eitaa logo
مشاوره|محسن پوراحمدخمینی
32.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
59 ویدیو
8 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🍃🌸 #محسن_پوراحمد_خمینی 💚روانشناسی با رویکرد اسلامی ایرانی🇮🇷 💓 ثبت نام و دریافت کلاسها 👇 @hamsaranclass 💓 راهنمای کانال 👇 (مشاوره #رایگان، مشاوره #تلفنی، نظرات، فروشگاه‌های همسران خوب، تبلیغات و...) 👇 @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خسته نباشید ممنون بابت مشاوره تون راستش من چند وقتی میشه ک ب همسرم شک دارم هرجایی میره یا گوشیشو رمز گذاشته وب هیچ عنوان من نمیتونم بازش کنم یا وقتی ک تو خونس گوشیشو میزاره رو حالتی ک دردسترس نباشه دوباری میشه ک البته پارسال و سال قبلش ک متوجه شدم با ی خانمی چت میکنه ومنم ب اون خانمه زنگ زدم و گفتم ک این اقا زن وبچه داره ومزاحم نباشه وبا خود همسرم هم حرف زدم وکلی ناراحتی اما انکار کرد و گفت بخاطر کارم درارتباط بودم با ایشون اما من نمیتونم ی لحظه هم ب این فک نکنم ک الان شاید پیشش باشه یا ن همسرم مرد خوبیه خیلی هم من و بچمو دوس داره و هرکاری برای رفاه ما انجام میده اما این کارش منو نسبت ب خودش بی اعتماد کرده نمیدونم چیکار کنم اذیت میشم فکرم هزار جا میره ممنون میشم اگه راهنماییم کنید خدا اجرتون بده 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️در رابطه با مسئله شما اگر چه که شایسته نیست زن و شوهر نسبت به هم بی اعتماد باشند و گوشی شخصی را رمز گذاری کنند. اما از طرف دیگر چک کردن گوشی موبایل هم از جانب همسران اخلاقی و شرعی نیست. و چه بسا همین روحیه کنجکاوی و چک کردن شما همسر را حساس کرده و اقدام به رمز گذاری کرده است. ♻️پس بخشی به شما بر میگردد که حس بی اعتمادی به همسر محترم نداشته باشید. بلکه در نهایت اعتماد و احترام برخورد کنید و اگر مواردی هم ناخواسته متوجه شدید ابتدا بنای تغافل داشته باشید اما به مرور و غیر مستقیم تلاش کنید همسرتان را دلبسته خود کنید. با دلبری و پوشش های جذاب و برقراری روابط عاطفی و زیستی رضایت بخش و گفتگوهای محبت آمیز و صمیمانه در طول روز همسرتان را شیفته خود کنید. و اگر مواردی این چنین متوجه شدید به صورت غیر مستقیم عنوان کنید مدتیه که احساس میکنم مسئله ای باعث فاصله بین ما شده بیا با هم همفکری کنیم و اگر خواسته ای هست در کمال آرامش با هم مطرح کنیم. و مانع از فاصله و سردی در روابطمان شویم. ♻️همچنین می‌توانید غیر مستقیم زمینه معنویت همسرتان را هم تقویت کنید و فضای منزل را با یاد خدا همراه کنید. معنویت در زندگی مثل یک ترمز عمل می‌کند و از خیلی لغزش ها جلوگیری می‌کند. حتما کسب مهارت کنید و در این زمینه رفتار با مهارت داشته باشید. و با اعتمادی که به همسر می‌دهید و کم کردن حساسیت خود و عدم پیگیری و چک کردن گوشی همسر؛ ایشان هم به مرور از رمزگذاری و... پرهیز کند. 🦋مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید بسیار برای شما مخصوصا مبحث اعتماد آن کاربردی خواهد بود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما مشاور گرامی قبل از بیان مشکلم، پیشینه‌ای از زندگی خانوادگیم رو خدمتتون عرض میکنم. پدر و مادر من همیشه با هم مشکل و تنش داشته‌اند. و من و برادرم در دل دعواها و تنش‌ها بزرگ شدیم. البته من ۹ سال تک فرزند بودم و با برادرم ۹ سال اختلاف سنی داریم. پدر و مادرم هیچ وقت به من ابراز محبت نمیکردند و در عوض منو علنا تحقیر و مسخره میکردند. مادرم نمیگذاشت من آشپزی کنم و هروقت اصرار میکردم که میخوام کاری بکنم کارای پیش پا افتاده رو به من میدادند. و هیچ وقت از کار خونه چیزی رو به من یاد ندادن. هر وقت هم کاری میکردم، بعدش کلی از اون کار ایراد میگرفتن و میگفتن هیچ وقت کاری رو درست انجام نمیدی و... الان که یک ساله سر خونه زندگیم رفتم، واقعا مشکل دارم. خیلی شلخته و بی‌نظم هستم. دلم نمیخواد ظرف بشورم، تمیز کاری کنم و... این کارا خیلی برام سخته. همسرم واقعا از این بابت ناراحت هستن. هر بار که تصمیم گرفتم این رفتارمو اصلاح کنم شکست خوردم. سالهاست دارم تمرین میکنم ولی نمیشه. هی سعی میکنم هربار کارم با وسیله‌ای تموم شد بذارم سرجاش. ولی مدتی بعد از این کار خسته میشم. راحت‌طلبم و همش کاری رو به بعد موکول میکنم. مثلا میگم بعدا این ظرفو میشورم یا بعدا لباسو آویزون میکنم به جالباسی و... حتی چله گرفتم. گفتم از کم شروع میکنم و چهل روز ادامه میدم؛ مثلا چهل روز اول ظرفای ناهار رو فقط میبرم تو آشپزخونه و چهل روز دوم نصفشو میشورم و... ولی خسته شدم و رهاش کردم وقتی میرم توی آشپزخونه، نمیدونم باید چیکار کنم. گیج میشم. ترجیح میدم نرم اونجا الان هم علی رغم میلم اقوام میان خونمو تمیز میکنن؛ مادرم، مادرشوهرم، خاله، مادربزرگ و... خواهش میکنم کمکم کنید و بگید چکار کنم که دیگه بی‌نظم نباشم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما با توجه به پیشینه ای که از زندگی خانوادگی خود عنوان کردید به هر حال شرایط شما قابل درک هست و در واقع ریشه این رفتار شما مشخص شد. اما خواهر خوبم نکته مهمی که میخواهم در آن تفکر و توجه کنید این است که چرا این شرایط نخواهد شما را آبدیده و با تجربه کند؟! چرا از این شرایطی که در آن رشد کردید استفاده نمی‌کنید و درس بگیرید؛ از این جهت که چون سختی آن را درک کردید و تنش و استرس و یا بی توجهی را تجربه کردید اکنون شما دنباله رو این شرایط نباشید و تلاش کنید برای همسر بهترین باشید و برای فرزند دار شدن تمرین صبوری و مهارت کنید. ✨پس قدم اول که شما را به آن توجه میدهم تفکر کردن در این رابطه هست. و ببینید برای رسیدن به اهداف بالاتر باید چه کنید. گاهی لازم هست از راحتی موقت بگذری اما در عوض به اهداف مهم که همان حفظ آرامش در زندگی هست دست پیدا خواهی کرد. ✨نکته بعد پیدا کردن اهداف و اولویت های مهم زندگی هست. باید هدف گذاری کنید و بدانید اگر از راحتی و آسانی بگذری اما نتایج خوبی را بدست خواهید آورد. رضایت الهی را اول مدنظر داشتن و بعد رضایت همسر چرا که این نارضایتی به مرور زمینه سردی و فاصله میشود و روابط شما را به مرز جدایی می‌برد. پس با انگیزه عزمتان را جزم کنید. و از فکر کردن به اهدافتان انگیزه بگیرید. ✨قدم بعدی برنامه ریزی هست. برنامه ای که خودتان را به انجام آن ملزم کنید. و البته برنامه ای راحت باشد اما حتما پیگیر انجام باشید. مثلا برخی کارها را می‌توان هفتگی انجام داد و نیاز به کار روزانه نیست مثل شست و شوی سرویس بهداشتی و حمام با جرم گیر که هفته ای یکبار میتوانید انجام دهید. برخی کارهای روزانه را نیز از شب قبل فکر کنید. می‌توانید به نیت ائمه معصومین علیهم السلام هر وعده غذایی را به نیت یک امام انجام دهید و برکت این نیت را در زندگی ببینید. برخی کارها نظیر گردگیری روزانه اگر مرتب انجام شود زحمت آن هم کم می‌شود. از تلاشتان دست برندارید و در این زمینه کسب مهارت کنید. ✨با بانوهای کدبانو که در اطرافتان هستند و یا دوستان مثبت بین و پرتلاش ارتباط بگیرید. از تجربه مادربزرگ و... بهره ببرید و در تقابل با مادر نباشید که چون شما اینگونه بودید من هم شدم. شما قابلیت تبدیل شدن به یک بانوی کدبانو را دارید توکل کنید و در این راه مهارت آموزی و صبوری کنید. و علاوه بر آن برای مادر شدن نیز باید خود را مهیا کنید. آمادگی لازم را کسب کنید. در نگاه اسلام به نقش همسری و مادری بسیار توجه شده است. ارزش این جایگاه را بشناسید و قدر آن را بدانید. ان شاءالله با همت شما به مرور بهترین خواهید شد. 🦋 مجموعه هنر زن بودن و مجموعه تربیت فرزند از تولد تا ده سالگی را تهیه و گوش کنید تا کم کم به وظایف خود آگاهی لازم را پیدا کنید. آرزوی توفیق و سلامتی برای شما دارم. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام ببخشیدمن یه دختر۶ساله دارم که خیلی زرنگه وبیشتراز سنش میفهمه متاسفانه بخاطرتشویق اشتباه خانواده ی شوهرم که همیشه ازدخترم پرسو جوکردن الان خیلی تلاش داره همه چی روک توخونه یاجای دیگه اتفاق میفته حتی ب دروغ بگه خودم همیشه میخواست خبروبهم بده براش توضیح دادم کارخوبی نیس ازهرروشیم استفاده کردم. دوروغ های ک بهشون گفته الان باعث ناراحتی شده خیلی ناراحتم لطفا راهنمای کنین 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار ♻️کودکان در این سن خیلی دنبال جلب توجه و دیده شدن هستند و یکی از علت هایی که کودک شما گرایش به این خصلت پیدا کرده همین بوده که در معرض توجه باشد و متاسفانه نقش خانواده همسر هم در این مسئله اثرگذار بوده که باید سعی کنید مدیریت کنید و از ارتباط زیاد و رفت و آمد مدام جلوگیری کنید و با همسر محترم هم همراه و هماهنگ باشید که در این زمینه به دلیل تأثیرپذیری دخترتان روابط محدودتری داشته باشید. و یا اینکه ایشان با خانواده خود صحبت کند و آنها را از این رفتار منع کنند. ✨در صورت لزوم بزرگتر ها را آگاه کنید که حرفهای گفته شده از زبان بچه هست و ندانسته گفته شده تا از دلخوری بیشتر جلوگیری شود. در واقع با گفتگو منطقی سوتفاهم ها را رفع کنید. البته مراقب شخصیت کودک خود نیز باشید و مبادا نگاه بدی از ایشان در ذهن بقیه شکل بگیرد. ✨سعی کنید روابط صمیمانه و با محبت بین شما و پدرش و دخترتان برقرار شود. وقت کافی برایش بگذارید. و به نیازهایش توجه لازم بکنید. ✨در قالب قصه و بازی پیامدهای بدِ دروغگویی را به ایشان متذکر بشید. مثلا داستان دختری که به دلیل دروغ همه از او دور شده بودند و دوستی نداشت و تنها شده بود و در ادامه مسیر داستان را به سمتی ببرید که از عواقب بد دروغ بگوید و پیامد زیبای راستگویی را یادآوری کند. ✨سعی کنید دوستان خوب از خانواده خوب برای دخترتان پیدا کنید اثر دوست بسیار زیاد هست. و می‌تواند اثر گذار باشد. ♻️به مسئله تک فرزندی و تنهایی فرزندتان نیز توجه کنید این خلا را با اقدام به موقع پر کنید و از آسیب های بعد آن جلوگیری کنید. فاصله سنی فرزندان هر چه بیشتر شود تنش بیشتری بین‌شان خواهد بود. در این زمینه پیگیر باشید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه تربیتی از تولد تا ده سالگی را تهیه و گوش کنید و در صورت امکان یک مشاوره تلفنی نیز با مشاوری امین برقرار نمایید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید.من ۲۰ساله که ازدواج کردم.شوهرم از همان دوران عقدی با من قهر میکرد.بعد مامانش ما رو آشتی میداد.بعد از ازدواج هم همیشه به بهانه های پیش پا افتاده قهر میکرد واز بس طول میکشید مجبور میشدم به مادرش بگم.بالاخره ما رو آشتی میدادن .همیشه هم مادرش میگفت تو بزرگتری ببخش زنت اشتباه کرده ... به من هم میگفت شما دیگه هیچی نگید.حالا هم دو ماه نیمه که قهره ۴۵ سالشه من هم۴۰.چکارکنم. ببخشید من دو تابچه دارم شوهرم یک ساله با پسر ۱۶ سالم هم قهره.حالا هم دختر ۱۲ سالم واسطه ماست.هر چی میخاد بگه به او میگه به من بگه. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما نیاز به بررسی دقیق هست که شما چقدر در قهر و فاصله همسر سهیم بوده اید؟ در طول این سالها برای بهبود رفتار همسرتان چه اقدامی داشته اید آیا فقط صبر کردید و نهایتا به وساطت بقیه آشتی کردید بدون اینکه در فرصت مناسب با همسر محترم صحبت کنید و به صورت ریشه ای این مسئله را درمان کنید؟! چه بسا همین صبر منفعل رفتار آقا را بهتر که نکرده بلکه ایشان در عادت غلط خود بیشتر فرو رفته اند. ♻️لازم هست این نکته را بدانید که برخی آقایان زمانی که احساس کنند اقتدارشان کمرنگ شده و یا حرفشان شنیده نمی‌شود برای رهایی از فشار عصبی اقدام به قهر می‌کنند برخی به همان غار تنهایی موقت خود فرو می‌روند و بعد از ساعاتی خود به خود آرام تر می‌شوند که البته در این شرایط خانم هم باید صبوری کند و فرصت تنهایی به همسر بدهد و بعد با آراستگی و لحن مهربان و آرام سعی در تغییر شرایط به وجود آمده کند. و با همسر محترم همدلی و همراهی کند. گاهی هم برخی آقایان اقدام به قهرهای طولانی می‌کنند که این رفتار زیبنده روابط زناشویی و اخلاقی نیست و باید زن و شوهر در خلوت دوستانه و فرصت مناسب که هر دو به لحاظ روحی روانی آمادگی دارند در این رابطه صحبت کنند و اثرات این فاصله و قهر را به مرور کم کنند. نتیجه این فاصله ها متاسفانه چیزی جز سردی نیست و باید حتما پیگیر باشید. شما دو فرزند نوجوان دارید که ارتباط صمیمانه پدر و دوستی و رفاقت با فرزندان بسیار در این سن مهم و حساس هست. مبادا این خلأ منجر به گرایش به دوستان و همسالان ناباب شود. نکات زیر را رعایت بفرمایید ان شاء الله که راهگشا باشد. ✨ابتدا پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن را تهیه و گوش کنید. تا با نقاط ضعف و قوت خود در طول سال‌ها آشنا شوید و رفتار با مهارت در قبال همسر پیدا کنید. ✨در این سال‌ها از روحیات همسر شناخت دارید از رفتاری و یا کلامی که اقتدار شکن باشد و یا ایشان را تحریک و یا عصبی کند پرهیز کنید. ✨از طریق نامه نگاری با همسر خود ارتباط برقرار کنید. اصول نامه نگاری مفصل در هنر زن بودن مطرح شده. در نامه ویژگی های مثبت همسر را پررنگ کنید و نقش خودتان را هم در ایجاد این شرایط بپذیرید و با همدلی و همراهی که در نوشته ها می‌آورید کم کم نرمشان کنید. ✨نقش دختر شما هم کلیدی هست و می‌تواند با پدر حرف بزند و اثرگذار باشد و خواسته اش را مبنی برا آشتی و رفاقت مطرح کند. ✨یکی از اصول مهم در زندگی حفظ آرامش هست و برای رسیدن به این آرامش باید انعطاف و روحیه سازگاری در رفتار داشت در این زمینه نیز کسب مهارت کنید. ✨ سعی کنید نیاز عاطفی و جنسی همسرتان را به بهترین نحو پاسخ بدهید. هر چقدر روابط شما با کیفیت باشد مسیر قهر و فاصله کوتاه می‌شود. در این زمینه کسب مهارت کنید. 🦋پیشنهاد میکنم علاوه بر مجموعه هنر زن بودن مجموعه تربیت فرزند از 10 سالگی تا 19 سالگی را هم تهیه و گوش کنید و نکات آن را به همسر محترم یادآور شوید و یا غیر مستقیم در معرض شنیدن ایشان بگذارید. تا با اهمیت نقش خود در پروسه تربیتی فرزندان بیشتر آشنا شوند. 👌در صورت امکان حتما با یک مشاور امین به صورت حضوری و یا تلفنی ارتباط بگیرید که بررسی دقیق صورت گیرد و راهکار لازم ارائه شود. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام و تشکر از کانال همسران خوب. خانمی ۳۷ ساله هستم و ۱۸ سال است که ازدواج کرده‌ام و دو فرزند دارم. پسرم ۱۳ ساله و دخترم ۶ ساله هستن. همسر بسیار خوب و باایمان و مهربانی دارم و در این ۱۸ سال الحمدلله مشکل خاصی با هم نداشتیم. مشکلی که دو سه سال هست برام به وجود اومده اینه که همسرم اصلا اصول ارتباط و رفتار با بچه‌ها رو نمیدونه. البته بنده خدا به پیشنهاد بنده خیلی ویس‌های آقای پوراحمد رو گوش دادن و کتاب‌های تربیت فرزند خوندن ولی انگار تا یک هفته مطالب رو یادشون میمونه و رعایت میکنن، بعدش دوباره رفتارشون با بچه‌ها رفتاری بدون تدبیر میشه. البته از حق نگذریم پدر خوب و مهربانی هم هستن ولی گاهی سختگیری‌های بی مورد و نابجایی دارن در اموری که میشه کمی منعطف‌تر بود یا سهل‌گیری‌ در مواقعی که میبایست در اون موقعیت مقتدرانه‌تر برخورد کرد دارن، که طبق اصول تربیتی نیست و این موضوع به شدت من رو آشفته میکنه ولی به هیچ وجه پیش بچه‌ها ازشون انتقاد نمیکنم. در خفا گاهی نکات تربیتی رو بهشون میگم که خیلی هم استقبال میکنن و تشکر میکنن که بهشون گفتم ولی دوباره بعد از دو سه روز، روز از نو و روزی از نو.... این موضوع باعث شده من کمی عصبی شدم چون اعتقادم اینه که هم پدر و هم مادر باید اصول درست تربیتی رو باهم اجرا کنن. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید من چه کاری میتونم برای رفع این مشکل انجام بدم؟ سپاس 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر بزرگوار الحمدلله که به ویژگی های مثبت همسرتان توجه میکنید و احسنت به شما که رعایت اقتدار همسر را جلو فرزندان دارید و از تنش و دعوا دوری میکنید. 🌸 ♻️در واقع مهمترین نکته در بحث تربیتی هم همین است که فرزندان در محیطی آرام و بدون تنش رشد کنند و اختلاف نظرها بین والدین مدیریت شده باشد. یکی از اصول مهم تربیتی دیگر هماهنگی والدین در امر تربیت است. که در واقع دغدغه شما هم از همین بابت است. این مسئله می‌تواند ریشه در پروسه تربیتی همسر شما داشته باشد. به نحوی که با این نوع تربیت رشد کرده اند وحال الگویی در ذهن ایشان شده است. در واقع این روش عامدانه نیست و قطعا ایشان هم خواهان اصول صحیح تربیت هستند و باید صبور باشید و با ملایمت و مهربانی؛ مستقیم و غیر مستقیم به ایشان یادآوری کنید. خدا رو شکر که ایشان استقبال می‌کنند و مخالفتی با روش شما ندارند. در کل آقایان به دلیل اشتغالات کاری زیاد پیگیر مباحث مشاوره ای نمی‌شوند. و انتظار تغییر یکدفعه را نباید داشت. ♻️در این رابطه صبور باشید. و خسته و عصبی نشوید. پی گیر مباحث آموزشی باشید. و با صحبت کردن با فرزندان و آوردن دلیل مصلحتی جایگاه پدر را در ذهن فرزندان پررنگ کنید. به ویژگی های مثبت همسر توجه کنید و با روش های تایید و تشویق‌؛ ایشان را با خود همراه کنید. در طول روز و خلوت هایی که با همسر محترم دارید از خوبی ها و عملکرد مثبت فرزندان یاد کنید و تاثیر کلام ایشان را بر آنها یادآوری کنید که به مرور همسر محترم نسبت به نقش تربیتی خود رفتار خودآگاه پیدا کنند. ان شاءالله در امر تربیت فرزندانی صالح و مهدی یاور خداوند شما را یاری دهد.🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام دختری ۳۲هستم تازگی هاقصد ازدواج دارم قبلا نسبت به ازدواج ترس داشتم وازجنس مخالف متنفربودم به کمک روانشناس مشکلم حل شد واجازه دادم خواستگاربرام بیاد متاسفانه باجلسه اول وصحبت باپسر میرن ودیگه نمیان این خیلی توروحیه من تاثیرگذاشته انقدرفکرمیکنم که چراخواستگارمیادبعدصحبت میرن دیگه نمیان خودم احتمال میدم شایدبه خاطرشرایط غیرنرمال خانوادمه چون خواهرام فرهنگین ولی شوهراشون ادم خوبی نبودن داماداول شغل آزاد داشتن وبادخترادوست میشدن که خواهرم طلاق گرفته واون یکی دامادهم اعتیادداشتن وجدازندگی میکنن ازهم وبرادرم هم دوبارازدواج ناموفق داشته خوب من چه گناهی کردم که خواستگارم میره ودیگه نمیاد دیگه تصمیم گرفتم تااخرعمرم مجردبمونم اگه شرایط خواستگارم اینطورباشه من دچارافسردگی میشم میشه بگیدچکاربایدکنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز ♻️ابتدا از اینکه پیگیر بحث مشاوره شدید و نگرش تان را به ازدواج اصلاح کردید شما را تحسین میکنم. و البته در کنار آن نیاز هست که حتما خودشناسی خوبی از خودتان داشته باشید و با اهداف و اولویت های خود در زندگی آشنا باشید. در رابطه با بحث رفتن خواستگار بعد از جلسه اول نیاز به بررسی هست که سیر جلسه شما چگونه می‌گذرد توقعات و انتظار شما از طرف مقابل چیست؟ و آیا قبل از اینکه خواستگار به مرحله جلسه حضوری برسد از طریق واسطه اطلاعات کافی از شما و خانواده تان کسب کرده است یا نه؟ به هر حال زمانی که فردی به عنوان خواستگار معرفی می شود نقش واسطه اینجا خیلی مهم است که تا زمانی که به مرحله حضوری نرسیده اطلاعاتی به ایشان دهد و همچنین به شما... در واقع تحقیقات قبل از خواستگاری که اگر شرایط هم را می‌پسندید سیر مراحل ادامه پیدا کند. ♻️آنچه مهم هست این است که شما روی عزت نفس و اعتماد به نفس خود کار کنید معیارهای صحیح ازدواج را بشناسید و اگر همراهی در فرد ندیدید و به نحوی در چنین شرایطی قرار گرفتید تحت تاثیر رفتن خواستگار قرار نگیرید. به صحیح بودن روش خود فکر کنید و اینکه بنای سخت گیری و توقعات نابجا نداشتید حال اگر فرد بنا به سلیقه و نظر خود غیر از این رفتار کرد روحیه شما را تضعیف نخواهد کرد. آنچه مهم هست این است که شما همسری هم کفو و شایسته داشته باشید و اگر فردی با این شرایط نبود مجرد ماندن شما چه بسا بهتر از ازدواجتان است. البته شرایط شما قابل درک است و صحیح نیست که خانواده پسر بعد از جلسه اول دیگر سراغی نگیرند بهتر است با حفظ شأن و جایگاه دختر از طریق تماس تلفنی نظر خود را اعلام کنند و برای دختر آرزوی خوشبختی کنند. ♻️سعی کنید اهل مطالعه و مهارت آموزی باشید و دانسته های خود را به خواهر و برادر محترم هم انتقال دهید و تشویق کنید که با پیگیری مشاوره و دوره های آموزشی شرایط زندگی خود را مدیریت کنند. روحیه نشاط و سرزندگی خود را حفظ کنید و سعی کنید توانمندی خود را بالا ببرید و در زمینه کارهای فرهنگی و اجتماعی فعال باشید و با دوستان با تقوا و با انگیزه ارتباط بگیرید و همچنین معنویت خود را تقویت کنید تا عزت نفس قوی پیدا کنید. 🦋پیشنهاد میکنم مجموعه صحیح انتخاب همسر را تهیه و گوش کنید تا با پروسه صحیح خواستگاری و سوالات آشنا شوید. ان شاءالله بهترین تقدیر برای شما خواهر بزرگوار رقم بخورد. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد گرامی و مشاورین محترم. ۲۰ ساله هستم که چند سال است به خودارضایی گرفتار شدم و هربار به خودم و خدای خودم قول میدم که تکرار نکنم اما نمیشه. ۳ساله به خوندن رمان تلگرامی معتاد شدم.مشکلم اینه که حالا زیر چشمام گودشده وچشمام حس میکنم اون درخشش و زیبایی قبل رو نداره و ریزش موهام زیاد.عصبی شدم و بیشتر وقتا کسل هستم و بیحال و حوصله هیچ چیزو ندارم.دوس دارم ازدواج کنم اما خب تا حالا قسمت نبوده. دانشجوهستم.خواهش میکنم بهم بگید برای ترک این فعل حرام چیکار کنم؟آیا گودی زیر چشم و.......حل میشه.ممنون.اجرتون با خدا 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم بنده کاملا شرایط شما رو درک میکنم، متاسفانه این فاصله حدود ۱۰ تا ۱۵ ساله ای که بین بلوغ و ازدواج افتاده و عدم همکاری خانواده، رسانه، جامعه و ... و تمام عوامل دیگر و از طرفی حجم انبوه تحریکات جنسی در فضای مجازی، در فضای عمومی اجتماع، در رسانه و ... این آسیب رو برای نوجوانان و جوانان ما بیشتر کرده، اما... این ها همه دلیلی بر انجام و توجیه این عمل نیست! فطعاً با وجود همه سختی و ناهمواری ها افرادی هستند که توانسته اند با راهکارها، با خویشتن داری هایی به مبارزه با نفس خود پرداخته و از آن طرف شرایط شکوفایی خود در ابعاد دیگر زندگی و پرورش و رشد خود و در نهایت زمینه سازی ازدواج را برای خودشان فراهم آورند. و شما هم حتما می توانید یکی از این افراد باشید💪 دوست عزیز، به چند نکته کلیدی که باعث افزایش مهارت خویشتن داری در شما خواهد شد، خوب توجه و تامل کنید: ۱. پرهیز از تنهایی ۲. پرهیز از بیکاری ۳. تعیین قانون شخصی برای استفاده از اینترنت در زمان مشخصی از روز ۴. اصلاح تغذیه، پرهیز از مصرف مواد قندی، چرب، و فست بود ها ۵. تعیین ذکری روزانه و توصیه اکید به نماز اول وقت ۶. پرهیز از هرزه گردی در فضای مجازی و بخصوص استفاده از فضای مجازی در رختخواب ممنوع. ۷. پرهیز از استفاده از رختخواب خیلی نرم و راحت ۸. شروع یک فعالیت جسمی در برنامه روزانه ۹. دوش گرفتن شبانه ۱۰. برنامه ریزی مطالعاتی در زمینه های مورد علاقه، یا پرداختن به کارهای هنری و ... ۱۱. حضور در مسجد و شرکت در نماز جماعت ، حداقل هفته ای ۳ شب ۱۲. همراهی یک دوست به لحاظ خلاقی، علنی، معنوی نسبت به خودتان در سطح بهتری باشد. ۱۳. طهارت با آب و سرکه طبیعی که باعث کاهش شهوت شده ۱۴. در صورت عمل به موارد بالا به شما اطمینان می دهم که مسئله تان به مرور برطرف خواهد شد. ۱۵، در صورت شکستن تعهد و توبه، برای خود جریمه تعیین کنید تا برای انجام آن نفس تان به سختی بیفتد. مثلا ، فردای آن روز روزه بگیرید، ۱۰۰۱ ذکر استغفار، ۲ ساعت پیاده روی و .... ۱۶. سعی شود برای خود جدول مراقبه و محاسبه ترسیم کنید، و در طول روز روی اعمالی که باید انجام دهید و اعمالی که باید پرهیز کنید حتما در این جدول آورده شود و پایان هر روز محاسبه کنید، و در صورت خطا مجازات نفس داشته باشید. ۱۷. در ابتدای هر روز حتما روزتان را با یک سلام به امام حسین ع و یا سلام به حضرت ولی عصر آغاز کنید و روزتان را بیمه اهل بیت و از ایشان مدد بخواهید. انشاالله با رعایت موارد فوق مسئله تان برطرف و خداوند شرایط ازدواج سالم و صحیح را برایتان رقم بزند. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام.وقت بخیر من در ارتباط با همسرم بطور کلامی مشکل دارم اصلا نمی تونم اونطور که ممکنه منظورمو انتقال بدم چه رو در رو چه پیام ... برای یاد گیر ی این مهارت باید چیکا کنم؟ بعنوان مثال بنده احترام خانواده وابستگان شو دارم در صورتیکه اصلا خودشون برای من اینطور نیست وسلیقه ای برخورد میکنن میگن خوششون نمیاد در صورتیکه اونا واقعا احترام شو دارن نمی دونم چه طوری بهشون بگم تا چیزی میگم تو طرف اونایی در صورتیکه اصلا چیزی وجود نداره که طرف کسی باشم میگم معمولی باش اخماتو هم نکن یا پدر من زمین به ایشون دادن که روش کشاورزی کنه چه طوری بگم من هم سهم دارم تا حالا نگفتم ولی پدر مادر در خوبی برای ایشون سنگ تموم گداشتن ولی ایشون برای احترام ساده زورشون میاد تا چیزی از خوبی شون بگم میگه به رخم میکشی در صورتیکه اصلا اینطور نیست ایشون خوب و بد رو نمی فهمه خیلی دلسرد شدم چون همیشه از من انتظار دارن ولی هیچ وقت جبران نمیکنن به خدا واگذار ش کردم هر حرفی هم بزنم میگه پرتوقعی و خیلی بی منطقه مشاوره گرفتم میگن با ار مهارتهای کلامی استفاده کنی چون شرایط طلاق ندارم ۲ فرزند دارم ۱۳ ساله اردواج کردم ازدواجمون سنتی فامیلی هست الان ۵۰ روزه سر اینکه میگه کم اومدی پیش خانوادم با خانواده خودتی قهره من به انداره کافی احترام گداشتم خانواده ش ازم راضین الان خودمو سنگین میگیرم ناراحت تر میشه باهاش حرف می زنم تحویل نمیگیره نمی دونم چیکار کنم خسته شدم همیشه جوری رفتار میکنه انگار فقط من مقصرم بهم میگه خط قرمزامو رد کرد لهت میکنم ارامش ندارم وخسته ام و دلسردم از این بی هویتی برای رابطه جنسی هم همیشه طلبکاره بهم میگه اگه میخوای باهات خودت به فکر رابطه باش. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر عزیزم، گفتگو برای حل مشکلات در هر نوع رابطه ای (زوجین، والدین، فرزندان) بهترین راه حل است. اما این گفتگو قاعده و مراحلی دارد. ابتدا ما باید حواسمان باشد که مکان و زمان مناسب گفتگو را مد نظر قرار دهیم. همچنین هرگز این تبصره را برای رفتار خوبمان نداشته باشیم که تو خوب باش منم خوب باشم. زندگی بده بستان نیست. بلکه رفتار خوب و مناسب ما باید ریشه در نیت خالص و رسیدن به قرب الهی باشد، وگرنه انسان را دلسرد، خسته و ناامید میکند چون در واقع نوعی ظاهر سازی میشود که پشتوانه محکمی ندارد و با ناملایمتی طرف مقابل بالاخره یه جایی کم آورده، خسته، دلزده و ناامید میشویم. پس دومین مرحله ، تغییر نگرش ما و عدم قیاس می باشد. نکته بعدی ، همدلی کردن با همسر محترم می باشد. همدلی کردن یعنی هم سطح شدن در هیجان، در کلام، در احساس و ... نبایست بگذاریم به خاطر مسائلی قابل حل که خدای نکرده موضوعی باعث سردی عاطفی بین ما و همسرمان شود و یا واژه نحس طلاق در ذهن مان جای بگیرد و یا بر زبانمان جاری شود که بعد از مدتی تبدیل به یک عادت و ایجاد حاشیه برای زوجین خواهد شد. البته به شما حق می دهم، چون با طولانی شدن این قضیه، شرایط برای شما فرسایشی شده، اما یقین بدانید که با تدبیر و مهارت این مسئله کاملا قابل حل است. انشاالله به شما بانوی عزیز پیشنهاد میکنم، که در اولین اقدام، فایل هنر زن بودن را دریافت بفرمایید و به دقت گوش دهید. و همچنین برای تقویت ارتباط موثر ، پیشنهاد مطالعه کتاب ارتباط بدون خشونت زبان زندگی، نویسنده مارشال روزنبرگ. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر ممنون بابت کانال خوبی که دارید من یه دختر دارم که ۸ سالشه و تک فرزنده از اول کمی خجالتی بود و اعتماد به نفسش پایینه سخت ارتباط می گیره با همسن و سالاش زود قهر میکنه و ناراحت میشه شبها خیلی می ترسه و تنها نمیخوابه پارک میریم حتی وسایلی که هیجان کمی دارند سوار نمیشه فقط تاب و سرسره ی کوچیک سوار میشه میگه می ترسم منو پدرش تشویقش می کنیم ولی تآثیر کمی داره ۰من گاهی عصبی میشم ولی باز بیشتر سعی میکنم مسلط باشم تابهش کمک کنم ولی دیگه نمیدونم چیکاری بایدانجام بدم ممنون میشم راهنمایی کنید🌹🌹🌹 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ممنون از محبت و همراهی شما با مجموعه 🌺 خواهر عزیزم در پیامتان فرمودید از اول کودکم .... بوده، بعضی رفتارها ممکن است در شاکله و شخصیت افراد باشد که به آن تیپ های شخصیتی گفته میشود، مثلا درون گرایی یا برون گرایی. و خیلی نبایست با آن جنگید بلکه باید آن را پذیرفت. اما گاهی بسیاری از صفات کودکان را ما والدین و شرایط محیطی کودک ، رقم می زنیم. مثلا با رفتارهای کنترل گری شدید، سرزنش، امر و نهی مکرر، عدم گفتگوی سالم با کودک، انتظارات بیش از حد از کودک، اجازه ندادن تجارب جدید، کمال گرایی و ایده آل گرایی والدین باعث کم گویی، ترسو شدن، عدم اعتماد به نفس، نداشتن خلاقیت، وابستگی در کارها، جیغ و نق و گریه برای انجام امورات شخصی و ... در کودکان خود می شویم، بنظر میرسد ابتدا یک بررسی روی رفتارهای خودمان داشته باشیم، چقدر به کودک خود فرصت انتخاب و خطا و تجربه می دهید؟ آیا دوست دارید همیشه همه چیز تمام و کمال انجام شود؟ چقدر در طول روز از بکن و نکن استفاده می کنید؟ آیا فرصت تجربه کردن به او می دهید ؟ اگر خطا کند و کاری را درست انجام ندهد او را سرزنش می کنید؟ جلوی بقیه بیان می کنید که کودکم خجالتی و .. است؟ چقدر در طول روز رفتارهای مثبت فرزندتان ولو کوچک هم باشد می بینید بیان می کنید و بابتش از او تقدیر می کنید؟ در طول روز چقدر به جز حرف های آمرانه، با فرزندتان گفتگو می کنید ؟ آیا فرزند شما دوست صمیمی و هم بازی هم سن خود دارد؟ و در زمینه دوست یابی فعال چقدر برای فرزندتان تلاش کرده اید؟ پیشنهاد میکنم برای حل این مسائل و دریافت راهکار متناسب حتما فایل تربیت کودک استاد پوراحمد را دریافت کرده تا بتوانید با استفاده از آن مسئله فرزندتان را ریشه یابی نمایید. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام وقت بخیر وممنونم به خاطر زحماتتون. ما خانواده ای 5 نفره ایم که 3 فرزندیم یک پسر 6ساله ویک دختر 12ویکی که خودمم 17 ساله مشکلی که داریم تو زندگیمون پدرم هست در ابتدای زندگی خیلی خوب بودن ولی بعد که با دوستای ناواب دوست شدن کم کم به مشکل اعتیاد دچار شدن در ابتدا تفریحی بود ودعوا هایی که پیش می‌آمد ومن هم کوچک بودم خیلی نارحت میشدم کمی که گذشت پدرم اعتیادش جدی شد ولی نمیتونست مامانم قانع اش کنه ومیگفت معتاد نیستم ولی پنهانی وجای دوستاش استفاده می‌کرد چند بار مامانم راضیش کرد که ترک کنه ولی باز برگشت الان 40 سالش هست اما مامانم میگه تو خونه حداقل استفاده کن ولی اون میگه استفاده نمیکنم ولی تو بیرون مصرف میکنه که سنتی هم هست اعتیادش من نمیدونم چه کمکی میتونم کنم مادرم وپدرم دعواها یی صورت میگیره ومن نگران نتیجه اش در خواهر وبرادرم هستم وهمین طور پدر ومادرم. پدرم به گوشی هم اعتیاد پیدا کرده ومتاسفانه سر چیز های الکی عصبی میشه وبا مادر دعوا میکنه منم موافقم رفتارش درست نیست اما نمیتونم متقاعد ش کنم کمکم کنید؟ ممنونم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم به شما دختر عزیز و فهمیده. خیلی خوشحالم که دختری در سن نوجوانی علاوه بر حفظ و خودسازی ، بفکر رشد و اصلاح مسائل موجود در خانواده هست. دختر عزیزم، متاثر شدم از شرایطی که پدر مهربان شما متاسفانه در اون قرار گرفته و الحمدالله که مادر محترم شما هم برای کمک به ایشون تلاش شون رو کردن. اما اونچه در این شرایط میتونه از جانب شما به عنوان فرزند مطرح بشه و کمک کننده باشه، اولا اینکه مادر محترم تون رو با کانال آشنا و ترغیب کنید تا از مشاوره های تلفنی مجموعه استفاده کند. یا فایل هنر زن بودن رو حتما دریافت و بهره ببرند. همچنین با دریافت فایل رضایت از زندگی و هدیه مادر عزیز آرامش رو به ایشون برگردنید. با مادر در این شرایط همدلی داشته باشید. مثلا بیان کنید که حس ایشون رو می فهمید و خوبی های ایشون رو می بینید و قدردان او هستید، و البته خوبی های پدر رو هم ذکر کنید. در ارتباط با پدر گرامی تون هم میتونید از روش نامه نگاری استفاده کنید. مثلا نامه ای برای ایشون بنویسید و در نامه که در برگه ای تزئین شده و خوش خط می نویسید با بیان خوبی ها، تلاش ها، مهربانی ها و صفات مثبت پدر شروع کنید به حرف زدن. بیان کنید که به او می بالید، به او نیاز دارید، و براتون خیلی مهم هستن، و قدردان زحمات ایشون هستید و بعد بیان کنید که چند وقته این وابستگی به دوستان و مواد مضر باعث شده کمتر از آغوش گرمش بهره مند بشید و دلتون خیلی برای لبخندها و گرمی دستاش تنگ شده. و در پایان نامه تون رو با امید، با آرزوهای خوب و با شادی پایان بدین و نامه رو در جایی قرار بدین که پدر اون رو ببینن و تنهایی بخونن یعنی شما در اونجا حضور نداشته باشید. مثلا در جیب لباساشون. انشاالله موثر واقع بشه. و در منزل هم حتما حفظ حرمت و تکریم پدر فراموش نشه. انشاالله موفق و عاقبت بخیر باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب @hamsaranekhoob
سلام.. حدود ۳ سال پیش در مکانی پسری رو دیدم و از ایشون خوشم اومد.. از اونجایی ک دلم نمیخواست با خیالات دخترونه توهم عاشقی داشته باشم این خوش اومدن رو در همون حد نگه داشتم. تا اینکه متوجه شدم اون پسر هم به بنده علاقه مند هستند.. البته خود ایشون نگفتن و قرار هم نبود تا وقتی که شرایط ازدوج محقق بشه من بفهمم ولی یکی از اطرافیان فهمیدن و برای اینکه از این طریق ابروی پسر رو ببرن از این علاقه ایشون سواستفاده کردن و بهشون تهمت زدن که دنبال دوستی با من هستن.. منم اون موقع این موضوع رو باور کردم و بسیار ناراحت بودم. خانواده من هم درجریان این ماجرا قرار گرفتند ولی چون پدرم نسبت به اون پسر شناخت داشتن و میدونستن ادم بدی نیستن چیزی نگفتن اون اقا پسر هم برای تموم شدن حرفا دیگه به اون مکان نیومدن و کلا رفت و امدشون رو قطع کردن. من حدود ۷ ماه پیش فهمیدم راجبشون اشتباه میکردم و اصلا این حرفا راجبشون دروغ بود. بهشون پیام دادم برای معذرت خواهی.. واقعا هیچ قصدی جز این نداشتم. ایشون گفتن بخشیدن و مشکلی نیست و حرف ما تموم شد. الان ایشون قصد دارن بیان برای خواستگاری درواقع از بنده اجازه گرفتن که با پدر و مادرم صحبت کنن.. و نکته ای که الان بنده رو گیج کرده نحوه برخورده.. دقیقا نمیدونم لازمه من با پدر و مادرم حرف بزنم و بگم مسائلی که قبلا اتفاق افتاد اشتباه بود و این شخص اینطور ادمی نبود یا نه بزارم ایشون خودشون با خانوادشون بیان و مثل یک خواستگار معمولی از پدرم اجازه بگیرن. مسئله ای که هست میترسم اگه بخوان زنگ بزنن و اجازه خواستگاری بگیرن پدرم بخاطر اون اتفاقات بدون اینکه اجازه بدن برای خواستگاری بیان بگن نه.. من خودم هم جوابم کاملا مثبت نیست.. درواقع با شناختی که ازشون دارم از شخصیت ایشون خوشم میاد و ملاک های بنده رو دارن ولی چون خانواده برام خیلی مهمه و خانوادشون رو تا بحال ندیدم میخوام چند جلسه خواستگاری و رفت و امد باشه تا جوابمو بگم.. حالا من باید چه برخوردی داشته باشم و چیکار کنم؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خواهر گرامی نکاتی خدمت شما عرض میشود که انشاالله عنایت داشته و برای انتخابی صحیح و بدون دغدغه آن را مد نظر قرار دهید. اولا، اینکه در آن اتفاقی که سالها پیش رخ داده و احتمالا فرد سومی با رفتار اشتباه خود منجر به کدورت و ناراحتی شده، و خداروشکر شما و خانواده تان قضاوت و یا رفتار ناصحیحی مرتکب نشدید که بعد از آن بخواهید در صدد عذرخواهی بر آیید. دوما، چگونه بعد از ۳ سال به این مرحله رسیدید که راجع به ایشان اشتباه فکر کردید؟ یعنی هنوز پیگیر این اتفاق بودید ؟ چون عنوان کردید که ایشان دیگر به آن مکان رفت و آمد نمیکردند، چطور بلافاصله به ایشان پیام داده و شماره ایشان در دسترس شما بود؟ آیا بدون اطلاع خانواده اقدام فرمودید؟ و لزوما چه اصراری برای عذرخواهی وجود داشت وقتی شما و خانواده محترم در آن ماجرا هیچ برخورد بدی نداشته اید که ایشان بخواهند ببخشند!! و سوم اینکه، خواهر عزیزم اگر ایشان و خانواده شان قصد و نیت شان صادقانه باشد، باید بگذارید خودشان برای خواستگاری اقدام کنند و در صورتیکه والدین شما ناراضی باشند و سوء ذهنیتی داشته باشند، باز هم باید خودشون جهت رفع اتهام تلاش کنند ، نه اینکه شما با اصرار و توضیح بخواهید والدین خودتون رو مجاب کنید. چرا؟ چون شما شروع کننده رابطه پیامک شده اید، ممکنه ایشون از شما این تقاضا رو بکنند که با اصرار و اجبار خانواده را متقاعد کنید و ناخواسته در این میان این عاطفه است که شکل میگیرد و حتی بعد از خواستگاری رسمی ایشان هم چه بسا به مرحله شناخت نرسید و حتی اگر هم به این مرحله رسیدید، هر کدام از والدین دو طرف ممکن است ، نظرشان منفی باشد و آن وقت این شمایید که دچار وابستگی شده اید، و رو در روی خانواده خود قرار می گیرید و بیشترین فشار روحی را متحمل خواهید شد. پس بهتره با حفظ آرامش و شان خود، بگذارید انشاالله مسئله در روال طبیعی خودش طی بشه، و پیشنهاد بنده این هست که حتی خط خودتون رو عوض کنید تا جلوگیری بشه از درگیری و روابط احساسی. و همچنین آگاهی و مهارت خودتون رو در زمینه انتخاب صحیح همسر افزایش بدین. انشاالله موفق و سربلند باشید 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام. چند وقت پیش پسر چهار سال و ده ماه مون یهو وارد اتاق ما شد و متأسفانه مارو در کنار هم دید،دنیا روسرموم خراب شده ،دیگه هیچ چیز مارو شاد نمیکنه و همه خوشبختیمون پرید،ما عاشقانه زندگی میکنیم،من پسرمو بعد از دیدن اون صحنه اروم کردم و بهش گفتم نباید بی اجازه وارد بشه اونم دیگه بی اجازه وارد نمیشه و اینکه گفت که مارو لخت دیده😭😭،من تمام دوران بارداری و شیردهی با وصو بودم و بهش شیر دادم چون آرزوم عاقبت بخیری بچه ام بود ولی الان همه چیز تموم شده،مرگ آرزومه،زندگی ما خراب شده،و نمیدونم باید چبکار کنیم،بعد اون جریان پسرمون دیگه بی اجازه جایی وارد نمیشه،همش میگه عیبه ،خصوصیه،و مدام من و باباشو بوس میکنه و میگه دوستون دارم ،که البته قبلا میگفت ولی الان بیشتر شده،سعی کردیم با قصه ارومش کنیم که به ظاهر اثر خوبی داشت،توی شهر ما مشاور متدین نیس،نمیدونیم چیکار کنیم تورو خدا کمکمون کنید،چطور کنجکاوی ذهنی پسرمونو راجب چیزی که دیده درست کنیم😭😭😭،فقط تو قصه بهش گفتیم که در حال عوض کردن لباسامون بودیم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت شما بانوی عزیز، الحمدالله زندگی و روابط حسنه با همسر و فرزندان خود دارید. در خصوص شرایط پیش آمده سوالات زیادی وجود دارد که ترجیح بر مشاوره تلفنی بود، اما بنا بر حساسیت و اضطرار موضوع، راهنمایی هایی خدمت شما عرضه میشود، خواهشی که از شما دارم اینکه با تامل و با آرامش این نکات را مطالعه بفرمائید. در ابتدا باید عرض کنم حساسیت این موقعیت را کاملا درک میکنم اما نکته کلیدی آن است که اگر آرامش خود را والدین در این شرایط حفظ نکنند بیشترین آسیب را به کودک وارد می کنند و اما با حفظ آرامش و انجام راهکارهای زیر، انشاالله خواهند توانست از این شرایط با کمترین آسیب عبور کنند. انشاالله اگر به دلیل اهمال کاری و کم توجهی والدین و یا به دلیل کنجکاوی کودک ، شاهد روابط زناشویی قرار گرفت (چه اصل رابطه، چه بعضی از مقدمات آن) چه باید کرد؟؟ یکی از سخت ترین موقعیت ها هم برای والدین و هم برای کودک چنین موقعیتی است که کودک والدین خود را در حین رابطه یا برهنه مشاهده نماید. اولا ، به دلیل خطیر بودن این موقعیت، تاکید میشود که والدین فوق العاده باید مراقبت کنند. اما رفتار کودکان ممکن است در این شرایط با توجه به تفاوت های سنی متفاوت باشد: ۱. برخی ممکن است سریع از موقعیت خارج شوند و معمولا پناه می برند به اتاق خودشان. ۲. برخی از کودکان به آغوش والدین خود پناه می برند. ۳. برخی از کودکان تغافل می کنند که انگار چیزی ندیده اند. ۴. برخی از کودکان در سنین بالاتر ممکن است از منزل خارج شوند. برداشت کودک از مواجهه با این صحنه چیست؟ ۱. بی حیایی و بی ادبی والدین ۲. تصور ناراحتی و دعوای بین والدین ۳. تصور ظلم پدر در حق مادر که در مورد کودک شما تصور بنده این است که حالت دوم است که او فکر میکند ناراحتی بین شما رخ داده. والدین به چه صورت با کودک خود در این شرایط برخورد کنند؟ تذکر اول: حفظ آرامش رفتارهای تند و تکانشی در این شرایط و مشابه آن آسیب را دو برابر می کند. مثل بچه برو بیرون، چرا بدون اجازه اومدی، چرا حواست نیست، چند بار بهت بگم، و با دعوا بیرون کردن و ... تذکر دوم: چه کودک به آغوش والدین پناه آورده باشد، چه تغافل کرده باشد، و چه خارج شده باشد از موقعیت،.... ابتدا والدین پوشش خود را مناسب کنند. تذکر سوم : صحبت کردن با کودک در چنین شرایطی و نباید او را تنها گذاشت. بهتر است که مادر این صحبت را بکند ، اگر که کودک زیر ۷ سال است. اگر کودک بالای ۷ سال بود، بهتر است والد هم جنس با او صحبت کند. در حین صحبت که با کمال آرامش و ریلکسی حرف نی زنید به کودک یادآوری کنید که مثلا منو بابا با هم دیگه مشکلی نداریم، ما همدیگه رو خیییلی دوست داریم، و وقتی پدر و مادرها به هم دیگه خیلی علاقه داشته باشند ممکنه هم دیگه رو اینجوری بغل کنند و این مخصوص مامان باباهاست، و بقیه حق ندارن این کار رو انجام بدن. یعنی دادن آرامش + دادن اطمینان از نداشتن مشکل والدین. این رفتار باعث میشه که در آن لحظه کودک کمترین آسیب رو ببینه و حالا اگر در آینده باز سوالی برای او ایجاد شد، سعی می کنیم با مهربانی پاسخ بدیم. اگر در آینده، کودک به این اتفاق اشاره ای نکرد و یا یادآوری نکرد، اصلا دیگه نباید والدین هم در مورد این قضیه با کودک صحبتی داشته باشن. خواهر عزیزم، بهتره با کسب آرامش روال تربیتی فوق رو در این زمینه در پیش بگیرید، و با بیان مکرر دوستی و محبت بین خودتون و همسرتون برای فرزندتان، سطح اضطراب او را پایین آورده و با برخوردهای وسواسی و افراطی مدام خدای نکرده این مسئله رو در ذهن او زنده نسازید. ادامه...
و بهتره به خودتون مسلط باشید، هیچ چیزی در این دنیا بدون راه چاره نیست اگر آدم خودش بخواد و به خدای بزرگ و مهربونش اعتماد داشته باشه، اشاره به حدیث هم که فرمودید درست نیست، انسان با خیلی از اعمال خوب میتونه اشتباهات خودش رو جبران کنه و حتی آسیب ها و خطرات رو از خودش دور کنه. مثل مرگ و اَجل که با صدقه دادن به تاخیر میفته. پس هیچ وقت نبایست ناامید بود، و با توجه رعایت نکات ریز و خوبی که در بارداری و شیردهی فرزندتان اشاره کردید که رعایت کردید و از همه مهمتر رابطه خوبی که با همسرتون دارید و همراهی ایشان را در تربیت دارید باید شاکر بود و امیدوار نه اینکه با یک خطا، خودتون و زندگی تون رو از هستی ساقط کنید و روی اون خط بطلان بکشید! می تونید از نماز زیبایی که توسط والدین برای هدایت فرزندان خونده میشه استفاده کنید و دلتون و اولادتون رو بخدا بسپارید. نحوه خواندن نماز والدین در حق فرزندان: از امام صادق (ع) نقل شده که ایشان برای هدایت و عاقبت بخیری فرزندانشون هر شب یا حداقل هفته ای یکبار، نماز دو رکعتی می خواندند. با این کیفیت که در رکعت اول، حمد و یک سوره قدر، و در رکعت دوم حمد و یک سوره کوثر . و همچنین قرائت آیه ۱۵ سوره احقاف که یک سطر هم بیشتر نیست در قنوت نمازها، و جهت صالح شدن و عاقبت بخیری فرزند، خودمان و حتی والدین خودمون بسیار توصیه شده است. انشاالله موفق و سربلند باشید. 🌸🍃کانال تربیتی همسران خوب👇 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد عزیز وتشکر از کلاسهای عالی ومشاوره بسیار خوبتان اجرتون با صاحب الزمان. سوال من این است که آیا مردی که حدود بیست سال به همسرش خیانت کرده می تواند این کار را ترک کندیا چون عادت کرده نمی تواند یا به سختی می تواند؟؟ خانمش حدود یک سال هست متوجه خیانت همسرش شده وقبلا نمی دانسته .البته اشتباهاتی هم از طرف خانم بوده . وحدود سه ماهی میشه که هنر زن بودن را گوش داده و بسیار در تلاشه که رفتارش را تغییر دهد وآنگونه که شوهر دوست دارد باشد وزندگیش رانجات دهد اما فکر میکند شوهرش عادت کرده و نمی شود تغییرش داد چون تو ذهن شوهرش رفتارواخلاق قبل خانمش جا افتاده و خانمش را با رفتار واخلاق قبل می شناسد وتغییرات او را کمتر می بیند به همین دلیل فکر می کند شوهر نمی تواند این کار را ترک کند. (قابل ذکر است که رفتار خانم قبلا بد نبوده بلکه با هم همسو نبودند چون خانم بیشتر از هر چیز به ایمان ورعایت حجاب ورعایت حلال وحرام وتربیت اسلامی فرزندانش اهمیت می داده (که خدا راشکر نتیجه بسیار خوبی گرفته) وخانواده شوهر این موارد را قبول نداشتن وهمچنین دخالت مادر شوهر سبب فاصله عاطفی بین زن وشوهر شده . لطف میکنید راهنمایی فرمایید.🙏 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بزرگوار بسیار عالی هست که خانم اشتباهات خود را متوجه شدند و با گوش دادن به صوت های هنر زن بودن، سعی در بهبود ارتباط با همسر دارند، طبیعتا در چنین شرایطی،داشتن قضاوت از پیش تعیین شده، انگیزه را برای تلاش کمتر میکند،چون سال های زیادی رفتار خانم به گونه دیگری بوده، طبیعتا نباید خیلی زود ناامید بشوند و دست از تلاش بردارند، همین که در این سال ها آقا خیانت خودش را پنهان میکرده و سعی در ادامه زندگی با خانم داشته مسئله مثبتی هست، حتی اگر ایشون نتواند این مسیله را کنار بگذارد، باز هم قبل از هر تصمیم یا اقدامی نیاز هست که خانم همه ی تلاش خودش را به کار بگیرد و راه های حل مسئله را امتحان کند. پایبندی خانم به مسایل شرعی و دینی و اهتمام به تربیت صحیح فرزندان، قابل تحسین بوده و هست و قرار نیست این مورد را تغییر بدهند، بلکه تغییر باید در کیفبت روابط عاطفی، زیستی و تعاملات زناشویی با همسر تغییر کند... در این راستا مطالعه کتتب مهارت های زناشویی از متیو مک کی را هم به خانم پیشنهاد کنید. همان طور که در صوت های هنر زن بودن مطرح شد پس از مدتی که خانم تغییرات را در خودش انجام داد، میتواند با استفاده از تکنیک نامه نگاری-با طرافت هایی که در صوت به شکل کامل توضیح داده شده- قصد جدی و تلاش خودش را برای تغییر به همسر اعلام کند و از او هم درخواست کند تا با هم زندگی را از نو بسازند و برای یک زندگی همراه با آرامش و خوبی،هر دو تلاش کنند. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام بنده یک خواستگار فامیلی دارم که ایشون نه سال از من بزگترن و من نمیدونم چه جوابی بدم ولی فکر من خیلی درگیر ایشونه من میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم حتا کتاب هم در مورد ازدواج عاقلانه گرفتم و میخوام بخونم که فکرم آزاد شه اما نمیدونم نیاز به یکی دارم که کمکم کنه حتا گاهی دوست دارم با ایشون صحبت کنم و هر سوالی در موردشون دارم ازشون بپرسم. ولی خوانوادم فک میکنن پسر خوبی نیست و من نمیتونم به کسی حرف دلمو بگم تا وقتی که این کانال رو پیدا کردم خدا خیرتون بده، میشه که بگین از دوسش دارم که ذهنم درگیرش یا نه؟؟؟؟؟ اصلا ازدواجی که خانواده بگن خوب نیست درسته؟؟ ولی تو اینطوری نگی ممنون میشم کمک کنین و منو از این سر گردانی در بیارین 😢 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما دختر عزیز بسیار عالی هست که در این زمینه کتاب گرفتید و قصد دارید مطالعه کنید. ممکن هست این که ذهن شما درگیر شده به این خاطر باشه که احساس مثبتی نسبت به طرف مقابل دارید، توصیه اکید دارم که بدون اطلاع و رضایت خانواده هیچ صحبت یا ملاقاتی با خواستگار احتمالی نداشته باشید، چرا که ذهن شما را بسیار بیشتر درگیر میکند و اگر به نتیجه برسید یا نه، اگر در نهایت خانواده مخالفت کنند، فایده ای نخواهد داشت، از طرفی نوع نگاه اطرافیان هم نسبت به شما به سمت منفی تغییر میکند و ممکن هست بر موقعیت های خوب ازدواج در آینده هم اثر منفی بگذارد. به طور کلی ازدواجی که خانواده با آن مخالفت دارند، اصلا توصیه نمیشود مگر در شرایط بسیار خاص! که شرایطش باید توسط مشاور با تجربه و متخصص به طور کامل بررسی شود. ازدواجی که خانواده از ابتدا با آن مخالفت کنند، چالش ها و سختی های زیادی علاوه بر سختی های عادی زندگی خواهد داشت که فرد را تحت فشار زیادی قرار میدهد. در مواجهه با مشکلات هم حمایت خانواده احتمالا کمتر خواهد بود و چه بسا سرزنش خانواده هم به دنبال خواهد داشت‌. از طرفی بسیاری از مواقع خانواده ها دلایل منطقی برای مخالفت دارند که خود جوانان به دلیل تجربه کمتر یا درگیر شدن با احساسات، کمتر به آن توجه کنند. بهتر هست دلایل مخالفت خانواده را به نحوی جویا شوید،گرچه ممکن است گاهی اوقات خانواده ها همه دلایل و نگرانی های خود را به طور کامل توضیح ندهند. از طرفی همون طور که اشاره شد باید در ارتباط با انتخاب درست همسر و بالابردن تلاش و توانمندی های خودتون در این زمینه زیاد مطالعه کنید و صوت های مفید گوش بدهید. تا شرایط انتخاب درست از حالت ابهام برای شما دربیاید و شفاف تر و واضح تر بشود، در کنار کتابی که تهیه کردید ، مطالعه کتاب های ۱. کتاب نیمه ی دیگرم از دکتر عباسی ولدی ۲. کتاب مطلع مهر از دکتر بانکی، همچنین گوش دادن به صوت های "هنر انتخاب همسر" استاد پوراحمد را بسیار به شما توصیه میکنم. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و عرض ادب خدمت استاد ببخشید ی سوال داشتم ی دختر ۵ ساله و ی پسر ۳و نیم ساله دارم دخترم خیلی صدای پسرم رو درمیاره و سر ب سرش میزاره و اینکه مواقعی ک عصبانی بشه فحش میده و عکس العمل ک نشون بدم یا بخوام تنبیه کنم بدتر میکنه باید چیکار کنم ؟ 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادر گرامی در رابطه با مسئله ای که فرمودید، باید زمینه ها و علل رفتار کودکان بررسی بشود، برای همین سوالات زیادی هست که باید به آن ها دقت بشود و پاسخ داده بشود، مثل اینکه این نوع رفتار از بدو تولد برادر کوچکتر بوده یا از زمان دیگر آغاز شده یا شدت پیدا کرده؟ دخترتون با توجه با اقتضائات سن خودش برای ورود بچه جدید به خانواده آماده شده بود؟ در زمان بارداری دوم ، روابط عاطفی، بازی کردن و میزان وقت گذاری شما و پدرشون برای ایشان به چه شکل بوده؟ بعد از تولد فرزند دوم به چه شکل؟ هنین الان چقدر وقت ایشان در طول روز پر هست؟ چقدر بازی میکنند؟ شما چه زمانی برای باری کردن با ایشان اختصاص میدید؟ به نظرتون چقدر در میزان توجه کردن، محبت کردن و ... بین کودکانتون عدالت را رعایت میکنید؟ فرمودید اگر عکس العمل نشون بدید یا تنبیه کنید بدتر میشه، معمولا تا الان چه عکس العمل ها و تنبیه هایی در این مواقع انجام دادید؟ و .... درک میکنم که وقتی دخترتون، پسر کوچکتر را اذیت میکند، از دست او عصبانی میشوید و احساس میکنید باید از پسرتون در مقابل ادیت های او مراقبت بیشتری بکنید، اما اگر این اقدام او تلاشی برای جلب توجه بیشتر شما باشه حتی به شکل منفی! یا اعتراضی به کمبود محبت و توجه نسبت به برادر کوچکتر، اقدامات شما طبیعی است که به طور کلی رفتار او را تشدید میکند چون دقیقا آسیب را شدیدتر میکند. به نکات زیر، توجه داشته باشید. اولا در طول روز حداقل نیم ساعت را باید برای بازی با هر کدام از بچه ها به خصوص دخترتون قرار بدید، رفتار های محبت آمیز از جمله محبت های رفتاری مثل بغل کردن، بوسیدن، و ... و محبت های کلامی مثل زیبا صدا زدن او یا قربان صدقه رفتن را حقیقتا بیش از قبل داشته باشید و آن را سرسری نگیرید. زمانی در طول روز به صحبت کردن با دخترتون اختصاص بدهید،در اتاقی که فقط خودتون و او باشید، دستش را در دستانتون بگیرید، با او ارتباط چشمی محبت آمیز برقرار کنید،اجازه بدید او با شما صحبت کنید، بدون اینکه بترسد یا دلهره داشته باشد.شاید اوایل حرفی برای گفتن نداسته باشه و فقط به شما نگاه کند اما در ادامه متوجه اهمیت این کار میشوید. در کار های خانه او را سهیم کنید، متناسب با سن و سطح توانمندی ‌او کار هایی را به او بسپارید و بعد هم او را تشویق کنید،در ارتباط با کوچکترین کار های مثبت به او توجه کنید تا برای جلب توجه شما دست به کار های خطرناک و منفی نزند. سعی کنید در طول روز وقت او را پر کنید،حتما فایل های تربیت کودک استادپوراحمد را گوش دهید،در زمینه دوست یابی فعال برای فرزندانتون تلاش کنید،سعی کنید در همسایگان، دوستان، اقوام، همکلاسی های مهد و ... یک خانواده مذهبی و مومن و سالم به لحاظ اخلاقی پیدا کنید که فرزندی هم سن فرزند شما داشته باشند، با رفت و آمد و ... یعی کنید هم بازی مناسبی برای فرزدتون بیابید تا بخشی از اوقات او در طول روز یا هفته صرف بازی و تعامل باهم بازی خوب بشود که از جهات متععدی برای او مفید خواهد بود. وقتی او را به لحاظ محبت و توجه سیراب کردید، قطعا این رفتار او کاهش پیدا خواهد کرد، اما برای کنترل کامل آن بحث قانون، تشویق و تنبیه را از صوت های تربیت کودک با دقت گوش کنید و اجرا کنید ان شالله. خواندن سری کتاب های من دیگر ما از دکتر عباسی ولدی را هم توصیه میکنم. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام وقتتون بخیر بابت مشاوره های بسیار خوبتون از شما تشکر میکنم خدا خیر دو دنیا را نصیب و روزیتون کنه ما ۱۰ ساله که ازدواج کردیم خدارا شکر شوهرم مرد خوب و مهربونیه دست خیر داره بد دهن نیست و بی احترامی نمیکنه. ما تمام این ۱۰ سال را کنار مادرشوهرم بودیم و من مثل مادر خودم با ایشون برخورد کردم اصلا تا الان به ایشون بی احترامی نکردم. ولی خودم خیلی اذیت شدم شوهرم کارگر بود قول جبران این سختی ها را به من داده بود خدا را شکر روزگار روی دیگشو به ما نشون داد و الان ما یکی از سرمایه دارهای شهرمون هستیم ولی هنوز هم در همون زیر زمین کنار مادرشوهرم زندگی میکنیم من خیلی کوتاه اومدم و به شوهرم سخت نگرفتم ولی شوهرم خیلی خیلی به کارشون اهمیت میدن شب دیر میان و سریع میخوابن ما دوتا بچه داریم دخترم کلاس سومه و پسرم ۴ سالشه ولی همسرم در تربیتشون شریک نیستن بار تربیت بچه ها کلا به دوش خودمه خیلی برام سخته بچه ها هرچیزی که بخوان فوری براشون میخره و من اصلا موافق این کار نیستم میترسم حرفی بزنم زندگیم به هم بخوره اگه من کاری داشته باشم اصلا کارشون را ول نمیکنن روزهای تعطیل هم کلا با گوشی صحبت میکنن تو خونه همش با گوشی هستند و خیلی خیلی کم صحبت میکنند در صورتی که با بقیه ساعت ها تعریف میکنند من فایل های هنر زن بودن را گوش دادم و تقریبا همه ی نکات را رعایت میکنم خواهش میکنم راهنماییم کنید چی بگم و چجوری برخورد کنم که زندگیم خراب نشه من خیلی خیلی وابسته ی همسرم هستم اصلا نمیتونم ناراحتشون کنم ممنون از لطفتون 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی روحیه شکرگذاری شما، دیدن نقاط مثبت همسر و تعامل مثبت با خانواده همسر،خیلی عالی هست و جای تقدیر دارد. در کنار این ویژگی های مثبت، به این نکته هم توجه داشته باشید که شما وقتی ازدواج کردید و فرزنددار شدید، یعنی مسئولیتی در قبال همسر و فرزندان و این زندگی پذیرفتید، لازمه ی این مسئولیت پذیری اولا انجام وظایف خود به درستی و بعد هم مراقبت و اصلاح مسیری است که زندگی در آن حرکت میکند و جریان دارد... که قطعا با انفعال و سکوت قابل جمع نیست. همسر خوب، همسری نیست که در مقابل روند های اشتباه در زندگی و تربیت کودکان سکوت بکند و لام تا کام حرفی نزند و زندگی موفق هم با سکوت و صبر منفعل حاصل نمیشود، قطعا همسر مسئولیت پذیر و با کفایت در مقابل چالش هایی که در ارتباط با همسر و فرزندان و روابط در زندگی مشترک به وجود می آید نباید منفعل باشه، اشکال آن جاست که بعضی از خانم ها به شیوه های غلطی مطالبه های خودشان را مطرح میکنند مثل غرزدن های مداوم، جیغ و داد کردن، قهر کردن و ...، آن چه که باید به آن توجه بشود و رعایت بشود، شیوه صحیح گفت و گو و بیان درخواست ها از همسر هست، نه سکوت تایید میشه و نه بیان کردن به شیوه ی غلط، بلکه لازمه ی هر زندگی بیان درخواست ها و مطالبات به شیوه ی درست است که هم اثرگذاری بیشتری داشته باشد و هم در عین حال نه تنها به روابط بین زوجین و دیگر اعضای خانواده آسیبی نزند، بلکه اتفاقا به مرور با گرم تر کردن کانون زندگی و کمتر کردن چالش ها، روابط و بنیان خانواده را محکم تر هم خواهد کرد... در این باره توصیه میکنم اولا بخش هایی از صوت های هنر زن بودن که در رابطه با نحوه گفت و گو با همسر، نحوه مخالفت کردن با همسر و ... هست را دوباره با دقت گوش بدید، حتی الامکان از آن یادداشت برداری کنید و حتما برای عمل به آن برنامه ریزی کنید. الویت شما افزایش مهارت های خودتون در زمینه گفت و گو و مطالبه صحیح با همسر محترم هست. در کنار استفاده از صوت های استاد پوراحمد، مطالعه دو کتاب در این زمینه را حتما حتما به شما توصیه میکنم، ۱. مجموعه کتاب تا ساحل آرامش از دکتر عباسی ولدی ۲.کتاب پیام ها(مهارت های ارتباطی) از متیو مک کی. در کانال هم پاسخ های مرتبط را حتما مطالعه بفرمایید. این نکته را در نظر داشته باشید که بسیاری از اوقات مردان برعکس چیزی که خانم ها فکر میکنند واقعا نمیتوانند حدس بزنند که در ذهن یا دل خانم چه میگذرد یا چه نیاز و درخواستی دارد، خانم ها باید یادبگیرند حتما حرف خودشان را بزنند و به شیوه ی درست هم بزنند وگرنه سکوت کردن موجب تلبار شدن حجمی از شکایت ها، نیاز های برآورده نشده و دلخوری ها به شکل یک غده ی آلوده است که زمانی سرباز میکند و رابطه را به چالش جدی مواجه میکند... ترس شما از صحبت های لازم و درست با همسر، ترسی بی جاست، و اگر معنای وابستگی به همسر، سکوت کردن در مقابل همه چیز باشه، برای زندگی مضر خواهد بود. از جمله نکات مهم در گفت و گو با همسر این هست که در زمان، مکان و موقعیت مناسب باشد، مثلا زمانی که فرد عصبانی یا ناراحت هست، خسته هست و تازه به منزل رسیده، گرسنه هست و ... وقت مطرح کردن صحبت های مهم نیست....
ادامه... جلوی دیگران و بسیاری از اوقات جلوی فرزندان، موقعیت خوبی برای بیان خواسته ها و مطالبات نیست. لحن گفت و گو، کلماتی که در آن استفاده میشود و ... اهمیت دارد، استفاده از لحن صمیمانه، به کار بردن کلمات مثبت،ارائه ی دلایل منطقی، داشتن نیت دلسوزانه برای زندگی و انتقال این نیت خیر به همسر از طریق رفتار ها،حالات و گفتار اهمیت زیادی دارد. میتوانید برای بیان مطالب از تکنیک ساندویچ استفاده کنید، یعنی نکته منفی یا حساسی که می خواهید مطرح کنید را بین دو نکته مثبت قرار دهید، نکات مثبت همسرتون را بیان کنید، از ایشان قدردانی کنید و تلاش های ایشان برای خانواده و رفاه شما و فرزندان را ارج بنهید تا زمانی که مطلبی را بیان میکنید اثرگذاری بیشتری داشته باشد و همسر بهتر بپذیرد، میتوانید از شیوه انتقاد معکوس استفاده کنید یعنی گاهی به جای انتقاد کردن برای نبود یک رفتار مطلوب، به خاطر بودن آن از همسر تشکر کنی، مثلا از اینکه با وجود مشغله های کاری فلان کار را برای بچه ها انجام دادید، خیلی ممنونم، خیلی خوشحالم که شما مثل بعضی از اقایان، نسبت به خانواده بی توجه نیستید و همه ی وقتتون را صرف کار نمیکنید بلکه به خانواده هم توجه دارید.... اگر راه های گفته شده را امتحان کردید، و نتیجه نداد، با همدیگر پیش مشاور متعهد و متدین بروید ،اگر میدانید که ایشان نمی آیند به بهانه مسئله ای در ارتباط با بچه ها مثل مسائل تحصیلی یا رفتاری و ... بروید،که این مسئله در حاشیه ی آن مطرح شود و به آن پرداخته شود. موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید..من خانم ۳۰ ساله هسم ۷ سال ازازدواجم میگذره دو پسر ۵سال ونیم و ۲سال و هف ماهه دارم قبل از آشنایی با کانال همش سر بچه هام داد میزدم و دعواشون میکردم و گاهی وقتا کتک میزدم خیلی شدید نبود...ولی از وقتی تصمیم گرفتم که خوب باشم خیلی پسرا گوش بحرفم نمیکنن همش دارن باهم دعوا میکنن و پسر کوچکم اصلا به هیچ حرفم گوش نمیده دائم میگه دوست دارم این کارو بکنم و هر کاری که بخاد انجام میده چه با خوبی چه با دعوا اون بحرف گوش نمیده دائم در یخچال باز میکنه وبا هر روشی که تونسم انجام دادم تا این کار رو نکنه ولی فایده نداره..پسر کوچیکم خیلی وابسه منه و اگر بخوام ۲ ساعت بذارم پیش مامانم بمونه..نمیمونه. پسر بزرگم برای غذا خوردن همش میگه دهنم کن واگر خودش بخواد بخوره ۳ ساعت طول میکشه وهی باید یاد آوری کنم بخوره..پسرکوچکم لجباز و خیره هست و همش خراب کاری و اسباب بازی هاشو خراب میکنه..پسر بزرگم حسادت میکنه به داداش با اینکه خیلی بهش محبت میکنم و همش باید تهدیدشان کنم تا کاری انجام بدن مثلا میگم دیگه قصه نمی گم یا خوراکی نمیخرم...پسر بزرگم به پسرعمه اش که ۲ سالشه میگه چرا اون انقد اسباب بازی داره من ندارم چ جوابی بهش بدم..سعی میکنم باهاشون بازی بکنم..پسربزرگم اصلا اهل تشکرکردن نیست..اگرپدرم باهاش شوخی کنه بعضی اوقات ک عصبانی بشه میزنه پدرم رو.‌.جایی ک میریم اصلا گوش بحرف نمیده..دوتاپسرا خجالتی هستن .. مثلاپسربزرگم با پدرش به باشگاه میرفته اولش به هیچکس سلام نمی کرد ومیچسبید به پدرش تا الان بعد چندوقت به یه نفرسلام میکنه و اینکه خجالت میکشه جلوی غریبه ورزش کنه و همش طلبکارانه با من حرف میزنه و اگه بگم سفره رو جمع کن میگه کارمن نیس و اینکه اگر بخوام تشویق و تنبیه کنم همش باید تنبیه باشه..پسربزرگ همش به داداش حرف بد میزنه تنبیه شده ولی دوباره یادش می ره. ..لطفا راهنمایی کنید..ممنون. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما مادرگرامی بسیار عالی که تصمیم گرفتید دیگر رفتار هایی مثل کتک زدن و داد زدن و ... با بچه ها نداشته باشید و برای مشکلات رفتاری از مشاوره استفاده کردید. حقیقت این هست که این طور رفتار ها مثل کتک زدن و دعوا کردن بچه ها، نه تنها هیچ اثر مثبتی ندارد بلکه اثرات منفی بسیار زیادی از همین زمان کودکی تا بزرگسالی آن ها خواهد داشت... اگر هم موقتا بچه ها را ساکت کند، رفتار مشکل آفرین آن ها را تشدید میکند و برای دفعات بعد باید میزان خشونت در رفتار را بیشتر کنید که پیامد های مخرب زیادی دارد و از جایی به بعد متاسفانه در این مدل رفتاری شاهد این هستیم که کودکان هم متقابلا دست روی والدین خودشون بلند میکنند. از طرفی رفتار های نابهنجار داخل خانه و کتک زدن و رفتار های خشونت آمیز با نزدیکان و آشنایان و از طرف دیگر عدم اعتماد به نفس و خجالتی بودن در مواجهه با دیگران و افراد غریبه دقیقا نتیجه چنین رفتار هایی با کودکان توسط والدین آن هاست، رفتار هایی مثل کتک زدن یا خشونت زیاد در برخورد با دیگران از والدین الگوبرداری میشود، هر چقدر شما با فرزندان خود این گونه رفتار کنید، آن ها در برخورد با همدیگر و بقیه همین خشونت را نشان خواهند داد... البته اضافه کنم که برخی از آداب اجتماعی مثل سلام کردن، تشکر کردن و ... را از کودکان زیر ۷ سال نباید به شکل اجباری و همیشگی انتظار داشت، در این موارد اولا خود والدین باید الگوهای خوبی برای فرزندانشون باشند و این موارد را دقیقا در رفتار خودشون پیاده کنند و هم به نحوه با کودک خود تعامل کنند که او اعتماد به نفس لازم در محیط های اجتماعی را داشته باشد،در این صورت هر زمان این کار را انجام داد او را تشویق کنید ولی در صورت انجام ندادن، زیر ۷ سال، نیازی به تنبیه نیست، اگر به نکاتی که گفته شد توجه کنید، خود کودک در زمان خودش، آداب اجتماعی را به شکل سالم رعایت خواهد کرد. به طور کلی به این نکته توجه داشته باشید که حساسیت بیش از حد روی بچه ها و رفتارشان و اینکه باید همه ی کارهایشان عالی و درست باشه،حق اشتباه کردن، بازیگوشی کردن و ... را نداشته باشند اصلا درست و منطقی نیست، کودک برای رشد سالم به خصوص زیر ۷ سال نیاز زیادی به بازی کردن، داشتن آزادی و محبت والدین دارد، خب این موارد نیازمند صبر و ندارای بالای والدین به خصوص مادر است، اگر مدام این ها را از او دریغ کنید و سخت گیری و بکن و نکن زیاد داشته باشید، نمیتوانید انتظار داشته باشید که فرزندانتون کودکی و بزرگسالی سالمی داشته باشند. پس اول باید روی خودتون کار کنید و قدرت صبر و تحمل خودتون را بالاتر ببرید. حتما در طول روز محبت کافی به بچه ها داشته باشید، آن را ها در آغوش بگیرید،ببوسید، قربان صدقه شان بروید،وقتی کیفیت ارتباط عاطفی شما بالا باشد، کودک راحت تر میتواند از شما جدا بشود و دوری شما را تحمل کند...
ادامه... گرچه ما به خصوص برای زیر سه سال، تنها گذاشتن طولانی مدت کودک و جدایی او از مادر را توصیه نمیکنیم. در شرایط مورد نیاز آن هم پیش افرادی که اعتماد کامل به آن ها دارید و کودک هم با آن ها ارتباط خوبی برقرار میکند و در مورد زمان برگشت هم نباید به او دروغ بگویید. شیوه ی فرزندپروری مورد تایید شیوه مقتدرانه و مهربانانه است، یعنی در عین اینکه والدین محبت کافی به کودک دارند، در جای خود، جدیت و اقتدار هم دارند و اساسا پیاده سازی آن جدیت و اقتدار، در گرو محبتی است که بر ارتباط حاکم هست، وگرنه اینکه بچه ها لجبازی کنند و حرف شنوی نداشته باشند طبیعی است. برای اموری که نیاز میدانید فرزندانتان حتما رعایت کنند به جای تهدید کردن آن ها یا دعوا کردن و ... از قانون تشویق و تنبیهی که در صوت های تربیت کودک استاد پوراحمد مطرح شده استفاده کنید، حتما این صوت ها را دریافت کنید، با دقت گوش بدید و اجرا کنید، اگر بعد از گوش دادن کامل به صوت ها باز هم سوالی برای شما باقی ماند یا مشکلی که نتوانستید آن را حل کنید، از مشاوره امین استفاده کنید، ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام و درود.خانمی هستم ۲۴ ساله و همسرم ۲۹ ساله.۴ ساله که ازدواج کردیم و یه فرزند ۷ ماهه دارم.همسرم اوایل با مادرم خیلی خوب بودن و چون مادر خودشون به رحمت خدا رفته بود مادرم رو مثل مادر خودشون میدونستن ولی یه مدت بعد از ازدواج بعضی رفتارهای مادرم باعث شد دیدشون نسبت به ایشون تغییر کنه مثلا مامانم به من بیشتر محبت می‌کردن و همسرم فکر میکرد که مامانم ایشون رو نادیده میگیرن.وقتی به خونه مامان می‌رفتیم می‌دیدم ناراحت میشه یا حرف نمیزنه خونه هم که میومدیم با من سرسنگین بودن ولی دلیلشو نمیدونستم و بعد از چند ماه ایشون به من گفتن اولش به مادرم نگفتم ولی وقتی دیدم همش به خاطر این موضوع باهم بحث میکنیم به مادرم گفتم و ایشون هم خیلی گریه کردن و از همسرم عذرخواهی کردن و گفتن که واقعا منظوری نداشتن ولی دید همسرم عوض شده بود و هرکاری مامانم براشون انجام میدادن یا هر حرفی میزدن ایشون منظور برداشت می‌کردن تا یه سال بعد ازدواج مون که بابام خدابیامرز شدن رفت و آمد به شدت کم شد و من هم چند ماه یکبار با اصرار و خواهش به خونه مادرم میرفتیم و هربار اوقات تلخی...این ۴ سال همش سر این موضوع باهم بحث داریم و من یک سال هست که خونه مادرم نرفتم و ایشون هم فقط بچمون که به دنیا اومد یه هفته پیشم بودن و این یه هفته هم برام زهر شد.اصلا اسم مادرم که میاد همسرم به هم میریزه. عید نوروز اصلا اونجا نرفتیم ولی وقتی خونه مادربزرگم مادرم رو دید باز به هم ریخت و ما تا یه هفته باهم قهر بودیم.من واقعا ناراحت میشم من به خاطر او اونجا نمیرم اسم مادرم رو نمیارم ولی او کینه به دل گرفته و هربار من رو زجر میده.من که کاری نکردم.همش باید با خانواده ایشون باشیم و من همیشه احترام خواهر برادراشون رو نگه میدارم،باهم رفت و آمد داریم و اگر یه بار بگم خواهرت اینطور گفت یا ...سریع ناراحت میشه.خب پس من چی من دل ندارم من دلم برا مامانم تنگ نمیشه.بابام که رفت،دیه هیچ کس رو تو این دنیا ندارم ایشون هم از صبح تا شب یکسره سرکاره و من همش تو خونه تنهام.خونه مادرم هم که نمیتونم برم.همه کارا رو دوش خودمه هیچ کس ندارم کمکم کنه اگه مریض بشم خودم باید از خودم پرستاری کنم بچه رو خودم تنها بزرگ کنم ایشون هم به من کمک نمیکنه تا نکنه خدایی نکرده وظیفشون بشه یا من عادت کنم.به خاطر او تو روی مامانم وایسادم و بهشون گفتم همش به خاطر رفتارهای شما هست که نمی‌ذاره من بیام اونجا.دیگه به خدا خسته شدم‌. اوایل وقتی سر یه موضوعی ناراحت می‌شدیم دعوا میکردم،منم حرف دلم رو میزدم و بعدش آروم میشدم الان حوصله اینم ندارم هرچی گفتم فایده نداشته و الان فقط باهم قهر میکنیم و هیچ حرفی به هم نمی‌زنیم.زندگیمون روز به روز داره سردتر میشه.فقط و فقط دلم برا بچم میسوزه که اگه جدا بشیم این بچه این وسط چه تقصیری کرده‌.وقتی باهم خوب هستیم که خوبیم ولی وقتی قهر میکنیم مثل هفت پشت غریبه.ما خودمون خیلی کم پیش میاد که باهم به مشکل بر بخوریم و همیشه باید به خاطر دیگران با هم بحث داشته باشیم.خواهش میکنم راهنماییم کنید.ببخشید طولانی شد.اجرکم الی الله. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام خدمت شما بانوی گرامی در خلال صحبت ها و توضیحات شما متاسفانه متوجه نشدم که هم همسر شما دقیقا از بابت چه رفتار هایی از مادرتون ناراحت شدند؟ به هر حال هر پدر و مادری در کنار هزاران نقطه مثبت و زحماتی که برای فرزندانشون کشیدند، نقاط ضعفی هم دارند. بهتر بود که همان موقع از کمک مشاور بهره میگرفتید و به جای قطع ارتباط با مادر، خودتون رابطه مادر و همسرتون را کنترل میکردید، الان هم بهتر هست اولا صوت های هنر زن بودن و طلاق عاطفی استاد پوراحمد را گوش کنید و از راهکار هایی که مطرح شده برای حل این چالش با همسر استفاده کنید، سعی نکنید به همسرتون اثبات کنید که مادرشما مشکلی ندارند و ایشون اشتباه میکنند، بلکه بر این نکته تاکید کنید که بالاخره مادر هستند و وظیفه ی ما رسیدگی هست به خصوص اینکه بعد از فوت پدر، شما هم به مادر احتیاج بیشتری دارید. در زمان و موقعیت مناسب که ارتباط مثبت هست، با لحت و کلمات مثبتی با همسر صحبت کنید، دلایل خودتون را با آرامی مطرح کنید، نیازی نیست که در بدو کار، با همدیگر به ملاقات مادر بروید،بلکه همین که خود شما هم زمان هایی تنهایی یا با فرزندتون به دیدار مادر بروید کافی است، سعی کنید گفت و گو کنید تا در این مورد به توافق برسید، در زمانی که به توافق رسیدید ان شاالله، روی واکنش ها و صحبت های منفی همسرتون نسبت به مادر واکنشی نشان ندهید و کلا غفلت کنید، از سیاست های رفتاری برای کمتر شدن دلخوری ها استفاده کنید مثلا بیان تعریف ها یا ابراز دلتنگی های مادرتون نسبت به همسر، حتی هیچ اشکالی ندارد که در بیان آن ها اغراق کنید...
ادامه... و اگر نکته منفی گفته شد به هیچ وجه بین طرفین منتقل نکنید، نه دل مادر را بشکنید و نه دلخوری همسر را عمیق تر کنید،در آن مدت هم سعی کنید روابط خودتون به همسر به لحاظ روابط عاطفی، زیستی، احترام به اقتدار ایشان و ... مثبت باشه تا بهانه ای نباشد که مثلا دیدار با مادر، در زندگی شما اثر منفی گذاشته، اگر این شرایط میسر نشد حتما پافشاری کنید تا با هم پیش مشاور بروید و اگر راضی نشدند بر سر مسئله فرزندتون مراجعه کنید و در حاشیه این نکته را هم مطرح کنید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خدمت شما مشاور گرامی امیدوارم که سالم و تندرست باشید. من ۲۵ سالمه و دو فرزند دارم. در دوران کودکی تنش‌های زیادی داشتم. دعواهای هرروز پدر و مادر با یکدیگر و رفتار نادرست آنها با من و خواهرم؛ کتک، تحقیر، بی‌احترامی‌های زیاد و... الان احساس میکنم که اعتماد به نفس بسیار کمی دارم. از موقعیت های اجتماعی گریزانم، استرس دارم. خیلی از نه شنیدن میترسم. نمیتونم درست ارتباط برقرار کنم، از محور قرار گرفتن در جمع میترسم، از اینکه مشکلات خودم رو به مشاور امین بگم و درمان بخوام خیلی میترسم و بسیار عداب میکشم و میترسم که مورد تمسخر قرار بگیرم، حتی اگر مطمئن باشم مشاور هرگز این کارو نمیکنه. با اینکه توانایی‌ها و نقاط مثبت زیادی دارم، تعریف دیگران درمورد خودم رو نمیپذیرم و فکر میکنم میخوان دلمو خوش کنن. همیشه به بهتر از خودم از نظر اخلاقی نگاه میکنم و فکر میکنم من از بقیه توی جمع ضعیف‌تر و بدترم و نمیتونم به جایی برسم. همسرم با یکی از علمای بزرگ اخلاق در ارتباط هستند. ولی من نمیتونم با ایشون روبه رو بشم و مشکلات خودم رو بگم چون فکر میکنم خیلی بد هستم و میترسم این بدی براشون آشکار بشه یا منو ضایع کنن و یا به من بی توجهی کنن و... چند باری هم که باهاشون ارتباط داشتم بعدش به سختی از نظر روحی مریض شدم. فکر میکنم به دیده‌ی تحقیر بهم نگاه میکنن. همه‌ی رفتارها و حرفاشون رو به بدترین وجه برای خودم تفسیر میکنم. با اینکه کسانی که دور و بر ایشون هستن خیلی از نظر اخلاقی و معنوی پیشرفت کردن، بارها از همسرم خواستم با ایشون قطع ارتباط کنن، چون از وجود ایشون توی زندگیمون خیلی عذاب میکشم. خواهش میکنم بهم بگید چی کار کنم. متشکرم. 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز بنده هم متقابلا برای شما آرزوی سلامتی و عاقبت بخیری دارم. از اینکه به مجموعه همسران خوب اعتماد کردید و تصمیم گرفتید مسئله تان را در میان بگذارید سپاسگزارم. 🌹 ♻️خواهر خوبم مسئله شما با توجه به دوران کودکی پرتنشی که تجربه کرده اید قابل درک هست. و همین ضعف و کمبودها منجر به یک نگرش اشتباه و بن بست ذهنی در شما شده است. در واقع این باور غلط حتی اختیار شما را هم زیر سوال برده که از درون حتی خود را باور نداشته باشید و همیشه به دنبال عیب یابی از خود هستید. البته این روحیه که انسان به لحاظ اخلاقی خود را بالا نبیند و دچار کبر و غرور نشود بجا و شایسته هست. اما بنا نیست انسان با خود کم بینی و عزت نفس پایین شخصیت خود را تحقیر و پایین بیاورد. بلکه بسیار توصیه شده که انسان روی اعتماد بنفس و عزت نفس خود کار کند و شخصیت توانمند و خودباوری از خود داشته باشد. گاهی با نگرش و طرز فکر اشتباه خود را راکد کرده ایم و راه پیشرفت و توفیقات را از خود سلب میکنیم. در واقع این طرز فکر ما درباره رویدادهای زندگی است که تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر نوع احساس ما درباره آنها دارد. بنابراین اگر بتوانیم طرز فکر خود را تغییر دهیم، احساس ما هم تغییر خواهد کرد و می‌توانیم لذت‌ بیشتری را تجربه کنیم. گاهی به علت نداشتن آگاهی لازم، ترس وجودمان را دربرمی‌گیرد، دچار اضطراب می‌شویم و سردرگم می‌مانیم که چگونه باید با این احساسات خود کنار بیاییم. مثلا وقتی شما از سخن گفتن در میان جمع نگرانید و از آن دوری می‌کنید، دلیلش آن است که توانایی‌اش را ندارید ولی هنگامی که خود را از این لحاظ توانا ساختید، می‌بینید که چگونه می‌توانید بر ترس خود غلبه کنید و به خوبی در جمع سخن بگویید.در واقع احساسات شما نتیجه افکار شماست، بنابراین اگر نگران یا افسرده هستید، با احساسات مخرب خود درگیر نشوید، بلکه افکارتان را تغییر دهید تا احساسات ناخوشایند کم‌کم از بین بروند. 🦋ان شاءالله با به کار بردن راهکارهای زیر در جهت بالا بردن عزت نفس خود تلاش کنید: ✨1. این نکته را بدانید که خودباوری و اعتماد به نفس ارثی نیست بلکه یاد گرفتنی است و در این زمینه باید با مطالعه و کسب مهارت خود را توانمند کنید. در زمینه های مورد علاقه خود مطالعه کنید و آگاهی خود را نسبت به موضوعات مختلف بالا ببرید. ✨2. به خدا توکل کنید و پایبند به انجام تکالیف و وظایف شرعی و دینی باشید. همواره سعی کنید نماز خود را اول وقت بخوانید؛ زیرا تکالیف و عباداتی چون نماز و روزه و ... هر کدام به نوعی تمرین و تقویت اراده و اعتماد به نفس به شمار می‌رود. برای مثال، کسی که روزه می‌گیرد، در واقع با هوس‌هایش به مبارزه بر‌می‌خیزد و پر واضح است که دست رد زدن بر هوا و هوس‌های فریبنده، به استواری ایمان و تقویت اراده می‌انجامد. ادامه جواب سوال در پست بعد 👇👇👇 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
ادامه جواب سوال قبل 👇👇👇 ✨3. به افکار منفی درونتان توجه نکنید. روحیه مثبت بین داشته باشید و سعی کنید نعمت ها و موفقیت‌های روزانه خود را ـ هر چند کوچک و کم اهمیّت ـ یادداشت کنید تا ذهن شما عادت به مثبت بینی پیدا کند. این عمل را روزانه انجام دهید. ✨4.پس از کسب موفقیت‌ها، هیچ گاه منتظر تأیید دیگران نباشید.سعی کنید استقلال فکری داشته باشید. و بعد از هر موفقیت خودتان را تشویق کنید. مثلا اگر از عهده یک مهمانی خوب برآمده اید به خودتان تبریک بگویید و با خرید هدیه ای ولو کوچک خودتان را تشویق کنید. ✨5. سعی کنید با خواسته‌های نفسانی و عادات بد و ناپسند مبارزه کنید، مثل تنبلی، بی‌حوصلگی، راحت طلبی و ...؛ چون کسی که قوی و با اراده و از اعتماد به نفس برخوردار است، بر هوای نفس خو چیره می‌شود. یکی از کلمات گهربار رسول الله(ص) این است که فرمود:"الشَّدیدُ من غلب نفسه". روان‌شناس معروفی می‌گوید: یک نه گفتن به عادت بد، موجب می‌شود شخص برای مدتی تجدید قوا کند و بدین ترتیب، ضعف اراده خود را به تدریج برطرف سازد. داشتن اراده قوی و اعتماد به نفس لازم را به خود تلقین کنید. برای مثال، بگویید:" من می‌توانم. من بر مشکلات پیروز می‌شوم. من اراده و اعتماد به نفس قوی و پولادین دارم". باید سعی کنید از منفی‌نگری و منفی‌بافی، دوری کنید و با نگرش مثبت به مسائل در کسب موفقیت تلاش کنبد. ناپلئون می‌گوید:" باید کلمه "نمی‌شود" از قاموس زندگی و از لغت محو شود". او از شنیدن واژه‌های "نمی‌شود"، "نمی‌دانم"، "نمی‌توانم"، ناراحت و دلتنگ می‌شد و می‌گفت:"بخواه، می‌شود". ✨6. هرگز از شکست و ناکامی های در زندگی نهراسید چون شکست مقدمه پیروزی است. ✨7. در طول روز دقایقی رو به ورزش و نرمش اختصاص بدید. چون ورزش باعث تقویت اراده و اعتماد به نفس می‌شود. ✨8. با دوستان مومن که مثبت نگر و با اعتماد به نفس هستند تعامل کنید و از تجربیات آنها بهره ببرید. به مرور زمان این همنشینی در شما اثر خواهد کرد. ✨9. به پروردگار حسن ظن داشته باشید و از ناامیدی به درگاه خود بپرهیزید چرا که گناه کبیره محسوب می‌شود. شما اگر بدترین گناه هم کرده باشید باز گناهی بالاتر از ناامیدی به درگاه پروردگار نیست. به افراد وارسته و خودساخته نظیر عالم اخلاقی که فرمودید اعتماد کنید و با نگرش های منفی این فرصت خودسازی را از خود دور نکنید. همه آنچیزی که باعث این مقاومت می‌شود همان نگرش و باور غلط هست با پیاده کردن راهکارهایی که خدمتتون گفته شد ان شاءالله به مرور زمان بتوانید عزت نفس خود را بالا ببرید و با تغیراتی که در نوع نگاه خود ایجاد میکنید روز به روز شاهد حال خوب خود باشید. برای این تغییر : 🔅ابتدا باید بخواهی و اراده کنید. 🔅دوم ذهن را از تعصبات و باور غلط خالی کنید. 🔅سوم باور مثبت نسبت به خود پیدا کنید. 🔅چهارم عمل به آنچه آموختید داشته باشید. 👌در صورت امکان از مشاوره تلفنی با مشاوری امین هم می‌توانید بهره ببرید. به امید داشتن افکار زیبا برای شما دوست خوبم. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام. وقتتون بخیر و شادی یادمه وقتی کوچیک بودم، مادرم وسواس داشت و به طرز غذا خوردن پدرم خیلی گیر میداد مثلا ملچ ملوچ کردن حین غذا هورت کشیدن چایی و خیلی چیزای دیگه من اولش حساس نبودم ولی به مرور منم روی این چیزا حساس شدم. و تا الان اگر این موارد پیش بیاد، خیلی عصبی میشم. تا حالا خیلی سعی کردم این وسواس رو از بین ببرم ولی موفق نشدم. من متاهل هستم و بچه‌ی کوچیک دارم. میترسم این مسئله تو رابطم با همسرم تاثیر بگذاره. خواهش میکنم بهم بگید چی کار کنم. متشکرم 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم 👇 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی ♻️در رابطه با مسئله شما ابتدا میخوام به حساسیت مادر و نتیجه این وسواس و گیر دادن برگردید و تفکر کنید. نتیجه این رفتار چه بود؟! غیر از اینکه مادرتان روز به روز حساس تر میشد و خودش را اذیت می‌کرد و پدرتان نیز از این گیر دادن ها در اذیت بود و باعث تنش و مجادله آنها میشد. بهترین حالت این است که از شرایطی که در آن قرار می‌گیریم و برای ما تجربه ناخوشایندی دارد زمینه درس گرفتن ما باشد و دنباله رو همان رفتار نباشیم. تا از خیلی مشاجره ها و بحث و جدل ها جلوگیری کنیم. ♻️مطلب بعدی اینکه تا چه حد این رفتار آزار دهنده هست؟ چه بسا حساسیت بیش از حد شما باعث بزرگنمایی شود. وگرنه ممکن است بقیه تا این حد نسبت به این مسئله توجه نکنند. پس باید توجه و تمرکزتان را از این رفتار بردارید. تا به مرور کم شود. با توجه به روحیه وسواسی که پیدا کردید احتمال اینکه شما بیش از حد بر این مسئله حساس شده اید هست. پس تمام تلاش خودتان را برای کم کردن حساسیت خود بکنید. ♻️ممکن هست عنوان کنید که این رفتار بیش از حد معمول هست و نیاز به اصلاح دارد این نکته را بدانید اگر بناست بر همسر محترم اثر گذار باشید بستگی به میزان و کیفیت روابط صمیمانه شما دارد و موقعیت شناسی شما در گفتن مطلبتان. اگر بناست روحیه نقد و گیر دادن داشته باشید و این مسئله را هم مدام متذکر میشوید که مثلا این چه وضعیه؟! حالم رو بد کردی؟ بدون صدا بخور؟ کی میخوای درست بشی و صحبت‌های این چنین... بدانید که نتیجه نمی‌گیرید و حتی ممکن هست باعث تحقیر همسرتان هم شوید. پس بهتر است روابط شما در نهایت صمیمیت و محبت باشد. و اگر نقدی هم به رفتار یکدیگر دارید در موقعیت مناسب و با رعایت عزت نفس همسرتان با ادبیات مناسب مطرح کنید. مثلا میتوانید به صورت شفاهی در یک گفتگوی محبت آمیز مطرح کنید که مثلا از رفتار من راضی هستی؟ یا کدوم رفتار من برای شما ناراحت کننده هست؟ و متقابلا این سوال رو همسر محترم هم بپرسد. یا قرار بگذارید در مواقعی که انرژی و نشاط کامل دارید ویژگی های مثبت و منفی همدیگه رو بنویسید و بهم بدید. در یک فضای دوستانه نه به حالت جدی و رسمی.... ابتدا اشاره به نکات مثبت هم کنید و پررنگ کنید و بعد اگر نقدی دارید یا از عادتی ناراضی هستید با رعایت انصاف و با پذیرش روحیه نقد پذیری مطرح کنید. 🦋مجموعه هنر زن بودن را اگر گوش نکردید حتما تهیه و استفاده کنید و راهکارهای ارائه شده را در زندگی پیاده کنید تا روز به روز شاهد گرمای محبت و صمیمیت بین خود و همسرتان باشید. و با روش صحیح نقد به همسر آشنا شوید. موفق و مؤید باشید. 🌺 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob