باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #حضرت_زینب_اُسوه_صبر_و_استقامت
نشر #جمکران
#برشی_از_کتاب👇🏻
به راستی! شهامت در سخن و بلاغت از یک بانوی داغدیده و مصیبت رسیده و آنهمه صدمات و گرسنگی و تشنگیها و بیخوابیها و ناملایمات دیده را جز کرامت، بر چیز دیگری نمی توان حمل کرد و به گفته یکی از بزرگان بدون نیروی الهی و مدد غیبی مقدور نیست.
***
#حضرت_زینب (س) بهدنیا آمد تا #صبر را شرمنده کند.
زینب (س) زینت پدر که برای احیاء دین #خدا، داغهای فراوان به جان خرید.
وقتی نام زینب (س) را میشنویم یاد #کربلا میافتیم یاد کوفه و شام... یک خواهر #عاشق، #پرستار مهربان، مادر فداکار، عمه دلسوز، خطیب و سخنران توانمند و یک زن صبور...
این فقط قسمتی از زندگی پر از رنج و صبر که نه! زندگی پر از بندگی زینب (س) است.
اگر زینب (س) در برابر سختیها و مصائب دنیا فقط صبر پیشه میکرد زینب نمیشد.
اگر فقط خواهر دلسوز، دختر فداکار و مادر نمونه بود #اُسوه نمیشد.
اگر فقط سخنران توانمند و دلیر کاخ یزید بود که عالمه غیرمعلمه نمیشد.
زینب (س) عقیلهبنیهاشم و عقیله عرب و عقیله عالم شد چون در حمایت از پدر و برادران، از "گوهر #ولایت" دفاع کرد، در خطبههای کوبندهاش، تربیت ظلمستیزی زهرایی را نمایان کرد و در تحمل مصائب و استقامت درس بندگی که از حضرتعلی (ع) به ارث برده بود را پس داد که جز زیبایی نمیدید و راضی بود به رضای مولایش.
زینب (س) زینب شد و یزیدیان برنتابیدند زنی هم #علی (ع) باشد و هم #زهرا (س)!
کتاب #حضرت_زینب_اُسوه_صبر_و_استقامت سیری در زندگانی بانوی صبر است که به کودکی، #ازدواج و بیان گوشهای از فضایل و کرامات ایشان و سفر تاریخی کربلا میپردازد.
این کتاب بیانگر شهامت و شجاعت و قدرتی است که از نیروی ایمان بانوی علم، معرفت، صبر و پایداری حکایت میکند.
از بزرگواری و کرامت حضرت زینب هرچه گفته شود کم است.
راستی ما چقدر چون زینب(س) زینت پدرانمان هستیم؟
چطور میشود زینبی شد بی آنکه زندگی زینب (س) را ورق بزنی... چطور میشود کربلایی شد بی آنکه زینب را بشناسی ... مگر نه اینکه کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود؟
این کتاب رو برای شناخت بهتر ابعاد زندگی بانوی صبر مطالعه کنید👌🏻
قدمت روی چشمان اهل زمین🌸
بمناسبت #ولادت_حضرت_زینب(س)
@havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #عاشقانه_آرام
به قلم #نادر_ابراهیمی
انتشارات #روزبهان
#عاشق “شدن” مسألهای نیست، عاشق “ماندن” مسألهی ماست. بقای عشق، نه بروزِ عشق.
#عشق به اعتبار مقدار دوامش عشق است، نه شدت ظهورش…"
یک عاشقانه آرام، یادگاریست به همه آنها که در آغاز راه هستند، روایت دلنشین از زندگی مرد کوتاه قامت #گیلکی و بانوی شیرینلهجه #آذری که با قلم و نثر زیبای نادر ابراهیمی در انتشارات روزبهان از سال 1373 تاکنون بیش از چهلبار به چاپ رسیده است.
عاشقانه شاعرانهای برای تمام فصول #زندگی که در سه قسمت " پیش از آن واقعه بزرگ، درقلب واقعه و آنسویواقعه" نگارش شده است.
فضای ابتدای داستان در قبل از #انقلاب رقم می خورد:گیله مرد، جوانیست #شمالی که در سفر خود به ساوالان عاشق میشود و ازدواج میکند. او معلمی با وجدان است که به دلیل فعالیتهای فرهنگی و سیاسی روانه زندان میشود و پس از آزادی به #کتاب_فروشی رو میآورد و با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم می کند و در حین ناآرامیهای بسیار، یک عاشقانه عمیقا آرام را رقم میزند...
داستانی عاری از غلو و اغراق از مردی که دغدغهیزیستن توام با عشق، زیستن بدون عادت و زیستن ورای زیستن را دارد.
زوجی که برای ماندن و همواره عاشقبودن تلاش میکنند تا در بازی روزگار اسیر روزمرگی و بطالت نشوند و عشق همیشه در بطن خانهی گرمشان جریان داشته باشد.
پاراگراف زیر که از متن کتاب انتخاب شده گویای این مطلب است:
"مگذار که عشق، به عادت دوستداشتن تبدیل شود!
مگذار که حتی آبدادن گلهای باغچه، به عادت آبدادن گلهای باغچه تبدیل شود!
عشق، عادت به دوستداشتن و سخت دوستداشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن خواستنیست که خود پیوسته خواهان نو شدن است و دگرگونشدن.
تازگی، ذات عشق است، و طراوت، بافت عشق. چگونه میشود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟"
و سخن آخر اینکه "نگذاریم عشق در حد خاطره،حقیر و مصرفی شود" چون حتی «یک کندو عسل به قدر یک قطره محبت شیرین نیست»❤
پ.ن:
نوین کتاب گویا با صدای فوقالعاده #پیام_دهکردی کتاب صوتی این اثر زیبا رو تولید کرده است که شدیدا شنیدنش توصیه میشود👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #تماشایی
انتشارات #شهرستان_ادب
به قلم #میلاد_عرفان_پور
دل به دلِ #شاعر که بدَهی، #عاشق میشوی، شاعرِ عاشق، دستت را میگیرد و تو را با خود میبرد به همانجا که آمده، همانجا که شروع کرده زندگی را:
"به دنیا آمدم با گریهای،گویا چنین روزی...
به من لبخند زد، لبخند زد #دنیا چنین روزی
اذان صبح بود آری... اذان گفتند در گوشم
دل از من برد آن #موسیقی زیبا چنین روزی"
بزرگ میشود، #ازدواج میکند و از همسرش، از عاشقانههایش برایت میگوید:
"خندههایش کودکانه،گریههایش مادرانه
همسر من یک فرشته، از بهشت جاودانه
عطر هِل گم میشود در عطرِ نابِ دستهایش
این شرابِ خانگی را دوست دارم #عاشقانه..."
شاعر هم دل دارد دیگر.... گاهی #دلتنگ میشود:
"عمر، آیینهی عذاب شد بعد از تو
دلتنگیِ ما #کتاب شد بعد از تو
ای گرمترین سلامِ دنیا! برگرد
سرما، سرِ ما خراب شد بعد از تو"
کتاب #تماشایی اثر جدید #شاعر خوشذوق و جوان شیرازیتبار، # میلاد_عرفانپور است که اشعارش را در سه دفتر گنجانده:
دفتر نخست: #غزلیات
دفتر دوم: #نیمایی
و دفتر سوم: #رباعی که میتوان گفت اشعار رباعی ایشان به مراتب قویتر و جذابتر از اشعار دیگر و همچنین باعث شهرتشان شده است.
خلاصه دل به دل شاعر که بدهی #عاشق میشوی...
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #سرمهای
به قلم #حامد_عسکری
#برشی_از_کتاب 👇🏻
هر نسیمی که نصیب از #گل و #باران ببرد
می تواند خبر از مصر به کنعان ببرد
آه از #عشق که یکمرتبه تصمیم گرفت:
یوسف از چاه درآورده به زندان ببرد
وای بر تلخی فرجام رعیت پسری
که بخواهد دلی از #دختر یک خان ببرد
ماهرویی دل من برده و ترسم این است
سُرمه بر چشم کشد، زیره به کرمان ببرد
دودلم اینکه بیاید من معمولی را
سر و سامان بدهد یا سر و سامان ببرد
#مرد آنگاه که از درد به خود میپیچد
ناگزیر است لبی تا لب قلیان ببرد
#شعر کوتاه ولی حرف به اندازهی #کوه
باید این قائله را “آه” به پایان ببرد
شب به شب قوچی ازین دهکده کم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!
***
عنوان عجیبی است. چرا #سرمه_ای !؟ نویسندهاش را میشناسیم. #حامد_عسکری ست. همان که از گذاشتن واژهها روی هم خانهای برای افکارمان میسازد، همان که #کلمات را اگر مثل دارو، تلخ باشند در معجونی از جملات شیرین به خوردت میدهد. همان که کلمات را چون گلولهای به ذهنت شلیک میکند؛ وقتی میگوید سرمهای، باید چشم بچرخانی میان ابیاتش تا منظورش را بفهمی.
#سرمهای عاشقانهای ساده و بی آلایش است. از سرمۀ چشم معشوق گرفته تا تکاندن #روسری سرمهای رنگش. از یعقوب و درد فراق یوسف، تا زلیخا و درد #تنهاییاش، از شیری که #عاشق آهو شده و سایر تمثیلات عاشقانۀ پر شیطنت...
با وجود اینکه این ابیات پر از عشق است، در عین حال طنازی شیرینی، زیرکانه به آن ضمیمه شده است.
خلاصه هم عنوان عجیبیست و هم کتابیعجیب! بدوناغراق #کتاب را که باز کنی، تا تمام نشود، نخواهی بست!!!
قطعا برای تزریق #آرامش در روزهای پر دغدغه پیشنهاد مناسبی است👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #شهریار_سرزمین_عشق
گزیده شعر #سید_محمدحسین_شهریار
انتشارات #امیرکبیر
گردآورنده کتاب #ساعد_باقری و #سهیل_محمودی
#شعر پناهگاهِ جوانیهای #پدربزرگ بود. وقتی از #شهریار برایمان میخواند قطره اشکی میهمانِ مرواریدهای چشمانش میشد.
گاهی برای یاری میگریست و در زلف او پیچ و تاب میخورد و گاهی خود را لب ایوان #نجف میدید و از مغازهی «دهین المصطفی» سر در میآورد.
میگفت: شهریار #عاشق بود و با سرودههایش برای معشوقهاش #عشق میبافت.
#سید_محمدحسین_بهجت_تبریزی، متخلص به شهریار اهل استان آذربایجانشرقی بود که به زبانهای فارسی و آذری #شعر سروده است.
مهمترین اثر او منظومه #حیدر_بابا_یه_سلام میباشد که #شاعر در آن از اصالت و زیباییهای روستا یاد کرده است.
به چشمک این همه مژگان بههم مزن یارا/سنین عمر به هفتاد میرسد ما را...
ترکی: ایل کئچدی، باهار اولدو،خبر یوخ گولوموزدن
سالها گذشت، بهار هم آمد، اما خبری از گل ما نیست.
شبیه مرد عاشقپیشهای بودم که از شهرش، به دنبال طبابت رفت امّا شهریار آمد...
#امید_صباغ_نو
به مناسبت #روز_شعر_و_ادب_پارسی
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #آنجا_که_نامی_نیست
به قلم #یوسفعلی_میرشکاک
انتشارات #شهرستان_ادب
«آنجا که نامی نیست»، با طرح جلدی متفاوت و خلاقانه، آخرین کتاب #شعر استاد یوسفعلی میرشکاک است که توسط انتشارات شهرستان ادب چندی پیش روانۀ بازار شده است؛ «آنجا که نامی نیست»، مجموعهای از پنجاهودو #غزل عشقنوشته است که سرشار از ذوق، سلوک و شهود شخصی میرشکاک است.
#میرشکاک را شاید بتوان متفاوتترین #شاعر بعد از #انقلاب نامید، از تفاوت در نوع نگاه به مقولههایی چون #عشق، عرفان، جامعه تا تفاوت در بیان، سلوک و کاربرد قالبهای شعری برای بیان عقیده و جهانبینیاش.
میرشکاک در مقدمۀ «آنجا که نامی نیست» میگوید: مقدمه را من باید بنویسم. ماندهام متحیر که چه بنویسم؟ در آستان زمستان عمر، در میان مجاز و حقیقت، متردد ماندن و ناخواسته دلبستن و به ناگزیر دلبریدن، تقدیر فردی من بوده است؛ که تا به یاد میآورم خود را، جنونمند به یاد میآورم. و آنجا که جنون و فقر همتافت میشوند، از #عشق کاری بر نمیآید؛ مگر غزلی چند گفتن و زندگی #عاشق را برآشفتن و او را سرگردانتر و خستهتر از همیشه به انزوا راندن.
دو خورشیدیم هر یک در شبی تاریک زندانی
طلوعی توأمان را آرزومندان پنهانی
حضوری گرمدر سرمای شرم و تلخ ناممکن
غیابی سرد با درد دریغ و داغ حیرانی
تنی پا تا به سر خواهش، دلی فرجام فرسایش
سری افتاده پیش تیغ تقدیر مسلمانی
چواخگرپای تا سر التهاب لحظۀ آخر
که از ما میکند گل جامۀ خاکسترافشانی
علاج عشق ممنوعی که ما داریم، خاموشی
در آوار فراموشیست زیر با ویرانی
چه دستآورد هنگفتیست آهی برنیاوردن
مبادا سربرآرد تهمت آلودهدامانی
هرازگاهی نگاهی، ترجمان دوری راهی
که طی خواهیم کرد آن را به پای نابهسامانی
سراپا انتظار وصل بیفصلیم در سالی
که تا گردن فروماندهست در برف زمستانی
رها در باد همچون قاصدک دلخوش به پیغامی
که پایان میپذیرد بیگمان روز پریشانی
من و امید سقفی گرچه بیروزن، ولی با تو
چمان تا مرگ در آیینههای باغ عریانی
چه کردی با دلم ای عشق! ای رسوایی روشن!
که شد سیمرغ من تاریکی سردرگریبانی
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/