eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ جدا قطعه‌ای از زمانی خاص می‌تواند مهم شود؛ فرق ندارد صفوان یا مکانی غیر صفوان. شخص است فی‌الواقع که آن مکان و آن زمان را مهم می‌کند. حق داری! تو از کل روایات من، مایلی زیاده روایاتی را مسموع بشوی که به طریقی مربوط می‌شوند به سیزدهم تشرین‌الاول هفتادوهشت؛ به اداره انتقالات صفوان؛ به حدود کویت؛ به سیدی که قرار است بعد از سیزده سال تبعید، از عراق خارج شود و تشریف ببرد جهان رامبهوت و متعجب کند. ‌ *** ‌ داستان این از آغاز می‌شود و در همان‌جا خاتمه می‌یابد. قبرستانی با چند هزارسال قدمت که راوی است. روایت‌ها تن به تن نقل می‌شوند و انتقال پیدا می‌کنند. به نسل بعد؛ به کسانی که بعدا خواهند آمد و حتی به گذشتگان. ‌ ‌یکی درسال‌های اخیر مهمان این شده و دیگری هزاران سال میزبان بوده است. روایت‌ها بین ساکنان این قبرستان می‌گردند و هرکس روایت دلخواهش را انتخاب می‌کند. آن را می‌گوید و از آن می‌شنود. ‌ساکنان این قبرستان به روایت‌هایشان می‌کنند و به روایت‌هایشان زنده می‌مانند. ‌ نقطه‌ی پرگار این کتاب، روایت دلخواه پسری شبیه سمیر است. جوانی که در خاک جبهه‌های ، چشم می‌بندد و در خاک ادامه می‌دهد. درحین روایت‌های او از می‌شنویم. از استواری و شجاعتش؛ از ابهت و صلابتش و از آرامش و اقتدار... امامی که اشداء علی الکفار ورحماء بینهم است. روایتی از می‌گوید و مظلومیت روحانی‌های . شاهی را می‌بینیم که گفتگو با چماق می‌کند و مخالفت با تیر؛ منطقش زندان است و سرورش اسرائیل. روایتی از می‌گوید؛ از جوان‌های مشتاق ؛ از پشت جبهه‌ها و حمایت مردم. از شیعه‌های می‌شنویم؛ همسران و مادران دل نگران... ‌و از صدام و خباثت و خباثت و خباثت... کتاب از روایتی شروع می‌شود و به روایت‌هایی ختم می‌گردد. روایت‌هایی که راوی بخشی از تاریخ هستند؛ داستان دو کشور همسایه و دشمنان و قهرمانانشان... ‌روایاتی که خواندنی‌اند و ارزشمند... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
‌‌‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌متن در پیج اینستاگرام باشگاه هواداران کتاب👇🏻 https://www.instagram.com/p/COcRg7XBUiR/?igshid=1ficcddmrlgka
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
‌‌ 👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به‌قلم انتشارات ‌ ‌ ‌در این زمانه نسبتاً مدرن هر کودکی حداقل یک یا چند اسباب‌بازی دارد، در گذشته‌های نه چندان دور، پسربچه‌ها خودکفا بودند و با ذهن خلاقشان اسباب‌بازی می‌ساختند. ‌ یکی از این اسباب‌بازی‌ها تیروکمان سنگی بود که بچه‌ها گه‌گاهی در هنگام ساخت آن به خود آسیب می‌رساندند؛ اما آزار اصلی مربوط به بعد از ساخت این اسباب‌بازی خطرناک بود. از شکستن شیشه‌های همسایه‌ها بگیرید تا اذیت کردن گربه و حیوانات بدبخت دیگر. ‌‌داستان ما هم دربارۀ همین اسلحۀ ساده و پرخطر است که هربار با یک سنگ کوچک، خطرآفرین می‌شود. ‌ یک روز تصمیم گرفتم کتابی جدید که امسال به چاپ رسیده است را بخوانم. پس به پیج‌های کتاب‌فروشی سری زدم و با کتاب جذاب «کارخانه اسلحه سازی داوود داله» آشنا شدم. من مجذوب عنوان و تصویر جلد آن شدم. همان‌طور که به خیره شده بودم سؤالاتی ذهنم را درگیر کرده بود که چرا داوود کارخانه اسلحه سازی داره؟ داله چیه؟ داوود کیه؟ چرا به داوود لقب داوود داله را داده‌اند؟ تصمیم گرفتم آن کتاب را سفارش بدهم و به جواب سؤالاتم برسم. مطمئنم این سؤالات هم ذهن شما را درگیر کرده است. پس جواب یکی از آن‌ها را به شما می‌دهم. ‌ داله به شاخه درختی می‌گویند که به شکل حرفV انگلیسی است و از آن برای ساختن تیروکمان سنگی استفاده می‌کنند. هرگز فکر نمی‌کردم جذب کتابی که مربوط به کارهای پسرانه است بشوم. حتی به این فکر کردم که دخترها هم می‌توانند چنین کارهایی را انجام بدهند. تا جایی که یادم است من هم در کودکی از درخت بالا می‌رفتم. حتی یک‌بار هم سعی کردم تا تیروکمان بسازم؛ اما موفقیت‌آمیز نبود. ‌ پس می‌توانیم ثابت کنیم دخترها هم می‌توانند چنین کارهایی را انجام بدهند فقط نیازمند یک ارادۀ قوی هستند. پس از خواندن این کتاب متوجه شدم تصویر جلد و عنوان کتاب به موضوع رمان کاملاً مربوط است و هیچ ناهماهنگی بین آن‌ها دیده نمی‌شود و بسیار خوب می‌تواند مخاطب‌های زیادی را به خودش جذب کند. ‌ این کتاب شیرین و طنز، داستان پسری به‌نام داوود را روایت می‌کند که تصمیم دارد تیروکمان سنگی درست کند که ما در این راه با او همسفر می‌شویم و به حکایت هر تیروکمان نگاهی می‌اندازیم و همراه داوود به بالاترین شاخه هر درخت می‌رویم و داله طلایی را پیدا می‌کنیم. ‌‌ این یادآور امید و پشتکار فراوان است؛ تیروکمان‌هایی که با جان و دل و تلاش‌های فراوانی ساخته شده‌اند. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/