایط رو باید بدست بگیرید، فرمودید دست خودتون نیست، فکر می کنید دست کی هست؟ و چه کسی بهتر از خودتون میتونه کمک کنه به این وضعیت؟ آیا حاضرید بخاطر اشتباه یه نفر دیگه (که بارها هم عذرخواهی کرده)، تیشه به ریشه زندگی خودتون بزنید؟ پس یه یا علی بگید و کمر همت ببندید و این وضعیت رو عوض کنید و مطمئن باشید که شما میتونید 👌💪 خداروشکر اهل علم و فضل هستید، کلاس هنر زن بودت رو گوش کردین، حالا وقتشه تمام این مهارت ها رو اجرایی کنید. با گفتارتون طلب نکنید از همسر که برای ما وقت بزار، بلکه با رفتارتون یه بار دیگه ایشون رو شیفته خودتون بکنید😊، با مهارت. تغییر رو از خودتون شروع کنید تا محیط و دیگران تغییر کنند نه اینکه تلاش و انرژی تون رو برای تغییر دیگران بزارید که کاری بس بیهوده و خسته کننده هست. علت رفتارهای همسر محترم و درگیر کردن خودشون با کار و درس و ... هم به خاطر همین ناآرامی شماست. بقول مولوی : پيش چشمت داشتي شيشه كبود زان سبب عالم كبودت مي‏نمود بشكن آن شيشه كبود و زرد را تا شناسي گرد را و مرد را پیشنهاد دریافت و گوش دادن مجموعه سخنرانی استاد عالی در رمضان ۱۴۰۰. آدرس کانال ایشون: @Ostad_aali انشاالله موفق و سربلند باشید و حال دلتون امان زمانی.🌹 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشین پسر خواهرشوهرم سه سالو نیم است بعد یک ماهی است لکنت زبان گرفته میخواستم ببینم راهکارتون چیه؟؟؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز در رابطه با مسئله شما باید بررسی شود که علت به وجود آمدن لکنت چه می‌تواند باشد؟ آیا کودکشان از چیزی ترسیده و یا در شرایط پر استرس قرار گرفته است؟ البته گیر کردن در بعضی حروف در این سن بین کودکان شایع هست و به مرور زمان درست میشود به شرطی که در این مدت کودک را همراهی کنند و زمینه آرامش بیش از پیش شود. و مدام حساسیت به خرج ندهند و رفتار با آرامش داشته باشند. اگر بعد از مدتی این روند ادامه پیدا کرد توصیه میکنم با یک متخصص گفتار درمان هم مشورت کنند. رعایت نکات زیر انشالله در بهبود شرایط کودک موثر باشد : ✨به والدینش توصیه کنید فضای آرامش و به دور از تنش و استرس در منزل مهیا کنند. ✨با کودک خود زمان بیشتری را بگذرانند. بازی کنند؛ قصه بگویند و ارتباط کلامی برقرار کنند. ✨جهت تلفظ صحیح کلمات به کودک فشار نیاورند و هر جا گیر کرد کلمه را تکرار کنند. ✨بسته به ذائقه و مزاج کودک از دادن غذای با طبع سرد در این ایام جلوگیری کنند و بیشتر غذای با طبع گرم بدهند. ✨ریشه ترس را در کودک پیدا کنند و مراعات کنند که تکرار نشود؛ نظیر تصاویری چون مومو در فضای مجازی و یا برخی صحنه ها در کارتون ها و یا شوخی های ترسناک که برخی بزرگترها با کودکان می‌کنند چون کودکان اقتضای موقعیت سنی قوه تخیل بالایی دارند و شروع به خیال پردازی می‌کنند. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را از کانال تهیه و استفاده کنید انشالله که از نکات تربیتی آن بهره مند شوید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام شب بخیر: من براثرتب فلج اطفال کمی مشکل حرکتی دارم ( کوتاهی 3 سانت پای چپ)میخوادبرام خواستگاربیاد ایشون این وضعیت منو میدونن. سوال من اینه من بچه که بودم زمین میخوردم وبه مرورگذرسالهاخییییلی کم شده شکرخدا ولی هنوزگاهی پیش میاد آیالازمه اینو به ایشون بگم واینکه وقتی ازپله بالامیرم نیازه دست به نرده بگیرم برابالارفتن ؟ ایشون سالم هستن اگه لازم هست بگم کی بگم خوبه؟ وچطوربیان کنم؟ کلاچه بیماریهایامشکلاتی رابایدبه خواستگارگفت؟ خیربی پایان الهی رزق هرروزتان 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🌹احسنت به شما که بنای صداقت از همین ابتدا دارید. به هر حال ازدواج مهمترین حادثه زندگی هر فرد هست و باید در این زمینه با شناخت و آگاهی تصمیم گرفت. 🍀در رابطه با مسئله شما فرمودید که ایشان نسبت به وضعیت شما آگاهی دارد منتها جزئیات آن و اینکه گاهی ممکن است تعادل نداشته باشید را می‌خواهید بداند. به نظرم در جلسه اول بنا را بر آشنایی بگذارید تا ایشان بیشتر با روحیات شما آشنا شود از جلسات بعد میتوانید به این مسئله اشاره کنید. در کل در زمینه بیماری و مسائل این چنین بهتر هست شفاف صحبت شود منتها بهتر است جلسه دوم عنوان شود. چون خواستگار محترم زمانی که با شما و روحیات و نظرات شما آشنا نشده باشد اگر همان اول بار این مسئله را بداند ممکن است سریعا واکنش نشان دهد اما زمانی که با شما و معیارهای شما آشنا شده باشد و کفویت لازم را ببیند این مسئله برای ایشان بهتر قابل پذیرش خواهد بود و تصمیم عجولانه نخواهد گرفت. 🍀در سیر مراحل خواستگاری لازم هست شما با پروسه صحیح خواستگاری آشنا باشید. ابتدا خودشناسی خوبی از خود داشته باشید و اولویت های خود را بشناسید با سوالات خواستگاری آشنا باشید و بعد از جلسات خواستگاری تحقیقات کامل و کافی انجام دهید و نهایتا با مشاوری امین ارتباط بگیرید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه انتخاب صحیح همسر را از کانال تهیه و گوش کنید. در زمینه نحوه سوالات و چگونگی تحقیق و.... کمک شایانی به شما خواهد کرد. آرزوی سلامتی و خوشبختی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض خداقوت بنده مادر ۳فرزند هستم یک دختر ۵ساله دارم و پسربزرگم ۱۷ساله هستند از روزی که بخاطر درسها صاحب گوشی شد اخلاقش کاملا عوض شد همیشه در حال بازیهای اینترنتی است و درسها را هم سر امتحان با تقلب گذراند و مدام با من قهر است و هیچ حرفی هم نمی‌زند یکبار خواستم گوشی را پس بگیرم که منجربه درگیری و مشت و کتک وی واقع شدم از یکی از اقوام درخواست ۲میلیون پول کرده آیا این پول را به او بدهیم فامیلمون میگه اگه ما بهش ندیم معلوم نیست سر از کجاها دربیاره پسر دومم۱۴سالشه که او هم از روزی که صاحب گوشی شد اخلاقش عوض شد و ذره‌ای درس نخواند من سرکلاسهایش حاضر می‌شدم من امتحاناتش رو می‌دادم حرف هم که می‌زدم می‌گفت نمی‌خوام درس بخوانم می‌خوام ترک تحصیل کنم لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🍀در رابطه با مسئله شما باید خدمتتون بگم متاسفانه شرایط کرونا و کلاس های آنلاین و ارتباط بچه ها با فضای مجازی خیلی از خانواده ها را دغدغه مند و نگران کرده است. خوب این نگرانی قابل درک هست و نمی‌توان بی تفاوت بود. اما نکته بسیار مهمی که شما مادر محترم باید توجه کنید این است که شما باید مهارت ارتباط با فرزند نوجوان را فرا بگیرید. بدانید که چگونه باید با نوجوان رفتار کرد. از نوجوانی به دوران بحران و دوران هیجانات و حتی آتش زیر خاکستر یاد می‌شود این تعبیرات حکایت از حساسیت این دوران دارد و باید با نهایت مهارت و آرامش و گاهی با تغافل با فرزند نوجوان برخورد داشت و اگر بنا به بحث و مدام تذکر دادن و امر و نهی و گیر دادن باشد زمینه پرخاشگری و عصبانیت نوجوان فراهم می‌شود و برخورد و رفتاری که نباید اتفاق میفتد. شما مادر محترم باید این دوران را بشناسید و با آگاهی رفتار کنید. 🍀در زمینه درس هم نباید خودتان را بیش از حد درگیر درس و تذکر دادن کنید بلکه این مسئولیت و پیگیری بیشتر از جانب معلم باید اتفاق بیفتد. انجام دادن تکالیف از جانب شما کار درستی نیست ولو که در این درس نمره مقبولی نگیرد به هر حال شرایط کلاس آنلاین نیز می بایست درک شود و انتظارات را از بچه ها باید تعدیل کرد. چرا که اساس رابطه والدین و فرزندان باید بر حسب محبت باشد و هیچ چیز نباید باعث شود این محبت و احترام خدشه وارد شود. 🦋سعی کنید آگاهی لازم را در این زمینه کسب کنید پیشنهاد میکنم در اولین فرصت اقدام به تهیه مجموعه تربیتی "از 10 سالگی تا 19 سالگی" از کانال همسران خوب کنید. ویژگی ها و نیازهای دوره نوجوانی فرزند خود را بشناسید و من بعد با آرامش و با مهارت با فرزند خود رفتار کنید. 🍀اقتضای سنی که دارند بسیار تمایل به گروه دوستان و همسن و سالان دارند سعی کنید زمینه ارتباط و دوستی با دوستان خوب را برایشان فراهم کنید. مادرانه و مهربان و با زبان لین با آنها صحبت کنید و یا اینکه در قالب نامه از محبت و نگرانی و دغدغه خود به آنها بگویید و خواسته تان را مطرح کنید. 🍀در رابطه با درخواست هزینه ای که داشته بهتر است یک واسطه امین که ارتباط خوبی با فرزند شما دارد مثل عمو یا دایی یا خاله و.... بخواهید با او حرف بزند و بداند برای چه می‌خواهد؟ 🍀با توجه به شرایط تابستان بهتر است به کاری که مورد علاقه شان است مشغول شوند تا هم اوقات بیکاری کمتری داشته باشند و هم احساس مسئولیت پیدا کنند. 🍀فضای آرامش و معنویت را در منزل تقویت کنید و بنای رفتارتان را با اعضای خانواده بر حسب محبت و احترام به دور از تنش و بحث بگذارید. و با همسر محترم نیز در این زمینه هماهنگی لازم را داشته باشید و وقت بیشتر برای آنها بگذارید. 🍀مجموعه صوتی کنترل خشم از استاد پور احمد را هم می‌توانید تهیه و گوش کنید که قطعا راهکارهای مطرح شده برای شما بسیار مفید خواهد بود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام میشه ب طور کلی بفرمایین سیاست رفتاری افرادی ک در یک ساختمان با مادر شوهر ساکن هستن چطوری باید رفتار کرد؟؟؟(مخصوصا اگر مادرشوهر فامیل عروس باشه و بچه کوچیک هم داشته باشن مادرشوهر) من واقعا نمیدونم چجوری باشه ک هم حریم و اسایش خودم داشته باشم و هم محبت به اونها ممنونم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز 🍀احسنت به شما که دغدغه یادگیری مهارت ارتباط با خانواده همسر را دارید. متاسفانه یکی از باورهای غلط که ناخودآگاه در ذهن خیلی از بانوان ممکن است باشد این است که مادرشوهر و عروس نمی‌توانند رابطه خوبی با هم برقرار کنند. در صورتی که اینگونه نیست و باید این نگرش اصلاح شود. زمانی که عروس خانم مادرشوهر خود را به مانند مادر خود ببیند؛ به هر حال بین رابطه مادر و دختری هم گاهی اختلاف نظر و سلیقه پیش می‌آید اما دوباره روابط به حالت قبل برمی‌گردد و از رفتارها سوبرداشت نمی‌شود. چقدر خوب هست که این گذشت و انعطاف در روابط مادرشوهر و عروس نیز دیده شود و سریع بدترین حالت های ممکن برداشت نشود. البته باید یک حریم احترام و محبت بین مادر شوهر و عروس برقرار باشد و اینجا توصیه نمی‌شود که بر حسب صمیمیتِ زیاد خیلی مسائل مطرح شود بلکه باید بنای روابط احترام و محبت باشد. حد رفت و آمد متعادل باشد. حساسیت ها را کم کرد. گاهی نقاط مثبت مادرشوهر را به زبان آورد مثلا از دستپختش تعریف شود. در کل عروس خانم یک روحیه تعامل گونه و مناسب با خانوده همسر برقرار کند. 🍀اگر مسئله ای دلخوری پیش آمد خانم بنای انتقال به همسر خود را نداشته باشد چرا که به هر حال خانواده برای هر مردی خط قرمز محسوب می‌شود و از اینکه آقا مرتب از جانب همسر گله و شکایت خانواده اش را بشنود اصلا خوشایندش نخواهد بود. پس بهتر است اینجا خانم سیاست رفتاری داشته باشد و از مطرح کردن دلخوری ها با گله و غر زدن و یا ممانعت کردن از رفت و آمد بپرهیزد. به نحوی که اگر زمانی یک انتقاد منطقی هم داشت همسر سریع جبهه نگیرد که تو همیشه با خانواده من مخالف هستی. 🍀به خاطر برخی حساسیت ها معمولا پیشنهاد می‌شود که عروس مستقل از مادر شوهر زندگی کند. اما اگر شرایط زندگی مهیا نباشد پس در این خصوص باید سیاست و مهارت رفتار پیدا کند. پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را از کانال تهیه و گوش کنید. جلسه دوم به ویژه به نحوه ارتباط با خانواده همسر پرداخته شده و راهکارهای مفیدی به شما ارائه خواهد داد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و تشکر از مشاوره خوبتون دختری 2سال و 8 ماهه دارم که سه ماه است از پوشک گرفتمش ادرارش رو میگه اما هنوز مدفوعش رو تو شلوارش میکنه و هر روشی امتحان کردم جواب نگرفتم لطفا راهنمایی کنین و سوال دوم اینکه در این سن سخت گیری درچه حد باید باشه و برای چه اموری باید به بچه سخت گرفت مثلا شلوغ نکردن اتاق و.. ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🍀در رابطه با از پوشک گرفتن بچه بهترین سن همان 2 سال تا 2سال و نیم هست. البته این زمان قطعی نیست و از هر کودکی به کودک دیگر متفاوت است. پس بهتره شما شرایط کودکتون رو در نظر بگیرید از هر گونه استرس و حساسیت و فشار نسبت به کودک خودداری کنید. بلکه سعی کنید ارتباط کلامی خوبی با کودکتون برقرار کنید به نحوی که راحت درخواستش را بیان کند. و همچنین محیط مناسب در دستشویی برایش فراهم کنید تا اشتیاق به رفتن داشته باشد. کم نور نباشد که احساس ترس کند و یا اینکه میتوانید از قصری استفاده کنید. در کل باید صبور باشید و تا زمانی که عادت به گفتن پیدا کند خودتان گاهی یادآوری کنید... 🍀در رابطه با سوال دومتون در واقع ما بنای سخت گیری در هیچ رده سنی نداریم. بلکه قانون و عملکرد بر حسب قانونی که در منزل تعریف کردیم داریم. که آن هم اجرای دقیق آن برای کودک شما که خردسال هست هنوز زود است. به مرور زمان که کودک بزرگ می‌شود شما برخی قوانین را به او می آموزید. در کل این تعریف قوانین نیز نباید فرزند شما را محدود کند بلکه باید آزادی کافی در بازی و.... را داشته باشد چرا که یک نیاز هست و نباید به دلیل شلوغ کردن اتاق مانع بازی کودک شد. 🦋پیشنهاد میکنم شما حتما مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را از کانال تهیه و گوش کنید در این زمینه اطلاعات بسیار مفیدی به شما خواهد داد. و با تعریف دقیق قانون و نحوه اجرای آن آشنا خواهید شد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خانم ۳۳ شاغل دربهزیستی یک مشاوره میخواستم همیشه وقتی کاری روشروع میکنم هنوزمدتی ازاون نگذشته دیگه اون جذابیت کاری وشورواشتیاق اوایل رونسبت به اون کارندارم و وقتی به این مرحله برسم خرابکاری میکنم نه ازعمدازبی حوصلگی وعدم تمایل به اون کار. چکارکنم اینجورنشه برام دوست دارم همیشه مشتاق کارباشم انرژی بهم بده نه انرژی ازم بگیره میترسم فردادرموردازدواج اینجوربشم مدتی بگذره این حس بهم دست بده دومین موردچون دربهزیستی افرادمعلول وناتوان زیاد میبینم خیلی بهشون فکرمیکنم حتی گریه های مکرر و ناراحتی های زیادی دارم، میترسم افسرده بشم کارم رودوست دارم ولی این حالت اذیتم میکنه لطفابرادوموردراه حل بدیدخداخیرتون بده. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار بحثی که فرمودید باید بیشتر و از جوانب مختلف بررسی بشود، اگر این حالت در شما شدید هست، زیاد اتفاق می افتد و روی کیفیت کار یا زندگی شما اثر زیادی میگذارد، حتما باید با یک روان شناس بالینی متعهد و مجرب در این باره مشاوره داشته باشید. اما در حد معمول این اتفاقات،ممکن هست به عواملی مثل عوامل زیر برگردد: یکی اینکه تقریبا شروع هر کاری برای همه ما با جذابیت هایی همراه هست، چرا که شروعی تازه و متنوع هست و همین خود انگیزه ساز خواهد بود، اما در ادامه کم کم این تازه بودن اثر خودش را از دست میدهد و متنوع بودن به نوعی تکرار تبدیل میشود، راه اینکه این مسائل منجر به اثرگذاری منفی در کار و زندگی ما نشود، اول از هنه انتخاب درست هست،انتخابی که متناسب با شخصیت، استعداد ها، علایق و ملاک های ما باشد، این انتخاب میتواند شامل انتخاب شغل مناسب، رشته تحصیلی مناسب، همسر مناسب و ... باشد، در این راستا میتوانید از مشاورین متعهد در زمینه مشاوره شغلی، مشاوره پیش از ازدواج و ... کمک بگیرید همچنین از صوت و کتاب های مفید جهت افزایش مهارت انتخاب کردن و شناخت بیشتر خود،استفاده کنید مثل صوت های هنر انتخاب همسر استاد پور احمد یا کتاب زندگی برازنده من ترجمه کاوه نیری. اگر فرضا شغل انتخاب شده متناسب با ویژگی های شخصیتی شما باشد، حتی با گذشت زمان هم از انجام دادن آن احساس رضایت میکنید، گرچه ممکن هست آن شوق اولیه را نداشته باشید اما آن چه که بسیار بسیار اهمیت دارد این هست که زندگی ما باید بر اساس "نظم" استوار شود و نه انگیزه و شوق انجام کار ها! چرا که عوامل متعددی بر انگیزه ما اثر گذار است، بسیاری از اوقات ممکن هست ما به دلایل مختلف روانی، خانوادگی، اجتماعی و حتی جسمانی انگیزه کمتری برای انجام برخی از کار ها در خود احساس کنیم،مثل زمانی که تعادل هورمون های ما در ماه برای مدتی به هم میخورد یا کمی سرماخوردگی پیدا میکنیم، خب اگر به دنبال این باشیم که همیشه برای انجام کار ها انگیزه و شوق و انرژی زیادی داشته باشیم،طبیعتا این شرایط برای هیچ کس در همه طول مدت یک ماه یا یک سال قطعا فراهم نیست. و اگر همه انجام کار های خود را به زمانی موکول کنند که انرژی یا انگیزه کافی دارند، عملا در یک جامعه همه کار ها میخوابد و معطل می ماند،چرا که هر کس به دلایل مختلفی زمان هایی را تجربه میکند که انرژی یا انگیزه کافی ندارد،در این جا آن چه اهمیت پیدا میکند نظم هست، اگر تلاش کنیم حتی الامکان همه کار ها را طبق نظم خودش انجام دهیم، زمان هایی هم که انرژی نداریم وظیفه ی خود را انجام میدهیم و بعد از کرده ی خود احساس آرامش و رضایت میکنیم،همین پایبندی به نظم برای ما انگیزه و آرامش ایجاد میکند، بنابراین هیچ وقت کارتان را معطل به داشتن انگیزه نکنید،کار را شروع کنید و سعی کنید آن را به بهترین نحو انجام بدهید تا انگیزه در شما ایجاد شود... مورد مهم بعدی این هست که بسیاری از اوقات تصورات کلی و بنیادین ما در مورد دنیایی که در آن زندگی میکنیم، غلط هست، تصور ما این هست که حالت طبیعی زندگی این هست که همه چیز بر وفق مراد ما باشد و همه امور طبق آن چه مطلوب ما هست پیش برود، و اگر این چنین نباشد یک جای کار می لنگد، اما واقعیت آن است که زندگی متشکل از راحتی و ناراحتی،خوشی و ناخوشی، سلامتی و بیماری، آرامش و نگرانی و ... است. و این تصویر طبیعی از زندگی است، از ابتدا قرار نبوده همه چیز بر وفق مراد ما باشد بلکه قرار بوده ما در همه صحنه های مختلف زندگی قرار بگیریم تا نوع عملکرد ما مشخص بشود و اینکه در موقعیت های مختلف چگونه عمل میکنیم و به اصطلاح چند مرده حلاجیم! در این میان هیچ تلاشی از طرف انسان از دید خدا پنهان نمی ماند و همه تلاش ها یا سختی هایی که متحمل میشود نزد خدا پاداش و اجر خود را دارد که بعضی در این دنیا به او داده میشود و بخشی در جهان آخرت...
ادامه... همان طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند،  روزگار دو روز است ؛ روزى به كام تو و روزى به زيان تو . چون به كام تو بود، سرمست مشو و چون به زيان تو بود، غمناك مباش ؛ زيرا هر دو مايه آزمايش توست.[تحف العقول : 207 .] وقتی انسان چنین رویکردی به دنیا و زندگی داشته باشد، و بپذیرد که زندگی در روند طبیعی خود هم سختی دارد و هم آسانی، و خدا در همه لحظات یاور او و ناظر بر اعمال اوست، طعم آرامش را حتی در لحظات سختی تجربه خواهد کرد... در مورد کار شما نیز قطعا از خدمت به این عزیزان اجر و پاداش زیادی نصیب شما خواهد شد، اما اگر این کار به حدی به شما فشار آورده که احتمال افسردگی در خود میدهید، بهتر هست با مشاوری امین صحبت کنید تا در این مورد حاپل مسئله انجام دهید و بتوانید در حیطه شغلی خود کاری کنید که هم وظیفه ی خود را انجام دهید و هم فشار کمتری متحمل شوید. از دیگر عوامل انرژی بخش که موجب نشاط قلبی و درونی شما میشوند از جمله معاشرت با دوستان با اخلاق و مومن، ارتباط با خدا و اهل بیت علیهم السلام، تفریحات سالم،رفتن در طبیعت،و ... غافل نشوید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر. من دخترم و ۱۸ سالمه . درسم خداروشکر خیلی عالیه و واسه پزشکی دانشگاه تهران میخونم و قصد دارم بعدش اپلای کنم. شش ماهه با پسری دوست شدم که ۳۳ سالشه و مهندس عمرانه ولی کارش عکاسیه. بسیار خودخواه و مغروره و حرف حرف خودشه . ازم درخواست های غیرمعقول داشت و وقتی هم که مخالفت میکردم یه مدت سرد میشد و فاصله میگرفت..... این رابطه و درگیری های ذهنیش رو درسم خیلی تاثیر گذاشته بود ، الان با هم کات کردیم اما اون میخواد که برگرده و من نمیدونم واقعا چیکار کنم . دوسم داره ولی تفاوت هامون خیلی زیاده . مشروب میخوره سیگار میکشه و روابط آزاد داره و ... از خصوصیات مثبتش اینه که وفاداره و فوق العاده مسئولیت پذیره. خیلی دختر احساساتی ای هستم و نمیدونم چجوری تو این سالِ حساس احساساتمو کنترل کنم. عاشقش نیستم ولی حس وابستگی بهش دارم. احساس میکنم دارم آینده و اهدافم رو با یه آدم اشتباهی و یه رابطه ناسالم معامله میکنم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر عزیز و بزرگوار بدیهی هست که ارتباط با جنس مخالف بنا به طبیعت انسان، جذابیت خودش را دارد و به نوعی وابستگی را به همراه دارد چرا که ریشه در نیاز های زیستی و روانی انسان دارد، این جذابیت و کشش حکمت و تدبیر خداوند متعال برای تحکیم پیمان های خانوادگی، ایجاد محبت و مودت بین زوجین، بقای نسل و ... هست. بنابراین اسلام به عنوان برنانه زندگی که خدا برای بشر فرستاده، نه تنها این جذابیت و کشش را منفی تلقی نمیکند و آن را نفی نمیکند بلکه آن را با تنظیم روابط بین زن و مرد تبدیل به فرصتی برای تعالی و سعادتمندی انسان میکند، به نحوی که این طرفیت در مسیر درست خودش که همان حکمت خدا از ایجاد این مسئله هست قرار بگیرد و انسان را رشد بدهد، البته از ان جایی که به انسان اختیار داده شده، خود او میتواند از این ظرفیت الهی در مسیر آسیب رساندن به خود و مسیر انحطاط به جای رشد استفاده کند گرچه با لذت های کوتاه مدت خود را توجیه کند. در این مورد نیز احساس شما از این رابطه درست هست، طبیعتا با توجه به اختلاف سنی زیاد شما با این آقا و از طرفی ویژگی های رفتاری ایشان مثل داشتن روابط آزاد، که بدون شک منافی وفاداری و مسئولیت پذیری هست، این رابطه برای شما به جز دغدغه ها، اختلافات،قهر و آشتی های گاه و بی گاه و ناراحتی و دلخوری در نهایت چیزی نخواهد داشت، خدا رو شکر که تا الان به درخواست های غیر معقول این آقا تن نداده اید و ارزش خود را به عنوان یک دوشیزه نخبه و ارزشمند حفظ کرده اید، این را در نظر داشته باشید که اولا جایگاه خودتون را بشناسید و قدر خودتون را بدانید، و به پایین تر از آن حقیقتا راضی نباشید و خودتون را نفروشید، لیاقت شما همسری است که همانند خود شما ویزگی های مثبت زیادی داشته باشد،فقط به شما وفادار باشد و قدر شما را بداند، خواسته های شما برای او ارزشمند باشد و سعی اش را برای خشنود کردن شما به کار بگیرد ، چنین فردی ارزش ان را دارد که شما نیز عشق خود را به او هدیه کنید و برای خشنود کردن او تلاش کنید. کسب موفقیت های بزرگ، اراده های قوی میخواهد، کسی که اراده ای قوی دارد حتی اگر فردی مذهبی نباشد اما با اراده خود میتواند بر لذت های زودگذر و خوشگذرانی های موقت در جهت کسب موفقیت های بزرگ و ارزشمند عبور کند و قطعا شما نیز این توانمندی را دارید. جدا شدن از این روابط، طبیعتا تا چند روزی غمگینی و بی حوصلگی به همراه خواهد داشت و این طبیعی است اما اگر این این ناراحتی فعلی اجتناب کنید و به رابطه ناسالم ادامه دهید، بعدا مجبور خواهید شد با ناراحتی های بسیار بیشتر و ضرر های چه بسا غیرقابل جبران به این رابطه خاتمه دهید، به قول معروف جلوی ضرر را از هر جایی بگیرید منفعت هست... سعی کنید با برنامه ریزی صحیح،اهداف خود را با جدیت پیگیری کنید و موانعی که بر سر راه موفقیت شما هست را با اراده خود کنار بزنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام و خسته نباشید خدمت شما بزرگواران پسری ده ساله دارم که وسواس فکری داره همش فکر مریضی هست همش میگه نگاه ببین دندونم خراب نشده یه ذره گلوش درد میگیره میگه کرونا نداشته باشم از سوال پرسیدناش خسته شدم یا میگه مامان بهت بی احترامی کردم همش باید بگم نه،چند سالی میشه که اینجوری شده خودش هر روز میگه میخوام وسواسمو بزارم کنار ولی نمیتونه ازتون راهنمایی میخواستم که چیکار کنیم؟ خیلی ممنون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی مادربزرگوار، این نکته را در نظر داشته باشید که پایه ی وسواس، اضطراب هست، افکار آزار دهنده همگی ناشی از نوعی اضطراب درونی است که فرد را از درون بسیار اذیت میکند و آزار میدهد، این اضطراب ها اغلب ریشه در اتفاقات تلخ زندگی فرد یا مسائل دوران کودکی است که ممکن هست بسیاری از ان ها در ارتباط با والدین اتفاق افتاده باشد، به خصوص در کودکان و نوجوانان. متاسفانه بعضی از خانواده به جای برطرف کردن علت های اصلی وسواس برای کمک به درمان فرد، برعکس به او می تازند،او را دعوا میکنند، از دست او عصبانی میشوند و او را مدام متهم میکنند و از او می خواهند که تغییر کند!! غافل از اینکه این رفتار ها اولا اضطراب درونی فرد را تشدید میکند و به دنبال آن، حالات وسواس گونه هم در فرد شدت پیدا میکند، از طرفی در وسواس،بیشتر از اینکه اطرافیان اذیت بشوند، خود فرد آزار میبیند و او بیش از همه به دنبال تغییر است اما در این راه به تنهایی نمیتواند با وسواس خود مقابله کند و نیاز به کمک و راهنمایی یک درمانگر متعهد و متبحر دارد، اینکه نوجوان شما قول میدهد تغییر کند نشان دهنده این هست که خود او نیز به شدت تحت فشار هست و اذیت میشود، اما اینکه نمیتواند به تنهایی این تغییر را در خود ایجاد کند کاملا طبیعی، واضح و قابل درک هست و مسلما او نیازمند کمک یک روان شناس و درمانگر متدین و متخصص هست. ابتدا باید درمانگری با این اوصاف تحقیق کنید و بیابید یعنی فردی که هم خود متدین و معتقد به مسائل دینی باشد و به بهانه درمان فرد او در را تقابل با عقاید دینی و ارزش های خودش قرار ندهد و دوم اینکه متخصص باشد و علم و مهارت کافی برای درمان وسواس داشته باشد. به چنین درمانگر یا روان شناسی مراجعه کنید، و دوره کامل درمان وسواس را برای نوجوان خود سپری کنید، در نظر داشته باشید که وسواس با یک یا دو جلسه حل نمیشود، بلکه یک دوره درمان چندین جلسه ای به تشخیص درمانگر و شیوه ی درمانی او دارد که ان شاالله باید طی بشود تا وسواس بهبود پیدا کند. نکته آخر اینکه در مورد درمان وسواس، این تنها خود نوجوان نیست که باید تغییر کند بلکه الگوهای روابط خانوادگی و روابط بین والدین و فرزند و ... نیز باید تغییر کند، چرا که معمولا این نوع روابط در ایجاد یا تشدید این مسائل موثر هستند به همین جهت توصیه میکنم حتما صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد را گوش دهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وعرض ادب وخداقوت خدمت استاد پور احمد وهمکاران گرامی . پسرم ۳سالو ۹ماهشه .یک سالونیمش بود که به خاطر مشکلاتی باهمسرم چند ماهی فرزندم پیشم نبود ویکدفعه از شیر خوردن گرفته شد . بعد ازاینکه دوباره زندگیمون درست شد تا الان پسرم شبها فقط پیش خودم میخوابه وعادت داره مثل دوران شیر خوارگی دست بزنه ...تاخوابش ببره درطول روز هم همین طوره از ابتدا شروع این کار با مشاوره صحبت کردم گفت اشکالی نداره فعلا بزارم کمبودش جبران بشه ولی الان هم خودم خسته شدم هم همسر میگه دیگه زشته ونباید بزارم این کارو بکنه ولی اگه نگذارم خیلی گریه وپرخاش میکنه موندم چکار کنم از طرفی هم درفکر فرزند دوم هستم ولی میترسم مشکلم دوچندان شود . واینکه بهترین فاصله سنی فرزندان چند سال هست ؟ (بعضی ها میگن کمتر ۲سال .۳ سال .۴ سال ...!!!!) ممنون میشم کمکم کنید زیر سایه اهل بیت علیه السلام 🌸 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی خب همان طور که خودتون هم فرمودید، با توجه به قطع شدن زودهنگام فرآیند شیر دهی که نه تنها از نظر تغذیه بلکه از جهات متعدد دیگر از جمله محبت فیزیکی و احساس امنیت کودک، اهمیت دارد، کودک کمبود هایی را تجربه میکند که باید به شکل درست پیگیری و جبران شوند. راه جبران درست این کمبود ها، محبت فیزیکی و لمس های محبت آمیز و متعارف از طرف شما و در واقع پیشقدم شما در این امور هست، اینکه حتما بیشتر کودک خود را در آغوش بگیرید، نوازش کنید ، او را ببوسید، محبت کلامی بیشتری نسبت به او داشته باشید و اجازه دهید در کنار شما احساس امنیت را تجربه کند، هم از جانب خود شما و هم بقیه افراد و مسائل. هرگز جلوی فرزند خودتون با همسر محترم دعوا و مشاجره نداشته باشید و اگر چنین مسائلی هست باید در خلوت و دور از چشم فرزندان باشد. نکته مهم دیگر بازی کردن مشترک و زیاد با فرزند هست، حتما ساعتی از روز خودتون را خالی کنید و با فرزندتون بازی و شادی مشترک داشته باشید. بسیار عالی خواهد شد که بخشی از این زمان را هر سه همراه با پدر با هم بازی کنید.لااقل بعضی روز ها در هفته، اما به شکل دو نفری خوب هست که هر دو این زمانی از روز را به بازی با فرزند اختصاص بدهید و قطعا شما بیشتر؛ به دلیل وابستگی که از جانب شما آسیب دیده است‌. در واقع به شکل مستقیم او را از این کار نهی نکنید یا از خود نرانید یا او را دعوا نکنید، بلکه بیشتر از تکنیک حواسپرت کردن استفاده کنید ارائه جایگزین جذاب داشته باشید و خود در محبت های فیزیکی پیشقدم شوید قبل از اینکه فززند شما بخواهد کار دیگری انجام دهد. در ارتباط با فاصله سنی فرزندان معمولا حدود سه سال توصیه میشود، شما نیز میتوانید با برطرف کردن مشکلات فرزند اول، کم کم ان شاالله برای فرزند دوم نیز اقدام بفرمایید. توصیه میکنم صوت های تربیت کودک استاد پور احمد را گوش دهید مجموعه کتاب های من دیگر ما را نیز از استاد عباسی ولدی مطالعه بفرمایید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob