eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب انتشارات به قلم استاد ‌ ‌ سلام بر یگانه مادر هستی ‌ این روزها پیام زیبایت را بر گوشه و کنار شهر به چشم می‌بینم و به جان نوش می‌کنم؛ همان که به همسر آسمانیت سپردی... "علی‌جان سلام مرا به فرزندانم تا روز برسان. ‌ ‌مادرِ مادرانه‌هایِ جهان! می‌دانم تیره‌بختان پریشان، روزگاری به سلام که نمی‌کردند هیچ، پاسخش را هم نمی‌دادند. وای که فاصله‌ تا پست‌ترین مراتب انسانی، به اندازه‌ی "سلام به علی" است و چه بدکردند به خود و روزگار و مردمانشان با ندیدنِ ! ‌ ‌مادرجان! مَنِ زنده شده به خونِ تو، سلام از عمق جانت را از پس سالیان دراز فاصله به گوش جان شنیدم. می‌شود جواب از عمق جان مرا که ذرات وجودم لحظه ب لحظه مدیون مادرانگی شما و برکت وجود فرزندانتان است بپذیرید؟ پاسخم، عهد و پیمانی است که از من جز سلم و سلامت به سوی شما نخواهد آمد. پاسخم، تلاشی است تا آنچه باعث شد آدمیان روزگار علی، با شما آن کنند که کردند، در قلبم بمیرد. ‌ بانو جان! چه کردند با شما و علی که آرزوی رخت بربستن از دنیایی را کردید که آنها طالب آن بودند؟ من آن دنیای بدون علی را نمی‌خواهم و از آن بالاتر جایی‌که بویی از شما نداشته باشد را نمی‌خواهم... حتی اگر باشد. سلام من لبیک به منتقم شماست؛ انتقام از شیطان نفسم؛ تا نباشم از آن‌ها که صدای یاری‌طلبی ولی زمانه‌ را شنیدند اما به کنج عافیت خزیدند. سلام من پاسخ سلام رسای شماست به کل ادوار؛ می‌شود مرا بشنوید؟ ‌می‌شود سلام مرا در زمره لبیک خود به مولای زمان بپندارید و مرا بپذیرید؟ ‌ بعد از پیامبر گریست، نه تنها از داغ فراق که از مصیبت فقدان منشاء خیر برای مردمانی که "اکثرهم لایعقلون" بودند! بعد از فاطمه علی گریست، نه تنها از داغ همسر که از مصیبت کوتاه‌شدن دست امت از دامن که همه بود حتی پدر و همسرش. ‌ علی گریست چون می‌دانست دنیای بدون فاطمه (س) ارزش زیستن ندارد. "دختر پیامبر" روایت مظلومانگی (س) از جور مردمان زمان و دردِ فراق (ع) است که چاره‌ای نداشت جز شکیبایی بر مصیبتِ نبودنِ زهرا(س) که سراسر نور بود و برکت. ‌ این کتاب نوشته است و به وقایع زندگی حضرت‌زهرا(س) بعد از رحلت می‌پردازد؛ را روایت می‌کند تا ضمن آشنایی با دریای معرفت فاطمه(س)، با فهم عمیق ، از برکت خاکِ ، تاریخ‌ساز عصر باشیم‌. ‌ ‌ ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب انتشارات به قلم ‌ ‌ ‌ 👇🏻 یک بار که به منزل شخصیت برجسته سوری رفته بودم، در آنجا با فردی به نام (حاج ربیع) آشنا شدم. هم در این دیدار، موهای خود را به تیغ و قیچی من سپرد. شخصیت سوری، آن روز هنگامی که (حاج ربیع) پای تیغ سلمانی‌ام نشست، به او گفت :اگر حسان می دانست که سر تو 25 میلیون دلار می‌ارزد، با همان تیغ سلمانی اش، گردنت را می‌زد! ‌ *** ‌ 《خورشید در سایه》کتابی است که در ۹۸ مورد عنایت واقع شد. ‌ ‌این ۳۶۶صفحه‌ای در سه بخش به شرح زندگی‌نامه ، پرداخته و تصاویری از زندگی ایشان را ضمیمه کتاب کرده است. ‌ زمانی‌که غرفه‌داران نمایشگاه کتاب برای آقا توضیح دادند که قرار است یک نسخه از کتاب را برای بفرستند، ایشان هم امضای آشنایشان را بر پیشانی کتاب نهادند. ‌ شکی نیست که شخصیت‌های تاثیر‌گذار و پراهمیتی مثل و شهید عماد مغنیه در سرتاسر جهان، مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته و از محبوبیت خاصی برخوردار هستند. ‌‌ تلاش این بزرگواران در برقراری و در میان کشورهای اسلامی، نقطه عطفی در معاصر و گام نخست انقلاب اسلامی است. ‌ رویداد های چند سال اخیر منطقه، مخصوصا شهادت سردار دلها و یار باوفایش شهید ابومهدی ،بر لزوم اتحاد کشور های اسلامی و اهمیت رهبری، گواهی می‌دهند. ‌ در این کتاب "الهه آخرتی" با بررسی تمام سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های فارسی و عربی به بررسی ابعاد شخصیتی شهید مغنیه پرداخته است. ‌‌ اگر چه که کتاب در ویراست اول خود، از ضعف نگارشی برخوردار است و به دلایل سیاسی-امنیتی هنوز هم نا گفته‌هایی درباره شهید وجود دارد. ‌ ابعاد شخصیتی شهید عماد مغنیه همچنان پنهان است و او خورشید در سایه است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب انتشارات به‌ قلم ‌ ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌بلا را ما نمی‌‏کنیم. غالباً خودش سرزده می‌‌‌‏آید و ماهیچه‌‏های کرخت و خواب‌‏آلود را به تحرک وا‏ می‌‏دارد. بلا می‌‏آید تا تاریخ زخم بستر نگیرد. دقیقاً لحظه‏‌ای که همگان در شهری پُر پیچ‌‏وخم و خاموش گم‌‏وگور شده‏‌اند و بی‌‏مقصد به دیوارهای‌بلند روزمرگی می‏‌خورند، فتنه‏‌ای جرقه می‌‏زند و «وقت» و هنگامه‌‏ای تجلی می‌‏کند تا چشم‏‌ها برای لحظاتی مبدأ و مقصد را ببینند و را از سر بگیرند. ‌ ‌*** ‌ ‌ارتداد، جدیدترین وحید یامین‌پور، یک است. اثر جدید وحید یامین‌پور، وقایع و اتفاقات سال ۱۳۵۷ را روایت می‌کند اما این‌بار نه آن‌طور که گذشت و می‌دانیم و انتظارش را داریم. ‌ در بهمن‌ماه سال هزار و سیصد و پنجاه و هفتِ ارتداد، انقلاب پیروز نشده و مردمی که هنوز ده روز هم از برگشتن امام‌شان نگذشته، قتل‌عام شده‌اند. به خوبی توانسته مخاطب را با روزهایی که در مقابل بوده، آشنا کند. ‌ قصه‌ای که وحید یامین‌پور روایت می‌کند در عین خیالی‌بودن، جذاب و خواندنی‌ست. راوی این داستان، مردی عاشق‌پیشه و محزون از گذشته است. حزنی که در تمام کتاب تلنگریست برای ما که اگر نبود، چه اتفاقی رخ می‌داد. ‌ کتاب ارتداد وحید یامین‌پور، نه فقط یک رمان عاشقانه، بلکه کتابی ، سیاسی و پندآموز است. ‌ خوندن این کتاب رو از دست ندید👌🏻 ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ با جمعی از برگزیده کوفه به محضر (علیه السلام) مشرف شد و به نمایندگی از همه سخنانی گفت و به گفته ، او نیز دیدار خود را با عبارت "السلام یا مذل المؤمنین" آغاز کرد و امام را برای پذیرش صلح سرزنش کرد. امام فرمودند: من خداوند و شما را شاهد می‌گیرم که جز جلوگیری از ریخته‌شدن خون شما و اصلاح روابط میانی‌تان هدفی نداشتم. پس تقوای الهی پیشه کرده و راضی به فضای الهی و تسلیم امر او باشید و در خانه‌های خود نشسته و دست بردارید تا خوبان از شر بدان آسوده خاطر باشند. اما این سخن که گفتی یا مذل المومنین! به خدا قسم اینکه ذلیل شوید، اما زنده بمانید برای من دوست‌داشتنی‌تر است از آن‌که عزت یابید و کشته شوید. اگر خداوند، حق ما را در به ما بازگرداند، آن را قبول خواهیم کرد و در امرش از او یاری خواهیم ساخت که آن را نیز بر ما مبارک گرداند. ‌ ‌*** ‌ ۴۰_سال مسلمانی، از زیر پای خود سجاده کشیدند و مجروحشان کردند... ۴۰_سال حق خویش را نشناختند... ۴۰_سال در غبار شیطان گم شدند... ‌ "پس از چهل سال " روایت گم‌گشتگی یاران خاص در پیچ و خم گردنه‌های فتنه و لغزش آن‌ها بر لبه‌ی پرتگاه‌های سیاه جهالت را به تصویر می‌کشد. ‌ عدم‌شناخت حیله‌گر، روش مقابله با حزب کفر و مردود شدن عده‌ی کثیری از مومنین در هر دوران سبب غربت و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام بوده است؛ اما اتحاد جبهه ‌کفر در عین بطالت و در مقابل پراکندگی و بی بصیرتی شیعیان در مسیر حق زخمی عمیق تر بر قلب (علیه‌السلام) بر جای می‌گذارد. ‌ شناخت معاویه‌های زمان و خنثی سازی نیرنگ‌های پایان‌ناپذیر ابلیس برای هر انسانی بالاخص شیعیان که به واسطه‌ی درک و فهم خود باید یاری‌رسان امام خویش باشند اما در وقایع مهم هیچ‌گاه کوفیان بر این امر واقف نبودند. مطالعه کتاب "پس از چهل سال" مواجهه و روش های مبارزه امام‌حسن(ع) با اهل کفر و بطلان را بیان می‌کند. بررسی وقایع صُلح و مطابقت آن با عصر حاضر برای شناخت و مقابله به مثل با شایعات و سیاه‌نمایی‌ها بسیار موثر است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌_اگر چنین شخصی در میان شما بوده، پس چرا او را بر خلافت برنگزیدید؟ با اندوه سری تکان داد و گفت: ای برادر مصری! چه بگویم؟ خود بهتر می‌دانی دنیای و چگونه همه‌چیز را وارونه می‌کند. چون قدرتی شکل می‌گیرد، کفتارها از هرسو چشم دارند تا آن را ببلعند. زمانی که جنازه را برای خاکسپاری آماده می‌کرد، عده‌ای کاری کردند که نباید می‌کردند. مکثی کرد و ادامه داد: _اینان با نیرنگ، علی را خانه‌نشین کردند و اجازه ندادند لب بگشاید. با مرگ پیامبر، دوباره سربرآورد. ‌ *** ‌ او محمد است. آن‌ها به پیامبر(ص)، نامش را بر فرزندشان نهادند. پسری از قبیله‌ی قریش، نوه‌ی عتبه‌، از مشرکان بزرگ‌ مکه، و پسردائی معاویه‌بن‌ابوسفیان، که خونِ اموی در رگ‌هایش جاریست، پرورش‌یافته‌ عثمان(خلیفه‌سوم)، امّا وجودش سرشار از عشق و ارادت به علی(ع)... ‌ این ارادت چونان است که ابوالقاسم محمدبن‌ابی‌حُذَیفه، به هرچه مقام و تعلقات دنیایی بود، پشت‌پا زد و تمام‌قد خود را وقف پیامبر(ص) و خاندانش کرد تا جایی که به تیغ فرستاده‌ی معاویه، جام را سر کشید. ‌ ، برشی از اسلام است که نویسنده با قلمی شیوا و روان، وقایع آن روزگار را در قالب داستانی جذاب، به خوانندگان ارائه می‌دهد. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌‌"او سلمان شد" روندِ به صلیب‌کشیدنِ باورهای غلط برای رجعت حقیقت است؛ که در تورق‌ صفحات ابتدایی کتاب ناخواسته ذهن را در تقابل می‌تازاند، تقابل اما و اگرهای باورهای خود و داستانِ ؛ گویا در همه‌ی ادیان برخی را به بهای شهوت قدرت می‌پذیرند! سعی بر این دارد رفته رفته در قطارِ لغات، طعم کنکانش و جستجو‌گری بشر من باب خالق و را به تصویر بکشد و در نهایت آتشِ سوال‌های آتشکده‌ی که از ابتدا روشن شده فروکش می‌کند و الماسِ حقیقت میانِ گفتگوها رخ نشان می‌دهد. خداوند را کی ملاقات خواهم کرد؟ وقتی که را پیدا کردی! پدر، کی خودم را پیدا خواهم کرد؟ وقتی که بفهمی خودت را گم کرده‌ای .. ‌ "او سلمان شد" روایتی که ، هر روز آن را ورق می‌زند و تا آن زمان که "گوش‌ها تشنه‌ی شنیدند" ، این ادامه دارد ... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌-اسمت چیست ؟! خلیفه روبه روی دکانش ایستاده بود، سالم جرئت نمی‌کرد سر بلند کند نگاه آن‌روزشان او را به فکر واداشته بود، نگاهی که میخواست بداند چرا برایش آشناست؟ +سالم سرورم! ‌-سالم؟ خلیفه قدمی جلوتر گذشت از میان سبدهای خرما گذشت و پا درمیان دکان گذاشت... -اما من از خدا شنیدم که می‌گفت نام تو است. ‌ سالم یکباره سر بلند کرد و به چهره خلیفه نگاه کرد، باورش نمیشد...میثم! یادش رفته بود چه نامی داشته است. سالم انقدر تکرار شده بود که یادش رفته بود مادرش اورا میثم صدا میزد. طنین صدای خلیفه هنوز در دکانش بود. هیچ‌کس از این اسم خبر نداشت، اورا خریده و نامی تازه برایش انتخاب کرده بودند ولی حالا یک نفر ناآشنا، آن هم خلیفه، پس از سال‌ها او را به اسم واقعی‌اش صدا می‌زد. -من دوست دارم تورا آزاد ببینم، میثم! ‌ *** ‌ ‌همه ما نام صحابی بزرگوار (ع) را شنیده‌‌ایم؛ خرمافروش ساده‌ و باصفایی که حضرت، بسیاری از اسرار خویش را برای او نقل می‌کرد... اما شاید کمتر کسی از ما در مورد سرگذشت این شخصیت بزرگ که بود و برای بردگی به کوفه آورده شده بود اطلاع داریم... شاید پراکندگی منابع و عدم‌انسجام مطالب مانع از اطلاعِ ما از سرگذشت این صحابی گرانقدر باشد. باغ طوطی زندگی میثم که به قلم آقای مسلم ناصری به صورت به رشته تحریر درآمده است فرصتی فراهم آورده تا با نثری شیوا و داستان‌گونه از زندگی یار وفادار و شیفته‌ی (ع) اطلاع یابیم. تصویرپردازی‌های بی‌بدیل راوی به جذابیت روایت می‌افزاید و به حظ بصری و تداعی در ذهن مخاطب کمک می‌کند. همان‌طور که می‌دانیم امروزه بحث‌هایی مبنی بر تقابل ایرانیت و اسلامیت مطرح است که ذهن برخی اقشار علی‌الخصوص نوجوانان را به خود مشغول می‌کند؛ باغ طوطی در خلال داستان به خوبی علت علاقه‌مندی و گرایش ایرانیان به اهل‌بیت پیامبر را مشخص می‌کند و به تفاوت و اسلام اموی می‌پردازد؛ از این رو کتاب می‌تواند هدیه مناسبی برای نوجوانان باشد. ‌همچنین آگاهی از سرگذشت ایرانیانی که در عراق زندگی می‌کردند از دیگر مزایای کتاب است که می‌توان به آن اشاره کرد. ‌ ‌این آکنده از میثم تمار و سایر فرودستان به و محبت متقابل آن حضرت به ایشان است که مارا بیش از پیش با فضایل اخلاقی و حضرت آشنا می‌کند. ‌ آن‌چه خیال را در رمان آسوده‌تر می‌کند این است که علاوه بر تحصیلات حوزوی، دارای مدرک دکترای است و در بازنویسی رمان از مشورت اساتید بهره فراوان برده است. ‌ ‌https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ جدا قطعه‌ای از زمانی خاص می‌تواند مهم شود؛ فرق ندارد صفوان یا مکانی غیر صفوان. شخص است فی‌الواقع که آن مکان و آن زمان را مهم می‌کند. حق داری! تو از کل روایات من، مایلی زیاده روایاتی را مسموع بشوی که به طریقی مربوط می‌شوند به سیزدهم تشرین‌الاول هفتادوهشت؛ به اداره انتقالات صفوان؛ به حدود کویت؛ به سیدی که قرار است بعد از سیزده سال تبعید، از عراق خارج شود و تشریف ببرد جهان رامبهوت و متعجب کند. ‌ *** ‌ داستان این از آغاز می‌شود و در همان‌جا خاتمه می‌یابد. قبرستانی با چند هزارسال قدمت که راوی است. روایت‌ها تن به تن نقل می‌شوند و انتقال پیدا می‌کنند. به نسل بعد؛ به کسانی که بعدا خواهند آمد و حتی به گذشتگان. ‌ ‌یکی درسال‌های اخیر مهمان این شده و دیگری هزاران سال میزبان بوده است. روایت‌ها بین ساکنان این قبرستان می‌گردند و هرکس روایت دلخواهش را انتخاب می‌کند. آن را می‌گوید و از آن می‌شنود. ‌ساکنان این قبرستان به روایت‌هایشان می‌کنند و به روایت‌هایشان زنده می‌مانند. ‌ نقطه‌ی پرگار این کتاب، روایت دلخواه پسری شبیه سمیر است. جوانی که در خاک جبهه‌های ، چشم می‌بندد و در خاک ادامه می‌دهد. درحین روایت‌های او از می‌شنویم. از استواری و شجاعتش؛ از ابهت و صلابتش و از آرامش و اقتدار... امامی که اشداء علی الکفار ورحماء بینهم است. روایتی از می‌گوید و مظلومیت روحانی‌های . شاهی را می‌بینیم که گفتگو با چماق می‌کند و مخالفت با تیر؛ منطقش زندان است و سرورش اسرائیل. روایتی از می‌گوید؛ از جوان‌های مشتاق ؛ از پشت جبهه‌ها و حمایت مردم. از شیعه‌های می‌شنویم؛ همسران و مادران دل نگران... ‌و از صدام و خباثت و خباثت و خباثت... کتاب از روایتی شروع می‌شود و به روایت‌هایی ختم می‌گردد. روایت‌هایی که راوی بخشی از تاریخ هستند؛ داستان دو کشور همسایه و دشمنان و قهرمانانشان... ‌روایاتی که خواندنی‌اند و ارزشمند... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم گردآورنده انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ كابین هلیكوپتر متلاشی شده بود و جسد نیمه جان دو آن به بیرون آویزان شده بود در حالی كه پای آن‌ها همچنان در داخل كمربندِ صندلی گیر كرده بود و با گردش موتور و لرزش اجساد آن‌ها نیز تلوتلو می‌خوردند، مجروحان داخل هلیكوپتر همگی به رسیدند» ‌ ‌*** ‌ یك هفته پس از پیروزی در بهمن 57 گروه‌ها و قبایل مختلفی در ایران ادعای حق‌خواهی كردند و دست به آشوب زدند. از جمله آن‌ها كردستان بود. ‌ ‌اصل حادثه كردستان چه بود؟ این سؤالی بود كه در سال 92 با ساختن فیلم «چ»، ذهن ایرانیان به‌خصوص را قلقلك داد تا درباره آن روزها بیشتر بدانند. یكی از آنها خودِ من بودم. تا این‌كه به كتاب «كردستان» رسیدم. ‌ ‌ مرد رویایی ایران، تنها كسی است كه درباره حوادث كردستان و اتفاقات آن مستنداتی را نوشته‌است. همین مقدار مستندات هم سخنرانی‌ها و دست نوشته‌های اوست كه به كوشش (برادر شهید) در «كردستان» گردآوری شده است. ‌ ‌مهدی چمران ماجرای جمع آوری این كتاب را این‌گونه بیان كرده است: «زمانی‌كه وی از سوی راحل(ره) به‌عنوان وزیر دفاع انتخاب شد، ما از او خواستیم حوادث كردستان و و خاطرات خود را به نگارش درآورد. پس از این‌كه پذیرفت، با هم به قم و منزل حاج و وی رفتیم. به‌ این ترتیب، متن اولیه این كتاب طی دو روز اقامتمان در قم آماده شد. پس از آن براساس دست‌نوشته‌ها و سخنرانی‌های ، بنده مطالب این كتاب را تكمیل و آماده چاپ كردم» ‌ شهید چمران در این كتاب حادثه كردستان را با روایت جذاب و منطقی، جزء به جزء تعریف می‌كند. علاوه بر تحلیل حوادث كردستان، به بررسی دیگر مناطق در آن برهه از هم پرداخته است. ‌ ‌كردستان به دلیل موقعیت حساسی كه داشت بیشتر مورد توجه دشمنان بود «به محض پیروزی انقلاب، آشوب در كردستان شروع می‌شود و در تاریخ 1/12/57 یعنی فقط هشت روز پس از پیروزی ، توطئه‌گران پادگان مهاباد را محاصره می‌كنند و در همان روز داریوش فروهر و بعضی مسؤولان دیگر دولتی برای مذاكره و جست‌وجوی راه‌حل‌های مناسب به مهاباد آمده بودند...» ‌ ‌https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ اگر بخت یارم بود، اکنون نه در ستیز با خود بودم و نه ایستاده در میان خانه‌ای که هرگز دلبندش نشدم. آری... این بازی تقدیر است و هیچ ‌چیز به اراده من نیست. وگرنه چرا من؟ مرا چه به اینجا؟ مرا چه به این خانه؟ من، ام‌فضل، دختر خلیفه بزرگ، مأمون عباسی، کجا و خانه‌... جز بازی تقدیر چه تدبیری است برای حال این لحظه من؟ من که از ابتدا چنین نیتی نداشتم. دست سرنوشت من را به این بازی کشاند. گاهی با خود می‌گویم ای کاش میل پدر، به نکاح من با وزیرزاده یا عموزاده‌ای بود. که اگر بود اکنون اینجا نبودم؛ اینجا، کنار دروازه‌های جهنم... آرزوی عبثی است این‌که چشمانم را باز کنم و هر کجا باشم، جز این خانه؛ هر کجا، جز اینجا... بی راه بازگشت. ‌ *** ‌ "فاطمه سلیمانی ازندریانی" در یک خوشه انگور سرخ بخشی از زندگی (علیه‌السلام) را به رخ می‌کشد. این کتاب چهارمین اثر به قلم این است و به خلاف آثار قبلی بسیار مفید واقع شده‌ و موفق به دریافت جایزه نخست از جشنواره کتاب سال رضوی در سال 97 شده است. ‌ داستان از زمان ورود امام‌‌جواد (علیه‌السلام) به بغداد و برخورد ایشان با معتصم آغاز و با استناد به مستندات تاریخی، مناظرات، معجزات و کرامات و خوار شدن عباسیان را تا سال‌های ابتدایی زندگی پربرکت (علیه‌السلام) در مدینه ادامه می‌دهد. ‌‌ ‌به تصویر کشیدن حسادت زنانه و مکارانه "ام فضل" و مادر ملعونه‌اش ، از زبان "ام فضل" با زاویه دید مناسب نقطه قوت قلم نویسنده به شمار می‌آید؛ هر چند که تعدد راویان بر جذابیت می‌افزاید. مرداب کینه‌ی عباسیان دختری جوان، بی‌فکر و فتنه‌ساز را تربیت کرده است که طبق نقشه از پیش تعیین شده پدر و عمویش به نکاح امام‌جواد(علیه‌السلام) در آمدند. ‌ ‌"عینا" جوان‌ترین همسر خلیفه، جز محبین اهل‌بیت (سلام‌الله‌علیهم) بود و از کودکی داستان‌هایی از زندگی ائمه را به خورد ام‌فضل و دیگر فرزندان خلیفه داده بود. داستان به تناسب موضوع از جذابیت خاصی برخوردار است اما شخصیت‌ها در هاله‌ای از ابهام قرار دارند. ‌ ‌پرداخت به شخصیت‌ها به خلاف پیرامون به طور مثال بیان بخشی از زندگی امام علیه السلام و "بانو سمانه" مادر امام هادی علیه‌السلام ، کشش و جذابیت داستان افزون می‌کرد. (ع) https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ هستند دخترانی که هنوز زینب‌وار همچون پروانه‌ای به دور شمع، به دور برادرانشان می‌گردند و همیشه و همه‌جا همراه و همیار هستند. پس از پیروزی در بهمن۱۳۵۷، فراز و نشیب‌های زیادی را به‌همراه داشت و این فراز و نشیب‌ها متاسفانه بعضا بر روی زندگی مردم تاثیر مستقیم گذاشته و آثار مخربی را به‌همراه داشته، کما اینکه جوانب خوب و زیبایی نیز به‌همراه دارد. این به یکی از آن صفحات پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی اشاره دارد، در حقیقت می‌توان آن را یک دانست که شیرینی آن برای شناخت حق و حقیقت و همچنین شناخت صفحه‌ای از تاریخ نیاز است. تسخیرشدگان دارای نثری ساده و داستانی است . همچنین دقت در نگارش جزئیات و وصف حالت‌های متفاوت افراد درگیر این جذابیت آن را دوچندان کرده است. به جرأت می‌توان گفت که به‌خوبی ذائقه را درک کرده و ابداعی را در نگارش این رمان رقم زده است. قهرمان این داستان یکی از دختران است و سعی می‌کند با راهنمايی‌های دلسوز خود که یکی از فریب‌خوردگان این سازمان بوده است به دل مخوف‌ترین سازمان ایران بعد از ساواک بزند تا برادر فریب خورده خود را از چنگال نامردان زمان نجات دهد. بهارِ نوجوان داستان، توانست با هوش و ذکاوت خود حس جدیدی را در وجود ایجاد کند و در پایان موفقیت خود را رقم بزند. در حقیقت می‌توان گفت که این رمان تاریخ، فرهنگ، اخلاق‌مداری و خانواده را در خود جمع کرده است که دل هر خواننده‌ای را یقینا به خود جذب خواهد کرد. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ سیاوش نفس‌نفس زنان به می‌رسد، اما دیگر فایده‌ای ندارد. حدود یک ساعت از شروع گذشته، تصمیم می‌گیرد زمان باقیمانده را جلوی در سینما منتظر رفقایش بماند. دلش به حال خودش می‌سوزد، فقط ۵ ریال برای خرید بلیط کم داشت و از اینکه به رفقایش نگفته بود، پشیمان شده بود. خجالت کشیده بود از آن‌ها که ۲ سال از او بزرگترند، پول قرض بگیرد. حالا هم که به سختی را جور کرده بود، نتوانسته بود مادرش را برای آمدن راضی کند. با خودش فکر کرد این یک ماه باقیمانده از را حتما باید کار کند، مثل علیرضا و بهزاد. ‌ *** ‌ ماجرا ازین قرار بود که تعدادی از مردم برای دیدن «گوزن‌ها» به آبادان رفتند تا یک شب خاطره‌‌انگیزی برای خود رقم بزنند، غافل از آن‌که آتش مهیبی در لوح سرنوشتشان ثبت شده بود. ‌ ‌28 مرداد سال 1357 چنان داغی بر دل ملت گذاشت و عزمشان را برای به ثمر نشاندن ، جزم کرد که نمونه مثال‌زدنی دیگری در ثبت نشده است. آنچه در این روایت شده، بخشی از این اتفاق ناگوار را از زبان شاهدان و جاماندگان معرکه بیان کرده است. ‌ در این کتاب با در نظر گرفتن جوانب متفاوتی، واقعه را بیان می‌کند و به بازخوانی روایت اشخاص، وقایع و اماکن ویژه و مهم مرتبط با واقعه آتش سوزی سینما رکس می‌پردازد. ‌ ‌«زهرا عزیز محمدی» در این اثر خود به این سوال‌ها نیز پاسخ می‌دهد که: آبادان چگونه اتفاق افتاد؟ زمینه‌ساز چه وقایعی شد؟ چه کسانی مقصر این اتفاق بودند؟ و... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ «هدف از خلقت چیزی جز قرب و لقاء حضرت‌حق نیست، لذا شناخت راه وصول به این هدف بزرگ برای رسیدن به آن بسیار مهم و ضروری است و برای رسیدن به این راه دو نوع مسیر پیش‌بینی و پیشنهاد شده است، راه نخست، راه بزرگان و علمای اخلاق و برخی کتاب‌های معرفت به استناد آیات و روایت است و راه دوم سلوک با شفاعت اولیای‌خدا و بلای آن‌هاست. اگر راه نخست را همچون عبادت در ایام عادی سال فرض کنیم، راه دوم به منزله شب‌قدر است و راهی کوتاه تر برای رسیدن به لقای پروردگار است، که دعاهایی مانند زیارت عاشورا این راه را هموارتر می‌کنند.» ‌ *** ‌ ضیافت بلا تنظیم متن سخنرانی‌های درباره مقایسه ارکان و مراحل «سیر و سلوک متعارف» و «سیر و سلوک با بلای معصومین(ع)» است که در سال ۱۳۷۷ ارائه شده است و مباحثی مانند «عزم و تصمیم انتخاب معبود»، «محاسبه»، «توبه» و «رجوع الی‌الله»، «سلام به ولی خدا» و «علت عقب ماندن افراد مختلف از قافله عاشورا» را بررسی کرده است. ‌ ایده سلوک با بلای معصوم ایده‌ای بدیع از آیت‌الله میرباقری است که در آن، روش سلوک به صورت کلی به دو نوع تقسیم می شود: روش اول، همان راه متعارف معرفی شده در علم اخلاق است که بر اموری همچون صمت، جوع، سهر، خلوت و ذکر تاکید می کند. روش دوم که ایده نویسنده کتاب است، محور تهذیب اخلاقی را بلا تعریف می‌کند و در ادامه نیز خود بلا را به دو نوع بلای شخص سالک و بلای معصوم تقسیم می نماید. ‌ ‌از نظر نویسنده، سلوک با بلا، انسان را از خطر عجب و ریا حفظ می‌کند ولی بلا نیز تابع ظرفیت وجودی صاحب بلاست. از این رو کاملترین سلوک، همراهی با بلای ولی معصوم به ویژه اعظم بلاها و ابتلائات، یعنی مصیبت (ع) است که ظرف اعظم ابتلاهاست. ‌ ‌این ابتلا اعظم وسائل سلوک به سمت خدای‌متعال و محور تهذیب همه‌ جوامع و همه‌ است. حتی انبیای الهی نیز از این ابتلا بهره برده و به همین واسطه رشد کرده‌اند. در نتیجه و مصیبت سیدالشهدا(ع) باید محور سلوک باشد. ‌ ‌https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌‌ سید حسن مدرس، آقای من بود. من از چوب معمولی و ارزان تهیه شده بودم، چون او عالمی بود ساده‌زیست، وقتی نمایندهٔ مجلس شد همهٔ اثاثیه‌ای که او از اصفهان به تهران آورد بار یک گاری شده بود. در تهران یک خانهٔ دو اتاقه اجاره کرد! من دیدم که او خیلی به مردم اهمیت می‌دهد و با آن‌ها دوستی می‌کند و به درد و دل آن‌ها می‌رسد و تا آنجا که می‌تواند مشکلاتشان را حل می‌کند! .... ‌ ‌*** ‌ خواندن و آشنایی با سرنوشت گذشتگان، از مهم‌ترین موضوعات مطالعاتی برای است و کتابِ حاضر، از نمونه‌های خوب در این دسته می‌باشد؛ کتاب «رازهای دو عصا»، روایت‌ دو عصا از دوران خودشان است. ‌ دو عصای این که یکی متعلق به شهید مدرس و دیگری در دستان رضاخان بوده‌اند، در گفت‌و‌گو‌هایشان به اتفاقات آن دوره و تنش‌ها و درگیری‌های صاحبانشان می‌پردازند. ‌ محسن بغلانی نویسندهٔ این اثر را پیشتر با کتاب‌هایی که برای کودکان نوشته شناختیم و امروز با کتابی فانتزی و مناسب برای کودک ‌و او را همراهی می‌کنیم؛ کتابی که داستان دلنشینی را از روزهای پیشین روایت می‌کند. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌‌ ‌‌‌ کتاب « ؛ سیره و خاطرات علما» تازه‌ترین اثر آیت الله محمدعلی جاودان است که کرامات اخلاقی و رفتارهای برگزیدۀ بزرگانی از علما را گردآوری کرده است. ‌ ‌ در این کوشش کرده مطالبی به عنوان سرمشق عملی و تذکری از و را برای خواننده بیان کند. بسیاری از مطالبی که در این کتاب آمده از اشخاص موثق شنیده‌ شده و بعضی از مطالب هم برگرفته از کتاب‌هایی است که در زمینۀ و شرح‌حال افراد مکتوب شده است. ‌ ذکر خاطرات از علمای حاذق و به‌نام، چه در عصر گذشته و چه در زمان حال و آینده؛ از نکات مثبت این اثر است. ‌ ‌نقل خاطراتی از عالمانی همچون حجج‌ اسلام شیخ محمدحسین زاهد، شیخ عبدالکریم حق‌شناس، شیخ انصاری، آخوند ملاحسینقلی همدانی، سید محمد فشارکی، سید محمدمهدی بحرالعلوم، سید حسین قاضی‌طباطبایی، میرزا محمدحسن شیرازی (میرزای بزرگ)، میرزا محمدتقی شیرازی، شیخ فضل‌الله نوری، آقا حسین بروجردی، میرزا جواد ملکی تبریزی، سید مهدی قوام، شیخ حسنعلی نخودکی، سید حسن صدر، سید محمدتقی خوانساری، میرزا محمدعلی شاه‌آبادی، ابوالقاسم خویی، قاضی نورالله شوشتری، آخوند خراسانی، ملا حسن یزدی، شیخ هاشم قزوینی، سید حسن مدرس و بسیاری از بزرگان دیگر... ‌ از دیگر نکات مثبت کتاب، این است که در انتهای آن، نمایۀ اعلام، مکان‌ها و نام کتاب‌ها نیز آورده شده‌است که کار را برای پژوهشگران آسان‌تر می‌کند. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/