eitaa logo
مشاوره محسن پوراحمد خمینی
43.1هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
60 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و وقت بخیر دختری19 ساله و حدود یک سال است که دانشجو هستم.از بعد کنکور که می توان گفت کمی بیشتر با خودم خلوت کردم، و به این نتیجه رسیدم که نیازبه همسر دارم(چه از نظر عاطفی و چه از نظر جسمی و روحی و...) و خواستگار هایی هم هستند که تماس میگیرند....اما متاسفانه پدر و مادرم خواستگار راه نمی دهند و طی این تقریبا یکسان چندین بار به صورت مستقیم و غیر مستقیم خواسته ام را با مادرم مطرح کردم...اما یا جوابی نگرفتم یا یک جواب درحد دست به سر کردن گرفته ام. مادرم به من می‌گوید که تو مهارت های زندگی را نمیدانی (مثلا آشپزی بلد نیستی و....)از طرفی من هم تلاش خودم را می‌کنم اما مادرم همراهی نمی کند.. (به شدت نگران هستم که مبادا به گناه بیوفتم... آخه چرا والدین به فکر جوون هاشون نیستن؟؟😭) لطفاً راهنمایی کنید التماس دعا دارم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام خدمت شما بانوی جوان. در خصوص شرایطتان باید عرض کنم، شرایط شما رو درک میکنم اما این رو بدونید تنها کسی که بتونه باعث تغییر اون بشه خود شما هستید. چند عامل ممکنه باعث این دلسردی و بی انگیزگی مادر محترم شما برای اقدام به ازدواج شما شده باشه : ۱. متاسفانه والدین معمولا در صورتیکه تعداد فرزندانشون کم باشه، و یا نگران دوری و به نوعی از دست دادن فرزندشان بشن، این وابستگی مانع تصمیم گیری درست میشه. ۲. اما گاهی مسئله متوجه خود فرزندان است. مثلا مادر شما هم ابراز کرده اند که شما مثلا فلان کارها رو بلد نیستی و .... فرزندان در طول زندگی و اوقات شبانه روز خود هدفمند و با برنامه و با مسئولیت پذیری زندگی نکرده اند و به قولی خودشان را به والدین اثبات نکرده اند و سعی بر این نداشته اند که رابطه محبت آمیز و همدلانه ای با مدر و مادر خودشون برقرار کنن ، تا اونجایی که نیاز پیدا کنن به شنیده شدن حرفشون، اونها هم با یه اطمینان خاطر ، یک دلگرمی و یک امید و بدون دغدغه بتونن به این صحبت ها بها بدن، توجه کنن و اقدام کنن علی ایحال خواهر عزیزم، پیشنهاد بنده به خصوص که در اوایل جوانی هستید، اینه که سعی کنید اولا تمرکز خودتون رو از روی اصل مبحث خواستگار و ازدواج بردارید. و برید سراغ مهارت آموزی برای ازدواج و زندگی مشترک، در وهله اول مهارت انتخاب همسر، مهارت زندگی مشترک مثل هنر زن بودن، مهارت ارتباط کلامی. استفاده از کتب تا ساحل آرامش استاد عباسی ولدی، دوره دختران مجرد خانم زهرا عباسی، و فایل انتخاب همسر و هنر زن بودن استاد پوراحمد بسیار غنی هستند. تا انشالله بتونید زندگی موفقی رو برای خودتون رقم بزنید. همچنین، برای وقت خود برنامه داشته باشید، هنری، علمی، معنوی، ورزشی بخشی از مسئولیت های خانه و امورات آن و یا خواهر و برادرها رو به عهده بگیرید. در مهمانی ها ، در خدای نکرده بیماری ها، و در موقعیت های این چنینی زمان مناسب برای نشان دادن توانمندی های شماست که خیلی میتونه موثر باشه در دیدگاه والدینتان، رفتار همدلی و مهربانانه بخصوص با مادر محترم داشته باشید. انشاالله با توکل و عمل به مجموع موارد فوق ، به مرور، شرایط را برای خودتون هموار خواهید ساخت. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی،خانمی هستم که خدا بهم دوتا دختر داده،راستش خودم اعتقادی به جنسیت بچه ندارم از نظر من همین که بچه سالم باشه کافیه،ولی نگاه تحقیر آمیزاطرافیان به اینکه پسری ندارم خیلی اذیتم میکنه،انگار هر کسی که دختر داره مورد عقوبت الهی قرار گرفته،خیلی دلم شکسته،گاهی این احساس بهم غلبه می‌کنه و فکر میکنم خدا دوسم نداره،مخصوصا اینکه این نگاه تحقیر آمیز از طرف دوستان طلبه م بیشتره.😢😢😢.میشه شما کمکم کنیدتا این نگاه ها اذیتم نکنه وبتونم باهاش کنار بیام؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم الحمدالله که خداوند با هدیه دو فرزند سالم و صالح دامن شما را به مادری سبز نموده اند. اینکه جایگاه فرزند دختر یا پسر در نگاه و کلام خدا و ائمه کجاست، کم نداریم مثل: 🌟پیامبر اعظم(ص): بهترین فرزندان شما دختران هستند. و در جای دیگر فرمودند، هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود. 🌟هر خانه­ ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی­اش می­شود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی­گردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یکسال نوشته می­شود. 🌟امام صادق(ع): آن­که سرپرستی دو دختر را عهده دار شود، این کار او را از آتش و عذاب باز خواهد داشت. 🌟امام رضا(ع): خداوند بر دختران مهربان­تر از پسران است و هر کسی بانویی از محارم خود را شاد کند، روز قیامت از سوی خداوند شاد می­گردد. ولی اینکه ما در جایگاه مادری و همسری چقدر باید حرف و صحبت های اطرافیان روی عقاید، افکار، احساس و حتی تصمیمات ما اثرگذار است، جای تامل دارد. اینکه به حرف دیگران حالمان بد شود و بعد منتظر باشیم که دیگری پیدا شود و حرفی بگوید تا حالمان خوب شود، کار درستی نیست. لذا بهتر است با مطالعه و افزایش دانش خود در زمینه های مختلف راه را برای نفوذ صحبت های غافلانه، جاهلانه و ... دیگران سد کنیم و همچنین با افزایش اعتماد به نفس و روحیه شاکر بودن و اعتماد به پروردگار مهربان ، زندگی شادتر و آرام تری را تجربه کرده و زود متلاطم نشویم. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌺 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام استاد حالتون خوبه .استاد من حدود 18 سال از ازدواجمون می گذره و 3 تا بچه دارم ولی مشکلی که هست از همون فردای عقد تا حالا شاید بتون به جرات بگم که یه روز خیلی خوب نداشتم اما چیزی که خیلی یه مدت هستش اذیتم میکنه اینه که در یه سال ما شاید 5 شب با هم بخوابیم و شوهرم تقریبا تا صبح بیداره و مدام سرش توی گوشی هستش و وقتی من می روم پیشش یا گوشی رو قایم می کنه ویا از اون صفحه می یاد بیرون و وقتی سوال می کنم جواب درستی نمی دهد و مدام به من می گوید تو به من شک داری و زندگی رو برای من جهنم کرده من چه شکلی این شک رو از وجودم بیرون کنم در ضمن چیز هایی هم در گوشیشون دیدم اما می گویند که نمی دونم اینها چیه و از کجا اومده. شرایط زندگیمون خیییلی بده و من هم این افکار که شوهرم کجا ها ست چون که شب تا صبح که بیداره وسرش توی گوشی وقتی هم که بیدار میشه اولین کاری که میکنه گوشیو باز میکنه اگه هم گوشی پیشش نباشه انگار که متلاطم باشه میگه که گوشیم کو .ومن از بس که اذیت بودم چند سوال که پرسیدم نه جواب درست درمانی میده و مدام میگه که به من شک داری و میگه که دلم می خواد که از خونه برم بیرون تا به کار هام برسم حس میکنم داره از خونه فراری میشه بنظرتون درسته ک گوشیو شوهرمو ببینم تا از این شکو گمان بد نسبت ب خیانت رها بشم و بتونم بهتر به همسرم عشق بورزم .من چی کار باید بکنم لطفا راهنماییم کنین. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهرم مسئله شما نیازمند بررسی بیشتر می باشد، نفرمودید که چند وقت هست دچار این مسئله شده اید؟ و شغل همسرتان به چه صورت می باشد ؟ و در این ۱۸ سوال برای رفع مسئله تان چه راهکارهایی را پیاده کرده اید؟ در طول روز چقدر با یکدیگر گفتگو می کنید؟ آخرین باری که با هم حرف های مثبت و دلبرانه زدید و آلبوم خاطرات خوبتان را ورق زدید کی بوده است؟ اگر بطور همیشگی همسرمحترم شما دچار شب بیداری می باشند، اوقات روز خود را چگونه سپری می کنند و چقدر برای رفع مسئله شان از طب سنتی کمک گرفته اید؟ و ... به هر حال آنچه باید گفت در پاسخ سوالتان، اینکه لازمه عشق ورزیدن به همسرتان ، چک کردن گوشی ایشان نیست. بلکه شما و فرزندان عزیزتان محق آرامش هستید، عشق ورزی و محبت را اول از همه بخاطر آرامش وجود خودتان ، ابراز نمایید و بدانید راه حل برطرف شدن مسئله تان، چک کردن و وارسی کردن نخواهد بود که چه بسا به تشویش و ناامنی روانی تان بیشتر دامن بزند و پایه های زندگی ۱۸ ساله تان را بلرزاند. اول از همه به شما بانوی عزیز توصیه میکنم فایل هنر زن بودن را دریافت و از مهارت های آن بهره مند شوید. و در کنار آن به تقویت مهارت کلامی و نحوه گفتگو و ارتباط موثر بپردازید. و بعد از گذراندن این دوره ، در صورت لزوم از مشاوری امین جهت بررسی دقیق تر و مشاوره ، استفاده نمایید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
🌸🍃 شرایط مشاوره مشاوران امین کانال تربیتی همسران خوب 👇 ١. لطفا سوالتان را راس ساعت 21.00 به آی دی دریافت سوالات ارسال نمایید. ٢. سوالات شما نباید بیشتر از ١٠ سطر باشد. ٣. با توجه به اینکه سوالات شما به همراه پاسخ مشاوران امین، در کانال منتشر خواهد شد، شما میتوانید سن و تحصیلات و... را کمی تغییر دهید تا نگرانی نداشته باشید که آشنایان تان متوجه مشکل شما شوند. ۴. ان شاءالله ٢٠ سوال اولی که در ساعت مقرر دریافت میشود، به کانال تربیتی همسران خوب تحویل می‌شود و ظرف ٧ روز آینده در کانال (همینجا) منتشر خواهد شد. ۴. اگر پیامی دریافت نمودید که سوال شما دریافت شد، دیگر نیازی به پیگیری نیست و ان شاءالله ظرف یک هفته پاسخ شما در کانال منتشر خواهد شد. ۵. اگر نوبت به سوال شما نرسید، سعی کنید ان شاءالله یکشنبه هفته بعد راس ساعت 21.00 به آی دی مربوطه ارسال نمایید. ۶. آی دی دریافت سوالات 👇👇 @hamsaranekhoobasks 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام وقتتون بخیر خواستگاری دارم که از نظر اعتقادی و اقتصادی و اخلاق و همه معیار های معنوی مورد نظرم را دارد ولی ظاهر( قد و زیبایی ظاهرش) برام جذاب نیست...آیا با این شرایط میشه کنار اومد یا ممکنه. در آینده برام مشکل آفرین بشه؟؟ زیبایی ظاهر در ازدواج چقدر مهمه؟؟ درون‌گرا بودن هر دو طرف در ازدواج مشکل آفرینه؟ لطفأ راهنماییم بفرمایید.... ممنون. 🙏🏻 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید زیبایی شناختی یک‌مسئله نسبی است وبیشتر از زیبایی ،دلنشین بودن و به دل نشستن طرف مقابل در جلسات خواستگاری مورد نظر است اگر این آقا از نظر شما مورد مناسبی هستند و قلبا به دلتان نشسته ،برای ازدواج کافی است اما اگر به دلتان ننشسته و کلا در فکر این هستید که تیپ یا ظاهر او را بعداز ازدواج تغییر دهید این تفکر اشتباهی است و به شما هشدار میدهم که با تفکر تغییر دادن طرف مقابل دست به انتخاب نزنید در ضمن حتما معیارهای خود را اولیت بندی کنید و بررسی کنید چه چیز برای شمامهم تر است ان شاالله که خوشبخت وعاقبت بخیر شوید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام وعرض ادب .ببخشید من صوت هنر زن بودن وهنر مرد بودن را در وقت نذر فرهنگی .رایگان دانلود کردم از لحاظ وضع مالی بد نیستیم اما چون خودم نمیتونم هزینه پرداخت کنم ودوست ندارم از شوهرم هم درخواست کنم میخواستم ببینم آیا از لحاظ شرعی مشکلی نداره من هر وقت نذر فرهنگی داشتید دانلود رایگان داشته باشم در عوض اگر گاهی توفیق کار خیری نصیبم شد استاد پور احمد را هم شریک کار خیرم میکنم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت مشکلی ندارد استفاده‌ی رایگان شما بلامانع است ان شاالله که عامل به آموزه ها باشید وعاقبت بخیر 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خداقوت. بنده 8ماهه عقدکردم.اختلافات اعتقادی ما بیشتر از آن چیزی هست ک ایشون در اشنایی پیش از ازدواج نشان دادند.ایشون کاهل نماز هستن و روزه هاشون را چون کارشون سنگینه نمیگیرن و فقط روزایی ک کار نمیرفتن میگرفتن ک اون هم مطمعن نیستم ک میگرفتن.حتی شده غسل ب گردنشون بوده ولی تا2روز هم شده انجام ندادن. پیش آمده ک چیزی را از رو زمین پیدا کردند و علی رغم مخالفت من آن را برای خودشون برداشتن. درخواستگاری خودشان را بهتر جلوه دادن چون میدونستن من خیلی حساس هستم روی مسایل اعتقادی. و من بشدت ازین موضوع ناراحت هستم و ترس زیادی دارم از اینک عروسی کنیم و بریم سرزندگی.چون مطمعنم این موضوع باعث اختلاف میشه. چن بار تذکر دادم بهشون برای نماز و غسل میگن باشه یا بهانه میارن ک فرصت نشده یا کار داشتم. بعلاوه ایشون از لحاظ جنسی حس میکنم خیلی سرد هستن و خیلی کم تمایل ب ارتباط دارند و متوجه شدم ک قرص ترامادول، سیدنا فیلد و سیتالوپرام استفاده میکنن ک وقتی دلیلش را پرسیدم گفتن مشکل زود انزالی دارن. ولی از نظر من مشکل دیگه ای وجود داره. حتی شده دو هفته با اینکه داخل ماشین باهم بودیم یا بیرون شام خوردیم اما ایشون حتی دست بنده را هم لمس نمیکنه. واقعا نمیدونم از کجا متوجه بشم و خیلی نگران هستم ک موضوع جدی باشه لطفا راهنمایی بفرمایید 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت احسنت به شما که پیگیر حل مشکل خود هستیپ طبق مطالبی که خودتان فرمودید،جای نگرانی وجود دارد و شما موظف هستید که با یک فرد که از نظر ایمان با شما کفویت دارد ازدواج کنید لذا باید در این زمینه دقت لازم را به خرج دهید و این مسئله چیزی نیست که با سهل انگاری فکر کنید بعد از عروسی و...حل میشوید درمورد مصرف دارو و مشکلات جنسی شان حتما باید با ایشان به یک روان پزشک یا روان شناس بالینی مجرب و امین مراجعه کنید پ راهنمایی بخواهید و به شما اکیدا توصیه میکنم این مسائل را دست کم نگیرید و حتما قبل از عروسی به دقت بررسی کنید و به هیچ عنوان تا حل نشدن این مسائل تصمیم و قرار جدی برای عروسی نگذارید درضمن خودتان هم هنر زن بودن را حتما تهیه کنید ،چرا که هیچکدام از ما در این مسیر بی نیاز از ابن مهارت آموزی ها نیستیم و قطعا له شما کمک میکند ان شاالله خدا شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام علیکم وقت به خیر من مادر دودختر هستم 20 و14 ساله، دخترها از اول مدرسه ی غیر انتفاعی، مذهبی وانقلابی درس خواندند. دختر بزرگم هنرستان دولتی رفت، چون هزینه ی هنر بالا بود. کنکور هم نداد والان کار خاصی نداره. دختر کوچیکم هم متاسفانه علاقه ای به درس نداره ولی هوش خیلی خوبی داره. چون فشار کاری مدرسه بالاست وپیگیر هستن، میگه منو مدرسه ی دولتی ثبت نام کنید. دلیل انتخاب مدرسه غیر انتفاعی بیشتر محیط مناسب بوده. همسر من حقوق بگیره، از طرفی هزینه ها، از طرفی فشار کاری مدرسه غیر انتفاعی وعدم علاقه ی به درس، باعث شده بمونم که چه کاری بهتره،فکر اینکه با حداقل 100 میلیون 5 سال باقیمونده، چقدر برای هر دو کلاس میتونم ثبت نام کنم، از طرفی پشیمونی آینده😖😣😖...... لطفا راهنماییم کنید.... حاجت روا ان شاء الله سلام ورحمت مقداری سوال شما بزرگوار و نگارش تون برای بنده مبهم بود و دقیقا نفهمیدم مشکل شما کجاست اما تا جایبکه متوجه شدم اگر درمورد تصمیم گیری بین مدارس دولتی یا غیر انتفاعی مشکل دارید باید خدمتتان عرض کنم برای انتخاب مدرسه داشتن معیار مهم است چه بسا معیارهای شما در مدارس غیر انتفاعی کمتر وجود داشته باشد لذا بهتر است به جای تمرکز بر نوع مدارس به داشته های مدارس دقت کنید مثلاً اینکه چه خواسته ای دارید و کدام مدرسه به خواسته ی شما بهتر پاسخ میدهند.بهتراست بر روی مدیرو معلمین مدرسه تحقیق کنید و موردی که مدیر خوب و کارآمد ومعلم مناسب داشت را انتخاب کنید. دقت کنید مهم تر از همه ی این ها نوع رابطه ای است که با آنها برقرار میکنید تلاش کنید ارتباط عاطفی و...خود را تقویت کنید و برای دختر بزرگ تان زمینه ی فعالیت مرتبط یا غیر مرتبط را نیز فراهم کنید مثلا میتواند یک پیچ کارهای هنری بزند یا ...بهرحال بیکاری و بی هدفی بزرگترین دشمن ایشان است درمورد دختر کوچک تان هم حتما متناسب با علاقه هایش و توانایی هایش امکانات لازم را فراهم کنید و از مدارسی که سخت گیری زیاد دارند دوری کنید که موجب زدگی نشود ان شاالله که موفق باشید 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
عرض سلام و خسته نباشید و تشکر دارم خدمت مشاورین محترم کانال . خانمی ۲۵ ساله هستم و همسرم ۳۰ ساله. ۳ ساله که باهم ازدواج کردیم و سه سال هم عقد بودیم. روحیات اخلاقی من و همسرم به شدت متفاوت هست و باهم خیلی تفاوت داریم . همسرم به شدت آدم یه دنده ای هست و یه سری ملاحظات رو اصلا در نظر نمیگیره . مثلا خیلی بگو بخند داره و سوژه خنده هاش اکثرا مسخره و عیب جویی دیگران هست . توی محل کارش هم همکاراشو مسخره میکنه و بی دلیل به اون ها میخنده و توجیح اش اینه که اون خانمایی که باهاش کار میکنن همه کوچیک اند و بچه . این مورد رو تو جمع های خانوادگی و حتی اوایل ازدواج در مورد خودمم داشت . الان هر موقع میخنده احساس میکنم داره مسخره ام میکنه . چندبار بهش با محبت و آروم گفتم ولی هر بار میگه بزار بخندیم مگه دنیا چند روزه و اصلا توجه نمیکنه. کارای بچگونه انجام میده و شوخی های زشتی با اطرافیان داره . مثلاته مونده آب لیوانی رو که دستشه میزنه به صورت دیگران یا میدونه فردی از این که موهاشو به هم بریزه به شدت بدش میاد و از قصد این کارو میکنه . این اخلاقاش منو واقعا به هم میریزه و خیلی توی جمع خجالت ام میده . تذکر بارها بهش دادم همش هم با زبان محبت بوده ولی نتیجه ای نداشته . ممنون میشم راهنمایی ام کنید. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت توجه بفرمایید که باید ریشه یا مشکل این تحقیر دیگران مورد بررسی قرار گیرد و کمبودی که پس این مسخره کردن ها هست مشخص شود به همین منظور بهتر است نیاز های پنهان ایشان شناخته شود لذا اگر میتوانید با ایشان به یک‌مشاور امین یا فردی آگاه مثلا متخصص اخلاق و...مراجعه کنید اگر نه تذکر دادن فی نفسه چه با محبت چه انواع دیگر بدون اثر است گاهی اوقات ریشه ی این تحقیر ها،مشکلات شخصیتی است و باید بررسی شود اما گاهی بخاطر نوع تربیت و فضای خانوادگی و از همه مهمتر عادت است لذا شما اگر میخواهید تغییر ایجاد شود هم باید ریشه ای تر و با مهارت با ایشان کار کنید مثلا گاهی بطور غیر مستقیم درمورد افرادی که تمسخر میکنند و...مطالبی را مطرح کنید و فکرش را به چالش بکشید و متوجه نیاز پنهانش شوید گاهی نیاز به توجه طلبی است و شما با تامین این نیاز به توجه شاید بتوانید حال ایشان را بهتر کنید گاهی درمواقعی که ایشان فاعل نبوده از اینکه دیگری شما را مسخره کرده یا ...صحبت کنید و نشان بدهید چقدر ممکن است ناراحتی ایجاد کند این رفتار گاهی ممکن است نیاز به شادی و هیجان ایشان بالا باشد باید از نظر شناختی نگاهش به هیجان و شادی را کمی تعدیل کنید و معنای متفاوتی از شادی ارائه دهید و البته او را هم در این شادی سهیم کنید و سعی کنید این مدل هیجان ها را داشته باشید و این نیاز او را مرتفع سازید اما زیاد هم حساس نشوید و چه بسا رفتاری را که شما زشت و‌سبک میپندارید آنها در جمع دوستانه ی خود رایج بدانند و آنقدر که شما را ناراحت میکند طرف مقابل را ناراحت نکند تذکر و توصیه را هم بدانید اگر زیاد شود حتی با محبت اثر عکس میدهد ان شا الله خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
سلام ... خداقوت ... بنده ۳۶ ساله هستم و دو تا پسر دارم ، یکیشون حدوداً یازده ساله ، یکی پنج ساله و یه دختر دارم حدوداً یکسال و نیمه . پسر بزرگم به نقشهای منفی علاقه داره . تو بازیهاش نقش منفی رو انتخاب میکنه و موقع تماشای فیلم دلش میخاد نقش منفی پیروز بشه . جدیداً متوجه شده که شکل مثلث و هرم یکی از نمادهای شیطان پرستیه و گهگاه میگه من از شکل مثلث خوشم میاد . یه مسئله دیگه اینکه دلش میخاد همیشه برنده باشه و اگر ببازه عصبی میشه . پسر کوچکترم به تقلید از برادرش هر وقت تو بازی شکست بخوره ، کلی گریه میکنه و اگر بنا باشه نیم ساعت با هم بازی کنن ، عین نیم ساعت رو بزرگه اعلام پیروزی و کوچیکه گریه میکنه ‌. هر چقدرم باهاشون صحبت میکنم یا بصورت نمایشی بهشون نشون میدم که برد و باخت مهم نیست و بازی برای لذت بردنه ، بیفایده ست . پسر کوچیکم با دلیل و بی دلیل و با بهانه و بی بهانه گریه و زاری راه میندازه و سر همین مدل بازی کردنش با برادرش خیلی عصبی و لاغر شده . ممنون میشم اگر راهنماییم کنید که اولاً علاقه پسرم به نقشهای منفی علامت بدی هست یا نه ؟ دوم اینکه علاقه مندیشون به برد تو بازی رو چطور کنترل کنیم که از بازی کردن لذت ببرن و همش حرص نخورن ؟ و سوم اینکه با گریه های پسر کوچکم چیکار کنم ؟ ... ببخشید طولانی شد و سوالاتم زیاد بود ... در پناه خدا ... یا علی مدد ... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام ورحمت دقت کنید گاهی اوقات بعضی از آموزه ها بطور خیلی غیر مستقیم بدون اینکه والدین قصدی داشته باشند از رفتار یا گفتار به کودکان منتقل میشود گاهی حساسیت های زیادی نیز وجود دارد که کودکان را حریص تر میکند و نباید این نکته را فراموش کرد مسئله مهم دیگر اینکه کودک شما باید بررسی شود صرف یک علامت یا نشانه نمیتوان تشخیص دقیق داد اما باید بیش فعالی در نوحوان شما توسط یک روان شناس بالینی کودک به خوبی بررسی شود و این مسئله را بطور جدی ادامه دهید نکته ی مهمی که نباید از آن غافل شود رابطه ی شما با نوجوان تان است اینکه باید بدانید چه مواقعی تغافل کنید چه مواقعی توجه تا نیازهای آنها را به خوبی مرتفع سازید خیلی از اوقات والدین ناخواسته در دعواها سرزنش ها و ...جنبه ی منفی کودک را تقویت میکنند یا درمواقعی که نقش منفی نشان میدهد والدین توجه بیشتری خرج میکنند و کودک بیشتر آن رفتار را انجام میدهد پس بهترین کار تغافل از این حرف های منفی و نقش های منفی است. و توجه و تمایل نشان دادن به جنبه های مثبت نکته دیگر محبت بی قید وشرط است که کودک دریافت نکند که وقتی ارزشمند است که حتمابرنده شود وقت هایی که بخاطر برادر کوچکترش گذشت میکند بسیار مورد توجه قرار بگیرد از قصه و داستان متناسب با سن وی نیز میتوانید استفاده کنید و داستان هایی که شخصیت حامی بودن برتدر بزرگتر را نشان میدهد برایش تعریف کنید. البته یک حدی هم علاقه به بردن طبیعی است لذا باید زمینه بازی های مشارکتی را بیشتر در خانواده داشته باشید و بازی های رقابتی با هم سن رخ بدهد و تلاش کنید برای هر کدام همبازی هم سن پیداکنید ولی زمانی که با هم بازی میکنند بازی ها به سمت مشارکتی و تیمی باشد که هم لذت بازی را تجربه کنند هم اینکه عزت نفس و احترام هیچکدام خدشه دار نشود ان شاالله که خداوند شما را یاری کند 💠کانال تربیتی همسران خوب💠 @hamsaranekhoob
من یه خواهر 16 ساله دارم ک الان یه مدته مشکوک شدم به رفتاراش به کارهاش من خودم کرج زندگی میکنم متاهلم یه خواهر از خودم بزرگتر دارم 32 سالشه، این خواهر کوچیک تراز ماست اونروزی تو گوشیش عکس پس زمینش با یه پسر رو دیدم ک انکار کرد بعدش چند روز بعد متوجه شدم با یه پسر صحبت میکنه که به مامانم اطلاع دادم گفتش خبر دارم بهم گفته به زور هم منو برد پسررو دیدم به پسر هم گفتم دختر من مثل گل ما از اون خانواده ها نیستیم اگه واقعا دخترمو دوست داری فعلا بیخیال باش تا به وقتش ولی انگاری بازم صحبت میکنن حتی مامانم میگفت بعد صحبتمون نرگس خواهرم دادوبیداد کرد گفت تو اصلا به فکر من نیستی بعد رها و رفت مامانم فقط دنبالش رفت مامانم میگه دیگ نمیدونم چیکار کنم تنها کاری ک میتونم کنم نزار بره بیرون یا تنهایی بیرون باشه. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار این که نسبت به خواهر خودتون دغدغه دارین بسیار عالی است، اما نحوه مواجهه شما با این مسئله اهمیت دارد، اگر احساس میکنید او وارد رابطه ای ناسالم شده اولا به نظر شما دلیل آن چیست؟ دوم بهترین و موثر ترین راهکار برای اینکه او را متقاعد کنید که از این ارتباط ناسالم خارج شود چیست؟ طبیعتا ایشان در سنی نیستن که بتوانید برای مدت زیادی به کاری که مد نظر خودشون نیست، وادارشون کنید، از طرفی قطعا برخورد قهری و با عصبانیت و ناراحتی پاسخگو نیست، چرا که در این مواقع فاصله عاطفی و دوری ذهنی بیشتری از اعضای خانواده اتفاق می افتد و متاسفانه فرد بیشتر به دامان روابط ناسالم پناه خواهد برد، و توجه و محبت گمشده خودش را در آن روابط جست و جو خواهد کرد. پاسخ این سوالات اهمیت زیادی دارد،نوع ارتباط ایشان با مادرتان چگونه هست؟ نوع ارتباط خود شما با خواهر کوچکتر چگونه است؟ در ارتباط با پدر چطور؟ در چنین شرایطی اولا فرد باید احساس حمایت و محبت را از طرف خانواده داشته باشه تا خودش را موجود ارزشمندی بداند و برای خودش ارزش قایل باشه در این شرایط هست که رفتار های خودمراقبتی توسط فرد صورت میگیرد و اجازه سوء استفاده به طرف مقابل نمیدهد. دوم اینکه با ذکر دلایل جامع و کامل و منطقی نوجوان را متوجه بیهود بودن این ارتباط و اثر منفی آن در حال و آینده زندگیش بکنید. این نکته را در نظر بگیرید که علاوه بر آسیب های ارتباطی و تربیتی در محیط خانه که باید اصلاح بشود،ویژگی های خاص نوجوان از قبیل گرایش به جنس مخالف و غلبه ی هیجانات و عواطف بر عقل و منطق هم باید در نظر گرفته بشود، پس امر و نهی های صرف کفایت نمیکنه و از حدی به بعد دیگر کارساز نیست، بلکه اولا باید شرایطی را مهیا کنید که نوجوان بدون ترس و دلهره بتواند با شما صحبت کند و دغدغه ها، کمبود ها و خواسته های خودش را مطرح کنه تا بتوان برای آن چاره اندیشید ، بعد اینکه در این گفت و گو ها به او کمک کنید تا بتواند اولا اهداف و مقاصد خودش را در زندگی در زمینه های مختلف مشخص کند و بداند میخواهد به چه چیز هایی برسد، یعنی نقشه راه زندگی خودش را مشخص کند، دوم اینکه ارزش ها و ملاک های خودش را در ارتباط با همسر آینده اش مشخص کند ،ممکن هست الان ناپخته باشد یا سطحی باشه،اما این بسیار اهمیت دارد که در ارتباط با این مسائل فکر کند و تاثیر هر یک از ویژگی های خانوادگی و اخلاقی و روحیات طرف مقابل را در زندگی مشترک بداند، و آسیب هایی که ویژگی های منفی خانوادگی، شخصیتی یا اخلاقی میتوانند داشته باشد،به او کمک کنید که افق دیدش را درباره زندگی گسترده کند، کم کم وارد دنیای بزرگسالی بشود و صرفا بر اساس احساسات یا نیاز های زودگذر تصمیم های جدی نگیرد، برای این کار باید حتما شیوه ارتباط و گفت و گو با نوجوان را در نظر بگیرید، میتوانید از آموزش های مفیدی در این زمینه مثل صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد، کانال نوجوان من از سید احمد موسوی نسب استفاده کنید،اگر خودتان نتوانستید چنین کاری انجام بدید میتواند همراه با نوجوان به یک مشاور مومن و متدین و قابل اعتماد مراجعه کنید. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باعرض سلام خدمت شما من خانمی۳۰ساله،با دوفرزند پسر،۸ساله و دیگر۳ساله.ما یک خانواده مذهبی هستیم.همسرم وقتی مارو تفریح میبره،حسابی برامون بهترین خوراکی ها رو میخره، وقتی پوشاک نیاز داشته باشیم سعی میکنه بهترین ها رو بخره. همسرم، مرد پاکیه.شرایط کاریش طوریه که فقط۲،۳روز از هفته رو تو محل زندگیمونه، .توی این دو سه روز هم وقتشو با جلسات مختلف پر میکنه،وقتی هم خونه هست سرخودشو با دیدن فیلم و فضای مجازی پر میکنه.وفرصتی برا باخانواده بودن نداره .تو این دوسه روز رابطه زناشویی ما یکبار(هفته ای یکبار)بوده.اما بعضی هفته ها اصلا رابطه زناشویی نداریم. واین مسئله مرا نگران کرده.باید چکار کنم؟خودش میگه خب باید حسش باشه» 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار بسیار عالی هست که نقاط مثبت همسرتون را در نظر دارید و نسبت به زحمات ایشون قدردان هستید، ان شاالله که این احساس قدردانی را به شکل صحیح به همسر محترم هم انتقال بدهید تا اثرات مثبت آن را در رابطه ببینید. در ارتباط با افزایش درگیری های مرد بیرون از خانه و وقت گذاری کمتر او داخل خانه، علل و عوامل مختلف باید بررسی بشود، گاهی از اوقات جذابیت چندانی برای مرد در خانه وجود ندارد و محیط بیرون از خانه یا شغل یا فعالیت های جانبی و ... او را بسیار جذب کرده، گاهی نه تنها جذابیتی در خانه وجود ندارد، بلکه تنش هایی هم هست که فرد را به لحاظ روانی خسته و فرسوده میکند بنابراین ترجیح میدهد که وقت خود را بیشتر بیرون از خانه سپری کند، گاهی هم مشکل چندانی در خانه وجود ندارد و فرد در برآورد اهمیت پرداختن به کار ها دچار خطا شده، یعنی مثلا کار های فرهنگی بیرون از خانه را مهم تر از وقت گذاری کافی برای خانواده میداند، در این جا به شکل مثبت و اثرگذار باید به فرد اهمیت وقت گذاری برای خانواده و اینکه چقدر دوست دارید و نیاز دارید که او وقت بیشتری برای شما بگذارد را به فرد انتقال دهید، نوع گفتن، لحن کلام، نوع کلمات و ... اهمیت زیادی دارد، میتوانید از تکنیک نامه نگاری هم استفاده کنید، که در صوت های هنر زن بودن توضیح داده شده است. اما مهم تر از آن، بررسی دو حالت اول هست، یعنی به دلایلی فرد دور بودن از محیط خانه را ترجیح میدهد، در این جا پاسخ برخی سوالات اهمیت پیدا میکند از قبیل اینکه: معمولا وقتی همسر در خانه هست، اوقات چطوری میگذرد؟ چقدر با هم صحبت میکنید؟ موضوع صحبت های شما چیست؟ چقدر به همسر غر میزنید یا از ایشون انتقاد میکنید؟ و ... در این رابطه توجه داشته باشید برای نزدیک تر شدن ارتباط با همسر، هر چه بیشتر به ایشون غر بزنید، برعکس ایشان از شما دورتر میشوند، چه در ارتباط عاطفی و چه در ارتباط جنسی، فرد برای روابط نزدیک صمیمانه انگیزه های درونی نیاز دارد و با اجبار بیرونی یا غر زدن و ... در این مورد خاص، نمیتوان کار را جلو برد، بلکه برعکس نتیجه میدهد، بنابراین در اینجا باید از هنر های زنانه و ظرفیتی که خدا به زن داده، استفاده بشود، یعنی به شکل غیر مستقیم بستر و شرایط برای شکل گیری ارتباطات صمیمانه را فراهم کنید، در این شرایط رفتار طرف مقابل، آهسته آهسته تغییر خواهد کرد، البته در این مورد هم نباید عجله کنید و زود خسته یا ناامید بشوید، تغییرات موثر معمولا زمانبر هستند. توصیه میکنم اگر صوت های هنر زن بودن را گوش نکردید حتما گوش کنید، یا اگر مدت زمان زیادی از گوش کردنش میگذره دوباره مرور و یادآوری کنید. موضوعات صحبت یا کار های مورد علاقه همسرتون را بشناسید و زمان هایی که در خانه هستند به این کار ها بپردازید یا موضوعات مورد علاقه ایشون را پیش بکشید، در اون مورد ازشون سوال بپرسید یا نظر و تحلیلشون را بپرسید. سعی کنید میزان صحبت را به حداقل ۱۰ دقیقه در روزهایی که خانه هستند برسونید،در فضای مجازی هم باهاشون ارتباط بگیرید،میتوانید بخشی از روابط صمیمانه را در قالب پیام ها و ... به آن فضا منتقل کنید، به خصوص روز هایی خانه نیستند... در مورد ارتباط جنسی هم به همین شکل هست، سعی کنید که بچه ها زودتر بخوابند و در پایان شب که همسر منزل هستند، با آماده کردن فضا، به شیوه غیر مستقیم، حس و حال خودتون و طرف مقابل را تامین کنید، البته علت نگرانی خودتون را توضیح ندادید، چه چیزی دقیقا شما را در رابطه با کمیت ارتباط جنسی نگران کرده؟ صرفا استاندار خاصی مد نظرتون هست یا نیاز ها برآورده نشده باقی می مانند؟ اگر تغییر محسوسی نسبت به قبل وجود دارد، میتوانید از کارشناس معتبر و متخصص طب سنتی هم مشورت بگیرید، در صورت داشتن سوالات بیشتر از مشاوره امین استفاده کنید، موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام بر شما وقت بخیر دو ماه و خرده ای میشه که عقد کردم. برعکس بیشتر سوالات دوستان که مبنی بر سرد بودن برخورد همسرشان هست، همسر من خیییییییلی مشتاق اند که زود به زود همدیگه رو ببینیم… من دوست دارم به دلیل اینکه هردو دانشجو هستیم و شرایط زندگی مشترک رو نداریم عقدمون طولانی تر بشه. اما با این شیب تندی که ایشون دارند پیش می‌روند، فکر نمی کنم بتوانند تحمل کنند که به زودی خونه خودمون نریم . علی‌رغم اینکه پدر و مادرم باهاشون چندین بار محترمانه این موضوع رو مطرح کرده اند اما دائما با بنده در تماس اند که بیام همدیگه رو ببینیم و بیا خونمون و… من واقعاً دارم از این دوران زده می‌شم من هنوز از دوران مجردیم کامل فاصله نگرفتم و نمی تونم این زیاد باهم بودن رو تحمل کنم . لطفاً راهنمایی بفرمایید که چطور با ایشون برخورد کنم که هم قانع بشوند و به قولی که به پدر و مادرم دادند (مبنی براینکه رفت و آمد ها کمتر بشه) عمل کنند ، و هم خودم از این بی صبریِ ایشون و حس بدم نجات پیدا کنم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار اولا خدمت شما تبریک میگم، ان شاالله که بتوانید با کسب مهارت های مورد نیاز برای زندگی مشترک، زندگی فاطمی بسازید. در ارتباط با رفت و آمد های دوران عقد و اشتیاق طرفین برای دیدار ، مسئله ی غیر عادی و غیرطبیعی معمولا وجود ندارد، به هر حال این طبیعی هست که دو نفر که به تازگی به عقد هم درآمدند و همدیگر را دوست دارند، دوست داشته باشند زود به زود همدیگر را ببینند، این مسئله معمولا جایی محل اختلاف میشود که فرهنگ و روحیات خانواده یکی از طرفین این مسئله را نپذیرد یا تفاوت های شخصیتی بین خود زوجین وجود داشته باشد، اولا این مباحث باید قبل از ازدواج مطرح بشود، در مشاوره های پیش از ازدواج مورد بررسی قرار بگیرد و هر دو طرف راهکار های ارتباط موثر را آموزش ببینند، اگر این موارد را در آشنایی های پیش از ازدواج مد نظر قرار ندادید، الان باید مطرح کنید و راهکار و رفتار های مورد نیاز در این مواقع را حتما یادبگیرید تا در ادامه مشکلی در روابط شما ایجاد نشود، دانشجو بودن هم هیچ مانعی بر سر راه عروسی و شروع زندگی مشترک نیست، توجه داشته باشید که دوران عقد طولانی هم آسیب های خودش را دارد. پاسخ این سوالات اهمیت زیادی دارد، اینکه میزان دقیقیکه ایشان مایلند در هفته شما را ببینند، چقدر هست؟ میزانی که از نظر شما استاندارد و درست هست دقیقا چقدر هست؟ چرا و به چه دلایلی خانواده شما اصرار بر رفت و آمد کمتر دارد و از همسرتون در این باره قول گرفتند؟ حد ارتباط مورد انتظار همسر در دوران عقد به چه صورت هست؟ دقیقا چه مسئله ای در ارتباط با این رفت و آمد ها شما را نگران کرده؟ وقتی میگویید هنوز نتونستم از دوران مجردی فاصله بگیرم، دقیقا منظورتون چی هست؟خودتون علتش را چی میدانید؟ باید حتما با یک مشاور در این ارتباط گفت و گو کنید و خود شما و همسرتون مورد بررسی قرار بگیرید تا اختلافات شخصیتی و فرهنگی خانواده ها به دقت مورد بررسی قرار بگیرد و راهکار های بهبود اوضاع بررسی و اجرا بشود.. توجه داشته باشید که دوران عقد دوران شیرین و در عین حال حساس و پراهمیتی هست، این دوران پایه ی روابط بعدی همسران را میچیند پس باید با کسب مهارت های مورد نیاز، از همین الان مسائل را به نحو موثری حل کنید. توصیه میکنم از صوت های هنر زن بودن استاد پوراحمد، صوت های دوره مجازی عقدی ها از خانم زهرا عباسی و همچنین کتاب مهارت های زناشویی متیو مک کی ، در این راستا حتما استفاده کنید، هر چه بیشتر بدانید و مهارت کسب کنید، زندگی شیرین تر و همراه با آرامش بیشتر برای خودتون و همسرتون خواهید ساخت ان شاالله. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر دختری هستم ۲۶ ساله،سه سال هست با آقایی در ارتباط بودم ارتباط دوستانه و صرفا از اول مشخص کردم فقط برا کمک تو زمینه درس، و سال اول فقط وقتایی مشکل درسی داشتم پیام میدادم و هر از گاهی یه احوال پرسی اما ایشون بیشتر پیام میدادن، خیلی توجه میکردن بهم. به من میگفتن که خیلی دوست دارن منو ببینن  و چندبار درخواست کردن عکسمو براشون بفرستم. ولی من حد و حدود داشتم. همه این چیزا بود و من احساس کردم که به من حسی دارن و همیشه برام سوال بود که واقعا چیزی هست یا نه، سعی میکردم شرایط رو فراهم کنم تا اگه صحبتی دارن و به هر دلیلی روشون نشه یا چیز دیگه ای هست بگن ولی بازم چیزی نمیگفتن. من خودم چون چهار پنج سال قبل از ایشون از سمت یه نفر ضریه خورده بودم نمیتونستم دوباره به راحتی ابراز احساسات کنم خلاصه این ارتباط ادامه داشت و من کم کم با این رفتاراشون بهشون علاقه مند شدم کاملا آدم متشخص و محترمی هستن خانواده دار و اصیل ایشون از یه شهر دیگه ن و من یه شهر دیگه اطلاعات شخصی از هم نداریم یعنی در حد فقط اسم و فامیل و اهل کجا بودن و مدرک تحصیلی. ایشون خیلی سرد شدن انگار،دیگه یک ماه میشد پیام نمیدادن، خودم بهشون پیام دادم و میگفتن که مشغولن و مشکل براشون پیش اومده و بخاطر این مسائل نتونستن احوال بپرسن احساس میکردم با ایشون کامل میشم،حتی باهاشون به خدا نزدیک تر شدم، وقتایی نمیتونستم داشته باشمشون میرفتم سمت خدا و دعا میکردم براشون و باعث شد ارتباطم با خدا بیشتر و بیشتر بشه ولی خب همونطور که گفتم با اینکه سردی رفتار از طرف ایشون احساس میکردم ولی همین که صحبت میکردیم دیگه اون سردی نبود و اگه افسار زمان دستمون نبود انقد حرف داشتیم برا هم که کم‌نمیوردیم ،دلتنگ میشدم پیام میدادم هر از گاهی ایشون حوصله نداشتن و میگفتن حوصله ندارم چت کنم و من با دلتنگیم پس زده میشدم. بهشون گفتم نظرتون در مورد ارتباطمون چیه ؟و این ارتباط قراره با چه هدفی پیش بره ؟و چطور بشه؟آدم شوخ طبعی هستن گفتن که ارتباطمون مجازیه و خطرناکه وگفتن که یه دوستی معمولی آیا احساس من اشتباه بوده و ایشون حسی نداشتن؟ آیا رفتار من اشتباه بوده تو برخورد با ایشون ؟ چه مواقعی که درخواست عکس کردن و مواقع دیگه که از نظر خودم احساسی بروز میدادن؟ و اینکه صحبت کردن در مورد هدف ارتباط و بیان احساسم از طرف من اشتباه بوده؟ و در آخر اینکه ایشون برمیگردن باز یا نه؟ اگر‌برگشتن رفتار درست چیه؟ چطور باید برخورد بشه؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار با توجه به چیزی که فرمودید، با این آقا برای مسائل درسی ارتباط برقرار کردید، طبق چیزی که انتظار میرفته کم کم به ایشون وابسته شدید و ایشون هم اوایل توجه زیادی به شما نشون میدادن، از شما درخواست عکس داشتند( که کار بسیار درستی انجام دادید که عکسی از خودتون به ایشون ندادید.) هدف و وجهه ی ارتباط رو مشخص نمیکردن، اما به شما درد و دل میکردن، مسائلشون را با شما میگفتن و ... الان که شما به ایشون وابسته شدید، ارتباط را کمتر کردند، هرازگاهی شما را پس میزنند و هر زمان که خودشون نیاز داشته باشند به سراغ شما می آیند، در تمام طول این مدت هیچ گونه ابراز علاقه مستقیم یا تمایل برای جدی تر کردن رابطه بروز ندادند و شما هم که ازشون پرسیدید با جواب های سربالا و مبهم به اصطلاح عامیانه شما را پیچوندند! خواهر عزیزم، صراحتا خدمتتون عرض کنم، بدون شک، ادامه این ارتباط مبهم و بی سرانجام چیزی به جز اتلاف عمر و به بازی گرفتن احساسات و عواطف شما نیست... شما وسیله ای هستید که این آقا هروقت به دنبال تخلیه هیجانات منفی و برطرف کردن نیاز های خودشون هستند، به سراغ شما می آیند و هر زمان که شما نیاز دارید،توجهی نمیکنند، این رابطه حتی یک دوستی معمولی هم نیست چرا که در یک دوستی عادی هم دوطرف باید متقابلا نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقی را رعایت کنند، گرچه توجه به این نکته حقیقتا اهمیت زیادی دارد که اساسا وجود یک دوستی معلومی بین دو جنس مخالف، اساسا حرفی بی پایه و اساس و روکشی برای روابط آسیب زاست ، چرا که قطعا کشش جنسیتی و جذابیت هایی که بین دو جنس هست، کار را فراتر از دوستی عادی می کشاند و حداقل آسیب آن همین وابستگی و شیفتگی است که موجب شده شما متوجه ایراداتی واضحی که در این ارتباط وجود دارد نباشید. نزدیکی به خدا، با پیروی از الگویی منطقی و کارامد است که خدا -که خود آفریننده انسان هست- برای روابط بین زن و مرد و مناسبات ان ها قرار داده که همان ازدواج به شیوه درست و با آگاهی و تعقل کافی است، که مایه ی آرامش و کامل کننده نصف دین هست. زمانی که در دین ما به طور صریح از دوستی با جنس مخالف نهی شده، منظور همین آسیب هایی است که فرد به علت جذابیت های ظاهری این روابط و وابستگی که پیدا میکند اصلا متوجه آن نمیشود و ...
ادامه... اگر دیگران هم به او گوشزد کنند متاسفانه در بسیاری از موارد نمیپذیرد،شروع ارتبلط به این شکل و به این رفتار ها،از ابتدا اشتباه بوده و ادامه آن نیز اشتباه هست، زمانی که فرد مقابل چندین سال بدون مشخص کردن تکلیف این رابطه، هر زمان که خود او بخواهد از شما استفاده میکند و هنوز هم هیچ هدف و سرانجام مشخصی برای این ارتباط نیست، قطعا ادامه این ارتباط به جز اینکه سال های بیشتری از عمر شما را تلف میکند، احساسات شما را بیشتر درگیر میکند، و جدا شدن از این ارتباط آسیب زا را برای شما سخت تر میکند، حاصلی ندارد. زمانی که در دو شهر متفاوت هستید، خانواده ایشان را ندیدید،اصلا نمیدانید چه افرادی، با چه شرایط و فرهنگی هستند، حتی در صورت ابراز علاقه از طرف ایشان هم نمیتوانستید روی این ارتباط و صحت ابراز علاقه حساب کنید چه برسد به زمانی که ایشان از همین حد هم دریغ کردند... بهترین راهکار قطع کامل هرگونه ارتباط با ایشان هست، نیازی نیست ابراز دلخوری یا بیان دلیلی برای ایشان داشته باشید، بلکه ارتباط را قاطع و با جدیت خاتمه بدید، میدونم که برای شما سخت هست و وابستگی برای شما پیش اومده اما اگر در این رابطه بمانید آسیب های بسیار بیشتری میبینید و بعد هم با تحمل حقارت و سختی بسیار بیشتری مجبور به جدایی خواهید شد، پس از این خاتمه رابطه مدتی به خود زمان دهید که بتوانید با این سختی کنار بیایید و دوباره به زندگی عادی برگردید، میتوانید از کمک مشاور امین هم در این راستا استفاده کنید. و پس از آن به شروع یک رابطه سالم و جدی فکر کنید و برای آن مهارت و آگاهی های خود را افزایش دهید، رابطه ای که شما در آن اهمیت داشته باشید، حقوق شما حفظ شود و سرانجام مشخصی داشته باشد، با هماهنگی خانواده،خواستگار یا خواستگاران خود را بررسی کنید و مهارت انتخاب همسر را در خود تقویت کنید در این راستا پیشنهاد میکنم حتما صوت های هنر زن بودن را گوش دهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
با سلام... بنده 24 سالمه و امسال از طریق کانال همسریابی با یه آقایی آشنا شدم که شرایط خوبی دارن وخانواده شون در جریانه طریقه آشنایی ما رو اما خانواده من خبر ندارن و وقتی اومدن خواستگاری مادرشون خیلی سعی می کرد هزینه ها رو کم کنه که جواب منفی گرفتن وقتی برای بار دوم زنگ زدن شرایط ما رو قبول کردن ولی پدرشون مخالف بود که بازم جواب رد شنیدن که دلیلش شک خود من بود که شاید در آینده این مخفی کاری برملا بشه الان به نظرتون من باید چیکار کنم؟ آیا کارم درسته و به آقا بگم برگردن یا کلا منتفی کنم دلیل اینکه دودلم خود آقا پسر هس که به نظر موجه و مذهبی هستن و خود خانواده هم با ایشون موافقن.... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما خواهر بزرگوار ببینید کانال های همسریابی دو نوع هستند، یکی فضاهای باز و بی در و پیگیری که خود دختر و پسر با هم ارتباط میگیرند، هیچ کسی صحت اطلاعات و گفته های فرد را نمیسنجد،اما محیط های مجازی دیگری هم هستند که گروه هایی مومن ، امانتدار و قابل اعتماد، اطلاعات را از هر دو طرف دریافت میکنند و کار واسطه گری در ازدواج که قبلا به شکل سنتی انجام میگرفت و البته اجر و پاداش زیادی هم برای آن در منابع دینی بیان شده، به شکل گسترده تر و البته اصولی و با رعایت صوابط و شان و حریم خصوصی افراد انجام میدهند، طبیعتا فضای ها اول توصیه نمیشود. اما در رابطه با این موردی که فرمودید، اگر نوع ارتباط شما با رعایت اصول شرعی و اخلاقی بوده است، موردی ندارد ، آن چه که اهمیت دارد این هست که فرآیند شناخت پیش از ازدواج به طور کامل و با دقت هرچه تمام تر در مورد ایشان انجام دهید، ابتدا بررسی همه ملاک های خودتون و موارد مورد نیاز در خود فرد و خانواده ایشان با رفت و آمد و پرسش کامل سوالات جزیی و دقیق،مرحله دوم تحقیقات کامل و جامع توسط افرادی که با ملاک های شما آشنا هستند و افراد عاقل و باحوصله ای هستند و مرحله سوم هم رجوع به مشاور پیش از ازدواج امین و قابل اعتماد که موارد دیگر را بررسی کند و سوالات و چالش های شما را در دو مرحله قبل پاسخ دهد، پاسخ منفی دادن بدون وجود دلیل خاصی اشتباه هست و البته پاسخ مثبت دادن بدون بررسی کامل فرد و خانواده او و طی کردن کامل فرآیند شناخت پیش از ازدواج کاری غلط هست. اگر فرد از این فیلتر ها عبور کرد و شرایط مناسب برای ازدواج را داشت، برای چگونه گفتن نحوه آشنایی با ایشان در صورتی که خانواده پذیرای آن نیست،با یک مشاور مشورت کنید،حالت کلی آن این هست که به یکی از اعضای خانواده که منطقی تر هست و واکنش منفی کمتری نشان میدهد بیان کنید و دلایل خود را از انتخاب فعلی به شکل کامل توضیح دهید تا بدانند انتخاب شما از روی احساسات یا بدون تعقل و شناخت نبوده است، و در ارتباط با بقیه نیازی به گفتن نیست و اگر هم بیان میشود،موردی نیست که بعد از ازدواج باشد اما اگر در طی این فرآیند به پاسخ منفی رسیدید ، اساسا نیازی به بیان آن نیست. اما اگر حساسیت و فرهنگ خانوادگی به نحوی است که این موارد پذیرفتنی نیست،در خواستگاران بعدی حتما به این مورد توجه کنید تا صرفا از ترس خانواده، فردی که میتواند حائز شرایط باشد را از دست ندهید. برای افزایش مهارت خودتون در زمینه انتخاب صحیح همسر و یادگیری کامل فرآیند شناخت پیش از ازدواج توصیه میکنم صوت های هنر انتخاب همسر استادپوراحمد و صوت های آموزش مجازی مجرد ها از خانم زهرا عباسی (مجموعه ریحانه سنتر) را گوش بدهید، منابع دیگر در پاسخ به بقیه سوالات در کانال مطرح شده که میتوانید آن ها را بیابید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام با تشکر از کانال خوبتون من خانمی ۴۳ ساله هستم یک پسر ۱۴ ساله و یک دختر ۶ ساله دارم شوهرم مردی بد اخلاق و بد دهن هست پسرم کوچک که بود فحش میداد می گفت تو خونه اشکال نداره و هیچی بهش نمی گفت الان مدام پسرم فحش میده و بی احترامی من میکنه و کتک من میزنه باباش هیچی بهش نمیگه و بکن نکنش نمی کنه وقتی هم من میگم چیزی بهش بگو میگه حرف نزن سکوت کن درست میشه تو را خدا مرا راهنمایی کنید چه کار کنم ؟چه طور پسرم را از این مهلکه نجات بدم حرف شنوی از من نداره از بس همسرم بی احترامی من میکنه نماز هم نمی خونه با اینکه من خودم سر وقت میخونم باباش کوتاهی میکنه و جا میذاره برا اخر وقت. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی بزرگوار میدونم که از این جهات سختی و ناراحتی زیادی را تحمل میکنید، اما بزرگوار این نکته را در نظر داشته باشید که فرزندانهمان طور که ظلم کردن رو در رفتار والدین یاد میگیرن، نقش مقابل اون، ظلم پذیری رو هم از والدینشون یاد میگیرند. در آموزه های دینی همان میزانی که ظلم کردن قبیح هست، ظلم پذیری هم نکوهش شده. قطعا در برابر بسیاری از مشکلات و مسائل زندگی صبر کردن مورد نیاز هست،اما نه صبر منفعل و دست روی دست گذاشتن، بلکه صبر فعال یعنی صبر کردن در عین تلاش برای حل مشکل و یافتن راه حل مسائل. قطعا کار همسر شما و فرزند نوجوان شما غلط بوده اما پذیرش این شرایط و تن دادن به آن و سکوت کردن در برابر آن در تمام این مدت ، از طرف شما هم بسیار اشتباه بوده است. هم اکنون الویت، اصلاح ارتباط با همسر هست و متقاعد کردن ایشان به در پیش،گرفتن را حل درست، بدای این کار توصیه میکنم حتما از صوت های هنر زن بودن استاد پوراحمد،مهارت کلامی زوجین استاد تراشیون و استاد دهنوی را گوش بدهید و اجرا کنید. در ارتباط با کار غلط نوجوان قطعا هم سکوت اشتباه هست هم پرخاش یا ناسزا گفتن و نفرین کردن متقابل، در این شرایط باید عاطفه و توجه مادری که به طور معمول به نوجوان میشده، موقتا از نوجوان سلب بشه برای یک تا دو روز تا او تنبیهی درست در ارتباط با کار خطای خود بشود و امتیازی را در مقابل کار اشتباه خودش از دست بدهد، اما زمانی که اساسا محبت و عاطفه ای بین مادر و نوجوان نباشد و ارتباطات مخدوش باشه طبیعتا هم مسائل این چنینی بیشتر رخ میده و هم راهکار موثری برای حذف این رفتار های آسیب زا به سادگی در دسترس نیست، در این صورت توصیه میکنم حتما در زمینه ارتباط با نوجوان هم صوت های تربیت نوجوان استاد پوراحمد را کامل گوش دهید و از مطالب کانال نوجوان من (سید احمد موسوی نسب) هم استفاده کنید. انشاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب بنده خواهری ناتنی از مادر یکی دارم که خانه مجردی و زندگی آزادانه ای دارد و با چندین سگ هم خانه است و مادرم بشدت ب خواهرم وابسته است و هرجا ک میرود باید او هم باشد و هروقت مادرم را برای چندروز دعوت میکنم به خواهرم خبر میدهد و با خواهرکوچکم به خانه ام می آیند و خواهرم اهل حجاب و پوشش نیست و ما با تمام این شرایط مجبورا ساختیم اما با موضوع سگ داشتن او اصلا نمیتوانیم کنار بیاییم و سعی میکنیم فاصله بگیریم و از نظر روحی بشدت این موضوع روانم را بهم ریخته . مادرم را هم نمیتوانیم قانع کنیم ک همه جا خواهرم را نیاورد . حالا سوالم اینه ما که نماز میخونیم وقتی خواهرم ب خانه ما می آید حس میکنیم خانه نجس شده با این موضوع چطور برخورد کنیم که خواهرم ناراحت نشود و ما هم صدمه روحی و جسمی نبینیم . و اینکه ما تا چ اندازه باید با خواهرم که سگش حتی در رختخواب با او میخوابد فاصله را حفظ کنیم . البته ما اجازه نمیدهیم سگ را ب داخل خانه هایمان بیاورد اما ب هر حال کسی که سگ دارد لباسش و تمام وسایلش از نظر ما نجس است . از اینکه ب اجبار باید حضور خواهرم را تحمل کنم و دلم هم برای خواهرم میسوزد دچار قلب درد شده ام . بارها ب او گفتیم از سگ دست بکش و در کنار ما باش اما ب هیچ عنوان نمی پدیرد .. التماس دعا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🍀دغدغه و نگرانی شما قابل درک هست. متأسفانه ارمغان فرهنگ غرب برای جوامع مسلمین دوری از ارزش های فطری و دینی و گرایش به امور نفسانی و مادی است. و انسانی که می‌تواند متعالی باشد و محبت و عشقی که باید نثار خانواده و همسر شود به سمت یک حیوان سوق پیدا می‌کند. در رابطه با خواهر شما باید ریشه ای بررسی شود که دلایل گرایش ایشان به این امور چیست؟ آیا به اندازه کافی از محبت خانواده و به ویژه پدر بهره مند شده اند؟ دلایل گرفتن خانه مجردی برای ایشان چیست؟ چقدر تلاش کرده اید که با محبت و عاطفه رابطه صمیمانه ای با خواهر برقرار کنید؟ پیشنهاد میکنم در صورت امکان با مشاوری امین ارتباط بگیرید تا بررسی شود و راهکار مناسب را دریافت کنید. 🍀در رابطه با دغدغه شما از بُعد فقهی و اینکه با توجه به نجاست سگ (از بعد عقلی و نقلی) احساس نجس شدن خانه را می کنید لازم هست بدانید که شرط سرایت، وجود رطوبت در یکی از دو طرف است اما در صورتی که دو طرف خشک باشند و یا رطوبت بسیار ناچیز باشد که از یکی به دیگری منتقل نشود نجاست سرایت نخواهد کرد. در واقع شرط سرایت رطوبت هست و اگر خشک باشد مانعی ندارد. باز برای اطمینان بیشتر توصیه میکنم از دفتر مرجع تقلیدتان هم بپرسید. 🍀در کل سعی کنید آرامش خودتان را حفظ کنید و برای کمک به خواهرتان از هیچ کمکی دریغ نکنید. قطع ارتباط و عدم حمایت عاطفی شما کمکی به وضعیت ایشان نمی‌کند. بلکه باید خلأ عاطفیش را جبران کنید. ✨از برادر و یا پدر بخواهید وقت بیشتری بگذارند. ✨ ایشان را با دوستان خوب و مومن مرتبط کنید. ✨ از واسطه ای امین مثل خاله یا دایی که اثرگذار بر خواهرتان هستند بخواهید که با ایشان حرف بزنند. ان شاء الله با تدبیری که می کنید به مرور زمان در ایشان اثرگذار باشید. البته همراهی و همدلی به منزله تایید کارهای ایشان توسط شما نیست و حتما این قانون منع حضور حیوان را در منزل داشته باشید. و اگر فرزندان شما تحت تاثیر ایشان هستند حتما در رفت و آمد نهایت دقت را داشته باشید. 🦋رمان " او را" از مجموعه کتابهای تنها مسیر که هدفمند نگاشته شده و خیلی زیبا در قالب یک داستان واقعی گذر از تمایلات سطحی به سمت تمایلات عمیق را معرفی می‌کند تهیه کنید و به ایشان هدیه بدهید. ان شاءالله به یاری خدا و محبت های خالصانه و خداگونه و دینداری واقعی شما و اطرافیان زمینه گرایش ایشان به ارزش‌های معنوی مهیا گردد. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما استاد محترم وقت بخیر استاد من ۲۶ ساله و همسرم ۳۲ ساله هستن. ما ۲ سال هست زندگی مشترکمان را شروع کردیم. همسرم ادمی مذهبی، اهل مسجد و هیئت هستن. زندگی خوبی داریم خداروشکر همسرم گرم هستن و من هم سعی می‌کنم همراه ایشون باشم و به قول خودشون همیشه خیلی پایم و ایشون راضی هستن. فایل‌های صوتی هنر زن بودن رو دارم گوش می‌دم در کنار اون فایل های صوتی دکتر فرهنگ رو گوش دادم و مدام سعی می‌کنم در سایت‌ها و کتاب‌های مختلف در مورد همسر داری و زندگی مشترک و … مطالعه داشته باشم. متاسفانه حدود یک سال پیش اتفاقی تو اینستاگرام همسرم عکس‌های نامناسب دیدم خیلی ناراحت شدم اما اصلا به رو نیاوردم و فقط پیام‌هایی در مورد گناه چشم و احادیث اهل بیت براشون فرستادم. دیگه جست و جو نکردم و فکر کردم بر اساس کنجکاوی و هوای نفس این کارو انجام دادن تا اینکه چند روز پیش پیجی رو در اینستاگرام به من معرفی کردن که فروشگاه انلاین لباس خواب بود و عکس‌های نامناسب خانم‌ها رو داشت من خیلی بهم ریختم و خیلی ناراحت شدم این بار دیگه خودشون النی برام فرستادن…!!!!! بهشون گفتم شما اینارو دیدین؟! جواب دادن دیدم برا شما فرستادم ولی بعدش شرم الهی کردم…. من دیگه بحث رو ادامه ندادم و فردای اون روز که خودشون پرسیدن لباسارو دیدی منم بهشون گفتم خوب نیست این چیزا رو ببینین رو ذهنتون اثر می‌زاره و دیگه هیچ حرفی نزدم و اصلا ادامه ندادم. البته چند وقتی هست که متوجه شدم همسرم خیلی رو نگاهشون کنترل ندارن. در محیط کارشون مراجعین خانم‌ها با پوشش نامناسب هم هستن گاهی در منزل برای من از پوشش نامناسب انها می‌گوید و من سعی می‌کنم واکنش تندی نشان ندهم و‌ در عین حال مخالفت خودم رو نسبت به موضوع نشان می‌دهم. خیلی دارم اذیت می‌شم از این قضیه و ذهنم را کاملا بهم ریخته و نسبت به همسرم دارم سرد میشه خواهشا کمکم کنین 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و ادب خدمت شما خواهر عزیز 🌹احسنت به شما که پیگیر مباحث آموزشی و یادگیری مهارت ها هستید و سنجیده رفتار میکنید. در خصوص مسئله ای که فرمودید بهترین کار همین هست که برخورد تند و سرد نداشته باشید چرا که زمینه کنجکاوی بیشتر و فاصله و لجبازی را فراهم می‌کند. اما در عوض نیاز هست دقت نظر لازم را داشته باشید. به نیازهای عاطفی و زیستی همسرتان نهایت توجه کنید و اگر ایشان تمایل به استفاده شما از لباس های خواب جذاب هستند این نیاز ایشان را به بهترین نحو پاسخ دهید. همیشه احترام و محبت در روابط شما حاکم باشد و با گفتگوی صمیمانه ای که در طول روز برقرار میکنید خواسته و انتظار خود را بیان کنید. و همچنین فضایی را فراهم کنید که ایشان نیز خواسته و انتظار و حتی انتقاد خود را راحت بیان کند. تا متوجه خواست قلبی ایشان شوید و همراهی لازم را با ایشان داشته باشید. سعی کنید معنویت و رنگ و بوی خدا را در منزل تقویت کنید. و همسرتان را در برنامه های مذهبی و فرهنگی همراهی کنید و به داشتنشان افتخار کنید. و خودتان نیز در این زمینه پایبند باشید و گاهی نماز را در منزل به آقا اقتدا کنید. و از کلاسهای اخلاق اساتید هم بهره ببرید. معنویت در زندگی مثل ترمز عمل می‌کند و خیلی مواقع همین وجدان بیدار و آگاه انسان را از لغزش ها نگه می‌دارد. آرزوی خوشبختی و سعادتمندی برای شما خواهر بزرگوار دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و احترام. حقیقتا یک مشکلی که وجود داره این هست من برادری دارم که حدودا دو سالی هست قصد ازدواج داره ما خانواده مذهبی و ولایی ای هستیم اما به جاهای مختلف که برای خواستگاری میریم ۹۹درصد از لحاظ عقاید با ما در تضاد هستن و کلا رهبری و انقلاب و نظام رو قبول ندارن،خسته شدیم از بس خواستگاری رفتیم و این اتفاق افتاد،بودن بعضیاشون که از لحاظ حجاب خوب بودن ولی واقعا کلا نسبت به نظام و رهبری دشمنی دارن و این خیلی مارو آزرده میکنه و متاسفانه نمیدونیم چیکار کنیم من هر جا میریم و این اتفاق میوفته،مخالفت میکنم برای وصلت اما مادر و پدرم میگن این قضیه مهم نیست و الان متاسفانه عقاید اکثر مردم همینه اما معتقدم این قضیه خیلی هم مهمه و به عقاید و تفکرات مربوطه واقعا خسته شدیم و این در حالیه که ما توقع زیادی نداریم،عقاید و اخلاق برامون مهمه که کسی با هر دو این شرایط رو پیدا نمیکنیم و در تضاد عقاید هستیم. و دیگه نمیدونیم باید چیکار کنیم😞 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🍀مسئله کفویت در اعتقادات از معیارهای اصلی و مهم در ازدواج می باشد و توصیه می‌شود دختر و پسر در این زمینه کفویت و همتایی لازم را داشته باشند. مسائلی چون اعتقاد به ولایت و رهبری و نظام و انقلاب لازمه و پایه اعتقادات هست چرا که ولایت فقیه را در طول ولایت اهل بیت علیهم السلام می‌دانیم. در واقع حساسیت شما در این زمینه بجا هست. و مهمه که فردی هم کفو با اعتقادات اصلی خود بیابید. در این زمینه توکل داشته باشید و با احترام و آرامش خانواده را متقاعد کنید. و از واسطه ها و معرف های امین جهت معرفی فرد همکفو استفاده کنید. چه بسا اگر در طایفه و یا محله شما چنین فردی با این معیارها نبود بخواهید از خانواده ای اصیل و همسو ولو در شهری دیگر وصلت کنید. به هر حال در این زمینه باید دقت لازم را نمود و توجه به معیارهای اصلی داشت و ناامید هم نشوید. 🦋پیشنهاد میکنم حتما مجموعه انتخاب صحیح همسر را از کانال تهیه و به برادر محترم و همچنین پدر و مادر پیشنهاد بدید گوش کنند تا با لزوم داشتن کفویت در معیارهای اخلاقی و اعتقادی بیشتر آشنا شوند. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام 19سالمه ودروران عقد به سر میبرم والان در حال حاضر میتونم بگم هیچ مشکلی ندارم که روحم رو ازرده کنه وزندگی نسبتا خوبی دارم فقط بیشتر اوقات احساس بی ارادگی دارم یعنی اراده ندارم حتی نماز بخوانم از این حالت احساس گناه میکنم با خودم عهد میبندم ولی همان موقع شک میکنم وچون چندین بار عهدم را شکستم میگویم نکند این دفعه هم نتوانم مادرم خیلی زحمت میکشد ومن مثل شیطان خبیث به او باپررویی میگویم. من حوصله ندارم کمکت کنم تو رو خدا کمکم کنید من چه مشکلی دارم اگر بگویید افسردگی راحت میشوم چون دیگر میفهمم تقصیری ندارم البته باید بگم برنامه خوابم خیلی بده شب نمیتونم زود بخوابم حتی اگر خیلی خسته باشم وروز خیلی دیر بیدلر میشم وهرکاری بگین کردم ولی درست نمیشه. بی برنامه هستم و لی کارزیاددارم حفظ قران : در حفظ قرآن خیلی اذیت میشوم چون تمرکز پایین دارم واقعا این موضوع عذابم میدهد. خیلی فکر میکنم برای همین نمیتوانم تمرکز کنم کار فرهنگی کارهای خانه و.... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی 🍀در رابطه با سوال شما آنچیزی که من از متن شما برداشت کردم بیشتر یک حالت بی هدفی و سردرگمی هست تا افسردگی... به نحوی که دچار روزمرگی و حتی اهمال کاری شدید. که میطلبه شما حتما اول برای خود هدف گذاری کنید و بعد برنامه ریزی و اولویت بندی.... زمانی که هدف مشخصی نداشته باشید عزمتان جزم نمی‌شود و مرتب هم از این شاخه به آن شاخه می‌پرید. پس بهتر هست اول یک خودشناسی خوب نسبت به خود پیدا کنید. و بدانید در زندگی به دنبال چه چیزی هستید. اهدافتان را بشناسید و بعد برای آن برنامه ریزی کنید به نحوی که حتی ناخودآگاه شما نیز بر حسب هدفی که شما تعیین کرده اید پیش رود و انگیزه لازم را درون شما ایجاد کند. در بحث هدف گذاری می‌توانید هم اهداف کوتاه مدت داشته باشید هم بلند مدت. اهداف شما مثلا می‌تواند این موارد باشد: یک همسر نمونه یک مادر موفق یک بانوی توانمند در زمینه کار فرهنگی و یا هنری و یا هر چیزی که علاقه شما در آن باشد. برای رسیدن به این اهداف بلند مدت شما باید از اهداف کوتاه مدت به صورت پیوسته و مدام شروع کنید. مثلا مطالعه یک کتاب در زمینه همسر داری در مدت یک هفته.... و یا شنیدن یک مجموعه صوتی در زمینه تربیت فرزند در طول یک هفته..... 🍀پس مهمترین و اولین قدم این است که شما ابتدا اهداف خود را بشناسید و بدانید برای چه چیزی میخواهید تلاش کنید تا به مرور انگیزه نیز به وجود آید. 🍀مرحله بعد برنامه ریزی هست. که نیاز هست هر شب قبل از خواب برنامه فردای خود را بچینید و بدانید که کارهایی که باید در طول روز انجام دهید چیست. اوایل ممکن است فقط درصد کمی از برنامه تعیین شده را انجام دهید اما باز دلسرد نشوید و تعطیل نکنید. و ادامه دهید به مرور زمان شاهد تغییرات خوبی خواهید شد. ✨سعی کنید با دوستان مومن و با تقوا و هدفمند و با انگیزه ارتباط بیشتری برقرار کنید. به مرور زمان اثر پذیری خوبی از دوستان خود خواهید داشت. ✨پیشنهاد میکنم حتما یک اصلاح مزاج داشته باشید چه بسا یک غلبه مزاج در سما حالت رخوت و سستی ایجاد کرده باشد. ضمن اینکه نیاز هست سبک زندگی خود را منظم کنید. و برنامه خواب خود را تنظیم کنید و بهانه ها را برای دیر خوابیدن رفع کنید. شب نشینی؛ موبایل؛ دیر شام خوردن؛ چای و نسکافه آخر شب؛ خوابیدن زیاد در طول روز و... می‌تواند دلایل بی‌خوابی آخر شب شود که حتما اصلاح کنید تا به مرور وضعیت خواب شما تنظیم شود. ✨برنامه پیاده روی و ورزش هم به برنامه خودتان اضافه کنید چون باعث نشاط و پویایی شما می‌شود. 🦋پیشنهاد میکنم سیر مطالعه داشته باشید تا به مرور زمان آگاهی و معرفت خودتان را بالا ببرید. مجموعه صوت های استاد پناهیان در رابطه با دینداری و یا حال خوب و بحث تنها مسیر برای شما مفید است از سایت بیان معنوی ایشان دانلود و استفاده کنید. و همچنین مجموعه رضایت از زندگی از استاد پور احمد را از کانال تهیه و گوش کنید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام.خسته نباشید من دو ساله تو عقدم.همسرمو خیلی دوست دارم اما هر وقت یادم میاد از خواستگاری ناراحت میشم چون ایشون بدون دسته گل اومدن...من بعد چند وقت راجع به اینکه گل نیاوردن بهشون به شوخی گفتم و ایشون گفتن که تقصیر مامانمه...و برام رفتن دسته گل خریدن.اما بازم هر وقت یادم میاد ناراحت میشم.چیکار کنم؟ خونوادشون وضعشون خوبه اما تو بعضی خرج کردن ها یه خورده ناخن خشک هستند.مثلا منو پاگشا کردن،با شیرینی زبون مونده با آلو ترش پذیرایی کردن که من جلوی فامیلامون خجالت کشیدم ولی شامشون خوب بود. همسرم ولی دست و دل بازه اما در این موارد به حرف خونوادش گوش میکنه.الانم راجع به اینکه من لباس عروس دوست دارم بپوشم باهاشون صحبت میکنم،میگن حرف ،حرف بابامه.بابامم یه چیز بگه حرفشو عوض نمیکنه.هر چی بابام گفتن. دیگه اینکه پدر شوهرم ماشینشو به بچه هاش نمیده.به همسرم میگم بیا با ماشین بریم مسافرت،اما میگن بابا ماشینشو نمیده،اصرار نکن.البته همسرم میگه اگر هم بده من سوار نمیشم چون حواسم پرت میشه.مثلا بخوام از داشبورد چیزی بردارم،فرمون رو به همون طرف می برم..من چیکار کنم؟دو ساله تو عقدیم یه مسافرت نرفتیم.😔 و اینکه من با جاریم با هم تو عقدیم.پارسال رفتن برای هر دومون طلا خریدن.برای من نیم ست طلا و برای جاریم سرویس طلا خریدن.البته به من نشون ندادن .من این چند روز اتفاقی عکس طلاشونو دیدم و فهمیدم سرویس طلا براشون خریدن.اگر که همسرامون خریده باشن،اشکالی نداره اما اگر خونواده همسرم برامون خریدن،چرا باید فرق بزارن بین ما؟بنظرتون از همسرم بپرسم که شما این طلا رو خریدین یا بابا خریدن؟ با وجود اینکه جاریم با برادر شوهرم دوست بودن و از این چیزا و خونواده همسرم ناراحت بودن ولی بخاطر پسرشون قبول کردن تازه جاریم از برادر شوهرم بزرگتره .با این وجود چه برتری نسبت به من داشته؟ البته پدر شوهرم هر ماه به کارتم 200تومن پول میریزن.نمیدونم برای جاریمم پول واریز میکنن یا نه.همسرم هم ماهی 400تومن به من میدن... 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیزم 🍀در رابطه با مسائلی که مطرح کردید با توجه به اینکه تازه عروس هستید و انتظاراتی دارید درکتون میکنم. اما یک سوال که لازم هست توجه کنید اینکه نتیجه فکر کردن شما به گذشته و مرور اتفاقات قبل تاکنون چه سودی به حال شما داشته است؟!! غیر از این هست که حال شما را خراب می‌کند و انتظارتان را از اطرافیان بالا می‌برد. و ناخودآگاه افکار گذشته و حال بد در رفتارتان نیز نمود پیدا می‌کند؟ خواهر گلم گذشته ها گذشت و یادآوری آن چیزی را درست نمی‌کند. همه بخش های زندگی را جزء فرصت و دوران طلایی بدانید و به این فکر نکنید که چون در آن زمان انجام نشده دیگر هیچوقت نباید از آن لذت ببرید. سعی کنید افکارتان را مدیریت کنید و ایجور مواقع که به گذشته برمی‌گردید سریعا خودتان را به کاری مشغول کنید هر کاری که مورد علاقه شما باشد. تا از سیر در گذشته ها خودتان را رها کنید. انتظارتان را از همسرتان تعدیل کنید و شرایط ایشان را درک کنید. اگر وسیله شخصی از خود ندارید چه اشکال دارد که با وسیله عمومی به مسافرت بروید. و همچنین سعی کنید خودتان را از قیاس کردن با موقعیت جاریتان رها کنید. کنکاش در این قضیه به صلاحتان نیست چون رفته رفته حساسیت شما را بالا می‌برد. 🍀سعی کنید به داشته هایتان توجه کنید و روحیه مثبت بین داشته باشید و مدام در حال قیاس و مرور کمبودها نباشید. مهارت کلامی و گفتگو را فرا بگیرید تا بتوانید خواسته تان را با لحن مهربان و مناسب مطرح کنید. باروحیه تعاملی که با اطرافیان به ویژه خانواده همسر برقرار میکنید ان شاء الله به مرور زمان جایگاه مناسبی برای خود فراهم می کنید. 🦋لازم هست مهارت های زندگی را بیاموزید به ویژه مهارت هنر زن بودن که پیشنهاد میکنم از کانال تهیه و گوش کنید نکات ارزنده ای که فرا می‌گیرید قطعا به نفع زندگی شما خواهد بود. آرزوی خوشبختی و سعادتمندی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خداقوت ، ۱۲ ساله ازدواج کردم و ۲ فرزند ۱۰ و ۳ ساله دارم . ۲ تا سوال داشتم خدمتتون همسرم میگن اگه فیلم مستهجن و مشکل دار رو زن و شوهر با هم ببینن اشکال نداره، میخواستم نظر شما رو در این مورد بدونم دوم اینکه همسرم در مورد مسائل زیستی پیش قدم نمیشن، حرفشان هم اینه که من همیشه مایل هستم ولی ساعت ۱۰ شب که میشه میخوابن، تا ۲ تا بچه های من بخوابن حدود ساعت ۱۲ میشه که ایشون عمیقا میگه هر وقت خودت خسته نبودی بیا منو بیدار کن ، در صورتی که من از این رویه اصلا راضی نیستم ، دوست دارم ایشون پیشنهاد بدن ، اینو به خودش هم گفتم و حتی پیش مشاور که رفتیم مشاور هم به ایشون گفت ولی همسرم همچنان بر روال خودش هست ناگفته نماند در زمان ناراحتی و بحث ، معمولا میگن که این موضوع بین ما کمه و همیشه هم قصورش رو متوجه من میدونن و اصلا نمی گن که خودشون اصلا یکبار هم نیازشون رو مطرح نکردن . کارهای قبل از خواب منزل و بچه ی کوچیکم هم همه بر عهده منه هنر زن بودن رو‌هم گوش دادم ، فقط اون قسمتی که در مورد ساعت ۹ خوابیدن بچه ها فرمودید ، برای ما عملی نیست ، با توجه به غیر حضوری شدن مدرسه یا تعطیلات تابستانی ، بچه های من دیر خوابشون میبره، حتی پیش اومده که زودتر برای خواب آماده شدیم ولی بچه ها چند ساعت توی جاشون بیدار بودن یا بازی کردن و نخوابیدن 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار 🍀در مورد بخش اول سوالتون براساس فتوای اکثر مراجع، تحریک شهوت به وسیله فیلم‏هاى مبتذل و غیر اخلاقی جایز نیست. و اینکار چه به صورت فردی و یا زن و شوهر با هم جایز نیست و باید پرهیز کرد. 🍀در مورد بخش دوم سوالتون شما باید شرایط کاری همسرتان را درک کنید. به هر حال تایم زیادی را آقا سرکار هست و خستگی زیاد مانع از این می‌شود که ایشان بخواهد تا آخر شب بیدار بماند که بچه ها به خواب بروند. بلکه این مدیریت شما را می‌طلبد که برنامه خواب فرزندان را تنظیم کنید. به هرحال اوایل کمی سختی دارد و شاید تا این برنامه جا بیفتد چند ماه هم طول بکشد اما با برنامه ریزی و ایجاد خلاقیت در طول روز و سرگرمی های متنوع و بازی باید فرزندان خسته بشوند و شب بعد صرف شام مهیای خواب شوند. بهتر است در طول روز کمتر خوابیده باشند و از بازی و کارهای متنوع دیگر خسته باشند و سر شب شام سبک میل کنند و کم کم با خاموش کردن تلویزیون و تاریکی زمینه خواب فراهم شود. این فرایند نیازمند وقت گذاشتن و صبوری هست تا این رویه جا بیفتد... اما ارزشش را دارد هم برای سلامت فرزندان مفید هست و هم اینکه میتوانید فرصت خلوت مناسبی برای خود و همسرتان فراهم کنید. در طول روز هم اگر فرزندان مشغول بازی باشند بدون اینکه حساسیتشان برانگیخته شود و یا به بهانه خواب و استراحت میتوانید با همسرتان خلوت کنید. که البته نیاز هست برای فرزندان عدم حساسیت حضور در اتاق در بسته را جا انداخته باشید. یعنی در طول روز دقایقی در اتاق باشید و در را ببندید و به کارهای عادی روزمره مثل مرتب کردن کمد و یا مطالعه و... مشغول باشید که اگر فرزندان بی مقدمه در را باز کردند برایشان عادی شود و زمانی که با همسر در اتاق بودید و در بسته بود کمتر ایجاد حساسیت کند. سعی کنید در این زمینه خلاقیت داشته باشید از جذابیت های زنانگی خود استفاده کنید. و با پوشش مهیج و زیبا زمینه جذب همسر را فراهم کنید و به بهترین نحو نیاز عاطفی و جنسی ایشان را پاسخ دهید. 🦋علاوه بر مجموعه هنر زن بودن پیشنهاد میکنم مجموعه "تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی" و همچنین چون فرزند اول شما در آستانه نوجوانی هست "تربیت فرزند از ده سالگی تا 19 سالگی" را تهیه و گوش کنید. که راهکارهای مطرح شده بسیار برای شما کاربردی خواهد بود. نگاه مهربان پروردگار همراه همه لحظه هایتان 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام... M دختر ۱۶ ساله‌ایه ک چهارمین عضو خانواده از نظر سنه یه خواهر بزرگتر از خودش داره (دقیقا نمیدونم اختلاف سنی‌شون چقدره، شاید ۵-۶ سال) و M فک میکنم ۷ یا ۸ سالش بوده ک پسر داییش بهش تجاوز میکنه و خیلی زود متوجه مسائل جنسی میشه پدر و مادرش خیلی باهم رابطه خوبی ندارن حتی زمانی پدرش ب مادرش میگه یه مقدار مشخصی ب من پول بده تا طلاقت بدم و بچهارم بدم ب تو ی مدتم پدرش معتاد بوده ک بعد ترک میکنه...M حدودا ۱۱-۱۲ ساله بوده ک با دختری (K) تو مدرسه صمیمی میشه بعد از یه مدت خانواده‌هاشونم همدیگرو می‌بینن و خلاصه یکم رفت و آمد خانوادگی هم شرو میشه بعد از سه چهار سال که اونا همچنان باهم دوست بودن، متوجه میشن بین پدر K و مادر M اتفاقات عجیبی داره میفته مثلا K و M از همدیگه خبر نداشتن که کجان ولی فرداش تو مدرسه متوجه میشن تو یه ساعت مشخص باهم با خانواده‌هاشون تو یه مکان بودن... مثلا یه پارک معلوم میشه مادر M و پدر K تا حد زیادی باهم ارتباط داشتن و دارن. چند وقت بعد خواهر بزرگتر M هم متوجه این موضوع میشه ولی هنوز مادرشون خبر نداره ک دختراش میدونن با پدر K رابطه داره. خواهر M هم خیلی حالت دلسوزانه برای خواهرش نداره و به قول خود M هنوز بچگونه فکر میکنه. M چندین بار با آدمهای کاملا اشتباه تو مدرسه دوست میشه و اونام ازش سوءاستفاده میکنن و آبروشو میبرن خلاصه ک از دوستی هم چیزای خوبی ندیده بخاطر همه این چیزایی ک گفتم، از جمله پدر و مادرش، خواهرش، دوستاش و شرایط خونه و مدرسه، خودشم خیلی حال خوشی نداره تقریبا هیچوقت دلسوزی و پشتیبانی خانواده‌شو حس نکرده بعد از ۴ سال دوستی به وضوح میتونم بگم عزت نفس M واقعا صفره خیلی وقتا احساس گناه داره و همچیو تقصیر خودش میندازه ظاهرشو خیلی حفظ میکنه. هر وقت ازش بپرسی چطوری میگه عالی... حتی اگه درحال گریه کردن باشه اکثر مواقع یه حالت الکی خوش داره ک خیلیم دووم نمیاره... چون قطعا با آگاهی انتخابش نکرده مازوخیست داره... به درد یا خونریزی بدن خودش علاقه نشون میده و ازش لذت میبره دختریه ک حرف حق رو میپذیره و اتفاقا با منی ک چادری‌عم و نماز روزه‌مو دارم، رابطه خوبی داره خیلی دوست داره به خدا و ائمه نزدیک شه، ولی هم اراده ضعیفی داره و هم خودشو لایق نمیدونه... خیلی وقتا هم بخاطر شرایط خانواده‌ش خجالت میکشه ک مثلا نماز بخونه یا هرچی... ب شدددت دختر توانمند و باهوشیه... ازینایی ک سرکلاس روهوا درسو میزنن. گیتاریست هم هست. حجابش خیلی مناسب نیست، ولی جزو کسایی نیست ک الکی جبهه بگیره... معمولا حرف حقو قبول میکنه علاقه داره ب تغییر کردن و زندگی خوب رو شروع کردن، هم از نظر جسمی و هم روحی. چه کارایی میتونم براش انجام بدم تا حدودی حالش خوب بشه تا بتونه به مشاور رجوع کنه؟ آیا در مورد مادرش میتونم کاری انجام بدم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت شما و بسیار خرسندیم که نوجوانان عزیز در پی مشاوره و کسب راهکار برای کمک به خود، اهل خانواده و حتی دوستانشان برمی آیند.🌸 در خصوص شرایط M باید عرض کنم، بهترین راهکار داشتن یک دوست خوب و با اعتقادات قوی و مثبت است، که الحمد الله شما سر راه او قرار گرفته اید. حال وظیفه شما چیست و در واقع چه کاری از شما بر خواهد آمد در این مسیر: اولا تاکید جدی میکنم که نقش منجی به خود نگیرید که خدای نکرده خود قربانی خواهید شد. (هر کاری با رضایت و مشورت خانواده تان صورت گیرد) شما تلاش می کنید اما درگیر مسائل شخصی و خصوصی زندگی دوستتان نخواهید شد. مثلا دادن هدیه کتب و رمان های دفاع مقدس که خاص قشر نوجوان نگاشته شده است. آشنا کردن او با زندگی شهدای شاخص مثل کتاب سلام بر ابراهیم و ... رفتن به اماکن و برنامه های مذهبی از جانب شما و خانواده تان و همچنین دعوت از ایشان جهت حضور در این اماکن. داشتن برنامه ریزی برای دروس و مطالعه و برنامه ریزی برای اهداف آینده. دیدن نقاط مثبت شخصیت ایشان و بیان آنها (البته نه بصورت افراطی)، از جانب شما باعث اعتماد به نفس او خواهد شد. دیدن رفتارهای خوب در شما به عنوان الگو انگیزه بخش برای اصلاح او خواهد بود، مثلا قطع تماس و گفتگو در موقع اذان، آرامش، صداقت، همدلی، مسئولیت پذیری، با برنامه بودن در زندگی، اهل توکل بودن، اهل ذکر و دعا بودن، حفظ احترام والدین در هر شرایطی و ... در خصوص شرایط خانواده ایشان ، چون نمیتوان به این اطمینان رسید و اظهار نظر کرد، دوست شما میتواند به مدرشان پیشنهاد مراجعه حضوری به مشاور داشته و یا از یک حَکَم (بزرگ فامیل) یا یک دوست خانوادگی اَمین و دلسوز برای این قضیه کمک بگیرند. انشاالله موفق و عاقبت بخیر باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام.ممنون ک رایگان مشاوره میدین خیلی لطف میکنید خدا خیرتون بده ولی من پاسخ سوالم دقیق نگرفتم شاید باید واضح تر میپرسیدم من هنر زن بودنم گوش دادم منتها متوجه نشدم وقتی با خانواده همسر تو یه ساختمون زندگی میکنیم چطوری رفتار کنیم؟؟ هم رضایت خودمون باشه از رابطه هم همسرمون میشه با مثال بگین خدا خیرتون بده مثلا من از صحبت های استاد تو ی مشاوره متوجه شدم ک هر روز لازم نیست اونارو ببینیم سعی کنیم یطوری رفت و اند کنیم ک مثلا حتی توی راه پله ها هم کمترین برخورد رو داشته باشیم شاید من‌متوجه نمیشم و گرنه استاد خوب گفته باشن‌اگ‌امکانش هست شما هم واضح توضیح بدین ممنون میشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از شما که انقدر دقیق و کامل پیگیر مباحث هستید. در خصوص میزان ارتباط با خانواده همسر (چه مرد و چه زن)، باید اعتدال را رعایت کرد. قاعده بر دوری و دوستی است، اما گاهی در زندگی اتفاق می افتد که هم خانگی یا همسایگی را تجربه می کنیم، خب برای این شرایط هم باید مهارت آموخت تا کمترین آسیب را به روابط همسران بزند و از طرفی دل پدر و مادر هم خدای نکرده نرنجد. بهتر است در زندگی برای خود برنامه داشته باشید و اوقات روزانه زندگی تان پر شود، که مدام از شما انتظار دور همی و میهمانی ، حالا که بیکارید بیایید اینجا و ... نباشد. مثلا اهل کارهای هنری، اشتغالات خانگی، امورات تربیتی فرزندان ، مطالعه، کارهای فرهنگی و ... هم چنین خودتان از بابت این همسایه ای سطح توقع تان از مدر و مادر همسرتان بالا نرود، چرا به ما نگفتن، چرا به ما سر نزدن، چرا برای ما نخریدن، چرا بچم رو نگه نداشت و ... مثلا برای خود برنامه بریزید که هفته ای یک مرتبه شما به میهمانی منزل ایشان بروید، و یا هفته ای یک مرتبه میزبان آنها شوید. (البته این به این معنا نیست که در زمان بیماری یا طلب کمک و ... امتناع کنید)، سعی شود در حد توان و با مشورت همسرتان برنامه ریزی نمایید که احساس نکنند شما سوگیری منفی نسبت به خانواده آنها دارید. همچنین خدای نکرده اگر حرف و حدیثی بین شما و خانواده همسرتان در غیاب همسرتان پیش می آید، بلافاصله به همسر خود منتقل نکنید که باعث کدورت و دور شدن ایشان از شما، بدبینی و سردی عاطفی خواهد شد. لذا سعی کنید که یا از مشاور کمک بگیرید و یا خودتان مشکلتان را با تقویت مهارت و ارتباط موثر حل کنید. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob