فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند، متاثر نمیشوم و بلکه خوشحال هم میشوم.
🔺دینی که منطقش براساس فکر، عقل، فلسفه و مصالح است، از این جهت نگرانی ندارد.
🔺آن #آزادی_تفکر که صدر اسلام به همه مسلمین و ملل دیگر درباره #اسلام داده شد، هیچ ملت دیگری نداده و این از افتخارات ماست.
🔺وجود افراد #شکاک، وقتی خطرناک است که حامیان دین آنقدر مرده و بیروح باشند که در مقام جواب برنیایند.
#شهید_مطهری، آینده انقلاب اسلامی، صص ۲۲۶-۲۲۵
هدایت شده از کانال حجت الاسلام امیر چراغی
✴امام رضا علیه السلام فرمود:
⬅️برای برآوردن حاجات مومنان و شاد کردن آنها حریص باشید.
⬅️که همانا نزد خداوند متعال بعد از انجام واجبات عملی محبوب تر از شاد کردن مومنان نیست.
📬بحارالانوار
✅ @amircheraghi110
خاطرات یک اسنپی
گاز میدادم و میرفتم و میرفتم که برسم به مقصد. راه خلوت بود و هوا هم نسبتاً ملایم. دنبال این بودم که خودم را سریع برسانم که یکهو خانمه هوس کرد جوجه بخرد. یک وانتی داشت جوجه میفروخت و گفت: «میشه برگردید من میخوام... جوجه بخرم» از این دست کارها زیاد دیدهام. یک هو وسط راه میگویند آقا میشود بایستی من فلان را میخواهم یا بهمان را. این یکی هم گفت من جوجه میخواهم. بعد پیاده شد و دیدم که رفته سراغ جوجهها و یک کارتن هم دستش گرفته. بعد فکر میکردم یکی یا دو تا جوجه بخرد. یکدفعه دیدم با 12 تا جوجه رنگ وارنگ آمد توی ماشین که تا خود مقصد جیکجیک میکردند. هی جیک و جیک. بعد میگفت من میخواهم دخترم را سورپرایز کنم. گفت: «توی دوران کرونا جایی ندارند بروند خوب است با این جوجهها سرگرم باشند، گفت 12 تا خریدم که دیدم اینها میمیرند برای همین زیاد گرفتم که اگر مردند ناراحت نشویم... » بعدش بچهاش هم سورپرایز شد ولی سورپرایزیاش یک طوری بود. ذوقمرگ نشد و درحد 12 تا جوجه نبود. ولی خوب بود.
🔴ای حاکم، وظیفه تو برقراری عدالت و محو فقر از چهره جامعه است نه کشورگشایی
روزی مأمون با خوشحالی به محضر امام رضا(ع) آمد و نامه ای را خواند که در آن نامه از پیروزی لشگرش، و فتح یکی از بلاد کابل، سخن به میان آمده بود.
امام به او گفت: آیا فتح یکی از شهرهای مشرکان، تو را خوشحال کرده است؟
مأمون: آیا چنین فتحی مایه شادی نیست؟
✅امام: در مورد امت محمد(ص) و مسئولیت زمامداری که خداوند آن را در اختیارت نهاده، از خدا بترس!
«فانک قد ضیعت امور المسلمین، و فوضت ذلک الی غیرک، یحکم فیهم بغیر حکم الله عزوجل...»
همانا تو امور مسلمانان را تباه ساخته ای، حکمرانی را به غیر خود واگذار نموده ای که در میان مسلمانان به غیر حکم خدا حکمرانی میکنند (تو با نصب فرمانداری نالایق و ستمگر، حق مسلمانان بلاد را تباه نموده ای، اکنون به خاطر فتح فلان قریه خوش رقصی میکنی؟) تو در این بلاد نشسته ای ولی ...به مسلمانان مهاجر و انصار، ظلم میشود، به طوری که مدتهاست در فقر و نداری هستند و به آنها ستم می شود، و دسترسی به تو ندارند و کسی به داد آنها نمیرسد، از خدا بترس، و به امور مسلمانان توجه داشته باش!
«اما علمت ان والی المسلمین مثل العمود فی وسط الفسطاط، من اراده اخذه»
آیا نمیدانی که زمامدار مسلمانان مانند ستون وسط خیمه است، که هر کسی در درون خیمه است بخواهد میتواند آن ستون را بگیرد.» تو نیز باید به مسلمانان اینگونه نزدیک باشی، و مردم به تو دسترسی داشته باشند، و شکایتهای خود را به تو برسانند...»
✅ «تو #عدالت را در داخل كشور اسلامی برقرار كن و #فقر و #محروميت را برطرف کن و به مشكلات مردم رسيدگي كن. اين مايه خرسندي و خشنودي يك حاكم مسلمان است، نه كشورگشايی و فتوحات تازه و افزودن بر قلمرو جغرافيایی كشور اسلام، بدون اينكه محتواي اسلام و جوهر دين كه عدالت است، اجرا شده باشد».
📖عيون اخبار الرضا، ج ۲،ص۱۶
مسند امام رضا، ج ۲،ص ۱۴۹و۱۵۲
کانال استاد محمدرضاحکیمی
هدایت شده از مهربانی کن...
🎊یک دوره آموزشی هنریِ جذاب و کاربردی🎊
آموزش تکنیکهای رنگامیزی👇
🔸نقاشی با آبرنگ
🔸نقاشی با اکولین
🔸نقاشی با پاستل روغنی
🔸نقاشی با گواش
🔸نقاشی روی سفال
🌟مدت زمان دوره ۱۲ جلسهی دو ساعتهی آنلاین در گروه مربوطه"پیامرسان ایتا"🌟
🌟پنجشنبهها ساعت ۸ تا۱۰ صبح🌟
🌟شرکت برای عموم (مذکر و مونث)در هر مقطع سنی آزاد است.
🌟آموزشها بصورت فیلم و تصویر مرحله به مرحله در کانال خصوصی قابل ذخیره برای هنرجویان🌟
📢📢 پیشنهاد ویژه👇👇
✅هنرجویانی که تا ۱۴۰۰/۴/۷ ثبت نام خود را کامل کنند، لازم نیست کل شهریه را پرداخت کنند.🔴 شهریه نصف میشود🔴😊🌟
یعنی: 👇👇
❌۸۰ تومان❌
فقط و فقط👈✅۴۰ تومان✅
🌟برای دریافت اطلاعات در مورد مربی دوره، به گروه انجمن باغ گردو مراجعه کنید و پیام سنجاق شده را ببینید.👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2180513811Cc601baf843
🌟مراحل ثبتنام:
پرداخت شهریه به شماره حساب
5859831039796742
حسین مجاهد
و ارسال رسید واریزی به آیدی
@Mehrabani_kon
همراه با ذکر نام و نامخانوادگی،سن
و تعهد دستنویس که به هنرجو داده میشود.
غلبه بر خورشید
هرم گرما رفته تا تهِ حلقت و خیابانها داغ و آفتاب داغ و آسمان داغ و داغ ... آسفالتها ظرفیت گرمای بیشاز این را ندارند و الان است که هرچی هرمِ گرما قورت دادهاند بدهند بالا. عرق میریزد از سر و روی مردم... اما...
نگاه که میاندازی توی خورشید انگار میتوانی کمی نگاهش بکنی... خورشید تا لحظاتی پیش با قدرت میتابید اما حالا انگار زورِ خورشید کم شده... عرق میریزند ولی کمتر، آفتاب هست اما شدیدِ ملایمتر و کف خیابان فرصت نفس کشیدن مییابد. حرارتها را میدهد بالا و این بار انگار جاده هم برای خودش خورشیدی شده...
گرما خوب خودنمایی میکند ولی شمارههای آخر است. کمی صبر کنی میتوانی حریفش بشوی... الان است که باد به مددت بیاید. بوزد گرم و تفتیده. اما همین اجازه بدهد با خیابان کمی نفس بکشی... بوز ای باد... بر این خورشید سوزان عطشآفرین غلبه کن...
و جنگ و درگیری تا حینی که آفتاب تسلیم بشود و نارنجی بشود و بخواهد بساطش را جمع کند و...
باد خنکتر شده و خورشید فرورفته در غرب و گرمایی شیرین توی جانت است. گرمایی که حس میکنی انگار از ازل بوده و باد که گل و گردن را مینوازد و این گرما را مطبوعتر میکند. گرما باید باشد و باد هم باید باشد و آن شیرینی که یکهو حس میکنی غرض از خلقت همین یک لحظه بوده. همین لحظۀ شیرین بدون حضور هیچ فرهادی.
🔸نهاد دین در اتاق شیشهای🔸
چرا دولت دینی برخلاف انتظار به عرفیشدن دین کمک میکند؟
[قسمت 1 از 2]
✍️ محسنحسام مظاهری
چند سطر پایانی یادداشت «دولت دینی رییسی و روند عرفیشدن جامعهی ایرانی» برای برخی مخاطبان ایجاد پرسش کرده بود. در آن سطور نوشته بودم: «گرچه جامعهی ایرانی در مسیر عبور از دولت دینی به دولت عرفی چند گام به عقب باز خواهد گشت، اما در وضعیتی متناقضنما دورهی رییسی، دورهی تشدید سکولارشدن تشیع و جامعهی ایرانی خواهد بود و در پایان دورهی وی، با سرعتی بهمراتب بیش از «دیگری»اش (دولت روحانی که شعار و داعیهی دینی نداشت) جامعه عرفی شده است».
https://t.me/mohsenhesammazaheri/3009
پرسش این بود که دلیل این مدعا چیست؟ چرا دولت دینی برخلاف تصور و انتظار از قضا به عرفیشدن دین کمک میکند.
این پرسش البته پاسخ مفصلی میطلبد و پیشتر هم در مطالب همین کانال و نیز کتاب «ساکن خیابان ایران» پراکنده دربارهاش نوشتهام. اما به اجمال میتوان این موارد را برشمرد:
یک
نهاد دولت که ماهیتاً یک نهاد عرفی و متکفل اداره کشور است. ادارهی کشور نیز مستلزم ابزارها و سازوکارهای عرفی و تجربی است. دینیکردن و مقدسسازی دولت، اولاً درعمل دین را به تابعی از آن ابزارها و سازوکارها مبدل میسازد (چون اداره کشور منطق و اقتضائات کمابیش مشخص خودش را دارد) و ثانیا با گرهزدن زلف دین و دولت، نهادهای دینی و دینداران را ناخواسته با عملکرد و فرجام دولت و دولتمردان مرتبط میسازد. در شرایطی که حتی الگوهای موفق حکمرانی در جوامع پیشرفته نیز درهرحال با نارضایتی و ناخوشنودی بخشهایی از جامعه همراه است، روشن است که در کشوری مثل کشور ما و حکمرانی بیمار و فشل موجود و موقعیت رانتیر دولت، هیچ دولتی را نمیتوان فارغ از چالشها و بحرانها و سطحی از ناکارآمدی تصور کرد. در چنین شرایطی اتحاد ناخواستهی دین و دولت، گرچه برای دولت بهجهت استفاده از سرمایهی اجتماعی دین برای کسب مشروعیت و بسیج تودهای خوشایند است، اما به زیان نهاد دین تمام میشود. چرا که به عنوان متحد دولت در ناکامیها و ناکارآمدیهایش شریک است و مورد بازخواست و اتهام افکار عمومی. همچنانکه تجربهی چهلسالهی حکومت دینی جمهوری اسلامی نیز نشان میدهد که میزان اقبال به دین و رونق دینداری با کارآمدی حاکمیت و بهخصوص دولت اثر مستقیم داشته است. به همان میزانی که احساس ناکارآمدی حاکمیت در اداره کشور پایین آمده، مقبولیت و سرمایه اجتماعی نهاد دین و اصناف مرتبط (مشخصا روحانیت) نیز افول کرده است.
دو
یکی از پیامدهای دولت دینی، بوروکراتیزهشدن دین و سازمانها و امور دینی است. طی این روند، دین نیز در عداد مقولات عرفی دیگر درآمده و سنجش و عیاری از جنس آن مقولات مییابد. درحالیکه بیرون از این وضعیت، دین، کیفیت و عیار خاص خودش را دارد. کیفیت و عیاری که برای نهاد دین و متولیانش سرمایهی اجتماعی مستقلی ایجاد میکند. یک نمونه از پیامدهای بوروکراتیزهشدن دین را در مدرنسازی و تطبیق نظام آموزشی حوزه به نظام دانشگاهی میتوان دید. پیشتر ارزیابی جایگاه علمی و وزانت علما و روحانیون امری منحصراً در اختیار و تخصص خود حوزه و روحانیت بود. با معیارهای کیفی خودش. همین موقعیت برای روحانیت ایجاد وجاهت و حرمت میکرد. اما عمومیشدن و دانشگاهیشدن تحصیلات حوزوی، جایگاه علمی علما و روحانیون را در معرض سنجش عمومی قرار داده است. همچنانکه دیگر فارغالتحصیلان نظام آموزشی مدرن توسط افکار عمومی امکان سنجش و ارزیابی دارند. (مشابه همین مباحثی که این روزها در شبکههای اجتماعی درباب اصالت رساله دکتری جناب رییسی شاهدیم. و پیشتر هم مشابه آن دربارهی رییسجمهور فعلی مطرح شده بود.) طبیعتاً در چنین شرایطی دیگر نمیتوان انتظار داشت یک حجت الاسلام دکتر یا آیتالله دکتر آن حرمت و شأن و قداست روحانیون همردهاش در گذشته را داشته باشد.
سه
مشابه این امر را در دیگر حوزههای دین نیز میتوان مشاهده کرد. اساساً بخش مهمی از قدسیت دین و مقولات مرتبط با آن، به جهت جایگاه متمایز و موقعیت دور از دسترس و مناسبات درونی، کیفی و غیرشفاف سازمان آن بود. موقعیتی که ایجاد رازالودگی، ابهام و بهتبع احترام میکرد. در موقعیت دولت دینی، سازمان دین در اتاق شیشهای قرار دارد. همه چیزش شفاف باید باشد: بودجهاش، سازمان اداریاش، نظام آموزشیاش و... نهادی که پیشتر الزامی به پاسخگویی نداشت، بلکه پرسنده بود، حالا باید درست مانند دیگر سازمانها و نهادها به جامعه پاسخگو باشد. این شفافیت، یکی از مهمترین عوامل عرفیشدن دین است.
ادامه👇
🔸نهاد دین در اتاق شیشهای🔸
چرا دولت دینی برخلاف انتظار به عرفیشدن دین کمک میکند؟
[قسمت 2 و پایانی]
✍️ محسنحسام مظاهری
چهار
دلیل دیگربه موقعیت متمایز دین برمیگردد. یکی از بسترهایی که عملکرد دین را در جامعه امکانپذیر میسازد، تمایز و انحصار ساحت امر قدسی است. انحصار و تمایزی که یک شخص یا یک مکان یا زمان خاص را از دیگر اشخاص و مکانها و زمانها متمایز ساخته و در هالهای از تقدس قرار میدهد. همین تمایز و انحصار است که برای دینداران امکان ارتباط با امر مقدس را فراهم ساخته و آنان را از امکانات و مزایای این ارتباط (ازجمله کسب آرامش، الیتامبخشی، تجربهی ایمانی و...) بهرهمند میسازد. توسعهی بیرویهی دایره مقدسات و تسری قدسیت به زمانها و مکانها و اشخاص مختلف که در تعارض با منطق اختصاص و تمایز است، عملاً امر قدسی را از جذابیت و تفرد خارج کرده و به امری دردسترس، همهگانی و منتشر مبدل میسازد. روندی که مألاً به کمرنگشدن مرز امور قدسی و عرفی و بیاعتباری امر مقدس خواهد انجامید. یکی از نقدهای من به پدیدهی فربهی مناسکی همین است. اگر هر روز عاشورا باشد، دیگر عاشورا روز خاصی نیست. یک روز است مثل همه. همینطور اگر همه جا کربلا باشد و... عاشورا وقتی عاشوراست که همان یک روز خاص باشد. به قول سعدی: "اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بیقدر بودی". یک مثال روشن از تحتالشعاعقرارگرفتن تقدس با انتشار، تربت است. تا پیش از بازشدن راه کربلا، مهرهای تربت کربلا حرمت فوقالعادهای داشت. به ندرت کسی از آن داشت و با آداب و تشریفات مختلف نگهداری میشد. اما با رفع محدودیتهای زیارت عتبات و توسعهی شتابان زایران کربلا و بهتبع ورود شمار فراوانی مهر تربت به کشور، دیگر این مهرها ارج و قرب سابق را ندارند و به شیءای معمولی گرچه محترم تبدیل شدهاند. دیگر مقدسات نیز از همین جنس است. برخلاف بسیاری از دیگر مقولات، در مقدسات، توسعه و گسترش لزوماً پیامد مثبتی ندارد؛ بلکه بسیاری اوقات به ضد خود تبدیل میشود. مناسکگرایان و برخی متولیان دین سادهاندیشانه تصور میکنند اگرحضور و بروز دین و ادبیات و مفاهیم و تبلیغات و نمادها و شعارهای دینی در عرصه عمومی جامعه زیاد شود، لاجرم جامعه هم دینیتر خواهد شد و به سود دین و دینداران است. درحالیکه برعکس این توسعه، کارویژه و عملکرد دین را دچار اختلال میکند. نه فقط همه روزها عاشورا نمیشوند، بلکه همان عاشورا هم عادی شده و کارکرد پیشین خود را ندارد. و وقتی چنین شد، دیگر قدسیتی هم نخواهد داشت. میشود یک امر معمولی. همین است که دردیوار شهراز آیات قرآن و حیدث و روایت انباشته است، اما رفتار و اخلاق دینی و به عبارت دیگر دین در شهر غایب است. مناسک دینی بیشمارند، اما انسان دینی ساخته نمیشود. تظاهرات دینی در زبان و ظاهر مسئولان و مدیران بهوفور دیده میشود اما نه سیاست ما دینی است، نه اقتصادمان، نه مدیریتمان و... . دین همه جا هست و هیچ جا نیست. نشانههایش به وفور دیده میشود، اما تأثیرش مشهود نیست.
۱۴۰۰/۰۴/۰۵
@mohsenhesammazaheri
رئیسی و مفهوم انقلابی و شایستهسالاری
سید ابراهیم رئیسی در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود، حضورش در انتخابات را "مستقل" از احزاب و جناحهای سیاسی دانست و گفت؛ اعضای کابینهاش را بر اساس "شایستهسالاری" و برخورداری از ویژگی "انقلابی" انتخاب خواهد کرد.
شایستهسالاری در سادهترین مفهومش یعنی اینکه از میان همۀ افراد ملت، کسی که از صلاحیت و شایستگی بیشتری برای انجام کاری برخوردار باشد، بدون هر گونه تبعیضی به سمتی منصوب شود.
با این تعریف، افزودن هرگونه قیدی به شایستهسالاری در واقع به معنای محدود و مضیّق کردن این مفهوم و نوعی عدول از اصل آن است. از این رو، قید "انقلابی" که به شایستهسالاری اضافه شده است، میتواند کل داستان را تغییر دهد.
به این ترتیب، تعریفِ روشن و دقیقِ انقلابی بودن در گفتمان طرفداران به کارگیری این واژه کاملاً ضروری است. به عبارت دیگر، باید توضیح داده شود منظور از انقلابی بودن چیست؟ آیا منظور فردی است که به اصولِ انقلاب سال 57 پایبند و وفادار است؟ اگر منظور این باشد بسیاری از طیفهای سیاسی حاضر در انقلاب از چریکهای فدایی اکثریت گرفته تا برخی چهرههای ملی و ملی-مذهبی و عموم اصلاحطلبان خود را به اصول و مبانی انقلاب 57 وفادار میدانند. آیا تعریف انقلابی بودن شامل این طیف از نیروها هم میشود؟
آیا مراد از انقلابی بودن، صفت اشخاصی است که خود را به ضوابط و مقررات و نظامات جاری و قانونی مقید نمیدانند و طبق علایق و معیارهای شخصی یا تعریف نشده رفتار میکنند؟ اگر مراد از انقلابی بودن این باشد که اولاً با مدیریت این نوع افراد، هرج و مرج کامل بر کشور حکفرما میشود و ثانیاً تمام نیروهای خواهان به هم زدن نظم و ثبات موجود هم در شمار انقلابیها قرار میگیرند!
آیا مقصود از انقلابی، شخصی است که کار و تلاش خود را به ساعات کاری مشخص و معین محدود نمیداند و خارج از وقت اداری هم در جهت پیشبرد امور تحتنظر خود کوشش میکند؟ اگر مقصود این باشد باید از صفت سختکوش برای توصیف چنین فردی استفاده کرد نه انقلابی بودن که ربطی به موضوع ندارد.
آیا غرض از انقلابی بودن، مشخصۀ افرادی است که چارچوب اعتقادی و سیاسی ویژهای را به عنوان ایدئولوژی حاکم پذیرفته و بی چون چرا از آن اطاعت میکنند؟ اگر غرض از انقلابی بودن این باشد، با شایستهسالاری که برمبنای عدم تبعیض اعتقادی و سیاسی بین شهروندان تعریف میشود، چه نسبتی دارد؟
#احمد_زیدآبادی
#ابراهیم_رئیسی
#شایسته_سالاری
#تبعیض
#انقلابی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii