#تربیت_فرزند
#فرزندپروری
#والدین_آگاه
✅به مادران باردار توصیه می شود که هر روز با #جنین خود #صحبت کنند.
صحبت کردن با جنین، #رشد مغزی و دایره #لغات شنیداری اش را افزایش می دهد.
@haram110 🌹
❤️❤️زیبایی یک زن در موها یا #اندامش نیست, مهم زیبایی #افکار است...
زنان با یک دست گهواره را تکان میدهند
با دست دیگر دنیا را
زن بودن ، #معجزه است ...
#بانوی من اکنون باید به فکر
ساختن فرزندان این سرزمین
و خودت باشی...
کانال حرم
#کانالی_برای_زنان_ومادران_سرزمینم❤️❤️
@haram110
امام علی علیه السلام فرمودند :
🌸 وقتی به کودک وعده ای دادید، وفا کنید
زیرا کودکان، شما را رازق خود می دانند
خداوند از هیچ چیز مانند پایمال شدن حق زنان و کودکان خشم نمی گیرد.
@haram110 🌹
🌸🍃🌸🍃
#فرزند_پروری
👈پدر و مادر گرامی
دروغگویی و پنهانکاری یک هشدار است آن را جدی بگیرید،
و به آن دقت کنید چرا که ما در جاهایی از فرزند پروری دچار اشتباه و یا کم کاری شده ایم!!
بچه ها بین سنین سه تا چهار سالگی وارد دنیای فانتزی میشوند به این معنی که تخیلاتشان را واقعی میپندارند،
این تخیلات از آمال و آزوهایشان نشأت میگیرد...
اما در پروسه دروغگویی
و پنهانکاری کودکان،
علتها در ترس
از تنبیه
و فرار از درد،
ترس از طرد شدن
و رهاشدن،
کسب امتیاز،
امتیازی که آنها دریافته اند که در راستگویی ممکن نیست،
و رفع نیازی که جز به دروغ گفتن برآورده نمیشود،نهفته است.
@haram110 🌹
#فرزند_پروری
در برخورد با کودک به جاي زبان نيشدار وكلمات مبهم و نامناسب،
ازبيان فاخر و كلمات زيبا استفاده کنید.
‼️اجازه ندهيد كه دوستان وبستگان با فرزندانتان هرطوركه میخواهندصحبت كنند.
@haram110 🌹
🌸🍃🌸🍃
#والدین_آگاه_بدانند
⚠️گفتن جملاتی مانند :
"وقتی گریه میکنی ازت بدم می آد"
و...
یا جملاتی که احساس طبیعی کودک را نفی میکند باعث می گردد کودک احساساتش را مخفی کند و اختلاف احساسات پیدا کند و در طول زمان حتی نداند که چه حسی دارد و دچار اضطراب شود!!
⚠️اگر فرزند شما جیغ میزند ،دلایل آن میتواند موارد زیر باشد:
🔴جیغ زدن را از شما یاد گرفته است؛
🔴برای جلب توجه شما این کار را انجام می دهد چون خیلی به او بی توجه هستید.
@haram110 🌹
مراقب سلامت فرزندان خود باشیم....
کودکانتان را در هایپر مارکت ها روی چرخ دستی های خرید قرار ندهید..
بزاق و باکتری هایی که برروی چرخ دستی های هایپر مارکت ها وجود دارد از توالت های عمومی هم بیشتر است...
@haram110 🌹
🔺بخشیدمت عزیزم!
اگر کودکی اشتباهی کرد
نباید او را ترساند که دروغگو شود.
اگر اشتباهش را خودش بیان کرد،
به او بگویید:
👈چون راستش رو گفتی بخشیدم.
@haram110 🌹
🎋🎋🎋
هدایت شده از حرم
#تربیت_فرزند
#فرزندپروری
#والدین_آگاه
✅به مادران باردار توصیه می شود که هر روز با #جنین خود #صحبت کنند.
صحبت کردن با جنین، #رشد مغزی و دایره #لغات شنیداری اش را افزایش می دهد.
@haram110 🌹
❤️❤️زیبایی یک زن در موها یا #اندامش نیست, مهم زیبایی #افکار است...
زنان با یک دست گهواره را تکان میدهند
با دست دیگر دنیا را
زن بودن ، #معجزه است ...
#بانوی من اکنون باید به فکر
ساختن فرزندان این سرزمین
و خودت باشی...
کانال حرم
#کانالی_برای_زنان_ومادران_سرزمینم❤️❤️
@haram110
امام علی علیه السلام فرمودند :
🌸 وقتی به کودک وعده ای دادید، وفا کنید
زیرا کودکان، شما را رازق خود می دانند
خداوند از هیچ چیز مانند پایمال شدن حق زنان و کودکان خشم نمی گیرد.
@haram110 🌹
🌸🍃🌸🍃
#فرزند_پروری
👈پدر و مادر گرامی
دروغگویی و پنهانکاری یک هشدار است آن را جدی بگیرید،
و به آن دقت کنید چرا که ما در جاهایی از فرزند پروری دچار اشتباه و یا کم کاری شده ایم!!
بچه ها بین سنین سه تا چهار سالگی وارد دنیای فانتزی میشوند به این معنی که تخیلاتشان را واقعی میپندارند،
این تخیلات از آمال و آزوهایشان نشأت میگیرد...
اما در پروسه دروغگویی
و پنهانکاری کودکان،
علتها در ترس
از تنبیه
و فرار از درد،
ترس از طرد شدن
و رهاشدن،
کسب امتیاز،
امتیازی که آنها دریافته اند که در راستگویی ممکن نیست،
و رفع نیازی که جز به دروغ گفتن برآورده نمیشود،نهفته است.
@haram110 🌹
#فرزند_پروری
در برخورد با کودک به جاي زبان نيشدار وكلمات مبهم و نامناسب،
ازبيان فاخر و كلمات زيبا استفاده کنید.
‼️اجازه ندهيد كه دوستان وبستگان با فرزندانتان هرطوركه میخواهندصحبت كنند.
@haram110 🌹
🌸🍃🌸🍃
#والدین_آگاه_بدانند
⚠️گفتن جملاتی مانند :
"وقتی گریه میکنی ازت بدم می آد"
و...
یا جملاتی که احساس طبیعی کودک را نفی میکند باعث می گردد کودک احساساتش را مخفی کند و اختلاف احساسات پیدا کند و در طول زمان حتی نداند که چه حسی دارد و دچار اضطراب شود!!
⚠️اگر فرزند شما جیغ میزند ،دلایل آن میتواند موارد زیر باشد:
🔴جیغ زدن را از شما یاد گرفته است؛
🔴برای جلب توجه شما این کار را انجام می دهد چون خیلی به او بی توجه هستید.
@haram110 🌹
مراقب سلامت فرزندان خود باشیم....
کودکانتان را در هایپر مارکت ها روی چرخ دستی های خرید قرار ندهید..
بزاق و باکتری هایی که برروی چرخ دستی های هایپر مارکت ها وجود دارد از توالت های عمومی هم بیشتر است...
@haram110 🌹
🔺بخشیدمت عزیزم!
اگر کودکی اشتباهی کرد
نباید او را ترساند که دروغگو شود.
اگر اشتباهش را خودش بیان کرد،
به او بگویید:
👈چون راستش رو گفتی بخشیدم.
@haram110 🌹
🎋🎋🎋
🔴 #گفتگوی_بدون_ویروس
💠 زن و شوهرهایی که در طول روز باهم گفتگو میکنند #رابطه گرمتر و صمیمانهتری دارند.
💠 ضمن اینکه شناختشان از #افکار و روحیات یکدیگر بیشتر شده و در مواجهه با مشکلات و سختیها، #اتّحاد بیشتری برای حلّ مشکل یکدیگر خواهند داشت.
💠 همسران باید تلاش کنند هر روز #بهانهای برای گفتگو پیدا کنند. بهانهای مثل کارهای روزمره خود، موضوعات دینی، امور اقتصادی منزل، تربیت فرزند، حلّ مشکل دیگران و دهها موضوع دیگر.
💠 حتما دقت کنید گفتگوی صمیمانه شما با ویروسهای خطرناکی چون #غیبت دیگران، تهمت، سوءظن و دیگر صفات زشت اخلاقی، آلوده نگردد چرا که #ضربات روحی سهمگینی بر شما وارد میکند.
#آشپزی_با_طعم_معنویّت
💠 خانمها باید بدانند طبق آموزههای دینی، نَفَس آنها، #افکار و نیّات ایشان هنگام پختن #غذا بر روی طعم آن و اثرگذاری آن بر #جسم، نقش دارد.
💠 هر روز #ثواب پختن غذای خود را به یکی از اهل بیت علیهم السلام #اهدا کنید تا برکات آن را مشاهده کنید.
💠 به هنگام طبخ غذا، زبانتان مشغول #صلوات و ذکر خدا باشد. از خدا بخواهید توان و نیرویی که از این غذا در بدن اهل خانه ایجاد میشود در راه عبادت، خدمت به دیگران، #رضایت خدا و غیر گناه صرف شود.
💠 از خدا بخواهید از #برکات ذکر و دعایی که هنگام پختن این غذا بر زبان جاری میکنید ایجاد #محبّت و علاقهی جدید بین شما و همسرتان باشد.
@haram110
┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓
☆اَلابِذِکرِاللهتَطمَئِنَّالقُلوب
☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه
☆ #کابوس_رویایی
☆☆قسمت ۱۷۵ و ۱۷۶
صبح که بیدار میشوم حامد هنوز سر جایش خواب است.برمیخیزم و به طرف حیاط میروم.از کنار در اتاق سمیرا که رد میشوم صداهایی به گوشم میرسد.
گوش تیز میکنم:
_فکر کرده فقط خودش زرنگه! مگه من میزارم جلوم زیگ زاگی بری ها؟ این عروسکا سهم منن! آره...
از لای در که باز است نگاهی به داخل میکنم.سمیرا وسط اتاق نشسته. دورش پر شده از روزنامه و کاغذ.دستش را بالا میآورم.بوسه ای به کاسه و تُنگی میزند.از تَرَکها و رنگ و رو رفتگی اش میتوان فهمید #عتیقه است!
هرچه میگذرد نفرتم نسبت به او شعلهورتر میشود.ترجیح میدهم سکوت کنم و به کارم برسم.صدای در حیاط را که میشنود، هول میشود
_کیه؟ کیه؟
_نترس. منم رویا.
آهانی میگوید و میرود.
بعد که میخواهم برگردم داخل میفهمم گوشهی پرده تکان خورد.مطمئنم او مرا زیر نظر داشته است.روزهای بهمن برایم رنگ و بوی خاصی ندارد.برعکس من، مردم بر لبشان خندهای کشیده نقش بسته.کوچههایی که چراغانی شدهاند و عکس آیت الله خمینی را زدهاند.دیوارهای سخنگو! پشت هر شعاری #دریایی از کلمات و #فکرها خفته است.از کلاسهای عقیدتی برمیگردم. وارد خانه میشوم.کسی در خانه نیست. از بیحوصلگی به رادیو پناه میبرم. دستور امام را مبنی بر تشکیل دولت موقت اعلام میکند.و این دولت تا زمان #رای_گیری_اصلی موقتاً امور را به دست خواهد داشت.کتابهایی که از طرف سازمان به من داده شده را برمیدارم و نگاه میکنم.هرچه به عمق مطالب میروم #مغالطهی به ظاهر درست بیشتر میشود و افکارم را میبلعد.نمیدانم چه درست و چه غلط؟ که حرفهای ✨نرگس و حاج رسول✨ را سعی دارم به خاطر آورم.
میخواهم #خدای آنها را با #افکار این ها #بسنجم.هرچه فکر میکنم جور درنمیآید
در کلاس ها خیلی شاهد هستم که مربی #عمداً از سفسطه هایی استفاده میکند تا ذهن ما را مغلوب کند. وقتی #عقل (ناقصم) را به کار میاندازم میبینم بعضی حرفهای اسلام جور درنمیآید و مربی دقیقاً دست روی چنین نقطههایی میگذارد.سمیرا و حامد عصر برمیگردند.
سمیرا به نظر عصبانی میرسد.یک راست به اتاقش میرود و در را با شدت بهم میکوبد. از حامد میپرسم:
_چی شده؟
_خودمم زیاد در جریان نیستم اما هرچی هست از مرکزیته.امروز اونجا بوده.
_مرکز؟
سری به علامت مثبت تکان میدهد.کمی بعد سمیرا از اتاق بیرون میآید.رو به من میکند:
_از فردا قراره وارد کار تبلیغاتی بشی.خوب باید کارتو انجام بدی.اگه بتونی چند نفرو جذب کنی سازمان شکش برداشته میشه.
_چه تبلیغاتی؟
_یه عده ای فردا میان دنبالت.فعلا لازم نیست چیزی بدونی.
بعد هم دوباره به اتاق میرود و دیگر بیرون نمیآید.آن شب همش به این فکر میکنم که چطور باید تبلیغ کنم وقتی خودم در #شک هستم؟ صبح کیف کولهای را سمیرا به دستم میدهد و میگوید ممکنه لازم شود.یک وانت زرد رنگ دم در ایستاده و توی بارش بند و بساط بلندگو چیدند.یک مرد راننده است و دو مرد عقب و زنی هم کنار راننده نشسته.پیش زن مینشینم و بی هیچ حرفی به راه میافتیم.یک ربع بعد ماشین میایستد.پیاده میشویم. روبرویمان یک مدرسه است."دبیرستان دخترانهی شهناز" هرچهارنفرشان درگیر میکروفن و... هستند.به زن میگویم:
_باید چیکار کنم؟
روی میزی که آوردند درحال چیندن کتاب، روزنامه و پوستر هستند.میگوید بروم و آنها را بچینم. نگاهی به تیتر روزنامهها با عنوان روزنامهی مجاهد میاندازم.مشغول خواندن هستم. دربارهی مسائل روز نوشتند و خبر داغشان دیدار مسعودرجوی با امام است که او آیتاللهخمینی را امام خطاب کرده!!کتابها را مرتب میکنم.مردها پارچهی بزرگی نصب میکنند که رویش نوشته شهدای مجاهدین خلق.زنگ مدرسه به صدا درمیآید.درها باز میشود.
بسیاری از دختران از سر کنجکاوی پیش میآیند و کتاب و روزنامه برمیدارند.
زنی در میکروفن فوت میکند.
📢_اِهم اِهم...دخترای گل، دوشیزههای جوان چند دقیقه اینجا جمع بشید.
معلمها یکی یکی بیرون میآیند و فقط دو یا سه نفری بین بچه ها میایستند.
📢_به نام خلق ایران...دخترای گل و مربیان سخت کوش، ازتون میخوام چند لحظه به حرفهایی که میزنم گوش بدین.ملت ایران همیشه در صحنه بوده و ما هم مجاهدین در راه آزادی مردم بودیم.عکسهایی که مشاهده میکنین، عکس شهداییست که بدست حکومت کثیف پهلوی ریخته شده.شهیدمحمد حنیف نژاد، شهیدسعیدمحسن و شهید علی اصغر بدیع زادگان همهی اینها جگرگوشههای ما هستند که به جرم آزادی تیر باران شدن.اگر میخواین راه این شهدا رو ادامه بدین لطفا توجه کنین بهپوسترها و کتابها.حتما بردارید و مطالعه اش کنین.اونایی هم که میخوان جدی این راه رو دنبال کنن لطفا اسامی شون رو به خانم ثریا بدن.
☆ادامه دارد.....
☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه)
☆
┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛