eitaa logo
حرف حساب
7.4هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
19 ویدیو
12 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ چهار هزار غیبت در یک لحظه! 🔻 خیلی‌ها وقتی به «آخرت» می‌آیند، می‌بینند از آثار خبری نیست. فرد آن‌جا می‌گوید: خدایا حج رفتم، نماز خواندم، روزه گرفتم و... می‌گویند: چون «غیبت» کردی همه رفت در نامهٔ عمل کسی دیگر. ⚠️ ایام «انتخابات» نزدیک است و غیبت، نقل مجالس است. ما خیال می‌کنیم حرفی گفتیم، تمام شد و رفت. غیبت خیلی وحشتناک است. برای تخریب همدیگر هر حرفی را می‌زنیم. وای به کسانی که این‌ها را نقل می‌کنند. [در فضای مجازی] چیزی را برای یک گروه می‌فرستند و در یک لحظه چهار هزار غیبت می‌کنند! 👤 📝 #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ امام زمان منتظر آمادگی ماست! 🔻 «حضرت مهدی» (عج) منتظر «آمادگی» ما هستند. منتظر اين كه دل‌های ما از پردهٔ غيب در آيد. اين نكتهٔ بسيار مهمی است که در عين «حتمی‌بودن» ظهور، زمان ظهور بستگی به شخصيت افراد جامعهٔ اسلامی دارد. همين‌طور که در عين حتمی‌بودن اجل مُسمّی، امکان تقدم و تأخر آن به «اعمال» ما بستگی دارد، هر اندازه انسان‌ها به «ورع» نزديک شوند و نظرها به آن «امامِ معصوم» معطوف گردد، امکان تسريع در ظهور بيشتر می‌شود. 🔸 اگر سطح «فرهنگِ انتظار» را پایين بياوريم و انتظارِ خود را از باطنی‌ترين بُعد هستی به چراغانی و شربت و شيرينی تقليل دهيم، ظهور حضرت را عقب می‌اندازيم. با «سطحی‌شدن» انتظار عملاً از حضرت می‌خواهيم تشريف بياورند و همين كارهايی را که ما می‌کنيم بپذيرند و اين موجب می‌شود جلوی ظهور گرفته شود. 👤 📚 برگرفته از کتاب «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» #⃣ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بهشت از ظهور امام زمان شروع می‌شود! 🔻 امام زمان (عج) شخصیتی است که هنگام ظهور دست روی سر انسان‌ها می‌کشد و عقل تمام انسان‌ها کامل می‌شود. عقل‌ها که کامل شود چه می‌شود؟ بهشت از همین‌جا شروع می‌شود دیگر! 🔸 اوصاف بهشت از عصر امام زمان (عج) شروع می‌شود. آن اوصافی که دربارهٔ بهشت می‌گویند با آمدن امام زمان در زمین محقق خواهد شد. دیدن چنین آقایی که مظهر اسماء و صفات الهی است چقدر شیرین خواهد بود! این است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «آه آه شَوْقاً إِلَی رُؤیَتِهِمْ؛ آه آه! چقدر مشتاق دیدارشان هستم.» 👤 🎙ترجمه بخشی از سخنرانی جشن نیمه شعبان ۱۴۰۲/۱۲/۰۵ در اردبیل #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
📦رای بی رای ❌اگر رای دادن بی‌فایده بود انقدر رای ندادن رو تبلیغ نمی‌کردن... 🚩بنر جدید هیئت 🗓۶ اسفند ۱۴۰۲ ع | عضو شوید 👇 @Emamsadegh1360
هدایت شده از حرف حساب
مهم‌ترین شرط سلوک 🔻 آن‌چه این ضعیف از عقل و نقل استفاده نموده‌ام، این است که اهمّ اشیا از برای طالب قرب، جدّ و سعی تمام در «ترکِ معصیت» است. تا این خدمت را انجام ندهی، نه ذکرت و نه فکرت، به حال قلبت فایده‌ای نخواهد بخشید؛ چرا که پیشکش و خدمت کردن کسی که با سلطان در مقام عصیان و انکار است، بی‌فایده خواهد بود. نمی‌دانم کدام سلطان، اعظم از این سلطان عظیم الشأن است و کدام نقار (نزاع و جدال) اقبح است از نقار با او. 📜 بخشی از نامه به اهل سیر و سلوک 📚 برگرفته از کتاب 📖 صفحات ۱۳۳ و ۱۳۴ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ ایمان به خدا مستلزم پذیرفتن مسئولیت‌های اجتماعی است 🔻 «ایمان به خدا» مستلزم پذیرفتن «مسئولیت‌های اجتماعی» است و این از ژرفای ایمان است. تنها کافی نیست که بگوییم الحمدلله من ملتزم به واجبات هستم و نمازم را می‌خوانم، روزه‌ام را می‌گیرم اما در عین حال همه‌ی آنچه را در پیرامونم می‌گذرد و بر مردم می‌رود نادیده بگیرم. بی‌احترامی به یتیم و رسیدگی نکردن به او و راندنش و بی‌توجهی به مسکین، انکار دین است. 🔸 مؤمن به خدا، مسئولیت‌های اجتماعی‌اش را برعهده می‌گیرد و ایمانش مستلزم توجه به جامعه است. بسیارند کسانی که تلاش می‌کنند میان این مفاهیم پیوند برقرار سازند و آن‌ها را از انسان دور سازند. این افراد می‌گویند که دین رابطه‌ی قلبی با خداوند است و آن را با زندگی عادی ما کاری نیست. هرگز چنین نیست بلکه ایمان ما با زندگی عادی ما کاملا در پیوند است. فعالیت‌های اجتماعی ما از ایمان به خدا ریشه می‌گیرد. این است ایمانِ درست، ایمان زنده، ایمان تپنده و غیر از این، ایمانِ مُرده است، ایمان فاسد، ایمان خواب، و این‌ها اصلا ایمان نیست. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۹۳ تا ۹۵ #⃣ 📌 ۱۴ اسفند روز احسان و نیکوکاری ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
انگار دردهای بشری تاریخ انقضا ندارد به رسم تلمذ در حیطه نگارش، ملزم به خواندن کتابِ "سنگی بر گوری" شدم؛ کتابی که در دهه ۴۰ شمسی ایران نوشته شده‌است، البته در وادی روشن‌فکری و شاید دوران رفاه نویسنده؛ روشن‌فکری از آن حیث که نگارنده، تجربه شخصی خودش را در بوته نقد و نگاه مخاطب قرار داده و مرفه از آن حیث که در آن زمان امکان این‌همه پی‌گیری و تلاش مستلزم هزینه بوده و مردم معمولاً از آن بی‌بهره. تجربه‌ای قطعاً تلخ، از امتحانی الهی که جلال و سیمین با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌اند و باز آن شد که تقدیر الهی خواسته بود؛ امتحان سخت از مجموع امتحانات خداوند که ناداری فرزند نام پرمسمایی است. هدف جلال از نوشتن، هرچه بوده جای خود اما، علاقه او به بار و بن، غیرقابل‌انکار است. خاطرات مخاطره‌آمیز که منتهی به سنگ سرد مقبره خانوادگی می‌شود. نگاه جلال به ریشه و هویت ستودنی است و اگر در زمانه زیست من بود این‌گونه دلداری‌اش می‌دادم و یا نه دلداری، بلکه واقعیت این عصر را به او می‌گفتم؛ جناب جلال! نویسنده با آن‌چه از همان هویت و ریشه که در نوشته‌هایتان پیداست، می‌مانَد، با همان قطار کلمات در به هم رساندن محتوایی اصیل و شما ماندید حداقل بیش‌تر از مردمان عصر خودتان و زنده‌تر از هر قوم و خویشی که فرزند داشت و شما نداشتید. چیزی که به شدت من را به فکر فرو برد، شباهت نحوه برخورد مردمان عصر دهه ۴۰ قبل از انقلاب با نحوه برخورد مردم تحصیل‌کرده همین الآن ماست و این خیلی درد دارد. دردی به اندازه تمام درس‌های خوانده‌شده و به‌کارنیامده، به اندازه ادعای سواد در عین سیاهی بی‌سوادی. این درد است که هنوز جامعه آن‌قدر که باید بزرگ نشده‌است، هرچند که از پس مدارک گول‌زنک فکر می‌کند خیلی بزرگ است. پنجاه‌وهشت صفحه‌ای خواندم که دیدم درد آن وقت جلال و سیمین با درد خیلی از جلال‌ها و سیمین‌های الآن یکی‌ست و آن درد، اتفاقاً از جنس کلمه است، حرف مردم. اگر بچه مردم را بغل کنی، می‌گویند بیچاره بچه ندارد، اگر از ترس این سخن، بغل نکنی می‌گویند حسودی‌اش می‌شود. اگر تبریک بگویی، ترحم می‌کنند، اگر بازی کنی، کنایه می‌زنند. با تو رفت‌وآمد نمی‌کنند تا بچه‌شان چشم نخورد، از پشت صدقه برای بچه کنار می‌گذارند تا فتنه ما از آن‌ها دور شود. خلاصه هرکار کنیم که به عنوان دو تا آدم زندگی کنیم نمی‌شود. این‌ها حرف‌های جلال بود و هنوز تازه است. انگار بعضی دردها کهنه نمی‌شوند. کتاب را بستم به نهایت اخلاص، فاتحه‌ای برایش ارسال کردم به دنیایی دیگر که روزی دارد؛ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ*وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ *وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ*لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ... انگار دردهای بشری تاریخ انقضا ندارد. 🖋فاطمه میری‌طایفه‌فرد @del_gooye ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
چرا از آثار و لوازم ایمان برخوردار نیستیم؟! 🔻 همه به ظاهر از اهل ایمان هستیم، قرآن را مرتب می‌خوانیم، آیات آن همیشه به گوش ما می‌خورد، آثار و لوازم ایمان و نشانه‌های مؤمنین را از زبان قرآن می‌شنویم و در حد خود هم می‌فهمیم، لکن هیچ‌وقت به‌صورت جدی به این معنا فکر نمی‌کنیم که چرا ما از این آثار و لوازم و از این نشانه‌ها و خصوصیات برخوردار نیستیم؟! ⁉ چرا ما حب شدید و عشق به حضرت معبود نداریم؛ چرا در طریق حضرت او بذل مال و جان نمی‌کنیم؛ چرا از مشتاقان روی او نگشته‌ایم؛ چرا به قافلۀ هجرت‌کنندگان راه نیافته‌ایم؛ چرا از جمع «لا يخافون في الله لومة لائم» نشده‌ایم؛ چرا از نشان «أشداء على الكفار رحماء بینهم» در وجود ما اثری و از اثر سجود بر رخسار ما خبری نیست؟! و چرا از مجاهدت‌های سخت، از ترک هوا و از اقبال الی الله بهره‌ای نداریم، چرا آن خوف شدید، آن خشیت بالا و بر اثر آن سوز دل و گریه‌ها برای ما نیست، چرا از بیداری شب، سجود و قیام شب، خضوع و خشوع شبانه و آه و اشک سحری محروم و از عالم شب‌بیداران و سجاده‌نشینان محجوبیم؟ 👤 (ره) 📚 از کتاب 📖 ص ۷ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ بیشترین بهره‌ای که می‌توانیم از قرآن ببریم 🔻 مسلّماً بیشترین بهره‌ای که ما می‌توانیم از قرآن ببریم این است که با تدبّر و تأمّل در اشارات قرآنی متوجه اصیل‌ترین بودنِ خود که همان حضور بیکرانه و ابدیِ‌مان می‌باشد بشویم و این، ‌همۀ حضور است به‌معنای مطلق آن. در متن این حضور، زندگی راه خود را مقابل انسان می‌گشاید و انسان گرفتار امور سطحی و یکنواخت نمی‌شود تا از نیازهای حقیقی در دل زندگیِ فعّال زمینی غافل شود. زیرا اگر انسان بیش از پیش به‌دنبال زندگی است، آن زندگی در صورتی به‌سوی او می‌آید که لااقل اندکی از جهل خود با خبر باشد و این با نظر به اشارات قرآنی ممکن است؛ اشاراتی که جهانی گشوده‌تر از جهان تنگ و تاریک اهل دنیا مقابل انسان می‌گشایند. 👤 📚 از کتاب «تفسیر انفسی سوره مرسلات و اشاره‌های قدسی» 📖 صفحه ۱۴ 🙏 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f