◼️حضرت معصومه صلوات الله علیها مسموم شد و به شهادت رسید...
فيقال إنها هي الاخرى قد دس إليها السم في ساوة ؛ ولهذا لم تلبث إلا أياما قليلة واستشهدت
◾️گفته شده در ساوه دسیسه کردند و به حضرت معصومه صلواتاللهعلیها سم دادند، به خاطر همین حضرت جز مدت اندکی زنده نماند و
شهید شد.
📚 قيام سادات علوي ص ١٦٨
📚 الحياة السياسية للإمام الرضا عليه السلام (مرتضی عاملی) ص 428
🏴🏴🏴
حرم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ #فضائل_و_زندگانی_حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها 🔸🔹🌸 #بخش_
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
▪️ #فضائل_و_زندگانی_حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها 🔸🔹🌸
#بخش_بیست_و_هفتم
شيخ صدوق در كتاب علل الشّرايع (۲۸) از ابان بن تغلب نقل ميكند كه گفت:
به امام جعفر صادق عليه السلام گفتم:
يابن رسول الله! براي چه فاطمه ي زهراء سلام الله عليها، زهراء ناميده شد؟
فرمود:
براي اينكه نور حضرت زهراء سلام الله عليها روزي سه مرتبه براي اميرالمومنين علي عليه السلام ميدرخشيد، نور صورت آن بانوي معظّمه در وقت نماز صبح، موقعي كه مردم در رختخواب خود بودند ميدرخشيد، سفيدي آن نور داخل حجرههاي اهل مدينه ميگرديد و حياطهاي آنان سفيد ميشد و ايشان از اين منظره تعجّب مينمودند و نزد پيامبر خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم ميآمدند و راجع به آن نور پرسش ميكردند، پيامبر خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم آنان را به جانب خانه ي زهراي اطهر سلام الله عليها روانه ميكرد، وقتي متوجّه خانه ي آن بانو شدند، ديدند او بر سر سجّاده ي عبادت نشسته و نور صورت وي از محراب عبادتش ساطع ميشود، آنان درك نمودند آن نوري كه ميديدند از نور فاطمه سلام الله عليها بوده ست.
هنگام ظهر كه فاطمه ي اطهر سلام الله عليها آماده ي نماز ظهر ميگرديد نور زردي از صورت وي ميدرخشيد و داخل خانههاي اهل مدينه ميشد كه در و ديوار خانهها و لباس و رنگ ايشان زرد ميگرديد.
وقتي از آن نور پرسش نمودند پيامبر خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم آنان را به جانب خانه ي زهراي اطهر سلام الله عليها روانه
مي كرد، موقعي كه متوجّه خانه ي آن بانوي مكرّمه شدند، ديدند او در ميان محراب عبادت ايستاده و نور زردي از صورت وي ساطع ميشود آن گاه درك كردند آن نوري كه مشاهده كرده بودند از نور صورت آن حضرت [درود خداوند بر ايشان و پدرشان و شوهرشان و فرزندانشان باد ] بوده ست.
موقع غروب آفتاب، صورت حضرت زهراي اطهر سلام الله عليها سرخ و نور سرخي از صورتش ساطع ميگرديد و آن بانو براي اين نعمت شكر حضرت پروردگار را به جاي ميآورد، آن نور سرخي كه از صورت وي ميدرخشيد، داخل خانههاي مردم ميگرديد به نحوي كه حياطهاي آنان سرخ ميشد، ايشان از آن منظره متعجّب گرديدند! لذا به حضور رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم شتافتند و راجع به آن نور گفتگو نمودند، پيامبر خدا آنان را به طرف خانه ي زهراي اطهر سلام الله عليها فرستاد، موقعي كه آمدند، ديدند آن بانوي معظّمه بر سر سجّاده ي عبادت نشسته و مشغول تسبيح و تمجيد پروردگار است و نور قرمزي از صورت وي ميدرخشد، پس از اين جريان درك ميكردند آن نوري كه ديده بودند از نور صورت آن بانوي مكرّمه بوده است، آن نور همچنان در صورت ايشان بود تا هنگامي كه امام حسين عليه السلام متولّد شد، آن نور همچنان در صورت ما امامان، هر كدام پس از ديگري تا روز قيامت خواهد بود.
بيان: «ترتَّبَت» يعني در محرابش ثابت و مستقرّ شد، همان طور كه در لغت نيز به همين معنا آمده ست.
و يا اينكه معني اصطلاحي آن را در نظر بگيريم كه به معناي «تَهَيَّأت» ميباشد، كه قرار دادن هر چيز
در (رتبه) و مرتبه ي خود را گويند و احتمال هم دارد به معني «تَزَيَّنَت» باشد، يعني مزيّن كرد.
(۲۸) 📚- علل الشّرايع ۱ / ۱۸۰ ح ۲.
~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
حرم
#خطبه_فدکیه قسمت 1 ⚫️لمّا اَجْمَعَ اَبُوبَكْرٍ عَلىٰ مَنْعِ فاطِمَةَ عليهاالسلام فَدَكاً وَ صَرَفَ
#خطبه_فدکیه قسمت 2
⚫️ثمَّ أَنَّتْ أَنَّةً ارْتَجَّتْ لَهَا الْقُلُوبُ وَ ذَرَفَتْ لَهَا الْعُيُونُ وَ اَجْهَشَ الْقَوْمُ لَها بِالْبُكاءِ وَ النَّحِيبِ، فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ.
سپس آه جان سوزى كشيد كه دلها لرزيد و اشكها فرو ريخت و صداى گريه و ناله از مردمان برخاست و مجلس به هيجان افتاد.
When they were all seated on either side of the curtain, the Highnesses Fatimah let out such a lamentation that made the people sitting there weep so loudly that the mosque reverberated with the sound of their weeping
⚫️ثمَّ اَمْهَلَتْ هُنَيَّةً حَتّٰى اِذا سَكَنَ نَشِيجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ
آنگاه لحظهاى درنگ فرمود تا مردمان آرام گرفته از خروش افتادند.
And then, when there was a pause and the sound of weeping subsided, she began dressing the amazing expecting people
⚫️افْتَتَحَتِ الْكَلامَ بِحَمْدِ اللّهِ وَ الثَّناءِ عَلَيْهِ وَ الصَّلاةِ عَلىٰ رَسُولِهِ، فَعادَ الْقَوْمُ فى بُكائِهِمْ، فَلَمّا اَمْسَكُوا عادَتْ عليهاالسلام فى كَلامِها فَقالَتْ
آنگاه سخن خويش را با حمد و ستايش خداوند و درود بر پيامبر صلیالله علیه وآله وسلم آغاز فرمود. مردمان دوباره به گريه افتادند. همين كه از گريه باز ايستادند، براى بار دوم آغاز سخن كرده و اين گونه فرمود:
She said:
‘I commence my speech by praising Allah and expressing my gratitude to Him.’
And then she continued by calling Allah's blessings upon the prophet, bless be upon him and his Descendants, at which there was another round of weeping and wailing on part of the people in the mosque.
When again there was silence, the Highnesses Fatima continued her speech by saying:
ویژه #عقد_کرده_ها
#مهارتهای_انتخاب_همسر
👈توسل ،ریسمانی آسمانی
ازدواج نقطۀ اتصال تو به #آسمان است،
پس در این راه به ریسمانی چنگ بزن
که تو را به #اوج آسمان برساند، نه به عمق زمین.
این نکته بر تمام نکتهها حکومت میکند.
از ابتدا تا #انتهای مسئلۀ ازدواج، توسّل را فراموش نکنید.
⚠️حتّی اگر کسی نخواهد در هیچ کدام از مسائل زندگی، به اهلبیت علیهم السلام توسّل کند، در ازدواج باید #متوسّل شود؛ زیرا هر چه قدر هم که نکات گفته شده در این نوشتار را به دقّت مراعات کنید، باز هم احتمال اشتباه وجود دارد.
🔆 پس باید #تکیهگاه مطمئنّی پیدا کرد و آن تکیهگاه مطمئن، چیزی جز آستان مقدّس اهل بیت علیهم السلام نیست.
✅وقتی خواستید #جواب مثبت هم بدهید، به درِ خانۀ اهل بیت علیهم السلام بروید و بگویید: «من وظیفهام را انجام دادهام.
#احساسی و عاشقانه تصمیم نگرفتهام. معیارهایم را فراموش نکردهام.
#تحقیق کردهام و پیش مشاور هم رفتهام.
حالا به این نتیجه رسیدهام که این شخص به دردم میخورد. این، #نتیجهای است که من به آن رسیدهام؛ امّا شما که #مظهر علم خدا هستید و صلاح و فساد کارم را بهتر از من میدانید، اگر واقعاً این مورد به #صلاح من نیست و ما نمیتوانیم زندگی موفّقی داشته باشیم، #خودتان قبل از ازدواج به هر بهانهای
که شده، آن را منتفی کنید.
اگر هم به هر دلیلی در زندگی دچار
#مشکل شدم، مشکلات زندگی را مایۀ
#رشد من قرار دهید».
📛جدایی از اهل بیت علیهم السلام و
#اعتماد بر یافتههای خویش در مسئلۀ ازدواج، چیزی نیست که بگویید:
#امتحانش مجّانی است!
این امتحان، گاهی آن قدر
#گران تمام میشود که باید گفت:
قیمت آن، یک# زندگی است.
📚نیمه دیگرم، کتاب اول، ص ۱۰۸ _ ۱۰۷
#نیمه_دیگرم
#کتاب_اول
#از_من_بودن_تا_ما_شدن
استاد #عباسی_ولدی
🍃🍃🍃
خدا وقتے نخواهد
عمر دنیا سر نخواهد شد
گلوے خشک صحرایی
به باران تر نخواهد شد
و تا وقتے نخواهد
برگے از ڪاجے نمیافتد...
و باغے از هجوم داس ها
پر پر نخواهد شد
خدا وقتے نخواهد
دانه اے ڪوچڪتر از باران
گلے بالا رونده مثل نیلوفر
نخواهد شد...
و ڪرم ڪوچڪے ؛
پروانه اے زیبا نخواهد شد...
خدا وقتے بخواهد غیر ممڪن میشود ممڪن...
ولی وقتے نخواهد
واقعا دیگر نخواهد شد...!
🍃🍃🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✳️ #جهت_بچه_دار_شدن ✳️
🔰هر زنی که اولاد دار نشود این از جملـه مجربات است.
✅ چون از حیض پاک شود باید خود را اول شست شوی نماید و این ایات را نوشتـه بشوید و در وقت مقاربت زن و شوهر هر دو بیاشامند ان شاء اللـه آبستن شود
💥بسم اللـه الرحمن الرحیم💥
📖بخشی از آیـه ۱۸۹ سورہ اعراف:
💥فلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ💥
📚اسرار المقاصد صفحه ۱۸۷
ماساژ
ماساژ و این همه فایده فقط با یکساعت در هفته ....!!!
❤️1- افزایش گردش خون سطحی و آرامش عمومی بدن
❤️2- تخلیه انرژی منفی از بدن و آرامش ذهن
❤️3- برطرف شدن سردردهای عصبی و میگرنی
❤️4- بهبود دردهای ناحیه ستون
❤️5- بهبود سیاتیک
❤️6- برطرف شدن گرفتگی های عضلانی ناحیه کتف و شانه و کول ها
❤️7- افزایش تمرکز ذهنی و جسمی
❤️8- افزایش انرژی بدن و مقاومت در برابر بیماری ها
❤️9- کاهش اضطراب و استرس
❤️10- بهتر شدن افسردگی
❤️11- بهبود یبوست
❤️12- بهبود دردهای ناحیه مفاصل ( زانو - شانه و ... )
❤️13- بطرف شدن خستگی و گرفتگی های عمومی بدن به علت اسید لاکتیک به ویژه در ورزشکاران
❤️14- افزایش سوخت و ساز عمومی بدن
❤️15- کاهش خشونت و پرخاشگری
❤️16- ریکاوری بعد از عمل جراحی و همچنین نواحی گچ گرفته شده
❤️17- روشی مکمل جهت بهبودی فلجی های ناشی از سکته
❤️18- مکمل در درمان بیماری ام اس
🙌 🙌
وصدها فایده ی دیگر فقط با یکساعت ماساژ درهفته
✨﷽✨
#حکایت
💠 نپرداختن بدهی دیگران
✍️حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند:
از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج 13 اثر استاد حسین انصاریان