eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
629 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 اعترافات جنجالی و بسیار مهم یکی از علما و شخصیت های سرشناس و معروف اهل سنت معاصر عربستان 👤《شیخ حسن فرحان المالکی》 ✅ غدیر نص صریح بر امامت ============== 💢خلاصه ای از سخنرانی ایشان: 🎙 صحیحترین حدیث روی کره زمین است؛ این حدیث صحیح و متواتر است. پیامبر در این وصیت کبری همه چیز را روشن نمود و فرمودند هرچه بر عهده من بود بعد از من بر عهده علی علیه السلام است! و امر به پیروی از نمودند و ۲ یادگار گرانبها در بین امت تا قیامت قرار دادند : اهل بیت و قرآن و اطاعت از آن دو راه نجات از گمراهی معرفی فرمودند. در اجتماع خم ، تمام حجاج ، آنان که جلوتر رفته بودند و آنان که عقب مانده بودند حضور داشتند منبری برافراشته شد و پیامبر در آخرین روزهای عمر خود در غدیر وصیت نمودند. من تمام مدارک حدیث را بررسی کرده‌ام.... در غدیر خم پیامبر پیش از آنکه دست امام علی علیه السلام را بالا ببرند 3 بار از مردم بر ولایت خدا و رسول خدا بر ایشان گرفتند و آنگاه دست امام علی علیه السلام را بالا بردند و فرمودند: هر کس من ی او هستم علی مولای اوست. و این صریح ترین کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ولایت علی علیه السلام و وصایت ایشان است؛ و این ابلاغی آشکار است و حتی نصی خفی هم نیست ، مبین و واضح است. اما با کمال تاسف تنها 2 ماه بعد از این واقعه، سرپیچی های مدنی صورت گرفت، مانند "جیش اسامه" که هر چه پیامبر فرمود با این سپاه راهی شوید بهانه آوردند... و یا اینکه مانع نگاشتن مکتوب پیامبر شدند و گفتند: کتاب خدا ما را بس است!! 👈👈 همه مصیبتها وذلت و گرفتاری ما بخاطر آن است که به وصیت اول که صحیح ترین کلام پیامبر است ، عمل نکردیم و باید به آن برگردیم. چرا که نبی ابلاغ واضح و آشکار نموده و امانت را به امت رسانده است، و اما ابن تیمیه و ناصبی ها که می‌گویند مساله غدیر برای جیش بوده ، دروغ میگویند ، زیرا پیامبر در مکه ، مساله غدیر را به اهل یمن رساند و آنان بعد از اتمام حج ، از مکه به سمت جنوب و یمن بازگشتند و غدیر خم در شمال بود و اصلا سر راهشان نبود. و بارها خود امام علی علیه السلام در کوفه، ۲۵ یا ۲۶ سال بعد از غدیر ، به واقعه غدیر احتجاج نمود و از حاضرینِ آن صحنه خواستند تا شهادت بدهند ....و مجموعهء این قرائن و چنین ابلاغ آشکاری ، هیچ جایی برای عذر و بهانه باقی نمی‌گذارد. ___________
حرم
#روز_شمار_شهادت_رسول_خدا_صلی_الله_علیه_و_آله_هفتم 1️⃣وقایع روز سه شنبه ۱۵ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۸
سیاه ترین روز تاریخ!! 📢📢📢...در روز پنجشنبه ۲۴ صفر سال ۱۱ هجری قمری، ۷ خرداد ۱۱ هجری شمسی ، ۲۳ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖▪️🌑🔶🌑 🕝🕜🕓...بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت یافته است ، آن چنان که حضرت از بیماری شِکوه می‌کنند ؛ رسول خدا بار دیگر به حرکت سپاه اسامه تأکید می‌کنند ، اما لحظاتی بعد می بینند که ابوبکر و عمر و طلحه به همراه تعدادی از اصحاب که باید هم اکنون در سپاه باشند ، در خانه ایشان جمع شده اند!! …⚠️…رسول خدا صلی الله علیه و آله با عتاب می‌فرمایند: 💠 "چرا همراه با سپاه حرکت نمی‌کنید ؟" ابوبکر می گوید: ❌من آنجا بودم و برای تجدید دیدار شما آنجا را ترک کردم!! عمر عذر می‌آورد: ❌دوست نداشتم خبر شما را از دیگران بشنوم!! ... پیامبر صلی الله علیه و آله متأثر می‌شوند و چند بار می‌فرمایند: 💠" سپاه اسامه را حرکت دهید " ، "سپاه اسامه را حرکت دهید" گویا تنها ابوبکر به همراه چند نفر خانه پیامبر را ترک می‌کنند ؛ و به نظر نمی آید مقصد آنان سپاه اسامه در جُرف باشد ؛ و با وجود تأکید پیامبر اکثر آنان که باید به سپاه می پیوستند , هم چنان نشسته اند و خود را نگران نشان می‌دهند!!! ▪️با توجه به آن که حال عمومی رسول خدا امروز - پنج شنبه - بدتر از قبل شده است ، آنان میخواهند مطمئن شوند که در نبود پیامبر صلی الله علیه و آله ، حکومت به دست کسی دیگر - یعنی شخص امیرمؤمنان علیه السلام - نخواهد افتاد ؛ آری ! آنان انتظار وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله را می‌کشند؛ 📜 پیامبر خدا که چنین می بینند ، سر از بستر بیماری بر می دارند و می‌فرمایند: 💠" دوات و كَتِفی(۱) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که با تمسک به آن هیچ گاه پس از من گمراه نشوید ." عده ای برمی خیزند تا وسایل نوشتن بیاورند … اما عمر مانع آنها می شود و می‌گوید: ⛔️ چیزی نیاورید که بیماری بر این مرد غلبه کرده و هذیان می‌گوید , نزد شما قرآن است و کتاب خدا ما را کافی است!! ◀️◀️ برخی بر سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می کنند و عده ای به طرفداری از عمر می‌پردازند ؛ در منزل پیامبر سروصدا بالا می‌گیرد ؛ طرفداران عمر با فریاد و سر و صدا مانع از اجرای دستور می‌شوند ؛ رسول خدا سلام الله علیه و آله ، ناراحت می شوند و می‌فرمایند: 💠" از کنار من برخیزید که خانه انبیاء جای قیل و قال نیست ." عده ای می گویند : وسایل نوشتن را نیاوریم ؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: 💠" بعد از این سخنان چیزی نخواهم نوشت ؛ تنها وصیت میکنم که با اهل بیت من خوشرفتاری کنید ." ...حاضران که مطمئن می شوند ، پیامبر صلی الله علیه و آله وصیت خویش را نمی نویسند ، خانهء رسول خدا را ترک می کنند ؛ ...از این پس همگان در می یابند که حکومت به آسانی به امیرمؤمنان علیه السلام نخواهد رسید! 👈 عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و پسرش فضل که همراه با امیرالمومنین علیه السلام و دیگر اهل بیت علیهم السلام همچنان در خانهء رسول خدا نشسته اند ، نگران آینده می‌شوند ؛ آنان میدانند که خلیفهء واقعی رسول خدا جز امیرمؤمنان علیه‌السلام نیست ، اما از سوی دیگر تلاش بی وقفهء توطئه گران و اهل صحیفه(*) را می بینند ، از همین روی عباس از پیامبر می پرسد : ➖ای رسول خدا ، اگر امر خلافت به ما می رسد ، ما را بشارت دهيد و اگر در این راه شکست می خوریم ، ما را آگاه ساز. پیامبر رو به امیرمؤمنان می کنند و آگاهانه می فرمایند : 💠" شما پس از من مورد ظلم واقع می‌شوید." 🕝🕜🕖....در انتهای همین روز ، پس از آنکه خانهء پیامبر صلی الله علیه و آله خلوت می‌شود ، رسول خدا به امیرالمومنین می فرمایند که هدف از نگارش آن نامه چیزی جز تأکید بر ثقلین و توصیهء خلیفهء بر حق الاهی - امیر مؤمنان علیه السلام - و گواهی گرفتن از حاضران نبوده است...(۲) 《1》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ بخشی از نمایش «حرامیان در احرام» 📽 به تصویر کشیدن روزهای آخر حیات شریف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و جلوگیری از وصیّت ایشان توسط خلیفه دوم سقیفه و جسارت وی به رسول الله 💢 کاری از گروه فرهنگی هنری مُسلم
4_5987676918818800996.mp3
4.76M
❤️ 🔰 تاریخ دشمنان خدا (۱) ماجرای خیانت به پیامبر وصیتی که هرگز نوشته نشد! ⏱ 3 دقیقه و 20 ثانیه برائت را در دل نوجوانان بکارید! برسانید به گوش نوجوانان شیعه تا بدانند و بشناسند خباثت مکتب سقیفه را!
سیاه ترین روز تاریخ!! 📢📢📢...در روز پنجشنبه ۲۴ صفر سال ۱۱ هجری قمری، ۷ خرداد ۱۱ هجری شمسی ، ۲۳ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖▪️🌑🔶🌑 🕝🕜🕓...بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت یافته است ، آن چنان که حضرت از بیماری شِکوه می‌کنند ؛ رسول خدا بار دیگر به حرکت سپاه اسامه تأکید می‌کنند ، اما لحظاتی بعد می بینند که ابوبکر و عمر و طلحه به همراه تعدادی از اصحاب که باید هم اکنون در سپاه باشند ، در خانه ایشان جمع شده اند!! …⚠️…رسول خدا صلی الله علیه و آله با عتاب می‌فرمایند: 💠 "چرا همراه با سپاه حرکت نمی‌کنید ؟" ابوبکر می گوید: ❌من آنجا بودم و برای تجدید دیدار شما آنجا را ترک کردم!! عمر عذر می‌آورد: ❌دوست نداشتم خبر شما را از دیگران بشنوم!! ... پیامبر صلی الله علیه و آله متأثر می‌شوند و چند بار می‌فرمایند: 💠" سپاه اسامه را حرکت دهید " ، "سپاه اسامه را حرکت دهید" گویا تنها ابوبکر به همراه چند نفر خانه پیامبر را ترک می‌کنند ؛ و به نظر نمی آید مقصد آنان سپاه اسامه در جُرف باشد ؛ و با وجود تأکید پیامبر اکثر آنان که باید به سپاه می پیوستند , هم چنان نشسته اند و خود را نگران نشان می‌دهند!!! ▪️با توجه به آن که حال عمومی رسول خدا امروز - پنج شنبه - بدتر از قبل شده است ، آنان میخواهند مطمئن شوند که در نبود پیامبر صلی الله علیه و آله ، حکومت به دست کسی دیگر - یعنی شخص امیرمؤمنان علیه السلام - نخواهد افتاد ؛ آری ! آنان انتظار وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله را می‌کشند؛ 📜 پیامبر خدا که چنین می بینند ، سر از بستر بیماری بر می دارند و می‌فرمایند: 💠" دوات و كَتِفی(۱) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که با تمسک به آن هیچ گاه پس از من گمراه نشوید ." عده ای برمی خیزند تا وسایل نوشتن بیاورند … اما عمر مانع آنها می شود و می‌گوید: ⛔️ چیزی نیاورید که بیماری بر این مرد غلبه کرده و هذیان می‌گوید , نزد شما قرآن است و کتاب خدا ما را کافی است!! ◀️◀️ برخی بر سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می کنند و عده ای به طرفداری از عمر می‌پردازند ؛ در منزل پیامبر سروصدا بالا می‌گیرد ؛ طرفداران عمر با فریاد و سر و صدا مانع از اجرای دستور می‌شوند ؛ رسول خدا سلام الله علیه و آله ، ناراحت می شوند و می‌فرمایند: 💠" از کنار من برخیزید که خانه انبیاء جای قیل و قال نیست ." عده ای می گویند : وسایل نوشتن را نیاوریم ؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: 💠" بعد از این سخنان چیزی نخواهم نوشت ؛ تنها وصیت میکنم که با اهل بیت من خوشرفتاری کنید ." ...حاضران که مطمئن می شوند ، پیامبر صلی الله علیه و آله وصیت خویش را نمی نویسند ، خانهء رسول خدا را ترک می کنند ؛ ...از این پس همگان در می یابند که حکومت به آسانی به امیرمؤمنان علیه السلام نخواهد رسید! 👈 عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و پسرش فضل که همراه با امیرالمومنین علیه السلام و دیگر اهل بیت علیهم السلام همچنان در خانهء رسول خدا نشسته اند ، نگران آینده می‌شوند ؛ آنان میدانند که خلیفهء واقعی رسول خدا جز امیرمؤمنان علیه‌السلام نیست ، اما از سوی دیگر تلاش بی وقفهء توطئه گران و اهل صحیفه(*) را می بینند ، از همین روی عباس از پیامبر می پرسد : ➖ای رسول خدا ، اگر امر خلافت به ما می رسد ، ما را بشارت دهيد و اگر در این راه شکست می خوریم ، ما را آگاه ساز. پیامبر رو به امیرمؤمنان می کنند و آگاهانه می فرمایند : 💠" شما پس از من مورد ظلم واقع می‌شوید." 🕝🕜🕖....در انتهای همین روز ، پس از آنکه خانهء پیامبر صلی الله علیه و آله خلوت می‌شود ، رسول خدا به امیرالمومنین می فرمایند که هدف از نگارش آن نامه چیزی جز تأکید بر ثقلین و توصیهء خلیفهء بر حق الاهی - امیر مؤمنان علیه السلام - و گواهی گرفتن از حاضران نبوده است...(۲) 《1》
4_5990024870065342281.mp3
9.7M
19 تاریخ رنجهای حضرت فاطمه سلام الله علیها قسمت 19 وصیّتی که نوشته نشد جسارت به رسول خدا پیامبر بی سواد نیست مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 از مجموعه ✅ مقید باشید این فایلها را حداقل به نوجوان شیعه برسانید!
هدایت شده از حرم
سیاه ترین روز تاریخ!! 📢📢📢...در روز پنجشنبه ۲۴ صفر سال ۱۱ هجری قمری، ۷ خرداد ۱۱ هجری شمسی ، ۲۳ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖▪️🌑🔶🌑 🕝🕜🕓...بیماری پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شدت یافته است ، آن چنان که حضرت از بیماری شِکوه می‌کنند ؛ رسول خدا بار دیگر به حرکت سپاه اسامه تأکید می‌کنند ، اما لحظاتی بعد می بینند که ابوبکر و عمر و طلحه به همراه تعدادی از اصحاب که باید هم اکنون در سپاه باشند ، در خانه ایشان جمع شده اند!! …⚠️…رسول خدا صلی الله علیه و آله با عتاب می‌فرمایند: 💠 "چرا همراه با سپاه حرکت نمی‌کنید ؟" ابوبکر می گوید: ❌من آنجا بودم و برای تجدید دیدار شما آنجا را ترک کردم!! عمر عذر می‌آورد: ❌دوست نداشتم خبر شما را از دیگران بشنوم!! ... پیامبر صلی الله علیه و آله متأثر می‌شوند و چند بار می‌فرمایند: 💠" سپاه اسامه را حرکت دهید " ، "سپاه اسامه را حرکت دهید" گویا تنها ابوبکر به همراه چند نفر خانه پیامبر را ترک می‌کنند ؛ و به نظر نمی آید مقصد آنان سپاه اسامه در جُرف باشد ؛ و با وجود تأکید پیامبر اکثر آنان که باید به سپاه می پیوستند , هم چنان نشسته اند و خود را نگران نشان می‌دهند!!! ▪️با توجه به آن که حال عمومی رسول خدا امروز - پنج شنبه - بدتر از قبل شده است ، آنان میخواهند مطمئن شوند که در نبود پیامبر صلی الله علیه و آله ، حکومت به دست کسی دیگر - یعنی شخص امیرمؤمنان علیه السلام - نخواهد افتاد ؛ آری ! آنان انتظار وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله را می‌کشند؛ 📜 پیامبر خدا که چنین می بینند ، سر از بستر بیماری بر می دارند و می‌فرمایند: 💠" دوات و كَتِفی(۱) بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که با تمسک به آن هیچ گاه پس از من گمراه نشوید ." عده ای برمی خیزند تا وسایل نوشتن بیاورند … اما عمر مانع آنها می شود و می‌گوید: ⛔️ چیزی نیاورید که بیماری بر این مرد غلبه کرده و هذیان می‌گوید , نزد شما قرآن است و کتاب خدا ما را کافی است!! ◀️◀️ برخی بر سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می کنند و عده ای به طرفداری از عمر می‌پردازند ؛ در منزل پیامبر سروصدا بالا می‌گیرد ؛ طرفداران عمر با فریاد و سر و صدا مانع از اجرای دستور می‌شوند ؛ رسول خدا سلام الله علیه و آله ، ناراحت می شوند و می‌فرمایند: 💠" از کنار من برخیزید که خانه انبیاء جای قیل و قال نیست ." عده ای می گویند : وسایل نوشتن را نیاوریم ؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: 💠" بعد از این سخنان چیزی نخواهم نوشت ؛ تنها وصیت میکنم که با اهل بیت من خوشرفتاری کنید ." ...حاضران که مطمئن می شوند ، پیامبر صلی الله علیه و آله وصیت خویش را نمی نویسند ، خانهء رسول خدا را ترک می کنند ؛ ...از این پس همگان در می یابند که حکومت به آسانی به امیرمؤمنان علیه السلام نخواهد رسید! 👈 عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و پسرش فضل که همراه با امیرالمومنین علیه السلام و دیگر اهل بیت علیهم السلام همچنان در خانهء رسول خدا نشسته اند ، نگران آینده می‌شوند ؛ آنان میدانند که خلیفهء واقعی رسول خدا جز امیرمؤمنان علیه‌السلام نیست ، اما از سوی دیگر تلاش بی وقفهء توطئه گران و اهل صحیفه(*) را می بینند ، از همین روی عباس از پیامبر می پرسد : ➖ای رسول خدا ، اگر امر خلافت به ما می رسد ، ما را بشارت دهيد و اگر در این راه شکست می خوریم ، ما را آگاه ساز. پیامبر رو به امیرمؤمنان می کنند و آگاهانه می فرمایند : 💠" شما پس از من مورد ظلم واقع می‌شوید." 🕝🕜🕖....در انتهای همین روز ، پس از آنکه خانهء پیامبر صلی الله علیه و آله خلوت می‌شود ، رسول خدا به امیرالمومنین می فرمایند که هدف از نگارش آن نامه چیزی جز تأکید بر ثقلین و توصیهء خلیفهء بر حق الاهی - امیر مؤمنان علیه السلام - و گواهی گرفتن از حاضران نبوده است...(۲) 《1》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 کلیپ بخشی از نمایش «حرامیان در احرام» 📽 به تصویر کشیدن روزهای آخر حیات شریف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و جلوگیری از وصیّت ایشان توسط خلیفه دوم سقیفه و جسارت وی به رسول الله 💢 کاری از گروه فرهنگی هنری مُسلم
4_5990024870065342281.mp3
9.7M
19 تاریخ رنجهای حضرت فاطمه سلام الله علیها قسمت 19 وصیّتی که نوشته نشد جسارت به رسول خدا پیامبر بی سواد نیست مخصوص نوجوانان 👉 مخصوص معلمین 👉 از مجموعه ✅ مقید باشید این فایلها را حداقل به نوجوان شیعه برسانید!
حرم
‍ ┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄ 🔻آشنایی با فرزند ارشد ابوبکر زندیق که در جنگهای #صفین و #جمل به قتال با حضرت امیرا
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄ 🔻آشنایی با فرزند ارشد ابوبکر زندیق که در جنگهای و به قتال با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام پرداخت! قسمت دوم ✔️ 🔻‍ تاریخ نقش او را در جنگ‌های ردّه و پررنگ نشان می‌دهد(۱۱) و داستان مشهور عشق او به «لیلی بنت جودی» در همین فتح شام را تقریباً تمام منابع نقل کرده‌اند که حکایتگر شخصیت زنباره اوست. در آغاز این داستان عبدالرحمان زنازاده در سفری تجاری در جاهلیت لیلی را در شام می‌بیند و به او دل می‌بندد. پس از گذشت نزدیک به سی سال و پیش از فتح شام شرط می‌کند که باید لیلی بنت جودی را به عنوان غنیمت به او بدهند. عمربن زنا که فتح شام در زمان او صورت گرفت، این تقاضا را می‌پذیرند. در فتح شام، این زن به عنوان کنیز به عبدالرحمن زنازاده داده می‌شود. عبدالرحمان او را به مدینه می‌برد، در وصف لیلی شعر می‌سراید و بیش از دیگر زنانش به او توجه می‌کند. گویی این بی‌توجهی به دیگر زنانش آن چنان بوده که آنان زبان به اعتراض می‌گشایند. این عشق آتشین با افتادن دو دندان ثنای لیلی، به بی‌توجهی و نفرت مطلق تبدیل می‌شود و عبدالرحمن او را به سوی اهلش در شام روان می‌سازد. فراز و فرود این عشق عجیب به آن میزان بود که عایشه، عبدالرحمان را متهم می‌کند که «در راه عشق و نفرت لیلی راه افراط را پیش گرفته است.»(۱۲) ؛ زنازاده نیز اینگونه عبدالرحمن زنازاده را توصیف می‌کند: «و اما پسر ابوبکر (یعنی عبدالرحمن) او کسی است که اگر ببیند رفیق هایش کاری انجام داده اند،(چشم بسته) همان کار را انجام می دهد. هیچ هم و غمی ندارد مگر خوشگذرانی و لهو و زن ها = وأما ابن أبي بكر فهو رجل إن رأى أصحابه صنعوا شيئا صنع مثله، ليست له همة إلا في النساء واللهو»(۱۳) ❗️و عجیب آن که در منابع جماعت عمریه با این همه اوصاف او را از «زهاد» می‌دانند.(۱۴) به هر روی او در جنگ جمل در کنار عایشه سلقلقیه می‌جنگد (۱۵: اسکن در پست قبل) و پس از آن از سرای سر در می آورد و در در کنار او قرار می‌گیرد(۱۶: ر.ک: تصویر الحاقی)؛ مرگ او را به سال ۵۳هجری در حوالی مکه گزارش داده‌اند(۱۷) و عایشه سلقلقیه پس از مرگ عبدالرحمان بر مزار وی به سوگواری ایامی را می‌گذراند.(۱۸) به ظاهر علت اصلی مرگ وی، مخالفت با معاویه در بیعت گرفتن علنی برای حرامزاده است. ✖️از احادیث غیر قابل قبولی که حکایتگر میزان صداقت اوست! این حدیث است که عبدالرحمان ادعا می‌کند: ❗️«پیامبر [در بیماری خویش] قلم و دواتی خواستند و سپس پشیمان شدند و گفتند: خدا و مومنان جز ابوبکر را [به عنوان خلیفه] نمی‌خواهند!» (۱۹) این امر علاوه بر نشان دادن خباثت عبدالرحمان و سقیفه‌گران، اگر او به راستی شنونده ماجرای قلم و دوات () باشد، نشان می‌دهد که او نیز در زمانی در خانه حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله حضور داشته است که می‌باید قاعدتاً در سپاه اسامه حضور بهم رسانیده باشد. ➖➖➖➖➖ ۱۰- طبقات الکبری ج۲ص۱۸ ۱۱- تاریخ طبری ج۳ص۲۹۰ ۱۲- اسدالغابة ج۳ ص۳۶۴ ۱۳-البدایه و النهایه ج۸ص۱۲۳ ۱۴- شذرات الذهب ج۱ ص۲۵۱ ۱۵-استیعاب ج۲ص۸۲۵ ۱۶-الکامل ج۳ص۳۳۰ ۱۷- استیعاب ج۲ص۸۲۶ ۱۸- استیعاب ج۲ص۸۲۶ - اسدالغابة ج۳ص۳۶۴ ۱۹- اسدالغابة ج۳ص۳۶۳
✅ اعترافی سنگین! ✅ علت اختلاف و افتراق امت 💥سیف الدین آمدی حنبلی از علمای عمریه در مورد علل اختلاف و گمراهی امت میگوید: مردم در زمان حيات پيامبر همواره بر يک عقيده بودند؛ مگر كسانیكه به ظاهر اظهار اسلام می‌كردند و در باطن روحيه منافقانه داشتند ... (بعد اشاره به حدیث میکند و مینویسد) يكی ديگر از اختلافاتي كه ميان امت اسلامی افتاد آن بود كه نبی مكرم از صحابه درخواست نمود كاغذ و قلمی برای حضرت بياورند و وصيتي را بنويسد امت بعد از پیامبر گمراه نشوند اما عمر ممانعت کرد و گفت قرآن برای ما کافیست ! (الی آخر) 🔹كان المسلمون عند وفاة النبي صلي الله عليه و سلم علي عقيدة واحدة و طريقة واحدة إلا من كان يبطن النفاق و يظهر الوفاق..... 👈و ذلك كاختلافهم عند قول النبي في مرض موته: إئتوني بقرطاس أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعدي حتي قال عمر إن النبي قد غيبه الوجع و كثر اللغط في ذلك حتي قال النبي: قوموا عني، لا ينبغي عندي التنازع👉. 📚شرح المواقف الايجي جلد 8 صفحه 376 https://plink.ir/d3ZRj •••• ⚫️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ⚫️