انسان رِست یا وست؟ دیروز تصاویر بازداشت نئولی مک‌آفی رئیس دپارتمان فلسفه دانشگاه اموری توسط نیروهای گاردی آمریکا همه جا منتشر شد. ایشان رئیس دپارتمان همان فلسفه‌ای که با #انسان‌گرایی بنیان نظام سیاسی امروز غرب را بنانهاد. حالا سیاست دنیای غرب، دست‌بند به فلسفه‌ی دنیای غرب زده و پیش روی رسانه‌ی دنیای غرب، در حال بردنش به سوی بازداشت‌گاه است. چرا؟ چون صدا علیه نسل‌کشی صهیونیست‌ها بلند کرده. 💠💠💠💠 ماجرای فلسطین در حال واکاوی همه سوتفاهم‌های تاریخی رخ داده بین #وِست (غرب) و #رِست (مابقی دنیا) است. ما در دنیای شرق، فریفته فلسفه کاربردی غرب شدیم و آرام آرام دل به همه دستاوردهای این مبانی فلسفی دادیم و حالا داریم در برابر تضادی قرار می‌گیریم که از هضمش عاجزیم. غرب در اوج کُرکُری‌های فلسفی‌اش هم #استعمارگر بود و اگر شعار انسان‌گرایی را در فلسفه سر می‌داد غرضش انسان وست یا غربی بود و همزمان در سیاست شب و روز مشغول انسان‌زدایی از ساکنان رست یا مابقی دنیا بود. حالا این تعارضاتِ به زعم من کهن، بر سر فلسطین سر باز کرده. 💠💠💠💠 زین پس #غرب‌زدگی را باید در دسته‌ی بیماری‌های روانی انسان‌هایی نامتعادل جستجو کرد و این حقیقت برای هیچ‌کسی به اندازه‌ی خود غربی‌ها روشن نیست. 💠💠💠💠 سرباز روح‌الله | @roohullahrazavi

. حلقوم های دست‌ساز غرب 🔹کسانی متحیر مانده اند که چرا برخی مدعیان آزادی و حقوق بشر، در برابر نسل کشی بی نظیر اسرائیل در غزه، و سرکوب دانشگاهیان معترض در آمریکا و اروپا سکوت کرده اند. 🔹نه بر سلبریتی های مزدور حرجی است، و نه بر دست پروردگان غرب. ژان پل سارتر، در مقدمه‌ "مغضوبین روی زمین" (اثر فرانتس فانون) درباره این دست پروردگان می نویسد: 🔻«ما روسای قبائل، خان‌زاده‌ها، پولدارها و گردن‌کلفت‌های آفریقا و آسیا را می‌آوردیم چند روزی در آمستردام، لندن، نروژ و پاریس می‌چرخاندیم، لباس‌هایشان عوض می‌شود، روابط اجتماعی تازه‌ای یاد می‌گرفتند... 🔻آرزوی اروپایی شدن را در دلهای شان به وجود می‌آوردیم. بعد اینها را به کشورهای خودشان پس می‌فرستادیم. کشورهایی که درِ آنها برای همیشه به روی ما بسته بود، ما در آنها راه نداشتیم، ما دشمن بودیم. 🔻روشنفکرانی را که درست کرده بودیم، فرستادیم به کشورهای شان. بعد فریاد می‌زدیم برادری، انسانیت. بعد می‌دیدیم پژواک صوت ما از دهان همین روشنفکرها -عین سوراخ آب حوض- پس می‌آید... انعکاس درست و وفادارانه صوت خودمان را از حلقوم‌هایی که درست کرده بودیم، می‌شنیدیم. 🔻مطمئن شده بودیم هرگز کوچکترین حرفی برای زدن، به جز آنچه در دهانشان می‌گذاشتیم، ندارند بلکه حتی حق حرف زدن را از مردم خودشان هم گرفته‌اند». @IMANI_mohammad

گفت: نمی آیم، گفته ام و حرف مرد، یکی است. گفتم: آری حرف مرد، حرف مرگ است و یکی؛ و حرف زن، حرف زندگی است و فراوان. روشن است که این «زن چی شدگی» ارتباط شناختی نیست؛ «زن وارگی» هستی شناختی است. مثل نگاه بزرگ مردی که عشق را مرگ کوچک می دانست(الحبّ موت صغير) و همه عمر در جستجوی سایه ساری زنانه از هستی بود و می گفت إنَّا إنَاثٌ لِما فِينَا يُولِّدُه فلنحمدِ الله مَا فِي الكونِ من رَجُلِ إنَّ الرجَالَ الَّذِين العرفُ عَيَّنَهُم هُمُ الإنَاثُ وَهُم سُؤلِي وَهُم أمَلي 📚ابن العربي - الفتوحات المكية - ج ٤ - ص ٤٤٥

مست عشق را دیدم. هیچ شوری از عرفان شمس و مولانا را در خود ندارد، به گمانم باید عذرخواه حضرت عشق باشیم.

Alireza Ghorbani - Maste Eshgh (320).mp3 تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را جهت گوهر فایق به تک بحر حقایق چو به سر باید رفتن چه کنم پای دوان را به سلاح احدی تو ره ما را بزدی تو همه رختم ستدی تو چه دهم باج ستان را ز شعاع مه تابان ز خم طره پیچان دل من شد سبک ای جان بده آن رطل گران را منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را غم را لطف لقب کن ز غم و درد طرب کن هم از این خوب طلب کن فرج و امن و امان را بطلب امن و امان را بگزین گوشه گران را بشنو راه دهان را مگشا راه دهان را

🎥🌱 به مناسبت روز معلم خاطره‌ای را از مرحوم استاد محمدتقی جعفری می‌شنوید. روحش شاد. روز معلم مبارک باد. زمان: ۱ دقیقه و ۱ ثانیه ✅@ghkakaie

مثنوی خوانی علامه جعفری ای خدای پاک و بی انباز و یار دستگیر و جرم ما را درگذار یاد ده ما را سخنهای رقیق کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن مصلحی تو ای تو سلطان سخن کیمیا داری که تبدیلش کنی گر چه جوی خون بود نیلش کنی این چنین مینا گریها کار توست اینچنین اکسیرها زاسرار توست قطره دانش که بخشیدی زپیش متصل گردان به دریاهای خویش قطره ای کاندر هوا شد یا که ریخت از خزانه قدرت تو کی گریخت ما ز حرص و آز خود را سوختیم این دعا را هم ز تو آموختیم چون دعامان امر کردی ای اجاب پس دعای خویش را کن مستجاب @hamshenasi

صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند حق‌پرستان را امامی هست، دینش دلبری نور رویش کوثری، شور کلامش حیدری هر دو شهد معرفت را ریخته در ساغری: آیه‌های احمدی را با حدیث جعفری حرف او عشق است، فهمش را به عاشق می‌دهند صادقان، دل‌هایشان را دست صادق می‌دهند مالکی‌ها، شافعی‌ها، خوشه‌چینانش همه سیدِ طاووس‌ها، طاووس بُستانش همه شیخ‌ها، علامه‌ها، طفل دبستانش همه گردن‌افرازانِ دانش، گَرد میدانش همه جامی از «اَلعِلمُ نورٌ» ریخت تا در جان ما از هَلِ الدّینش به اِلّا الحُب رسید ایمان ما لب گشود و در دلِ عالم به پا شد شورها علم‌ها را هر حدیثش، زد گره با نورها نور، مجرم بود اما، در نظام کورها ترس می‌انداخت حقش، در دل منصورها در هراس‌اند از وجودش، چون که می‌دانند کیست حجت‌اللهی که جوشان در رگش، خون علی‌ست باز از این کوچه، امام دیگری را می‌برند باز هم با دست بسته، حیدری را می‌برند باز هم تنها، غریب مادری را می‌برند پا برهنه، سیدی را، سروری را می‌برند نسبتی خورشید را، با نیمه‌شب بردن نبود حق پیر آسمانی‌ها، زمین خوردن نبود روضه جان‌فرساست، آخر از زبان کوچه است باز معصومی، پریشان در میان کوچه است پیر ما، یادِ گل یاس جوان کوچه است با طنابی بر دو دستش، روضه‌خوان کوچه است در مدینه تا که می‌نوشد چنین جام بلا بر مشامش می‌رسد هر لحظه بوی کربلا امشب اینجا جلوه‌ای از خیمه‌های کربلاست باز آتش، شعله‌ور در خانۀ آل عباست حضرت شیخ‌الائمه در میان کوچه‌هاست گرد، بر پیشانیِ آیینۀ روی خداست روضه‌ای جانسوز در این واژه‌های ساده است شیعیان! فرزند زهرا از نفس افتاده است خواستم دورت بگردم مثل زائرها، نشد یاورت باشم به دانش، مثل جابرها، نشد پر کشم با قالَ صادق‌ها و باقرها، نشد شاعر خوب تو باشم بین شاعرها، نشد بر خلاف زندگیِ از خطا آکنده‌ام صادقانه گفتم این یک بیت را، شرمنده‌ام دوست دارم مثل تو، زیبا به دنیا بنگرم صادقانه، عاشقانه این جهان را بنگرم مثل تو، با یاد فرزندت، به فردا بنگرم روی مهدی را ببینم، رو به هرجا بنگرم مثل آن یار تو، یارانش از آتش رد شدند در تنور غیبت، آن مردان که می‌باید شدند مثل یاران تو، یارانش طبیب و مرهم‌اند هم جوانمردند و هم همدرد درد عالم‌اند غم ندارند اولیاءالله، غمخوار هم‌اند با یتیمان مهربان، آنجا که باید محکم‌اند دولت فردا از آنِ صالحان عاشق است صبح نزدیک است آری! وعدۀ حق صادق است #قاسم_صرافان

🔰«فلسطین» اثر یان تیرسن موزیسین فرانسوی

⁨🧕با وجود اینهمه خانوم محجبه تو بروکسل پایتخت بلژیک؛ الان تهران بروکسله یا بروکسل تهرانه؟!

✨الفيلسوف المغربي طه عبد الرحمن: "المقاومة الطوفانية" حركة تحرر للإنسان والعالم أن السياق الفلسطيني لطوفان الأقصى يفتح على السياق الإنساني من جانبين على الأقل؛ 🔻 أحدهما، أن هذا الطوفان فيه من طوفان نوح عليه السلام نصيب، وهو "استئصال الشر من الأرض"، بحيث يتهيأ بفضله الإنسان من حيث هو كذلك ليتلقى قيما جديدة؛ 🔻والثاني أن "الأقصى" فيه من إسراء محمد عليه الصلاة والسلام نصيب، وهو "التحرر من قيود المادة"؛ فيكون "الأقصى" أو قل "المَسرى" آية دالة على تعميم القيم الجديدة على البشرية جمعاء، بحيث لا يحدُّها أي اعتبار مادي. 🔸ولما ظهر أن الطوفان، من حيث كونه تجريفا للشر المطلق، هو السبيل الذي يوصّل إلى التحرر الأمثل، فقد لزم أن تكون "المقاومة الطوفانية" حركة تحرر للإنسان عامة أو حركة تحرير للعالم كله، حتى ولو بدت في الظاهر حركة تحرر لشعب مخصوص أو حركة تحرير لأرض مخصوصة، إذ المقاوم الطوفاني إنما هو الإنسان في صراعه مع الشر؛ 🔸 ويؤيد ذلك التفاف العالم حول قضيته، ولا يرجع هذا الالتفاف، كما شاع بين جمهور السياسيين، إلى تعاطي العالم للرواية الفلسطينية للأحداث بقدر ما يرجع إلى كون هذه المقاومة أعادت بقوة الإنسان، حيثما كان، إلى فطرته الأولى، أي أعادته إلى القيم الأصيلة التي تنطوي عليها روحه، بدليل سرعة هذا الالتفاف حول قضيته وانخراط الفتيان فيه بكثرة، إذ الفتى يكون أقرب من سواه إلى الفطرة، فيسهل إحياؤها فيه. https://www.aljazeera.net/culture/2023/12/16/ @hamshenasi

✨فیلسوف مغربی طه عبدالرحمن: مقاومت طوفانی جنبشی است که انسان و جهان را آزاد می کند. زمینه فلسطینی طوفان الاقصی حداقل از دو جنبه به روی زمینه های انسانی باز می کند: 🔻یکی از آن‌ها این است که این طوفان سهمی از طوفان نوح علیه‌السلام دارد که «حذف شر از زمین» است، تا انسان به برکت آن برای دریافت ارزش‌های جدید آماده شود. 🔻 دوم اینکه «الاقصی» سهمی از اسراء محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارد که «رهایی از قیود ماده» است. «الاقصی» یا بهتر بگوییم «المسری» نشانه ی دال بر عمومی سازی ارزش‌های جدید به همه بشریت است، به گونه‌ای که با هیچ اعتبار مادی محدود نمی‌شوند. 🔸از آنجا که مشخص شد طوفان به جهت زوال شر مطلق بودن، راهی است که به رهایی آرمانی منتهی می شود، لازم می آید که «مقاومت طوفانی» یک جنبش رهایی بخش بشریت به طور عام یا یک جنبش رهایی بخش برای کل جهان باشد، حتی اگر در ظاهر یک جنبش آزادیبخش برای یک قوم خاص یا یک جنبش آزادیبخش برای یک سرزمین خاص به نظر برسد، زیرا انسان مقاوم طوفانی، انسان در مبارزه با شر مطلق است. 🔸موید آن التفات گسترده به مسئله آن است، این توجه، به دلیل برخورد جهانی با روایت فلسطینی از وقایع نیست همانطور که در میان اکثریت سیاستمداران گسترده بود، بلکه ناشی از این واقعیت است که این مقاومت با قدرت، انسان را در هر کجا که بود به سرشت اولش بازگردانده است، یعنی او را به ارزش‌های اصیلی که روح اش با آن آمیخته، برگردانده است. سرعت این التفات به مسئله آن و مشارکت گسترده جوانان در آن به خوبی دلیل آن را نشان می‌دهد زیرا که جوانان از هر کس دیگری به فطرت نزدیکتر اند و احیای فطرتشان آسان است.

✨ مقاومت طوفانی جنبشی است که انسان و جهان را آزاد می کند.✨ 📌مصاحبه فیلسوف مقاومه طه عبدالرحمن با الجزیره نت 1️⃣ 🔰 عملیات "طوفان الاقصی" را در زمینه فلسطینی و انسانی چگونه می بینید؟ 🔹اولین چیزی که در مورد «طوفان الاقصی» در سیاق فلسطینی آن نظر فیلسوف را جلب می کند، خود این نام است. چرا مقاومت فلسطین در غزه نام عملیات خود را «طوفان» برگزید و چیز دیگری را انتخاب نکرد؟ شکی نیست که حدیث «فرقه منصوره» که دل مردانش به آن آغشته بود در این نامگذاری تأثیر داشته است. "طوفان" فقط می تواند کار این "طائفه" باشد که توسط آنها عینیت یافته است. در مورد علت این نام، معروف است که «طوفان» به معنای « جارو کردنی که چیزی از خود باقی نمی گذارد» است. بیایید از حقیقت آن چیزی که این مقاومت در صدد تخریب کامل آن برآمده است تا چیزی از آن باقی نماند؟ بپرسیم. این نمی تواند صرفاً اشغال باشد و یا حتی ظلم محض، بلکه در واقع « شر مطلق» است. 🔸مردم قبلاً "شر مطلق" را به عنوان یک مفهوم بعید تصور می کردند و باور نمی کردند که می توان به آن دست یافت، اما امروز آن را به عنوان یک واقعیت زنده می بینند. آنها « نماز» را در خانه‌های خدا بمباران کردند، «معصومیت» را در کودکی نابود کردند، «تندرستی» را از بیمارستان‌ها بیرون راندند، «پناه» را در پناهگاه‌ها به وحشت انداختند، و چیزهای مشابه. لذا مردم با چشمان خود مرگ همه ارزشهای نیکو را دیدند که انسان برای آنها آفریده شده است. " شر مطلق" چیزی نیست جز منظره مرگ که بر همه ارزش ها می آید. مقاومت فلسطین در غزه اولین کسی بود که حقیقت این شیطان را کشف کرد، از این رو به مقابله با آن با نیرویی که شر آن را دفع می کرد و حتی آن را از اصلش ریشه کن می کرد، شتافت. بنابراین، این مقاومت شایسته نام "مقاومت طوفانی" است که ویژگی آن را از سایر اشکال مقاومت متمایز است . 🔹 افزون بر آن باید پرسید: چرا مقاومت «طوفان» را به «الاقصی» و نه به چیزهای دیگر اضافه کرد ، شکی نیست که جایگاه «الاقصی» این اضافه را ایجاب می‌کند، اما مقام «الاقصی» وجوه متعددی دارد که با توجه به زمینه ها و شرایط می توان آنها را اخذ نمود. الاقصی در زمینه ذکر جهت در نماز، «قبله» اول مسلمانان است، در حالی که در ظرف خاص که مملو از مقاومت طوفانی است و اساساً «مسری»( سفرگاه) است، زیرا «اسراء» به عنوان یک اصطلاح، مستلزم غلبه بر جسمانیت بدن است، درست مانند «معراج»؛ این بدان معناست که روح «اسیر» از همه محدودیت‌ها رهایی می‌یابد به فضای بی‌پایان ملکوت می رود، بنابراین، «مسری» در نسبت با این مقاومت «محل دستیابی به آزادی نهایی» را نشان دهد گرچه اقصی نام تاریخی این مکان است اما نامش در حقیقت «المسری» است، اگر مقاومت عملیات خود را «طوفان الاقصی» نمی‌نامید، به دلیل تضمن معنای آزادی، نام «طوفان المسری» را به خود می‌گرفت. شاهد آن هم این است که «آزادی» همه اسرا در زندان های دشمن را اولین هدف «طوفان» قرار داد و حتی آن را شرط اول در هر مذاکره با آن قرار داد ! 🔸از این رو، روشن می شود که زمینه فلسطینی طوفان الاقصی حداقل از دو جنبه به روی زمینه های انسانی گشایش ایجاد می کند: یکی از آن‌ها این است که این طوفان سهمی از طوفان نوح علیه‌السلام دارد که «حذف شر از زمین» است، تا انسان به برکت آن برای دریافت ارزش‌های جدید آماده شود. دوم اینکه «الاقصی» سهمی از اسراء محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارد که «رهایی از قیود ماده» است. «الاقصی» یا بهتر بگوییم «المسری» نشانه ی دال بر عمومی سازی ارزش‌های جدید به همه بشریت است، به گونه‌ای که با هیچ اعتبار مادی محدود نمی‌شوند. 🔹از آنجا که مشخص شد طوفان به جهت زوال شر مطلق بودن، راهی است که به رهایی آرمانی منتهی می شود، لازم می آید که «مقاومت طوفانی» یک جنبش رهایی بخش بشریت به طور عام یا یک جنبش رهایی بخش برای کل جهان باشد، حتی اگر در ظاهر یک جنبش آزادیبخش برای یک قوم خاص یا یک جنبش آزادیبخش برای یک سرزمین خاص به نظر برسد، زیرا انسان مقاوم طوفانی، انسان در مبارزه با شر مطلق است. 🔸موید آن التفات گسترده به مسئله آن است، این توجه، به دلیل برخورد جهانی با روایت فلسطینی از وقایع نیست همانطور که در میان اکثریت سیاستمداران گسترده بود، بلکه ناشی از این واقعیت است که این مقاومت با قدرت، انسان را در هر کجا که بود به فطرت اولش بازگردانده است، یعنی او را به ارزش‌های اصیلی که روح اش با آن آمیخته، برگردانده است. سرعت این التفات به مسئله آن و مشارکت گسترده جوانان در آن به خوبی دلیل آن را نشان می‌دهد زیرا که جوانان از هر کس دیگری به فطرت نزدیکتر اند و احیای فطرتشان آسان است. ادامه دارد... 🖊ترجمه علی اصغر اسلامی تنها https://www.aljazeera.net/culture/2023/12/16/ @hamshenasi

✨ مقاومت طوفانی جنبشی است که انسان و جهان را آزاد می کند.✨ 📌مصاحبه فیلسوف مقاومه طه عبدالرحمن با الجزیره نت 2️⃣ 🔰با طوفان الاقصی ما شاهد بسیاری از مظاهر استانداردهای دوگانه غربی بودیم به نظر شما آیا می توان شاهد انحطاط تمدنی متاثر از این افول ارزش ها بود؟ 💠آنچه می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که استانداردهای دوگانه غرب جنبه جدیدی در آن نیست، بلکه از همان آغاز در تمدن آن ذاتی بوده است، زیرا این تمدن در اصل بر اساس اصول مادی بنا شده است که برتری آن را بر سایر ملل تعیین می‌کند. هر جا که این احساس برتری وجود داشته باشد، خطر ترجیح دادن خود بر دیگران و ترجیح دادن منافع خود بر منافع آنها وجود دارد. این خطر تبعیض آمیز را فقط می توان با وجود «شعله فروزان تعالی معنوی» در دلها دفع کرد، این شعله فروزان ذاتی است که اسباب تضاد بر سر مصالح مادی را از بین می برد و همه مردم را از نظر حقوق و تکالیف برابر می کند. غرب در طول تاریخ مدرن خود فاقد این شعله متعالی بوده است، بلکه بنای تمدنی خود را به دلیل طغیان منافع مادی بر همه احوال خود، بر اساس خاموش کردن این شعله در دلها ساخته است. 💠با این حال، آنچه استانداردهای دوگانه در برخورد فعلی او با طوفان الاقصی را از دیگر موارد این استانداردهای دوگانه به گفته او متمایز می کند این است که حاکمان آن کاملاً خصلت «حیا» را از دست داده اند، همانطور که با تمام گستاخی آن را اظهار می کنند. انکار حقایق روشنی که همه افراد در جهان به عنوان شاهد بر آن هستند، بنابراین آنها با هم متحد شدند تا وقایع را آشکارا انکار کنند. تکذیب وقایع و تکذیب شهود را جمع کرده اند. لذا از قساوت قلب و از دست دادن احساساتشان که کاملاً بریده از انسانیتشان کرده، تعجب نمی کنیم. 💠بر این اساس، انحطاط ارزش ها اتفاق جدیدی نیست که برای تمدن غرب رخ داده است، بلکه علل آن همواره در آن وجود داشته است. در واقع تمدنی است که در مقایسه با تمدن اسلام از نظر ارزشی سیر قهقرایی پیدا کرده است، زیرا همانطور که اشاره کردم در ابتدا از شعله متعالی خالی است. این انحطاط ارزش ها به دلیل دلبستگی غالب مردم به جلوه های پیشرفت مادی، از دید پنهان ماند. اما سرنوشت تصمیم گرفت که شوک بزرگ ناشی از طوفان الاقصی نه تنها آن چیزی باشد که به طرز بی سابقه ای نفوذ این پسرفت را در هسته این تمدن مادی برجسته کند، بلکه باید زشتی مطلق آن را برجسته کند. این طوفان آیتی شد که به لسان ملکوت در میان غرب سخن می گوید. ادامه دارد... 🖊ترجمه علی اصغر اسلامی تنها https://www.aljazeera.net/culture/2023/12/16/ @hamshenasi

⚡️ویتنام اینگونه آزاد شد بله گاه از دوش ریحانه، #قهرمان به معرکه می رود تا شهر تن، وطن انسان آزاد شود. و همیشه از دامن #ریحانه، انسان به معراج می رود تا شهر روح، وطن جان آباد شود. پل آزادی، استقلال و آبادی وطن در تمام دنیا بر دوش زن، #ریحانه_قهرمان_پرور بوده و است. @hamshenasi

🔸 نشست علمی "نظریه اسلامی فرهنگ" 🔰 مرکز رشد و خانه خلاق و نوآوری و پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه برگزار می‌کنند: ➕ روایت های فرامرزی 💢 سومین جلسه از سلسله نشست‌های دیپلماسی نخبگانی (جهان اسلام): "فرهنگ از دیدگاه اندیشمندان معاصر اسلامی" 🎙با حضور: دکتر ادریس هانی (رئیس دانشگاه دارالحکمه مراکش، اندیشمند و پژوهشگر تمدن و فرهنگ) 💢 با محوریت "ماهیت فرهنگ در جامعه اسلامی و روش هدایت یا اصلاح آن" ✍️ میزبان نشست: حجت الاسلام دکتر #مسعود_اسماعیلی رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی 📆 شنبه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۰ 📡 حضور مجازی از طریق: 🌐 skyroom.online/ch/iict/roshd2 🔍 مشروح خبر👇 🌐 iict.ac.ir/n-farhang-3 #نشست #مرکزرشدونوآوری 🆔 @iictchannel

مهریه و فرهنگ عکس های بالا که یکی از اساتید برای من فرستاده، مربوط به مهریه یک دانشجوی عراقی هست که براش آوردن. استاد در توضیح فرمودند: مهریه اش ۲۰ ملیون دینار هست که ۱۰ ملیون رو نقد می گیره و ۱۰ ملیون میمونه عند الاستطاعه !! از این ده ملیون ۵ ملیونش با توافق عروس و داماد خرج اون اولیات میشه و این چیزی که تو عکس میبینید اون وسط ۵ ملیون خالص حق عروس هست که اینطوری شیک و مجلسی و با گل و شیرینی و مهربانی و مراسم قشنگ دریافت کرده .... شاید براتون جالب باشه مقایسه اش با مهریه های خودمون که چطوری دریافت میشه گاها 😐 #نقد_بودگی_مهریه #معنای_اجتماعی_مهریه #مطالعه_میان_فرهنگی_ازدواج @hamshenasi

#معرفی_کتاب 📚معناشناسی تاریخی مهریه در قرآن کریم 🔸 محمدحسین شیرزاد 💠در بحث از انگاره مهریه در عصر نزول قرآن، آنچه در بادی امر جلب توجه می کند، تنوع در واژه هایی است که بر معنای #مهریه دلالت دارند. آن طور که عالمان لغت و تفسیر گفته اند، چهار واژه در آیات قرآنی به مفهوم مهریه اشاره دارند که عبارت اند از: #اجر، #فریضه، #صدقه و #نحله. به اینها باید واژه مهر را علاوه کرد که در فرهنگ عرب پیش از اسلام، انگاره مهریه را نمایندگی می کرده و سابقه ای دراز در فرهنگ سامی داشته است.این گونه گونی واژگانی گرچه بر عالمان تفسیر امری پوشیده نبوده، اما هنوز چند پرسش اساسی در این باره بی پاسخ مانده است: 🔹نخست آنکه چه تمایزهای معنایی بین واژه های یادشده وجود دارد؟ 🔹دوم آنکه چرا واژه مهر از نظام واژگانی قرآن حذف شده است؟ 🔹سوم آنکه جایگزین شدن مهر با چهار واژه جدید، چه تحولاتی در انگاره مهریه به وجود آورده است؟ 💠در کتاب معناشناسی تاریخی مهریه در قرآن کریم، تلاش شده از رویکرد معناشناسی تاریخی برای پاسخ به این پرسش ها بهره گرفته و میزان کارآمدی آن در مطالعات قرآنی آزموده شود. @hamshenasi