eitaa logo
حرم
2.3هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
6هزار ویدیو
585 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️آیا امام عصر عج می زنند؟ ✍️از مصادیق امام زمان(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) این است که آن وجود سراسر مهر و رحمت را، مرد خون و کشتار معرفی کرده‌اند. تا آن جایی که حتی برخی حضرت نیز دائما از شمشیر آن جناب و گردن‌هایی که با آن شمشیر زده خواهد شد، سخن بر زبان می‌رانند. گویا بناست آن حضرت تمام گنهکاران را از دم تیغ بگذرانند. ❗️در یک راجع به حضرت ولی‌عصر (سلام الله علیه) شنیدم که در یکی از تهران راجع به مسئله‌ی ظهور به عمل آمده است. از دانش‌آموزان اظهار داشتندکه دوست ندارند امام زمان‌ سلام‌الله ‌علیه بیاید! و در پاسخ به این سوال که چرا تمایل به آمدن حضرت را ندارید، گفته اند: ❗️به خاطر این که اگر امام زمان سلام ‌الله ‌علیه بیاید ما را خواهد زد. 🔹اینجاست که باید بر زمان سلام ‌الله ‌علیه خون گریست و در این مصیبت گریبان چاک نمود. آیا غربتی بالاتر از این متصوّر است؟ 🔸امام مهربانی که نه تنها دوستان و محبان او، که دشمنانش به برکت ایشان زنده‌اند، نفس می‌کشند و روزی می‌خورند، امام مهربانی که به شیعیانش از پدر دلسوزتر، از مادر و از برادر است، امام مهربانی که خدای متعال ایشان را «رحمةٌ للعالمین» لقب داده است. 🔹امام مهربانی که قرار است با آمدنش اشکی از گوشه‌ی چشم یتیمی نچکد، کسی رنج گرسنگی نکشد، دردمندی از درد ننالد، گرفتاری در حبس نماند، بدهکاری از پرداخت قرض خویش عاجز نباشد، انسانی گوشه‌ی خیابان نخوابد، سفره‌ای بدون نان نماند، ریشه‌ی ظلم و حرص و کینه را بخشکاند، امام مهربانی که بناست انتقام مظلومین و ستمدیدگان تاریخ را بستاند، امام مهربانی که قرار است غم‌ها را پایان، دردها را درمان،‌ نابسامانی‌ها را سامان بخشد... ❌"شمشیر به دست و خونریز" معرفی کردن ایشان، بزرگ و گناهی است. 📣 البته ما در صدد قیام آن حضرت با شمشیر نیستیم، روایات متعدد بر این امر تاکید کرده‌اند اما به یقین شمشیر ذوالفقار امام عصر(عج) و قوه‌ی قهریه‌ی آن جناب، مختص کسانی است که در طول تاریخ پای بر حلقوم فشرده‌اند، خون مظلومان و بی‌پناهان را به شیشه کرده‌اند، به روی اولیای الهی تیغ و عناد کشیده‌اند و جز زبان زور، منطق دیگری نمی‌شناسند. 📚منبع: برگرفته شده از mohager.blog.ir •┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
😍💖 اسارت و شهادت شهید بی سر😭🌹 ادامه قسمت قبل🌱🌷 …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 😭😭😭 ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . #پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ✨آری اوست که منتظر است نه ما😔 😓😭 ...💔
😍💖 اسارت و شهادت شهید بی سر😭🌹 ادامه قسمت قبل🌱🌷 …دست هایش را از پشت، با هایش بستند. او را بلند کردند و به طرف ماشین بردند. خون هنوز داشت از پهلویش خارج میشد.😭 تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد. محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.😔 چادر ها و خیمه های پایگاه چهارم، داشت در آتش می سوخت و آسمانش مانند غروب عاشورا شده بود…😭😭💝 محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و صورتش میزدند و فحشش میدادند.😩 به شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند. محسن نگاه به دوربین کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻 اول او را از آویزان کردند و بعد ها شروع شد.😭 شکنجه هایی که دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…😫😱 خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم سنگبارانش کنند. 😭😭😭 ✱✸✱✸✱✸✱✸ ❇از زبان شهید️❇️ علیها السلام را خیلی دوست داشت. داشت که روی نگینش نوشته بود: "یا فاطمه الزهرا علیها السلام".😌👌🏻 موقعی که میخواست برود سوریه ، بهش گفتم: "مامان،این رو دستت نکن. این ها زیادی از حضرت زهرا علیها السلام دارن. اگه دستشون بیفتی تمام تمام هاشون رو سرت خالی میکنن."😔 این را که گفتم انگار مصمم تر شد.گفت: "حالا که اینجوریه، پس حتما می پوشم. میخوام حرص شون رو در بیارم."😏😉 محسن را که کردند و را منتشر کردند، انگشتری در دستش نبود!😲 داعشی ها آن را در آورده بودند. نمیدانم وقتی نگین "یافاطمه الزهرا" را دیده بودند چه آتشی گرفته بودند و چه ای را بر سر محسن خالی کرده بودند.😔😭 . #پ.ن: این قسمت خودش یه روضه است😣 مگه میشه بخونی و آروم بمونی مگه میشه بخونی و اشک چشمت جاری نشه اگه اینجور بود به قلبت شک کن😭 یاد سیلی و میخ و در و دیوار و مادر..مادر..مادر😭 یاد مادری که باردار بود… بود بود😔 🔥هنوز هم بغض اهل بیت پیامبر در دل شیطان صفتان شعله میکشد😫 و خون شهیدی که به ناحق و مظلومانه زیر شکنجه ها ریخته شد😭 و یاد غربت صاحب الزمان..که ١٢ قرن منتظر جوشش خون شیعیان است برای انتقام سیلی مادر😢😔👌🏻 هنوز وقتش نرسیده که برگردیم?! حضرت مهدی ١٢ قرن چشم انتظار ماست… ✨آری اوست که منتظر است نه ما😔 😓😭 ...💔