eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌👇🏻‌‌ ‌ ‌درشکه در میانه راه بازمانده است و درشکه‌ران، زیر بالاپوشی کهنه، در تقلاست تا چرخ را از گل و یخ چسبناک و لغزنده بیرون بکشد.‌ ساعتی است که از جایگاهش بیرون آمده و تسمه اسب‌ها را چنان می‌کشد گویا می‌خواهد خود، تاوان کوتاهی اسب‌ها را در حرکت درشکه بدهد. عرق بر تن اسب‌ها یخ بسته است. ‌هنگامی که درشکه‌چی بافه شلاق را بر کفلشان می‌نشاند رد سیاهی یخ و برفی که پشت اسب‌ها را سفید کرده، باقی می‌ماند. درشکه‌ران نگاه ناامیدانه‌ای به من می‌اندازد تا همچنان امیدوار بمانم و پا بیرون نگذارم. ‌اسب‌ها سُم بر سنگفرش خیابان می‌کوبند و از تکان‌های مدام و کشاکش تسمه‌هایی که چون تار در ارتعاشند، اتاقک درشکه بیشتر و بیشتر به طرف چاله پر آب یله می‌شود. باد ویله می‌کشد و سرما  بر دست و صورت چنگ می‌اندازد. شب در بیرون به غایت تاریک و موهش است. تکه‌های برف چون پاره‌ورق‌های پراکنده، بر سر شهر می‌ریزند. چینه‌های کاهگلی خیابان تا کمر نم کشیده‌اند. از نیمروز که از خانه پدری در باغ لواسان راه افتاده‌ایم، این چندمین بار است که گل و لای گذرها زمین‌گیرمان می‌کند. حتم، اگر در خانه می‌ماندم و فردا صبح علی‌الطلوع راه می‌افتادم، برف‌ها پا خورده و راه هموارتر می‌شد. ‌ ‌*** ‌ ‌انجمن مخفی، رمانی‌ست که به‌خوبی می‌تواند مخاطب را با فضای دورهٔ و پسا مشروطه آشنا کند. احمد شاکری، در این رمان به‌خوبی توانسته با به‌کار بردن و کلمات مناسب آن دوره، حس مناسبی را برای خواننده ایجاد کند. ‌ در این روزگار ادبیات ، که کمتر نویسنده‌ای به این شکل به ادبیات قدیم ایران ارج ‌می‌نهد، قلم احمد شاکری کم‌نظیر است. ‌ اگر در مورد دورهٔ مشروطه اطلاعات زیادی ندارید، حتماً کتاب انجمن مخفی را بخوانید و اگر اطلاعات خوبی هم دارید، باز این کتاب را بخوانید و لذت ببرید.👌🏻 @havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب انتشارات به قلم در خنده مستانه خود "عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون" هستند و در این رقابت، گویِ سبقت را ربوده‌اند و حالا، همنشین رب الارباب شده‌اند. یکی از همان نوابغ است. ۲۴ ساله بود که در اتاق جنگ ، مقتدرانه ایستاد و از کم و کیف اوضاع و شرایط حاکم بر جبهه جنوب، سخن گفت. پس از آن از چنان شهرتی برخوردار شد که فرماندهان آن را دست نیافتنی می‌پنداشتند. معدود یادداشت‌ها و گزارشاتی که به نام او باقی مانده ؛ مربوط به دوره اوست و مشهورترین آن‌ها، گزارش حمله به طبس است. ‌ حالا که نشسته‌ایم و "ملاقات در فکه" را می‌خوانیم، در می‌یابیم که او هم، مانند دیگران و از جنس همین انسان‌ها بوده است. ‌ او که همچون دیگر بچه‌ها، کودکی‌اش با شیطنت سپری شده، در نوجوانی به کتاب‌های‌دینی، تفاسیر و تحقیق درباره و و مشغول می‌شود. ‌اخلاق و منش و رفتار بزرگسالان را در خود نهادینه می‌کند. در دانشگاه 《رضائیه》 از رشته دامپروری اخراج می‌شود و پس از آن به روی می‌آورد. جزء اولین نفراتی است که پس از فرمان در ۱۱ آذر ۵۷، به جبهه رفت تا به وظیفه‌اش عمل کند. ‌ نویسنده، ۶ روایت اصلی را در این کتاب گنجانده است؛ روایاتی که راویان آن‌ها شهدایی همچون: ، ، ، ، و هستند. در فصل 《خواستگاری جنگی》 ، همسر این خاطره را روایت می‌کند : «صدای پخته‌ای داشت. گفت: اسم من حسن باقری نیست. من هستم...» و در《نبرد چزابه》 سرلشکر این چنین روایت می‌کند: «اخوی هنوز جراحت داشت و شکافی روی جمجمه‌اش بود. پزشکان او را از حضور مستقیم و فعالیت در جبهه منع کرده بودند. ایشان طاقت نیاورد. همه فرماندهان تلاش می‌کردند جلوی او را بگیرند؛ اما او توجه نکرد و رفت. پس از چند ساعت برگشت و وضعیت آن منطقه را تشریح کرد.» ‌ ‌《کلید قلعه طریق القدس》باعت آن《فتح بزرگ》شد و 《بازگشت پیروزی》روح مبارزان را صیقل داد. «ملاقات در فکه: زندگی‌نامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)» به عنوان ششصدوشصت‌ویکمین تولید شده در دفتر و هنر مقاومت و بیست‌ودومین یادنامه از شهداست. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم و انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌«چگونه می‌توان کسی را ترساند که شکمش فریاد گرسنگی می‌کشد و روده‌های بچه‌هایش از نخوردن به پیچ و تاب در می‌آید؟ دیگر چیزی نمی‌تواند او را بترساند. او بدترین ترسها را دیده است.» (خوشه‌های خشم – صفحه ۴۲۲) ‌ *** ‌ بدون روتوش! ‌ پیش‌تر را با « ها» شناختم. پایان‌بندی بی‌بدیل آن اثر موجب شد با خود عهد ببندم کتابی دیگر از این نویسنده را بخوانم. هرچند این در وهله اول مرا یاد فیلم‌های سیاه و سفید دهه ۵۰ میلادی راجع به مزرعه‌داران مناطق میانی و جنوب آمریکا انداخت اما مطالعه آن برای من از این هم شخصی‌تر شد. وقتی که امتداد «ریشه‌ها» الکس‌هیلی را در زمانی دیگر و در سفید پوستان اوکلاهاما یافتم. ‌ آغاز صنعتی‌شدن در ایالات متحده همراه شد با ورود مظاهر تکنولوژی به زمین‌های کشاورزی و تحت فشار قرار گرفتن مزرعه‌داران توسط بانک‌ها؛ «توسعه» به رویای مدیران بالامرتبه و کابوس فرودستان تبدیل شد. افزایش فاصله طبقاتی ابتدا تأسف و سپس خشم قشر ضعیف را برانگیخت. ماجرای سفر خانواده جاد، نقبی است به دل جامعه کارگری و مهاجر آمریکا و‌ برای خواننده ایرانی حاوی دو درس مهم است: ‌ ۱-قلم واقع‌گرایانه که رسالت اجتماعی خود را با ارسال پیامی هشداردهنده به آیندگان پی می‌گیرد، حقیقتا ستودنی است. ‌ ۲-بسیاری از مسائل اجتماعی ایجاد شده در ما، حاصل ایجاد تحولی در مقیاس جهانی است که آثارش دیر یا زود دامن ما را نیز می‌گیرد. سرریز وضعیت دیگر جوامع در آنها نمود می‌یابد، درنتیجه ابعاد ادبی تاریخ‌ تلاشی است برای شناخت و درک بهتر جامعه https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ مجموعه ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ تا به حال فکر کرده‌اید مَثَل‌هایی که روزمره از آن‌ها استفاده می‌کنیم از کجا آمدند؟! مثل‌ها برای راحت‌تر بیان کردن مفاهیم ذهنی ما و سهولت ارتباط کلامی استفاده می‌شوند؛ در ما کم نیستند قصه‌هایی که از شنیدنشان لذت ببریم اما خواندن و شنیدن قصه‌ای که تبدیل به شده باشد طعم دیگری دارد... ‌ ‌فایده‌ی دیگر خواندن این قصه‌ها آشنایی با شادی‌ها و غم‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها و باورها و آرزوهای مردمان قدیم زمین است که موجب شناخت بیشتر و زیست و تمدن نه چندان دور کشورمان می‌شود. کتابِ قصه ما مثل شد شامل ۱۱۰ و حکایت ایرانی است که توسط آقای محمد میرکیانی نگاشته شده و نخستین بار درسال ۱۳۸۴ به چاپ رسید. در نگارش کتاب از منابعی چون ، ، گلستان و بوستان سعدی، و... استفاده شده است. چند نکته درخور توجه در مورد "قصه ما مثل شد": ▫️زبان قصه ساده و نزدیک به گفتار است که قصه‌گویی از روی را شیرین و آسان می‌کند. ▫️برای هر قصه یک اسم جذاب انتخاب شده است که اصل فاش نشود و قصه تا انتها دنبال شود. ▫️در پایان هر قصه موضوع و نحوه استفاده از آن مَثَل شرح داده شده است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌‌گم کرده ام در غربتی انبوه، انسان را در جنگل پاییز، مفهوم درختان را تقویم های ناگزیرم را بهاری نیست حس می‌کنم هرصبح فروردین زمستان را هفتاد گاو لاغر و هفتاد سال اندوه تعبیر کن ای ! این خواب پریشان را... ‌ *** ‌ در حقیقت ابداع و نوآوری در و آزاد تنها به و و دیگر شعرای این سبک شعری و ادبی مختصر نماند و ما هر روز شاهد رشد و نمایان شدن استعدادهایی درخشان و مستعد در این حوزه هستیم. ‌ در حقیقت شعر نیمایی یا آزاد توانست در مدت زمانی کوتاه مخاطبین خود را پیدا کند و این امر جرأت شاعران این سبک را برای سرودن لوحه‌های ادبی خود با این سبک زیبا دوچندان کرد و این امر به وضوح در دیوان شعر نو "مرور پنجره‌ها" واضح و آشکار است. کما اینکه این نوع سبک مورد ملامت و گاها مذمت شعرای شعر عمودی و سبک قدیم قرار گرفته شده است. ‌ در این کتاب تمام زوایا و موارد تخصصی شعر نو مراعات شده است به گونه‌ای که برخی از صاحب نظران "سید وحید سمنانی" را پدیده‌ای در شعر نو یا نیمایی پنداشتند. ‌ انتخاب لوحه‌های ادبی زیبا و سهل و آسان، فهم آن‌ها را برای هر و و دوستار نو آسان نموده است و این امر، تخصص عزیز در زمینه سرودن را می‌رساند. ‌ را که تصفح نمایید و به غزل های سروده شده آن توجه کنید *عرفان، عشق، وصف زیبایی‌ها و وفاداری* در آن‌ها موج می‌زند و این امر باعث شده که تعداد کثیری از دوستداران و ادب نو این کتاب را مورد مطالعه قرار دهند. ‌ در حقیقت این کتاب و این نوع شعر را می‌توان یک جدید در نو قلمداد کرد چرا که سعی بر آن داشته است که تلفیقی از ادبیات‌نو و آیینی را در ‌سروده‌های خود بکار برد که این امر به نوبه خود باید مورد توجه مخاطبان این عرصه قرار گیرد. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 «با صدایی گریان ادامه داد: اگر آدم کسی رو نداشته باشه، دیوونه میشه. فرق نمی‌کنه طرف آدم کی باشه، هرکی می‌خواد باشه، اما پهلوت باشه! و گریان ادامه داد: من بِت می‌گم. یادت باشه. آدم از ناخوش میشه.» ‌ *** ‌ جان اشتاین بک، نویسندۀ آمریکایی، یکی از مهم‌ترین نمایندگان مکتب و خالق آثاری چون ، و و برندۀ جایزه ادبی نوبل ‌ قطعاً بسیاری از ما این معرفی را از کتاب دوران تحصیل‌مان به یاد داریم، هرچند در کتاب‌های تحصیلی، خبری از اصل داستان‌ها نبود و تنها به چند پاراگراف از خوشه‌های‌خشم بسنده شد، اما از تکرار بیش از حد یا از خوش‌آهنگی و روان‌بودن نام ، يکی از ماندگارترین اسامی خارجی است که در پسِ ذهن همه‌مان نقش بسته است. ‌ موش‌ها و آدم‌ها رمانِ کوتاهِ اجتماعی است که به زندگی سخت کارگران روزمزد مزارع می‌پردازد. لِنی و جورج، دو کارگر کوچنده که برای پیداکردن کار از جنوب به شمال آمده‌اند، به این امید که با پس‌اندازکردن حقوقشان، روزی بتوانند زمین و مزرعه خودشان را داشته باشند. ‌ جورج باهوش و وفادار و لِنی سبک‌مغز و مهربان با جثه‌ای بزرگ و قدرتی که توجه مزرعه‌داران را جلب می‌کند. اما مشکل لِنی سبک‌مغزبودنش نیست، چرا که جورج را همیشه کنار خود دارد. مشکل اصلی لِنی در کنار مهربانی ذاتی‌اش، این است که نمی‌تواند قدرت خود را کنترل کند. لِنی عاشق نوازش‌کردن چیزهای نرم و لطیف است، از موش و خرگوش تا پارچه‌های نرم و موی زن و نوازش‌های شدیدش همیشه جان حیوانات را می‌گیرد. ‌ کتاب «موش‌ها و آدم‌ها» کتابی کم‌حجم، روان و خوش‌خوان و پر از توصیفات صحنه‌ها و شرایطی است که شخصیت‌ها در آن حضور دارند. این کتاب حکایت تنهایی انسان‌هاست، انسان‌هایی که از تنهایی به یکدیگر پناه می‌برند. ‌ «موش‌ها و آدم‌ها» حکایت رهاییِ خیال و آرزوهایی‌ست که در ذهن کارگرهای مزارع مختلف می‌گذرد، آرزوهایی که برباد می‌رود و تنهایی‌هایی که باقی می‌مانند.... ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/